• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مخالفان زیارت قبور

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



با تتبع و تحقیق در آیات قرآن و احادیث نبوی ثابت می‌شود که زیارت قبور نه‌تنها بدعت نیست، بلکه از سنت و سیره پیامبر و اصحاب و تابعین او بوده است و علما بر مشروعیت آن اجماع کرده‌اند؛ چنان‌که در بعضی روایات نیز آمده، فلسفه این عمل همان آثار سازنده اخلاقی و تربیتی آن است که مایه زهد و بی‌اعتنایی انسان‌ها به مظاهر فریبنده دنیا و یادآوری و تذکر سرای آخرت است.

فهرست مندرجات

۱ - نظر وهابی‌ها درباره زیارت قبور
       ۱.۱ - دیدگاه ابن تیمیه
۲ - معنای لغوی سنت
۳ - معنای اصطلاحی
۴ - معنای لغوی بدعت
۵ - معنای اصطلاحی
۶ - زیارت قبور در قرآن
       ۶.۱ - آیه ۸۴ سوره توبه
              ۶.۱.۱ - توضیح
       ۶.۲ - آیه ۶۴ سوره نساء
              ۶.۲.۱ - توضیح
              ۶.۲.۲ - بیان یک روایت
              ۶.۲.۳ - دیدگاه سمهودی
۷ - زیارت قبور از دیدگاه سنت (روایت)
۸ - روایات دسته اول
       ۸.۱ - روایتی از ابوذر غفاری
       ۸.۲ - روایتی از عایشه
       ۸.۳ - روایتی از ابوهریره
       ۸.۴ - روایات دیگر
       ۸.۵ - روایتی از ابن ابی‌ملیکه
۹ - روایات دسته دوم
       ۹.۱ - روایت اول
       ۹.۲ - روایت دوم
       ۹.۳ - روایت سوم
       ۹.۴ - روایت چهارم
۱۰ - روایات دسته سوم
       ۱۰.۱ - روایتی از ابوهریره
       ۱۰.۲ - روایتی از ابن هلال
       ۱۰.۳ - روایتی از ابن بریده
       ۱۰.۴ - روایتی از امام سجاد
       ۱۰.۵ - روایتی از ابن ابی‌ملیکه
       ۱۰.۶ - روایتی از ابن حرب
۱۱ - روایات دسته چهارم
       ۱۱.۱ - روایتی از عایشه
       ۱۱.۲ - زیارت دسته‌جمعی اهل قبور
۱۲ - اجماع علما بر زیارت قبور
       ۱۲.۱ - دیدگاه سبکی
       ۱۲.۲ - دیدگاه نووی
       ۱۲.۳ - دیدگاه قاضی عیاض
       ۱۲.۴ - دیدگاه سمهودی
۱۳ - نتیجه بحث
۱۴ - پانویس
۱۵ - منبع


وهابیان قائل‌اند که هرگونه زیارت قبور (پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) و غیر ایشان)، بدعت و حرام بوده و موجب شرک است!
یکی از اشکالات مهم وهابیت بر مسلمانان همین مسئله زیارت قبور است که در منابع خودشان از این عمل به عنوان یک عمل شرک‌آمیز، حرام و بدعت یاد می‌کنند.

۱.۱ - دیدگاه ابن تیمیه

چنان‌که ابن تیمیه بنیان‌گذار تفکر وهابیت در کتاب «الرّد علی الاخنائی» می‌گوید: «من زار قبره (نبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم)) او قبره غیره یشرک به و یدعوه من دون اللّه فهذا حرام کلّه و هو مع کونه شرکاً باللّه»؛ هرکس قبر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) و غیر او (از اولیا و صالحان) را زیارت کند، به غیر خدا رو آورده، به خداوند شرک ورزیده، پس این عمل حرام و شرک به خداوند است.
و در کتاب «الجواب الباهر فی زوار المقابر» می‌گوید: «زیارت قبور انبیاء اولیا و صالحین، بدعت و نامشروع است»
[۲] حرانی، ابوالعباس تقیالدین، احمد بن عبدالحلیم بن عبدالسلام بن تیمیه، الجواب الباهر فی زوار المقابر، ص۱۴.



آیات قرآن کریم و احادیث متواتر نبوی به زیارت قبور مخصوصاً زیارت قبور پیامبران، اولیا و صالحان تأکید کرده و بر آن فضیلت‌ها و پاداش‌هایی برشمرده‌اند. قبل از استدلال به قرآن و روایات فراوان در خصوص جواز زیارت قبور لازم است به مفهوم سنت و بدعت اشاره کنم:
سنت در لغت به معنای «دستور، مقررات و قانون می‌باشد».
[۳] الیاس ‌انطون، الیاس، به کوشش طباطبایی، سیدمصطفی، فرهنگ نوین، ص۳۱۹.



و در اصطلاح به معنای «قول معصوم و فعل او و تقریر اوست».


بدعت در لغت به معنی عمل بی‌سابقه و جدید است. هر چیز تازه و نوظهور که بدون سابقه انجام بگیرد، در لغت به آن بدعت می‌گویند.
[۴] ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللّغة، ج۱، ص۲۰۹، ماده بدع.



در تعریف اصطلاحی بدعت گفته شده است:
بدعت، آن است که چیزی بر دین افزوده یا از آن کاسته شود و این عمل، به حساب دین گذاشته شود.
[۷] مرتضی، شریف، رسائل (البدعة زیادة فی‌الدین او نقصان منه من اسناد الی‌ الدین)، ج۲، ص۲۶۴.
و به تعبیر دیگر بدعت، نوآوری در دین است؛ در حالی که دلیلی بر جواز آن در شرع نباشد و چنان‌چه این نوآوری ریشه در شرع داشته باشد، بدعت نیست.
بنابراین هر نوع تصرف در دین بدون جواز شرعی به عنوان نوآوری ـ خواه به صورت افزایش و خواه به صورت کاهش ـ بدعت نامیده می‌شود.
حال با توجه به معنای اصطلاحی بدعت و سنت، با تتبع در آیات قرآن و سنت و سیره نبوی برای محققین و جویندگان راه حق و حقیقت روشن می‌گردد که زیارت قبور از مقوله سنت است، نه بدعت.


مشروعیت زیارت قبور ـ عموماً ـ قبر پیامبر ـ خصوصاً ـ از نظر قرآن به اثبات رسیده است.

۶.۱ - آیه ۸۴ سوره توبه

چنان‌که خداوند خطاب به پیامبر می‌فرماید: «وَ لا تُصلِّ عَلی اَحَد مِنْهُمْ اَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلی قَبْرِهِ اِنَّهُمْ کَفَروُا بِاللّهِ وَ رَسولِهِ وَ مَاتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ»؛ «هرگز، بر مرده هیچ‌یک از آنان (منافقان) نماز نگذار و بر قبر آنان (برای طلب مغفرت) نایست. آنان به خدا و پیامبر او کفر ورزیده و در حالی که فاسق و بدکارند، مرده‌اند.

۶.۱.۱ - توضیح

در این آیه خداوند برای کوبیدن شخصیت منافق، به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) دستور می‌دهد که هیچ‌گاه بر جنازه احدی از منافقان نماز مگذارد و بر قبر آنان نایستد. مفهوم آن این است که درباره غیر منافق (مؤمنین) این کار خوب و شایسته است. اکنون باید ببینیم مقصود از (وَ لا تَقُمْ عَلی قَبْرِهِ) چیست؟ آیا مقصود، ایستادن به هنگام دفن آنان است یا مقصود اعم از موقع دفن و دیگر مواقع است؟ برخی مفسران (مانند بیضاوی) در تفسیر خود و نویسنده تفسیر روح البیان به این آیه از دید وسیع نگریسته و آن را چنین تفسیر می‌کنند:

ـ «وَ لا تَقِفْ عِندَ قَبْرِهِ لِلْدَّفْنِ اوِ الزِّیارَه»
ـ «و لا تقم علی قبره»، «ای و لا تقف عند قبره للدّفن او لزیارة و الدّعا».
از اطلاق آیه همین معنای گسترده به دست می‌آید، اعم از توقف هنگام دفن یا وقوف پس از آن.

۶.۲ - آیه ۶۴ سوره نساء

و نیز در قرآن می‌خوانیم: «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا»؛ «و اگر این مخالفان، هنگامی‌ که به خود ستم می‌کردند (و فرمان‌های خدا را زیر پا می‌گذاردند)، به نزد تو (ای پیامبر) می‌آمدند و از خدا طلب آمرزش می‌کردند و پیامبر هم برای آن‌ها استغفار می‌کرد، خدا را توبه‌ذیر و مهربان می‌یافتند».

۶.۱.۱ - توضیح

بدون شک مفهوم زیارت، عبارت است از: حضور نزد پیامبر اعم از آن‌که این حضور برای استغفار باشد یا غیر آن؛ و پس از آن‌که رجحان و مشروعیت این کار در زمان حیات پیامبر ثابت شد، پس از رحلت نیز ثابت خواهد بود؛ زیرا با ادله دیگر به اثبات رسیده که پیامبر پس از رحلت از این جهان، حیات و زندگی برزخی دارد و سلام مردم را می‌شنود و جواب می‌گوید و اعمال مردم بر او عرضه می‌شود.
[۱۵] امین، محسن، کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب، ص۳۳۶۵.
لذا دانشمندان اسلامی ‌از این آیه عموم فهمیده و آن را شامل حال حیات و ممات پیامبر دانسته‌اند و حتی گفته‌اند: مستحب است این آیه کنار قبر آن حضرت تلاوت شود.
[۱۶] امین، محسن، کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب، ص۳۳۶۵.


۶.۲.۲ - بیان یک روایت

در این زمینه داستانی از اعرابی نقل می‌کنند و اجمال آن به عبارت ذیل است:
محمد بن حرب هلالی می‌گوید وارد مدینه شدم و به زیارت قبر پیامبر رفتم. زیارت کردم و در برابر قبر شریف نشستم. در این هنگام عربی آمد و گفت: سلام بر تو ‌ای رسول خدا! شنیدم خداوند فرمود: «اگر آنان وقتی بر نفس خویش ستم کردند به حضور تو برسند و توبه کنند، و رسول خدا درباره آنان طلب آمرزش کند، خدا را تواب و رحیم می‌یابند». اینک با پشیمانی و استغفار از گناه خویش آمدم تا این بنده گناه‌کار را در پیشگاه خداوند شفاعت کنی. سپس گریه کرد و اشعاری را سرود و استغفار نمود.

۶.۲.۳ - دیدگاه سمهودی

سمهودی بعد از نقل روایت فوق می‌گوید: این روایت حسن و مشهور است که تمام مذاهب آن را در کتاب‌هایشان نقل کرده‌اند که هر کدام با سندهای مختلف از محمد بن حرب هلالی این روایت را نقل کرده‌اند و نیز تقیالدین سبکی در کتاب شفاء السقام فی زیارة خیر الانام، ص۱۵۱ می‌گوید این روایت را ابن عساکر در تاریخ خود و ابن جوزی در «مثیرة العزم الساکن» و دیگران با سندهای خود از محمد بن حرب هلالی نقل کرده‌اند.


برای اثبات جواز زیارت قبور چهار دسته روایت وارد شده است:

أ. روایاتی که به طور عام به جواز زیارت قبور دلالت دارند؛
ب. روایات خاص در زیارت قبر شریف پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم)؛
ج. روایاتی که بیان از سیره پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) و اصحاب او درباره زیارت قبور است؛
د. روایات مربوط به تعلیم کیفیت زیارت قبور.


روایاتی که به طور عام بر جواز زیارت قبور دلالت دارند:

۸.۱ - روایتی از ابوذر غفاری

ابی‌ذر غفاری می‌گوید: پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) به من فرمود: «زرِ القُبُورَ تَذْکُرْ بِها الاَخِرَه»؛ «قبور را زیارت کنید و به وسیله آن آخرت را به یاد بیاورید».
(حاکم در کتاب مستدرک از صفحه ۳۷۴ تا صفحه ۳۷۷ مجموعاً ۲۱ حدیث درباره زیارت قبور از طرق مختلف نقل کرده است).
حاکم بعد از نقل این حدیث در مستدرک خود می‌گوید: «هذا الحدیث صحیح».

۸.۲ - روایتی از عایشه

عایشه می‌گوید: «ان رسول اللّه رَخَّص فی زیاره القبور»؛ پیامبر خدا، زیارت قبور را اجازه داد.

۸.۳ - روایتی از ابوهریره

ابوهریره نقل می‌کند رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) فرمود: «زورُوا القبور، فانَّها تُذَکِّرُکُمْ الاخِرَه»؛ «قبور را زیارت کنید که شما را به یاد آخرت می‌اندازد».

۸.۴ - روایات دیگر

ـ در کتاب‌های معتبر اهل سنت از راه‌های مختلف نقل شده که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) فرمود: «کُنْتُ نَهَیْتُکُمْ عَنْ زیارَه القُبُور، فَزُورُها فَانَّها تُزَهِّدُ فی الدُّنیا وَ تُذَکِّرُ الاخِرة».
(ترمذی حدیث فوق را از «بریده» نقل کرده و می‌گوید: «حدیثُ بُریدة حدیثُ حسن و صحیح و العَمَلُ عَلی هذا عنِدَ اَهْلَ العِلْمْ، لا یُرَوْنَ بِزِیارَةِ الْقُبوُرِ بَاسَاً وَ هُوَ قُولُ اِبنُ الْمُبارَک وَ الشافِعی وَ اَحمَد وَ اِسْحاق». حدیث بریده صحیح است و اهل علم به آن عمل می‌کنند و برای زیارت قبور مانعی نمی‌بینند (زیارت قبور را جایز و بلا مانع می‌دانند). این است نظر گروهی مانند: ابن مبارک، شافعی، احمد و اسحاق).
ـ در بعضی روایت می‌فرماید: «... فَزورُ القبور فانّها تذکرکُمْ الموتُ»؛
[۲۸] مسلم، صحیح مسلم بشرح النّووی، ج۴، جزء ۷، ص۴۶.
«من شما را از زیارت قبور نهی کرده بودم (اما) از این به بعد زیارت کنید؛ زیرا زیارت قبور، شما را نسبت به دنیا بی‌اعتنا و زاهد می‌گرداند و آخرت را به یاد می‌آورد».
ـ و در روایت دیگر می‌فرماید: «قبرها را زیارت کنید؛ زیرا زیارت آن‌ها مرگ را به یادتان می‌آورد».
(نووی بعد از نقل حدیث فوق سند آن را بررسی کرده و می‌گوید: فهو حدیث صحیح بلا شک).

۸.۵ - روایتی از ابن ابی‌ملیکه

ابن ابی‌ملیکه می‌گوید: رسول خدا فرمود: «زُوروا مَوْتاکُمْ وَ سَلِّموا عَلَیهِمْ فَاِنَّ لَکُمْ فیهِمْ عِبْرَه»؛ «مُردگانتان را زیارت کنید و بر آن‌ها سلام بفرستید؛ چون در این امر برای شما عبرت است».


روایات خاصه در زیارت قبر نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم):
درباره زیارت قبر شریف پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) روایات فراوانی وارد شده است؛ لیکن به جهت اختصار به چند نمونه اشاره می‌کنیم:

۹.۱ - روایت اول

«مَنْ زارَنی بَعْدَ مَوْتی کان کَمَنْ زارَنی فِی حَیاتی»؛ «هر کس پس از مرگم مرا زیارت کند، مثل این است که مرا در حال حیات زیارت کرده است».

۹.۲ - روایت دوم

«مَنْ زارَ قَبْرِی (او قَالَ مَنْ زارَنی) کُنْتُ شَفِیعاً لَهُ»؛ «هر کس قبر مرا زیارت کند، من شفیع او می‌گردم».

۹.۳ - روایت سوم

«عَن عَبْدِاللّه بن عُمَر: من زارَ قَبْری وَجَبَتْ لَهُ شَفاعَتی»؛ «هر کس قبر مرا زیارت کند، از شفاعتم بهره‌مند خواهد بود».
(و غیر از این حدیث دو حدیث دیگر به رقم ۱۹۲ و ۱۹۳ درباره زیارت قبر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) است).

۹.۴ - روایت چهارم

«مَنْ جاءَنی زائِراً (لا تَحْمِلُه) اِلاّ زِیارَتی کَانَ حقاً عَلَی اَنْ اَکُونَ شَفِیعاً له یومَ الْقِیامَه»؛ «هر کس به قصد زیارت به سوی من آید، شایسته است بر من که در روز قیامت شفیع او باشم».
(تقیالدین سبکی در کتاب «شفاء السقام فی زیارة خیر الانام» صفحه ۶۵ تا ۱۱۵، حدوداً ۱۵ روایت در مورد جواز زیارت قبر نبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) آورده است؛ از جمله روایت چهارگانه فوق را آورده و به حد کافی در سندهای آن‌ها بحث نموده و صحت و استواری طرق این احادیث را ثابت نموده است).
این‌ها نمونه‌هایی از احادیث فراوانی است که در آن‌ها، پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) مردم را به زیارت قبر خود دعوت کرده است و تعداد این احادیث مطابق تتبع و بررسی الغدیر به ۲۲ حدیث می‌رسد و سمهودی در کتاب خویش به طور مفصل در اسناد روایات نقل شده به ‌اندازه کافی بحث نموده است و بدین ترتیب جواز زیارت قبور را با کتاب و سنت و اجماع علما ثابت کرده است. (سمهودی در کتاب وفاء الوفا جلد ۴ در باب زیارت قبر نبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) در چهار فصل بحث کرده است. فصل اول: احادیث وارده درباره زیارت که حاوی هفده حدیث می‌باشد. فصل دوم: بقیه ادله زیارت و فصل سوم: درباره تمسک و شفاعت زایر و فصل چهارم: در آداب زیارت است. ایشان از صفحه ۱۳۳۶ تا صفحه ۱۴۱۳ کتاب خویش را بحث درباره زیارت قبور اختصاص داده است. جهت اطلاع بیش‌تر می‌توانید مراجعه کنید).


سیره پیامبر و اصحاب او در زیارت قبور:
در این مورد نیز روایات فراوان است. به جهت اختصار به چند نمونه اشاره می‌کنیم.

۸.۳ - روایتی از ابوهریره

عن ابوهریره قال: «زار النبی قَبْرَ اُمِّهِ، فَبَکی وَ اَبکی مَنْ حَوْلَهُ... وَ قال: فزوروا القبور فانها تُذَکِّرُکُمْ الْمُوْتُ» ابوهریره می‌گوید: «پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) قبر مادر خود را زیارت کرد و در کنار قبر او گریست و کسانی را که دور او بودند گریاند و فرمود: قبرها را زیارت کنید؛ زیرا زیارت آن‌ها مایه یادآوری مرگ است».
(حاکم نیشابوری بعد از نقل این حدیث می‌گوید: هذا الحدیث صحیح علی شرط مسلم).

۱۰.۲ - روایتی از ابن هلال

نافع بن هلال می‌گوید: «کان ابن عُمر رایتُهُ مائه مَرَّه او اکثر، یجیء الی القبر فیقول: السلام علی النبی»؛ «بیش از صد بار دیدم که عبدالله عمر به زیارت قبر پیغمبر می‌آمد و می‌گفت: السلام علی النبی...».

۱۰.۳ - روایتی از ابن بریده

سلیمان بن بریده عن ابیه: «قالَ زارَ الْنَّبِی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) قَبْرَ اُمِّهِ فِی اَلْف مُقَنَّع فَلَمْ یَرْ باکِیَاً اَکْثَرَ مِنْ یَوْمَئِذ؛ سلیمان بن بریده از پدرش نقل می‌کند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) با هزار نفر از نیروی نظامی ‌خود (در حالی که لباس جنگی به تن داشتند) قبر مادرش را زیارت کرد و خیلی گریه کرد؛ به طوری که دیده نشده بود به ‌اندازه آن روز گریه کند».
حاکم نیشابوری بعد از نقل این حدیث می‌گوید: هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین. (در ذیل حدیث تأکید می‌کند که «هذا حدیث صحیح الاسناد»).

۱۰.۴ - روایتی از امام سجاد

عن علی بن الحسین عن ابیه قال: «انّ فاطمه بنت النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) کانَتْ تزورُ قَبْرَ عمِّها حمزه بن عبدالمطلّب، کُلِّ جُمَعَه فَتُصَلّی وَ تَبْکِی عِنْدَهُ»؛
علی بن حسین از پدرش نقل می‌کند که می‌گفت: «فاطمه دختر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) در هر جمعه به زیارت قبر عموی خود حمزه می‌رفت و در کنار قبر او نماز می‌خواند و گریه می‌کرد».

۸.۵ - روایتی از ابن ابی‌ملیکه

ـ قال ابن ابی‌مُلَیکة: «اقبلتُ عائشه رضی اللّه عنها یَوماً مَن المَقابر فقلتُ یا امّ المؤمنین مِنْ اینَ اقبَلتَ؟ قالَتْ مِنْ قَبرِ اخی عبدالرّحمن. فقُلت الیس کان رسول اللّه نهی عنها؟ قالت: نعم، ثمّ امر بها...»؛ «غزالی از ابن ابی‌ملیکه روایت می‌کند که گفت: «روزی دیدم عایشه از زیارت اهل قبور می‌آید، پرسیدم: ‌ام‌المؤمنین از کجا می‌آیی؟ عایشه گفت: از زیارت قبر برادرم عبدالرحمن. گفتم: مگر پیغمبر از زیارت قبور منع نکرده است؟ عایشه گفت: «قبلاً منع کرده بود؛ ولی بعد دستور داد به زیارت اهل قبور بروند».
ـ و در روایت دیگر نقل شده که وقتی عایشه از مدینه به مکه آمد، به زیارت قبر برادر خود رفت و در کنار خاک او دو بند شعر در سوگ او سرود و سخنانی گفت.

۱۰.۶ - روایتی از ابن حرب

محمد بن حرب هلالی می‌گوید: وارد مدینه شدم و به زیارت قبر پیامبر رفته، زیارت کردم و در برابر قبر شریف نشستم. در این هنگام عربی آمد و گفت: «سلام بر تو ‌ای رسول خدا! شنیدم خداوند فرمود: «اگر آنان وقتی بر نفس خویش ستم کردند، حضور تو برسند و خود آنان توبه کنند و رسول خدا درباره آنان طلب آمرزش کند، خدا را تواب و رحیم می‌یابند». اینک با پشیمانی و استغفار از گناه خویش آمدم تا این بنده گناه‌کار را در پیشگاه خداوند شفاعت کنی؛ سپس گریه کرد و اشعاری را سرود و استغفار نمود.
(سمهودی بعد از نقل روایت فوق می‌گوید: این روایت حسن و مشهور است که تمام مذاهب آن را در کتاب‌هایشان نقل کرده‌اند که هر کدام با سندهای مختلف از محمد بن حرب هلالی این روایت را نقل کرده‌اند).
و روایات فراوان دیگر که از عهده این مختصر خارج است.


روایاتی که دلالت بر کیفیت زیارت اهل قبور دارد:
در کتاب‌های احادیث اهل سنت (مانند صحاح و سنن) راجع به آداب و کیفیت زیارت اهل قبور، احادیث زیادی وارد شده است. به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌کنیم:

۸.۲ - روایتی از عایشه

عایشه می‌گوید: پیامبر زیارت قبور را برای من تعلیم کرد: «تامرنی ربّی آتی البقیع فَاسْتَغفِرَ لَهُم قالَتْ قُلتَ کیفَ اَقُولُ لَهُم یا رسول اللّه؟ قال: قُولی: السلامُ علی اَهلی الدّیار مِنَ المؤمنینَ و المسلمینَ یَرْحَمُ اللّهُ المُستَقدمینَ مِنّا وَ المُسْتاخِرینَ وَ انّا ان شاءَ اللّهُ بِکُمْ لَلاحِقُونَ»؛
[۵۰] مسلم، الجامع الصحیح (صحیح مسلم)، ج۳، ص۶۳.
«پروردگارم دستور داد که به بقیع بیایم و بر آن‌ها طلب آمرزش کنم. عایشه می‌گوید: گفتم یا رسول اللّه! من چه بگویم؟ فرمود: بگو سلام بر اهل این دیار از مؤمنان و مسلمانان! خدا گذشتگان از ما و عقب‌ماندگان از ما را رحمت کند! ما به شما به همین زودی ملحق می‌شویم».

۱۱.۲ - زیارت دسته‌جمعی اهل قبور

از بعضی احادیث استفاده می‌شود که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) با اصحاب خود به طور دسته‌جمعی به زیارت اهل قبور می‌رفتند و حضرت به آن‌ها تعلیم می‌کرد که اهل قبور را چگونه زیارت کنند. مانند این حدیث که می‌گوید: «کان رسولُ اللّه یُعَلِّمُهُمْ اِذا خَرَجُوا اِلی المقابِرِ فکان قائِلُهُمْ یَقُولُ: السّلامُ علی اَهل الدّیار (یا) السلام علیکم اَهْلَ الدِّیار مِنَ المؤمنینَ وَ المُسلمینَ وَ انّا ان شاءَ اللّهُ للاحِقونَ اَسئَلُ اللّهَ لَنا وَ لَکُمُ العافِیَه».
[۵۳] مسلم، الجامع الصحیح (صحیح مسلم)، ج۳، ص۶۵.



علما بر زیارت قبور اجماع دارند:

۱۲.۱ - دیدگاه سبکی

تقیالدین سُبکی می‌گوید: «و اعلم انّ العلماء مجمعون علی انّهُ یستحبّ لِلرِجال زیارة القبور و مِمَّن حکی اجماع المسلمین علی الاستحباب ابو الزّکریا النّووی؛ علما بر استحباب زیارت قبور اجماع نموده‌اند».
[۵۴] سبکی، علی بن عبدالکافی، شفاء السقام فی زیارة خیر الانام، ص۱۸۴.


۱۲.۲ - دیدگاه نووی

نووی می‌گوید: «اجمعوا علی انّ زیارتها سنّة لهم؛ علما اجماع دارند بر این‌که زیارت قبور برای مردها سنت است».
[۵۵] مسلم، صحیح مسلم بشرح النووی، ج۴، جزء ۷، ص۴۶.


۱۲.۳ - دیدگاه قاضی عیاض

قاضی عیاض می‌گوید: «زیارت قبر پیامبر سنت است و مسلمین بر آن اجماع دارند».

۱۲.۴ - دیدگاه سمهودی

ـ سمهودی می‌گوید: «قد جاء فی السنّه الصحیحه المتّفقُ علیها الامر بزیاره القبور». طبق روایت صحیحه زیارت قبور یک امر اجماعی است.
ـ و در جای دیگر می‌گوید: «اجمع العلماء علی استحباب زیاره القبور للِرِّجالِ کَما حکاهُ النّووی» علما بر استحباب زیارت قبور برای مردان اجماع دارند؛ چنان‌که از نووی نیز این اجماع حکایت نموده است.


چنان‌که ملاحظه شد، با تتبع و تحقیق در آیات قرآن و احادیث نبوی ثابت گردید که زیارت قبور نه‌تنها بدعت نیست، بلکه از سنت و سیره پیامبر و اصحاب و تابعین او بوده است و علما بر مشروعیت آن اجماع کرده‌اند؛ چنان‌که در بعضی روایات نیز اشاره شد، فلسفه این عمل همان آثار سازنده اخلاقی و تربیتی آن است که مایه زهد و بی‌اعتنایی انسان‌ها به مظاهر فریبنده دنیا و یادآوری و تذکر سرای آخرت است.


۱. ابن تیمیه، الردّ علی الاخنائی، ص۶۰.    
۲. حرانی، ابوالعباس تقیالدین، احمد بن عبدالحلیم بن عبدالسلام بن تیمیه، الجواب الباهر فی زوار المقابر، ص۱۴.
۳. الیاس ‌انطون، الیاس، به کوشش طباطبایی، سیدمصطفی، فرهنگ نوین، ص۳۱۹.
۴. ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللّغة، ج۱، ص۲۰۹، ماده بدع.
۵. ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۳۴۲، ماده بدع.    
۶. ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللّغة، ج۲، ص۱۴۲، ماده بدع.    
۷. مرتضی، شریف، رسائل (البدعة زیادة فی‌الدین او نقصان منه من اسناد الی‌ الدین)، ج۲، ص۲۶۴.
۸. عسقلانی، ابن حجر، فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، ج۱۳، ص۲۵۳.    
۹. عسقلانی، ابن حجر، فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، ج۱۳، ص۲۵۳.    
۱۰. سبحانی، جعفر، البدعة، ص۲۶.    
۱۱. توبه/سوره۹، آیه۸۴.    
۱۲. بیضاوی، ناصرالدین، انوار التنزیل و اسرار التاویل (تفسیر بیضاوی)، ج۳، ص۹۲.    
۱۳. حقی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج۳، ص۴۷۸.    
۱۴. نساء/سوره۴، آیه۶۴.    
۱۵. امین، محسن، کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب، ص۳۳۶۵.
۱۶. امین، محسن، کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب، ص۳۳۶۵.
۱۷. سمهودی، علی بن احمد، وفاء الوفا باخبار دارالمصطفی، ج۴، ص۱۸۵.    
۱۸. نیشابوری، حاکم، ابوعبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۳۶۶.    
۱۹. نیشابوری، حاکم، ابوعبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۵۳۳.    
۲۰. منذری، عبدالعظیم، الترغیب و الترهیب، ج۴، ص۱۸۹، ح۵۳۷۶، باب الترغیب فی الزیارة الرجال القبورة.    
۲۱. منذری، عبدالعظیم، الترغیب و الترهیب، ج۴، ص۱۷۵، ح۵۳۰۹، باب الترغیب فی الزیارة الرجال القبورة.    
۲۲. ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۵۰۰، باب ۴۷، ما جاء فی زیارة القبور.    
۲۳. ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۵۰۰، باب ۴۷، ما جاء فی زیارة القبور.    
۲۴. عسقلانی، ابن حجر، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، ج۳، ص۱۴۸.    
۲۵. ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۵۰۱، باب ۴۷، ما جاء فی زیارة القبور.    
۲۶. ترمذی، الجامعُ الصحیح (سنن ترمذی) ج۳، ص۳۶۱، ح۱۰۵۴، کتابُ الجنائز، باب ۶۰، ما جاء فی الرّخصة فی زیارة القبور.    
۲۷. مسلم، صحیح مسلم، ج۲، ص۶۷۱.    
۲۸. مسلم، صحیح مسلم بشرح النّووی، ج۴، جزء ۷، ص۴۶.
۲۹. غزالی، محمد بن محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۴، ص۴۹۰، کتاب ذکر الموت و ما بعد، باب ۶، بیان زیارة القبور و الدّعا للمیّت و ما یتعلّق به.    
۳۰. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۲، ص۴۰۶.    
۳۱. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۲، ص۴۰۶.    
۳۲. طیالسی، ابوداود، مسند ابی‌داود، ج۱، ص۶۶، ح۶۵.    
۳۳. الدارقطنی، سنن الدارقطنی، ج۳، ص۳۳۴، ح۲۶۹۵، کتاب الحجّ.    
۳۴. سمهودی، علی بن احمد، وفاء الوفا باخبار دارالمصطفی، ج۴، ص۱۷۰.    
۳۵. علامه امینی، الغدیر، ج۵، ص۹۳ ۱۰۸.    
۳۶. نیشابوری، حاکم، ابوعبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۵۳۱.    
۳۷. سجستانی، ابی‌داود، سنن ابی‌داود، ج۳، ص۲۱۸، ح۳۲۳۴، کتاب الجنائز، بابٌ فی زیارة القبور.    
۳۸. غزالی، محمد بن محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۴، ص۴۹۱، کتاب ذکر الموت و ما بعد، باب ۶، بیان زیارة القبور و الدّعا للمیّت و ما یتعلّق به.    
۳۹. ابن منظور، لسان العرب، ج۸، ص۲۹۷ ۲۹۸، ماده «قنع».    
۴۰. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن (تفسیر قرطبی)، ذیل آیه ۲۱ سوره کهف.    
۴۱. نسائی، السنن الکبری، ج۱، ص۶۱۷، ح۱۹۷۴.    
۴۲. نیشابوری، حاکم، ابوعبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۵۳۱.    
۴۳. نسائی، السنن الکبری، ج۴، ص۱۳۱، ح۷۲۰۸.    
۴۴. نیشابوری، حاکم، ابوعبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۵۳۳.    
۴۵. سمهودی، علی بن احمد، وفاء الوفا باخبار دارالمصطفی، ج۳، ص۱۱۱.    
۴۶. غزالی، محمد بن محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۴، ص۴۹۰، کتاب ذکر الموت و ما بعد، باب ۶، بیان زیارة القبور و الدّعا للمیّت و ما یتعلّق به.    
۴۷. ترمذی، الجامعُ الصحیح (سنن ترمذی) ج۳، ص۳۶۲، ح۱۰۵۵، کتابُ الجنائز، باب ۶۰، ما جاء فی الرّخصة فی زیارة القبور.    
۴۸. سمهودی، علی بن احمد، وفاء الوفا باخبار دارالمصطفی، ج۴، ص۱۸۵.    
۴۹. مسلم، صحیح مسلم، ج۲، ص۶۶۹.    
۵۰. مسلم، الجامع الصحیح (صحیح مسلم)، ج۳، ص۶۳.
۵۱. نسائی، سنن نسائی (بشرح جلال‌الدین سیوطی و حاشیة الامام السند)، ج۴، ص۹۴، باب الامة بالاستغفار للمؤمنین.    
۵۲. مسلم، صحیح مسلم، ج۲، ص۶۷۱.    
۵۳. مسلم، الجامع الصحیح (صحیح مسلم)، ج۳، ص۶۵.
۵۴. سبکی، علی بن عبدالکافی، شفاء السقام فی زیارة خیر الانام، ص۱۸۴.
۵۵. مسلم، صحیح مسلم بشرح النووی، ج۴، جزء ۷، ص۴۶.
۵۶. سمهودی، علی بن احمد، وفاء الوفا باخبار دارالمصطفی، ج۴، ص۱۸۶.    
۵۷. سمهودی، علی بن احمد، وفاء الوفا باخبار دارالمصطفی، ج۴، ص۱۸۶.    
۵۸. سمهودی، علی بن احمد، وفاء الوفا باخبار دارالمصطفی، ج۴، ص۱۸۶.    



سایت‌ اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مخالفان زیارت قبور»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۰۸.    






جعبه ابزار