اسامة بن زید
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اسامة بنزید فرزند حارثه، از تیره
بنیکلب و صحابی
رسول خدا بود.
بر اساس آنچه درباره سنّ او هنگام رحلت پیامبر- صلی الله علیه وآله-(۱۸ تا ۲۰ سال) نوشتهاند،
باید در سالهای سوم تا پنجم بعثت در
مکه زاده شده باشد. پدر و مادرش (زید و
ام ایمن ) هر دو آزاد شده (موالی) پیامبر- صلی الله علیه وآله- بودند.
وی به همراه پدر و مادرش به
مدینه هجرت کرد
و از کسانی بود که پیامبر- صلی الله علیه وآله- بهسبب خردسالیاش، اجازه شرکت در غزوههای
بدر و
احد را به او نداد.
ابومحمّد، ابوزید،
ابویزید، ابوخارجه، و ابوحارثه
کنیههایاوست.
این روایت که در ماجرای
افک (سال پنجم ه.ق)، اسامه طرف مشورت پیامبر قرار گرفته باشد،
با توجّه به سن کم او مورد تردید است. اسامه، در
فتح مکه همراه پیامبر وارد کعبه شد
و در غزوه حنین، از معدود کسانی بود که پایدار ماند و پیامبر(صلی الله علیه وآله)را در برابر هجوم دشمنان رها نکرد.
روایاتی درباره
محبت پیامبر - صلی الله علیه وآله- به اسامه در منابع ذکر شده
که بر اساس بعضی از آنها، پیامبر هدایای بزرگان دیگر اقوام، چون حلّه
دحیه کلبی و
کسوت ذی یزن را به اسامه
هدیه کردهاند.
بزرگترین حادثه زندگی او، انتصابش به فرماندهی سپاه برای نبرد با رومیان از سوی پیامبر- صلی الله علیه وآله-، در آخرین روزهای زندگی آن حضرت است که موضوع مباحث گوناگون کلامی در میان دانشمندان مذاهب اسلامی شده است. جوانی
و سابقه
برده بودن اسامه موجب شد تا این انتصاب از سوی برخی
مهاجران و
انصار استهزا شود و به رغم تمایل و اصرار پیامبر که فرمود:«جهّزوا جیش اسامة، لعن الله من تخلّف عنه»
، این سپاه تا هنگام رحلت آنحضرت. از
جُرْف حرکت نکرد.
پاسخ پیامبر- صلی الله علیه وآله-به ایرادهای
صحابه ، نشان میدهد که آنها قبلاً نیز از انتصاب زید پدر اسامه به فرماندهی سپاه در
سریه موته ناخشنود بودند.
به نظر میرسد بَردهبودن زید و پسرش و محرومیت آنان از پشتوانه قبیلهای و پایگاه اجتماعی از عوامل مخالفت صحابه بوده است. با اعلام خبر
رحلت پیامبر - صلی الله علیه وآله-، اسامه نیز از جُرف به
مدینه بازگشت و بر اساس بیشتر روایات، در مراسم
غسل پیامبر(صلی الله علیه وآله) شرکت داشت.
در دوران
ابوبکر ، در مقام فرماندهی سپاه
اسلام با رومیان جنگید و با پیروزی چشمگیر به مدینه بازگشت.
بنابر بعضی از روایات، در یکی از نبردهای ابوبکر با
مرتدّان ، جانشین او در مدینه شد.
وی در سرکوب
مسیلمه کذاب نیز در سپاه
خالدبن ولید حضور داشتهاست.
پاسخ تند او به ابوبکر پساز رحلت پیامبر- صلی الله علیه وآله- که تو خلیفه پیامبر نیستی نیز در برخی روایات آمده است.
اسامه در
خلافت عمر مورد احترام او بود و بنا به روایتی، او را با نام امیر خطاب میکرد و
سلام میگفت.
خلیفه سهم او را در تقسیم عطایا، همسان با اصحاب بدر و بیش از پسر خود عبداللّه، قرار داد و چون مورد اعتراض عبدالله قرار گرفت، محبّتهای رسولخدا(صلی الله علیه وآله) با اسامه را یادآور شد.
اسامه، در شورش مردم بر ضد
عثمان ، از سوی خلیفه مأموریت یافت تا وضعیت مردم
بصره را بررسی کند
و چون کار شورشیان بالا گرفت و احتمال کشته شدن عثمان قوت یافت، از امیرمؤمنان
علی (علیه السلام)خواست تا برای برکنار ماندن از هر گونه اتهامی در اینباره، مدینه را ترک گوید.
اسامه از کسانی است که از
بیعت با امیرمؤمنانعلی(علیه السلام) سرباز زد
و مورد
عتاب ایشان قرار گرفت
و همین موضوع، موجب شد که وی جزو فرقهای خاص به نام
اعتزالیون دانسته شود و
مورد
نکوهش شدید
شیعه قرار گیرد؛
گرچه براساس برخی منابع شیعی، گویا اسامه بعدها از نظر خود بازگشت و حضرت علی(علیه السلام)عذر او را در شرکت نکردن در نبرد
جمل پذیرفت.
هنگامی که سپاه امام عازم پیکار جمل شد، اسامه با یادآوری پیمانی که با پیامبر بسته بود که هرگز گوینده کلمه
توحید را نکُشد از همراهی امام پوزش خواست
و در
مسجد مدینه گواهی داد که
بیعت طلحه و
زبیر با امیرمؤمنان علی(علیه السلام) از روی
کراهت بوده است.
درباره دیگر حوادث زندگی او تا پایان عمرش اطلاعی در دست نیست؛ جز مجادلهای که با
عمروبن عثمان در حضور
معاویه داشته و
امامحسن - علیه السلام- و عبداللّه بنجعفر او را همراهی کردهاند.
در موردی دیگر، او سخنان عبداللّه بنجعفر، مبنی بر نصّ پیامبر-صلی الله علیه وآله-در امامت امامان اهل بیت(علیهم السلام) را در برابر معاویه تأییدمیکند.
اسامه، از راویان حدیث نبوی بود و روایت استحباب
روزه در روزهای
دوشنبه و
پنج شنبه و روایت «إنّ اللّه یبغض الفاحش المتفحّش» از او است.
در بعضی منابع رجالی، نام ۲۶ نفر از کسانیکه از او
روایت کردهاند، شمرده شده است.
بعضی، شمار احادیث نقل شده از او را ۱۱۸ مورد میدانند.
سرانجام، اسامه در سال ۵۴ یا ۵۸ یا ۵۹ هجری قمری درگذشت
و بر اساس برخی روایات شیعی، امام حسین(علیه السلام) در کنار بستر او حاضر شده، با پرداخت بدهیهایش، در مراسم تکفین وی نیزشرکتکردند.
۱. در بازگشت از
سریّه غالببن عبدالله لیثی ، یکی از مسلمانان، که بر اساس نقلی اسامةبن زید بوده است؛ شخصی را که
کلمه توحید بر زبان جاری ساخته بود، به
قتل رساند؛ و به اظهار
اسلام او توجهی نکرد سپس
آیه ۹۴
سوره نساء نازل شد و اسامه مورد سرزنش پیامبر(صلی الله علیه وآله)واقع شد.
۲. بنا به گزارش برخی مفسران آیه۱۲
سوره حجرات در پی آن نازل شد که دو تن از
صحابه اسامه را به
بخلورزی متهم و از سلمان نیز بدگویی کردند که با نزول آیه از این کار
نهی شدند:«یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اجتَنِبوا کَثیرًا مِنَ الظَّنِّ اِنَّ بَعضَ الظَّنِّ اِثمٌ ولا تَجَسَّسوا ولایَغتَب بَّعضُکُم بَعضًا... ای کسانیکه ایمان آوردهاید؛ از بسیاری از گمانها دور باشید؛ زیرا برخی از گمانها
گناه است و (در احوال و عیبهای پنهان مردم) کاوش مکنید و از پس یکدیگر بدگویی (
غیبت) مکنید».
الاحتجاج؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد؛ اسبابالنزول، واحدی؛ الاستیعاب فی معرفة الاصحاب؛ اسدالغابه فی تمییزالصحابه؛ بحارالانوار؛ تاریخ الامم والملوک، طبری؛ تاریخ الیعقوبی؛ التحریرالطاووسی؛ تهذیب الکمال فی اسماء الرجال؛ جامعالبیان عن تأویل آیالقرآن؛ الجامع لأحکام القرآن، قرطبی؛ الجمل و النصر لسید العترة فی حرب البصره؛ سیر اعلام النبلاء؛ شرح نهجالبلاغه، ابنابیالحدید؛ الطبقات الکبری؛ فرقالشیعه؛ کتابالفتوح؛ کشفالاسرار و عدةالابرار؛ مجمعالبیان فی تفسیر القرآن؛ مسائل الامامه؛ المغازی؛ الملل والنحل؛ مناقب آلابیطالب.
مرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «اسامة بنزید».