«کار خیر و صلاح »، «احسان و نیکی » و «صدق » از معانی اساسی و مهم این واژه هستند (ابن فارس بر اصلی بودن معنای اخیر اصرار دارد) که معانی دیگر را به آنها بر گرداندهاند. در برخی مشتقّات بِرّ (مانند بَرّة، بَرْبَرة، اِبرار) مفاهیمی چون قهر و غلبه، کثرت و ظهور، وجود دارد؛ همچنان که بَرّانیّ را (در حدیث معروف: مَنْ اَصْلَحَ جَوّانِیَّهُ اصلح اللّهُ بَرانِیَّهُ) به معنای ظاهر دانستهاند.
[۱۷]زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ذیل واژه برر.
تعریف و تفسیر برّ به «خیر» جامعترین تفسیر است، امّا بِرّ دقیقاً مترادف خیر نیست؛ زیرا بِرّ آن خیری است که با قصدانسان به دیگری برسد ولی در «خیر» وجود قصد برای خَیِّر شرط نیست.
[۱۸]حسن بن عبدالله عسکری، معجم الفروق اللغویه ص۹۵.
بعلاوه، برخی مفسّران در حالی که در بعضی موارد ـ با توجّه به شأن نزول آیات ـ مراد از بّر را مصادیقی خاصّ از «خیر» یا دیگر معانیِ بّر ذکر کردهاند (از جمله در آیهی ۴۴ بقره که معنای برّ را ایمان به پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم، پیروی از تورات، طاعت الهی، احسان، صدقه دادن گفتهاند و در آیه ۲ مائده که مراد از برّ را عفو و بخشش دانستهاند)، حمل این واژه را بر مفهوم عام و اصلی خود ترجیح دادهاند.
ـ که معنای اصلیِ برّ را توسّع در کار خیر میداند ـ هر گاه بِرّ به خداوند منسوب شود، آن را به معنای «ثواب » و هر گاه به بنده نسبت داده شود، به معنای «طاعت » شمرده که بنا به آیهی ۱۷۷بقره شامل اعتقاد و اعمال فریضه و نافله است. مفسّران نیز در برخی آیات مفهوم طاعت را برای بِرّ (که برخی منابع لغت، آن را معنای مجازی بِرّ میدانند
[۴۶]محمود بن عمر زمخشری، اساس البلاغه، ذیل واژه البر.
[۴۷]زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ذیل واژه البر.
قائل شدهاند. از جمله معانیِ اصلیِ بِرّ در قرآن «توسّع در احسان و نیکی » نسبت به پدر و مادر، خویشاوندان نزدیک و تمامی مردم است که در لغت، ضِدّ «عُقُوق » (بدرفتاری و تباه ساختن حق ) است. مفسران این معنی را در بعضی موارد، از جمله آیات ۸ ممتحنه،
در برابر، گروهی دیگر مفهومی متفاوت برای این دو واژه ارائه دادهاند: برخی معتقدند که بِرّ برخلاف تقوا تنها شامل عمل به واجبات نمیشود بلکه مستحبّات را نیز در برمیگیرد.
[۶۹]محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن ذیل مائده/آیه ۲.
بیشتر مفسّران مفهوم برّ و تقوا را در این آیات مکمّل یکدیگر میدانند، بدین ترتیب که مراد از بِرّ اموری مانند عمل صالح، طاعت، توسّع در کار خیر و انجام اوامر الهی دانستهاند که بیشتر جنبهی ایجابی دارد و مراد از تقوا را دوری از گناهان و هوای نفس و بر حذر بودن از عذاب الهی شمردهاند که بیشتر جنبهی سلبی دارد.
[۷۰]محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن ذیل مائده/آیه ۲.
[۷۱]محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی ذیل مائده/آیه ۲.
همچنان که علمای لغت نیز تفاوت میان طاعت (که برخی برّ را در این آیات به معنای آن دانستهاند ) و تقوا را همین نکته بیان کردهاند.
[۷۲]حسن بن عبدالله عسکری، معجم الفروق اللغویه ص۱۳۷.
علامه طباطبایی برّ را در آیه ۹ مجادله به معنای توسّع در کار نیک و آن را در برابر «عدوان » (ظلم و تعدّی به حقوق مردم یا تجاوز از حدود الهی ) و تقوا را متضاد با اثم (ارتکاب گناه و جرم که به گفتهی طبرسی دایره ای وسیعتر از عدوان دارد
در احادیث، گاه برِّ به معنایی وسیعتر از احسان یعنی «مطلق نیکوکاری و کار نیک » به کار رفته به گونهای که به تصریح احادیث ـ علاوه بر برِّ به والدین و مؤمنان ـ شامل صفات پسندیدهی دیگری مانند سخاوت، صبر بر آزار، نیکو سخن گفتن و جز اینها میشود.