محمد بن على بن حسين بن بابويه قمى، مشهور به« شیخ صدوق »، در سال ۳۰۵ هجرى قمرى، در خاندان علم و تقوى، در شهر قم ديده به جهان گشود.( سالهاى ۳۰۶ و ۳۰۷ نيز براى ولادت شيخ ذكر شده است) شیخ طوسی جريان ولادت وى را چنين نقل نموده: على بن بابويه با دختر عموى خود ازدواج كرده بود; ولى از او فرزندى به دنيا نيامد. او در نامهاى از حضور شيخ ابو القاسم، حسین بن روح تقاضا كرد تا از محضر حضرت بقية الله عجل الله تعالى فرجه بخواهد براى او دعا كند تا خداوند اولاد صالح و فقیه به او عطا نمايد. پس از گذشت مدتى از ناحيۀ آن حضرت اين گونه جواب رسيد:« تو از اين همسرت صاحب فرزند نخواهى شد; ولى به زودى كنيزى ديلميه نصيب تو مىشود كه از او داراى دو پسر فقيه خواهى گشت.» شيخ صدوق از بزرگترين شخصيتهاى جهان اسلام و از برجستهترين چهرههاى درخشان علم و فضيلت است. او كه نزديك به عصر ائمه علیهم السلام مىزيست، با جمعآورى روايات اهل بیت علیهم السلام و تاليف كتابهاى نفيس و با ارزش، خدمات ارزنده و كمنظيرى به اسلام و تشيع كرد. شيخ صدوق بيش از بيست سال از دوران پر بركت حيات پدر را درك كرد و در اين مدت از محضر پدر و ساير علماى قم كسب علم و حكمت كرد. او در سن ۲۲ يا ۲۳ سالگى بود كه پدر بزرگوارش دار فانى را وداع كرد. از آن پس وظيفۀ سنگين نشر احاديث آل محمد صلى الله عليهم اجمعين و هدایت امت به عهدۀ وى قرار گرفت و دوران جديدى از زندگى او آغاز گرديد.
مجموع روایاتاهل البیت - علیهم السلام - درباره مسائل فقهی و احکام شرعی در این کتاب جمع شده است. مؤلف، روایات فقهی ای را که از دیدگاه خود صحیح و معتبر می دانسته، جمع آوری نموده است. این کتاب یکی از ارزشمندترین منابع روایی شیعه به شمار می آید و یکی از چهار کتاب معتبر روایی شیعه است و هر مجتهد در اجتهاد و استنباط احکام شرعی باید به روایات آن توجه داشته باشد. این اثر از زمان نگارش مورد توجه و استقبال علمای شیعه قرار گرفته است و پیوسته در مجموعه های بزرگ و کوچک روایی به آن استناد نموده و از آن روایت نقل کرده اند.
شیخ صدوق این کتاب را به درخواست یکی از سادات بزرگوار شهر بلخ به نام شریف الدین ابو عبدالله محمد بن حسین، معروف به نعمت، نگاشته است. او از شیخ صدوق درخواست کرده بود که مانند کتابِ طبّی من لایحضره الطبیب، نوشته محمد بن زکریا رازی، او هم کتابی در علم فقه به نگارش درآورد تا مورد استفاده کسانی قرار گیرد که به علما و فقها ی بزرگ دسترسی ندارند و با مراجعه به آن بتوانند از احکام شرعی و وظایف خود آگاه گردند. شیخ نیز دعوت او را اجابت کرده است. شیخ صدوق می فرماید: «من در این کتاب بنا ندارم تا هرچه روایت شده را نقل نمایم؛ بلکه فقط آن روایاتی را نقل می کنم که آنها را صحیح و معتبر می دانم و به آن فتوا می دهم و عقیده دارم».