حنابله
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حدوث و قدم از مهمترین مباحث در
خداشناسی است. با درک صحیح این مساله، راه برای خداشناسی و معرفت صحیح او گشوده میشود. خطا در این مساله، انحراف از خداشناسی را در پی دارد. قدم کلام خدا، یکی از عناوین اعتقادی فرقه حنابله است. این فرقه از
اهل سنت در راه دفاع از این عقیده بسیار تلاش نمودند. سیاسی شدن این مساله از عوامل مهم درگیریها و شکنجهها و زندان رفتنها و قتلهاست.
اهل حدیث اصطلاحی است که به جمعی از
تابعین گفته میشود. این عده در برابر اصحاب رای و
قیاس بودهاند. زیرا اصحاب رای برخی
روایات و
آیات را با
عقل تفسیر میکردند و معنی ظاهری روایت و آیه را به کمک عقل تفسیر میکردند. این عده با افراط در عقلگرائی به وادی خطرناک قیاس و
اجتهاد به رای لغزیدند. از سوی دیگر مخالفین قیاس و عقلگرائی با جمود بر ظاهر روایات و آیات گرفتار تفریط شده و مخالفت خود را با قیاس و اجتهاد به
رای آشکار نمودند. این جمودگرایان همان اهل حدیث میباشند.
احمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن اسد معروف به
ابو عبدالله شیبانی (۱۶۴_۲۴۱)
اصلیت او از مرو میباشد. اما در کتاب طبقات الحنابله عربی الاصل معرفی شده است.
کشی او را از اولاد
ذو الثدیه سردسته
خوارج نهروان معرفی نموده است.
وقتی مادرش به او حامله بود از مرو خارج میشود و در
ربیع الاول سال ۱۶۴ ه. ق در بغداد او را به دنیا میآورد.
وی بزرگ شده بغداد است و تحصیلش را در بغداد شروع مینماید و سپس برای کسب علم به کوفه، بصره، مکه، مدینه، یمن، شام و جزیره رفت.
او از شاگردان خاص
شافعی بود ولی بعد از او جدا شد و در برابر
مذهب شافعیه، مذهب حنابله را تاسیس نمود. او رئیس فرقه حنابله و نزد اهل سنت به امام اهل حدیث یا پیشوای محدثین شناخته شده است.
نویسندگان صحیحین اهل سنت یعنی محمد بن اسماعیل بخاری و مسلم بن الحجاج النیشابوری، از شاگردان او میباشند.
نام وی در روایات برخی کتب شیعه بخصوص در مناقب و فضائل
اهل بیت (علیهمالسّلام) حضور دارد. او گفته است که برای هیچ کس از اصحاب رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فضیلت، به مقدار فضائل
علی (علیهالسّلام) نقل نشده است.
شیخ طوسی او را در شمار راویان
حضرت علی بن موسی(علیهالسّلام) جا داده است.
تخصص او در جمع آوری
روایات بوده و در پی این کار توانست کتاب مسند و علل و فضائل الصحابه را به جامعه اهل سنت عرضه کند.
در اواخر عمر از دربار عباسی به شدت حمایت میشد. وی در
سال ۲۴۱ ه. ق در
بغداد درگذشت و در مقبره باب حرب (باب حرب منسوب به یکی از اصحاب منصور دوانقی به نام
حرب بن عبدالله است)
دفن شد.
حنبلی به مردمی گفته میشود که از اعتقادات
احمد بن حنبل پیروی میکنند
و در واقع مقلد او هستند.
۱. کسی که
گوشت شتر بخورد برای
نماز وضوء واجب میشود.
۲. کلام خدا که همان حروف و اصوات است قدیم میباشند.
۳. خدا در جهت فوق است و
روز قیامت دیده میشود.
۴. خدا
جسم است و بر عرش نشسته و از هر طرف عرش به مقدار شش وجب از وجبهای دست او زیاد آمده است. در هر
شب جمعه بر الاغی سوار میشود و تا صبح ندا میکند: آیا توبه کنندهای هست. آیا استغفار کنندهای هست؟
۵.
آیات متشابه را بر ظاهر خود حمل میکنند بدون تاویل.
۶. او که امام اهل حدیث بود یزید (لعنه الله علیه) را لعنت نمیکرد و فرزندش به وی
استدلال بر لعنت یزید را با آیهای از
قرآن برای وی ثابت نمود.
۷. معتقد است که علماء کلام،
زندیق (فرقهای از کفار) هستند و هرگز اهل کلام روی رستگاری را نمیبینند.
۸. خدا جوارحی از دست و پا و چشم دارد و هر شب به
آسمان میآید.
۹. افعال بندگان از خداست.
۱۰. کسی که معتقد باشد که
محمد و علی (علیهما السلام) بهترین مردم هستند کافر است.
۱۱. کسی که نظر رحمت به
معاویه نداشته باشد گمراه و بدعتگذار است.
۱۲. در وضو، مسح بر عمامه جایز است.
۱۳. مسح سر با دست دیگری و یا با وسیله
جایز است.
۱۴. قتل قائلین به خلق قرآن واجب است.
۱۵. کسی سنی نیست مگر اینکه کینه
علی (علیهالسّلام) را داشته باشد و لو اندک.
این مقداری از آراء سخیف سرسلسله حنابله است. برخی تلاش کردهاند سخاوت قول او را توجیه کنند مانند
ابن ابی الحدید که میگوید: احمد بن حنبل از مشبهه نیست بلکه ظاهر آیات و روایات را
تاویل نمیکرده است.
این عذرتراشی بدتر از اقوال سخیف اوست. زیرا تاویل صحیح آیات و روایات متشابه را باید از
اهل بیت(علیهمالسّلام) فرا میگفتند اما این اشخاص با بی اعتنائی به رجوع به اهل بیت (علیهمالسّلام)
بدعت جدیدی در
اسلام وارد نمودند که آنهم ضرورت
ایمان به ظواهر متشابهات بدون تاویل بود. برای آشنائی بیشتر با آراء سخیف این مکتب به عنوان اقاویل اهل الحدیث ازکتاب الایضاح، نوشته
فضل بن شاذان مراجعه شود.
با اینکه او فضائل امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) را نقل میکند اما نسبت به ائمه اطهار (علیهمالسّلام) در حد انکار برخورد میکند. به این قضیه توجه کنید:
ابوصلت هروی از اصحاب وفادار
امام رضا (علیهالسّلام) روایتی را برای احمد بن محمد بن حنبل و محمد بن عبدالله بن طاهر و پدرش و اسحاق بن راهویه نقل میکند:
علی بن موسی الرضا از پدرش
موسی بن جعفر از پدرش جعفر بن محمد از پدرش محمد بن علی از پدرش علی بن الحسین از پدرش الحسین بن علی از پدرش علی (علیهمالسّلام) برایم نقل نمود که رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: ایمان قول و عمل است.
احمد بن محمد بن حنبل به عبدالله بن طاهر میگوید: این چه اسنادی است؟
عبدالله بن طاهر (که میداند این سخن از بغض احمد نسبت به اهل بیت (علیهمالسّلام) نشات میگیرد جواب دندان شکنی به او میدهد) و میگوید: این داروی سعوط است که اگر به دیوانه بدهند بهبود مییابد.
سؤالی که میتواند
ذهن را مشوش کند این است که چگونه احمد بن حنبل هم از فضائل امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) خبر نقل نموده ولی دشمنی و بغض شدیدی به اهل بیت (علیهمالسّلام) ابرازمی کند؟
او یک شخصیت یکنواختی نداشته بلکه دوران بیش از هفتاد ساله عمر او نشاندهنده تغییر جهات فکری اوست. همانطور که شاگرد شافعی بود سپس به تاسیس مذهبی جدیدی بر ضد او اقدام نمود نسبت به امیرالمونین علی (علیهالسّلام) نیز احترام قائل بوده و نقل حدیث مینموده ولی پس از اینکه مشاور متوکل عباسی (از شدیدترین دشمنان اهل بیت (علیهم السلام)) میشود دیگر انتظاری جز این نیست که به دشمنی با
اهل بیت (علیهمالسّلام) بپردازد.
پر واضح است که او وقتی موسس مکتب و فرقهای بدعتگذار در
اسلام و در مقابل اهل بیت (علیهمالسّلام) شد نباید نسبت به اهل بیت (علیهمالسّلام) که امامان واقعی امت هستند رابطه خوبی داشته باشد. البته وی از نظر اهل بیت (علیهمالسّلام) در مورد بطلان قدم قرآن آگاه بوده و به همین دلیل به اهل بیت (علیهمالسّلام) بی توجهی میکرده است.
یکی از مسائل اختلافی بین مسلمین مساله قدم قرآن (عدم مخلوقیت قرآن) بود. در زمان
امام صادق (علیهالسّلام) نیز بحث پیرامون این مساله وجود داشته است.
کسانی که
توحید را به خوبی ندانند به قدم قرآن معتقد میشدند. زیرا قدم با مخلوقیت جمع نمیشود. این مساله شعار حنابله شد.
در
سال ۲۰۶ ه. ق
مامون عباسی، اسحاق بن ابراهیم خزاعی را والی بغداد میکند. این شخص ماجراجوئی خاصی در مساله خلق
قرآن به راه میاندازد. وی زمان معتصم و واثق عباسی نیز والی بغداد بوده است. مامون در سال ۲۱۲ ه. ق اعتقاد به
خلق قرآن را رسما اعلام میکند. در سال ۲۱۶ه. ق مساله خلق قرآن را دنبال میکند و از نظر علماء در این مساله جستجو میکند و مناظراتی تشکیل داده و مصیبتی از این فتنه حاصل مینماید و قتل و
تبعید و شکنجه بر سر این مساله براه میاندازد. در این زمان احمد حنبل را به بند میکشند و به طرطوس میفرستند. در سال ۲۱۹ ه. ق معتصم عباسی، احمد حنبل را بخاطر عقیدهاش به قدم قرآن، شکنجه میکند بطوریکه از شدت شکنجه بی هوش میشود.
اما متوکل از خلفاء ستمکار عباسی،
احمد بن حنبل را بر دیگر علماء مقدم داشت و او را به سمت مشاور خود درآورد. آری امام اهل حدیث (امام المحدثین) و رئیس حنابله، مشاور طاغوت عباسی شده است. متوکل از عقائد وی برای سرکوبی مخالفین استفاده نمود.
امام هادی (علیهالسّلام) در نامهای به شیعیان عراق این مساله را فتنهای معرفی نمودند که حنابله و
حکومت جائر به راه انداخته است و از
شیعیان خواستند که به این فتنه دامن نزنند و در ضمن به
استدلال مخلوقیت قرآن و کلام خدا اشاره میکنند تا در واقع با قدم قرآن مخالفت نموده باشند.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «فرقه حنابله».