التبیان فی تفسیر القرآن (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
این کتاب
تفسیری از محمد بن حسن طوسی معروف به
شیخ طوسی، فقیه
و محدث
و متکلم نامور امامی قرن پنجم است.
این کتاب اولین
تفسیر کامل شیعی از قرآن کریم است که
مفسر آن، علاوه بر نقل
روایات ماثور، با تکیه بر عقل
و توجه به علوم مختلف به ارزیابی آرای
تفسیری گذشتگان
و معاصران خود پرداخته است، ازینرو این
تفسیر جامع انواع علوم
و فنون متعلق به
تفسیر قرآن، همچون
صرف و نحو و اشتقاق
و معانی
و بیان
و حدیث و فقه و کلام و تاریخ است
. شیخ طوسی خود در کتاب فهرست
میگوید که کتابی بی نظیر در
تفسیر قرآن دارد
. پیش از این
تفسیر،
مفسران شیعه تنها به نقل روایات از
صحابه یا ائمه علیهمالسّلام
و نیز اشاره به برخی نکات لغوی
و گاه نقل
اسرائیلیات پرداختهاند (برای نمونه
تفسیر فرات کوفی،
تفسیر عیاشی،
تفسیر علی بن ابراهیم قمی). از میان
مفسران اهل سنت نیز تنها
طبری (متوفی ۳۱۰) علاوه بر نقل اقوال، به نقد آنها
و انتخاب روایاتی که از نظر او اصح روایات بوده، پرداخته است
التبیان
فی تفسیر القرآن،
تفسیر کل قرآن بترتیب سورههای آن است
و در ده جلد تدوین شده است.
مفسر در آغاز هر سوره، به نامهای آن
و وجه تسمیه آنها،
مکی یا
مدنی بودن سوره،
و وجود آیه
ناسخ و منسوخ در آن اشاره کرده، سپس به بررسی
اختلاف قرائات، معنای لغوی واژگان،
اشتقاق،
صرف،
نحو و گاه نکات بلاغی آیات پرداخته
و سرانجام، معنای کلی آیات را شرح
و تفسیر کرده است
). شیوه بیان
و ترتیب مطالب در
تفسیر وی عینا در
تفسیر مجمع البیان فی تفسیر القرآن امین الاسلام طبرسی (متوفی ۵۳۸) به کار گرفته شده است، با این تفاوت که طبرسی، مباحث لغت
و اعراب و قرائات و شان نزول و معنای آیه را بروشنی از یکدیگر جدا کرده است.
شیخ طوسی در مقدمه التبیان، با اشاره به انگیزه خویش از نوشتن این
تفسیر، میگوید که هیچیک از علمای
شیعه را ندیده است که کتابی در
تفسیر تمام قرآن
و مشتمل بر همه انواع علوم
و معانی آن نوشته باشد، تنها برخی از ایشان به ذکر روایات موجود در
کتب حدیثی پرداختهاند، بی آنکه
استقصا کنند یا در
تفسیر مبهمات آن بکوشند.
وی عالمان
اهل سنت را در این موضوع به سه دسته تقسیم میکند: کسانی چون
طبری که بتطویل هر سخن منقولی را در
تفسیر قرآن گرد آوردهاند، کسانی که به اختصار تنها به
تفسیر الفاظ غریب و مشکل قرآن پرداختهاند،
و کسانی که راه میانه پیمودهاند
و بیشتر به علومی توجه کردهاند که خود در آن تبحر داشتهاند، مثلا
زجاج و فراء به
صرف و نحو، مفضل بن سلمة به واژگان
و اشتقاق الفاظ،
ابو علی جبائی به
کلام و ابو القاسم بلخی به
فقه توجه کردهاند. طوسی فقط
تفسیر ابو مسلم محمد بن بحر اصفهانی (متوفی ۳۲۰)
و علی بن عیسی رمانی (متوفی ۳۸۴)، هر دو از علمای
معتزله ، را بهترین میداند، اما تذکر میدهد که ایشان نیز گاه به امور غیر ضروری پرداختهاند
.
بنابراین وی میکوشد که تفسیرش به اختصار همه فنون
و علوم قرآنی را در بر گیرد، متشابهات قرآن را توضیح دهد، مباحث کلامی در رد
مجبره و مشبهه و مجسمه و جز ایشان را بیان
و ادله علمای شیعه بر حقانیت اصول
و فروع مذهبشان را با استناد به آیات قرآن بازگو کند
.
شیخ طوسی در ابتدای
تفسیر خود، فصلی میگشاید
و در آن به ذکر پارهای نکات کلی در
تفسیر و علوم قرآنی میپردازد.
نخست
تحریف قرآن ، به معنای زیادی یا نقصان در آیات، را مردود میشمارد
و به تبع
سید مرتضی (۳۵۵- ۴۳۶)، همه روایات شیعه
و اهل سنت را درباره افتادگی آیات فراوان از قرآن،
خبر واحد میداند که هیچگاه یقین آور نیست
و به فرض درستی، خدشهای بر صحت متن موجود قرآن وارد نمیکند
.
طوسی در ادامه، روایات دال بر عدم جواز
تفسیر به رای را مانع از
تدبر در قرآن
و فهم
ظواهر آیات نمیداند، لیکن معانی آیات قرآن را به چهار دسته تقسیم میکند که از آن میان، فقط دسته نخست از معرفت بشر بیرون است:
۱) آیاتی که علم آنها مختص خداوند است، مانند شناخت دقیق زمان
قیامت،
۲) آیاتی که ظاهرشان با معنای درونی آنها یکی است
و هر کس با
زبان عربی آشنا باشد، معنا را درمی یابد، مانند
حرمت قتل نفس در آیه ۱۵۱ سوره (انعام:۱۵۱)،
۳)
آیات مجمل که ظاهرشان حاکی از تفصیل معنایشان نیست، مانند کیفیت اجرای جزئیات
مناسک حج در آیه ۹۱
سوره آل عمران(آل عمران:۹۱) ، معنای این آیات را تنها باید از بیانات پیامبر اکرم
و ائمه علیهمالسّلام به دست آورد
و در این موارد نمیتوان
تفسیر به رای کرد یا از دیگر
مفسران تقلید کرد، مگر آنکه نظر
مفسران مورد
اجماع باشد،
۴) آیاتی که در آنها واژهای دارای دو یا چند معنای محتمل است. در اینجا اگر دلیلی از جانب پیامبر یا امام معصوم یا
دلیل عقلی بر صحت یکی از این معانی نداشتیم، تنها باید بگوییم که ظاهر آیه چند وجه مختلف را محتمل کرده است
.
وی تاکید میکند که تقلید از هیچ
مفسری روا نیست
و در پذیرفتن هر
تفسیر یا تاویلی باید به
ادله عقلی یا شرعی رجوع کرد، لیکن به هیچ روی
خبر واحد را از جمله ادله شرعی در
تفسیر قرآن نمیداند
. این تقسیمات از جهات فراوانی به تقسیم بندی
تفسیر طبری شبیه است
و منبع آن نیز روایتی منسوب به
ابن عباس است
پس از این مطلب، سه بحث مهم دیگر میآید. نخست طوسی روایات عامه دال بر نزول قرآن بر «هفت حرف» (احرف سبعه) را خبر واحد
و غیر قطعی میداند
و پس از ذکر دیدگاههای مختلف دانشمندان اسلامی، در توجیه آنها میگوید که به فرض صحت این روایات، بهترین
توجیه آن است که مراد از هفت حرف را هفت وجه
اختلاف در قرائات قرآن، از قبیل اختلاف در حروف کلمه، اعراب
و تقدیم
و تاخیر کلمه، بدانیم
زیرا
ائمه شیعه، خواندن قرآن را بنا بر
قرائتهای مختلف قراء جایز شمردهاند
. ظاهرا هیچیک از علمای شیعه
و اهل سنت تاکنون به این وجه اشاره نکردهاند، زیرا آن روایات، به هر معنایی که باشند، با قرائتهای هفت گانه پیوند ندارند (البیان
فی تفسیر القرآن)
و این توجیه نیز با موضوع جواز خواندن قرآن مطابق با قرائتهای مختلف قراء ارتباط روشنی ندارد.
طوسی سپس به تقسیم آیات
محکم و متشابه پرداخته
و دلایل
و فوایدی بر وجود
آیات متشابه در قرآن ذکر کرده است. موضوع
نسخ آیات قرآن آخرین مبحثی است که
شیخ طوسی در مقدمه بتفصیل به آن پرداخته است. وی با رد ادله مخالفان وجود
ناسخ و منسوخ در قرآن، نسخ را در
اوامر و نواهی و اخبار قرآن، ممکن
و واقع شده میداند
و با ذکر تقسیم بندی مشهور نسخ (نسخ حکم بدون تلاوت، نسخ تلاوت بدون حکم
و نسخ حکم
و تلاوت) دو نوع اول را میپذیرد
،
که هر سه گونه نسخ را ممکن
و سومی را غیر واقع میشمارد)، اما فقیهان
و مفسران امامیه غالبا فقط امکان
و وقوع نوع اول را میپذیرند
و امکان نوع دوم
و سوم را مستلزم تحریف قرآن میدانند
طوسی در التبیان
فی تفسیر القرآن به آثار لغوی
و تفسیری پیش از خود توجه بسیار داشته
و همواره آرای ادبی
و کلامی
و گاه مباحث فقهی
و اصولی ایشان را نقل،
و در بیشتر موارد بررسی کرده است، ازینرو این موضوعات، از بیشترین مباحث
تفسیر ویاند. وسعت اطلاعات زبانی
و ادبی
شیخ طوسی،
تفسیر وی را از لحاظ ادبی از
تفاسیر متقدم
شیعه و حتی
اهل سنت متمایز کرده است. وی دائما به بررسی اقوال لغویان
و نحویانی چون
سیبویه ،
خلیل بن احمد - که با تعبیر صاحب کتاب العین از او یاد کرده- کسائی، ثعلب، فراء،
ابن درید
و جز ایشان پرداخته
و رای مختار خود را بیان کرده است. با آنکه پیش از شیخ طوسی، درباره بودن یا نبودن واژگان دخیل در قرآن بحثهایی شده بوده، وی به این بحث مهم نپرداخته است. وی از میان تمام واژگانی که درباره آنها بحث
و نزاع شده بوده، به تعدادی اندک اشاره کرده
و کوشیده است که برای آنها، ریشه عربی بدهد، برای مثال الرحمن را مشتق از رحمة
، مسک را از ماده مسک عربی به معنای «خودداری»
، تورات را از وری به معنای «روشنی
و برافروختن»،
و انجیل را از نجل به معنای «اصل»
دانسته است.
در بحث قرائات، از آنجا که وی روایات
امامیه را مبنی بر جواز قرائت قرآن به اشکال مختلف موجود پذیرفته است
، به قرائت قراء مشهور اشاره
و گاه در تایید رایی خاص از آنها استشهاد کرده
، اما هیچگاه قول ایشان را یکسره نپذیرفته
و حتی گاه آنان را در نحوه قرائتشان تخطئه کرده است برای نمونه- نقد قرائت حمزه کوفی،
، نقد قرائت ابی بن کعب
و عبدالله بن مسعود،
،
و نقد قرائت یعقوب بن اسحاق،
.
استشهاد از کلام شاعران جاهلی یا اسلامی، چون
اعشی و نابغه و امرؤ القیس و زهیر بن ابی سلمی
و جریر بن عطیه (برای فهرست کاملی از نامهای شاعران
) در
تفسیر التبیان فراوان است. غالب این استشهادها، که گستردگی آن در
تفاسیر شیعه
و اهل سنت پیش از او سابقه نداشته است، در
مجمع البیان طبرسی نیز عینا آمده است، با اینهمه، طوسی نه برای اثبات
اعجاز یا
بلاغت قرآن، بلکه از سر اضطرار
و گاه فقط برای بیان معنای واژهای قرآنی، به اقوال شاعران استناد کرده است، زیرا به عقیده وی، اگر عناد ملحدان نبود، در تبیین کلمات مشتبه قرآن نیازی به
شعر و مانند آن نداشتیم، زیرا این امر در نهایت به
استناد به بیتی از اشعار جاهلی یا سخنی از عرب اهل بادیه میانجامد، حال آنکه شان
و کلام پیامبر از امثال نابغه
و زهیر فراتر است
.
به سبب تبحر شیخ طوسی در فقه امامیه
و مذاهب اهل سنت، مباحث فقهی
و اصولی نیز در
تفسیر وی مطرح شده است. وی در ذیل
آیات الاحکام ، با ذکر رای فقهای
امامیه در اصل
و فروع مسئله مورد بحث، به اختلاف این آرا با رای دیگر
مذاهب فقهی اهل سنت اشاره کرده
و غالبا تفصیل مباحث را به کتابهای فقهی خود، همچون سه کتاب نهایة
و مبسوط
و خلاف، ارجاع داده است (برای نمونه درباره قصاص
، درباره اعتکاف
، درباره حج
.
در پارهای موارد که اختلافی اساسی میان فقه شیعه
و اهل سنت وجود دارد، وی با تفصیل بیشتر به بررسی ادله فقهی دیگر مذاهب پرداخته
و کوشیده است با تمسک به ظاهر آیه یا حتی با برگرفتن برخی مبانی ایشان، استدلالشان را به گونهای جدلی مخدوش کند
و رای فقهی امامیه را اثبات کند (برای نمونه مسئله صحت نکاح متعه،
، بطلان سه طلاق در یک جلسه،
، بطلان قیاس در شرع،
، بطلان عول
و تعصیب،
،
و مسئله میراث پیامبران،
).
در میان مباحث اصولی، از همه مهمتر آنکه شیخ طوسی دلالت هیچیک از آیات را بر
حجیت خبر واحد نپذیرفته
و استدلال به
آیه نبا و آیه نفر
را رد کرده
و حتی به برخی آیات، چون «لا تقف ما لیس لک به علم»،
استناد کرده است تا نشان دهد که خبر واحد، مفید علم نیست
و عمل بدان حجیتی ندارد
که در آنجا دلیل بر جواز عمل به خبر واحدی را که راویان موثق امامیه روایت کردهاند، اجماع دانسته است). وی همچنین
نسخ قرآن را با سنت جایز دانسته است
وی استدلال قرآنی مخالفان خویش بر عدم جواز نسخ قرآن به سنت- مثلا استدلال به آیه «قل ما یکون لی ان ابدله من تلقاء نفسی»
- را با ادله خویش رد کرده است
وی در موضوع تجری، عزم بر فسق را فسق دانسته
و به آیه ۱۹ سوره نور استناد کرده، زیرا در این آیه خداوند به دوستدار شیوع فحشا وعده عذاب داده است
.
منازعات کلامی در عصر شیخ طوسی، به التبیان صبغه کلامی خاصی بخشیده است تا آنجا که شاید بتوان همچون
طباطبائی ، آن را
تفسیر کلامی خواند. پیش از این اثر،
تفاسیر کلامی مختصر یا مبسوطی نوشته شده بود، از قبیل
حقائق التاویل سید رضی ، دو کتاب متشابه القرآن
و تنزیه القرآن عن المطاعن
قاضی عبد الجبار معتزلی
و مکتوبات
تفسیری چندی از
ابو القاسم بلخی،
ابو علی جبائی،
علی بن عیسی رمانی و ابو مسلم محمد بن بحر اصفهانی. همچنین استدلال پیروان هر یک از فرق کلامی به
آیات متشابه قرآن،
تفسیر را عرصه جدلهای ایشان در توجیه عقاید خویش ساخته بود. شیخ طوسی با اشاره به فراوانی
و گستردگی این مباحث کلامی
و نیز اسامی پارهای از
متکلمان یاد شده در مقدمه التبیان
. وعده میدهد که راجع به
متشابهات قرآن سخن بگوید
و مطاعن ملحدان
و مبطلانی چون
مجبره و مشبهه و مجسمه را پاسخ دهد. از سوی دیگر همواره در
تفسیر خود «نظر»
و تحقیق در دین را واجب،
و تقلید در این امر را باطل میشمارد
و بر حسن
و صحت مجادله در این امور دلایل
و شواهدی از قرآن کریم اقامه میکند
.
بر این اساس، انبوهی از ردیهها بر عقاید
و آرای
تناسخیه،
حشویه،
خوارج،
غلات،
مجبره،
مجسمه،
مرجئه،
مشبهه و معتزله در التبیان آمده
اما
مفسر تنها در موارد معدودی در مقام محاجه کلامی با
یهود و نصارا بر آمده است
.
شیخ طوسی در آن دسته از مباحث کلامی که شیعه رای خاص دارد، با بهره گیری از آیات
و روایات
و شواهد عقلی به اثبات آن رای پرداخته است،
فی المثل در مبحث
امامت، امام را معصوم
.
و منصوص
و علی علیهالسّلام را جانشین بلافصل پیامبر اکرم دانسته است
. همچنین تقیه را در صورت خوف جانی واجب شمرده
و استدلال جبائی بر نفی آن را رد کرده
و نیز در مواضع گوناگون، شفاعت پیامبر را در حق مؤمنان اثبات کرده است
بخش زیادی از ردیههای کلامی شیخ طوسی در التبیان به
مجبره و آرای عمومی
اشاعره اختصاص دارد که در اغلب آنها با
معتزله همراهی میکند. وی انتساب
ضلالت و کفر و هدایت و ایمان را به خداوند
مردود،
و رؤیت خداوند را در دنیا
و آخرت ناممکن میداند
. همچنین بر ضد آرایی چون تکلیف ما لا یطاق
، خلق همه افعال
و معاصی بندگان
، تعذیب اطفال به سبب گناه پدر
و مادر
، همراهی
استطاعت با فعل
و عدم اشتمال
نعمت خداوند بر کافران
میآورد.
شاید مهمترین موافقت وی با معتزله در موضوع
خلق قرآن و حدوث کلام الله باشد. وی در مواضع متعدد
رای
حنابله و اشاعره حاکی از
قدم قرآن را مردود میشمارد
و در این باره به ظاهر برخی آیات قرآن استناد میکند. با اینهمه، برخی از آرای معتزله را نیز نقد میکند،
فی المثل مرتکب
کبیره را در
منزلت بین المنزلتین نمیداند
و احباط اعمال را رد میکند
. وی برخلاف معتزله عارض شدن
سهو و فراموشی بر
انبیا را در محدوده ادای وظیفه
و رسالت نبوی ایشان جایز نمیشمارد، اما به سبب اوصاف بشری پیامبران، سهو
و نسیان ایشان را در غیر این محدوده- مادام که به اختلالی در کمال عقلانیشان نینجامد- جایز میشمارد
( برای نمونههایی دیگر از انتقادات طوسی بر معتزله
و دیگر فرق کلامی چون مرجئه، مجسمه، مشبهه، تناسخیه
و جز آنها مقدمهای بر آراء
و نظریات کلامی شیخ طوسی در
تفسیر تبیان،
از
تفسیر التبیان دو منتخب بر جای مانده است. نخستین آنها را
ابن ادریس حلی (۵۴۳- ۵۹۸) تهیه کرده
و المنتخب من تفسیر القرآن و النکت المستخرجة من کتاب التبیان نامیده است. این کتاب را «
مختصر التبیان» یا «
منتخب التبیان» نیز نامیدهاند
.
.
شهید ثانی و شیخ حر عاملی، کتاب دیگری با عنوان
التعلیقات علی التبیان به
ابن ادریس نسبت دادهاند
و آن را حواشی
و ایرادات
ابن ادریس بر
تفسیر التبیان دانستهاند امل الامل،
. این انتساب صحیح نیست، زیرا هر دو کتاب یکی است
و مراد از «تعلیقات» اشکالات
و ایرادات نیست، بلکه معنای لغوی آن، یعنی مسائل مرتبط با
تفسیر التبیان، است
.
ابن ادریس آغاز
و پایان هر بخش کتاب المنتخب را «تعلیق» نامیده است (برای نمونه
). وی با آنکه نخستین کسی است که با بسیاری از آرای فقهی
و اصولی شیخ طوسی مخالفت کرده، در این کتاب با هیچیک از آرای
تفسیری وی مخالفت نکرده است
منتخب دیگر
تفسیر التبیان را
ابو عبدالله محمد بن هارون معروف به
ابن کال (متوفی ۵۹۷) با عنوان
مختصر التبیان تهیه کرده است
،
.
التبیان
فی تفسیر القرآن نخستین بار به همت میرزا علی آقا شیرازی
و مساعدت فقیه معاصر، مرحوم سید محمد حجت کوه کمری (متوفی ۱۳۷۲)، در قطع رحلی
و در دو مجلد در سالهای ۱۳۶۲
و ۱۳۶۵ (۱۳۲۲- ۱۳۲۵ ش) در تهران چاپ سنگی شد، سپس به تصحیح احمد حبیب قصیر عاملی
و مقدمه
آقا بزرگ طهرانی میان سالهای ۱۳۷۶
و ۱۳۸۲ در ده مجلد در
نجف منتشر شد (ایرانی قمی، ص۳۹- ۴۰). این چاپ، که بارها در جاهای مختلف افست شده است، فهرستهای مفیدی چون فهرست احادیث، ردیههای کلامی، آیات، مثلها
و مباحث لغوی دارد. این
تفسیر به همت مؤسسه النشر الاسلامی تصحیح شده است (قم، ۳ جلد نخست ۱۴۱۳- ۱۴۱۷) که جلد نخست آن علاوه بر مقدمه آقا بزرگ طهرانی، دارای «تاریخچهای از
تفسیر قرآن نزد شیعه» به قلم
جعفر سبحانی است (ج ۱، ص۹۷- ۲۵۳).
علاوه بر قرآن، آقا بزرگ طهرانی، محمد حسن آل یاسین، «منهج الطوسی
فی تفسیر القرآن»، در یادنامه شیخ الطائفه ابو جعفر محمد بن حسن طوسی، ج۲، مشهد ۱۳۵۰ ش، مرتضی آیتالله زاده شیرازی، «عرض لا تجاه اللغوی
فی تفسیر التبیان»، در یادنامه شیخ الطائفه ابو جعفر محمد بن حسن طوسی،
ابن ادریس حلی، المنتخب من
تفسیر القرآن
و النکت المستخرجة من کتاب التبیان، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۹، سعید احمد اکبر آبادی، «الشیخ الطوسی
و منهجه فی تفسیر القرآن»، در یادنامه شیخ الطائفه ابو جعفر محمد بن حسن طوسی، اکبر ایرانی قمی، روش شیخ طوسی در
تفسیر تبیان، تهران ۱۳۷۱ ش، محمد مهدی بن مرتضی بحر العلوم، رجال السید بحر العلوم: المعروف بالفوائد الرجالیة، چاپ محمد صادق بحر العلوم
و حسین بحر العلوم، تهران ۱۳۶۳ ش، خضیر جعفر، الشیخ الطوسی
مفسرا، قم ۱۳۷۸ ش، محمد بن حسن حر عاملی، امل الامل، چاپ احمد حسینی، قسم ۲، قم ۱۳۶۲ ش، حسن عیسی حکیم، الشیخ الطوسی ابو جعفر محمد بن الحسن: ۳۸۵- ۴۶۰ ه، نجف ۱۳۹۵/ ۱۹۷۵، ابو القاسم خوئی، البیان
فی تفسیر القرآن، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۷، محمد بن بهادر زرکشی، البرهان
فی علوم القرآن، چاپ محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸، حسن صدر، تاسیس الشیعة لعلوم الاسلام،
۱۳۷۰ ، چاپ افست تهران
تا. ، محمد حسین طباطبائی، قرآن در اسلام، تهران ۱۳۵۰ ش، طبرسی،
طبری، جامع، محمد بن حسن طوسی، التبیان
فی تفسیر القرآن، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت
تا. ، همان، قم ۱۴۱۳-، همو، عدة الاصول، چاپ محمد مهدی نجف، قم ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳، همو، الفهرست، چاپ الویس اسپرنگر، هندوستان ۱۲۷۱/ ۱۸۵۳، به کوشش محمود رامیار، چاپ افست مشهد ۱۳۵۱ ش، محمد رضا غیاثی کرمانی، بررسی آراء
و نظرات
تفسیری ابو مسلم اصفهانی، قم ۱۳۷۴ ش، محمود فاضل، «مقدمهای بر آراء
و نظریات کلامی شیخ طوسی در
تفسیر تبیان»، در یادنامه شیخ الطائفه ابو جعفر محمد بن حسن طوسی، ج۳، به کوشش محمد واعظ زاده خراسانی، مشهد ۱۳۵۴ ش.
نرم افزار جامع التفاسیر، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).