امام حسین (علیهالسلام) (۴-۶۱ قمری)، سومین امام شیعیان فرزند امام علی (علیهالسلام) و حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) و نوه پیامبر اسلام (صلیاللّهعلیهوآلهوسلم) است. کنیه ایشان در تمام منابع ابوعبداللّه ذکر شده و القاب فراوانی به ایشان نسبت داده شده، از القاب خاص امام، زکی، طیب، وفیّ، سید، مبارک، نافع، الدلیل علی ذات اللّه، رشید، التابع لمرضاة اللّه، شهید یا سیدالشهداء بوده است. در بیشتر منابع حدیثی و تاریخی و رجالیِ کهن از شباهت حسین بن علی (علیهالسلام) به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) سخن گفته شده و در یک روایت، امام حسین شبیهترین فرد به پیامبر وصف شده است. بنابر روایتی دیگر از امام علی (علیهالسلام)، آن حضرت فرزندش حسین را شبیهترین فرد به خود از نظر خُلق و خو و رفتار، دانسته است. امام حسین (علیهالسلام) را در زمره واپسین طبقه از اصحاب رسول خدا (صلیاللّهعلیهوآلهوسلم) یاد کردهاند. ایشان در جنگهای دوره خلافت امام علی (علیهالسلام) نیز حضور داشت و در دوره امامت امام حسن(علیهالسلام)، که حدود ده سال به طول انجامید، همراه و همگام برادر بود. دوره امامت امام حسین (علیهالسلام) همزمان با حکومت معاویه بود، بنابر نقل مورخان ایشان با معاویه بیعت نکرد، ولی به مفاد صلح امام حسن (علیهالسلام) با معاویه ملتزم بود. حتی وقتی برخی شیعیان از او تقاضا کردند پیمان را بشکند و با معاویه بجنگد، به آنان امر کرد که تا زمان مرگ معاویه منتظر بمانند. زمانی که معاویه برای یزید بیعت میگرفت، امام از معدود کسانی بود که بیعت با یزید را نپذیرفت و در خطابهای قاطع معاویه را محکوم کرد. معاویه نیز، با توجه به جایگاه امام، به یزید توصیه کرده بود که با امام مدارا کند و در صدد بیعت گرفتن از امام نباشد. اما در نهایت یزید دستور قتل ایشان را صادر کرد و امام در دهم ماه محرم سال ۶۱ هجری در کربلا به شهادت رسید. برای زیارت امام حسین (علیهالسلام) فضیلتهای بسیاری ذکر شده و در احادیث منقول از پیامبر و امامان شیعه بر آن تاکید بسیار گردیده است. فهرست مندرجات۲ - نامگذاری ۳ - القاب و کنیه ۴ - ولادت ۵ - شهادت ۶ - حوادث قبل از امامت ۶.۱ - زمان حیات پیامبر ۶.۲ - زمان خلافت عمر ۶.۳ - زمان خلافت عثمان ۶.۴ - زمان خلافت حضرت علی ۶.۵ - زمان امامت امام حسن ۶.۶ - دوران خلافت معاویه ۷ - شمایل و سیره ۸ - امامت ۹ - فضائل و مناقب ۱۰ - همسران ۱۰.۱ - رباب ۱۰.۲ - شهربانو ۱۰.۳ - لیلا ۱۰.۴ - امّ اسحاق ۱۰.۵ - سلافه یا ملومه ۱۱ - فرزندان ۱۲ - فضیلت زیارت ۱۳ - روایات ۱۴ - اشعار منسوب به امام ۱۵ - جایگاه روایی ۱۶ - راویان از امام ۱۷ - آثار چاپ شده از سخنان امام حسین ۱۸ - عزاداری برای امام حسین ۱۹ - برخی از احکام ۲۰ - در نگاه امام خمینی ۲۱ - فهرست منابع ۲۲ - پانویس ۲۳ - منبع حسین بن علی، امام سوم از امامان دوازدهگانه شیعه امامیه و یکی از چهارده معصوم میباشد. به اتفاق همه منابع، نام و نسب او حسین بن علی بن ابیطالب بن عبدالمطلب بن هاشم است. جد مادریاش پیامبر اکرم (صلیاللّهعلیهوآلهوسلم)، پدرش امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) و مادرش فاطمه (سلاماللّهعلیها) دختر رسول خداست. [۱]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۳۹۹.
پیامبر او را به نام پسر دوم هارون، شَبیر، حسین نامید. [۴]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۳۵۶ـ۳۵۷.
(دولابی حسین را مشتق از حسن شمرده است.) بنابر برخی روایات، امام علی (علیهالسلام) دوست داشت که او را حرب بنامد، اما در نامگذاری بر پیامبر پیشی نگرفت. بنابر روایات دیگر، نخست امام به نام عمویش، جعفر طیار (که در آن زمان هنوز در حبشه بود) جعفر نامیده شده بود، اما پیامبر نام او را به حسین تغییر داد. [۱۳]
ابن حنبل شیبانی، احمد بن محمد، مسند احمد، ، ج۱، ص۱۵۹، بیروت: دارصادر.
اما بنابر روایات شیعی، پیامبر بدواً و پیش از آنکه نامی برای او انتخاب شود نام حسین را به امر خدا بر آن حضرت نهاد. (برای نقد محتوایی روایات دیگر به آدرس ذیل رجوع کنید در برخی روایات تاکید شده است که نامهای حسن و حسین از اسامی بهشتی بوده و پیش از اسلام سابقه نداشتهاند. [۲۱]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۵۷.
کنیه امام حسین در تمام منابع ابوعبداللّه ذکر شده، [۲۳]
ابن ابیشیبه، عبدالله بن محمد، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۶۵.
اما خصیبی کنیهاش را نزد خاصه ابوعلی دانسته است.به امام حسین (علیهالسلام) القاب فراوانی نسبت داده شده که بسیاری از آنها با القاب برادرش، امام حسن (علیهالسلام)، مشترک است. از القاب خاص امام، زکی، طیب، وفیّ، سید، مبارک، [۲۸]
ابن ابیالثلج، محمد بن احمد، تاریخ الائمة، ج۱، ص۲۸.
[۲۹]
ابن طلحه شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آلالرسول، ج۲، ص۳۷۴.
نافع، الدلیل علی ذاتاللّه، [۳۰]
ابن ابیالثلج، محمد بن احمد، تاریخ الائمة، ج۱، ص۲۸.
رشید، و التابع لمرضاةاللّه [۳۱]
ابن طلحه شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آلالرسول، ج۲، ص۳۷۴.
بوده است. (برای آگاهی از القاب آن حضرت رجوع کنید به، آدرس ذیل.) ابن طلحه شافعی [۳۳]
ابن طلحه شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آلالرسول، ج۲، ص۳۷۴.
لقب زکی را مشهورتر از دیگر القاب و لقب سید شباب اهل الجنه را مهمترین آنها دانسته است. در پارهای از احادیث امامان شیعه نیز امام حسین (علیهالسلام) با لقب شهید یا سیدالشهداء خوانده شده است. در برخی متون ادبی و تاریخیِ متعلق به سدههای چهارم به بعد برای امام حسین لقب امیرالمؤمنین نیز یاد شده است، [۳۸]
ابن اعثم کوفی، احمد بن علی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۸۰۲، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی.
[۳۹]
ابن اعثم کوفی، احمد بن علی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۸۴۶، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی.
[۴۰]
قبادیانی، ناصر خسرو، سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی مروزی، ج۱، ص۷۲ـ۷۵.
[۴۱]
قبادیانی، ناصر خسرو، سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی مروزی، ج۱، ص۸۵.
[۴۲]
سنایی، مجدود بن آدم، حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة، ج۱، ص۲۶۲.
[۴۳]
سنایی، مجدود بن آدم، حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة، ج۱، ص۲۶۶.
[۴۴]
خوافی، مجد، روضه خلد، ج۱، ص۲۲.
[۴۵]
خوافی، مجد، روضه خلد، ج۱، ص۲۶.
[۴۶]
خوافی، مجد، روضه خلد، ج۱، ص۲۰۵.
[۴۷]
خوافی، مجد، روضه خلد، ج۱، ص۲۷۱.
[۴۸]
جنید شیرازی، جنید بن محمود، شدّ الازار فی حطّ الاوزار عن زوّار المزار، ج۱، ص۲۵۱ـ۲۵۲.
که با توجه به اینکه آن حضرت هیچگاه خلافت ظاهری نیافت، در خور توجه است.در اینکه زادگاه امام حسین (علیهالسلام) مدینه است، اختلافی نیست. سال تولد او را نیز سال سوم، چهارم، [۵۴]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۳۹۹.
پنجم و ششم هجری [۶۲]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللّه، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۷.
ذکر کردهاند. روز ولادت وی، بنابر قول مشهور، سوم شعبان بوده است، اما برخی، زادروز امام را آخر ربیع الاول، پنجم ماه شعبان [۶۸]
ابن طلحه شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آلالرسول، ج۲، ص۳۷۲.
یا یکی از نخستین شبهای ماه شعبان [۶۹]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۳۹۹.
نوشتهاند. بنابه روایتی، امام در غروب پنجشنبه متولد شد. (برای اقوال مختلف درباره روز و ماه و سال تولد امام به آدرس ذیل رجوع کنید) فاصله تولد امام حسین و امام حسن را شش ماه و ده روز، [۷۷]
ابن ابیالثلج، محمد بن احمد، تاریخ الائمة، ج۱، ص۸.
ده ماه و بیست و دو روز و یک سال و ده ماه گزارش کردهاند.پس از تولد، پیامبر همان آدابی را برای او بهجا آورد که درباره حسن بن علی (علیهماالسلام) انجام داده بود، مانند گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد و عقیقه کردن. به نوشته ابن سعد در طبقات الکبری، [۸۲]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۰ـ۴۰۱.
امّ فضل (همسر عباس بن عبدالمطلب)، به امر پیامبر، دایگی امام را برعهده گرفت و بدینترتیب امام برادر رضاعی قُثم بن عباس، که او نیز شیرخواره بود، گردید. [۸۳]
ابن اعثم کوفی، احمد بن علی، کتاب الفتوح، ج۴، ص۳۲۳.
[۸۴]
ابن حنبل شیبانی، احمد بن محمد، مسند احمد، ج۶، ص۳۴۰.
[۸۶]
اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة (علیهمالسلام)، ج۲، ص۳۰۸.
[۸۷]
اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة )علیهمالسلام)، ج۲، ص۳۲۰.
(برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به کشف الغمه که این موضوع را به امام حسین (علیهالسلام) نسبت دادهاند. [۸۸]
اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة (علیهمالسلام)، ج۲، ص۳۴۸ـ۳۴۹.
) اما شیخ کلینی روایاتی نقل کرده است که بنابر آنها امام حسین (علیهالسلام) از هیچ زنی، حتی مادرش فاطمه زهرا (علیهاالسلام)، شیر نخورد.امام حسین (علیهالسلام) در محرّمِ (روز عاشورا) سال ۶۱ هجری در سرزمین نینوا (کربلا) در عراق به شهادت رسید. [۹۰]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۴۱.
(رجوع کنید به طبری که بنابر روایتی شهادت امام را در ماه صفر دانسته است همچنین رجوع کنید به تاریخ الائمه که سال شهادت را شصتم هجری ذکر کرده است. [۹۶]
ابن ابیالثلج، محمد بن احمد، تاریخ الائمة، ج۱، ص۸.
)روز شهادت امام را جمعه، [۹۷]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۴۱.
شنبه، یکشنبه و دوشنبه [۱۰۵]
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۶۵.
گزارش کرده و در این میان روز جمعه را قول صحیح و مشهور شمردهاند. [۱۰۹]
ناطق بالحق، یحیی بن حسین، الافاده فی تاریخ الائمة السادة، ج۱، ص۱۱.
ابوالفرج اصفهانی قول شهادت امام در روز دوشنبه را قولی شایع میان مردم دانسته و آن را از نظر محاسبات تقویمی مردود شمرده است. [۱۱۱]
ناطق بالحق، یحیی بن حسین، الافاده فی تاریخ الائمة السادة، ج۱، ص۱۱.
سن امام را به هنگام شهادت ۵۶ سال و پنج ماه، [۱۱۲]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۴۱.
[۱۱۵]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۵۱۲.
۵۶ سال۵۷ سال و پنج ماه،، ۵۷سال و چند ماه [۱۲۰]
ابن ابیالثلج، محمد بن احمد، تاریخ الائمة، ج۱، ص۸.
۵۷ سال و ۵۸ سال [۱۲۲]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۴۱.
ذکر کردهاند. (برای اقوال گوناگون درباره سن امام به هنگام شهادت و روز و ماه و سال آن به آدرس ذیل رجوع کنید.برخی از حوادث قبل از امامت امام حسین (علیهالسلام) در ادامه بیان میکنیم: ۶.۱ - زمان حیات پیامبرابن سعد [۱۲۹]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۳۹۹.
امام حسین (علیهالسلام) را در زمره واپسین طبقه (طبقه پنجم) از اصحاب رسول خدا (صلیاللّهعلیهوآلهوسلم) (که به هنگام وفات آن حضرت خردسال بودند و در هیچ جنگی او را همراهی نکردند) یاد کرده است. قریب به هفت سال از زندگانی امام در زمان حیات پیامبر گذشت. [۱۳۰]
ابن ابیالثلج، محمد بن احمد، تاریخ الائمة، ج۱، ص۸.
پیامبر او و برادرش را بسیار گرامی میداشت، چنانکه آن دو را بر سینه خود مینشاند و در همان حال با مردم سخن میگفت [۱۳۲]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۱.
و گاهی آن دو را بر دوش خود مینهاد، [۱۳۳]
ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن ماجة، ج۱، ص۲۱۶.
بنا به نقلی، روزی پیامبر بر بالای منبر سخنرانی میکرد و چون آن دو را دید از منبر پایین آمد و ایشان را در آغوش گرفت. [۱۳۵]
ابن حنبل شیبانی، احمد بن محمد، مسند احمد، ، ج۵، ص۳۵۴.
[۱۳۶]
ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن ماجة، ج۲، ص۱۱۹۰.
[۱۳۷]
ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۵، ص۳۲۴.
اما مهمترین رخداد دوران کودکی امام، شرکت در مباهله و معرفی او و برادرش به عنوان مصداق «ابناءَنا» (برای بیان امام رضا (علیهالسلام) درباره این آیه به آدرس ذیل رجوع کنید) بود. [۱۴۰]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۶ـ۴۰۷.
[۱۴۱]
قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۷، ص۱۲۰ـ۱۲۱، بیروت: دارالفکر.
۶.۲ - زمان خلافت عمربنا به گزارشی، امام حسین (علیهالسلام) در کودکی به خلیفه دوم، که بر منبر پیامبر نشسته بود، اعتراض کرد و خلیفه نیز خطبه خود را نیمهکاره رها کرد و از منبر به زیر آمد. همچنین روایت شده است که خلیفه دوم سهم بیتالمال امام حسن و امام حسین (علیهماالسّلام) را، به سبب قرابت آنان با رسول خدا، همانند سهم حضرت علی (علیهالسلام) و اهل بدر قرار داده بود. [۱۴۵]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۷.
در برخی منابع تاریخی از حضور امام حسین (علیهالسلام) به اتفاق برادرش در فتح طبرستان به سال ۲۹ هجری یاد شده است [۱۴۶]
بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ج۱، ص۴۶۷.
۶.۳ - زمان خلافت عثماندر زمان خلافت عثمان، امام حسین (علیهالسلام) به هنگام تبعید ابوذر به ربذه، در کنار پدر و برادرش امام حسن او را مشایعت کرد. [۱۴۸]
مسعودی، علی بن حسین، المروج، ج۳، ص۸۴.
(برای آگاهر از سخن وی خطاب به ابوذر به آدرس ذیل رجوع کنید) به روایتی، در شورش بر ضد عثمان، امام حسین (علیهالسلام)، به توصیه امام علی (علیهالسلام)، همراه با برادرش کوشید عثمان را از خطر محفوظ دارد ، و به نقلی، در این واقعه مجروح شد.مسعودی این مجروح شدن را به امام حسن (علیهالسلام) نسبت داده است. [۱۵۵]
مسعودی، علی بن حسین، المروج، ج۳، ص۸۹.
۶.۴ - زمان خلافت حضرت علیامام حسین (علیهالسلام) در جنگهای دوره خلافت امام علی (علیهالسلام) نیز حضور داشت [۱۵۶]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۸۷.
[۱۵۷]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۱۳.
[۱۵۸]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۴۶.
[۱۵۹]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۲۳.
[۱۶۰]
مسعودی، علی بن حسین، المروج، ج۳، ص۱۰۴ـ۱۱۴.
[۱۶۱]
مسعودی، علی بن حسین، المروج، ج۳، ص۱۳۶.
و در جنگ صِفّین خطبهای در تحریض به جهاد خواند. همچنین امام علی (علیهالسلام)، امام حسین (علیهالسلام) را پس از امام حسن (علیهمالسّلام) متولی صدقات (موقوفات) خود قرار داد. [۱۶۴]
امام علی (علیهالسلام)، نهج البلاغه.
به نقلی، امام حسین به هنگام شهادت پدر، برای انجام دادن ماموریتی که علی (علیهالسلام) به او داده بود، در مدائن بود و با نامه امام حسن (علیهالسلام) از موضوع آگاه شد. [۱۶۵]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۵۶.
[۱۶۶]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۵۷.
امام حسین (علیهالسلام) در مراسم تجهیز و خاکسپاری پدر حاضر بود. [۱۶۸]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۵۵ـ۳۵۶.
۶.۵ - زمان امامت امام حسندر دوره امامت امام حسن (علیهالسلام)، که حدود ده سال به طول انجامید، [۱۷۲]
ابن ابیالثلج، محمد بن احمد، تاریخ الائمة، ج۱، ص۸.
امام حسین همراه و همگام برادر بود. با اینکه طبق برخی منابع تاریخی، امام حسین با واگذاری خلافت به معاویه مخالف بود [۱۷۵]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۹۳.
[۱۷۶]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۵۶.
[۱۷۷]
ابن اعثم کوفی، احمد بن علی، کتاب الفتوح، ج۴، ص۲۸۹ـ۲۹۰.
و حتی پس از صلح امام حسن، با معاویه بیعت نکرد، [۱۷۸]
ابن اعثم کوفی، احمد بن علی، کتاب الفتوح، ج۴، ص۲۹۲.
پس از وقوع صلح به این مصالحه ملتزم بود. حتی وقتی برخی شیعیان از او تقاضا کردند پیمان را بشکند و با معاویه بجنگد، به آنان امر کرد که تا زمان مرگ معاویه منتظر بمانند. [۱۷۹]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۵۷ـ۴۵۸.
ابن سعد [۱۸۰]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۰ـ۴۱۵.
از امام باقر (علیهالسلام) روایت کرده که امام حسن و امام حسین، در نماز به مروان (که منصوب از جانب معاویه بود) اقتدا میکردند و حال آنکه حسین بن علی با وی برخوردهای تند داشت؛ ضمن آنکه، تقیهای هم در کار نبود. اما این روایت با شمار زیادی حدیث در منابع شیعه که از اقتدا به غیر معتقدان به عقاید صحیح و نیز اقتدا به شخص فاسق نهی کرده است، سازگار نیست. مواجهه قاطع و صریح امام با مروان به هنگام اهانت به مادرش فاطمه (سلاماللّهعلیها) نیز گزارش شده است. همچنان که در برابر سبّ امام علی (علیهالسلام) از سوی امویان، بهشدت واکنش نشان میداد. [۱۸۳]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۹ـ۴۱۰.
[۱۸۴]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۵.
(برای آگاهی از برخورد متفاوت امام حسن (علیهالسلام) به منابع ذیل رجوع کنید. [۱۸۵]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۹ـ۴۱۰.
[۱۸۶]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۵.
)در کل، گزارش منابع نشان میدهد که امام حسین در زمان امامتِ امام حسن آشکارتر از برادر در برابر بنیامیه موضع میگرفت و علنآ با آنان مخالفت میکرد. [۱۸۷]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۴ـ۴۱۵.
با اینحال، بهرغم برخی اختلافهای ظاهری در رفتار امام حسن و امام حسین (علیهماالسّلام)، [۱۸۸]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۳.
[۱۸۹]
ابن ابی شیبه، عبدالله بن محمد، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۲، ص۱۷۴.
غیر از توضیحی که از منظر عقیده امامتِ منصوص مطرح میشود، از نظر تحلیل تاریخی نیز وحدت رویه کلی آن دو قابل اثبات است.امام حسین (علیهالسلام) پس از شهادت امام حسن (علیهالسلام)، با وجود افرادی که به سن از وی بزرگتر بودند، شریفترین فرد از خاندان هاشم بهشمار میرفت که از احترام خاص ابن عباس به وی سخن گفته است [۱۹۱]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۹.
و در امور خویش با او مشورت میکردند و نظر او را بر رای دیگران ترجیح میدادند. [۱۹۲]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۴ـ۴۱۵.
۶.۶ - دوران خلافت معاویهپس از وفات امام حسن (علیهالسلام)، مردم کوفه برای قیام بر ضد معاویه به امام حسین (علیهالسلام) نامه نوشتند، اما امام ضمن آنکه مشروعیت حکومت معاویه بر مسلمانان را رد کرد و بر جهاد با ظالمان تاکید نمود، از قیام دوری گزید و آن را به پس از مرگ معاویه موکول کرد. [۱۹۳]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۲۲ـ۴۲۳.
[۱۹۴]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۵۸ـ۴۵۹.
معاویه نیز از قیام امام بیم داشت و پس از شهادت امام حسن از امام خواست که از قیام بپرهیزد و امام پایبندی خود را به عهدنامه صلح به وی یادآوری کرد. [۱۹۶]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۲۲ـ۴۲۳.
[۱۹۷]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۵۹ـ۴۶۰.
معاویه نیز به تعهد مالی سالیانه خود ادامه داد. [۱۹۸]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۶۰.
معاویه خود بهخوبی از میزان نفوذ امام حسین (علیهالسلام) در مدینه آگاه بود، چنانکه به فردی از قریش گفته بود هرگاه حلقهای از جمعیت در مسجدالنبی دیدی که سخن هزلی در آن نیست، آن حلقه حسین است. [۱۹۹]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۴.
زمانی که معاویه برای یزید بیعت میگرفت، امام از معدود کسانی بود که بیعت با یزید را نپذیرفت و در خطابهای قاطع معاویه را محکوم کرد [۲۰۰]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۲۲.
[۲۰۲]
ابن اعثم کوفی، احمد بن علی، کتاب الفتوح، ج۴، ص۳۳۷ـ۳۳۹.
[۲۰۳]
ابن اعثم کوفی، احمد بن علی، کتاب الفتوح، ج۴، ص۳۴۲ـ۳۴۳.
و برخلاف دیگر افراد بنیهاشم، هدیه معاویه را نیز قبول نکرد. [۲۰۵]
ابن اعثم کوفی، احمد بن علی، کتاب الفتوح، ج۴، ص۳۳۹.
معاویه نیز، با توجه به جایگاه امام، به یزید توصیه کرده بود که با امام مدارا کند و در صدد بیعت گرفتن از امام نباشد. [۲۰۶]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۲۳.
[۲۰۸]
ابن اعثم کوفی، احمد بن علی، کتاب الفتوح، ج۴، ص۳۴۹ـ۳۵۰.
در بیشتر منابع حدیثی و تاریخی و رجالیِ کهن از شباهت حسین بن علی (علیهالسلام) به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) سخن گفته شده [۲۱۰]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۶۶.
[۲۱۱]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۵۳.
[۲۱۳]
طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۹۵.
[۲۱۴]
ناطق بالحق، یحیی بن حسین، الافاده فی تاریخ الائمة السادة، ج۱، ص۱۱.
و در یک روایت، امام حسین شبیهترین فرد به پیامبر وصف شده است. [۲۱۶]
ابن حنبل شیبانی، احمد بن محمد، مسند احمد، ، ج۳، ص۲۶۱.
[۲۱۷]
بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۴، ص۲۱۶.
[۲۱۸]
ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۵، ص۳۲۵.
بنابر روایتی دیگر از امام علی، آن حضرت فرزندش حسین را شبیهترین فرد به خود از نظر خُلق و خو و رفتار، دانسته است. [۲۱۹]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۳.
[۲۲۰]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۲۳.
امام حسین (علیهالسلام) سپید چهره بود. [۲۲۱]
ناطق بالحق، یحیی بن حسین، الافاده فی تاریخ الائمة السادة، ج۱، ص۱۱.
گاه عمامهای از خز و گاه عمامهای سیاه بر سر میگذاشت. [۲۲۳]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۵.
[۲۲۴]
ابن ابیشیبه، عبدالله بن محمد، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۶، ص۴۶.
موی سر و محاسن خود را خضاب مینمود. [۲۲۵]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۳ـ ۴۱۷.
[۲۲۷]
ابن ابیشیبه، عبدالله بن محمد، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۶، ص۱۵.
نقش دو انگشتری او یکی «لاالهالّااللّه، عُدَّةٌ للِقاءاللّه» و دیگری «اناللّه بالغٌ اَمْرَه» بود. امام حسین (علیهالسلام) ۲۵ بار، همراه با نزدیکانش، پیاده حج گزارد. [۲۳۲]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۰.
با مسکینان مینشست، دعوت آنان را میپذیرفت و با آنان غذا میخورد و آنان را نیز به خانه خود دعوت میکرد و آنچه در منزل داشت از ایشان دریغ نمیکرد. [۲۳۵]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۳.
دشمنان امام نیز به فضائل او معترف بودند، چنانکه معاویه میگفت که حسین همچون پدرش علی اهل غدر و حیله نیست [۲۳۶]
ابن اعثم کوفی، احمد بن علی، کتاب الفتوح، ج۳، ص۴۰.
و عمرو بن عاص او را محبوبترین فرد از زمینیان نزد اهل آسمان میدانست. [۲۳۷]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۸.
[۲۳۸]
ابن ابیشیبه، عبدالله بن محمد، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۷، ص۲۶۹.
او همواره احترام برادرش، امام حسن (علیهالسلام)، را پاس میداشت و در برابرش سخن نمیگفت، چنانکه محمد بن حنفیه با امام حسین چنین برخورد میکرد. امام بسیار بخشنده بود و در مدینه به جود و کرم شناخته شده بود. اگر سائلی از او درخواست میکرد و امام در حال نماز بود، نمازش را کوتاه میکرد و هرچه در اختیار داشت، به او میداد. او غلامان و کنیزانش را در قبال خوشرفتاریشان آزاد میکرد. به نقلی، کنیزی را که معاویه همراه با اموال و لباسهای فراوانی برایش هدیه فرستاده بود، در ازای خواندن آیاتی از قرآن و سرودن شعری درباره فنای دنیا و مرگ انسانها آزاد کرد و اموال را بدو بخشید. [۲۴۵]
ابنحزم، علی بن احمد، المُحَلّی، ج۸، ص۵۱۵.
حتی یکبار یکی از غلامانش کار ناشایستی کرد که درخور عقاب بود ولی چون غلام آیه «والعافین عنالناس » را خواند، او را بخشید، سپس غلام گفت: «واللّه یحب المحسنین»، و امام او را در راه خدا آزاد کرد. دَین اسامة بن زید را، که در بستر بیماری افتاده و از پرداختش عاجز مانده بود، از جانب او پرداخت. بنابه روایتی، زمین و اشیایی را که به او ارث رسیده بود، پیش از دریافت آن بخشید. [۲۵۰]
تمیمی مغربی، قاضی نعمان بن محمد، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۲، ص۳۳۹.
دیه مردی را در ازای پاسخ به سه پرسش بهطور کامل پرداخت و انگشتریاش را نیز بدو عطا کرد. (درباره بخشش حسنین (علیهماالسّلام)، به آدرس ذیل رجوع کنید) کرم او به حدی بود که زن و مردی یهودی بهسبب این خلق نیکوی او مسلمان شدند. او به آموزگار فرزندانش مال و لباس بسیار اعطا کرد و دهانش را از دُرّ پر کرد، در حالی که میگفت این جبرانکننده تعلیم تو نیست. درباره حلم امام گفتهاند که وقتی مردی شامی به او و پدرش ناسزا گفت، از او درگذشت و او را مورد لطف قرار داد. گفته شده است اثر انبان آذوقهای که برای ایتام و مساکین بر پشتش حمل میکرد، در روز شهادت آشکار بود. نص و تعیین الهی، به اعتقاد شیعه، از جمله شروط اساسی و ضروری برای اثبات امامت هر امامی است. این نص درباه امام حسین (علیهالسلام) نیز به طرق مختلف وارد شده است. از آن جمله است حدیث مشهوری از پیامبر که بر امامت حسنین دلالت دارد. [۲۵۹]
تمیمی مغربی، قاضی نعمان بن محمد، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۱، ص۳۷.
افزون بر این، احادیثی از پیامبر رسیده است که در آنها به تعداد امامان و امامت امام علی، امامت امام حسن و امامت امام حسین (علیهمالسّلام) و نُه تن از فرزندان حسین بن علی تصریح شده است. (برای آگاهز از روایاتی مشابه از امام علی و امام حسن (علیهماالسّلام) به آدرس ذیل رجوع کنید) دلیل دیگر، وصیت امام حسن درباره جانشینی امام حسین پس از وی و سفارش به محمد حنفیه به پیروی از آن حضرت است. [۲۶۹]
ابن اعثم کوفی، احمد بن علی، کتاب الفتوح، ج۴، ص۳۱۹.
شیخ مفید بر آن است که با توجه به ادله مذکور، امامت امام حسین (علیهالسلام) ثابت و قطعی است، گرچه آن حضرت، به سبب تقیه و التزام به صلح و ترک مخاصمه (هُدْنه)، آشکارا به امامتِ خود دعوت، نکرد؛ اما پس از مرگ معاویه و اتمام دوره ترک مخاصمه، امامت را علنی کرد. علم به جمیع شئون و معارف دین به شکل تام و کامل نیز از لوازم امامت است؛ از اینرو، امام علی (علیهالسلام) از او، خواست برای مردم سخنرانی کند، همچنان که از امام حسن خواسته بود، تا بعدها قریشیان او را به نداشتن علم منسوب نکنند. شاهد آن اقوالی از صحابه درباره مقام علمی آن حضرت و تقاضای افتاء از اوست. به برخی سخنان خود امام حسین (علیهالسلام) درباره امامت خویش و نیز پارهای معجزات و کرامات که به دست آن حضرت تحقق یافت نیز در اثبات امامت وی استناد شده است. گفتنی است گاه در انتساب پارهای از کرامات یا فضایل یا برخی افعال، بین امام حسن و امام حسین (علیهماالسّلام) خلاصه شده است. در منابع حدیثی شیعه و سنّی مناقب و فضائلی خاص درباره امام حسین (علیهالسلام)، از زمان ولادت تا شهادت آن حضرت، نقل شده است. از جمله گفته شده است که دوران «حمل» وی شش ماه بود که نظیر آن پیشتر تنها درباره عیسی بن مریم یا یحیی بن زکریا رخ داده بود. هنگام ولادت او جبرئیل به همراه هزار فرشته از آسمان فرود آمدند تا ولادتش را به پیامبر تبریک گویند و آنگاه جبرئیل پیامبر را از شهادت وی به دست امت مسلمان و نیز تداوم امامت در نسل او آگاه کرد. [۳۱۰]
بحرانی، عبداللّه بن نوراللّه، عوام العلوم و المعارف و الاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال، ج۱۷، ص۱۱۳ـ۱۳۳.
جبرئیل مشتی از خاک کربلا را نیز برای پیامبر آورد و این خاک بعدها نزد امّ سلمه بود و او از تغییر رنگ آن در روز عاشورا، از شهادت نواده پیامبر باخبر شد. [۳۱۱]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۷ـ۴۱۹.
[۳۱۲]
ابن حنبل شیبانی، احمد بن محمد، مسند احمد، ، ج۶، ص۲۹۴.
در روایات فراوانی پیامبر اصحابش را از شهادت فرزندش حسین آگاه کرده بود. [۳۱۷]
ابن قولویه قمی، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ج۱، ص۱۴۳ـ۱۴۸.
به جز پیامبر، امام علی و امام حسن (علیهماالسّلام) نیز از ماجرای شهادت آن حضرت خبر داده بودند. [۳۲۰]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۹ـ۴۲۰.
[۳۲۱]
ابن قولویه قمی، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ج۱، ص۱۴۹ـ۱۵۶.
چنانکه خداوند انبیای پیشین را از شهادت امام آگاه ساخته بود. [۳۲۹]
بحرانی، عبداللّه بن نوراللّه، عوام العلوم و المعارف و الاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال، ج۱۷، ص۱۰۱ـ۱۱۲.
درباره حوادث روز عاشورا و پس از شهادت آن حضرت و نیز عقوبت کسانی که در شهادت امام دست داشتند، نیز امور معجزهآسایی نقل شده است. از جمله گفتهاند خدا در روز عاشورا چهارهزار فرشتهای را که در جنگ بدر به یاری پیامبر فرستاده بود، به سوی او فرود آورد و امام مخیر شد که از بین پیروزی و دیدار با پیامبر یکی را برگزیند و او ترجیح داد به لقای پیامبر نایل شود. این فرشتگان به امر خدا تا روز قیامت بر مزارش گریه میکنند و برای زائران دعا و طلب بخشش میکنند. در منابع حدیث و تفاسیر شیعه نیز آیاتی از قرآن درباره امام حسین (علیهالسلام) تاویل یا تطبیق شده است. از جمله آیه ۱۵ سوره احقاف که در آن از مادر بارداری سخن گفته شده است که با رنج کودک خویش را حمل میکند و با درد او را به دنیا میآورد. این آیه ناظر به حضرت فاطمه زهرا (سلاماللّهعلیها) دانسته شده که در دوران حمل فرزندش خبر شهادت او را از پیامبر از طریق جبرئیل شنید و غمگین شد. همچنین حروف مقطعه ابتدای سوره مریم (کهیعص) در اشاره به واقعه کربلا تاویل شده است که خداوند پس از آنکه اسامی پنج تن را به زکریای نبی آموخت، رمزش را برای وی آشکار کرد. گفته شده است زکریا وقتی از ماجرای شهادت امام حسین (علیهالسلام) آگاه شد از خداوند خواست تا فرزندی به وی عطا کند که سرنوشتی مشابه حسین داشته باشد و خداوند یحیی را به او داد که مدت حملش شش ماه بود و همچون حسین به شهادت رسید. همچنین آیات ۶ سوره احزاب و ۲۸ سوره زخرف [۳۶۶]
طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه.
در اشاره به تداوم امامت از نسل امام حسین (علیهالسلام) تفسیر شدهاند.برخی از آیات قرآن نیز ناظر به قیام و شهادت آن حضرت دانسته شدهاند، از جمله آیه ۷۷ سوره نساء، آیه ۳۳ سوره اسراء و آیات ۲۷ تا ۳۰ سوره فجر. (رجوع کنید به آدرس ذیل که سوره فجر، سوره امام حسین (علیهالسلام) شمرده شده است.) در منابع تاریخی و رجالیِ معتبر، برای حسین بن علی، پنج همسر نام برده شده است. ۱۰.۱ - ربابرَباب دختر امرئ القیس بود. ابن سعد نسب کامل او را آورده است. پدرش، امرئ القیس، نصرانی بود که در زمان خلافت عمر اسلام آورد و حضرت علی (علیهالسلام) از دختر او برای امام حسین (علیهالسلام) خواستگاری کرد. [۳۸۳]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۳۹.
[۳۸۵]
ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ج۱، ص۴۵۷.
حاصل این ازدواج پسری به نام عبداللّه و دختری به نام سُکَینه بود. رباب از جمله زنان برگزیده و ممتاز بود و نزد امام حسین (علیهالسلام) قدر و منزلت بسیاری داشت [۳۹۰]
ذهنی، محمد، خیرات حسان، ج۱، ص۱۴۱ـ۱۴۲.
، تا جایی که بنابر برخی منابع، آن حضرت در شعری علاقه عمیق خود را به او و دخترش سُکینه ابراز کرد. رَباب در کربلا حضور داشته است، زیرا فرزندش عبداللّه، که در کربلا شهید شد، کودکی شیرخوار بود. بهعلاوه، طبق یک گزارش، امام حسین (علیهالسلام) قبل از رفتن به میدان جنگ، تکتک اعضای خانوادهاش را به نام صدا زد و با عبارت یا رَباب از وی نیز یاد کرد. ابوالفرج اصفهانی [۳۹۶]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ج۱۶، ص۱۴۲.
شعری از او در رثای امام حسین (علیهالسلام) آورده است. بعد از شهادت امام، عدهای از بزرگان و اشراف از او خواستگاری کردند، اما او نپذیرفت. وی در سال ۶۲ درگذشت. [۴۰۰]
ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۸، ص۲۲۹.
۱۰.۲ - شهربانونام شهربانو در منابع سِنْدیه، غزاله، سُلافه و شاه زنان نیز آمدهاست. امام سجاد (علیهالسلام) فرزند اوست.۱۰.۳ - لیلالَیلی، دختر ابیمُرَّة بن عروة بن مسعود ثَقَفی بود. در بیشتر منابع نام او به همینگونه آمده است. [۴۰۶]
تمیمی مغربی، قاضی نعمان بن محمد، شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۳، جزء۱۲، ص۱۵۲.
مصعب بن عبداللّه زبیری نسب کامل او و مادرش را آورده است. جد لیلی، عروة بن مسعود ثقفی، صحابی رسول خدا و مادرش، میمونة، دختر ابوسفیان بود. از تاریخِ ازدواج امام حسین (علیهالسلام) با او اطلاعی در دست نیست. فقط میدانیم که علی بن حسین، فرزند او بود.۱۰.۴ - امّ اسحاقامّ اسحاق دختر طلحه. پدرش، طلحة بن عبیداللّه، از اصحاب مشهور رسول خدا و مادرش جَرباء دختر قسامة بن حنظله بود. امّ اسحاق نخست با امام حسن مجتبی (علیهالسلام) ازدواج کرد. امام حسن پیش از شهادت، به برادرش حسین سفارش کرده بود که با این بانو ازدواج کند. حاصل این ازدواج دختری بهنام فاطمه بود. اماسحاق پس از شهادت امام حسین با عبداللّه بن عبدالرحمان بن ابیبکر ازدواج کرد.۱۰.۵ - سلافه یا ملومهبرخی منابع زنی از قبیله قُضاعه را نیز در شمار همسران امام نام بردهاند که برای امام پسری بهنام جعفر به دنیا آورد. [۴۲۳]
بیهقی، علی بن زید، لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، ج۱، ص۳۴۹.
سِبط ابن جوزی نام او را سُلافه و بیهقی [۴۲۷]
سبط ابن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکرة الخواص، ج۱، ص۲۴۹.
مَلومه ذکر کردهاند. از جزئیات زندگی وی اطلاعی در دست نیست.در منابع تاریخی و رجالیِ معتبر، برای حسین بن علی، شش فرزند نام برده شده است. منابع متقدم فرزندان امام را چهار پسر و دو دختر و منابع متاخر [۴۳۱]
طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ج۱، ص۷۴.
[۴۳۳]
ابن طلحه شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول، ج۲، ص۶۹.
شش پسر و سه دختر نوشتهاند:۱) علیاکبر، پسر بزرگ امام حسین، فرزند لیلی. ۲) علیاصغر، امام چهارم شیعیان، معروف به زینالعابدین و سجاد، فرزند شهربانو. ۳) عبداللّه، فرزند خردسال امام. مادرش رَباب بود. تاریخ تولد وی مشخص نیست، ولی بیشتر منابع او را به هنگام شهادت، صغیر و شیرخوار دانستهاند. [۴۳۵]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۹۸.
در منابع متقدم سنّی و شیعه نام او عبداللّه یاد شده، ولی در منابع متاخر شیعی به علیاصغر شهرت یافته است. مقتلالحسین اَخطَب خوارزم و مناقب آل ابیطالب ابن شهر آشوب ، قدیمترین منابعی هستند که هنگام ذکر کیفیت شهادت فرزند خردسال امام، از او با نام علی یاد کردهاند. منابع بعدی نیز، به تبع ایشان، نام طفل شهید را علیاصغر (و غالبآ لقب امام سجاد (علیهالسلام) را علی اوسط) آوردهاند. [۴۴۲]
ابن طقطقی، محمد بن علی، الاصیلی فی انساب الطّالبیین، ج۱، ص۱۴۳.
[۴۴۴]
شَبراوی شافعی، عبداللّه بن محمد، الاتحاف بحب الاشراف، ج۱، ص۱۳۰.
این در حالی است که در این منابع در ضمن ذکر فرزندان امام حسین (علیهالسلام)، نام عبداللّه را نیز برشمردهاند ولی به کیفیت شهادت او اشارهای نکردهاند. [۴۴۶]
ابن طلحه شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول، ج۲، ص۶۹.
این موضوع از اختلاف منابع متقدم و متاخر در شمارش فرزندان امام حسین (علیهالسلام) که علی نام داشتهاند، نشئت گرفته است. [۴۵۲]
طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ج۱، ص۷۴.
[۴۵۴]
ابن طلحه شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول (علیهمالسّلام)، ج۲، ص۶۹.
به روایت کلینی امام حسین در واکنش به اعتراض مروان که چرا حسین بن علی دو تن از فرزندانش را علی نامیده است، اظهار کرد که حتی اگر صد پسر نیز داشته باشد دوست میدارد همه آنها را علی بنامد.امام حسین (علیهالسلام) در آخرین لحظات، پیش از آنکه به میدان جنگ برود، عبداللّه را در آغوش گرفت که فردی از قبیله بنیاسد به عبداللّه تیر زد و او را به شهادت رساند. نام پرتابکننده تیر حرملة بن کاهل ذکر شده است. [۴۶۱]
مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج اللّه علی العباد، ج۲، ص۱۳۵.
امام گودالی با شمشیر خود حفر کرد و کودک را به خاک سپرد. ۴) جعفر. مادرش زنی از قبیله قضاعه بود. وی در زمان حیات امام از دنیا رفت و نسلی از او باقی نماند. ۵) فاطمه، دختر بزرگ امام. مادرش امّ اسحاق بود. تاریخ دقیق تولد فاطمه مشخص نیست، ولی چون مادرش بعد از شهادت امام حسن (۴۹ یا ۵۰) به همسری امام حسین درآمد، تولد وی بعد از این سال بوده است. وی بانویی پرهیزکار و سخنور بود و گفتهاند سیمایش به جدهاش، فاطمه، دختر رسول خدا، شبیه بوده است. بنابر حدیثی از امام باقر (علیهالسلام)، امام حسین (علیهالسلام) قبل از شهادت، ودایع امامت و وصایای مکتوب خود را به فاطمه سپرد و او بعدآ آنها را به امام سجاد تحویل داد. فاطمه از زنان تابعی و از راویان حدیث بوده و از پدرش و عبداللّه بن عباس و اسماء بنت عُمَیس، روایت کرده است. فاطمه نخست با حسن مُثّنی (ابیطالب) ازدواج کرد. او در کربلا حضور داشت و به همراه دیگر اعضای خاندان امام حسین، به اسارت به شام برده شد. میان او و یزید در دربار سخنانی رد و بدل گردید. [۴۸۲]
تمیمی مغربی، قاضی نعمان بن محمد، شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۳، جزء۱۳، ص۲۶۸.
احمد بن علی طبرسی احتجاج او با اهل کوفه را آورده است.فاطمه پس از درگذشت شوهرش، حسن مثنی، با عبدالله بن عمرو بن عثمان بن عفان ازدواج کرد. پس از مرگ عبداللّه، والی مدینه عبدالرحمان بن ضحاک از او خواستگاری کرد که نپذیرفت. ابن حِبّان، بدون اشاره به تاریخ دقیق، از وفات او در حدود نود سالگی سخن گفته است. ابن عساکر نیز خبری از درگذشت وی در زمان خلافت هشام بن عبدالملک را آورده است. ۶) سُکَینه، دختر کوچک امام حسین، فرزند رَباب. به جز این شش فرزند، نام دو پسر و یک دختر دیگر در منابع متاخر دیده میشود که عبارتاند از: علیاصغر، محمد و زینب. [۴۸۹]
طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ج۱، ص۷۴.
ابن طلحه شافعی [۴۹۱]
ابن طلحه شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول، ج۲، ص۶۹.
نیز تعداد فرزندان امام را ده تن شمرده ولی فقط از نُه تن نامبرده است. در کتابهای تاریخی از جزئیات زندگی ایشان گزارشی در دست نیست. همچنین در برخی کتابهای تذکره و مراثیِ متاخر، از دختر چهار ساله امام حسین به نام رقیه سخن به میان آمده است. [۴۹۲]
کاشفی، حسین بن علی، روضة الشهداء، ج۱، ص۳۸۹ـ۳۹۰.
برای زیارت امام حسین فضیلتهای بسیاری ذکر شده و در احادیث منقول از پیامبر و امامان شیعه بر آن تاکید بسیار گردیده است، همچنانکه برای تربت آن حضرت فضائل بسیاری یاد کردهاند. زیارت امام حسین (علیهالسّلام)، بهویژه از نزدیک و در روزهای عرفه، عید فطر، عید قربان، اوّل و نیمه ماه رجب، نیمه شعبان، عاشورا و اربعین (بیستم ماه صفر) و شبهای قدر مستحب است. روایاتی از امام در موضوعات اعتقادی، غالبآً در منابع شیعی، نقل شده است، از جمله درباره توحید، امامت، مناقب اهلبیت، غیبت، [۵۰۹]
ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ج۱، ص۲۱۳.
ویژگیهای شیعه و صفات مؤمن. پارهای مناظرات و احتجاجات نیز از آن حضرت نقل شده که مشتمل بر اثبات حقانیت و فضائل اهلبیت (علیهمالسّلام) است. روایاتی نیز درباره فضائل قرآن و تفسیر پارهای آیات در شان اهلبیت (علیهمالسّلام) از آن حضرت وارد شده است.از امام حسین (علیهالسلام)، روایاتی در برخی ابواب فقه نیز نقل شده است. [۵۲۷]
ابن ابیشیبه، عبدالله بن محمد، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۱، ص۳۵۵.
[۵۲۸]
ابن ابیشیبه، عبدالله بن محمد، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۲، ص۲۰۰.
[۵۲۹]
ابن ابیشیبه، عبدالله بن محمد، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۷، ص۳۸۸.
[۵۳۰]
ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۷، ص۶۱۹.
[۵۳۱]
عطاردی قوچانی، عزیزاللّه، مسند الامام الشهید ابی عبداللّه الحسینبن علی (علیهماالسّلام)، ج۳، ص۲۲۰۲۶۰.
در موضوعات اخلاقی نیز احادیثی از امام حسین (علیهالسلام) نقل کردهاند. از امام حسین (علیهالسلام) سخنان زیادی برجای نمانده، که مهمترین علت آن، وضع خاص جهان اسلام در آن دوره و تنگناهای شدیدی بوده که نظام حاکم اموی، هم برای عترت پیامبر و هم برای شیعیانشان، ایجاد میکرده است. به جز خطبهها و سخنان امام در ماجرای قیام عاشورا، [۵۳۴]
موسوی، مصطفی، روائع الحکمة: بلاغة الامامینالحسن و الحسین (علیهالسّلام)، (اعداد)، ج۱، ص۲۷۲ـ۳۱۱، سخنان حسین بن علی (علیهماالسلام) (از مدینه تا کربلا.
برخی سخنان پراکنده از آن حضرت در متون کهن اهلسنّت و شیعه هست، از جمله سخنان حکمتآمیزی از امام درباره اصناف خلق. [۵۳۵]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۲.
[۵۳۶]
عطاردی قوچانی، عزیزاللّه، مسند الامام الشهید ابی عبداللّه الحسین بن علی (علیهماالسّلام)، ج۳، ص۱۴۳۱۵۲.
[۵۳۷]
عطاردی قوچانی، عزیزاللّه، مسند الامام الشهید ابی عبداللّه الحسین بن علی (علیهماالسّلام)، ج۳، ص۲۶۲۳۱۱.
همچنین است سخن مشهور آن حضرت در تاکید بر آزادگی، خطاب به سپاه اموی هنگامی که قصد حمله به خیام امام را داشتند و آن حضرت توان مقابله نداشت، با این مضمون که اگر دین ندارید، دست کم آزاده باشید. [۵۳۸]
دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطِّوال، ج۱، ص۳۰۰.
[۵۳۹]
ابن اعثم کوفی، احمد بن علی، کتاب الفتوح، ج۵، ص۱۱۷.
برخی از دعاهای امام حسین (علیهالسلام) در منابع کهن نقل شده است. [۵۴۳]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۳.
[۵۴۴]
ابن ابیشیبه، عبدالله بن محمد، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۲، ص۲۰۰.
[۵۴۵]
ابن ابیشیبه، عبدالله بن محمد، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۷، ص۱۱۳.
از مشهورترین آنها، دعای عرفه است که متنی طولانی دارد و از ادعیه مشهور شیعه بهشمار میرود و مضامین عرفانی بلندی در آن دیده میشود. اشعاری نیز به امام منسوب است که معروفترین آنها ابیاتی است که امام درباره محبت خود به دخترش سکینه و مادر سکینه، رباب، سروده است. [۵۵۰]
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۰.
[۵۵۲]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۴۰.
همچنین شعری است که امام در آخرین روزها در بیوفایی روزگار به زبان آورده است. (برای تحلیل کلی از اشعار امام و مضامین آنها به آدرس ذیل رجوع کنید.)امام حسین از راویان سخنان پیامبر و پدرش امام علی بن ابیطالب (علیهالسلام) و مادرش فاطمه زهرا (سلاماللّه علیها) است که در مجموعههای حدیثی اهلسنّت گردآمده است. [۵۵۶]
ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۰۱.
[۵۶۰]
مزی، یوسف بن عبدالرحمان، تحفةّ الاشراف بمعرفة الاطراف، ج۳، ص۶۵ـ ۶۷.
(برای آگاهی از کسانی که امام از آنها روایت کرده است، به آدرس ذیل رجوع کنید.)از راویان امام، فرزندان آن حضرت، امام سجاد (علیهالسلام) و دخترش فاطمه، بیشترین روایت را از او نقل کردهاند. (برای فهرست روایات این دو از امام حسین (علیهالسلام)، به آدرس ذیل رجوع کنید [۵۶۳]
عطاردی قوچانی، عزیزاللّه، مسند الامام الشهید ابی عبداللّه الحسین بن علی (علیهماالسّلام)، ج۳، ص۳۸۲۳۸۳.
[۵۶۴]
عطاردی قوچانی، عزیزاللّه، مسند الامام الشهید ابی عبداللّه الحسین بن علی (علیهماالسّلام)، ج۳، ص، ۳۹۳.
) بر مبنای استقصای عطاردی قوچانی [۵۶۵]
عطاردی قوچانی، عزیزاللّه، مسند الامام الشهید ابی عبداللّه الحسین بن علی (علیهماالسّلام)، ج۳، ص۳۱۳۴۱۸.
شمار راویانی که از وی حدیث نقل کردهاند، افزون بر دویست و پنجاه تناند (برای آگاهی از اسامی شماری از راویان امام در منابع کهن به آدرس ذیل رجوع کنید. [۵۶۶]
ابن حنبل شیبانی، احمد بن محمد، مسند احمد، ، ج۱، ص۲۰۱.
[۵۷۰]
مزی، یوسف بن عبدالرحمان، تحفةّ الاشراف بمعرفة الاطراف، ج۳، ص۶۵ـ ۶۷.
) شیخ طوسی، برپایه مبنای خاص خود در کتاب رجال، نام قریب به صد تن را بهعنوان اصحاب آن حضرت فهرست کرده است که برخی از آنان در شمار اصحاب رسول خدا، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب و امام حسن (علیهمالسّلام) بوده و غالبآ در کربلا وی را همراهی کرده و همانجا به شهادت رسیدهاند.سخنان امام حسین (علیهالسلام) تاکنون در چند مجموعه منتشر شده، که از آن جمله است: موسوعة کلمات الامام الحسین (علیهالسلام) (قم ۱۳۷۴ش)، مسند الامام الشهید ابیعبدالله الحسین بن علی (علیهماالسّلام) (تهران ۱۳۷۶ش)، و حکمتنامه امام حسین (علیهالسلام) (قم ۱۳۸۵ش). عزاداری و اظهار حزن و اندوه برای اهلبیت (علیهمالسّلام)، بهویژه امام حسین (علیهالسّلام)، بخصوص در روز عاشورا و نیز گریه کردن برای آن حضرت استحباب دارد و از حرمت جزع و بیتابی در مصیبت، جزع کردن بر آن حضرت استثنا شده است. [۵۷۵]
انصاری، مرتضی، صراط النجاة، ج۵، ص۳۰۰.
حائر امام حسین (علیهالسّلام) از چهار مکانی است که مسافر در آنجا بین تمام یا قصر خواندن نمازهای چهار رکعتی مخیر است؛ هرچند به قول مشهور، تمام خواندن، افضل است. سلام و درود فرستادن بر امام حسین (علیهالسّلام) و لعنت کردن قاتلان آن حضرت هنگام نوشیدن آب مستحب است. [۵۷۷]
شیخ بهایی، محمد بن حسین، جامع عباسی، ص۳۴۴.
تربت امام حسین (علیهالسّلام) احکام ویژهای دارد، مانند جواز خوردن آن جهت شفا. احکام مربوط به آن حضرت به مناسبت در بابهای صلات و اطعمه و اشربه آمده است. امام خمینی از امام حسین (علیهالسلام) به سیدالشهدا، سالار شهیدان و سید مظلومان یاد کرده است و ولادت آن حضرت را روز طلوع خورشید معنویت و امام حسین (علیهالسلام) را پاسدار اسلام و تجدیدکننده حیات قرآن کریم و نجاتبخش امت خاتم در شب تاریک و عصر ظلمانی میداند و با استناد به روایتی یکی از معانی عرش در قرآن را علم و از جمله حاملان عرش را امام حسین (علیهالسلام) دانسته است؛ همچنین با استناد به روایتی امام حسین (علیهالسلام) را تجسم توحید میداند که خداوند را در همهجا حاضر و ناظر میدید. امام خمینی قوت روح و برافروختگی رنگ امام حسین در روز عاشورا را دلیل اخلاص و مجاهدت ایشان در راه خدا و ایمان به روز جزا و اعتقاد حضرت به اینکه شهادت عزیزان ذخیره قیامت است، تفسیر کرده است. امام خمینی با استناد به منابع تاریخی یادآور شده است که گروهی از مقدسان به امام حسین (علیهالسلام) نصیحت میکردند، از امنیت و آرامش موجود استفاده کند و در جوار رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به دور از مسائل اجتماعی مشغول به ذکر و عبادت باشد که امام حسین (علیهالسلام) آن را نپذیرفت. امام خمینی معتقد است که قیام امام حسین (علیهالسلام) اسلام را بیمه کرد. ایشان خاطر نشان کرده است امویان در پی آن بودند که امام حسین (علیهالسلام) حکومت اموی را به رسمیت بشناسد و به حاکمان اُموی «امیرالمؤمنین» خطاب کند، ولی آن حضرت چون آینده اسلام و مسلمانان را در خطر میدید، برای نشر اسلام با آنان مخالفت و قیام کرد. امام خمینی هدف نهایی قیام عاشورا را تلاش برای تشکیل حکومت اسلامی و اقدامی سیاسی میدانست امام حسین (علیهالسلام) شرعاً مکلف به آن بود. [۵۸۹]
خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص۴۴۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
(۱) ابن ابیالثلج، محمد بن احمد، تاریخ الائمة، در مجموعة نفیسة فی تاریخ الائمة، چاپ محمود مرعشی، قم: کتابخانه آیتاللّه مرعشی نجفی، ۱۴۰۶. (۲) ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله، شرح نهجالبلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت. (۳) ابن ابیالدنیا، عبدالله بن محمد، مکارمالاخلاق، چاپ مجدی سیدابراهیم، بولاق. (۴) ابن ابیزینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة، چاپ فارس حسون کریم، قم ۱۴۲۲. (۵) ابن ابیشیبه، عبدالله بن محمد، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹. (۶) ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱. (۷) ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی، چاپ غلامرضا طباطبائیمجد، تهران ۱۳۷۲ش. (۸) صدوق، محمد بن علی، الامالی، قم ۱۴۱۷. (۹) ابن بابویه، التوحید، چاپهاشم حسینی طهرانی، قم ۱۳۵۷ش. (۱۰) ابن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم ۱۳۶۸ش. (۱۱) ابن بابویه، عللالشرایع، نجف ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، چاپ افست قم. (۱۲) ابن بابویه، عیون اخبار الرضا، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ش الف. (۱۳) ابن بابویه، کتابالخصال، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش. (۱۴) ابن بابویه، کمالالدین و تمام النعمة، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش ب. (۱۵) ابن بابویه، معانی الاخبار، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش. (۱۶) ابنحزم، علی بن احمد، المُحَلّی، چاپ احمد محمد شاکر، بیروت: دارالفکر. (۱۷) ابن حنبل شیبانی، احمد بن محمد، مسند احمد، ، بیروت: دارصادر. (۱۸) ابن سعد، محمد، طبقات الکبری. (۱۹) ابن شبّه نمیری، عمر، کتاب تاریخ المدینة المنورة: اخبار المدینةالنبویة، چاپ فهیم محمد شلتوت، (جده) ۱۳۹۹/۱۹۷۹، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. (۲۰) ابن شعبه، تحفالعقول عن آل الرسول صلیاللّه علیهم، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش. (۲۱) ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، چاپ یوسف بقاعی، قم ۱۳۸۵ش. (۲۲) ابن طاووس، اقبال الاعمال، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۴ـ۱۴۱۵. (۲۳) ابن طاووس، مقتلالحسین (علیهالسلام)، المسمی باللهوف فی قتلی الطفوف، قم (۱۴۱۷). (۲۴) ابن طلحه شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آلالرسول، چاپ ماجدبن احمد عطیه. (۲۵) ابن عبدالبرّ، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. (۲۶) ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱. (۲۷) ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۲۸) ابن قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰. (۲۹) ابن قولویه، جعفر بن محمد، کاملالزیارات، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷. (۳۰) ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن ماجة، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت). (۳۱) ابن حِبّان، محمد بن حبان، کتاب الثقات، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۳ـ۱۹۸۳، چاپ افست بیروت. (۳۲) ابن حبیب، محمد، کتاب المُحَبَّر، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت. (۳۳) ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، چاپ عبدالسلام محمدهارون، قاهره (۱۹۸۲). (۳۴) ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. (۳۵) ابن صباغ، علی بن محمد، الفصول المهمة فی معرفة احوال الائمة (علیهمالسّلام)، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۳۶) ابن طاووس، مقتل الحسین (علیهالسلام)، المسمی باللهوف فی قتلی الطفوف، قم (۱۴۱۷). (۳۷) ابن طقطقی، محمد بن علی، الاصیلی فی انساب الطّالبیین، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۳۷۶ش. (۳۸) ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول، چاپ ماجدبن احمد عطیه، بیروت ۱۴۰۲. (۳۹) ابن کثیر، البدایة و النهایة، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۴۰) ابوالفرج اصفهانی، کتاب الاغانی، قاهره ۱۳۸۳، چاپ افست بیروت. (۴۱) ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، چاپ کاظم مظفر، نجف ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ افست قم ۱۴۰۵. (۴۲) عبدالحسین امینی، سیرتنا و سنتنا: سیرة نبینا صلیاللّه علیه وآله و سنته، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. (۴۳) عبداللّه بن نوراللّه بحرانی، عوام العلوم و المعارف و الاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال، ج۱۷، قم ۱۳۸۲ش. (۴۴)هاشم بن سلیمان بحرانی، مدینةالمعاجز، او، معاجز اهلالبیت (علیهالسّلام)، چاپ علاءالدین اعلمی، (قم) ۱۴۲۶/۲۰۰۵. (۴۵) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت. (۴۶) احمد بن محمد برقی، کتاب المحاسن، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران ۱۳۳۰ش. (۴۷) احمد بن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، چاپ محمود فردوسالعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ ۲۰۰۰. (۴۸) احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، چاپ عبداللّه انیس طبّاع و عمر انیس طبّاع، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۴۹) علی بن عیسی بهاءالدین اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة علیهمالسلام، چاپ علی فاضلی، (قم) ۱۴۲۶. (۵۰) اخطب خوارزم، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیهالسلام) للخوارزمی، چاپ محمد سماوی، (قم) ۱۳۸۱ش. (۵۱) امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه. (۵۲) ابونصر سهل بن عبداللّه بخاری، سرّالسلسلة العلویة، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۱/۱۹۶۲. (۵۳) احمد بن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، چاپ محمود فردوسالعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰. (۵۴) علی بن عیسی بهاءالدین اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، چاپهاشم رسولی محلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. (۵۵) علی بن زید بیهقی، لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰. (۵۶) (منسوب به) طبری آملی، محمد بن جریر، دلائل الامامة، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۵۷) محمد ذهنی، خیرات حسان، ترجمه محمدحسن اعتمادالسلطنه، چاپ سنگی (تهران) ۱۳۰۴ـ۱۳۰۷. (۵۸) سبط ابن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکرة الخواص، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۵۹) عبداللّه بن محمد شَبراوی شافعی، کتاب الاتحاف بحب الاشراف، مصر (۱۳۱۶)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش. (۶۰) احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم. (۶۱) طبری، تاریخ (بیروت). (۶۲) نعمان بن محمد قاضی نعمان، شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار، چاپ محمد حسینی جلالی، قم ۱۴۰۹ـ۱۴۱۲. (۶۳) حسین بن علی کاشفی، روضة الشهداء، چاپ محمد رمضانی، (تهران) ۱۳۴۱ش. (۶۴) یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲. (۶۵) زبیری، مُصْعَب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳. (۶۶) محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حججاللّه علیالعباد، قم ۱۴۱۳. (۶۷) محمد بن عیسی ترمذی، سننالترمذی، ج۳ و ۵، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت ۱۴۰۳. (۶۸) جنید بن محمود جنید شیرازی، شدّ الازار فی حطّ الاوزار عن زوّار المزار، چاپ محمد قزوینی و عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۶۶ش. (۶۹) محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۰۶. (۷۰) حرّ عاملی، وسائل الشیعه. (۷۱) عبیداللّه بن عبداللّه حسکانی، شواهدالتنزیل لقواعد التفضیل، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰. (۷۲) محمد محمدیریشهری، حکمتنامه امام حسین (علیهالسلام)، (همراهبا) ترجمه عبدالهادی مسعودی، قم: دارالحدیث، ۱۳۸۵ش. (۷۳) عبداللّه بن جعفر حِمْیری، قریب الاسناد، قم ۱۴۱۳. (۷۴) علی بن محمد خزاز رازی، کفایة الاثر فیالنص علیالائمة الاثنیعشر، چاپ عبداللطیف حسینی کوه کمری خوئی، قم ۱۴۰۱. (۷۵) حسین بن حمدان خصیبی، الهدایة الکبری، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶. (۷۶) دلائل الامامة، (منسوب به) محمد بن جریر طبری آملی، قم: مؤسسةالبعثة، ۱۴۱۳. (۷۷) محمد بن احمد دولابی، الذریة الطاهرة، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، قم ۱۴۰۷. (۷۸) احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. (۷۹) روائع الحکمة: بلاغة الامامینالحسن و الحسین (علیهالسّلام)، (اعداد) مصطفی محسن موسوی، محسن شراره عاملی، و مهدی عطبی بصری، بیروت: دارالصفوة، ۱۴۲۴/۲۰۰۴. (۸۰) مجدود بن آدم سنایی، حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۵۹ش. (۸۱) محمد بن حسن صفار قمی، بصائرالدرجات الکبری فی فضائل آل محمد (علیهالسّلام)، چاپ محسن کوچهباغیتبریزی، تهران ۱۳۶۲ ش. (۸۲) عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنَّف، چاپ حبیبالرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۸۳) طباطبائی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان. (۸۴) سلیمان بن احمد طبرانی، المعجمالکبیر، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴ــ۱۴۰. (۸۵) احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، نجف ۱۳۸۶/ ۱۹۶۶، چاپ افست قم. (۸۶) فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، قم ۱۴۱۷. (۸۷) فضل بن حسن طبرسی، مجمعالبیان فی تفسیرالقرآن، چاپهاشم رسولی محلاتی و فضلاللّه یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۸۸) محمد بن حسن، طوسی، الامالی، قم ۱۴۱۴. (۸۹) محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۹۰) محمد بن حسن طوسی، رجالالطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵. (۹۱) محمد بن حسن طوسی، کتابالغیبة، چاپ عباداللّه طهرانی و علیاحمد ناصح، قم ۱۴۱۱. (۹۲) عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسندالامام الشهید ابیعبداللّهالحسینبن علی (علیهماالسّلام)، (تهران) ۱۳۷۶ش. (۹۳) محمد بن علی علویشجری، فضل زیارة الحسین (علیهالسلام)، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳. (۹۴) علی بن ابیطالب (علیهالسّلام)، امام اول، نهجالبلاغه، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم. (۹۵) محمد بن مسعود عیاشی، کتابالتفسیر، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران. (۹۶) نعمان بن محمد قاضی نعمان، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام والقضایا و الاحکام، چاپ آصفبن علیاصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم). (۹۷) باقر شریف قرشی، حیاةالامام الحسنبن علی، بیروت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۳. (۹۸) سعید بن هبةاللّه قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، قم ۱۴۰۹. (۹۹) علی بن ابراهیم قمی، تفسیرالقمی، چاپ طیب موسوی جزائری، نجف ۱۳۸۷، چاپ افست قم. (۱۰۰) کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی. (۱۰۱) فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فراتالکوفی، چاپ محمدکاظم محمودی، تهران ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۱۰۲) مجد خوافی، روضه خلد، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۴۵ش. (۱۰۳) مجلسی، بحار الانوار. (۱۰۴) یوسف بن عبدالرحمان مِزّی، تحفةّ الاشراف بمعرفة الاطراف، چاپ عبدالصمد شرفالدین و زهیر شاویش، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۱۰۵) یوسف بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲. (۱۰۶) مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف. (۱۰۷) مسعودی، علی بن حسین، مروج (بیروت). (۱۰۸) قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، الجامعالصحیح، بیروت: دارالفکر. (۱۰۹) محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حججاللّه علیالعباد، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳. (۱۱۰) قبادیانی، ناصرخسرو، سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی مروزی، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۷۳ش. (۱۱۱) یحیی بن حسین ناطق بالحق، الافاده فی تاریخ الائمة السادة، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران ۱۳۸۷ش. (۱۱۲) محمدصادق نجمی، سخنان حسین بن علی (علیهالسّلام) (از مدینه تا کربلا)، قم ۱۳۷۸ش. (۱۱۳) نصر بن مزاحم، وقعة صفّین، چاپ عبدالسلام محمدهارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴. (۱۱۴) نعیم بن حمّاد، کتابالفتن، چاپ سهیل زکار، (بیروت) ۱۴۱۴/ ۱۹۹۳. (۱۱۵) یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ. (۱۱۶) دانشنامه جهان اسلام. • دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «امام حسین ۱»، شماره۶۲۱۲. • دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «امام حسین ۲»، شماره۶۲۱۳. • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت، ج۱، ص۶۸۰-۶۸۱. • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت، ج۳، ص۳۰۴-۳۰۵. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی. ردههای این صفحه : امامان دوازدهگانه | امامان شیعه کشتهشده | امامان معصوم | امامت امام حسین | اهل کساء | تاریخ زندگانی امام حسین | تاریخ معصومان | چهارده معصوم | درگذشتگان سال 61 (قمری) | درگذشتگان سال 61 (قمری) | دیدگاه های کلامی امام خمینی | زادگان سال 4 قمری | سیره امام حسین | شهادت امام حسین | شهدای بنی هاشم در کربلا | شهدای شیعه | صحابه شهید | فرزندان امام علی | مدفونان در کربلا |