• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شیعه امامیه اثنی عشریه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: امامی (ابهام‌زدایی).

امامیه معتقدین به امامت ائمه دوازدگانه از حضرت علی (علیه‌السّلام) تا امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) می‌باشند و هرجا امامیه به صورت مطلق عنوان گردد و یا لفظ شیعه به صورت مطلق بیان شود منظور اثنی‌عشریه هستند. آنها را شیعه جعفری یا جعفریه، اهل ایمان، اصحاب الانتظار و قائمیه نیز نامیده‌اند. امامیّه از فرقه‌های کلامی اسلامی و نام همه یا گروهی از شیعه می‌باشد. لذا امامیه یا اثنی‌عشریه مکتبی در برابر اهل سنت است. ‌



اماميّه، نام عمومى فرقه‌هایى است كه به امامت علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) و فرزندان او (علیهم‌السّلام) معتقدند. از دیدگاه آنان، جهان، نمى‌تواند از امام تهى باشد. آنان، چشم به راه خروج واپسین امام هستند كه در آخر الزمان ظهور مى‌كند و جهان را پس از آن‌كه پر از ستم و بیداد شده است، سرشار از عدل و داد مى‌فرماید.
امامت در مذهب شیعه از ارکان اعتقادی محسوب می‌شود. چرا که منکرین این عقیده در مذهب تشیع واقع نمی‌شوند. امامت در این مذهب به‌طور کامل و معین شامل دوازده تن می‌باشد که در طول دو قرن و نیم، استمراری هدفمند و جریانی پویا بر آن حاکم بود. مخالفین شیعه به طور مشخص در مساله امامت با شیعه تضاد دارند. شیعه مخالفین و منکرین امامت حقه را از خود نمی‌داند و بر این مخالفین، امامیه و یا اثنی‌عشریه اطلاق نمی‌کند مانند تمامی فرق اهل سنت و منحرف شدگان از مکتب شیعه مثل کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه، فطحیه، واقفیه و سایر گزافه گویان (مانند غلات).
امامیه، شیعه و اثنی‌عشریه همه مفاهیم تابناک یک حقیقت هستند. شیعه امامیه همان مذهب حقی است که اسلام ناب محمدی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در آن متجلی شد. معمولا بحث شیعه و یا امامیه را در برابر اهل سنت عنوان می‌کنند و بحث اثنی‌عشریه را در برابر هر فرقه منحرفی که در مساله امامت با امامیه تطابق کامل ندارند عنوان می‌کنند.
البته نویسندگان مغرضی چون شهرستانی و بغدادی برای تضعیف مذهب حقه اثنی عشری از اختلاف زیاد و کثرت فرق در شیعه یاد می‌کنند و به گونه‌ای ناشایست با تهمت و افتراء به بزرگان شیعه، آنان‌را سران فرقی منحرف از شیعه معرفی می‌کند مانند زراریه و یونسیه و شیطانیه. به علاوه اینکه از عناوین مختلفی مانند شیعه و رافضه و اثنی‌عشریه و امامیه و... برای نشان دادن تکثر مکتب شیعه استفاده می‌نمایند. این نوشته‌های مغرضانه برای ایجاد توهم کثرت و اختلاف در شیعه است در حالی که تمام این عناوین، تعابیر مختلفی از یک مکتب می‌باشد که آن هم مکتب امامیه و به تعبیر دیگر شیعه اثنی‌عشریه است. به همین جهت ما نیز در این نوشته از عنوان اثنی‌عشریه استفاده نمودیم تا روشن شود که اثنی‌عشریه همان شیعه و امامیه است.


«امامیّه» برگرفته از «امام» که در لغت به معنی پیشوا و کسی است که از گفتار او پیروی می‌شود و جمع آن «ائمه» است و یاء در آخر آن یاء نسبت است به معنی منسوب به امام، و چون وصف «فرقه» است مؤنث به کار می‌رود، یعنی فرقه امامیه و مقصود «گروهی است که پس از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) از امام منصوب از جانب او پیروی می‌کنند».
بنابراین هر گروهی که پس از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به امام منصوب معتقد است، می‌توان آن را امامی نامید. در این صورت واژه امامیه با شیعه مترادف خواهد بود، زیرا شیعه کسی است که از امام منصوب به نام علی (علیه‌السلام) پیروی می‌کنند و او را بر دیگر صحابه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) مقدم می‌دارند، ولی به مرور زمان، (چنانکه خواهیم گفت) امامیه صنفی از شیعه شمرده شده است.


به گفتار شیخ کوثری محقق کتاب ملطی، مناقشه در اصطلاح نیست، هرگاه مقصود از امامیه، اعتقاد به امام منصوب باشد، کلیه فرق شیعه، امامی بوده و همه را می‌توان امامیه نامید، مگر فرقه های غالی که اصولاً اسلام آن‌ها زیر سؤال است، و اگر مقصود اصطلاح رایج در میان شیعه و غیره باشد، حق این است که امامیه قسمی از شیعه و مرادف با اثنی‌عشریه و اعتقاد به دوازده امام است، و لذا شیخ مفید می‌گوید: امامیه امامت را پس از علی (علیه‌السلام) و حسنین (علیهماالسلام) در اولاد حسین بن علی (علیه‌السلام) متمرکز می‌سازند و امامت را تا حضرت رضا (علیه‌السلام) و سپس تا امام مهدی (علیه‌السلام) ادامه می‌دهند.
فخر رازی نیز از همین فکر پیروی کرده و می‌گوید: امامیه گروهی از شیعه است که می‌گویند: امام پس از رسول اکرم، على بن ابى طالب، سپس پسرش حسن، سپس برادرش حسین، علی بن الحسین، و سپس فرزند او محمد باقر و سپس فرزند او جعفر صادق، و سپس فرزند او موسی کاظم و سپس فرزند او علی بن موسی الرضا و سپس فرزندش محمد تقی و سپس فرزند او علی نقی و سپس فرزند او حسن زکی، و سپس فرزند او محمد و او همان امام قائم است که جهان در انتظار اوست.
[۱۰] ملطی، ابن عبدالرحمن، التنبیه والرد علی أهل الأهواء والبدع، مکتبة مدبوس، القاهرة، ۱۹۹۲هـ.



در حقانیت شیعه امامیه، از نظر عقلی و نقلی باید بگوییم که:

۴.۱ - دلیل عقلی

از نظر عقلی، عقل به‌طور کلی چنین حکم می‌کند که هر مذهبی که امام و پیشوای آن از جانب وحی معرفی شده باشد، معصوم و به پیامبر نزدیک باشد، مؤید به علم الهی و صالح برای امر امامت می‌باشد. چنین مکتب و مذهبی برحق است؛ این کبرای کلی را قرآن کریم و روایات بسیاری از منابع اهل سنت و شیعه در مورد مذهب شیعه دوازده امامی تایید می‌کنند.

۴.۲ - دلیل نقلی

به تعدادی از آیات و روایاتی که حکم کلی عقل را منطبق بر عقیده شیعه در مورد امامت و پیروی از معصوم و اینکه پیشوایان این مذهب مورد عنایت خاص الهی و منصوص و معرفی شده از جانب وحی‌اند اشاره می‌شود.

۴.۲.۱ - آیات مورد استناد

آیه «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا»
و یا آیه «یا ایها الذین امنوا اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم...»

۴.۲.۱.۱ - اعتراف فخر رازی

فخر رازی از علمای معروف اهل سنت از این آیه معصوم بودن اولوا الامر را استفاده کردهکه کاملا صحیح می‌باشد اما اینکه اواوالامر معصوم چه کسانی هستند قرآن و سنت، اهل بیت (علیهم‌السّلام) را معرفی می‌کنند.
اما در سنت نیز روایات متعددی وارد شده است به عنوان مثال حدیث منزلت، حدیث اطاعت و... که می‌گویند علی (علیه‌السّلام) به منزله هارون موسی نسبت به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است و اطاعت علی (علیه‌السّلام) اطاعت از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است و اطاعت از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اطاعت از خداست.
روایتی را فخر رازی نقل می‌کند که جدا از دلیل نقلی برای اثبات حقانیت شیعه دوازده امامی، بهترین شاهد و مؤید برای حکم عقل است که باید از علی (علیه‌السّلام) پیروی و تبعیت کنیم چون مورد اطمینان و تایید وحی است: «فقد ثبت بالتواتر، و من اقتدی فی دینه بعلی بن ابی طالب فقد اهتدی و الدلیل علیه قوله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اللهم دار الحق مع علی حیث دار... و من اتخذ علیا اماما لدینه فقد استمسک بالعروة الوثقی فی دینه و نفسه» یعنی به تواتر ثابت شده هر که در امور دینش به علی (علیه‌السّلام) اقتدا کند هدایت یافته است و دلیل این گفتار حدیثی است از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که فرمود: خدایا حق را به دور علی بچرخان هرجا علی بچرخد... و هر کسی که علی را امام و پیشوای دینی خود قرار دهد به ریسمان محکمی در دین و در نفسش چنگ زده است.

۴.۲.۲ - روایات و احادیث

روایات و احادیث فراوانی در منابع مهم اهل سنت و تشیع داریم که صریحا دستور دادند از ائمه اهل بیت (علیهم‌السّلام) پیروی کنید و راه نجات را منحصر در پیروی از آنها کرده است که به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم:
۱. حدیث ثقلین: در منابع متعدد اهل سنت به عبارات مختلف وارد شده که می‌گویند نجات و سعادت و گریز از گمراهی در تمسک به قرآن و اهل بیت است. یعنی قرآن به تنهایی کافی نیست بلکه مفسر و مبین معصومی که مورد تایید وحی هم باشد لازم است «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی...»
[۱۷] صحیح مسلم، ج۷، ص۱۲۲.

۲. در منابع متعدد اهل سنت از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت شده که فرمودند: «ان وصیی و الخلیفة من بعدی علی بن ابی طالب و...»
و ده‌ها حدیث و آیات دیگر که راه و روش کسانی را تایید می‌کنند که از رهبران معرفی شده از جانب وحی پیروی می‌کنند و تنها مذهبی که به این آیات و احادیث عمل می‌کند و از اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اطاعت می‌کند مذهب حَقه شیعه می‌باشد.

۴.۲.۲.۱ - اثنی‌عشریه‌در روایات

اثنی‌عشریه نامی دیگری از امامیه و شیعه است. روایاتی بسیار از وجود دوازده امام (علیهم‌السّلام) خبر می‌دهند. همانطور که مهدویت یک وعده الهی است امامت ائمه اثنی عشر از وعده‌های دیگر الهی است که محقق شد.
در برخی از این روایات مستقیما اسامی و مشخصات دوازده امام (علیهم‌السّلام) ذکر شده است و در برخی از لفظ اثنی عشر استفاده شده است. یقینا ایمان به امامت هریک از امامان در زمان وجود خودشان و در زمان بعد واجب بوده است. با این وجود در زمان امام دوازدهم (علیه‌السّلام)، مکتب امامیه به نهایت خود دست می‌یابد و به همین دلیل به مکتب امامیه، اثنی‌عشریه می‌گویند.
۱. امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: برای محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دوازده امام عادل است.
۲. جابر بن عبدالله انصاری به نزد فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌رود و می‌گوید: نزد ایشان لوحی بود که اسامی جانشینان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در آن بود و من اسامی ایشان را شمردم که دوازده تن بودند.
۳. امام باقر (علیه‌السّلام) می‌فرماید: خداوند عزوجل پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به سوی جن و انس مبعوث گرداند و بعد از او دوازده جانشین تعیین نمود.
۴. امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: من و یازده تن از فرزندانم امامان محدث هستیم.

۴.۳ - چکیده دلایل اثبات امامیه

پس در نتیجه هم از نظر نقلی و هم از نظر عقلی حقانیت مذهب امامیه ثابت می‌شود. از نظر نقلی وجود ده‌ها آیه و روایت در شان و منزلت علی (علیه‌السّلام) و اهل بیت (علیهم‌السّلام) و صریح حدیث غدیر و... و از نظر عقلی هم بدیهی است که اگر فرد مصلحی با زحمات زیاد طرح و روش جدیدی را برای جامعه بشر ابداع کند حتما برای حفظ و استمرار آن چاره می‌اندیشد؛ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که از بیان کوچکترین مسایل مربوط به سعادت بشر دریغ نکرده چگونه معقول است در مورد رهبری که سرنوشت ساز است سکوت کند و یا اینکه به مردم واگذار کند در حالی که خودش از همه بهتر به شخص واجد شرایط آگاه است.
از طرفی واقعیت امر این است که نخستین بار نام شیعه را پیامبر گرامی اسلام برای علی (علیه‌السّلام) و یارانش به کار برده است و این می‌تواند وجه دیگری برای کامل و به حق بودن مذهب شیعه باشد.


اشعری شیعه را به سه صنف به نام های «غالیه»، «رافضه»، «زیدیه» تقسیم می‌کند، و در نتیجه امامیه را با رافضه یکسان می‌گیرد. او در این کتاب، برای غالیه ۱۵ فرقه و برای رافضه ۲۴ و برای زیدیه ۶ فرقه بیان نموده است.
ملطی، رافضه را با امامیه یکی دانسته و برای آن ۱۸ فرقه نام برده است، که زیدیه نیز از آنان است.
او در این استعمال، امامیه را به معنی عام یعنی معتقد به امام منصوب گرفته و همه را تحت این عنوان جمع کرده است. محقق کتاب، محمد زاهد کوثری در پاورقی یادآور می‌شود که امامیه همان فرقه اثنی عشری است، ولی مؤلف هر کسی را که به امامت معتقد بوده آن را امامی دانسته است.
بغدادی برای روافض چهار فرقه اصلی برشمرده که عبارتند از زیدیه، کیسانیه، امامیه و غلاة. ا و برای زیدیه سه فرقه و برای کیسانیه دو فرقه و برای امامیه پانزده فرقه و برای غلاة شش فرقه ذکر کرده است.
اسفرائینی از غلات نامی نبرده و روافض را تنها به سه فرقه به نام‌های زیدیه، امامیه و کیسانیه تقسیم نموده و برای امامیه پانزده فرقه ذکر کرده است.
شهرستانی برای شیعه پنج فرقه ذکر کرده به نام های کیسانیه، زیدیه، امامیه، غالیه، اسماعیلیه.
[۳۳] سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل والنحل، قم، مؤسسه امام صادق (علیه‌السلام)، ج۱، ص۱۷۰.



امامیه به نص جلی و صریح پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره امامت علی (علیه‌السّلام) و یازده فرزندش اعتقاد دارند و امامت به عقیده آنها امامت و ولایت عامه مسلمانان است در امور دین و دنیا كه به نیابت از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به آنها واگذار شده است زیرا آنها معتقدند كه بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عقلاً واجب است كه برای خود جانشینی انتخاب كند. شیعه امامیه از همان آغاز در مقابل سبعیه (هفت امامیه) اثنی‌عشریه خوانده شده اند.
[۳۵] حسینی واسطی زبیدی حنفی، محب الدین ابی فیض سید محمد مرتضی، ۱۴۱۴ ق. تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دارالمکتبة الحیاة، ج۱۱، ص۲۵۷.



اما اصول عقاید مذهب شیعه اثنی‌عشریه عبارتند از توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت. درباره توحید عقیده آنان این است که خدا یکتا و بی همتاست و هیچ گونه کثرت و ترکیبی در ذات او راه ندارد
[۳۶] ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذهب کلامی، انتشارات مرکز جهانی، ص۱۴۲.
و دارای صفات ثبوتیه‌ای می‌باشد که آن صفات عین ذات اوست.
عقیده امامیه درباره نبوت این است که خداوند برای هدایت بشر پیامبرانی فرستاده است که اولین آنها آدم و آخرین آنان حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است و همه آنها از هرگونه خطا و گناهی معصوم می‌باشند.
[۳۷] ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذهب کلامی، انتشارات مرکز جهانی، ص۱۴۲.

شیعیان معتقدند که خدای متعال عادل است و به احدی ظلم نمی‌کند و کاری که از نظر عقل قبیح و زشت باشد از او صادر نمی‌شود،
[۳۸] ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذهب کلامی، انتشارات مرکز جهانی، ص۱۴۲.

از نظر شیعه «امامت» جزء اصول دین است ولی اهل سنت، امامت را از فروع دین می‌دانند.
امام‌ خمینی به برخی اصول و مبانی مذهب امامیه اثنی‌عشر در آثار خود اشاره کرده‌ است از جمله:
۱- امامت: مسئله امامت یکی از مسائل مهم و اصلی مذهب شیعه است که با ادله متعدد عقلی و نقلی اثبات شده‌ است. امام‌ خمینی درباره امامت افزون بر گرایش کلامی به بعد عرفانی و اجتماعی آن نیز پرداخته‌ است و در برخی آثار خویش در رد شبهاتی که بعضی منحرفان مطرح کرده‌اند به‌تفصیل به این موضوع پرداخته‌ است.
[۳۹] خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۱۳۴-۱۳۶، تهران، بی‌تا.
ایشان امامت را یک اصل الهی برخاسته از متن دین برای راهبری جامعه می‌داند که بدون آن سعادت تحقق نمی‌یابد و این اصل را از اصول مذهب می‌شمارد و بر این باور است که مقام امامت صرفاً یک مقام اعتباری نیست؛ بلکه یک حقیقت حقیقی الهی است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از طرف خداوند مامور به نصب و جعل و تصریح آن می‌شود.
۲- پذیرش نظام علت و معلول: یعنی رابطه اختیار انسان و خداوند و اینکه انسان با آنکه فاعل مختار است، خودش ظل و سایه‌های فاعلیت حق‌تعالی است؛ بنابراین اگرچه اراده حق‌تعالی به نظام اتم تعلق گرفته، این تعلق هیچ منافاتی با فاعل مختار بودن انسان ندارد. به اعتقاد امام‌ خمینی افعال انسان بدون هیچ واسطه‌ای هم به‌ حق‌تعالی و هم به خود انسان انتساب دارد و از این انتساب هیچ‌گونه جبری در افعال انسان لازم نمی‌آید.
۳- امکان اجتماع دو فاعل در حوادث و افعال در طول یکدیگر: بنابر نظر امام‌ خمینی اگر معنای ربط معلول‌ها به فاعل الهی به‌خوبی تصور شود، وحدانیت خداوند عالم تصدیق خواهد شد و به‌وضوح روشن می‌شود که «لاموثر فی الوجود» و باتوجه‌به طولی بودن فاعل¬ها، نه‌ توحید افعالی محدود می‌شود تا تفویض لازم بیاید و نه نظام علیت و اختیار از انسان سلب می‌گردد تا جبر لازم بیاید.
[۴۹] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۷، ص۴۹۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



شیعه اثنی‌عشریه دارای فقه پویا و كامل است كه مجموعه احادیث آنان در چهار كتاب به نام های کافی، تهذیب، من لایحضره الفقیه و استبصار جمع‌آوری شده است و مبانی فقهی آنان بر چهار اصل قرآن، سنت، عقل، و اجماع استوار است. از مسائل خاص شیعه كه آنها را از اهل سنت و بسیاری از فِرق اسلامی دیگر متمایز می‌سازد عبارتند از: امامت و ولایت بلافصل علی (علیه‌السّلام) و اولادش، عصمت در انبیاء و ائمه (علیهم‌السّلامتقیه، بداء، رجعت و متعه که بطور خلاصه به آنها اشاره می‌شود.
[۵۰] ربانی گلپایگانی،‌ علی، فرق و مذاهب كلامی، انتشارات مركز جهانی، ص۱۳۹.


۸.۱ - امامت

امامت در بین مکاتب کلامی: امامیه تنها گروهی هستند که امامت را از اصول دین خود به شمار می‌آورند و بر آن تاکید فراوان دارند. دیگر مکاتب کلامی امامت را از فروع دین می‌شمارند. به علاوه مفهوم «امت» و «امامت» در تفکر شیعه امامیه به کلی با انگاره دیگران تفاوت دارد. به اعتقاد امامیه، امامت صرفا یک رهبری اجتماعی و حتی دینی به معنای اجرای احکام اسلامی نیست، بلکه امامت رهبری امت اسلام در همه شئون حیات بشری اعم از اعتقادی، عملی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی است. از سوی دیگر امام یک شخص و یا یک شخصیت عادی نیست که مردم او را به میل خویش برگزینند، بلکه امام فردی معصوم از گناه و خطاست و رسالت سنگین استمرار راه نبوت را بر دوش دارد که بعد از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با امامت علی (علیه‌السّلام) شروع و تا قیامت استمرار خواهد داشت.
[۵۱] دائره المعارف بزرگ شیعه، انبشارات علمی فرهنگی، تهران، ج۴، ص۲۷۳.


۸.۲ - عصمت

امامیه علاوه بر اینکه معتقد به امامت دوازده امام (علیهم‌السّلام) از طریق نص هستند؛ قائل به عصمت آنان مانند عصمت انبیاء می‌باشند. به همین جهت امامان نه تنها معصوم از گناه هستند بلکه از خطا و اشتباه و سهو و نسیان نیز معصوم می‌باشند و برای اثبات این عصمت، هم به «نقل» و هم به «عقل» تمسک می‌جویند. ضمنا امامیه در رابطه با عصمت امامان قائلند که این عصمت مطلق است، یعنی امام هم قبل از امامت و هم بعد از امامت و هم در احکام دینی و جمیع امور باید معصوم باشد.

۸.۳ - تقیه

یکی از تمایزات امامیه عقیده به «تقیه» می‌باشد که عبارت است از اینکه کسی در ظاهر خودش را با دیگری در گفتار یا کردار یا ترک کاری موافق نشان بدهد، به خاطر آنکه خود یا دیگران را از آزار دشمنان و مخالفین حفظ نماید و این در حالی است که شخص تقیه کننده کاملا دانا هست به اینکه این کار او بر خلاف حق و واقع است، منتها چون می‌داند حفظ جان یا مال یا عرض و یا ناموس او بستگی به این کار دارد لذا تقیه می‌کند. بنابراین تقیه موضوعی است که نه تنها شیعیان بلکه هر انسان عاقل به رعایت آن در جهت پیشبرد اهداف مشروع و برحق خود و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، ملتزم خواهد بود.
[۵۲] حجت، سید محسن، تشیع چیست و شیعه کیست، دفتر انتشارات اسلامی، ص۳۰۳.


۸.۴ - بداء

بداء یکی دیگر از اعتقادات امامیه می‌باشد، بداء به معنی ظاهر شدن چیزی پس از آنکه مخفی بوده است، می‌باشد. شیعیان از کلمه بداء آنجا که به خداوند نسبت می‌دهند منظورشان ظاهر کردن امری پس از آنکه برای دیگران مخفی بوده است می‌باشد که اصطلاحا به آن اظهار بعد از اخفاء گفته می‌شود یاد می‌کنند به این بیان که خداوند متعال، گاهی چیزی را به خاطر مصلحتی از بندگان مخفی نگاه می‌دارد، در حالی که برای خود او هرگز مخفی نبوده و روشن است ولی بعد به خاطر حکمت و مصلحتی آن مخفی شده را ظاهر می‌سازد.
[۵۳] حجت، سید محسن، تشیع چیست و شیعه کیست، دفتر انتشارات اسلامی، ص۲۹۱.


۸.۵ - رجعت

رجعت یکی دیگر از امتیازات شیعه امامیه از سایر مسلمانان می‌باشد؛ امامیه معتقد است که در زمان ظهور حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) کثیری از دوستان و عاشقان آن حضرت و همچنین پدران گرامیش دوباره زنده می‌شوند تا شاهد برپایی حق و اقامه حکومت الهی توسط آن امام بزرگوار باشند.


شیعه اثنی‌عشریه با مدارک قطعی به جانشینی، وصایت و امامت دوازده تن اعتقاد دارد که عبارتند از:
۱. حضرت امام علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) (تولد: سال ۳۰ عام الفیل - شهادت ۴۰ ه. ق)
۲. حضرت امام حسن بن علی المجتبی (علیه‌السّلام) (۳ ه. ق – ۵۰ ه. ق)
۳. حضرت امام حسین بن علی سید الشهداء (علیه‌السّلام) (۴ه. ق- ۶۳ه. ق)
۴. حضرت امام علی بن الحسین زین العابدین (علیه‌السّلام) (۳۸ه. ق - ۹۵ ه. ق)
۵. حضرت امام محمد بن علی الباقر (علیه‌السّلام) (۵۷ه. ق - ۱۱۴ه. ق)
۶. حضرت امام جعفر بن محمد الصادق (علیه‌السّلام) (۸۳ ه. ق - ۱۴۸ ه. ق)
۷. حضرت امام موسی بن جعفر الکاظم (علیه‌السّلام) (۱۲۸ه. ق - ۱۸۳ه. ق)
۸. حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) (۱۵۳ ه. ق - ۲۰۳ ه. ق)
۹. حضرت امام محمد بن علی التقی الجواد (علیه‌السّلام) (۱۹۵ ه. ق - ۲۲۰ ه. ق)
۱۰. حضرت امام علی بن محمد النقی الهادی (علیه‌السّلام) (۲۱۴ه. ق - ۲۵۴ه. ق)
۱۱. حضرت امام حسن بن محمد العسکری (علیه‌السّلام) (۲۳۱ ه. ق - ۲۶۰ه. ق)
۱۲. حضرت امام حجة الله القائم المهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) (تولد ۲۵۵)؛ که دارای دو غیبت صغری و کبری می‌باشد که غیبت کبری از سال ۳۲۹ قمری شروع شده و تا امروز ادامه دارد.
شیعه اثنی‌عشریه،‌ امامان خود را مانند پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ملهم از جانب خدا می‌دانند و امامت را ریاست عامه می‌دانند و مقام وی را مافوق بشر عادی و قائم آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، پس از بروز علائمی كه از جانب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و ائمه پیشین از او بیان شده ظهور خواهد كرد.
از زمان شیخ صدوق که نگارش عقاید و ملل و نحل در میان شیعه رواج بیشتری پیدا کرده اصطلاح امامیه را در مورد فرقه اثنی عشری به کار می‌برند.
مخالفین مکتب حقه امامیه اثنی‌عشریه نیز هنگام ذکر عقاید امامیه در مساله امامت به معرفی این بزرگواران می‌پردازند. از فضایل اهل بیت (علیهم‌السّلام) همین بس که دشمنان را وادار به خضوع در برابر عظمت خویش کرده‌اند و این خضوع در بسیاری از آثار اهل سنت و ادیان دیگر کاملا هویداست.
[۵۵] بغدادی، عبدالقاهربن طاهربن محمد، الفرق بین الفرق وبیان الفرقة الناجیة، بیروت، دارالآفاق الجدیده، ۱۹۷۷، الطبعةالثانیة، ص۲۵۵.
[۶۰] شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۴، ۲ مجلد، ج۱، ص۱۷۲.

به این ترتیب باید دانست که تشیع رهبران و امامانی دارد که از طرف خداوند و به نص پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) منصوب بوده‌اند. جابر بن عبدالله انصاری از اصحاب رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شاهد این اعتقاد است همانطور که به گفته او اشاره شد.
امامان شیعه در طول دو قرن و نیم به هدایت و امامت امت پرداختند. امامت یک عهد الهی است که مخصوص به عده‌ای خاص از آل محمد (علیهم‌السّلام) بوده است، در حالی که دشمنان تشیع می‌کوشند تا امامت در شیعه را با انتخابی بودن امامت و یا ساختگی بودن شیعه تضعیف کنند.
[۶۳] ابن ابی العز حنفی، شرح العقیدة الطحاویة، المکتب الاسلامی، بیروت، الطبعة الرابعة، ۱۳۹۱، ص۴۹۰.



۱. سعد بن عبداللّه اشعری قمی که از اصحاب عسکری به شمار می‌رود و در سال ۲۹۹ درگذشته است. کتابی به نام «مقالات الامامیة» تألیف نموده است.
۲. شیخ صدوق (۳۰۶ـ ۳۸۱) کتابی به نام «رسالة فی دین الامامیة» نوشته که معروف به رساله اعتقادات صدوق است.
از این تاریخ به بعد امامیه در کلمات شیخ مفید در کتاب «اوائل المقالات» در مورد اثنی‌عشریه به کار می‌رود و همگی حاکی از این است که تقسیم بندی اشعری و غیره دقیق نبود و یا از آن، معنی عام، اراده نموده اند.
از آن‌جا که هدف، در این مدخل تفسیر مفهوم امامیه بود، به همین مقدار بسنده می‌شود، ولی بحث درباره تاریخ پیدایش امامیه که با تاریخ پیدایش شیعه همراه است و تبیین عقاید کلامی آنان و نقاط اختلافی این فرقه با فرق اشعری و معتزلی، به مدخل های مربوط واگذار می‌شود.


بسیاری از این فرقه‌ها که اشعری، و یا ملطی و دیگران برای «امامیه» برشمرده اند، یا وجود خارجی نداشته و واقعیت آن نوعی فرقه تراشی است، مانند «زراریه» و «هشامیه» و یا بر فرض صحت، داشتن عقیده خاص در یک مسأله کلامی، مایه تعدد فرقه نمی‌گردد.
آنچه می‌تواند محور تقسیم در مفهوم «امامیه» به معنی اعم باشد، اختلاف و دوگانگی در استمرار امامت و مصادیق آن‌ها است، بنابراین فقط می‌توان «زیدیه» و «اسماعیلیه» و «واقفیه» را از فرق شیعه شمرد.
شاید انگیزه برای تکثیر فرق، تحقق بخشیدن به حدیث معروف که امت اسلامی را به هفتاد و سه فرقه می‌رساند. بوده است.

۱۱.۱ - انقراض فرَق امامیه

پس از امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) امامیه به ۱۵ فرقه تقسیم شدند که همه آنها جز فرقه اثنی‌عشریه از میان رفته‌اند.
در قرون اخیر دو نوع نگرش در شیعه امامیه پدید آمده که البته نمی‌توان آن را به معنی اخص کلمه فرقه نامید یکی اخباریه که همان اصحاب حدیث هستند و معتقدند که از ادله چهارگانه قرآن، سنت، عقل و اجماع تنها منبعی که باید به آن رجوع کرد اخبار و احادیث هستند حتی استفاده از قرآن را هم منوط به ورود احادیث در آن مورد می‌دانند و تقسیم احادیث به صحیح و موثق و ضعیف و... را ناروا می‌دانستند و به طور مطلق همه احادیث را قابل اعتماد می‌دانستند.
در مقابل این‌ها، گروه دیگری به نام اصولیون وجود دارد که ادله اربعه (کتاب، سنت، عقل و اجماع) را از منابع استدلالی فقه می‌دانند و بعد از قرآن «سنت» را از ادله می‌دانند و معتقدند که تنها حدیث صحیح و موثق قابل اعتماد است و راوی حدیث باید عادل و شخص مورد وثوقی باشد.


• مفید، محمد بن نعمان، اوائل المقالات، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، قم، ۱۴۱۳ق.
• سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل والنحل، قم، مؤسسه امام صادق (علیه‌السلام).
• اسفرائنی، ابوالمظفر، طاهر بن محمد، التبصیر فی الدین، عالم الکتب، بیروت، ۱۴۰۳هـ.
• ملطی، ابن عبدالرحمن، التنبیه والرد علی أهل الأهواء والبدع، مکتبة مدبوس، القاهرة، ۱۹۹۲هـ.
• امین، احمد، ضحی الاسلام، دارالکتب العربی، بیروت.
• بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالافاق.
• طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
• اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
• ابن شهر آشوب، محمد بن علی، معالم العلماء، المطبعة الحیدریه، النجف، ۱۳۸۰هـ.
• ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دارصادر.
• شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، بیروت، بی تا.


۱. شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۴، ۲ مجلد، ج ۱، ص ۱۸۹.    
۲. شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۴، ۲ مجلد، ج۱، ص۱۹۳.    
۳. شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۴، ۲ مجلد، ج۱، ص۲۲۰.    
۴. بغدادی، عبدالقاهربن طاهربن محمد، الفرق بین الفرق وبیان الفرقة الناجیة، بیروت، دارالآفاق الجدیده، ۱۹۷۷، الطبعةالثانیة، ص۵۲.    
۵. ابن منظور، لسان العرب، ج،۱۲ ص۲۵.    
۶. طریحی، فخرالدین،مجمع البحرین، ج۱، ص۱۰۵.    
۷. مفید، محمد بن نعمان، اوائل المقالات، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، قم، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۸.    
۸. اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج۱، ص۵.    
۹. مفید، محمد بن نعمان، اوائل المقالات، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، قم، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۸.    
۱۰. ملطی، ابن عبدالرحمن، التنبیه والرد علی أهل الأهواء والبدع، مکتبة مدبوس، القاهرة، ۱۹۹۲هـ.
۱۱. فخر رازی، محمد بن عمر، المحصل، ص ۲۴۱.    
۱۲. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۱۳. نساء/سوره۴، آیه۵۹.    
۱۴. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، دارالکتب العلمیه، چاپ سوم، ج۱۰، ص۱۱۴.    
۱۵. حاکم نیشابوری، المستدرک، موسسه طبع و نشر، ج۳، ص۱۴۳.    
۱۶. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، دارالکتب العلمیه، چاپ سوم، ج۱، ص۱۸۰.    
۱۷. صحیح مسلم، ج۷، ص۱۲۲.
۱۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۸جلدی، ۱۳۶۵ ش، ج۱، ص۲۹۱.    
۱۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۸جلدی، ۱۳۶۵ ش، ج۱، ص۵۲۹.    
۲۰. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۸جلدی، ۱۳۶۵ ش، ج۱، ص۵۳۰.    
۲۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۸جلدی، ۱۳۶۵ ش، ج۱، ص۵۳۲.    
۲۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۸جلدی، ۱۳۶۵ ش، ج۱، ص۵۳۴.    
۲۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۸جلدی، ۱۳۶۵ ش، ج۱، ص۵۳۰.    
۲۴. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۸جلدی، ۱۳۶۵ ش، ج۱، ص۵۳۲.    
۲۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۸جلدی، ۱۳۶۵ ش، ج۱، ص۵۳۲.    
۲۶. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۸جلدی، ۱۳۶۵ ش، ج۱، ص۵۳۳.    
۲۷. سبحانی، جعفر، منشور عقاید امامیه، چاپ اعتماد، ص۱۵۲.    
۲۸. اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج۱، ص۶۵.    
۲۹. ملطی، ابن عبدالرحمن، التنبیه والرد علی أهل الأهواء والبدع، مکتبة مدبوس، القاهرة، ۱۹۹۲ه، ص ۱۸.    
۳۰. ملطی، ابن عبدالرحمن، التنبیه والرد علی أهل الأهواء والبدع، مکتبة مدبوس، القاهرة، ۱۹۹۲ه، ص ۱۸.    
۳۱. بغدادی، عبدالقاهربن طاهربن محمد، الفرق بین الفرق وبیان الفرقة الناجیة، بیروت، دارالآفاق الجدیده، ۱۹۷۷، الطبعةالثانیة، ص۲۲.    
۳۲. اسفراینی، طاهربن محمد، التبصیرفی الدین، بیروت، عالم الکتب، ۱۹۸۳، الطبعة الاولی، ص۲۷.    
۳۳. سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل والنحل، قم، مؤسسه امام صادق (علیه‌السلام)، ج۱، ص۱۷۰.
۳۴. شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۴، ۲ مجلد، ج۱، ص۱۸۹-۱۹۰.    
۳۵. حسینی واسطی زبیدی حنفی، محب الدین ابی فیض سید محمد مرتضی، ۱۴۱۴ ق. تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دارالمکتبة الحیاة، ج۱۱، ص۲۵۷.
۳۶. ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذهب کلامی، انتشارات مرکز جهانی، ص۱۴۲.
۳۷. ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذهب کلامی، انتشارات مرکز جهانی، ص۱۴۲.
۳۸. ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذهب کلامی، انتشارات مرکز جهانی، ص۱۴۲.
۳۹. خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۱۳۴-۱۳۶، تهران، بی‌تا.
۴۰. خمینی، روح‌الله، الطهارة، ج۳، ص۴۴۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۴۱. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۳۵۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۴۲. خمینی، روح‌الله، تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس، ص۱۹۷، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۰ قمری.    
۴۳. خمینی، روح‌الله، الطلب و الاراده، ص۳۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۹.    
۴۴. خمینی، روح‌الله، الطلب و الاراده، ص۶۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۹.    
۴۵. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۳۱۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۴۶. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۳۲۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۴۷. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۸۳-۸۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۴۸. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۲۷۶-۲۷۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۴۹. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۷، ص۴۹۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۵۰. ربانی گلپایگانی،‌ علی، فرق و مذاهب كلامی، انتشارات مركز جهانی، ص۱۳۹.
۵۱. دائره المعارف بزرگ شیعه، انبشارات علمی فرهنگی، تهران، ج۴، ص۲۷۳.
۵۲. حجت، سید محسن، تشیع چیست و شیعه کیست، دفتر انتشارات اسلامی، ص۳۰۳.
۵۳. حجت، سید محسن، تشیع چیست و شیعه کیست، دفتر انتشارات اسلامی، ص۲۹۱.
۵۴. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعة، المطبعه الحیدریه نجف، ص۱۰۸ ۱۱۲.    
۵۵. بغدادی، عبدالقاهربن طاهربن محمد، الفرق بین الفرق وبیان الفرقة الناجیة، بیروت، دارالآفاق الجدیده، ۱۹۷۷، الطبعةالثانیة، ص۲۵۵.
۵۶. عفیفی، عبدالرزاق، مذکرة التوحید، السعودیة، وزارة الشئون الاسلامیه والاوقاف والدعوة والارشاد، الاولی، ۱۴۲۰، ۱مجلد، ص۱۳۵.    
۵۷. فخررازی، محمد بن عمر، اعتقادالمسلمین والمشرکین، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۲، ص۵۵.    
۵۸. اسفراینی، طاهربن محمد، التبصیرفی الدین، بیروت، عالم الکتب، ۱۹۸۳، الطبعة الاولی، ص۳۹.    
۵۹. شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۴، ۲ مجلد، ج۱، ص۱۶۸.    
۶۰. شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۴، ۲ مجلد، ج۱، ص۱۷۲.
۶۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، دارالکتب العلمیة، بیروت، الطبعة الاولی، ۱۴۰۷، ج۳، ص۳۷۸.    
۶۲. ابن کثیر، البدایة والنهایة، مکتبة المعارف، بیروت، ج۷، ص۱۶۷.    
۶۳. ابن ابی العز حنفی، شرح العقیدة الطحاویة، المکتب الاسلامی، بیروت، الطبعة الرابعة، ۱۳۹۱، ص۴۹۰.
۶۴. معالم العلما، ابن شهر آشوب، محمد بن علی،ص۸۹، المطبعة الحیدریه، النجف، ۱۳۸۰ه.    
۶۵. سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل والنحل، قم، مؤسسه امام صادق (علیه‌السلام)، ج۱، ص۳۷.    
۶۶. مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی، انتشارات صدرا، ج۳، ص۲۳.    



دانشنامه کلام اسلامی، مؤسسه امام صادق (علیه‌السّلام)، برگرفته از مقاله «امامیه»، شماره ۸۲    
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «شیعه امامیه اثنی‌عشریه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۲/۲۹.    
فرهنگ نامه مهدویت،خدامراد سلیمیان جلد:۱ صفحه۷۲، مقاله امامیه    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «شیعه امامیه اثنی‌عشریه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۲/۲۹.    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار