اخوان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِخْوان، گروهی
مذهبی -
سیاسی و
نظامی در
شبه جزیره عربستان که تحت تأثیر اصول
وهابیت بودند و مدتی نقش سیاسی و نظامی در عربستان ایفا کردند.
چنانکه از بیشتر منابع برمی آید،
عبدالعزیز بن عبدالرحمان آل سعود برای
اسکان بادیه نشینان و سرکوب
شیوخ و قبایل
مخالف خود در شبه جزیره و دست اندازی به بخش هایی از سرزمین های
کشورهای همجوار از قبیل
کویت ،
جنوب عراق و بخش هایی از
اردن و
یمن طرح تشکیل این دسته را در
اندیشه پرورد و آن را ایجاد کرد و به تقویت آن پرداخت.
اوج فعالیت های ایشان را به
سال های ۳۳۰- ۳۴۸ق ارتباط میدهند.
نخستین کس از
اروپاییان که به وجود این گروه اشاره کرده، سروان شکسپیر است که در ۹۱۴م در راه کویت به
ریاض از اَرطاویه گذشت، ولی در این
تاریخ ، اخوان نیروی
جنگنده ای که بعداً مشهور شدند، نبودند.
ظاهراً نخستین تجمع اخوان در ارطاویه در کنار راه زلفی و کویت عملی شد و عده ای از بنی حرب در آن
ساکن شدند.
در آغاز کار عده ای با
خانواده های خود در کنار
چاه های آب ارطاویه منزل گزیدند.
ناحیه ارطاویه جزو سرزمین های قبیله مطیر بود و فیصل الدویش،
رئیس قبیله، گاهی
شتران خود را در آنجا می چرانید.
فیصل از یاران عبدالعزیز بود و به
جنوب عراق دستبرد می زد، اما در ۳۳۰ق /۹۱۲م به مخالفت با او برخاست و با گروهی از قبیله خود قصد عراق کرد، ولی قوای عثمانی، او را راند و دو
سال بعد پس از بازگشت، عبدالعزیز او را در ارطاویه که گروهی از اخوان در آنجا ساکن شده بودند، جای داد.
این
سرزمین قبلاً به وسیله پاره ای از مشتاقان
وهابیت که در پی یافتن مکانی برای به وجود آوردن
جامعه ای مطابق با باورهایشان بودند،
اشغال شد و اینان تصمیم گرفتند در آنجا
مسجدی برای
عبادت و
خانه های گلی برای اقامت خود بنا کنند و
طولی نکشید که آوازه آنان به نام الاخوان - یا اخوان التوحید - پراکنده شد.
قریب یک دهه،
آبادی های ارطاویه هم
اردوگاه نظامی و هم
جامعه مذهبی بود.
یکی از
کارهای شهروندان ارطاویه ساختن
برج هایی برای مراقبت از
دشت های شمال شهر و حفظ وضعیت آماده باش نظامی بود.
تا اینکه
جمعیت این شهر نوساخته به
هزاران تن رسید.
و پس از آن از روی این نمونه، اماکن متعددی پدید آمد و
بدویان ،
بیابان گردی را ترک کردند و به این هجرتگاهها آمدند. آنان
شتران خود را می فروختند و به موجب
فتوای علمای شرع به
کسب و
کشاورزی میپرداختند.
برای
آموزش این افراد کارهایی بایسته بود: از جمله
نشر آثار
محمد بن عبدالوهاب و کتاب های قابل
فهم برای
مردم ساده اندیش بدوی و توزیع آن در میان قبایل، همراه با گروهی از شاگردان
شیخ عبدالله
بن محمد بن عبداللطیف که مطالب را برای مردم شرح می دادند.
پس از پدید آمدن
آبادی ارطاویه در همان
سال یا سال بعد، اخوان از
عبدالعزیز تقاضای
زمین کردند و او ناحیه سوق الجیشی غُطغُط - واقع در دامنه
کوه طویق در
جنوب غربی ریاض و ۵ کیلومتری
جنوب غربی جاده اصلی
مکه - را بدیشان داد.
این هجرت گاه تحت
فرماندهی قبیله عتیبه به
ریاست سلطان بن بجاد
بن حمید تأسیس یافت.
تا ۹۱۷م متجاوز از چندین
آبادی از این نوع به وجود آمد که فاصله هریک از دیگری بیش از یک
روز راه نبود و
شبکه نظامی بی نظیری را به وجود میآورد.
گرچه فهرست کامل هجرت گاهها و محل بسیاری از آنها دانسته نیست.
اما طبق آمار دقیق تر به
روزگار عبدالعزیز شمار هجرت گاهها به ۵۳ رسید
و در اوج
قدرت جنبش
حدود چندین
هزار جنگجوی اخوان آماده
کمک به عبدالعزیز بودند و در
مدتی کمتر از یک
سال حدود ۵۰ هزار
زن و
مرد و
کودک از سیاه چادرهای خود به خانه های گلی منتقل شدند.
اخوان مدتی نیروی اصلی عبدالعزیز را در
جنگ با مخالفان و تصرف
اراضی مجاور نجد تشکیل می داد.
آنچه در این میان مهم است، بیان عقاید اخوان و
رفتار ایشان است.
برخی از نویسندگان
کوشیدهاند تا شباهتهایی میان اخوان و کارهای ایشان با
مسلمانان صدر اول
اسلام بیابند، از جمله عدم توجه به پیوندهای قبیله ای، لزوم
هجرت ،
مبارزه با آنچه از مظاهر
شرک می پنداشتند، کوشش برای
اشاعه مذهب و تصلّب در کارهای خود تا
پای مرگ و
شهادت .
در نظر اخوان کسی که از مذهب و روش ایشان
«وهابیت» پیروی نمیکرد، مسلمان شمرده نمی شد.
حتی
سلام سنی و
شیعی مذهب را هم پاسخ نمیدادند.
وظایف عمومی هریک از اخوان را دیکسون فهرست وار آورده است.
آنان در آبادی ها، تنها به کار
کشاورزی نمی پرداختند، بلکه خدمات سپاهی گری را نیز انجام میدادند.
هر
آبادی امیری داشت که از سوی ساکنان و تأیید ابن سعود انتخاب می شد. ساکنان به کشاورزان،
شبانان ، سوداگران و داوطلبان مُطّوّعه تقسیم میشدند.
از هر چند
نفر یک نفر داوطلب می شد که
مالیات و
زکات بگیرد و سربازگیری کند و بادیه نشینان را کشاورزی و
قرآن خوانی بیاموزد و پای بندی ایشان را به نهادهای
دینی و
دنیوی وهابیان زیر نظر بگیرد.
در
تاریخ چند
ساله ایشان، هرگز
گزارش نشده است که در
جنگی پشت کنند.چون خود را
سربازان خداوند می دانستند و از
مرگ باکی نداشتند.
به پیروی از نظریات
محمد بن عبدالوهاب در
تمسک به
قرآن و
حدیث به جای عقال سیاه، پارچه سفیدی،
عمامه وار ، روی کوفیه شان می بستند و از پوشیدن
جامه های ابریشمی و استفاده از طلا و
جواهر و زیب و زیور
پرهیز می کردند.
جامه هایشان کوتاه تر از
حد متعارف بود.
ریش خود را بلند و
سبیل را بسیار کوتاه می کردند.
استعمال دخانیات ممنوع بود و از
اختراعات جدید بهره نمی گرفتند، گرچه استفاده از
تفنگ را پذیرفتند.
و نیز گفته شده که اینان از
حدود سال ۹۱۸م به
اجبار مردم را به پذیرش
مذهب خود وا می داشتتند.
اما فروکش کردن نسبی اختلافات داخلی
عربستان و کمتر شدن فشارهای خارجی از سویی و نافرمانی برخی از سران اخوان در طی چند سال از سوی دیگر، باعث شد که جنبش اخوان به تدریج سست شود، تا سرانجام در گارد ملی عربستان با نام «
مجاهدون » ادغام شدند و نامی از ایشان برجای نماند.
(۱) بیربی جان، جزیرة العرب، ترجمه نجده هاجر و سعید الغز، بیروت، المکتب التجاری للطباعة و التوزیع و النشر.
(۲) ریحانی امین، ملوک العرب، به کوشش البرت ریحانی، بیروت، ۳۸۰ق /۹۶۰م.
(۳) زرکلی، اعلام.
(۴) زرکلی، الوجیز فی سیرة الملک عبدالعزیز، بیروت، دارالعلم للملایین.
(۵) فیلبی سنت جان، تاریخ نجد و دعوة
الشیخ محمد بن عبدالوهاب، ترجمه عمر دیراوی، بیروت، المکتبة الاهلیه.
(۶) لیسی رابرت، سرزمین سلاطین، ترجمه فیروزه خلعتبری، تهران، ۳۶۳ش.
(۷) مختار صلاح الدین، تاریخ المملکة العربیة السعودیة فی ماضیها و حاضرها، بیروت، مکتبة الحیاة.
دانشنامه بزرگ اسلامی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی برگرفته از مقاله «اخوان»ج۷، ص۳۰۳۰.