آخرت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آخرت، عالمی در برابر عالم
دنیا است.
آخرت، نشئهای در برابر عالم
دنیا است. که شامل عالم
برزخ و قیامت میشود. در اين مقاله فقط به آياتی که شامل واژه «
آخرت» هستند؛ بسنده شده است.
عقیده به
آخرت در تمامی
ادیان الهی وجود داشته است.
••• عالم
آخرت ، ارزشمند
و پایدار در تعالیم
ابراهیم و موسی علیهماالسلام:
«
و الاخرة خیر
و ابقی • ان هذا لفی الصحف الاولی • صحف ابرهیم
و موسی؛
در حالی که
آخرت بهتر
و پایدارتر است!.اين دستورات در كتب آسماني پيشين آمده است. در کتب ابراهیم
و موسی. »
••• برتری
آخرت بر
دنیا از آموزههای
تورات به
یهودیان :
«فخلف من بعدهم خلف ورثوا الکتـب... الم یؤخذ علیهم میثـق الکتـب... والدار الاخرة خیر للذین یتقون افلاتعقلون؛
پس از آنها، فرزندانی جای آنها را گرفتند که
وارث کتاب (آسمانی، تورات) شدند ... آیا پیمان کتاب (خدا) از آنها گرفته نشده ...
و سرای
آخرت برای پرهیزگاران بهتر است، آیا نمیفهمید؟! »
یکی از مشخصههای
مؤمنان و بندگان خالص خداوند
آخرتطلبی است.
آخرتفروشى يهود براى كسب
دنيا:
۱. «أولئك الّذين اشتروا الحيوة الدّنيا بالأخرة فلا يخفّف عنهم العذاب
و لاهم ينصرون؛
اينها همان كسانند كه
آخرت را به زندگي
دنيا فروخته اند لذا در مجازات آنها تخفيف داده نميشود
و كسي آنها را ياري نخواهد كرد. »
۲. «... ولقد علموا لمن اشترله ما له فى الأخرة من خلق ولبئس ما شروا به أنفسهم لو كانوا يعلمون؛
...
و مسلما ميدانستند هر كسي خريدار اين گونه متاع باشد بهرهاي در
آخرت نخواهد داشت
و چه زشت
و ناپسند بود آنچه خود را به آن ميفروختند اگر علم
و دانشي ميداشتند! » آيات قبل
و بعد مربوط به يهود است.
دستيابى به منافع
دنيا در برابر از دست دادن
آخرت، سوداى
زیان بار:
۱. «... ولقد علموا لمن اشترله ما له فى الأخرة من خلق ولبئس ما شروا به أنفسهم لو كانوا يعلمون؛
...
و مسلما ميدانستند هر كسي خريدار اين گونه متاع باشد بهرهاي در
آخرت نخواهد داشت
و چه زشت
و ناپسند بود آنچه خود را به آن ميفروختند اگر علم
و دانشي ميداشتند! »
۲. «... يأخذون عرض هذا الأدنى ... والدّار الأخرة خير لّلّذين يتّقون أفلاتعقلون؛
... متاع اين
دنياي پست را گرفته ...
و سراي
آخرت براي آنها كه پرهيزگاري پيشه كنند بهتر است آيا نميفهميد؟! »
تخفيف ناپذيرى عذاب
آخرتفروشان
و بییاوری ایشان در
قیامت:
«أولئك الّذين اشتروا الحيوة الدّنيا بالأخرة فلا يخفّف عنهم العذاب
و لاهم ينصرون؛
اينها همان كسانند كه
آخرت را به زندگي
دنيا فروخته اند لذا در مجازات آنها تخفيف داده نميشود
و كسي آنها را ياري نخواهد كرد. »
آرامش و سعادت آخرتى، عاقبت
اولیای خدا:
«ألا إنّ أولياء اللَّه لاخوف عليهم
و لا هم يحزنون• لهم البشرى فى الحيوة الدّنيا
و فى الأخرة ... ذلك هو الفوز العظيم؛
آگاه باشيد اوليا (
و دوستان) خدا نه ترسي دارند
و نه غمگين ميشوند. در زندگي
دنيا و در
آخرت شاد (
و مسرور)ند ...
و اين رستگاري بزرگي است.»
آخرت، عالمی سرشار از خیر
و ارزشمند است.
اشراف قوم ثمود تكذيبكنندگان عالم
آخرت:
«ثمّ أنشأنا من بعدهم قرنا ءاخرين• فأرسلنا فيهم رسولا مّنهم أن اعبدوا اللّه ما لكم مّن إله غيره أفلاتتّقون• وقال الملأمن قومه الّذين كفروا وكذّبوا بلقاء الأخرة وأترفنهم فى الحيوة الدّنيا ما هذا إلّابشر مّثلكم يأكل ممّا تأكلون منه ويشرب ممّا تشربون؛
سپس بعد از آنها جمعيت ديگري را به وجود آورديم.
و در ميان آنها رسولي از خودشان فرستاديم كه پروردگار يكتا را بپرستيد، جز او معبودي براي شما نيست آيا (با اين همه از شرك
و بت پرستي) پرهيز نميكنيد؟!ولي اشرافيان خود خواه قوم او كه كافر شده بودند
و لقاي
آخرت را تكذيب كرده بودند
و ناز
و نعمت در زندگي
دنيا به آنها داده بوديم گفتند: اين بشري است مثل شما! از آنچه شما ميخوريد ميخورد
و از آنچه مينوشيد مينوشد!»
محتمل است مقصود از «قرناً أخرين» قوم ثمود
و يا
قوم عاد باشد. برداشت براساس احتمال اول است.
دوستی بيش از حدّ
دنيا، سبب
روی گردانی از
آخرت:
«بل تحبّون العاجلة•
و تذرون الأخرة؛
چنين نيست كه شما ميپنداريد (
و دلايل
معاد را مخفي ميشمريد) بلكه شما
دنياي زودگذر را دوست داريد (
و هوسراني بيقيد
و شرط را).
و آخرت را رها ميكنيد.»
بندگان باید به
امداد الهی در
آخرت امیدوار باشند.
امیدواران به
آخرت با توجه به آیات قرآن عبارتند از:
ابراهیم علیهالسلام و پيروان راستين او، الگويى نيكو براى اميدواران به
آخرت:
«قد كانت لكم أسوة حسنة فى إبرهيم والّذين معه ...• لقد كان لكم فيهم أسوة حسنة لمن كان يرجوا اللَّه
و اليوم الأخر ...؛
براي شما تاسي نيكي در زندگي ابراهيم
و كساني كه با او بودند وجود داشت ... براي شما در برنامه زندگي آنها اسوه حسنه اي بود براي كساني كه اميد به خدا
و روز قيامت دارند ....»
محمّد صلیاللهعلیهوآله، الگوى اميدواران به خدا
و آخرت:
«لقد كان لكم فى رسول اللَّه أسوة حسنة لمن كان يرجوا اللَّه
و اليوم الأخر ...؛
براي شما در زندگي رسول خدا سرمشق نيكوئي بود، براي آنها كه اميد به رحمت خدا
و روز رستاخيز دارند ....»
شعیب علیهالسلام فراخوان مردم به
امیدواری به
آخرت:
«
و إلى مدين أخاهم شعيبا فقال يقوم اعبدوا اللَّه
و ارجوا اليوم الأخر ...؛
ما به سوي مدين برادرشان شعيب را فرستاديم، گفت: اي قوم من! خدا را بپرستيد
و به روز بازپسين اميدوار باشيد....»
آخرت، روز گردهمايى همه انسانها است.
انبیاء علیهمالسلام به
آخرت اعتقاد داشتند
و از
صالحان و آبرومندان در
آخرت هستند.
از ارکان مهم
ادیان الهی،
ایمان به
آخرت است.
بشارت در
دنيا و آخرت براى مؤمنان با
تقوا، كاميابى بزرگ براى آنان:
«ألا إنّ أولياء اللَّه لاخوف عليهم
و لا هم يحزنون• الّذين ءامنوا
و كانوا يتّقون• لهم البشرى فى الحيوة الدّنيا
و فى الأخرة ... ذلك هو الفوز العظيم؛
آگاه باشيد اوليا (
و دوستان) خدا نه ترسي دارند
و نه غمگين ميشوند. همانها كه ايمان آوردند
و (از مخالفت فرمان خدا) پرهيز ميكردند. در زندگي
دنيا و در
آخرت شاد (
و مسرور)ند ...
و اين رستگاري بزرگي است.»
طبق آیات
قرآن کریم پاداش نیک
آخرت نصیب همرزمان
انبیاء، مؤمنان با
تقوا، اولیاءالله
و مجاهدان
راه خدا خواهد شد.
لزوم
ترس و هراس از
آخرت:
«كلّا بل لّايخافون الأخرة؛
چنين نيست كه آنها ميگويند، بلكه آنها از
آخرت نميترسند. »
نترسيدن از
آخرت، سبب جهنمى شدن:
«ما سلككم فى سقر • كلّا بل لّايخافون الأخرة؛
چه چيز شما را به دوزخ فرستاد؟ چنين نيست كه آنها ميگويند، بلكه آنها از
آخرت نميترسند. »
ترس از عذاب
آخرت، سبب پندآموزى
و عبرت از نابودى
ستمگران:
«وكذلك أخذ ربّك إذا أخذ القرى وهى ظلمة إنّ أخذه أليم شديد• إنّ فى ذلك لأية لّمن خاف عذاب الأخرة ...؛
و اينچنين است مجازات پروردگار تو هنگامي كه شهرها
و آباديهاي ظالم را مجازات ميكند، (آري) مجازات او دردناك
و شديد است!در اين نشانه اي است براي كسي كه از عذاب
آخرت ميترسد....»
کافران، مشمول عذاب
و مؤمنانِ داراى اعمال
صالح، برخوردار از پاداش كامل در
آخرت:
«فأمّا الّذين كفروا فأعذّبهم عذابا شديدا فى الدّنيا
و الأخرة ...•
و أمّا الّذين ءامنوا
و عملوا الصلحت فيوفّيهم أجورهم ...؛
اما آنها كه كافر شدند، (
و پس از شناختن حق، آن را انكار كردند،) در
دنيا و آخرت، آنان را مجازات دردناكي خواهم كرد ... اما آنها كه ايمان آوردند،
و اعمال صالح انجام دادند، خداوند پاداش آنان را بطور كامل خواهد داد....»
تبیین آيات از سوى خدا براى ايجاد زمينه
تفکّر درباره
آخرت:
«... كذلك يبيّن اللَّه لكم الأيت لعلّكم تتفكّرون• فى الدّنيا
و الأخرة ...؛
... اين چنين خداوند آيات را براي شما روشن ميسازد، شايد انديشه كنيد!(تا انديشه كنيد) درباره
دنيا و آخرت! ....»
تشویق خدا به انديشيدن درباره
آخرت:
«... كذلك يبيّن اللَّه لكم الأيت لعلّكم تتفكّرون• فى الدّنيا
و الأخرة ...؛
... اين چنين خداوند آيات را براي شما روشن ميسازد، شايد انديشه كنيد!(تا انديشه كنيد) درباره
دنيا و آخرت! ....»
اندیشه درباره
آخرت، زمينه مصون ماندن از
زیان و حسرت در
آخرت:
«قد خسر الّذين كذّبوا ...• وما الحيوة الدّنيآ إلّالعب ولهو وللدَّار الأخرة خير لّلَّذين يتَّقون أفلاتعقلون؛
آنها كه لقاي پروردگار را انكار كردند مسلما زيان ديدند...
و زندگي
دنيا چيزي جز بازي
و سرگرمي نيست،
و سراي
آخرت براي آنها كه پرهيزگارند بهتر است آيا نميانديشيد.»
برخی عوامل مانند
اصالت دادن به
دنيا و انكار عالمى غير از جهان مادّى موجب تکذیب
آخرت میشوند.
از ويژگىهاى
مؤمنان و مجاهدان راه خدا، دلنبستن به
دنيا و توجّه به
آخرت است.
لزوم كوشش براى جلب
توشه آخرت:
«
و ابتغ فيما ءاتلك اللَّه الدار الأخرة ...؛
و در آنچه خدا به تو داده سراي
آخرت را جستجو كن....»
توشههای
آخرت که در قران معرفی شدهاند عبارتند از:
نیکی به ديگران، از جمله زاد
و توشههاى عالم
آخرت:
«
و ابتغ فيما ءاتلك اللَّه الدار الأخرة ...
و أحسن كما أحسن اللَّه إليك ...؛
و در آنچه خدا به تو داده سراي
آخرت را جستجو كن ...
و همانگونه كه خدا به تو نيكي كرده است نيكي كن....»
ایمان به خدا، از توشههاى عالم
آخرت:
«
و لأجر الأخرة خير لّلّذين ءامنوا وكانوا يتّقون؛
و پاداش
آخرت براي آنها كه ايمان آورده اند
و پرهيزگارند بهتر است.»
رعايت
تقوای الهی، بهترين توشه
آخرت:
۱. «... قل متع الدّنيا قليل
و الأخرة خير لمن اتّقى ...؛
... به آنها بگو سرمايه زندگي
دنيا ناچيز است
و سراي
آخرت براي كسي كه پرهيزكار باشد بهتر است ....»
۲. «
و ما الحيوة الدّنيا إلّالعب
و لهو
و للدار الأخرة خير للذين يتّقون ...؛
و زندگي
دنيا چيزي جز بازي
و سرگرمي نيست،
و سراي
آخرت براي آنها كه پرهيزگارند بهتر است ....»
۳. «... يأخذون عرض هذا الأدنى ...
و الدار الأخرة خير للذين يتّقون ...؛
... متاع اين
دنياي پست را گرفته ...
و سراي
آخرت براي آنها كه پرهيزگاري پيشه كنند بهتر است ....»
۴. «
و لأجر الأخرة خير لّلّذين ءامنوا
و كانوا يتّقون؛
و پاداش
آخرت براي آنها كه ايمان آورده اند
و پرهيزگارند بهتر است.»
۵. «...
و لدار الأخرة خير للذين اتّقوا ...؛
...
و سراي
آخرت براي پرهيزكاران بهتر است....»
۶. «...
و لدار الأخرة خير
و لنعم دار المتّقين؛
...
و سراي
آخرت از آنهم بهتر است،
و چه خوب است سراي پرهيزكاران.»
ثبات قدم مؤمنان در
آخرت، به جهت ايمان تزلزلناپذيرشان به
توحید:
«يثبّت اللَّه الّذين ءامنوا بالقول الثابت فى الحيوة الدّنيا
و فى الأخرة ...؛
خداوند كساني را كه ايمان آوردند بخاطر گفتار
و اعتقاد ثابتشان ثابت قدم ميدارد، هم در اين جهان
و هم در سراي ديگر....»
«باء» در «بالقول» سببيه است
و مقصود از «بالقول الثّابت» احتمال دارد ايمان يا كلمه توحيد باشد؛ بنابراين، مفاد آيه چنين است: خدا آنان را به دليل كلمه توحيد، از لغزش
و تزلزل در زندگانى
دنيا و آخرت نگه مىدارد.
کوردلی و ناآگاهى كافران به
آخرت:
«بل ادّارك علمهم فى الأخرة بل هم فى شكّ منها بل هم منها عمون•
و قال الّذين كفروا أءذا كنّا ترابا ...؛
اين مشركان اطلاع صحيحي درباره
آخرت ندارند، بلكه در اصل آن شك دارند، بلكه نابينا
و اعمي هستند.كافران گفتند: آيا هنگامي كه ما
و پدرانمان خاك شديم ....»
حکم و دستور لازمالاجرا از آن خدا در
دنيا و آخرت:
۱. «... له الحمد فى الأولى
و الأخرة
و له الحكم ...؛
... ستايش براي اوست. در اين جهان
و در جهان ديگر، حاكميت (نيز) از آن اوست....»
۲. «فلله الأخرة
و الأولى؛
در حالي كه
آخرت و دنيا از آن خدا است. »
۳. «
و إنّ لنا للأخرة
و الأولى؛
و دنيا و آخرت از آن ما است.»
برخی اعمال مانند باقی مانند بر
کفر و ارتداد تا لحظه
مرگ،
نفاق،
قتل انبیا
و عدالتخواهان
و ... باعث
حبط عمل در
آخرت میشود.
اختصاص داشتن
سپاس به خدا در عالم
آخرت:
۱. «... له الحمد فى الأولى
و الأخرة ...؛
... ستايش براي اوست. در اين جهان
و در جهان ديگر....»
۲. «الحمد للَّه ...
و له الحمد فى الأخرة ...؛
حمد (
و ستايش) مخصوص خداوندي است ...
و حمد (
و سپاس) براي او است در سراي
آخرت ....»
خدا، پديدآورنده عالم
آخرت پس از
دنيا:
«... ثمّ اللَّه ينشىء النشأة الأخرة ...؛
... سپس خداوند (به همين گونه) جهان
آخرت را ايجاد ميكند....»
آخرت، داراى درجاتى به مراتب برتر
و بزرگتر از
دنيا:
«...
و للأخرة أكبر درجت
و أكبر تفضيلا؛
... درجات
آخرت و برتريهايش از اينهم بيشتر است.»
خدا
فراخوان مردم به توجه
و گرايش به
آخرت:
۱. «... فمن الناس من يقول ربّنا ءاتنا فى الدّنيا
و ما له فى الأخرة من خلق•
و منهم من يقول ربّنا ءاتنا فى الدّنيا حسنة
و فى الأخرة حسنة ...• أولئك لهم نصيب مّمّا كسبوا واللّه سريعالحساب
... بعضي از مردم ميگويند: خداوندا! به ما در
دنيا (نيكي) عطا كن! ولي در
آخرت، بهرهاي ندارند.
و بعضي ميگويند: پروردگارا! به ما در
دنيا (نيكي) عطا كن!
و در
آخرت نيز (نيكي) مرحمت فرما! ...آنها از كار (
و دعاي) خود، نصيب
و بهره اي دارند،
و خداوند، سريع الحساب است. » اينكه دو گروهِ خواهان
دنيا و آخرت را در كنار هم آورده
و گروه اوّل را محروم از بهرههاى
آخرتى معرّفى كرده
و براى گروه دوم نصيب
آخرتى تعيين كرده است، به فراخوان به
آخرت اشعار دارد.
۲. «من كان يريد ثواب الدّنيا فعند اللَّه ثواب الدّنيا
و الأخرة ....؛
كساني كه پاداش دنيوي بخواهند (
و در قيد نتائج معنوي
و اخروي نباشند در اشتباهند زيرا) در نزد خدا پاداش
دنيا و آخرت است ....» يادآورى نزد خدا بودن ثواب
دنيا و آخرت پس از «من كان يريد ثواب الدّنيا»، نشان مىدهد كه خدا، خواهان روى آوردن مردم به عالم
آخرت است.
۳. «... والدّار الأخرة خير لّلّذين يتّقون أفلاتعقلون؛
...
و سراي
آخرت براي آنها كه پرهيزگاري پيشه كنند بهتر است آيا نميفهميد؟! »
۴. «... تريدون عرض الدّنيا واللَّه يريد الأخرة ...؛
.... شما متاع ناپايدار
دنيا را ميخواهيد ولي خداوند سراي ديگر را (براي شما) ميخواهد ....»
۵. «
و لأجر الأخرة خير للذين ءامنوا
و كانوا يتّقون؛
و پاداش
آخرت براي آنها كه ايمان آورده اند
و پرهيزگارند بهتر است.»
۶. «...
و لدار الأخرة خير
و لنعم دار المتّقين؛
...
و سراي
آخرت از آنهم بهتر است،
و چه خوب است سراي پرهيزكاران.»بيان بهتر بودن
آخرت از
دنيا، خود نوعى فراخوان به
آخرت است.
۷. «...
و لأجر الأخرة أكبر لو كانوا يعلمون؛
و پاداش
آخرت از آنهم بزرگتر است اگر میدانستند!»
۸. «
و من أراد الأخرة
و سعى لها سعيها وهو مؤمن فأولئك كان سعيهم مشكورا؛
و آن كس كه سراي
آخرت را بطلبد
و سعي
و كوشش خود را براي آن انجام دهد، در حالي كه ايمان داشته باشد، سعي
و تلاش او (از سوي خدا) پاداش داده خواهد شد.» يادآورى پاداشهاى
آخرتى و تشويق مؤمنان به رسيدن به آنها حاكى از دعوت به
آخرت است.
۹. «...
و إنّ الأخرة هى دار القرار؛
...
و آخرت سراي هميشگي است.»مقايسه
دنياى ناپايدار در برابر
آخرت جاويد، زمينه ايجاد انگيزه براى خواستن
آخرت و دعوت به آن است.
خدا، خواهان
کوشش مردم براى دستيابى به مواهب
آخرت:
«إن تستفتحوا فقد جآءكم الفتح
و إن تنتهوا فهو خير لّكم
و إن تعودوا نعد
و لنتغنى عنكم فئتكم شيا
و لو كثرت
و أنّ اللّه مع المؤمنين؛
اگر شما خواهان
فتح و پیروزی هستيد به سراغ شما آمد
و اگر (از مخالفت) خودداري كنيد براي شما بهتر است
و اگر باز گرديد ما هم باز خواهيم گشت (اگر به مخالفتهاي خود ادامه دهيد ما شما را گرفتار
دشمن خواهيم كرد)
و جمعيت شما هر چند زياد باشند شما را بينياز (از ياري خدا) نخواهد كرد
و خداوند با مؤمنان است.»
شعیب علیهالسلام دعوتكننده مردم به عالم
آخرت:
«
و إلى مدين أخاهم شعيبا فقال يقوم اعبدوا اللَّه
و ارجوا اليوم الأخر ...؛
ما به سوي مدين برادرشان شعيب را فرستاديم، گفت: اي قوم من! خدا را بپرستيد
و به روز بازپسين اميدوار باشيد ....»
عالم
آخرت، عالمی برتر
و نیکوتر از عالم
دنیا است.
به
یاد آخرت بودن، موهبتى اعطا شده از ناحيه خدا به
بندگان خاص:
«إنّا أخلصنهم بخالصة ذكرى الدار؛
ما آنها را با خلوص ويژه اي خالص كرديم،
و آن يادآوري سراي
آخرت بود. »
•••
خواری آخرت، شديدتر از
ذلت دنيايى:
۱. «فأذاقهم اللَّه الخزى فى الحيوة الدّنيا
و لعذاب الأخرة أكبر ...؛
خداوند خواري را در زندگي اين
دنيا به آنها چشانيد
و عذاب
آخرت شديدتر است....»
۲. «... لنذيقهم عذاب الخزى فى الحيوة الدّنيا
و لعذاب الأخرة أخزى ...؛
... تا عذاب خوار كننده را در زندگي
دنيا به آنها بچشانيم،
و عذاب
آخرت از آن هم خوار كننده تر است ....»
••• استكبار قومعاد، عامل گرفتار شدن به
عذاب ذلّت آور
دنيايى و آخرتى:
«فأمّا عاد فاستكبروا فى الأرض ...• فأرسلنا عليهم ريحا صرصرا فى أيّام نحسات لنذيقهم عذاب الخزى فى الحيوة الدّنيا
و لعذاب الأخرة أخزى؛
اما قوم عاد به ناحق در زمين تكبر ورزيدند... سرانجام تند بادي شديد
و هول انگيز
و سرد
و سخت در روزهائي شوم
و پر غبار بر آنها فرستاديم، تا عذاب خوار كننده را در زندگي
دنيا به آنها بچشانيم،
و عذاب
آخرت از آن هم خوار كننده تر است
و (از هيچ سو) ياري نميشوند. »
مصادیق ذلیلان در
آخرت عبارتند از:
••• خوار شدن تكذيبكنندگان
پیامبران به وسيله عذاب الهى در
دنيا و آخرت:
«كذّب الّذين من قبلهم ...• فأذاقهم اللّه الخزى فى الحيوة الدّنيا ولعذاب الأخرة أكبر لو كانوا يعلمون؛
كساني كه قبل از آنها بودند نيز آيات ما را تكذيب نمودند.... خداوند خواري را در زندگي اين
دنيا به آنها چشانيد
و عذاب
آخرت شديدتر است اگر ميدانستند.»
••• گرفتارى تكذيبكنندگان
آیات الهى به عذاب ذلتبار
آخرتى:
«... كانوا بايتنا يجحدون• ...
و لعذاب الأخرة أخزى ...؛
... پيوسته آيات ما را انكار ميكردند. ...
و عذاب
آخرت از آن هم خوار كننده تر است ....»
خوار شدن قومعاد به وسيله عذاب الهى در
دنيا و آخرت:
«فأمّا عاد فاستكبروا فى الأرض بغير الحقّ ...• فأرسلنا عليهم ريحا صرصرا فى أيّام نحسات لنذيقهم عذاب الخزى فى الحيوة الدّنيا
و لعذاب الأخرة أخزى ...؛
اما قوم عاد به ناحق در زمين تكبر ورزيدند ... سرانجام تند بادي شديد
و هول انگيز
و سرد
و سخت در روزهائي شوم
و پر غبار بر آنها فرستاديم، تا عذاب خوار كننده را در زندگي
دنيا به آنها بچشانيم،
و عذاب
آخرت از آن هم خوار كننده تر است....»
ذلت
و خوارى، در
آخرت سرنوشت نهايى
مستکبران:«... فاستكبروا ...• ... لنذيقهم عذاب الخزى فى الحيوة الدّنيا
و لعذاب الأخرة أخزى ...؛
... تكبر ورزيدند... تا عذاب خوار كننده را در زندگي
دنيا به آنها بچشانيم،
و عذاب
آخرت از آن هم خوار كننده تر است....»
رحمت خدا در
آخرت، باعث
پیشگیری از عذاب:
۱. «
و لولا فضل اللَّه عليكم
و رحمته فى الدّنيا
و الأخرة لمسّكم فى ما أفضتم فيه عذاب؛
و اگر فضل
و رحمت الهي در
دنيا و آخرت نصيب شما نميشد به خاطر اين گناهي كه كرديد عذاب سختي به شما ميرسيد.»
۲. إنّ الّذين يحبّون أن تشيع الفحشة فى الّذين ءامنوا لهم عذاب أليم فى الدّنيا
و الأخرة ...•
و لولا فضل اللَّه عليكم
و رحمته
و أنّ اللَّه روءُفٌ رحيم.
كساني كه دوست دارند زشتيها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد عذاب دردناكي براي آنها در
دنيا و آخرت است،...
و اگر
فضل و رحمت الهي شامل حال شما نبود
و اينكه خدا مهربان
و رحيم است (مجازات سختي دامانتان را فرا ميگرفت).»
مؤمنان و پرهیزگاران، مشمول
رحمت الهى در
آخرت:
«
و اكتب لنا فى هذه الدّنيا حسنة
و فى الأخرة ...
و رحمتى وسعت كلّ شىء فسأكتبها للذين يتّقون ...
و الّذين هم بايتنا يؤمنون؛
و براي ما در اين
دنيا و سراي ديگر نيكي مقرر دار ...
و رحمتم همه چيز را فرا گرفته
و آنرا براي آنها كه پرهيزكارند
و آنها كه به آيات ما ايمان ميآورند، مقرر خواهم داشت....»
عالم
آخرت، داراى زمانى تعيين شده:
«إنّ فى ذلك لأية لّمن خاف عذاب الأخرة ذلك يوم مجموع له الناس ...•
و ما نؤخرهُ الّا لاجلٍ معدود؛
در اين نشانه اي است براي كسي كه از عذاب
آخرت ميترسد، همان روزي است كه مردم در آن جمع ميشوند ...
و ما آنرا جز تا زمان محدودي تاخير نمياندازيم.»
عواملی مانند
کفر،
ارتداد،
افترا به خداوند
و ... سبب زیان
و ضرر در
آخرت میشود.
دنيا، عرصه آزمون براى
شک يا ايمان به
آخرت است.
اعطاى
پاداش كامل
مجاهدان در
آخرت بدون روا داشتن هيچ ستمى بر آنان:
«...
و قالوا ربّنا لم كتبت علينا القتال ... قل متع الدّنيا قليل
و الأخرة خير لمن اتّقى
و لاتظلمون فتيلا؛
...
و گفتند پروردگارا چرا جهاد را بر ما مقرر داشتي ؟... به آنها بگو سرمايه زندگي
دنيا ناچيز است
و سراي
آخرت براي كسي كه پرهيزكار باشد بهتر است
و كوچكترين ستمي به شما نخواهد شد. »
خداوند بندگان مجرم
و گناهکار را در
آخرت عذاب خواهد کرد.
نارسا بودن
دانش کافران درباره
آخرت:
«بل ادّارك علمهم فى الأخرة بل هم فى شكّ منها بل هم منها عمون؛
اين مشركان اطلاع صحيحي درباره
آخرت ندارند، بلكه در اصل آن شك دارند، بلكه نابينا
و اعمي هستند.»
تشویق خداوند به كسب
آگاهی درباره عالم
آخرت:
۱. «بل ادّارك علمهم فى الأخرة بل هم فى شكّ منها بل هم منها عمون؛
اين مشركان اطلاع صحيحي درباره
آخرت ندارند، بلكه در اصل آن شك دارند، بلكه نابينا
و اعمي هستند.» (بل ادّراك علمهم ...) به دليل ناآگاهى كافران از عالم
آخرت در مقام سرزنش كافران است؛ در نتيجه، استفاده مىشود كه تحصيل علم درباره عالم
آخرت، امر لازم
و پسنديدهاى است.
۲. «وما هذه الحيوة الدّنيا إلّالهو ولعب وإنّ الدّار الأخرة لهى الحيوان لو كانوا يعلمون؛
اين زندگي
دنيا جز لهو
و لعب چيزي نيست،
و زندگي واقعي سراي
آخرت است، اگر آنها ميدانستند.»
قرآن به
اندیشه درباره
آخرت و حوادث مربوط به آن دعوت کرده است ولی از آنجا که
آخرت برای انسانها نامحسوس است، به علل گوناگونی مورد
غفلت و تکذیب قرار میگیرد.
فضل خدا در
آخرت، مانع عذاب بزرگ:
۱. «
و لولا فضل اللَّه عليكم
و رحمته فى الدّنيا
و الأخرة لمسّكم فى ما أفضتم فيه عذاب عظيم؛
و اگر فضل
و رحمت الهي در
دنيا و آخرت نصيب شما نميشد به خاطر اين گناهي كه كرديد عذاب سختي به شما ميرسيد.»
۲. «إنّ الّذين يحبّون أن تشيع الفحشة فى الّذين ءامنوا لهم عذاب أليم فى الدّنيا
و الأخرة ...•
و لولا فضل اللَّه عليكم
و رحمته
و أنّ اللَّه رؤُفٌ رحيم؛
كساني كه دوست دارند زشتيها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد عذاب دردناكي براي آنها در
دنيا و آخرت است ...
و اگر فضل
و رحمت الهي شامل حال شما نبود
و اينكه خدا مهربان
و رحيم است (مجازات سختي دامانتان را فرا ميگرفت).»
مؤمنان، مشمول فضل
و رحمت خدا در
دنيا و آخرت:
«
و لولا فضل اللَّه عليكم
و رحمته فى الدّنيا
و الأخرة لمسّكم فى ما أفضتم فيه عذاب؛
و اگر فضل
و رحمت الهي در
دنيا و آخرت نصيب شما نميشد به خاطر اين گناهي كه كرديد عذاب سختي به شما ميرسيد.»
قاتلان عدالتخواهان، مشمول
حبط عمل و بىياورى در
آخرت و گرفتار به عذاب دردناک
آخرتی:
«إنّ الّذين يكفرون بايت اللَّه ...
و يقتلون الّذين يأمرون بالقسط ...• أولئك الّذين حبطت أعملهم فى الدّنيا
و الأخرة ...؛
كساني كه نسبت به آيات خدا كفر ميورزند ...
و (نيز) مردمي را كه امر به عدالت ميكنند به قتل ميرسانند ... آنها كساني هستند كه اعمال (نيكشان، به خاطر اين گناهان بزرگ،) در
دنيا و آخرت تباه شده....»
خداوند کافران به
آخرت را
توبیخ و سرزنش کرده است.
سرگردانی، اعمال ناپسند،
ظلم، هدایتناپذیری
و ... از آثار کفر به
آخرت است.
ملعونان در
آخرت عبارتند از:
تهمت زنندگان به زنان
پاکدامن، ملعونان در
آخرت:
«إنّ الّذين يرمون المحصنت الغفلت المؤمنت لعنوا فى الدّنيا
و الأخرة ...؛
كساني كه زنان پاكدامن
و بيخبر (از هر گونه آلودگي)
و مؤ من را متهم ميسازند در
دنيا و آخرت از رحمت الهي بدورند....»
آزاردهندگان به خدا
و پیامبر صلیاللهعلیهوآله، گرفتار
لعن خدا در
دنيا و آخرت:
«إنّ الّذين يؤذون اللَّه
و رسوله لعنهم اللَّه فى الدّنيا
و الأخرة ...؛
آنها كه خدا
و پيامبرش را ايذاء ميكنند خداوند آنها را از رحمت خود در
دنيا و آخرت دور ميسازد....»
خدا،
مالک دنيا و آخرت:
۱. «فلله الأخرة
و الأولى؛
در حالي كه
آخرت و دنيا از آن خدا است. »
۲. «
و إنّ لنا للأخرة
و الأولى؛
و دنيا و آخرت از آن ما است.»
مردم
مصر باستان، كافر به عالم
آخرت:
۱. «قال لايأتيكما طعام ترزقانه إلّانبَّأتكما بتأويله قبل أن يأتيكما ذلكما ممَّا علَّمنى ربّى إنّى تركتملَّة قوم لّايؤمنون باللَّه وهم بالأخرة همكفرون؛
(يوسف) گفت پيش از آنكه جيره غذائي شما فرا رسد شما را از تعبير خوابتان آگاه خواهم ساخت اين از علم
و دانشي است كه پروردگارم به من آموخته من آئين جمعيتي را كه ايمان بخدا ندارند
و به سراي ديگر كافرند ترك گفتم (
و شايسته چنين موهبتي شدم.) »
منظور از «قوم» احتمال دارد مردم مصر يا
کنعانیان باشند
و برداشت طبق احتمال اوّل است.
برخی انسانها از یارو یاور
و بهرههای
آخرت محروم هستند.
فرشتگان،
دوستان مؤمنان در
آخرت:
«إنّ الّذين قالوا ربّنا اللَّه ... تتنزّل عليهم الملئكة ألّا تخافوا ...• نحن أولياؤكم فى الحيوة الدّنيا
و فى الأخرة ...؛
كساني كه گفتند پروردگار ما خداوند يگانه است ... فرشتگان بر آنها نازل ميشوند كه نترسيد ... ما ياران
و مددكاران شما در زندگي
دنيا و در
آخرت هستيم ...»
معبودان مشركان، ناتوان از اجابت خوانندگان خود در
آخرت:
«لاجرم أنّما تدعوننى إليه ليس له دعوة فى الدّنيا
و لا فى الأخرة ...؛
قطعا آنچه مرا به سوي آن ميخوانيد نه دعوت (
و حاكميتي) در
دنيا دارند
و نه در
آخرت....»
سرپرست انسانها در روز
آخرت عبارتند از:
خدا،
مولا و سرپرست انسانها در
آخرت:
«... أنت وليّى فى الدّنيا
و الأخرة ...؛
... تو سرپرست من در
دنيا و آخرت هستي....»
مؤمنان، تحت
ولایت فرشتگان در
آخرت:
«... إنّ الّذين قالوا ربّنا اللَّه ... تتنزّل عليهم الملئكة ألّا تخافوا
و لا تحزنوا
و أبشروا بالجنّة التى كنتم توعدون• نحن أولياؤكم فى الحيوة الدّنيا
و فى الأخرة ...؛
كساني كه گفتند پروردگار ما خداوند يگانه است ... فرشتگان بر آنها نازل ميشوند كه نترسيد
و غمگين مباشيد،
و بشارت باد بر شما به آن بهشتي كه به شما وعده داده شده است.ما ياران
و مددكاران شما در زندگي
دنيا و در
آخرت هستيم ....»
در قرآن کریم ویژگیهایی مانند
جاودانگی،
حیات واقعی، خیر بودن
و ... برای جهان
آخرت ذکر شده است.
مغضوبان خدا،
مأیوس از
آخرت:
«... لاتتولّوا قوما غضب اللَّه عليهم قد يئسوا من الأخرة ...؛
اي كساني كه ايمان آورده ايد با قومي كه خداوند آنها را مورد غضب قرار داده دوستي نكنيد، آنها از
آخرت ماءيوسند....»
متقین، مؤمنان
و پرهیزگاران دارای
معرفت يقينى به عالم
آخرت هستند؛ که این
یقین سبب
هدایت و رستگاری آنها میشود.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۱۳۲، برگرفته از مقاله «آخرت».