به راستی، خدای متعال مردم را بیهوده نیافرید، و بیکاره رها نساخت؛ بلکه آنان را به قدرت خود آفرید و به آنان گوش و دیده و دل و عقل داد؛ سپس پیامبران (علیهمالسّلام) را به سوی آنان بشارت دهنده و بیم دهنده فرستاد تا مردم را به اطاعت خداامر کنند و از معصیت او باز دارند و آن چه را از امر خالق و دین خود جاهلاند، بدانها بیاموزند، و برای آنان کتابی نازل کرد....
حضرت (علیهالسّلام) در جواب، مطالبی را تذکّر دادند که از آن جمله اشاره به هدف دار بودن خلقتانسان و بعثت انبیاست، تا مردم بدانند، که هر کس حقّ ادعای امامت و رهبری خلق برای رساندن آنها به اهدافشان را ندارد؛ هم چنین مردم به این نکته پی ببرند که همواره در معرض امتحان الهیاند و از همهی گفتار و کردار و پندارشان بازخواست میشوند. این گونه نیست که انسان به حال خود رها شده باشد تا مانند حیوانات دیگر زندگی کند و بعد از مدّتی خود را نابود شده بپندارد، بلکه برای انسانها ابزار فهم (گوش، چشم، دل و عقل) قرار داده است، تا با مدد و یاری انبیا، حقایق عالم را درک کنند و بفهمند که چگونه باید زندگی کنند و در این دنیا، برای رسیدن به سعادت، چه راهی را باید بپیمایند. منظور حضرت در این قسمت از نامه این است که انسان به تنهایی نمیتواند راه خویش را بشناسد، لذا خداوند، انبیایی را فرستاد تا دست آدمیان را بگیرند و آنان را به سعادت ابدی برسانند و از شقاوت جاوید برهانند. خداوند متعال نیز در قرآن کریم به این هدف اشاره کرده است: «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُْمِّیّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَیُزَکّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَالْحِکْمَةَ وَاِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلال مُبین؛
اوست خدایی که میان عرب امّی (که خواندن و نوشتن هم نمیدانستند) پیامبری بزرگوار از خودشان برانگیخت، تا بر آنان آیاتوحی خدا را تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد و به آنان کتاب آسمانی و حکمت الهی بیاموزد، که پیش از این همه در گرداب جهالت و گمراهی بودند.» اوضاع امروز جهان این نکته را به خوبی آشکار کرده است. چه افراد مظلومی که به بهانههای واهی، خونشان ریخته میشود و چه اموالی که به هوسی غارت میگردد و...!