مأخذ حدیث شیعه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در همه
مذاهب اسلامی، حدیث دومین مرجع قانونگذاری
اسلام پس از
قرآن کریم به شمار میرود و در تقسیمبندی
حدیث به صورتهای گوناگون اتفاق نظر وجود دارد.
که از آن جمله انواع چهارگانه آن را میتوان نام برد:
أ.
حدیث صحیح؛
ب.
حدیث موثق؛
ج.
حدیث حسن؛
د.
حدیث ضعیف؛
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در دوران رسالت خویش بارها میفرمود: «هرکس عمداً بر من
دروغ بندد، جای وی پر از
آتش گردد.
».
دانشمندان
مسلمان برای مشخص کردن انواع
احادیث مذکور به دانش
جرح و تعدیل اهتمام ورزیدند و کتابهای بسیاری در این زمینه تألیف کردند که مهمترین آنها نزد
شیعه کتاب «
الرعایة فی علم الدرایة» تألیف
زینالدین شهید در گذشته به سال ۶۵۵ ه. ق است و نزد
اهل تسنن کتاب «
تدریب الراوی » تألیف
جلالالدین سیوطی در گذشته به سال ۹۱۱ ه. ق میباشد.
بنابراین اگر در
روایت حدیث سلسله روات ذکر نشود، موازین خود به خود از بین میروند که در این صورت هرکس میتواند حدیث را به هر کسی که بخواهد، نسبت دهد، و تنها در حالاتی خاص عدم ذکر سلسله روات حدیث امکانپذیر است، مانند:
احادیث متواتر یا احادیثی که با
نص صریح
قرآن مغایرت دارد و یا حکمی که به ضرورت ثابت شده است.
از این مطلب آشکار میشود که بر هر
فقیه و محدث و مورخی رعایت قواعد
جرح و تعدیل لازم است تا بدین وسیله بتواند صحت
روایات را تضمین کند و روایات را به دور از هرگونه
تحریف و تعبیر و
تفسیر غلط ثبت نماید.
جای بسی تأسف است که مؤلفان جدید بدین نکته مهم توجهی مبذول نداشته و علاوه بر
احادیث اصلی صحیح، روایات تحریفشده را نیز در کتابهای خود آوردهاند و بدون رعایت اصول جرح و تعدیل به نقل روایات نادرست و غلط از کتابهای حدیث و
تاریخ که خزائن احادیث مختلف ـ اعم از صحیح و ناصحیح ـ به شمار میروند، پرداخته.
علم درایه یا «
مصطلح الحدیث» عهدهدار بیان اقسام مختلف حدیث است و هر کسی که بخواهد مطلبی را به یکی از مذاهب نسبت دهد، باید رجال اسناد و سلسله روات را مورد بررسی قرار داده، نهایت دقت و
اهتمام را در نقل روایات به کار گیرد.
اخیراً نوعی اندیشه در مورد حدیث پدید آمده است که محققان را به حذف روایات ضعیف از کتابهای حدیث و اهتمام به نشر بقیه
احادیث فرا میخواند. من این طرز فکر را چنین میبینم که بیماری را به عوض بهبود بخشیدن، به نابودی فرا خوانند، چه همانگونه که دریافتهام، حدیث را اصولی است که باید بر مبنای آن اصول مورد سنجش قرار گیرد، بدین معنی که احادیث معروف و صحیح
ضبط گردند و احادیث مشکوک مورد نقد و بررسی قرار گیرند. بنابراین حذف حدیث بدون مطالعه و تحقیق از یکسو خیانت به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) است، چنانچه
حدیث صحیح باشد، و از سوی دیگر خیانت به مؤلفان مجموعههای حدیث است، اگر حدیث ظاهراً صحیح نباشد؛ زیرا بسیارند احادیثی که از نظر ما صحیح نیستند، ولی در واقع یا از نظر مؤلفان کتابهای حدیث، صحیح هستند.
یکی از موارد تأسفبار این است که پیروان مذاهب مختلف
اسلامی به بحث و تحقیق پیرامون مآخذ
احادیث نبوی از دیدگاه دیگر مذاهب نپرداختهاند و همین سهلانگاری در زمانی که همگان به
وحدت و
دوستی سخت نیازمندند، موجب
تفرقه و جدایی شده است.
اگرچه ناآگاهی و عدم
شناخت از حقایق در گذشته به جدایی و تفرقه انجامیده است، لیکن امروزه با وجود مصادر و مراجع فراوان و آگاهی متفکران از ضرورت آشنایی و دوستی و برادری میان پیروان مذاهب مختلف
اسلامی، دیگر کسی نمیتواند به حمایت از چنان اندیشه پلیدی برخیزد و لازم است که دانشمندان هر یک از مذاهب
اسلامی به بحث و تحقیق پیرامون دیگر مذاهب به روش موضوعی و علمی پردازند و از هرگونه
تعصب و پیروی کورکورانهای که متأسفانه
امت اسلام مدتی مدید با آنها دست به گریبان بوده است، به دور باشند. به همین منظور هنگامی که تصمیم گرفتم تا بر این آرمان جامه عمل پوشانم، به فکرم خطور کرد که بنا به روش اساتید فن در بیان نام مشایخ و اسناد روایات، به ذکر کتابهای موثق و مورد
اعتماد حدیث نزد
شیعه اثنا عشری به اختصار پردازم تا بدین وسیله ذکر جمیلی از آنان رفته باشد.
در این بخش به برخی از هستههای اصلی حدیث، اشاره میشود:
صحیفه
امام علی (علیهالسلام) از صدر
اسلام تاکنون در میان اهل تسنن و اهل
تشیع از آنچنان شهرتی برخوردار بوده است که بخاری در کتاب «الجامع الصحیح ( به مجلد اول این
کتاب، باب کتابة العلم که به سال ۱۳۱۴ ه. ق در قاهره به چاپ رسیده است، رجوع کنید.) » به نقل حدیث از آن پرداخته است و دیگر محدثان نیز احادیث بسیاری از آن را در تألیفات خود آوردهاند.
ما این
صحیفه را از نقطه نظر شیعی سرآغازی بر تدوین حدیث در
اسلام میدانیم. جلالالدین سیوطی در گذشته به سال ۹۱۱ ه. ق گفته است:
«
صحابه و
تابعین در نوشتن حدیث با هم اختلاف نظر داشتهاند، گروهی این عمل را ناپسند دانسته و گروهی جایز شمردهاند، که از گروه دوم کسانی چون
علی و فرزندش (علیهما
السلام) بر این مهم جامه عمل پوشانیدهاند.
».
پس از صحیفه
علی (علیهالسلام) کتابهای و رسالاتی از
امامان شیعه صورت تألیف پذیرفتهاند که از آن جمله است:
۱. «
الصحیفة السجادیة» و «
رسالة الحقوق» به ملاء
امام سجاد،
علی بن الحسین(علیه
السلام).
۲. «
تفسیر القرآن» از
امام محمدباقر (علیهالسلام) «
رسالة الی الشیعة» و «
التوحید» از
امام جعفرصادق (علیهالسلام) و نیز خطبهها و نامهها و سخنان حکیمانه آن بزرگواران.
همچنین بزرگان شیعه در این امر مهم شرکت داشته و دست به تألیف کتابهایی زدهاند که عبارت است از:
۱. کتاب «
السنن و الاحکام و القضایا» تألیف ابورافع قبطی مصری در گذشته به سال ۳۰ ه. ق که از یاران
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بود.
۲. کتاب «
منسک فی الحج» تألیف
جابر بن عبدالله انصاری درگذشته به سال ۷۸ ه. ق.
۳. کتاب «السقیفة» تألیف
سلیم بن قیس هلالی عامری و نیز کتابها و رسالات دیگر.
سیر نگارش حدیثی شیعه بدین شرح است:
در
قرن دوم هجری که فشار سیاسی حاکم بر شیعیان به هنگام انتقال
حکومت از امویان به عباسیان به کلی از بین رفته بود، بسیاری از راویان به جمع و تدوین احادیثی که خود آنها را از
امامان شیعه درود بر آنان به ویژه از
امام صادق (علیهالسلام) روایت کرده بودند، پرداختند.
در این دوره چهارصد رساله که به «اصول چهارصدگانه» معروف بود، تدوین یافت که این امر خود، سرآغازی در گسترش تدوین حدیث نزد شیعه به شمار میرفت.
پس از این اصول چهارصدگانه، کتابهایی مرسوم به «
جوامع الحدیث» تألیف گردید که مؤلفان آنها اصول فوق الذکر را مبنای کار خود قرار دادند و به
تهذیب و تنقیح آنها پرداختند و سپس مجموعههایی از
احادیث ترتیب دادند که معروفترین آنها، عبارت است از:
۱. کتاب «الجامع» تألیف
ابونصر بزنطی.
۲. کتاب «الجامع» تألیف
ابوطاهر وراق حضرمی،
محمد بن ابیتسنیم.
۳. کتاب «الجامع» تألیف محمد بن احمد بن یحیی اشعری.
۴. کتاب «الجامع» تألیف ابوجعفر محمد بن حسن بن احمد بن ولید در گذشته به سال ۳۴۳ ه. ق.
تألیف چنین مجموعههای حدیث تا اواخر قرن چهارم هجری نزد شیعیان معمول بوده است.
پس از تألیف چند مجموعه مذکور، مجموعههای دیگری از احادیث نیز صورت
تدوین پذیرفت که حکم دایرة المعارف را دارند و متضمن معارف شیعی در باب روایات منقول از امامان درود بر آنان هستند و همگی از کتابهای چهارگانه و دیگر کتب مربوط به
علم حدیث اقتباس و گردآوری شدهاند.
به همین منظور گروهی از بزرگان
شیعه، هر یک با اسلوب و روش خاص خود، در این زمینه دست به کار تدوین و تألیف شدند و مجموعههایی از احادیث ترتیب دادند که مشهورترین آنها، عبارتاند از:
۱. کتاب «
تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل احکام الشریعة» تألیف شیخ محمد بن حسن، معروف به «
حر عاملی» که به
سال ۱۱۰۴ هجری قمری درگذشته است (کتاب «
وسائل الشیعة» در سه مجلد بزرگ چندین بار با چاپ سنگی انتشار یافت و نیز در فاصله سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۹ ه. ق در بیست مجلد در
تهران به زیور طبع آراسته شد و چاپ دیگری از آن در سال ۱۳۹۱ ه. ق در بیروت صورت پذیرفت. شیخ
میرزا محمدحسین نوری در گذشته به سال ۱۳۲۰ ه. ق بسیاری از احادیث این
کتاب را تصحیح و
اصلاح کرد و مستدرکی در سه مجلد بزرگ به نام «
مستدرک الوسائل» ترتیب داد که پس از وی به سال ۱۳۲۱ ه. ق در تهران به چاپ رسید و همین کتاب «مستدرک الوسائل» به همراه کتاب «وسائل الشیعة» با نام «وسائل الشیعة و مستدرکاتها» به ترتیبی نیکو در
قاهره چاپ شد که پنج جلد آن در سال ۱۳۷۷ ه. ق ۱۹۵۸ م به اهتمام آقای سید مرتضی رضوی، سرپرست مؤسسه انتشاراتی «النجاح» در قاهره چاپ و منتشر گشت).
۲. کتاب «
الوافی» تألیف شیخ محمد محسن، معروف به
فیض کاشانی درگذشته به سال ۱۰۹۱ ه. ق (کتاب «الوافی» در سه مجلد بزرگ چندین بار با چاپ سنگی در
تهران به زیور طبع آراسته شد و بعداً کتابخانه
اسلامیه در تهران نیز به چاپ افست آن همت گمارد.) که پس از وی کتاب «النوادر» به عنوان مستدرکی بر آن تألیف شد.
۳. کتاب «
بحارالانوار» تألیف شیخ
الاسلام محمدباقر مجلسی که به سال ۱۱۱۱ ه. ق در گذشته است (کتاب «بحارالانوار» یکبار در بیست و پنج مجلد با چاپ سنگی منتشر شده و بار دیگر نیز در فاصله سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۳ ه. ق در ۱۱۰ جلد با چاپ حروفی در تهران انتشار یافته است.) .
مجموعههای دیگری از این قبیل نیز وجود دارند که تاکنون به صورت خطی باقی مانده و هنوز به چاپ نرسیدهاند که از آن جمله میتوان کتابهای زیر را نام برد:
۱. کتاب «
عوالم العلوم» تألیف شیخ
عبدالله بن نورالدین بحرانی که در بیست و پنج مجلد چاپ شده است.
۲. کتاب «
جامع الاحکام» تألیف
سید عبدالله شبر که در بیست و پنج مجلد به چاپ رسیده است.
۳. کتاب «
جوامع الکلم» تألیف
سید محمد بن شرفالدین جزایری.
دانشمندان شیعه از آغاز تا امروز برای گشایش باب
اجتهاد در
مذهب شیعه اثنا عشری همواره به بحث و تحقیق پیرامون
حدیث از نظر نقلی و عقلی پرداخته و به ذکر
اسناد و ادله اهتمام ورزیدهاند.
به همین سبب میان مجتهدان در صدور فتاوی از جهت مفاد و معنی روایات یا صحت اسناد آنها به
راویان حدیث اختلاف نظر وجود دارد.
اینک ما نظر به برخورداری کتابهای چهارگانه از حسن تدوین و شهرت بسزا، اجمالاً به معرفی آنها میپردازیم.
سه تن از دانشمندان شیعه کتابهایی در
علم حدیث تألیف کردند که به «
کتابهای چهارگانه» معروف شد. آنان در این تألیفات، اصول چهارصدگانه و مجموعههای حدیث را اساس کار خویش قرار داده به تنظیم و تدوین احادیث به وجهی پسندیده همت گماردند که همین کتابهای چهارگانه از آن روزگار تا به امروز مورد توجه خاص بوده و در
حوزههای علمیه شیعه تدریس میشده است. پس از مؤلفان کتابهای چهارگانه دانشمندانی آمدند و به شرح و تعلیق آن کتابها پرداختند که ما در اینجا بدانها اشاره خواهیم کرد:
کتاب «
الکافی» تألیف شیخ
محمد بن یعقوب کلینی بغدادی درگذشته به سال ۳۲۸ ه. ق است.
در کتاب «
تاج العروس» (اثر
مرتضی زبیدی) زیر واژه «کلان» چنین نوشته شده است:
«ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی از فقیهان و عالمان بزرگ شیعه در عهد
خلافت المقتدر بالله عباسی بوده و به جهت ورودش به ناحیه «
درب السلسلة» در بغداد، سلسلی
لقب یافته است». او به
سال ۳۲۷ ه. ق در ناحیه «درب السلسلة
» و نیز در «صور (به کتاب «تاریخ الکامل» تألیف
ابن اثیر، ذیل حوادث سال ۲۲۸ ه. ق رجوع کنید.)»
روایت حدیث میکرد.
شیخ طوسی گفته است:
شیخ کلینی قابل اعتمادترین و استوارترین دانشمند در
علم حدیث بود که کتاب «الکافی» را در طول بیست سال تصنیف کرد و به سال ۳۲۸ ه. ق درگذشت.
نجاشی گفته است:
شیخ کلینی به سال ۳۲۹ ه. ق سال پراکندگی ستارگان (سالی را گویند که ظاهراً حوادث جوی و ریزش شهابهای ثاقب در آن بسیار رخ میداده است. (مترجم)) وفات یافت و
ابوقیراط، محمد بن جعفر حسینی بر جنازه وی
نماز گزارد و در آرامگاهی که در «باب الکوفة» است، به
خاک سپرده شد. ابن عبدون گفته است:
من
قبر او را در جاده طایی دیدهام که تخته سنگی بر روی آن نهاده شده و بر آن تخته سنگ نام وی و پدرش نوشته شده است.
ابوعلی در کتاب «
منتهی المقال» گفته است:
آرامگاه شیخ کلینی در تکیه مشهور مولوی در ناحیه شرقی
بغداد واقع شده که زیارتگاه خاص و عام است و بر نمای بیرونی آن پنجرهای کار گذاشته شده که در سمت چپ عابری که به قصد ورود به شهر از روی پل (مراد از پل، به احتمال قوی «جسر عتیق» است که امروزه آن را «جسر مأمون» مینامند، چه نجاشی در کتاب «الرجال»، ص۲۶۷ وضعیت جغرافیایی مقبره شیخ کلینی را به نقل از ابن عبدون چنین توصیف میکند: ... و اکنون آرامگاه وی در جانب شرقی
دجله در مدخل جسر عتیق «جسر مأمون کنونی» واقع شده که در سمت چپ عابری که از سمت مشرق به سوی
کرخ میرود، نیز قرار گرفته است. (مترجم)) میگذرد، قرار گرفته است.
تألیفات شیخ کلینی، عبارتاند از:
۱. کتاب «
رسائل الائمة (
علیهم
السلام)» که
سید بن طاووس مطالبی از آن را در کتاب «
کشف المحجة» آورده است.
۲. کتاب «
الرد علی القرامطة».
۳. کتاب «
ما قیل فی الائمة من الشعر».
۴. کتاب «الرجال».
۵. کتاب «
تعبیر الرؤیا».
۶. کتاب «الکافی».
علامه شیخ
آقا بزرگ تهرانی در کتاب «
الذریعة»، به توصیف کتاب «
الکافی» پرداخته و چنین گفته است:
این کتاب یکی از مهمترین کتابهای چهارگانه است که مبتنی بر اصول قابل
اعتماد است و کتابی همانند آن در نقل و روایت احادیث از
پیامبر اکرم و
امامان (علیهمالسلام) به رشته تحریر درنیامده است.
این کتاب مشتمل بر سی و چهار رساله و سیصد و بیست و شش باب است که شیخ کلینی آن را در دوران
غیبت صغرای امام زمان (علیهالسلام) در طول مدت بیست سال تألیف کرده است.
کتاب مذکور دارای سه بخش است:
۱.
اصول کافی؛
۲. فروع کافی؛
۳.
روضه کافی؛
بر این کتاب شروح و حواشی و تعلیقات بسیاری نیز نوشته شده است.
شیخ یوسف بحرانی در کتاب «لؤلؤة البحرین»، مجموع احادیث کتاب «الکافی» را به ترتیب زیر چنین ذکر کرده است:
۵۰۷۷
حدیث صحیح؛
۱۴۴
حدیث حسن؛
۱۱۱۸
حدیث موثق؛
۳۰۲
حدیث قوی؛
۹۴۸۰
حدیث ضعیف.
بنابراین کتاب «الکافی» مجموعاً ۱۶۱۲۱ حدیث دارد و نسخههای خطی آن نیز بسیار است. کهنترین نسخهای که من از این کتاب دیدهام، نسخه موجود در کتابخانه
مدرسه علمیه نواب در شهر مقدس
مشهد است که به خط
علی بن ابیالمیامین (ظ)
علی بن احمد بن
علی بوده و به سال ۶۷۵ ه. ق در شهر واسط نگارش یافته است و اکنون نیز در میان میکرو فیلمهای کتابخانه مرکزی
دانشگاه تهران به شماره ۵۱۵۶ یافت میشود (به فهرست میکروفیلمهای کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، تألیف محمدتقی دانشپژوه، ص۳۸۴ که به سال ۱۳۴۸ ه. ش در تهران چاپ شده است، رجوع کنید).
کتاب «الکافی» چندین بار در ایران و
هند به چاپ رسیده است؛ از جمله:
أ در لکهنو به سال ۱۳۰۲ ه. ق.
ب. در
ایران به سال ۱۲۷۸، ۱۲۸۱، ۱۳۱۱، ۱۳۱۵، و ۱۳۷۴ ه. ق.
ج. اخیرا نیز به سال ۱۳۸۱ ه. ق در هشت مجلد به سرمایه کتابخانه
اسلامیه به زیور طبع آراسته شده است. همچنین دکتر حسین
علی محفوظ شرح حال مفصلی از شیخ کلینی نوشته است که در آغاز کتاب «الکافی» چاپ شده و نیز به صورت جداگانه تحت عنوان «سیرة الکلینی» انتشار یافته است.
کتاب «
من لا یحضره الفقیه» تألیف شیخ محمد بن
علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی در گذشته به سال ۳۸۱ ه. ق است.
علامه حلی درباره وی چنین گفته است: «شیخ و
فقیه ما و زعیم
مذهب شیعه در
خراسان که مردی کهنسال بود و همه مشایخ شیعه از او پیروی میکردند، به سال ۳۵۵ ه. ق وارد بغداد شد. او از فقیهان
عالیقدر، حافظان حدیث، عالمان
علم رجال و راویان اخبار به شمار میرفت که در حفظ حدیث و
کثرت دانش میان اهالی
قم بینظیر بود. وی در حدود سیصد تألیف داشته و به سال ۳۸۱ ه. ق در شهر
ری در گذشته است.
علامه
سید بحرالعلوم درباره او نیز گفته است:
«محمد بن
علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی یکی از شخصیتهای بزرگ شیعه و رکنی از ارکان
شریعت اسلام و سرآمد محدثان بود که در
روایت حدیث از امامان راستین (
علیهم
السلام) صداقت داشت. او از
برکت دعای امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) دیده به
جهان گشود و بدان جهت به درجاتی
عالی از فضل و
کرامت نائل آمد و
امام در توقیعی که از ناحیه مقدسش صادر شده بود، وی را چنین توصیف کرده است:
«صدوق، فقیهی بزرگوار است که
خداوند مردم را به وسیله او بهرهمند میگرداند».
پارهای از تألیفات
شیخ صدوق، عبارتاند از:
۱. کتاب «
علل الشرایع».
۲. کتاب «
عیون اخبار الرضا» و کتاب «
الامالی».
۴. کتاب «
الخصال».
۵. کتاب «
ثواب الاعمال».
۶. کتاب «
من لا یحضره الفقیه».
علامه سید بحرالعلوم به توصیف کتاب «من لا یحضره الفقیه» پرداخته و چنین گفته است:
«این کتاب یکی از کتابهایی است که در شهرت و اعتبار به روشنایی روز میماند.
محدث نوری نیز درباره کتاب مذکور گفته است:
«بسیاری از
علما، احادیث موجود در کتاب «من لا یحضره الفقیه» را از چند نظر بر احادیث مذکور در سه کتاب دیگر از کتابهای چهارگانه ترجیح دادهاند، چه آنان
اعتقاد داشتند که
شیخ صدوق احادیث بسیاری را حفظ بوده و آنها را نیک ضبط کرده و در روایت تأمل روا داشته است و نیز کتاب خود را پس از کتاب «الکافی» تألیف نموده و صحت احادیثی را که در کتاب آورده، تضمین کرده است، و نهتنها مانند دیگر مؤلفان قصد گردآوری همه
احادیث روایت شده را نداشته، بلکه به ثبت احادیث پرداخته است که بدانها
فتوا داده و بر صحت آنها
حکم کرده است و با اعتقادی راسخ آنها را
حجت میان خود و
خدا میدانسته است».
وی نام کتاب «من لا یحضره الفقیه» را از کتاب «
منلا یحضره الطبیب» تألیف
محمد بن زکریای رازی اقتباس کرده است.
شیخ صدوق این کتاب را در چهار مجلد تألیف نمود و
محدث بحرانی احادیث مذکور در چهار مجلد را شماره کرده و مجموع آنها را ۵۹۶۳ حدیث در ۴۴۶ باب به ترتیب زیر ذکر نموده است:
۳۹۱۳
حدیث مسند؛
۲۰۵۰
حدیث مرسل.
نسخههای خطی این کتاب فراوان است که یکی از آنها نسخه مورخ سال ۶۸۱ ه. ق در کتابخانه منچستر است، همچنان که در صفحه ۲۹۸ فهرست کتابهای خطی آن کتابخانه به
سال ۱۹۳۴ م چاپ شده، آمده است.
البته من هنوز بدان نسخه خطی دست نیافتهام.
همچنین کتاب فوقالذکر چندین بار به چاپ رسیده است؛ از جمله:
أ. در لکهنوی هند به سال ۱۳۰۰ ه. ق.
ب. در
تبریز به سال ۱۳۲۲ ه. ق.
ج. در تهران به سال ۱۳۷۲ ه. ق.
د. در
نجف اشرف به سال ۱۳۷۷ ه. ق.
سید حسن خراسان شرح حال مبسوطی از شیخ صدوق نگاشته که به عنوان مقدمه جلد اول کتاب «من لا یحضره الفقیه» در سال ۱۳۷۷ ه. ق به زیور
طبع آراسته شده است.
کتاب «
تهذیب الاحکام» تألیف
شیخ الطائفة ابوجعفر محمد بن حسن طوسی درگذشته به سال ۴۶۰ ه. ق است.
علامه حلی درباره وی گفته است: «شیخ الطائفه و زعیم و پیشوای شیعه دانشمندی
عالیقدر و بلند مرتبت و مورد اعتماد و راستگو بوده که در علم اخبار،
رجال،
فقه،
اصول،
کلام، ادب و جمیع فضائل انسانی سر آمد روزگار خویش به شمار میرفته است. وی در همه فنون
اسلامی دست به تألیف زده و به
تهذیب عقاید و اصول و فروع پرداخته و از جهت علمی و عملی جامع کمالات نفسانی بوده است».
شیخ الطائفه در
ماه رمضان سال ۳۸۵ ه. ق به
دنیا آمد و به سال ۴۰۸ ه. ق به بغداد رفت و خلیفه عباسی عبدالله بن قادر، ملقب به «القائم بامر الله» کرسی
علم کلام را در
اختیار وی نهاد. سپس شیخ در سال ۴۴۸ ه. ق به
نجف اشرف هجرت کرد و فعالیت علمی را در آنجا از نو زنده کرد و رونق بخشید و از آن پس نجف به صورت
حوزه علمیه بزرگ شیعه در آمد که تا به امروز همچنان پابرجاست.
شیخ طوسی (رحمةاللهعلیه) همچنان در نجف بود تا در
شب ۲۲
محرم سال ۴۶۰ ه. ق
چشم از
جهان فرو بست و در آن ایام تعداد شاگردان شیعی وی به سیصد تن میرسید و تعداد شاگردان سنی مذهبش نیز بسیار بود.
شیخ طوسی بیش از پنجاه کتاب تألیف کرده است که پارهای از آنها، عبارتاند از:
۱. کتاب «
مسائل الخلاف».
۲. کتاب «
التبیان فی تفسیر القرآن».
۳. کتاب «
المبسوط فی الفقه».
۴. کتاب «
الرجال» یا «الابواب».
۵. کتاب «
الفهرست».
۶. کتاب «
التهذیب».
علامه شیخ
آقا بزرگ تهرانی در کتاب «الذریعة»، به توصیف کتاب «التهذیب» پرداخته و گفته است:
«این کتاب یکی از کتابهای چهارگانه و مجموعههای کهن است که از زمان تألیف آن تا به امروز ماخذ و مرجع دانشمندان شیعین بوده است. شیخ الطائفه این کتاب را از اصول صحیح و قابل اعتماد نزد علمای پیشین و نیز از کتابهایی اتخاذ کرده و به رشته تحریر در آورده است که خود آنها را از هنگام ورود به بغداد در سال ۴۰۸ ه. ق تا زمان هجرت به نجف در سال ۴۴۸ ه. ق در اختیار داشته است».
این کتاب شرحی است بر رساله «
المقنعة» تألیف استادش شیخ محمد بن محمد بن نعمان، معروف به
شیخ مفید در گذشته به سال ۴۱۳ ه. ق که در زمینه فقه نگاشته شده است (جمله «رحم المفید» طبق حساب جمل با عدد ۴۱۳ یعنی سال وفات شیخ برابر است).
محدث بحرانی گفته است:
«ابواب کتاب «التهذیب» را شمردهام، ۹۳ باب بوده و ۱۲۵۹۰ حدیث داشته است».
نسخههای خطی این کتاب فراوان است و شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب «الذریعة» گفته است:
«جزء اول کتاب در تبریز و به خط مؤلف آن شیخ الطائفه یافت میشود و این نسخه که خطی
شیخ بهائی نیز بر روی آن به چشم میخورد، در کتابخانه سید میرزا محمدحسین بن
علی اصغر شیخ
الاسلام طباطبایی در گذشته به سال ۱۲۹۲ ه. ق وجود دارد و اکنون در
اختیار نوادگان وی میباشد». شیخ عزالدین بن عبدالصمد عاملی نسخهای از آن را در سال ۹۴۹ ه. ق به خط خویش نوشته و در پایان آن چنین نگاشته است:
«من نسخه دستنویس خود را با نسخه اصلی کتاب که به خط مؤلف کتاب، شیخ طوسی است، مقابله و تصحیح نمودهام».
این کتاب تاکنون چندین بار به چاپ رسیده است که یکبار در سال ۱۳۱۸ ه. ق و بار دیگر در سال ۱۳۷۸ ه. ق در ده مجلد در
نجف اشرف به زیور طبع آراسته شده است. علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی شرح احوال و آثار
شیخ طوسی را مفصلاً به عنوان مقدمهای بر تفسیر «
التبیان» شیخ طوسی به رشته تحریر در آورده که به سال ۱۳۸۱ ه. ق در نجف اشرف به چاپ رسیده است و همین مقدمه نیز با عنوان «حیاة الشیخ الطوسی» به طور مستقل چاپ شده است.
کتاب «
الاستبصار» نیز تألیف شیخ طوسی است که شرح حال وی به طور خلاصه در صفحات قبل بیان شد.
علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی به توصیف این کتاب پرداخته و چنین گفته است:
«این کتاب یکی از کتابهای چهارگانه و مجموعههای حدیث است که نزد فقیهان شیعی دوازده امامی مدار
استنباط احکام شرعی بودهاند و مشتمل بر چندین کتاب تهذیب است که تنها موارد
اختلاف اخبار در آن ذکر گردیده و روش جمع و ائتلاف میان اخبار مخالف و موافق بیان شده است».
شیخ طوسی گفته است:
«بدانید: (خدایتان تایید کند) که من این کتاب را به سه بخش تقسیم کردهام: بخش اول و دوم مسائل مربوط به عبادات را شامل میشود و بخش سوم در زمینه معاملات و دیگر ابواب فقهی است». شیخالطائفه (رحمةاللهعلیه) احادیث این کتاب را به ترتیب زیر دستهبندی کرده است :
۱. بخش اول: شامل ۳۰۰ باب و ۱۸۹۹ حدیث.
۲. بخش دوم: شامل ۲۱۷ باب و ۱۱۷۷ حدیث.
۳. بخش سوم: شامل ۳۹۸ باب و ۲۴۵۵ حدیث.
بنابراین کتاب «الاستبصار» مجموعا ۹۱۵ باب و ۵۵۳۱ حدیث را در بر میگیرد.
نسخه خطی این کتاب فراوان است که یکی از آنها نسخهای است به خط شیخ جعفر بن
علی بن جعفر مشهدی که در روز هشتم ماه
ذیقعده سال ۵۷۳ ه. ق کتابت آن را به پایان برده است.
وی این نسخه را از روی نسخه دست نویس مؤلف، شیخ طوسی درگذشته به سال ۴۶۰ ه. ق نوشته است که اکنون در کتابخانه
شیخ علی کاشف الغطاء در نجف اشرف وجود دارد.
این کتاب چندین بار به چاپ رسیده است؛ از جمله:
أ. در لکهنوی
هند به سال ۱۳۰۷ ه. ق (در دو مجلد بزرگ و حجیم)
ب. در
نجف اشرف به سال ۱۳۷۵ ه. ق در چهار مجلد.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مأخذ حدیث شیعه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۰۸.