تهذیبالاحکام (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تهذیب الاحکام، از منابع مهم
فقهی و یکی از کتابهای چهارگانه
حدیث شیعه ، اثرِ محمدبن
حسن طوسی معروف به
شیخ طوسی ، دانشمند امامی
قرن پنجم میباشد.
این کتاب یکی از معتبرترین مجموعه های روایی
شیعه و سومین کتاب از
کتب اربعه است و مورد قبول تمام
علما و
فقهای شیعه می باشد. تهذیب الاحکام شامل مجموعه
روایات فقهی و
احکام شرعی است که از
اهل بیت عصمت و طهارت - علیهم السلام -
روایت شده است.
شیخ طوسی این کتاب را در شرح و توضیح کتاب
المقنعه از
شیخ مفید، استاد بزرگ خود و به دستور ایشان نگاشته است.
کتاب تهذیب الاحکام، شامل تمام
روایات فروع و
احکام شرعی است و برای
فقیه و
مجتهد ی که بخواهد
اجتهاد نماید، بیشتر
روایات مورد نیاز را فراهم آورده است. این کتاب شامل مباحث فقهی، اصولی، رجالی و بسیاری از مباحث سودمند دیگر است.
شیخ در این کتاب به مباحث
اصول عقاید اشاره نکرده و فقط به بیان فروع و
احکام شرعی، یعنی از اول تا آخر
فقه و از کتاب
طهارت تا کتاب
دیات، پرداخته است. ترتیب عنوانهای این کتاب، همانند کتاب
المقنعه است. ادله ای که
شیخ طوسی در این کتاب به آنها استدلال می کند، برگرفته از قرآن (ظاهر، صریح، محتوا، دلیل و یا معنای قرآن) ،
احادیث قطعی (مانند
خبر متواتر و اخبار دارای قرائن قطعی دال بر صحت آنها) و
اجماع مسلمین و یا
اجماع علمای شیعه است و در آخر به
روایات مشهور میان
اصحاب نیز اشاره دارد. البته شیخ به
روایات مخالف و به وجه جمع یا وجه فساد آنها مانند ضعف سند یا
عمل اصحاب برخلاف آن نیز اشاره کرده است. این کتاب شامل ۳۹۳ باب و ۱۳۵۹۰
حدیث است.
در آخر کتاب مشیخه آمده و آن، سند
شیخ طوسی به کتابهایی است که از آنها
روایت نقل کرده است. بر مشیخه کتاب تهذیب نیز شرح هایی نگاشته شده است؛ مانند شرح علامه سیدهاشم توبلی به نام تنبیه الأریب و تذکره اللبیب فی ایضاح رجال التهذیب.
شرح سید
محمد (صاحب مدارک) ؛ شرح قاضی نورالله شهید به نام تهذیب الاکمال؛ شرح مولا عبدالله شوشتری؛ شرح
شیخ محمد بن حسن بن شهید ثانی؛ شرح موسی
محمد استرآبادی؛ شرح عبداللطیف جامعی (شاگرد
شیخ بهایی) ؛ شرح مولا
محمدتقی مجلسی اول؛ شرح مولا
محمد طاهر؛ شرح محقق شیروانی (داماد
علامه مجلسی) ؛ شرح
علامه مجلسی به نام ملاذ الأخیار که در ۱۶ جلد به چاپ رسیده است و شرح
سید نعمت الله جزایری (بنام تذهیب الاکمام).
بر این کتاب حاشیه های گوناگون نگاشته شده است.
این کتاب در ۱۰ جلد به زبان عربی به همت انتشارات دارالکتب الاسلامیه تهران چاپ و منتشر شده است و هم به تصحیح و تحقیق استاد علی اکبر غفاری در ۱۰ جلد به چاپ رسیده است.
به نوشته مؤلف در مقدمه کتاب،
یکی از دوستان وی از وجود
احادیث بظاهر متعارض در منابع شیعی با او سخن گفته و یادآور شده که این موضوع موجب انتقاد شدید مخالفان و جدا شدن برخی شیعیان ناآگاه از
مذهب حق گردیده است، لذا از مؤلف درخواست کرده که شرحی استدلالی بر کتاب
مقنعه شیخ مفید بنگارد که در آن علاوه بر ذکر مستندات قطعی هر مسئله و احادیث مشهور، احادیث متعارض هم آورده شود و شیوه رفع ناسازگاری این احادیث با یکدیگر و تأویل آنها یا وجوه ضعف احادیث متعارض بیان گردد.
کتاب تهذیب در پاسخ به این درخواست تألیف شد و در واقع، خاستگاهی
کلامی دارد.
این سخن که تهذیب به توصیه شیخ مفید نگاشته شد،
به نظر درست نمیآید.
از تعبیر «ایّده الله» در باره شیخ مفید، در مقدمه
کتاب و بارها در جلد نخست و دوبار در آغاز جلد دوم، و تبدیل آن به «رَحِمَه الله» پس از آن، معلوم میشود که تألیف تهذیب در حیات شیخ مفید آغاز شده و پس از وفات وی (
رمضان ۴۱۳) ادامه و پایان یافته است.
تهذیب الاحکام نخستین تألیف
شیخ طوسی بوده و در آن به هیچیک از آثار مؤلف اشاره نشده، ولی او در دیگر آثار خود بارها به این اثر ارجاع داده است،
نیز بیش از صدبار در مقدمه و متن
استبصار با تعابیری چون تهذیب الاحکام، کتابناالکبیر و الکتاب الکبیر.
به نوشته مؤلف در استبصار،
تألیف این کتاب پس از پایان تألیف تهذیب و انتشار آن آغاز شده است.
همچنین در اوایل
کتاب العُدّة فی اصول الفقهِ او ــ که در آغازِ تألیف آن،
الذریعه شریف مرتضی (نگاشته شده در ۴۳۰) تألیف نشده بود
ــ به تهذیب و استبصار اشاره شده
و نشان میدهد که تألیف این دو اثر پایان یافته بوده است.
لذا، به نظر نمیرسد که تألیف تهذیب چندان به طول انجامیده باشد.
شیخ طوسی در ضمن شرح حال خود در فهرست،
نام ۲۳ بابِ اصلی (اصطلاحاً کتاب) از ابواب
فقه را برای تهذیب برشمرده و گفته که
استبصار و
نهایه نیز همین مباحث را دارند، ولی ابواب «
شهادات » و «
اطعمه و اشربه » تنها در این دو اثر به استقلال مطرح شده است نه در کتاب تهذیب، باب
زیارات هم تنها در تهذیب ذکر شده نه در نهایه و استبصار.
بنا براین، تهذیب شامل ۲۱ کتاب فقهی است و نامهای مذکور در فهرست، تلفیقی از نامهای ابواب تهذیب و ابواب نهایه و استبصار است.
بر طبق شماره گذاری نسخه چاپ نجف تهذیب، این کتاب مشتمل بر ۴۰۹ باب البته ۲۸ باب آن ابواب «زیادات» در سه جلد نخست میباشد که تکرار ابواب قبلی است و ۹۸۸/ ۱۳
حدیث است، ولی بنا بر شمارش
محدّث نوری ،
۳۹۳ باب و ۵۹۰/۱۳ حدیث دارد.
این اختلاف از عواملی چون اشتباه در شمارش یا مستقل دانستن یا ندانستنِ برخی ابواب و احادیث ناشی شده است.
تهذیب به عنوان شرح
مقنعه شیخ مفید نوشته شده است.
طرح نخستین تالیف بر پایه شرح کاملِ تمامِ مسائل مقنعه با استدلال به ادله قطعی مانند
قرآن ،
سنّت متواتر ، سنّت همراه با قرائن قطعی،
اجماع و نیز ذکر احادیث مشهور
امامیان و تأویل یا تضعیف احادیث متعارض، بوده است.
در این شیوه تألیف ــ که بیشترِ مبحثِ
طهارت بر طبق آن نگاشته شده ــ مؤلفگاه به ادلّهای چون
اجماع مرکّب (به اصطلاح
متأخران )، اقوال مشایخ و وجوهی شبه عقلی استناد کرده
و به
احادیث اهل سنّت بهطور
مرسل اشاره نموده است.
در این بخش کتاب، مباحث گوناگون
قرآنی ، ادبی (
صرف و
نحو و
لغت ) و دیدگاههای
اصولی بسیار نمایان است.
با این روش، کتاب پر حجم میشده و از هدف اصلی، یعنی نگارش اثری حدیثی، دور میافتاده، لذا، مؤلف روش خود را تغییر داده و به ذکر احادیث
شیعی و رفع تعارض آنها بسنده کرده است.
وی سپس تصمیم گرفته که بدون تقید داشتن به مباحث مقنعه، بیشتر یا تمام احادیث
فقهی را ذکر کند، لذا در سه جلد نخست ابواب زیارات را افزوده است.
بنابراین، کتاب با دو روش مختلف تألیف شده است که علاوه بر تفاوت در حجم، در شیوه اسناد
احادیث هم با یکدیگر متفاوتاند.
نحوه التزام مؤلف به ذکر مسائل
مقنعه نیز در همه بخشهای تهذیب یکسان نیست.
وی ابتدا به آوردن تمام فتاوای
شیخ مفید و شرح آن مقید بوده و این روش در دو جلد نخست و بخشی از جلد سوم جز صفحه ۲۶ تا ۱۵۸ به کار رفته، ولی در سایر مجلدات و نیز ابواب زیارات، چنین تقیّدی نداشته وگاه فقط از ترتیب مقنعه پیروی کرده است، ازاین رو، برخی استدلالهای فقهیِ مقنعه در تهذیب نقل نشده یا به اختصار و اجمال ذکر شده،
برخی احادیثِ بدون سندِ مقنعه، با سند نقل گردیده
وگاه به جای ابواب مقنعه ابواب دیگری گشوده شده است.
بدین ترتیب، کتاب شرحی آزاد بر مقنعه به شمار میرود.
حتی برخی مباحث، از جمله «
کتاب الجهاد و سیرة الامام»
شرح مقنعه نیست.
عبارات مقنعه در سه جلد نخست بسیار نقل شده است، ولی بتدریج کاهش یافته و از آغاز جلد ششم پایان پذیرفته است، تنها در باب (کتاب)
نکاح و
طلاق و ابتدای مبحث
صید و
ذبائح (ج ۹، ص ۲ـ۷۱) نقلهای بسیاری از مقنعه دیده میشود که شیوه آن نیز به روش نقل احادیث در مجلدات نخستین شبیهتر است و به نظر میرسد تهذیب الاحکام به ترتیب نگارش نیافته و بخشهایی که در آن عبارات مقنعه نقل شده، پیشتر تألیف شده و قسمت پایانی جلد ششم، آخرین بخش تألیف شده کتاب بوده است.
مطالب تکراری مقنعه تنها در یک جا شرح شده، ولی گاهی در جای دوم نکاتی به آن افزوده گردیده است.
شیخ طوسی گاه برای استدلال بر فتوای مقنعه، به نظر اهل خبره استناد کرده،
گاه عبارت متن مقنعه را تفسیر و تأویل نموده
و احیاناً فتوایی غیر از فتوای
شیخ مفید برگزیده است.
در بسیاری موارد، وی خود عبارتی فتوایی ذکر کرده و آن را شرح داده که در برخی منابع، به اشتباه، بخشی از
حدیث یا سخن شیخ مفید انگاشته شده و برعکس، در برخی موارد، متن حدیث به عنوان عبارت تهذیب تلقی شده است.
کتاب تهذیب الاحکام با در برداشتن بیشترین احادیث فقهی، در مقایسه با سایر کتب چهارگانه، از مهمترین منابع استنباط فقهی
امامیان به شمار میرود.
به نوشته
بحرالعلوم این کتاب غالباً
فقیه را از دیگر کتب حدیثی بینیاز میسازد ولی کتب مزبور این ویژگی را ندارند.
ابن طاووس کافی و تهذیب را از بزرگترین کتب فقهی شمرده و
علامه حلّی این کتاب را «اصل فقه» خوانده و آن را همراه با مقنعه از بزرگترین منابعی که از آنها بهره فقهی برده میشود، دانسته است.
در منابع فقهی، دیدگاههای
شیخ طوسی در تهذیب، فتوای او تلقی و فراوان نقل و بررسی شده است.
برخی
فتاوای وی در تهذیب از آرای اختصاصی او بوده یا قائلانی اندک داشته است،
گاه فتوای وی در این کتاب و کتاب
استبصار با فتوایش در سایر آثار فقهی او متفاوت است.
تهذیب علاوه بر جنبه فقهی، از نظر حدیثی نیز اهمیتی بسزا دارد.
جز فهارس کتب که به ذکر یا توصیف آن پرداختهاند،
در آثار حدیثی بعدی همواره بدان استناد و از آن نقل شده است.
نقل از این کتاب در آثار
ابن طاووس بسیار است.
ابن ادریس شماری از احادیث جالب توجه آن را برگزیده و در پایان
السرائر آورده است.
صاحب معالم ،
حسن بن زین الدین ، روایات «
صحیح » و «
حسن » تهذیب را در
منتقی الجُمان آورده است.
به نظر او در اسناد روایات تهذیب، به دلیل بیتوجهی به کاربرد روش تعلیق (حذف اول سند) به اعتماد اسناد سابق، افتادگیهای بسیار رخ داده است، از جمله در مورد احادیث موسی
بن قاسم در مبحث
حج .
در
جوامع حدیثی متأخر، مانند
وسائل الشیعه ،
وافی و
بحارالانوار ، نیز احادیث تهذیب بسیار نقل شده است.
با این همه، با توجه به وجود پارهای اشکالات در اسناد و متون احادیث منقول در تهذیب، برخی علما اعتراضاتی بدان داشتهاند.
محمد تقی مجلسی ،
این کتاب را از حیث رتبه و اعتبار، پس از
کافی و کتاب
من لایحضره الفقیه دانسته است.
برخی دانشمندان اخباری به استناد سخن
شیخ طوسی در
العُدّة فی اصول الفقه ،
به صحت احادیث تهذیب (مانند دیگر کتب چهارگانه حدیث) حکم کردهاند،
ولی با توجه به اینکه شیخ طوسی در باره بسیاری از احادیث متعارض، به ضعف آنها تصریح کرده، نادرستی این نظر آشکار میشود.
برخی عالمان تهذیب را تدریس میکردهاند.
احادیث تهذیب (در هر دو شیوه تألیف کتاب) بر سه دستهاند:
۱- احادیث ادله، که مستند نظر
شیخ مفید یا خود مؤلفاند.
۲- احادیث متعارض.
۳- احادیث شواهد، که برای سازگار کردن
احادیث متعارض با یکدیگر یا سایر تأویلهای حدیثی آورده شدهاند.
اسناد احادیث ادله و شواهد در روش نخستِ تنظیم کتاب معمولاً به طور کامل و بدون تعلیق سند (حذف ابتدای سند) آمده است ولی اسناد در روش دوم و نیز اسناد احادیث متعارض همیشه به صورت تعلیق است.
بخش عمدهای از تهذیب را بررسی احادیث بظاهر متعارض تشکیل میدهد و تقریباً در تمام کتاب (جز بخش بزرگی از مجلد ششم)، بویژه در جلد سوم، این شیوه نقل روایات دیده میشود.
به جز توضیحاتی که مؤلف برای حل تعارض احادیث داده، مطالبی را در توضیح و تفسیر و
تأویل احادیث دیگر تهذیب نیز آورده و نام خود را ۳۲۷ بار، غالباً پس از احادیث ادله و شواهد و گاه پس از احادیث متعارض، ذکر کرده است.
تفسیرهای او بر مبادی کلامی استوار است، از جمله
تناقض نداشتن سخن
امامان علیهمالسلام به دلیل
عصمت آنان و عدم مخالفت
حدیث با
قرآن.
اصل مهم دیگر در تفسیر احادیث، قاعده اصولیِ مقدّم بودن
جمع عرفی میان احادیثِ بظاهر متعارض بر نادیده گرفتنِ (اصطلاحاً: طرح) برخی از آنهاست.
همچنین وی برای
فتوای علمای امامیه و نحوه برخورد آنان با یک حدیث، اهمیت خاصی قائل است.
شیخ طوسی کوشیده تا از راه جمع عرفی، نه ایراد گرفتن از
اسناد احادیث ، مشکل تعارض را برطرف سازد.
وی سعی کرده برای تأویل احادیث شواهدی بیاورد، هر چند این کار را لازم نمیدانسته است.
اصولاً علما، قواعد جمع عرفی را که او پایه گذاری کرده، پذیرفتهاند، اما مصادیق این قواعد راگاه قبول کرده
وگاه انکار نمودهاند.
با این همه،
شیخ طوسی در بسیاری موارد، احادیث معارض را ضعیف و بیاعتبار دانسته و
تعارض را از این راه بر طرف کرده است.
از مهمترین قواعد جمع عرفی در تهذیب، حمل احادیث بر
تقیه است با دلایلی مانند عامی بودنِ راوی
حدیث ، موافقت آن با فتوای عامه یا حاکمان وقت، مخالفت آن با
ظاهر قرآن یا احادیث متواتر یا اجماع امامیان.
به نظر او،
تقیهگاه موجب اجمال گویی امامان علیهمالسلام میشده است.
حمل حدیث بر حالت عذر و ضرورت، قاعده پرتکرار دیگری در تهذیب است
که حمل بر حالت تقیه از مصادیق آن است.
قاعده دیگر، حمل
امر بر
استحباب و حمل
نهی بر
کراهت است، هرچند مؤلف اصولاً اوامر را ظاهر در
وجوب و نواهی را ظاهر در
حرمت میداند.
وی حتیگاه کلمه وجوب را بر شدت استحباب یک کار حمل کرده است.
حمل روایت بر رخصت (بدین معنا که ملاک حرمت در کاری وجود دارد ولی به سبب وجود مصلحتی در نفس تجویز یک کار، همچون
مصلحت تسهیل، آن کار مجاز شناخته میشود) و حمل حدیث بر معنای لغوی به جای معنای اصطلاحی (مانند تفسیر واژه «
وضوء » به شستن و به کار بردن واژه «
زکات » در باره
خمس ) از دیگر قواعد جمع عرفی در تهذیب است.
از دیگر قواعد رایج در این زمینه است
تخصیص دلیل عام به قرینه
دلیل خاص و حمل
دلیل مطلق بر
دلیل مقیّد یا به تعبیر
شیخ طوسی «حمل مجمل بر مفصّل یا بناء مجمل بر مفصّل» .
به نظر او گاهی عدم ذکر قید همین در یک
حدیث ، به سبب آگاه بودن مخاطب از آن قید یا به دلایلی دیگر بوده است،
حمل اختلاف روایات بر اختلاف درجات استحباب و امر به اعاده یک عبارت در صورت انجام دادن یک کار، بر کراهت شدید آن،
اثبات عنوان یک
عبادت به سبب وجود
ثواب و نفی عنوان عبادت به سبب اندک شدن ثواب آن.
حمل اِخبار در حدیث بر تعجب و انکار
اختصاص دادن حکم روایت به مورد خاص آن
و حمل احادیث متعارض بر تخییر و به تعبیر دیگر، حمل
امر به دو کار بر وجوب
تخییری از قواعد کم کاربرد در تهذیب است.
برخی مبانی
شیخ طوسی در
اصول فقه نیز از این مباحث فهمیده میشود، مانند عدم جواز تخصیص
قرآن و
اخبار متواتر با
خبر واحد ،
حجیت خبر واحد
هر چند برخی عبارات آن به حجیت نداشتن خبر واحد
اشعار دارد،
دلالت امر بر لزوم انجام دادن فوری آن
و دلالت
نهی بر بطلان
عبادت .
از جمله مباحث رایج در تهذیب، بحث در باره شیوه قرائت الفاظ یک
حدیث و اختلاف نظر علما در این زمینه است.
شیخ طوسیگاه فقط برخی از احادیث متعارض را ذکر کرده و به بقیه آنها اشاره نموده است، زیرا راه حلِ مطرح شده بر روایات نقل نشده هم تطبیق میکند.
همچنینگاه برای حل تعارض، احتمالات گوناگونی ذکرکرده و خود هیچیک از آنها را ترجیح نداده است.
شیخ طوسی ، چنانکه گفته شد، در بسیاری موارد، تعارض احادیث را با غیرمعتبر دانستن یک طرف تعارض از میان برداشته است.
مهمترین عوامل ضعف و بیاعتباری احادیث از دیدگاه او عبارتاند از: مخالفت حدیث با
ظاهر قرآن و
احادیث متواتر ،
اجماع امامیه بر عمل نکردن به حدیث،
تعارض خبر یک یا چند نفر با اخبار افراد بیشتر،
مخالفت حدیث با دیدگاه قطعی
شرع و
امامان علیهمالسلام،
اضطراب حدیث یعنی راوی یک حدیث آن را به دو یا چند شکل نقل کند
و مخالفت نقل یک راوی با نقل دیگران.
این روایات در تهذیب ضعیف شناخته شده است:
مُضْمَر ،
موقوف،
مرسل ،
روایاتی که راوی آنها دقیقاً معلوم نیست،
روایات شاذ یا نادر،،
و روایاتی که راوی آنها ضعیف یا از غالیان یا عامه یا
زیدیه باشد.
شیخ طوسی گاه با اشاره به اشتباه راوی یا فراموش کاری وی، نادرستی حدیث را توجیه کرده،
گاهی نیز در باره حدیث به بحثی مفصّل پرداخته، مثلاً در باب نشانه آغاز
ماه رمضان ، باتوجه به سست بودن علت مذکور در پارهای روایات، ساختگی بودن آن روایات را نتیجه گرفته است.
قرائنی نشان میدهد که این باب برگرفته از کتاب
مصابیح النور شیخ مفید است که برخی نکات آن در کتاب
جوابات اهل الموصل آمده است.
شیخ طوسی پس از تغییر شیوه تألیف خود، اسناد را در کتاب با نام مؤلف مأخذ
حدیث آغاز کرده و برای اتصال سند خود به این مؤلفان، تکملهای با عنوان
مشیخه در پایان کتاب افزوده و برای تفصیل بیشتر به کتاب دیگرش
فهرست ، ارجاع داده است.
در نگاه نخست به نظر میرسد که وی مستقیماً از کتاب یک
راوی که در آغاز سند ذکر کرده، احادیث را گرفته است، ولی قرائن بسیاری نشان میدهد که او، چه بسا با واسطه، احادیثی را از مآخذ پیشین نقل کرده بدون آنکه به نام مصادر واسطه، به سبب
شهرت آنها، اشاره نماید.
تأمل در مشیخه تهذیب نشان میدهد که این کتاب نیز بر پایه همین روش تنظیم شده است و در آن دوگونه طریق حدیثی وجود دارد: طرق اصلی و مستقل که مجموعاً ۲۸ راوی را دربرمی گیرد، و طرق فرعی و وابسته که مجموعاً ۲۴ طریق بوده و برخی با تعبیر «ماذکرتُه» و برخی با تعبیر «مِن جملةِ ماذکرتُه» آغاز میشود.
محمدبن یعقوب کلینی ،
حسین بن سعید، محمدبن علی
بن محبوب و سعدبن عبدالله
اشعری برخی از مؤلفان این مآخذ واسطهاند.
روش برگرفتن حدیث از منابع واسطه، موجب شده که برای برخی راویان چند بار طریق ذکر شود، مثلاً
حسن بن محبوب یک طریق استقلالی (برگرفته از کتاب خود او) و پنج طریق وابسته دارد.
ترتیب طرق اصلی
مشیخه بر دو پایه استوار است: نخست نام مصادر اصلی کتاب ــ که در مباحث بسیاری از آنها استفاده شده ــ آمده و سپس برخی از مصادری که در یک یا چند مبحث محدود از آنها اقتباس شده، به ترتیب نقل در متن کتاب، آورده شده است، مثلاً نام موسی
بن قاسم، که در جلد پنجم تهذیب از او بسیار نقل شده، در میانه مشیخه و نام
فضل بن شاذان ، که بیشتر در اواخر تهذیب از وی حدیث نقل شده، در انتهای مشیخه دیده میشود.
نیاز یا عدم نیاز به بررسی وثاقت افرادی که در طرق مشیخه قرار دارند، از مباحث مهم
رجالی است.
باتوجه به ضرورت این کار از دیدگاه بیشتر رجالیان، بسیاری از آنها به ارزیابی سَنَدی طرق مشیخه پرداختهاند.
مهمترین مصدر (مأخذ) موجود تهذیب، کتاب
کافی کلینی است.
علاوه بر مواردی که نام کلینی (محمدبن یعقوب ) در آغاز سند ذکر شده، بسیاری از احادیثی که سند آنها با نام مشایخ بیواسطه یا با واسطه کلینی یا افراد موجود در اِسناد کافی آغاز میشود، از کافی گرفته شده است.
با تأمل در شیوه اِسناد و مشابهت آنها با اسناد کافی و نیز مقایسه ترتیب احادیث تهذیب با احادیث کافی، میتوان شیوه انتخاب و اقتباس طوسی از کافی را بازشناسی کرد.
این مقایسه نشان میدهد که تفاوت تعبیر شیخ طوسی در مورد راویان، از تفاوت تعبیر کافی یا مآخذ دیگر در باره آنان نشئت گرفته است، مثلاًگاه از
برقی به «احمدبن ابی عبدالله» وگاه به «احمدبن محمدبن خالد» تعبیر شده است.
مصدر دیگر موجود تهذیب، کتاب
من لایحضره الفقیه شیخ صدوق است.
ویگاه تفسیر صدوق در باره روایتی را نقد کرده وگاه آن را محتمل دانسته است.
با مقایسه احادیث تهذیب با احادیث کتاب من لایحضره الفقیه و ترتیب ابواب این دو کتاب، بیش از ۱۵۰
حدیث یافته شد که بدون اینکه نامی از صدوق برده شود، از کتاب او نقل شده است.
نشانه مهم این امر، تفاوت آشکار اسناد این گونه احادیث با اسناد دیگر تهذیب و آغاز شدن سند با راویانی است که یا اصلاً مؤلف کتاب نیستند یا کتاب آنها از مآخذ تهذیب نیست.
هرچند در تهذیب تنها یک بار به نام
کتاب مزار (مناسک الزیارات)
شیخ مفید تصریح شده،
مقایسه ترتیب احادیث این دو اثر نشان میدهد که همه روایاتی که نام
ابن قولویه در آغاز سند آنها آمده، از کتاب مزار گرفته شده است، نه از
کامل الزیارات .
از جمله قرائن این نکته، آن است که ترتیب مباحث تهذیب با کامل الزیارات هماهنگی ندارد.
همچنین تنها احادیثی از کامل الزیارات در تهذیب آمده که در مزار دیده میشود و برخی از احادیثِ
مُسند کامل الزیارات، در تهذیب ــ مانند مزار ــ به گونه
مُرسل آمده است.
وجود یک ضمیر مبهم در تهذیب،
که مرجع آن قطعاً شیخ مفید است، شاهدی دیگر است.
از دیگر مصادر موجود تهذیب، کتاب
حسین بن سعید اهوازی است که بخشهایی از آن با نام نوادر احمدبن محمدبن عیسی چاپ شده است.
مصادر واسطه در تهذیب را هم که به نام آنها تصریح نشده ولی مورد استفاده بوده است، میتوان با روشهایی شناسایی کرد.
از جمله این مصادر، اثرِ مفقود
شیخ مفید با نام
مصابیح النور است که چکیدهای از آن در رساله
جوابات اهل الموصل آمده است.
مقایسه این رساله با تهذیب (در باب «علامه اول شهر
رمضان ») بر وجود این ارتباط دلالت میکند.
از شواهد این امر، کثرت غیرمتعارفِ ذکر مشایخ شیخ مفید (
ابوغالب زُراری ،
ابن قولویه و
ابن داود قمی ) در این باب از تهذیب است.
از نشانههای اخذ باواسطه در تهذیب، آغاز شدن سند با نام راویان مشترک، مانند علی
یا
احمد،
و راویانی است که بندرت در آغاز سند واقع میشوند.
با این روش و روشهای دیگر میتوان دریافت که کتاب محمدبن علی
بن محبوب از مصادری است که بیآنکه نام مؤلف آن در تهذیب بیاید، از آن بسیار نقل شده است.
در ابوابی که ارتباط تهذیب با
مقنعه بیشتر است، مانند مجلدات نخست آن، اقتباس غیرمستقیم از مآخذ اصیل کمتر است و برعکس، در ابواب زیادات و نیز مجلدات آخر تهذیب (جز مبحث
نکاح و
طلاق ) این روش بسیار دیده میشود.
شاید کثرت اشتغالات
شیخ طوسی و به تبع آن، افزودن بر سرعت تألیف کتاب، موجب این امر شده بوده است.
گفتنی است که موارد اقتباس غیرمستقیم از منابع اولیه تنها به واسطه کتب مشهور و در اسناد مشهور آنها صورت گرفته،ازینرو، مثلاً در مورد اقتباس از
کافی چنانچه اول سند از مشایخ گمنام
کلینی باشد،
شیخ طوسی حتماً نام کلینی را در سند تهذیب ذکر کرده است.
بنابراین، چنین اقتباسی در عصر مؤلف کاملاً متداول و خالی از ابهام بوده، هر چند با گذشت زمان، به علت فقدان منابع اصلی و انس نداشتن با اسناد کتب حدیثی، با دشواری و ابهام همراه شده است.
اشتهار منابع مذکور و
حسن ترتیب و باب بندیِ مطلوب آنها، از مهمترین انگیزههای اقتباس از آنها بوده است.
از دشواریهای موجود در شناخت مصادر تهذیب، اکتفا کردن به نام مؤلف و تصریح نکردن به نام کتاب در بیشتر موارد در تهذیب است، ولی با تأمل در باب موردنظر در تهذیب و فراوانی آغاز سند با نام یک مؤلف و مقایسه عنوان باب با نامهای کتب آن مؤلف (با بهره گیری از فهارس و
کتب رجال ، بویژه
فهرست شیخ طوسی و
رجال نجاشی )، این مصادر قابل شناسایی است.
نکته مهمی که در کشف منابع تهذیب به ما کمک میکند این واقعیت است که شیخ طوسی در تهذیب تعبیرات خاص منابع نخستین را به همان صورت اصلی حفظ کرده و کمتر در آن تغییر داده است.
از جمله، این تعابیر ابهام آمیز و در عین حال راه گشا، تعبیر «عنهما» است که در میانه سند در روایات موسی
بن قاسم از علی
بن حسن طاطَری آمده
و تعبیر «قال حدَّثَهُم» در روایات
حسن بن محمدبن سماعه
که نشان دهنده نوع خاص تحمل حدیثی است.
در آغاز مشیخه تهذیب نام برخی از مؤلفان جوامع حدیثی، که از منابع اصلی تهذیب بودهاند، آمده است که عبارتاند از:
کلینی ،
علی بن حسن بن فضال ،
حسن بن محبوب ،
حسین بن سعید، محمدبن احمدبن یحیی، محمدبن علی
بن محبوب، محمدبن
حسن صفار، سعدبن عبدالله و احمدبن محمدبن عیسی.
پارهای از مؤلفان که نامشان در
مشیخه آمده، کتابشان فقط در یک یا چند باب، مأخذ تهذیب بوده که از این راه نام مأخذ تهذیب بدست میآید، مانند
علی بن حسین بن بابویه (کتاب جنائِز)،
حسن بن محمدبن سماعه (کتابهای وقت، شراء و بیع و...)،
علی بن حسن طاطَری (کتابهای قبله، اوقات و...)،
ابن قولویه (کتابهای فطرة، شهادات و قضاء، ادب الحکام)، ابراهیم
بن اسحاق احمری (کتاب صیام)، علی
بن حاتِم قزوینی (کتاب عمل شهر رمضان)، موسی
بن قاسم (کتاب حج)، علی
بن جعفر (کتاب مسائل)،
حسین بن سفیان بزوفری (کتاب احکام العبید).
در مواردی اندک در تهذیب نام مأخذ ذکر شده، ولی غالباً حدیثِ مذکور سنددار نیست.
نام برخی مآخذ معروف، مانند مشیخه
حسن بن محبوب و کتب احمدبن محمدبن عیسی و
حسین بن سعید، معمولاً در مواردی ذکر شده که
حدیث ،
مرسل است.
شماری دیگر از مآخذ نام برده شده در تهذیب عبارتاند از: الحجة فی القراءة از
ابوعلی فارسی ،
الجمهره از
ابن درید ،
رساله
علی بن حسین بن بابویه ،
رجال ابن عقده ،
تفسیر علی بن ابراهیم ،
مناسک الزیارات (
المزار )
شیخ مفید و جامع ابن ولید قمی.
شیخ طوسی پس از تألیف تهذیب، کتاب
استبصار را در خصوص احادیثِ بظاهر متعارض نگاشته، که ابوابِ (کتبِ) اصلیِ آن تفاوت چندانی با تهذیب ندارد.
تمام احادیث استبصار به گونهای در تهذیب آمده است، ولی اسناد دو کتاب تفاوتهایی دارند، از جمله در جلد نخست استبصار بیش از دویست روایت دیده میشود که در تهذیب اسناد آنها کامل است، ولی در استبصار آغاز سند نیامده است.
برعکس، در هشتاد مورد فقط سند استبصار کامل است.
این تفاوت ناشی از آن است که شیخ طوسی احادیث معارض را (برخلاف احادیث ادله وشواهد) هیچگاه با سند کامل نیاورده و چون موضوع کتاب استبصار احادیث
متعارض بوده است، طبعاً این گونه اسناد در استبصار بیشتر دیده میشود.
همچنین شیخ طوسیگاه طریق خود را به یک مؤلف در تهذیب، در کتاب استبصار غالباً برای کوتاه کردن سند (علوّ اِسناد)، به طریق دیگری تبدیل کرده است.
در جلد نخست تهذیب غالباً روایات از طریق
شیخ مفید نقل شده، ولی در استبصار، طرق مشایخ متعدد مؤلف ذکر گردیده و بویژه اگر طریق غیر شیخ مفید، به سببی، مانند کمی واسطه یا تعدد راویان، بر طریق شیخ مفید ترجیح داشته باشد، آن طریق انتخاب شده است.
بیشتر مآخذ احادیث استبصار همان مآخذ تهذیب است و تنها در موارد اندکی مأخذ حدیث در استبصار تغییر یافته است.
نکته مهم در این باره وجود مواردی از ابهام در اشاره یا ارجاع ضمیر، اختلال در اِسناد و خلط متون
احادیث در استبصار است که تنها توجیه مقبول آن، این است که مؤلف هنگام نگارش
استبصار به تهذیب مراجعه میکرده کهگاه موجب اشتباه در اقتباس حدیث شده است.
ظاهراً در موارد بسیاری در استبصار به نقل تهذیب بسنده شده و مراجعه مستقلی به منابع اصلی صورت نگرفته است.
تفاسیر و توضیحات مؤلف در استبصار در باره احادیث و شیوه رفع تعارض میان آنها، بیشتر از تهذیب گرفته شده، هرچند در تعابیر و الفاظ دو کتاب تفاوتهایی وجود دارد.
توضیحات استبصار گاه گزیدهتر و کاملتر است
وگاه ابهام توضیح تهذیب، در استبصار برطرف شده است.
در استبصارگاه احتمالات جدیدی در توجیه احادیث مطرح شده
و در برخی موارد تغییرات محتوایی، که به اختلاف فتوا انجامیده، دیده میشود.
بنابراین، با وجود مشترکات این دو اثر، بیتردید آنها را باید دو اثر مستقل به شمار آورد.
آقابزرگ طهرانی شانزده شرح و بیست حاشیه بر تهذیب معرفی کرده
و نام چهار کتاب را به عنوان حاشیه بر کتابهای چهارگانه آورده است.
در منابع، از حواشی دیگری هم بر این کتاب نام برده شده است، مانند حواشی
شیخ احمد احسائی ،
حواشی
میر داماد بر
کتب اربعه و جامع الحواشی.
شروحی هم بر مشیخه تهذیب (به تنهایی یا همراه با مشیخه کتاب
من لایحضره الفقیه ) نگاشته شده، مانند
حدیقة الانظار اثر محمدعلی
بن قاسم آل کشکول.
رسالة فی الجمع بین احادیث باب الزیادات من التهذیب از شیخ
احمد احسائی نیز نوعی شرح تهذیب است.
از این شروح و حواشی، فقط
ملاذالاخیار اثر
علامه مجلسی در شانزده جلد چاپ شده که شرحی کامل بر تهذیب است.
در این شرح مطالب بسیاری از دیگر شروح تهذیب بویژه شرح
محمد تقی مجلسی و
مولی عبدالله تستری ، نقل شده است.
مقدمه شرح ملاطاهر قمی بر تهذیب به صورت عکسی در ضمیمه کتاب ترتیب التهذیب
سید هاشم بحرانی به چاپ رسیده است.
کتاب
ترتیب التهذیب و شرح آن
بر پایه این باور تدوین شده که تهذیب، ترتیب و تنظیم شایستهای ندارد،
ولی برخی این کتاب را «تخریب التهذیب» نامیدهاند.
از دیگر کارهای انجام شده در باره تهذیب، این موارد شایان ذکرند: ترجمه تهذیب الاحکام از
محمد تقی گیلانی ،
ترجمه تهذیب الاحکام اثر محمدیوسف گورکانی،
مختصر مزار کتاب التهذیب از
محمد جاوجانی ،
گزیده تهذیب از
محمد باقر بهبودی (تهران ۱۳۷۰ ش)،
تنبیه الاریب و تذکرة اللبیب فی ایضاح رجال التهذیب اثر سیدهاشم بحرانی و گزیده آن انتخاب الجیّد من تنبیهات السید از
حسن دمستانی،
رساله فی اسانید التهذیب از
فخرالدین طُرَیْحی و تصحیح الاسانید اثر
میرزا محمد اردبیلی (مؤلف جامع الرواة).
اردبیلی در این اثر با تعویض اسناد، طرق دیگری برای احادیث تهذیب به دست داده که به گفته او بسیاری از اسناد تهذیب را تصحیح میکند.
این اثر با اضافاتی در خاتمه
مستدرک الوسائل و تلخیص آن در جامع الرواة
آورده شده است.
از دیگر آثار مهم در این باره، ترتیب اسانید کتاب التهذیب اثر آیت الله حاج آقا
حسین طباطبائی بروجردی به خط
حسن نوری همدانی است (مشهد ۱۴۱۴) که تحریر نخست آن با نام تنقیح اسانید التهذیب (قم ۱۴۱۱) چاپ شده و نیز رجال اسانید یا طبقات رجال کتاب التهذیب، اثر آیت الله حاج آقاحسین طباطبائی بروجردی (مشهد ۱۴۱۳) است.
در
جامع الرواة محمد اردبیلی ، و سپس به گونهای کاملتر و دقیقتر در
معجم رجال الحدیث آیت الله سید ابوالقاسم خوئی ، فهرست راویان تهذیب (همراه با دیگر کتابهای چهارگانه) با تعیین مشایخ و شاگردان ذکر شده است.
بررسی تک تک راویان تهذیب (در ضمن کتب اربعه) در لوح فشرده « درایة النور » (مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، قم، زیرنظر سیدمحمدجواد شبیری) و نیز توضیح و تبیین اسناد مبهم کتابهای چهارگانه، از جمله تهذیب، در کتاب
توضیح الاسانید تألیف سیدمحمدجواد شبیری (چاپ نشده) به طور گسترده آمده است.
نسخه اصلی کتاب به خط مؤلف در اختیار نوادگان وی،
آل طاووس ، قرار داشته است.
شهید اول از این نسخه نقل کرده
و
شهیدثانی دو جلد تهذیب به خط مؤلف را در اختیار داشته است.
نسخهای از کتاب به خط مؤلف، که پسر او آن را بر پدر قرائت کرده، نزد علی
بن محمد بیاضی (متوفی ۸۷۷) بوده است.
حسن بن زین الدین، در
منتقی الجُمان بیشترین نقل (هفتاد مورد و همگی در کتاب الصلاة) را از نسخه اصل تهذیب ارائه کرده وگاه بدقت، خصوصیات خط مؤلف را بیان نموده است.
وی به اشتباهاتی که در این نسخه بوده و برخی از آنها بعداً اصلاح شده، اشاره کرده است، از جمله به تصحیف واو به «عن».
به نظر او
برخی از اصلاحات نسخه به خط مؤلف نیست و اشکالات نسخه اصل نشان میدهد که نباید تمام اشتباهات کتاب را کار ناسخان دانست.
آخرین گزارش از این نسخه آن است که در دست نوه
حسن بن زین الدین، علی
بن محمد عاملی بوده است.
نسخهای از تهذیب شامل جزء اول آن در کتابخانه
علامه سیدمحمدحسین طباطبائی (متوفی ۱۳۵۹ ش) نگهداری میشده که به نوشته یکی از مالکان نسخه، که معاصر
شیخ بهایی بوده، شیخ بهایی آن را به خط مؤلف میدانسته است
ولی با عنایت به نبودن نشانههای نسخ اصلی و وجود علائم مقابله و بلاغ، که نشانه اصلی نبودن نسخه است، و شواهد دیگر،
این نسخه نمیتواند به خط مؤلف باشد، هرچند قطعاً نسخهای قدیمی است.
نسخه دستنویس
حسین بن عبدالصمد حارثی، پدر شیخ بهایی، شامل بخشهایی از تهذیب که بیشتر آن با نسخه اصلی مقابله شده، موجود است.
نسخههای فراوانی از تهذیب در کتابخانههای اسلامی نگهداری میشود
که بسیاری از آنها معتبر است.
قدیمیترین نسخه تاریخ دارِ آن (تاریخ کتابت: ۵۷۵) ــ که جلد چهارم و بخشی از جلد پنجم کتاب را در بردارد ــ در کتابخانه
آیت الله گلپایگانی در
قم نگاهداری میشود.
تهذیب نخستین باردر دو جلد رحلی به تصحیح احمدشیرازی و باقر قوچانی در ۱۳۱۷ و ۱۳۱۸ چاپ سنگی شد.
چاپهای دیگر تهذیب به قطع وزیری و در ده جلد است، یکی به تصحیح سیدحسن موسوی خرسان (نجف ۱۳۷۸ـ۱۳۸۲ که بارها چاپ افست شده است)، و دیگری به تصحیح محمدجعفر شمس الدین (بیروت ۱۴۱۲) و تصحیح علی اکبر غفاری (تهران ۱۳۷۶ ش).
(۱)
حسن بن ابی طالب آبی، کشف الرموز فی شرح المختصر النافع، چاپ علی پناه اشتهاردی و
حسین یزدی، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۰.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشّیعة، بیروت ۱۹۸۳.
(۳) ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱.
(۴) ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۲.
(۵) ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، چاپ
محمد عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵ـ۱۹۹۶.
(۶) ابن داوود حلّی، کتاب الرجال، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۴۲ ش.
(۷) ابن شهر آشوب، معالم العلماء، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
(۸) ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم.
(۹) ابن شهید ثانی، منتقی الجمان فی الاحادیث الصحاح و الحسان، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ـ۱۳۶۵ ش.
(۱۰) ابن طاووس عبدالکریم
بن احمد، فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علیّ
بن ابی طالب علیهالسلام فی النجف، قم: منشورات الرضی.
(۱۱) ابن طاووس علی
بن موسی، الاقبال بالاعمال الحسنة، چاپ فضل الله نوری، جاپ سنگی تهران ۱۳۱۲، چاپ افست ۱۳۶۷ ش.
(۱۲) ابن طاووس علی
بن موسی، فتح الابواب بین ذوی الالباب و بین رب الارباب فی الاستخارات، چاپ
حامد خفاف، قم ۱۴۰۹.
(۱۳) ابن قولویه، کامل الزیارات، چاپ عبدالحسین امینی، نجف ۱۳۵۶.
(۱۴) محمدبن علی اردبیلی، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الاسناد، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۵) محمدمهدی
بن مرتضی بحرالعلوم، رجال السیدبحرالعلوم: المعروف بالفوائد الرجالیة، چاپ محمدصادق بحرالعلوم و
حسین بحرالعلوم، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۱۶) علی
بن حسن بحرانی، انوارالبدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، چاپ محمدعلی محمدرضا طبسی، نجف ۱۳۷۷، چاپ افست قم ۱۴۰۷.
(۱۷) یوسف
بن احمد بحرانی، لؤلؤة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.
(۱۸)
حسین بروجردی، تنقیح اسانید التهذیب، چاپ مهدی صادقی، قم ۱۴۱۱.
(۱۹) محمدتقی تستری، الاخبار الدخیلة، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۰.
(۲۰) محمدتقی تستری، قاموس الرجال، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۲۴.
(۲۱) محمدتقی تستری، مستدرک الاخبار الدخیلة، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۶.
(۲۲) مصطفی
بن حسین تفرشی، نقدالرجال، قم ۱۴۱۸.
(۲۳) عبدالله
بن نورالدین جزایری، الاجازة الکبیرة، چاپ
محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
(۲۴) عبدالنبی جزایری، حاوی الاقوال فی معرفة الرجال، قم ۱۴۱۸.
(۲۵) محمدباقر حجتی، «بررسی آثار شیخ طوسی و گزارش نسخههای خطی آنها با ترتیب تاریخ تحریر»، در یادنامه شیخ طوسی، به کوشش
محمد واعظزاده خراسانی، مشهد: دانشگاه فردوسی، ۱۳۵۴ ش.
(۲۶) محمدبن
حسن حرعاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲۷)
احمد حسینی اشکوری، اجازات الحدیث التی کتبها شیخ المحدثین و محیی معالم الدین المولی محمدباقر المجلسی الاصبهانی، ۱۰۳۷ـ۱۱۱۰ ه، قم ۱۴۱۰.
(۲۸)
احمد حسینی اشکوری، التراث العربی فی خزانة مخطوطات مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، قم ۱۴۱۴.
(۲۹)
احمد حسینی اشکوری، فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی حضرت آیة الله العظمی مرعشی نجفی مدظلّه العالی، قم ۱۳۵۴ـ۱۳۷۶ ش.
(۳۰) محمدباقربن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰-۱۳۹۲؛ (۳۱) ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳۲) هاشم رسولی محلاتی، «تحقیق و بررسی مؤلفات چاپی و غیرچاپی شیخ طوسی و شروح و تعلیقات و تلخیص و ترتیب و ترجمه آنها»، در یادنامه شیخ طوسی، ج ۱، مشهد: دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ ش.
(۳۳) جعفر سبحانی، کلیات فی علم الرجال، قم ۱۴۲۱.
(۳۴) علی سیستانی، قاعده لاضرر و لاضرار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
(۳۵) محمدجواد شبیری، چهار مقاله، در مقالات فارسی، ش ۵۵، قم: کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۳۷۲ ش.
(۳۶) محمدجواد شبیری، «مصادر الشیخ الطوسی فی کتابه تهذیب الاحکام»، علوم الحدیث، سال ۳، ش ۶ (رجب ـ ذیحجه ۱۴۲۰).
(۳۷) محمدجواد شبیری، «نوادر احمدبن محمدبن عیسی یا کتاب
حسین بن سعید»، آینه پژوهش، سال ۸، ش ۴ (مهر ـ آبان ۱۳۷۶).
(۳۸) صالح شهرستانی، «نسخههای خطی مؤلفات شیخ طوسی در کتابخانه ملی ملک»، در یادنامه شیخ طوسی، ج ۱، مشهد: دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ ش.
(۳۹) محمدبن مکی شهیداول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۱۴.
(۴۰) محمدبن مکی شهیداول، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، قم ۱۴۱۹.
(۴۱) زین الدین
بن علی شهیدثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم ۱۴۱۳ـ۱۴۱۹.
(۴۲) زین الدین
بن علی شهیدثانی، المقاصد العلیة فی شرح الرسالة الالفیة، چاپ
محمد حسون، قم ۱۳۷۸ ش.
(۴۳)
حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، چاپ علاء آل جعفر، قم ۱۴۱۶.
(۴۴) محمدبن
حسن طوسی، الاستبصار، چاپ
حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۹۰.
(۴۵) محمدبن
حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، چاپ
احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.
(۴۶) محمدبن
حسن طوسی، تهذیب الاحکام، چاپ
حسن موسوی خرسان، نجف ۱۳۷۸ـ۱۳۸۲.
(۴۷) محمدبن
حسن طوسی، الجمل و العقود فی العبادات، چاپ
محمد واعظزاده خراسانی، مشهد ۱۳۴۷ش.
(۴۸) محمدبن
حسن طوسی، العدة فی اصول الفقه، چاپ محمدرضا انصاری قمی، قم ۱۳۷۶ ش.
(۴۹) محمدبن
حسن طوسی، فهرست کتب الشیعة و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب الاصول، چاپ
عبدالعزیز طباطبائی، قم ۱۴۲۰.
(۵۰) محمدبن
حسن طوسی، کتاب الخلاف، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۱۷.
(۵۱) محمدبن
حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیة، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.
(۵۲) محمدبن
حسن طوسی، النهایة فی مجردالفقه و الفتاوی، بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
(۵۳)
احمد عابدی، «شیوه شیخ طوسی در تهذیب الاحکام»، آینه پژوهش، سال ۹، ش ۱ (فروردین ـ اردیبهشت ۱۳۷۷).
(۵۴)
حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، قم ۱۴۱۴ـ.
(۵۵)
حسن بن یوسف علامه حلّی، رجال العلامة الحلی، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۱/ ۱۹۶۱، چاپ افست قم ۱۴۰۲.
(۵۶)
حسن بن یوسف علامه حلّی، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، قم ۱۴۱۷ـ۱۴۱۹.
(۵۷)
حسن بن یوسف علامه حلّی، منتهی المطلب فی تحقیق، مشهد ۱۴۱۲.
(۵۸) علی
بن حسین علم الهدی، الذریعة الی اصول الشریعة، چاپ ابوالقاسم گرجی، تهران ۱۳۴۶ـ ۱۳۴۸ ش.
(۵۹) ثامر هاشم حبیب عمیدی، «دور الشیخ الطوسی فی علوم الشریعة الاسلامیة»، تراثنا، سال ۱۴، ش ۳ و ۴ (رجب ـ ذیحجّه ۱۴۱۹)، سال ۱۵، ش ۱ (محرّم ـ ربیع الاول ۱۴۲۰)، ش ۲ (ربیع الاخر ـ جمادی الاخره ۱۴۲۰).
(۶۰) محمدبن
حسن فخرالمحققین، ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد، چاپ
حسین موسوی کرمانی، علی پناه اشتهاردی، و عبدالرحیم بروجردی، قم ۱۳۸۷ـ۱۳۸۹، چاپ افست ۱۳۶۳ ش.
(۶۱)
محمد آصف فکرت، فهرست الفبائی کتب خطی کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی، مشهد ۱ ش.
(۶۲) علی
بن ابراهیم قمی، تفسیرالقمی، چاپ طیب موسوی جزایری، قم ۱۴۰۴.
(۶۳) طیب موسوی جزائری، نجف ۱۳۸۷، چاپ افست قم.
(۶۴) عنایه الله قهپائی، مجمع الرجال، چاپ ضیاءالدین علامه اصفهانی، اصفهان ۱۳۸۴ـ۱۳۸۷، چاپ افست قم.
(۶۵) ابوالهدی کلباسی، سماءالمقال فی علم الرجال، چاپ
محمد حسینی قزوینی، قم ۱۴۱۹.
(۶۷) محمدبن محمدابراهیم کلباسی، الرسائل الرجالیة، چاپ محمدحسین درایتی، قم، (۶۶) ۱۳۸۰ـ۱۳۸۱ ش.
(۶۸) اتان کولبرگ، کتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۷۱ ش.
(۶۹) محمدبن اسماعیل مازندرانی حائری، منتهی المقال فی احوال الرجال، قم ۱۴۱۶.
(۷۰) حیدرعلی
بن عزیزالله مجلسی، رساله انساب خاندان مجلسی، در آقااحمد کرمانشاهی، مرآت الاحوال جهان نما، بخش ۱، چاپ علی دوانی، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۷۱) محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، تهران ۱۳۸۰.
(۷۲) محمدباقربن محمدتقی مجلسی، ملاذالاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۶ـ۱۴۰۷.
(۷۳) محمدتقی
بن مقصود علی مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، چاپ
حسین موسوی کرمانی و علی پناه اشتهاردی، قم ۱۴۰۶ـ۱۴۱۳.
(۷۴) جعفربن
حسن محقق حلّی، المعتبر فی شرح المختصر، قم ۱۳۶۴ ش.
(۷۵) کاظم مدیرشانه چی، تاریخ حدیث، تهران ۱۳۷۷ ش.
(۷۶) کاظم مدیرشانه چی، «نفایس مخطوطات شیخ طوسی»، در یادنامه شیخ طوسی، ج ۱، مشهد: دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ ش.
(۷۷) محمدبن
محمد مفید، جوابات اهل الموصل فی العدد و الرؤیة، چاپ مهدی نجف، قم ۱۴۱۳ الف.
(۷۸) محمدبن
محمد مفید، کتاب المزار، چاپ محمدباقر موحدی ابطحی، قم ۱۴۱۳ ب.
(۷۹) محمدبن
محمد مفید، المقنعة، قم ۱۴۱۰.
(۸۰) احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
(۸۱)
حسین بن محمد تقی نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، قم ۱۴۱۵ـ۱۴۲۰.
(۸۲)
حسین بن محمد تقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم ۱۴۰۷ـ ۱۴۰۸.
(۸۳) محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، کتاب الوافی، چاپ ضیاءالدین علامه اصفهانی، اصفهان ۱۳۶۵ـ۱۳۷۴ ش.
(۸۴) محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.
(۸۵) مهذب الدین نیلی، نزهة الناظر فی الجمع بین الاشباه و النظائر، چاپ
احمد حسینی و نورالدین واعظی، نجف ۱۳۸۶، چاپ افست قم (۱۳۹۴).
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تهذیب الاحکام »، شماره۴۱۱۰. سایت اندیشه قم •