احکام طواف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
این مقاله در مورد
احکام طواف است که
فرد محرم باید این احکام را رعایت کند.
در
تحریرالوسیله در تعریف
طواف آمده است: «و هو عبارة عن سبعة اشواط حول الکعبة المعظّمة بتفصیل و شرائط آتیة.»
یعنی: آن عبارت از هفت بار گشتن دور
کعبه معظّمه است، با تفصیل و شرایطی که میآید.
طواف واجب از
ارکان حج و
عمره است مگر
طواف نساء که
واجب است اما
رکن نیست. طواف دور کعبه معظمه که تجلی کریمه ۱۱۵ سوره بقره: «وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَاَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» است،
واجباتی دارد و با کیفیت و شرایط خاصی انجام میشود.
طواف کننده باید با
اراده و
اختیار خود طواف کند. بنابر این، چنانچه بر
اثر فزونی و تراکم
جمعیت، او را بی اختیار ببرند طوافش صحیح نیست و باید آن مقدار را
جبران کند؛
لیکن برخی گفتهاند: اگر از اول
نیّت کند که خود را در میان جمعیت قرار دهد و طواف کند، طوافش صحیح است، هرچند او را ببرند
مراد از آن، دو طواف پی درپی انجام دادن،
بدون فاصله انداختن نماز طواف بین آن دو است. این
عمل در طواف
مستحب اشکال ندارد؛ هرچند
مکروه است. در
حرمت یا
کراهت آن در طواف
واجب اختلاف است.
قول به حرمت منسوب به
مشهور است.
برخی آن را
مکروه دانستهاند.
بنابر حرمت، آیا باطل کننده طواف نیز هست؟ مسئله اختلافی است. قول به بطلان به مشهور نسبت داده شده است.
قران آیا طواف اول باطل است؛ چه از اول
قصد قِران داشته باشد یا نه یا اینکه در صورتی باطل است که از اول قصد قِران داشته باشد یا اینکه از اول قصد قران داشته باشد و یا در اثنای آن قصد قران کند؟ دیدگاهها مختلف است.
برخی گفتهاند: قران تنها از نظر
تکلیفی حرام است، لیکن باطل کننده طواف نیست. بنابر این، هر دو طواف صحیح است.
امام خمینی در مناسک الحج درباره حکم قِران در طواف
واجب و مستحب و معنی آن آوردهاند: «لا یجوز القران فی الطواف الواجب و یکره فی المستحبّ، و معنی القران اتیان طواف آخر بعد الطواف السابق بلا فصل بینهما بصلاة الطواف.»
یعنی: در طواف
واجب، قِران
جایز نیست و در طواف مستحب مکروه است؛ و معنی قران در طواف این است که طواف را با طواف دیگر دنبال هم آوردن
بدون آنکه بین دو طواف،
نماز طواف فاصله شود، همچنین «اگر زیاد کند دوری را یا کمتر یا بیشتر از دور بر طواف و قصدش آن باشد که زیاده را جزء طواف دیگر قرار دهد، داخل در قران میان دو طواف است که
حرام است.»
امام خمینی درباره
حکم وضعی قران و بطلان طواف
واجب بر اثر آن میفرمایند: «اگر از اول یا در اثنای طواف اول، قصد قِران داشته احتیاط در اعاده طواف است، و اگر بعد از تمام شدن طواف اول قصد قران کرده طواف باطل نمیشود.»
شک یا در
طواف واجب است و یا در
طواف مستحب. اول نیز یا در شمار دورها است و یا در
صحّت به جا آوردن آن. شک در شمار دورها نیز یا بعد از اتمام طواف است و یا در اثنای آن.
چنانچه شک پس از فراغ از طواف باشد، به آن اعتنا نمیشود؛ خواه در شمار دورها باشد یا در صحّت آن.
لیکن در خصوص شک در نقصان دورها، برخی آن را
موجب بطلان طواف دانستهاند، مگر آنکه بعد از دخول در نماز طواف باشد که در این صورت به شک اعتنا نمیکند، برخی دیگر مطلقا
احتیاط را در به جا آوردن طواف دانستهاند.
چنانچه شک در اثنای طواف پدید آید، در صورتی که بعد از رسیدن به
حجر الاسود و پیش از نیّت
انصراف، در زیادی بر هفت دور شک کند، طواف صحیح است؛ لیکن اگر شک در نقصان باشد، مانند کسی که قبل از رسیدن به حجر الاسود شک میکند که این، دور هفتم استیا هشتم و یا میان شش و هفت و یا کمتر شک میکند، طوافش باطل است. این قول به مشهور نسبت داده شده است؛ بلکه بر آن ادعای
اجماع شده است
چنانچه شک در صحّت به جا آوردن دورها پس از گذشتن از محل آن در اثنای طواف باشد، آیا مطلقا به آن اعتنا نمیشود یا تنها در صورت احتمال التفات به صحیح انجام دادن دورها هنگام عمل؟
مسئله اختلافی است.
چنانچه در طواف مستحب
شک کند بنا را بر اقل میگذارد و طوافش صحیح است.
قطع طواف از دو حیث
تکلیفی و
وضعی دارای احکامی است.
قطع کردن طواف مستحب جایز است؛
لیکن در
جواز قطع طواف
واجب بدون عذر اختلاف میباشد.
بنابر قول به عدم جواز قطع طواف
واجب، قطع آن برای خواندن
نماز واجب، برآوردن
حاجت مؤمن و نیز ضرورت، جایز است.
آیا قطع طواف
واجب برای دخول در
کعبه جایز است یا نه؟ اختلاف است.
حکم وضعی طواف به لحاظ
مستحب یا
واجب بودن آن و نیز عمدی یا سهوی بودن قطع، همچنین با عذر یا
بدون عذر بودن آن متفاوت است.
در طواف مستحب، چنانچه قطع از روی عذر باشد، از همانجا که قطع کرده، ادامه میدهد؛ اما اگر
بدون عذر باشد، اختلاف است که آیا
حکم صورت عذر را دارد، یا میان صورتی که قطع پس از انجام دادن چهار
دور باشد یا قبل از آن، تفصیل داده میشود و در صورت نخست از همانجا که قطع کرده ادامه میدهد و در صورت دوم، از ابتدا انجام میدهد.
در طواف
واجب، چنانچه قطع عمدی و
بدون عذر باشد، در صورتی که از مطاف خارج نشده و عمل منافی طواف از قبیل برهم زدن موالات انجام نداده باشد، طواف را به اتمام میرساند
در غیر این صورت چنانچه قبل از دور چهارم
قطع کرده باشد باید از ابتدا طواف را انجام دهد
و اگر قطع پس از دور چهارم باشد، اختلاف است که آیا طواف را ادامه داده و به اتمام میرساند یا باید آن را از ابتدا به جا آورد؟
همچنین است اگر قطع از روی سهو یا فراموشی باشد؛
مگر آنکه پس از دخول در
سعی متذکر شود، که بنابر قول منسوب به مشهور، طواف را ادامه میدهد؛ خواه قطع قبل از انجام دادن نیمی از دورها باشد یا پس از آن
چنانچه قطع طواف از روی عذر همچون بیماری یا پیدایی
حدث باشد، در فرض قبل از انجام دادن نصف دورها طواف را از سر میگیرد و در
فرض بعد از آن، بنا را بر آن میگذارد و باقی مانده را به جا میآورد.
اگر قطع طواف برای گزاردن
نماز واجب باشد آیا حکم صورت پیشین را دارد یا مطلقا بنا را بر آنچه انجام داده هرچند یک دور میگذارد و باقی مانده را به اتمام میرساند؟ مسئله اختلافی است.
چنانچه سبب قطع طواف
نجاست بدن یا
لباس باشد،
حکم و اختلاف صورت پیشین در آن جریان دارد.
در مواردی که بنا را بر آنچه انجام داده میگذارد، چنانچه طواف را رها کند و از ابتدا طوافی دیگر به جا آورد، آیا طواف دوم کفایت میکند یا باید طواف اول را کامل کند؟ در طواف مستحب، به تصریح گروهی، طواف دوم کفایت میکند؛
لیکن در طواف
واجب، برخی در کفایت طواف دوم اشکال کردهاند.
در مواردی که بنا را بر آنچه انجام داده میگذارد، چنانچه محل قطع طواف بین
مبدأ و منتهی باشد، آیا از همانجا که قطع کرده است طواف ادامه مییابد یا از حجرالاسود که مبدأ طواف است و یا طواف کننده مخیر میان آن دو است؟ مسئله اختلافی است.
ترک عمدی طواف
واجب در
عمره تمتع و نیز
حج تا پایان وقت آن دو،
موجب بطلان عمره و حج است؛ لیکن در ترک از روی فراموشی، بنابر
قول مشهور، هر زمان یادش بیاید، آن را به جا میآورد، هرچند پس از انجام دادن سایر مناسک و اتمام وقت باشد
اما اگر پس از خروج از مکه و بازگشت به
وطن متذکر شود، و بازگشت به
مکه برایش ممکن نباشد یا
مشقت غیر قابل تحمل داشته باشد، بنابر قول مشهور
نایب میگیرد تا طواف را به
نیابت از او انجام دهد
طواف نیابتی برای کسی که در مکه حضور دارد صحیح نیست، مگر آنکه معذور باشد؛
به گونهای که حتی با کمک دیگری نتواند طواف کند. در غیر این صورت خود باید طواف کند، هرچند به کمک دیگری و نمیتواند نایب بگیرد؛ هرچند در اینکه تا
تنگ شدن وقت باید
صبر کند یا میتواند به انجام دادن طواف با
کمک دیگری مبادرت نماید، اختلاف است.
رعایت امور زیر در طواف مستحب است:
غسل برای طواف زیارت پس از بازگشت از
منی.
ایستادن نزد حجر الاسود و
حمد و ثنای
خداوند را گفتن و
صلوات بر
پیامبر و آلش صلّی اللّه علیه و علیهم فرستادن و دست به
دعا بلند کردن و
استلام و بوسیدن حجر الاسود و خواندن دعای وارد شده.
دعا و ذکر خداوند در طول طواف.
به قول مشهور، با آرامش و وقار و نه
تند و
کند، بلکه
میانه طواف کردن.
برخی
قدما در طواف قدوم (نخستین طوافی که وارد شونده مکه انجام میدهد؛
اعم از
واجب و مستحب) برای مردان، تند حرکت کردن در سه دور نخست و میانه حرکت کردن در چهار دور آخر را
مستحب دانستهاند.
خواندن دعاهای وارد شده هنگام طواف.
در آغوش گرفتن
مستجار و چسباندن
شکم و گونهها به آن و
اقرار به
گناه و خواندن دعای وارد شده در آخرین دور طواف.
در آغوش گرفتن ارکان کعبه؛ بویژه
رکن حجر الاسود و
رکن یمانی و استلام آنها در هر دور از طواف برای
مردان.
چنان که گذشت طواف از ارکان حج به شمار میرود و ترک عمدی آن
موجب بطلان حج میشود؛ لیکن در اینکه
موجب بطلان احرام نیز میگردد یا اینکه با
عدول به
عمره مفرده و به جا آوردن اعمال آن از
احرام خارج میشود، اختلاف است.
جایگاه طواف در
مناسک حج تمتع، بعد از وقوفین و
اعمال منی است و مقدم داشتن آن بر وقوفین جایز و صحیح نیست، مگر برای معذوران، همچون زنانی که بیم دارند بعد از بازگشت از منی مبتلا به
حیض یا
نفاس شوند و یا کهنسالان یا
بیمارانی که ناتوان از انجام دادن طواف در شلوغی و ازدحاماند. جایز است این افراد قبل از رفتن به
عرفات طواف کنند. بر این قول ادعای
اجماع شده است؛ لیکن از برخی قول به جواز تقدیم طواف بر وقوفین، حتی برای غیر معذوران نقل شده است.
بنابر قول مشهور، تقدیم طواف بر وقوفین برای کسی که
حج قران یا
حج افراد به جا میآورد مطلقا جایز است. بر این قول ادعای اجماع نیز شده است.
کسی که از روی فراموشی یا
سهو طواف را
ترک کرده و
سعی به جا آورده است، چنانچه قبل از
فوت وقت متذکر شود باید طواف را به جا آورد؛ اما اگر بعد از فوت وقت متوجه شود به قول مشهور حجش صحیح است و باید
قضای طواف را به جا آورد و چنانچه برای خودش امکان نداشت باید نایب بگیرد. البته در اینکه باید سعی را نیز
اعاده کند یا نه، اختلاف است.
دومین عمل از
واجبات عمره تمتع، طواف است. طواف از ارکان عمره تمتع است و ترک عمدی آن تا آنکه وقت به جا آوردن آن بگذرد،
موجب بطلان عمره است. وقت فوت آن زمانی است که اگر بخواهد آن را با اعمال پس از آن انجام دهد به
وقوف در عرفات نمیرسد.
ترک طواف عمره تمتع از روی سهو ضرری به عمره نمیرساند و هر وقت متذکر شد آن را انجام میدهد و در صورت عدم
امکان، نایب میگیرد.
طواف در عمره مفرده نیز از
واجبات، بلکه ارکان آن است که ترک عمدی آن تا آنکه زمان به جا آوردنش بگذرد،
موجب بطلان عمره است.
وقت آن زمانی است که با خروج از آن، امکان به جا آوردن طواف نباشد. در عمره مفرده مجرد (
بدون حج قِران یا اِفراد) طواف وقت خاصی ندارد و وقتش تا پایان عمر عمره گزار وسعت دارد. بنابر این، ترک کننده آن از روی
عمد تا زمانی که طواف را انجام ندهد در
احرام میماند؛ اما در عمره مفرده توأم با حج قران یا افراد، بنابر اشتراط به جا آوردن عمره مفرده آن نیز در همان سال، وقت آن تا پایان سال است؛ اما بنابر عدم اشتراط، وقت آن تا پایان عمر امتداد دارد.
ده بار طواف کردن در هر
شبانه روز مستحب است؛ سه بار اول
شب، سه بار آخر شب، دوبار پس از
طلوع فجر و دوبار بعد از
ظهر.
برای کسی که قصد کرده یک
سال در مکه بماند، طواف کردن افضل از نماز مستحب است. کسی که قصد کرده دو سال بماند بین طواف و
نماز مخیر میباشد و افضل حفظ تعادل است؛ اما کسی که قصد کرده سه سال در مکه بماند برای او نماز افضل است.
برخی نیز به استناد مفاد بعضی
روایات گفتهاند:برای مجاوران (کسانی که در مکه اقامت موقّت میگزینند) طواف و برای
اهالی مکه نماز افضل است.
برای زائران و حاجیان غیر مکی، مستحب است در طول مدت اقامتشان در مکه به عدد
ایام سال؛ یعنی ۳۶۰ بار طواف کنند و اگر این مقدار ممکن نشد ۳۶۰ دور و اگر آن هم نشد، هر مقدار که میتوانند طواف کنند.
در صورت انجام دادن ۳۶۰ دور، طواف آخر ده
شوط خواهد شد.
برخی گفتهاند: اگر نتوانست ۳۶۰ طواف انجام دهد، ۳۶۴ دور (۵۲ طواف) انجام دهد تا هر طواف هفت دور شود.
مستحب است حاجی پس از به جا آوردن
مناسک حج، از طرف بستگان و همشهریان خود طواف کند؛
چنان که مستحب است هنگام خروج از
مکه طواف وداع به جا آورد.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، برگرفته از مقاله «طواف». • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.