سجده
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نهادن
پیشانی بر
زمین را
سجود گویند. از
احکام آن به تفصیل در باب
صلات سخن گفتهاند.
سجود در لغت به معناى
خضوع، خم شدن و سر فرود آوردن آمده است.
برخى گفتهاند:
سجود در اصطلاح شرع عبارت است از: نهادن پیشانى بر زمین یا آنچه از زمین مىروید و
خوردنی و
پوشیدنی نیست. بنابر این تعریف،
سجود در
شرع، معنایى ویژه پیدا کرده است و نتیجه آن ثبوت
حقیقت شرعی براى
سجود خواهد بود.
بعضى علاوه بر پیشانى، نهادن سایر
اعضای هفت گانه (کف
دو دست،
دو زانو و سر انگشتان بزرگ
دو پا) را بر زمین در تحقق مسماى
سجود لازم دانستهاند.
در مقابل، برخى ثبوت حقیقت شرعى در لفظ
سجود را نپذیرفته و بر این نظر که نهادن
مواضع هفتگانه، حتى پیشانى بر زمین در تحقق مسماى
سجود دخیل است، اشکال کرده و گفتهاند:
عرف، حتى
عرف متشرعه کسى را که به جاى پیشانى، صورت خود را بر زمین مىگذارد و یا پیشانى را بر
فرش و مانند آن مىنهد،
سجده کننده به شمار مىآورد.
برخى دیگر گفتهاند: گذاشتن پیشانى بر زمین بارزترین مصداق
سجود به معناى لغوى آن است و
شارع مقدس تنها خصوصیاتى را بدان افزوده و رعایت آنها را در
سجود لازم دانسته است.
به اعتقاد
امام خمینی سجود اظهار تذلل و بندگی و ابراز فقر و مسکنت در محضر ربوبی است، یعنی افتادگی درونی و تواضع باطنی نمازگزار، ترک خویشتن و چشم بستن از ماسوی و سر بر تراب نهادن میباشد.
امام خمینی یادآور شده است که
سجده نزد ارباب قلوب اشاره به خداطلبی و ترک خودبینی و چشم بستن از غیر خداوند و مشاهده جمال محبوب در باطن قلب خاک و اصل
عالم طبیعت است.
سجود اشاره به آخرین مرتبه
توحید است.
ایشان، به راههای درک مقام
سجده اشاره میکند از جمله:
اول مقام ادراک از رویاندیشه، برهان، فکر و علم. اگر بر این پایه سالک بخواهد به راه ادامه دهد حجابی بر حجابها افزوده است، چراکه علم، خود
حجاب اکبر است.
دوم، مقام ایمان و کمال آن اطمینان است و این مقام مؤمنین و ارباب یقین است.
مقام سوم، مقام اهل شهود و اصحاب قلوب است که به نور مشاهده فنای مطلق را مشاهده کنند و حضرت توحید تام در قلب آنها تجلی کند.
مقام چهارم، مقام اصحاب تحقق و کمّل اولیاء است که متحقق به مقام وحدت صرف شوند و از مقام قاب قوسین گذشتهاند و مستهلک درعین جمع و مضمحل در احدیت و فانی در غیب هویتاند.
به اعتقاد امام خمینی
سجود در مذاق اولیاء الهی، تسبیح از کثرت مقام واحدیت و توجه به ربوبیت ذاتیه که حاصل تجلی به
فیض اقدس است و پناه بردن به اسم «الاول العلی الاعلی» است.
سجده بر تراب تمام شدن دایره کمال انسانی و رسیدن به تمکین و مقام
انسان کامل است.
به اعتقاد ایشان،
سجود تمام کمال سرّ نماز و صلوه است و آخرین منزل قرب و منتهی النهایه وصول است و سرّ وجود که آخرین مرتبه تحقق به مقام لامقامی است.
به اعتقاد امام خمینی اگر انسان یک
سجده در تمام ایام عمرش درست انجام دهد جبران خسارات بقیه عمر میشود و عنایت حقتعالی از او دستگیری میکند و از دایره دعوت شیطان خارج میشود. اما اگر در حال
سجده که اظهار ترک غیریّت و رفض انانیّت است، قلب مشغول به غیر باشد، در زمره منافقان و اهل خدعه منسلک گردد.
ثمره اختلاف یاد شده در جایى ظاهر مىشود که شارع مقدس در آن جا به مطلق
سجود- بدون
بیان قیود و
شرایط آن- امر کند، مانند
سجده تلاوت که بنابر قول به ثبوت حقیقت شرعى براى واژه
سجود، رعایت ویژگیها و شرایط شرعى آن در تحقق
سجود شرعى لازم خواهدبود.
سجدهای که جزء عبادت میباشد عبارت است از
سجود نماز و نیز قضاى
سجده فراموش شده در
نماز.
سجدهای که عبادت مستقل میباشد
سجدهایست که به سببى بر
مکلف واجب یا
مستحب شده است؛
واجب عبارت است از
سجده تلاوت
آیاتی که دارى
سجده واجباند و نیز
سجده به جهت سهو در نماز
و مستحب عبارت است از
سجده تلاوت آیات داراى
سجده مستحب و نیز
سجده شکر. موضوع سخن در این نوشتار،
سجود نماز است.
در هر رکعت از
نمازهای واجب و مستحب،
دو سجده واجب است و ترک یا زیاد کردن
عمدی یکى از آن
دو موجب بطلان نماز مىشود؛ لیکن ترک یا افزایش
سهوی یکى از
دو سجده بنابر قول مشهور، نماز را
باطل نمىکند و در صورت ترک سهوى، چنانچه پیش از ورود به
رکن بعدى (
رکوع) متذکر شود، باید برگردد و آن را به جا آورد، و در صورت متذکر نشدن، واجب است پس از
سلام نماز قضاى آن را به جا آورد.
دو سجده از
ارکان نماز به شمار مىرود؛ از این رو، ترک یا زیاد کردن آن
دو از روى
عمد،
سهو و یا
جهل موجب بطلان نماز است. البته در صورت ترک از روى سهو و متذکر شدن پیش از دخول در رکن بعدى، واجب است برگردد،
دو سجده را به جا آورد و نمازش
صحیح است. اما اگر پس از آن متذکر گردد، بنابر قول مشهور نمازش باطل است.
برخى
قدما میان
دو رکعت اول و آخر نماز چهار رکعتى تفصیل داده و گفتهاند: در
دو رکعت نخست چنانچه پس از رکوع متذکر گردد نماز باطل است، اما در
دو رکعت آخر بدون اعتنا به رکوعِ انجام گرفته، برمىگردد و
دو سجده را به جا مىآورد؛ سپس بلند مىشود و رکعت بعدى را دوباره به جا مىآورد.
از برخى قدما جریان حکم یاد شده در
دو رکعت آخر، در همه رکعتها نقل شده است.
بطلان نماز به افزایش
دو سجده از روى عمد یا سهو، اختصاص به
نماز واجب دارد. در
نماز مستحب، زیاد کردن
دو سجده از روى سهو موجب بطلان نماز نمىشود؛
هرچند برخى در عدم بطلان نماز به زیادى سهوى اشکال کردهاند.
امورى در
سجده واجب است که عبارتند از:
نهادن هفت عضو از
اعضای بدن بر زمین که بنابر قول مشهور عبارتند از:
پیشانی؛ کف
دو دست، سر
دو زانو و سر
دو انگشت بزرگ پا.
برخى قدما مفصل
دو کف دست (
مچ) را جایگزین کف
دو دست کردهاند.
در گذاشتن اعضاى یاد شده بر زمین، جز پیشانى مسماى آنها کفایت مىکند؛ در حدّى که از نظر
عرف با نهادن آن بر زمین،
سجده با آن عضو صدق نماید. بنابر این، گذاشتن همه عضو بر زمین واجب نیست. همچنین بنابر قول مشهور، در پیشانى، مسماى پیشانى کفایت مىکند.
برخى، گذاشتن پیشانى بر زمین به اندازه
درهم را
واجب دانستهاند.
نهادن پشت دست بر زمین کفایت نمىکند؛ بلکه واجب است کف دست بر زمین گذاشته شود. در پا، آیا نهادن دیگر انگشتان، جز انگشتان بزرگ، کفایت مىکند یا نه، اختلاف است. مشهور فقها قائل به وجوب گذاشتن خصوص
دو انگشت بزرگ پا بر زمین شدهاند.
برخى قدما نهادن همه انگشتان پا را بر زمین واجب دانستهاند.
آیا واجب است سر
دو انگشت بزرگ پا بر زمین نهاده شود یا قسمت پشت و داخل آن نیز کفایت مىکند؟ مسئله اختلافى است.
اعتماد بر همه اعضاى هفتگانه؛ به معناى انداختن سنگینى بدن بر آنها واجب است.
لیکن برخى گفتهاند: افزون بر مقدارى که
سجده با آن تحقق مىیابد واجب نیست؛ هرچند
احتیاط در اعتماد است.
گذاشتن پیشانى بر چیزى که
سجده بر آن
صحیح است.
پاک بودن محل
سجده.
به قول مشهور، جاى پیشانى
نمازگزار باید از جاى
ایستادن او بلندتر از چهار انگشت بسته (یک
خشت) نباشد. در اینکه
حکم یاد شده در جهت پایینتر نبودن بیش از چهار انگشت بسته نیز جارى است یا نه، اختلاف مىباشد؛ چنان که در تعمیم حکم محل پیشانى نسبت به سایر اعضاى هفت گانه نیز اختلاف است.
در اینکه هر
ذکری که در بردارنده
ستایش خداوند متعال است، همچون
تکبیر،
تهلیل و
تسبیح کفایت مىکند یا خصوص تسبیح (سبحان اللَّه) واجب است، اختلاف مىباشد؛ چنان که
عنوان پیوند بنابر قول دوم، در کفایت مطلق تسبیح، یا وجوب تسبیح کبرى (سُبْحانَ رَبىَ الأعلى وَ بِحَمْدِهِ)، یا تخییر میان آن و سه بار تسبیح صغرى (سُبْحانَ اللَّهِ) و یا وجوب سه بار تسبیح کبرى، اختلاف است. در اینکه در تسبیح کبرى، آوردن «وَبِحَمْدِهِ»
واجب است یا گفتن «سُبْحانَ رَبى الأعْلى» کفایت مىکند و افزودن آن
استحباب دارد، اختلاف مىباشد.
البته در حال ضرورت، گفتن یک بار «سبحانَ اللَّه» کفایت مىکند.
واجب است بدن نماز گزار هنگام ذکر واجب
سجده،
آرام و بدون حرکت باشد. در وجوب
طمأنینه هنگام گفتن ذکرهاى مستحب، اختلاف است؛ هر چند بر وجوب آن ادعاى اجماع شده است.
البته چنانچه استحباب ذکر، مطلق باشد- نه در خصوص
نماز- آرام بودن بدن هنگام گفتن آن ذکر، واجب خواهد بود.
ترک عمدى طمأنینه در حال ذکرِ واجب، موجب بطلان نماز مىشود، بر خلاف ترک سهوى؛ لیکن در ترک سهوى چنانچه قبل از سر برداشتن از
سجده متذکر شود، باید دوباره ذکر را با
طمأنینه بگوید.
ظاهر کلام برخى قدما
رکن بودن طمأنینه است.
لیکن به گفته برخى، مقصود از رکن بودن در کلام آنان، وجوب طمأنینه در قبال قول به عدم وجوب آن است، نه رکنى از ارکان نماز بودن، مانند رکوع که ترک آن مطلقا؛ از روى عمد یاسهو موجب بطلان نماز شود.
برخى گفتهاند: اگر اصل
سجود(مسماى آن) فاقد طمأنینه باشد،
نماز باطل است؛ هرچند ترک آن از روى سهو باشد؛ اما اگر طمأنینه از روى سهو تنها در حال ذکر ترک شود نه در اصل (مسماى)
سجود، نماز صحیح است.
بنابر این، چنانچه در حال
ذکر و از روى عمد یکى از آنها را از زمین بردارد، نماز باطل مىشود و اگر از روى سهو باشد، باید آن عضو را بر زمین بگذارد و ذکر را دوباره بگوید. البته از زمین برداشتن اعضا جز پیشانى در غیر حال ذکر اشکال ندارد.
سر برداشتن از
سجده نخست و راست
نشستن با طمأنینه. ترک عمدى آن موجب بطلان نماز است.
چیزى که بر آن
سجده مىشود باید از جنس
زمین باشد یا آنچه از زمین مىروید، به شرط آنکه
خوردنی و
پوشیدنی نباشد. بنابر این، در غیر حال ضرورت و
تقیه سجده بر غیر زمین یا خوردنیها و پوشیدنیهاى روییده از زمین، صحیح نیست؛
مگر
پنبه و
کتان که جواز
سجده بر آن
دو، اختلافى است و دیدگاه مشهور عدم صحت
سجده بر آن
دو است. قول مقابل مشهور، کراهت
سجده بر آن
دو است.
فقها قائل به صحت
سجده بر کاغذ شدهاند؛ لیکن در اینکه
سجده بر آن مطلقا صحیح است؛ هرچند از چیزى که
سجده بر آن صحیح نیست ساخته شده باشد یا اینکه صحّت منوط به ساختن آن از
گیاه است و یا علاوه بر آن، منوط به این است که گیاه خوردنى و پوشیدنى نباشد، در مسئله سه قول مطرح است. بنابر قول نخست،
سجده بر
کاغذ گرفته شده از غیر گیاه، همچون کاغذ تهیه شده از
ابریشم صحیح است؛ لیکن بنابر قول دوم، صحیح نخواهد بود و لازم است مادّه کاغذ گیاه باشد؛ هرچند خوردنى یا پوشیدنى؛ مانند پنبه و کتان؛ اما بنابر قول سوم،
سجده بر کاغذ گرفته شده از پنبه و کتان نیز صحیح نخواهد بود و تنها بر کاغذى صحیح است که مادّه آن گیاه غیر خوردنى و پوشیدنى باشد.
سجده بر آنچه از زمین استخراج شده، لیکن بر اثر
استحاله و مانند آن، از مصداق زمین بودن خارج گشته، از قبیل
معادن همچون
طلا و
نقره و
قیر،
صحیح نیست؛ لیکن در صحّت
سجده بر بعضى مصادیق
معدن به جهت اختلاف دیدگاهها در خروج آن از عنوان زمین، مانند
سنگهای قیمتی نظیر
عقیق و
فیروزه، اختلاف است. دیدگاه مشهور عدم صحّت
سجده بر چنین سنگهایى است؛ هرچند برخى قائل به صحت آن شدهاند.
در اینکه زمین با پخته شدن، از مصداق زمین بودن خارج مىشود یا نه، اختلاف است. بنابر قول نخست،
سجده بر
سفال و
آجر صحیح نخواهد بود؛ بر خلاف قول دوم که
سجده بر آن محکوم به صحت است.
قول دوم به ظاهر کلمات مشهور
متأخران نسبت داده شده است.
به قول مشهور،
سجده بر
سنگ آهک و
نوره قبل از پخته شدن صحیح است.
سجده بر
خاکستر صحیح نیست؛ لیکن بر
زغال اختلافى است؛
چنان که در صحّت
سجده بر
گیاهان دارویی اختلاف مىباشد.
سجده بر زمین
افضل از گیاه است؛ چنان که با فضلیتترین زمینها تربت کربلا مىباشد.
اگر
سجده بر آنچه
سجده بر آن صحیح است امکان پذیر نباشد؛ خواه به جهت در دسترس نبودن یا تقیه و یا عوارضى دیگر،
سجده بر آنچه ممنوع مىباشد، صحیح است.
در این صورت با وجود
لباس، لباس مقدم بر اشیاى دیگر است؛ لیکن در اینکه تقدم، شامل هر لباسى مىشود، هرچند از غیر پنبه یا کتان باشد یا آنکه اختصاص به لباس کتان و پنبهاى دارد، اختلاف است. بنابر قول دوم، در صورت در دسترس نبودن لباس کتان یا پنبهاى آیا
سجده بر مطلق لباس مقدم بر دیگر اشیا است یا نه؟ اختلاف مىباشد.
در صورت نبود مطلق لباس یا خصوص لباس کتان و پنبهاى- بنابر اختلاف دیدگاهها- آیا تمامى آنچه
سجده بر آنها ممنوع است در عرض یکدیگر قرار دارند و هیچ یک بر دیگرى تقدم ندارد و در نتیجه
سجده بر هر کدام از آنها صحیح است، یا آنکه بعضى بر بعضى دیگر تقدم دارند؟ مسئله محل اختلاف است. بنابر قول دوم، در اینکه پشت دست بر دیگر اشیا مقدم است و در صورت عدم امکان آن، معادن مقدم است، یا نمازگزار میان
سجده بر معدن و
پشت دست مخیر است، یا آنکه پشت دست مقدم است و با عدم امکان
سجده بر آن، تفاوتى میان معادن و سایر اشیا نیست و نمازگزار مىتواند بر هر کدام
سجده کند، دیدگاهها متفاوت است.
اگر نمازگزار از روى عمد بر چیزى که
سجده بر آن صحیح نیست
سجده کند، نمازش باطل مىشود؛ لیکن چنانچه از روى سهو باشد، در صورتى که در حال
سجده متذکر شود باید پیشانى خود را روى چیزى که
سجده بر آن صحیح است قرار دهد؛ لیکن در اینکه واجب است سر خود را بدون آنکه آن را بردارد، بکشد و بر روى چیزى که
سجده بر آن صحیح است بگذارد، یا اینکه مىتواند آن را بر دارد و دوباره بگذارد، اختلاف است. اگر پس از سر بر داشتن از
سجده متذکر شود، نمازش صحیح است و نیازى به اعاده
سجده نیست.
سجده گاه باید
استقرار داشته باشد؛ بدین معنا که پیشانى روى آن قرار گیرد و ثبات پیدا کند. بنابر این،
سجده بر
گل صحیح نیست.
چنانچه نمازگزار از خم شدن کامل براى
سجده ناتوان باشد، به اندازه توانایى خم مىشود و
سجده گاه را بالا مىآورد و پیشانى را بر آن مىنهد؛ به گونهاى که پیشانى بر آن استقرار یابد. سایر اعضا را نیز در جاى خود قرار مىدهد.
برخى گفتهاند: فرض این مسئله جایى است که امکان خم شدن به اندازه
صدق عرفی سجود باشد؛ هرچند با مقدارى خم شدن و بالا آوردن محل
سجده و نهادن پیشانى بر آن.
اگر
نماز گزار هیچ نتواند خم شود، براى
سجده با سر اشاره مىکند؛ بدین گونه که با پایین آوردن سر ذکر
سجده را مىگوید و سپس سر را بلند مىکند و چنانچه از اشاره با سر نیز ناتوان باشد، به قول مشهور، با بستن و بازکردن
چشم عمل
سجده را انجام مىدهد.
آیا در این فرض (عدم امکان خم شدن) گذاشتن چیزى که
سجده بر آن صحیح است، بر پیشانى واجب است یا نه؟ پنج قول وجود دارد:
۱. وجوب، بدون نیاز به اشاره با سر یا چشم.
۲.
تخییر میان گذاشتن آن و اشاره کردن.
۳. وجوب هر
دو.
۴.
افضل بودن جمع
بین هر
دو.
۵. وجوب گذاشتن در صورت ناتوانى از اشاره.
۱. گفتن
تکبیر هنگام رفتن از
رکوع به
سجده، پس از بلند شدن از
سجده و هنگام رفتن براى
سجده دوم.
۲. نهادن
مرد، نخست دستها و
زن،
زانوها را بر زمین، هنگام رفتن به
سجده پس از رکوع.
۳. بنابر مشهور، نهادن
بینی بر چیزى که
سجده بر آن صحیح است.
۴. روبه
قبله قرار دادن
انگشتان و چسبانیدن آنها- جز شصت- به هم و محاذى گوشها قرار دادن در حال
سجده.
۵. نگاه کردن به نوک
بینى در حال
سجده.
۶. خواندن دعاى وارد شده قبل از ذکر
سجده.
۷. تکرار ذکر
سجده و ختم آن به عدد فرد، همچون سه، پنج و هفت و گفتن ذکر صلوات و طولانى کردن
سجده.
۸. اختیار تسبیح کبرى بر دیگر ذکرها.
۹. برابر قرار دادن محل پیشانى با محل دیگر اعضا.
۱۰.
دعا کردن و درخواست حاجت، بویژه
روزی حلال در حال
سجده.
۱۱.
نشستن به گونه
تورّک پس از
سجده.
۱۲.
استغفار بین دو سجده هنگام
نشستن و آرام گرفتن بدن.
۱۳. قرار دادن مرد آرنجها را همچون
دو بال گشوده و چسباندن زن آنها را به پهلو و نیز چسباندن سایر اعضاى بدن.
۱۴. گذاشتن دستها بر روى رانها هنگام
نشستن.
۱۵. به قول مشهور،
نشستن بعد از
سجده دومِ رکعت اول نماز
دو رکعتى و سه رکعتى و رکعت اول و سوم نماز چهار رکعتى.
۱۶. بلند کردن زانوها از زمین پیش از دستها هنگام برخاستن از
سجده براى قیام.
۱۷. گفتن ذکر «بِحَولِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ أقُومُ وَ أقْعُدُ» هنگام برخاستن جهت
قیام.
۱.
نشستن به گونه
اقعاء.
۲. فوت کردن محل
سجده.
۳.
قرائت قرآن در
سجده.
۴. بر نداشتن دستها از زمین هنگام
نشستن بین دو سجده.
سجود براى غیر
خداوند حرام است؛ خواه براى
معصومان علیهم السّلام باشد یا
اولیای الهی یا غیر ایشان. البته
سجود نزد
قبر معصومان علیهم السّلام براى
خدا به قصد شکر گزارى بر توفیق یافتن به زیارت قبر ایشان
جایز است.
در هر رکعت
دو سجده واجب است.
و این
دو سجده (در هر رکعت) با هم
رکن میباشند که نماز با زیاد کردن
دو سجده با هم در یک رکعت
باطل میشود و کمکردن هر
دو سجده نیز چنین است (که اگر هر
دو سجده را در یک رکعت ترک کند نماز باطل میشود) خواه (این زیاد کردن و کمکردن) عمدی باشد و خواه سهوی، بنابراین اگر سهواً یک
سجده را اضافه یا کم کند، نماز باطل نمیشود.
لازم است برای
سجده، خم شده و طوری پیشانی را (بر زمین) بگذارد که مسمّای
سجده تحقق یابد و همین (خم شدن و نهادن پیشانی بر زمین) میزان رکن و معیار زیاد کردن عمدی و سهوی است.
در
سجده چیزهای دیگری لازم است که در رکن بودنش دخالتی ندارند.
از جمله چیزهایی که در
سجده لازم است و در رکن بودن آن دخالتی ندارند «
سجده کردن روی شش عضو (است که باید روی زمین گذاشته شود)،
دو کف دست و
دو زانو و
دو انگشت بزرگ پا. و باید باطن
دو کف دست به زمین برسد و احتیاط (واجب) آن است که دستها طوری بر زمین نهاده شود که عرفاً بگویند تمام کف دستها روی زمین نهاده شده است و این در حال
اختیار است. اما در صورت
اضطرار، همین که گفته شود کف دستها به زمین نهاده شده کفایت میکند و اگر فقط بر جمع نمودن انگشتان به سمت کف دست و
سجده نمودن روی آنها قدرت داشته باشد، به همان اکتفا میکند و اگر بر این مقدار هم توانایی نداشت، گذاشتن پشت دست (روی زمین) کافی است و چنانچه این هم به جهت قطعشدن دست و مانند آن، ممکن نبود، هرچه را که به کف دست نزدیکتر است روی زمین میگذارد. و اما زانوها واجب است طوری باشد که بگویند بر روی قسمت روی زانوها
سجده نموده است اگرچه تمام آن را روی زمین نگذارد. و اما
دو انگشت بزرگ پاها بنابر احتیاط (واجب) باید مراعات نوک آنها را بنماید (که به زمین برسد).
۱- واجب نیست همه پیشانی به
زمین برسد، بلکه
مسمّای سجده کردن با پیشانی کفایت میکند. و این مسمّی به مقدار سر انگشت تحقّق پیدا میکند، و احتیاط (مستحب) آن است که به مقدار یک
درهم باشد، همچنان که احتیاط (مستحب) آن است که این مقدار از پیشانی که به زمین میرسد از یک قسمت باشد نه چند نقطه پراکنده؛ هرچند که بنابر اقوی فرقی ندارد، بنابراین
سجده بر دانههای
تسبیح، درصورتیکه آنچه پیشانی به آن میرسد به مقدار سر انگشت باشد جایز است. و باید چیزی را که مانع مباشرت (و رسیدن پوست) پیشانی به محل
سجود است برطرف نمود، خواه
چرک باشد یا غیر چرک، و خواه در پیشانی باشد یا در محل
سجود، حتی اگر در
سجده اول، به پیشانیاش
تربت یا
خاک یا سنگریزه و مانند اینها چسبیده باشد، بنابر احتیاط (واجب)، اگر اقوی نباشد، باید آن را برای
سجده دوم رفع نمود. و منظور از
پیشانی در اینجا، از نظر درازا (درازای صورت) از رستنگاه موی سر تا قسمت بالای
بینی و ابروها و از نظر پهنا، مابین
دو جبین است.
۲- کسی که به پیشانی او علّتی مانند
دمل باشد، چنانچه همه پیشانی را نگرفته و گذاشتن جای سالم آن بر زمین - و لو به اینکه قسمتی از زمین، کمی گود شود تا دمل در آن قرار گیرد - ممکن باشد، واجب است جای سالم را بر زمین بگذارد. و اگر دمل همه پیشانی را گرفته و یا آنکه گذاشتن جای سالم پیشانی روی زمین ممکن نباشد، باید بر یکی از
دو جبین سجده نماید و بهتر آن است که جبین راست را بر چپ مقدّم دارد و اگر این هم امکان نداشت، باید بر روی
چانه سجده کند و اگر آن هم ممکن نبود، بنابر احتیاط (واجب) باید
صورت سجده را به وجود آورد به این ترتیب که قسمتی از صورتش یا جلوی سرش را بر زمین نهد و درصورتیکه این هم امکان ندارد، احتیاط (واجب) آن است که آنچه را که به شکل
سجده نزدیکتر است به وجود آورد.
بنابر
احتیاط (واجب) باید بر مواضع هفتگانه تکیه کند، بنابراین مجرّد تماس دادن آنها با زمین کفایت نمیکند و لازم نیست بر همه آنها بهاندازه هم تکیه نماید، همچنان که اگر در ضمن تکیه نمودن بر این مواضع به مواضع دیگر نیز تکیه نماید اشکالی ندارد، مانند اینکه
ذراع همراه کف دستها باشد و بقیه انگشتهای پاها همراه
دو انگشت بزرگ پا باشند.
همچنین از جمله چیزهایی که در
سجده لازم است و در رکن بودن آن دخالتی ندارند: گفتن
ذکر در
سجده (است که) همان گونه که در
رکوع گذشت واجب است، البته
تسبیح کبری در اینجا «سبحان ربی الاعلی و بحمده» است.
و از آن جمله: طمانینه (آرامش بدن) در حال ذکر واجب بهنحویکه در رکوع شنیدی واجب است.
و از آن جمله: در حال گفتن ذکر، باید مواضع هفتگانه در جای خود قرار گرفته باشد، بنابراین اگر در اثنای ذکر واجب در وقتی که مشغول گفتن ذکر نیست، جای آنها را - به استثنای پیشانی - تغییر دهد اشکالی ندارد. پس اگر «سبحان اللَّه» را گفت و بعد دستش را برای کاری و یا بیجهت از زمین بردارد، سپس به زمین گذارد و بقیه ذکر را بگوید، ضرری ندارد.
و از آن جمله: پیشانی را روی چیزی بگذارد که
سجده بر آن صحیح باشد، همانطور که در بحث مکان نمازگزار گذشت.
اگر به طور غیرعمدی، پیشانی را روی چیزی بگذارد که
سجده بر آن صحیح نیست، باید پیشانی را از روی آن، به روی چیزی که
سجده بر آن جایز است بکشد و نمازش صحیح است و نباید پیشانی را از روی آن بردارد. و اگر به جز برداشتن پیشانی که موجب زیادشدن
سجده است ممکن نبود، احتیاط (واجب) آن است که نمازش را تمام کند و سپس از نو بخواند؛ خواه قبل از گفتن ذکر واجب متوجّه شود (که جای
سجده صحیح نیست) یا بعد از گفتن آن. البته اگر بعد از سر برداشتن از
سجده متوجّه شود، تمام کردن همین نماز کافی است.
و از آن جمله: سر را از
سجده اول بردارد و به طور معتدل و آرام بنشیند.
و از آن جمله: برای
سجده کردن به مقداری خم شود که محل قرارگرفتن پیشانیاش با موقف او مساوی باشد، بنابراین اگر یکی از آنها بلندتر از دیگری باشد،
سجده صحیح نیست، مگر آنکه تفاوت میان آنها بهاندازه ضخامت یک
خشت معمولی که سطح بزرگترش روی زمین قرار گرفته یا چهار انگشت
متعارف بههمچسبیده باشد. و لازم نیست که سایر مواضع نسبت به یکدیگر و یا نسبت به پیشانی مساوی باشند، بنابراین بالا یا پایین بودن جای آنها تا وقتی که باعث این نباشد که از صدق نام
سجده خارج شود اشکالی ندارد.
منظور از موقف، که واجب است میان آن و جایی که پیشانی بر آن نهاده میشود، به آناندازهای که گفته شد تفاوت نباشد، بنابر احتیاط (واجب) زانوها و
دو انگشت بزرگ پاها است، بنابراین اگر انگشتها را بر جایی که بیشتر از آن مقداری که گذشت پایینتر یا بالاتر از جای پیشانیاش است بگذارد، بنابر احتیاط (واجب) نمازش باطل است؛ اگرچه جای زانوهایش با جای پیشانیاش مساوی باشد.
اگر پیشانیاش بر جایی قرار گیرد که بلندی آن بیشتر از مقداری است که بخشیده شده، چنانچه بلندی آن بهقدری باشد که با آن بلندی، عرفاً صدق
سجده نکند، احتیاط و بهتر آن است که پیشانی را بردارد و بهجای مجاز بگذارد، البته کشیدن پیشانی هم تا محل مجاز (بدون برداشتن پیشانی) مانع ندارد، ولی اگر بلندیاش بهاندازهای باشد که با آن عرفاً صدق
سجده بکند، بنابر احتیاط (واجب) باید پیشانی را بهطرف جای پایینتر بکشد و اگر کشیدن آن ممکن نبود، بنابر احتیاط (واجب)، باید پیشانی را بلند کند و بهجای مجاز بگذارد و بعد از تمام کردن نماز، آن را اعاده نماید.
۱- اگر بدون
اختیار، پیشانیاش از زمین بلند شود و بدون اختیار به زمین برگردد، بعید نیست که این عمل، برگشتن به
سجده اول باشد، بنابراین یک
سجده حساب میشود، خواه قبل از قرارگرفتن پیشانی بلند شده باشد یا بعد از آن، پس باید ذکر واجب را انجام دهد. و چنانچه پس از بلندشدن پیشانی بتواند جلوی آن را بگیرد تا به زمین برنگردد، همان (مجرد) نهادن پیشانی بر زمین خودش بههرحال یک
سجده حساب میشود، خواه بلندشدن پیشانی قبل از قرارگرفتن آن باشد یا بعد از آن.
۲- کسی که از
سجده نمودن
عاجز باشد، چنانچه بتواند بعضی از مراتب میسور و ممکن
سجده را انجام دهد، انجام آن واجب است بهشرط آنکه بر انجام چیزهایی که وجوب آن را دانستی مواظبت نماید که مواضع (هفتگانه)
سجده را اگر بتواند در جایشان بگذارد و بر آنها تکیه نموده و ذکر بگوید و طمانینه داشته باشد و مانند اینها؛ بنابراین اگر بتواند خم شود، باید به مقداری که میتواند، خم شود و جای گذاشتن پیشانی (مثلاً مهر) را با رعایت سایر واجباتی که گذشت به سمت پیشانی بالا بیاورد و پیشانی را بر روی آن قرار دهد. و اگر اصلاً نتواند خم شود، باید با سر برای
سجده اشاره کند و اگر بر آن هم قدرت نداشته باشد، باید با چشمهایش اشاره کند، و احتیاط (مستحب) برای او آن است که علاوه بر اشاره، جای گذاشتن پیشانی (مثلاً مهر) را درصورتیکه بتواند پیشانی را روی آن قرار دهد بالا بیاورد. و درصورتیکه کسی نتواند مرتبهای از مراتب میسور و ممکن
سجده را به جا آورد (بلکه با اشاره
سجده میکند)، لازم نیست (بقیه) مواضع
سجده را در جاهایشان بگذارد، هرچند موافق احتیاط است.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۴۰۰-۴۰۹. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.