وعدههای خدا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«
وعد» در
لغت به معنی
عهد است
و در
اصطلاح عبارتست از تعهّد کردن به انجام اَمری، خواه آن امر
خیر باشد یا شرّ و اختصاص پیدا کردن به یکی از آنها بواسطه
قرینه ، معیّّن میشود.
عهد به
وعدهای گفته میشود که مقرون به
شرط باشد، و دربارۀ انجام آن، از لفظ
وفاء کردن استفاده میشود، امّا دربارۀ
وعده از لفظ إنجاز استفاده میگردد و به عمل نکردن به عهد، «
نقض عهد» گفته میشود در حالی که به عمل نکردن به
وعده «خُلف
وعده» گفته میشود.
۱) «
وعد» در
وعدۀ خیر و شرّ بکار میرود ولی «
وعید» و «ایعاد» فقط در
وعده شرّ استعمال میشود.
۲) فرق دیگری که بین «
وعد» و «
وعید» وجود دارد این است که خُلف
وعد،
قبیح است و صدور آن از
خداوند محال است،
ولی خُلف
وعید در مواردی، نه تنها قبیح نیست بلکه حُسن هم دارد چون این کار او
اظهار کرم است.
۳)
وعده از راه تفضّل خداوند بر بندگان است نه استحقاق بندگان، زیرا
مؤمن هر چه ایمانش کاملتر باشد و اعمال صالحه او زیادتر باشد، نمیتواند
شکر کوچکترین نعمتهای الهی را اداء نماید تا
مستحق دریافت آن
وعدها گردد، ولی
وعید از راه استحقاق عباد است و خداوند زائد بر استحقاق، کسی را عذاب نمیکند، بلکه چه بسا
عفو نموده و
گذشت میکند.
واژۀ
وعد در
قرآن ۱۵۱بار استعمال شده که ۹۱ بار از این تعداد به
وعدهای خدا ، که در موقعیّتهای متفاوت صادر شده، اختصاص یافته است که نشان از اهمیّت این مطلب دارد.
وعدههای خداوند
حق است و هیچگونه
باطل در آن راه ندارد، چرا که همیشه با واقعیّات
منطبق است،
قرآن کریم دراین باره میفرماید:
«... أَلا إِنَّ
وَعْدَ اللَّهِ
حَقٌّ»
«... آگاه باشید
وعدۀ خدا
حقّ است»
از آنجا که قول خدای تعالی همان
فعل او است،
وعدۀ او عبارت است از همان رفتاری که او با ما خواهد کرد که فعلاً برای ما
غایب است و جنبه
آینده را دارد، ولی برای خدای تعالی نه غایب است و نه جنبۀ آینده دارد.
لازم به ذکر است که در قرآن حدود ۲۰
آیه در مورد حقانیّت
وعدههای خداوند وارد شده، که میتواند تأکیدی بر واقعی بودن
وعدههای خداوند باشد.
صدور
خلف وعده از خداوند محال و وقوع
وعدههای او حتمی است:
۱) زیرا «خلف
وعده» یا از جهت عدم
قدرت و
عجز بر انجام است یا از جهت
احتیاج است یا از جهت
نسیان است، که این جهات در خداوند راه ندارد،
آنچنانکه خداوند در قرآن فرموده:
«فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ
وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ ذُو انتِقام »
«پس گمان مبر که خدا
وعدهای را که به پیامبرانش داده، تخلّف کند چرا که خداوند
قادر و
انتقام گیرنده است»
و در آیات دیگری برای از بین بردن هر گونه شکّی، پس از قسمهای فراوان، با
تأکید میفرماید:
«إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِع »
«که آنچه به شما (درباره
قیامت )
وعده داده میشود، یقیناً واقع شدنی است.»
که همۀ این آیات و آیات دیگر، بر حتمی بودن وقوع
وعدههای خداوند تأکید مینمایند، تا آنجا که حتّی گمان تخلّف این
وعدهها نیز
صحیح نیست.
۲) اگر خلف
وعده بر خدا
جایز باشد، ارسال رسولان و
تنذیر و تبشیر مردم کاری
عبث بوده و
باعث سلب اطمینان بندگان و
سست شدن آنها در
اطاعت و
عبادت او میشود.
۳) در قرآن حدود ۳۵ آیه دربارۀ حتمی بودن
وعدههای خداوند صادر شده که نشانگر میزان تأکید خداوند بر حتمی الوقوع بودن
وعدههای اوست.
۴)
وعدههای خدا بر اساس
حکمت و
مصلحت اوست، چنانکه قرآن کریم، برای یادآوری وضعیّت مؤمنین پیش از وقوع
غزوۀ بدر ، دربارۀ
وعدۀ خدا به مؤمنان، میفرماید:
«وَ إِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَی الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّها لَکُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذاتِ الشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ وَ یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ یَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرِین»
«و (به یاد آرید) هنگامی را که خداوند به شما
وعده داد که یکی از دو گروه (
کاروان تجاری
قریش ، یا
لشکر مسلح آنها) نصیب شما خواهد بود و شما دوست میداشتید که کاروان (غیر مسلح) برای شما باشد (و بر آن
پیروز شوید) ولی خداوند میخواهد
حق را با کلمات خود تقویت، و
ریشه کافران را قطع کند ازاینرو شما را بر خلاف میلتان با لشکر قریش درگیر ساخت، و آن پیروزی بزرگ نصیبتان شد.»
در این آیه خداوند به مؤمنین
وعدۀ نبرد و درگیری با یکی از دو گروه تجاری یا نظامی را میدهد، در حالی که مسلمین از قدرت کافی برای
مبارزه برخوردار نبودند و نیازمند
آرامش برای
تثبیت نظام نوپای خود بودند، امّا خداوند براساس مصلحت و حکمت، به آنها این
وعده را داد.
خداوند با توجّه به نیازهای بشر و با در نظر گرفتن شرایط
زمان و
مکان بندگان، به آنها
وعدههایی داده است که قرآن با توجّه به
آثار تربیتی این
وعدهها و به تناسب شرایط
مسلمان به نقل این
وعدهها و
وعدههایی که خداوند به مسلمانان داده است پرداخته که مهمترین آنها را ذکر مینماییم:
یکی از
وعدههایی که خداوند به مؤمنین داده است،
وعدۀ مغفرت و
أجر عظیم میباشد، قرآن در اینباره میفرماید:
«
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیم»
«خداوند، به آنها که
ایمان آورده و اعمال
صالح انجام دادهاند
وعده آمرزش و
پاداش عظیمی داده است»
بیشترین و مهمترین
وعدههایی که خداوند به بندگان داده است
وعدههایی است که مربوط به مسألۀ
روز جزا و یقینی و قریبالوقوع بودن آن میباشد:
«إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً
وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُه...»
«بازگشت همه شما بسوی اوست! خداوند
وعدۀ حقّی فرموده او آفرینش را آغاز میکند...»
از دیگر
وعدههایی که در قرآن بسیار به چشم میخورد آیاتی است که بهشت و نعمتهای آن را به مؤمنین
وعده و بشارت میدهد:
«وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً
وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِیلاً»
«و کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح انجام دادهاند، بزودی آن را در باغهایی از
بهشت وارد میکنیم...
وعده حق خداوند است و کیست که در گفتار و
وعدههایش، از خدا صادقتر باشد؟»
خداوند در این آیه به کسانی که در
اثر ایمان به آفریدگار از تمایلات نفسانی
پرهیز نموده و
منحرف نگشتند بهشتهایی با اوصاف گوناگون را
وعدۀ داده و بر حتمی بودن این
وعده تأکید نموده است و از این طریق آنها را به انجام أعمال صالح تشویق و
ترغیب نموده است.
خداوند همانگونه که به انسان
وعدۀ بهشت داده است، به آنها
وعدۀ عذاب نیز داده تا بدانند که همۀ اعمال آنها
ثبت و محاسبه شده و لذا
مجاز به انجام هر کاری نیستند:
«وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ »
«و دوزخ، میعادگاه همه آنهاست.. »
یکی از
وعدههایی که خداوند به مؤمنین داده است
وعدۀ حکمرانی در زمین است:
«
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِم»
«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند
وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی
زمین را بخشید...»
مفسرین در
تفسیر این آیه احتمالات زیادی را بررسی نمودهاند، امّا آنچه مهم به نظر میرسد این است که خداوند به مؤمنینی که دارای اعمال صالحه هستند
وعده میدهد که به زودی جامعه صالحی مخصوص به خودشان برایشان درست میکند و زمین را در اختیارشان میگذارد و دینشان را در زمین متمکن میسازد و
امنیت را جایگزین ترسی که داشتند میکند، امنیتی که دیگر از منافقین و کید آنان و از
کفار و جلو گیریهایشان بیمی نداشته باشند، خداوند را آزادانه عبادت کنند، و چیزی را
شریک او قرار ندهند.
وعد در اصطلاح به معنی متعهّد شدن بر انجام کاری اعم از خیر و شر میباشد و
وعدههای خداوند
حق است و حتماً واقع خواهد شد چرا که او یگانه مالک هستی است و از آنجا که
عجز و
احتیاج و نسیان در خدا راه ندارد صدور خلف
وعده از او
محال است و دیگر اینکه خلف
وعده با
حکمت او منافات دارد. بیشترین
وعدههای خدا در
قرآن مربوط به مسألۀ
معاد و قیامت میباشد.
(۱) سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ ش، تهران، ششم.
(۲) حسن مصطفوی، تفسیر روشن، تهران، مرکز نشر کتاب، ۱۳۸۰ ش، چاپ اول.
(۳) ابی هلال عسگری و سیّد نورالدین جزایری، معجم فروق اللغویّه (حاوی کتاب ابی هلال و سیّد)، تحقیق: مؤسسۀ نشر اسلامی، تنظیم: شیخ بیت الله بیات، چاپ اوّل، ۱۴۱۲.
(۴) محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴.
(۵) سید عبد الحسین طیّب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ ش، چاپ دوم.
(۶) سیّد محمد حسین طباطبائی، ترجمه المیزان، سیّد محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارت اسلامی جامعۀ مدرسین، ۱۳۷۴ ش، چاپ پنجم.
(۷) محسن قرائتی، تفسیرنور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی ازقرآن، چاپ یازدهم، ۱۳۸۳.
(۸) ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، چاپ اول.
(۹) سیدمحمدحسین حسینیهمدانی، انوار درخشان، تحقیق: بهبودی، محمدباقر، تهران، کتابفروشی لطفی، ۱۴۰۴ق، اول.
پژوهشکده باقرالعلوم، برگرفته از مقاله «وعدههای خدا».