• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بو (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



به آنچه به وسیله بینی و حس شامه احساس می‌شود بو گفته می‌شود.
[۱] فرهنگ فارسی معین، ج۱، ص۵۹۶، «بو».
در این مقاله آیات قرآن که در آنها از از واژه «ریح» استفاده شده است؛ معرفی می‌شوند.



نهرهاى بهشتى، پاك و منزه از هرگونه تغيير و بوى بد:
«مثل الجنة التی وعد المتقون فیها انهـر من ماء غیر ءاسن...؛مثل بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده(چون باغی است که) در آن نهرهایی است از آبی که( رنگ و بو و طعمش ) برنگشته... »
«آسِن» به آبى گفته مى‌شود كه متغير شده يا تغيير آن به گونه‌اى باشد كه بوى ناخوشايندى پيدا كرده باشد.
ماء غیر آسن یعنی آبی که بر اثر طول ماندن یا غیر آن بوی آن دگرگون نشده است، این نخستین قسمت از نهرهای بهشتی است که در آن صرفا آب زلال خوشبو و خوش طعم جاری است.


هر يك از انسانها، داراى بويى مخصوص به خويش:
«ولما فصلت العیر قال ابوهم انی لاجد ریح یوسف...؛ و چون کاروان رهسپار شد پدرشان گفت اگر مرا به کم خردی نسبت ندهید بوی یوسف را می‌شنوم... »
احتمال دارد که بوی استشمام شده مربوط به پیراهن یوسف نبوده و از خود آن حضرت بوده است که با الغای خصوصیت، می‌توان استفاده کرد که هر انسانی بوی خاصی دارد.


در قرآن برخی عناصر را بدبو معرفی کرده است.

۳.۱ - لجن بدبو

لجنِ بدبو، عنصر مادّى خلقت آدم علیه‌السلام:
۱. «ولقد خلقنا الانسـن من صلصـل من حما مسنون...؛ما انسان را از گل خشکیده ای که از گل بدبوی (تیره رنگی) گرفته شده بود، آفریدیم.» حما و حماءة گلى سیاه و متعفن است .
۲.«.. انی خــلق بشرا من صلصـل من حما مسنون؛من بشر را از گل خشکیده ای که از گل بدبویی گرفته شده بود خلق می کنم.»
۳. «قال لم اکن لاسجد لبشر خلقته من صلصـل من حما مسنون؛گفت من هرگز برای بشری که او را از خاک خشکیده‌ای که از گل بدبوئی گرفته شده است آفریده‌ای سجده نخواهم کرد!.»

۳.۲ - مکان غروب خورشید

غروب خورشید در چشمه‌اى داراى گِل سياهِ بدبو، در نگاه ذوالقرنین:
«حتی اذا بلغ مغرب الشمس وجدها تغرب فی عین حمئة...؛تا به غروبگاه آفتاب رسید (در آنجا) احساس کرد که خورشید در چشمه (یا دریا ) ی - تیره و گل آلودی فرو می‌رود، ...» «حمئة» به معنای گل سیاه بدبوست.


پيراهن يوسف، داراى بوى مخصوص به یوسف علیه‌السلام:
«اذهبوا بقمیصی هـذا... • ولما فصلت العیر قال ابوهم انی لاجد ریح یوسف...؛این پیراهن مرا ببرید و به صورت پدرم بیندازید، بینا می‌شود، و همگی خانواده نزد من آئید. هنگامی که کاروان (از سرزمین مصر) جدا شد پدرشان (یعقوب) گفت من بوی یوسف را احساس می‌کنم اگر مرا به نادانی و کم عقلی نسبت ندهید! .»
از امام صادق علیه‌السلام روایت کرده که در تفسیر آیه «و لما فصلت العیر قال ابوهم انى لاجد ریح یوسف لو لا ان تفندون» فرموده : «یعقوب بوى یوسف را هماندم شنید که کاروان از مصر بیرون شد، و فاصله کاروان تا فلسطین که محل سکونت یعقوب بود، ده شب راه بود.»


استشمام بوى ریحان بهشتى از مقرّبان، به هنگام مرگ:
«فاما ان کان من المقربین• فروح وریحان وجنت نعیم؛اما اگر او از مقربان باشد، در روح و ریحان و بهشت پرنعمت است. »
کلمه «ریحان» به معناى رزق است . بعضى گفته اند: ریحان به معناى همان گیاه خوشبو است ، اما بهشتى آن ، که در هنگام مرگ آن را براى مقربین مى آورند همینکه آن را بویید از دنیا مى رود. و معناى آیه این است که : اما آن محتضر اگر از مقربین باشد جزاى خوبیهایش این است که از هر هم و غمى و درد و المى راحت است ، و رزقى از رزق هاى بهشتى دارد، و بعد از مردن هم جنت نعیم را دارد.
و در تفسیر نمونه آمده است: «ریحان» به معنى شى ء یا گیاه خوشبو است ، سپس ‌ این واژه به هر چیزى که مایه حیات و راحتى است گفته شده ، همانگونه که «ریحان» به هر گونه نعمت و روزی خوب و فرحزا اطلاق مى گردد، بنابراین «ریحان» الهى شامل تمام وسائل راحتى و آرامش انسان و هر گونه ن عمت و برکت الهى مى گردد.


شراب‌های بهشتی دارای رایحه و بوهای مختلفی هستند.

۶.۱ - بوی زنجبیل

نوشیدنی ابرار در بهشت ، دارای عطر و بوی زنجبیل :
«ان الابرار... • ویسقون فیها کاسا کان مزاجها زنجبیلا؛و در آنجا از جامهایی سیراب می شوند که لبریز از شراب طهوری است که با زنجبیل آمیخته است.»
عربها از زنجبیل برای خوشبو کردن استفاده می‌نموده‌اند، از این رو قرآن فرموده است که شراب بهشتیان با زنجبیل مخلوط است.

۶.۲ - بوی کافور

نوشیدنی ابرار در بهشت، دارای عطر و بوی کافور :
«ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا؛ابرار (نیکان) از جامی می‌نوشند که با عطر خوشی آمیخته است.»
مقصود، کافوری است که بوی خوش دارد و آن مانند کافور دنیا نیست.

۶.۳ - بوی مشک

شراب بهشتیان (ابرار)، دارای بوی مطبوع مشک:
«ان الابرار لفی نعیم• یسقون من رحیق مختوم• ختـمه مسک...؛مسلما نیکان در انواع نعمت متنعمند.• آنها از شراب زلال دست نخورده سربسته‌ای سیراب می‌شوند.• مهری که بر آن نهاده شده از مشک است،.... .»

۶.۳.۱ - ظرف شراب

ظرف شراب بهشتیان، مهر و موم شده به وسیله نوعی مشک خوش بو :
«ان الابرار لفی نعیم• یسقون من رحیق مختوم• ختـمه مسک...؛مسلما نیکان در انواع نعمت متنعمند.• آنها از شراب زلال دست نخورده سربسته‌ای سیراب می‌شوند.• مهری که بر آن نهاده شده از مشک است،... »


استشمام بوى يوسف علیه‌السلام از پيراهن وى از جانب یعقوب علیه‌السلام به‌طور خارق‌العاده از فاصله‌اى دور:
«اذهبوا بقمیصی هـذا... • ولما فصلت العیر قال ابوهم انی لاجد ریح یوسف...؛این پیراهن مرا ببرید و به صورت پدرم بیندازید، بینا می‌شود، و همگی خانواده نزد من آئید. هنگامی که کاروان (از سرزمین مصر) جدا شد پدرشان (یعقوب) گفت من بوی یوسف را احساس می‌کنم اگر مرا به نادانی و کم عقلی نسبت ندهید!.»


یکی از نعمت‌های بهشت درختان خوش‌بو است.

۸.۱ - درخت طلح

درخت خوش بوی طلح ، یکی از نعمتهای بهشتی:
«واصحـب الیمین... • فی سدر مخضود• وطـلح منضود؛و اصحاب یمین، چه اصحاب یمینی؟• آنها در سایه درختان سدر بی خار قرار دارند• و در سایه درخت طلح پربرگ بسر می برند.» برخی مفسران گفته‌اند «طلح»، جمع طلحه از درختان حجاز با برگ کم است که دارای شکوفه خوشبویی است و به آن « ام غیلان » هم می‌گویند.

۸.۲ - بهره‌مندان از درختان خوشبو

بهره مندی اصحاب یمین در بهشت ، از درختان خوش عطر و بو:
«واصحـب الیمین... • فی سدر مخضود• وطـلح منضود؛ و اصحاب یمین، چه اصحاب یمینی؟• آنها در سایه درختان سدر بی خار قرار دارند• و در سایه درخت طلح پربرگ بسر می برند.»


گیاهان خوش‌بو در زمین، براى استفاده مردم:
«والارض وضعها للانام• فیها فـکهة والنخل ذات الاکمام• والحب ذو العصف والریحان؛و زمین را برای خلایق آفرید• که در آن میوه‌ها و نخلهای پر شکوفه است• و دانه هائی که همراه با ساقه و برگی است که به صورت کاه درمی آید، و گیاهان خوشبو. »
براى «ریحان» معانى زیادى گفته اند، از جمله : گیاهان خوشبو(چون نعناء و مرزه و ریحان فارسى و آویشن و پونه و امثال اینها) ، و هر گونه روزی است ، و در اینجا مناسب همان معنى اول است.


۱. فرهنگ فارسی معین، ج۱، ص۵۹۶، «بو».
۲. محمد/سوره۴۷، آیه۱۵.    
۳. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۲۹۶.    
۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص ۱۸، «أسن».    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۴۴۰.    
۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۸، ص۳۵۱.    
۷. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۴.    
۸. حجر/سوره۱۵، آیه۲۶.    
۹. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۱۳۳.    
۱۰. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۲، ص۲۲۲.    
۱۱. حجر/سوره۱۵، آیه۲۸.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۶۸.    
۱۳. حجر/سوره۱۵، آیه۳۳.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۶۹.    
۱۵. کهف/سوره۱۸، آیه۸۶.    
۱۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۳، ص۴۹۹.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۲۷.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۳۷۹.    
۱۹. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۳.    
۲۰. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۴.    
۲۱. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۱، ص۳۴۴.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۴۵۳.    
۲۳. واقعه/سوره۵۶، آیه۸۸.    
۲۴. واقعه/سوره۵۶، آیه۸۹.    
۲۵. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۹، ص۲۴۲.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۲۸۱.    
۲۷. انسان/سوره۷۶، آیه۵.    
۲۸. انسان/سوره۷۶، آیه۱۷.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۲۲۲.    
۳۰. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۲۰، ص۲۰۸.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۳۶۶.    
۳۲. انسان/سوره۷۶، آیه۵.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۲۱۵.    
۳۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۲۰، ص۱۹۹.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۳۴۹.    
۳۶. مطففین/سوره۸۳، آیه۲۲.    
۳۷. مطففین/سوره۸۳، آیه۲۵.    
۳۸. مطففین/سوره۸۳، آیه۲۶.    
۳۹. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۲۰، ص۳۹۳.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۶، ص۲۷۵.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۲۹۷.    
۴۲. مطففین/سوره۸۳، آیه۲۲.    
۴۳. مطففین/سوره۸۳، آیه۲۵.    
۴۴. مطففین/سوره۸۳، آیه۲۶.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۶، ص۲۷۵.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۲۹۷.    
۴۷. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۲۰، ص۳۹۳.    
۴۸. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۳.    
۴۹. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۴.    
۵۰. واقعه/سوره۵۶، آیه۲۷ - ۲۹.    
۵۱. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۹، ص۲۱۲.    
۵۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۲۲۱.    
۵۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۳۶۲.    
۵۴. ابن عاشور، طاهر بن محمد، تفسیر التحریر و التنویر، ج۲۷، ص۲۹۹.    
۵۵. واقعه/سوره۵۶، آیه۲۷ - ۲۹.    
۵۶. ابن عاشور، طاهر بن محمد، تفسیر التحریر و التنویر، ج۲۷، ص۲۹۹.    
۵۷. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۹، ص۲۲۰.    
۵۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۲۲۰.    
۵۹. رحمان/سوره۵۵، آیه۱۰ - ۱۲.    
۶۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۱۱۳.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۳۳۲.    
۶۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۹، ص۱۶۴.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۴۵۷، برگرفته از مقاله «بو».    


رده‌های این صفحه : بو | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار