• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فرهنگ گفتاری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



فرهنگ گفتاری یکی از فرهنگ‎هایی هست که در قرآن و روایات به آن توجه خاصی شده است، در این مقاله به اهمیت این فرهنگ، از منظر وحی، پرداخته می‌شود.

فهرست مندرجات

۱ - جایگاه گفتار
       ۱.۱ - خصوصیات ارتباط گفتاری مؤثر
              ۱.۱.۱ - مسئولانه سخن گفتن
              ۱.۱.۲ - تناسب با زبان مخاطب
              ۱.۱.۳ - رسایی و شیوایی
              ۱.۱.۴ - بیان آسان
              ۱.۱.۵ - مهربانی در سخن
              ۱.۱.۶ - گفتار ثابت و استوار
       ۱.۲ - طرق ارتباط گفتاری با مخاطبان
              ۱.۲.۱ - ارتباط گفتاری با عموم مردم
              ۱.۲.۲ - ارتباط گفتاری با والدین
              ۱.۲.۳ - ارتباط گفتاری با مستمندان
              ۱.۲.۴ - ارتباط گفتاری با منافقان
              ۱.۲.۵ - ارتباط گفتاری با مخاطبان سرسخت
              ۱.۲.۶ - ارتباط گفتاری با غیر مسلمانان و مخالفان
              ۱.۲.۷ - ارتباط گفتاری با نامحرم
۲ - آسیب‏شناسی گفتار
۳ - آفات گفتار
       ۳.۱ - از روی پندار و گمان سخن گفتن
       ۳.۲ - نادانسته سخن گفتن
       ۳.۳ - مراء
       ۳.۴ - نجوا
       ۳.۵ - گفتار بی‏ عمل
       ۳.۶ - سخنان شیطانی و فرعونی
       ۳.۷ - انواع سخن باطل
۴ - عوامل مؤثر در نطق گویندگان
       ۴.۱ - برخورداری سخن از محتوایی ارزشمند
              ۴.۱.۱ - معنای سدید
              ۴.۱.۲ - منظور از قول ثقیل
       ۴.۲ - شخصیت
       ۴.۳ - موضوع
       ۴.۴ - هنرمندی ناطق
       ۴.۵ - عوامل دیگر
۵ - پانویس
۶ - منبع



نیروی تفکّر و تکلّم، دو فیض بزرگ خداوند تبارک و تعالی به آدمی است، چنان که پس از آفرینشِ انسان از نعمت بیان سخن گفته است:
«الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْ انَ خَلَقَ الاِْنْسَانَ عَلَّمَهُ الْبَیَانَ».
این دو ویژگی انسان را از حد حیوانی تا جانشینی خدا بالا برده است.
امیر مؤمنان علیه ‏السلام در این زمینه چنین می‏فرماید: «ما الانسان لو لا اللسان الاّ صورة ممثّلة او بهیمة مهملة»
[۲] محمّد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ج۱۱، ص۵۳۰۸.
؛ اگر زبان نباشد انسان چیزی جز یک نقش مجسّم یا حیوان رها شده نیست.
در روایات دیگر از گفتار به عنوان میزان، ترازوی انسان، پاره‏ ای از وجود انسان، مؤثرترین چیز برای جلب دلها
[۳] محمّد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ج۱۱، ص۵۳۰۸.
، میزان عقل، ترجمان دل و بیانگر شخصیت
[۴] محمّد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ج۱۱، ص۵۰۳۹.
تعبیر شده است.

۱.۱ - خصوصیات ارتباط گفتاری مؤثر



۱.۱.۱ - مسئولانه سخن گفتن


«مَا یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ اِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتیدٌ»؛ انسان هیچ سخنی را بر زبان نمی‏آورد مگر اینکه همان دم فرشته ‌ای مراقب و آماده برای انجام مأموریت(و ضبط آن) است.
رسول خدا صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏آله فرمود: «اِن مقعد ملکیکَ علی ثنیتک، لسانُک قلمهما، و ریقک مدادهما و انت تجری فیما لا یعنیک و لا تستحیی من اللّه‏ و لا منهما».
[۶] ملا فتح اللّه‏ کاشانی، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، چاپ دوم: تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۴۴ش، ج۹، ص۱۱.

جای نشستن دو فرشته تو در دندانهای پیشین توست و زبان تو قلم آنها و آب دهانت جوهر قلم آنها و تو بی‏ ملاحظه آنچه را به کار تو نیاید می‏گویی و از خدا و آن فرشتگان شرم نمی‏کنی.
و در سوره مریم چنین می‏فرماید: «یَومَ تَشْهَدُ عَلَیهِمْ اَلْسِنَتُهُمْ»؛ در آن روز زبانها و... علیه آنها گواهی می‏دهند.

۱.۱.۲ - تناسب با زبان مخاطب


«وَ مَآ اَرْسَلْنَا مِنْ رَّسُولٍ اِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ»؛ ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا(حقایق را) برای آنها آشکار سازد.

۱.۱.۳ - رسایی و شیوایی


موسی از خداوند درخواست کرد که برادرش هارون را همراه او بفرستد؛ زیرا هارون در سخن گفتن فصیح‌تر بود.
«هُوَ اَفْصَحُ مِنّی لِسَانًا»؛ برادرم هارون زبانش از من فصیح‏تر است.

۱.۱.۴ - بیان آسان


بی‏ تردید یکی از علل پیشرفت دین مبین اسلام بیان ساده و روان آیات با کلام فصیح نبی اکرم صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله است، چنان که می‏فرماید: «فَاِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقینَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا»؛ ما فقط آن (قرآن) را بر زبان تو آسان ساختیم، تا پرهیزکاران را به وسیله آن بشارت دهی و دشمنان سرسخت را با آن انذار کنی.
امیر مؤمنان فرمود: «احسن الکلام مازانه حسن النظام و فهمه الخاص و العام»
[۱۱] عبدالواحد آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محمّد علی انصاری، قم، دارالکتاب، ج۱، ص۲۰۷.
؛ زیباترین سخن، کلامی است که دارای نظم و زیبایی بوده، عموم مردم آن را بفهمند.

۱.۱.۵ - مهربانی در سخن


«فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ»؛ گویی می‏خواهی خود را هلاک کنی اگر به این گفتار ایمان نیاورند.
رسول خدا صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏آله با تمام وجود مردم را به اسلام دعوت می‏کرد و جدّی‏ترین حالات آن حضرت سخنرانی ایشان بود.

۱.۱.۶ - گفتار ثابت و استوار


«یُثَبِّتُ اللّهُ الَّذینَ امَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ»؛ خداوند کسانی را که ایمان آورده ‏اند به گفتار ثابت، استوار می‏سازد.
در مورد سخن ثابت گفته شده است: سخنی که به حجت قاطع محکم و نزد گوینده ثابت شده و در دلش متمکّن گشته باشد.
در فتنه‌ ها و فراز و نشیبها در دنیا و آخرت و رسیدن به بهشت دچار سستی و انحراف نمی‏شود
[۱۴] فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان لعلوم القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۹، ج۳، ص۳۱۴.

و به طور خلاصه، از ضد و نقیض و تلوّن و انحراف در امان است.

۱.۲ - طرق ارتباط گفتاری با مخاطبان



۱.۲.۱ - ارتباط گفتاری با عموم مردم


«قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنا».
واژه «حسنا» به صورت مطلق آمده است.
و ظاهرا شامل گفتار، رفتار، حالت صورت و چشمها و ظاهر و باطن کلام می‏شود.
امام باقر علیه ‏السلام در این باره فرمود: بگویید به مردم بهترین چیزی را که دوست دارید به شما گفته شود.
[۱۷] طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۲۳۹.

این آیه امر به معروف و نهی از منکر را نیز دربر می‏گیرد و شامل سخن گفتن با همه مردم، چه مؤمن و چه کافر نیز می‏شود.
[۱۸] طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۲۳۹.

در این زمینه می‏توان به آیات زیر استناد کرد:
«قُلْ لِعِبَادی یَقُولُوا الَّتی هِیَ اَحْسَنُ...»؛ به بندگانم بگو سخنی بگویند که بهترین باشد، چرا که شیطان(به وسیله سخنان ناموزون) میان آنها فتنه و فساد می‏کند.
«وَلاَ تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ»؛ و آنهایی را که جز خدا می‏خوانند دشنام مدهید.
«ادْعُ اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ»؛ با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما.

۱.۲.۲ - ارتباط گفتاری با والدین


«فَلاَ تَقُلْ لَهُمَآ اُفٍّ وَ لاَ تَنْهَرْهُمَا وَ قُلْ لَهُمَا قَوْلاً کَریمًا»؛ کمترین اهانتی به آنها (پدر و مادرت) روا مدار و بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو.
این آیه شریفه شیوه سخن گفتن را با پدر و مادر به ویژه در هنگام سالمندی بیان می‏دارد. مفسّران در تفسیر «قَولاً کَریما» مطالب گوناگونی بیان داشته‏ اند؛ از جمله:
۱) با لطف و مهربانی و نرمی، از روی ادب و حرمت و سنجیده و بزرگوارانه با آنان سخن بگویید.
۲) با آنان کج خلقی و درشتخویی نکنید.
۳) سخن لغو و زشت و رکیک به کار نبرید.
۴) پدر و مادر را به نام صدا نکنید، بلکه با احترام با عبارت یا ابتاه (پدرم)، یا امّاه (مادرم) آنها را مورد خطاب قرار دهید.
[۲۳] کاشانی، منهج الصادقین، ج۵، ص۲۷۳.

۵) از تندی و پرخاش و حتّی زدن آنها، کریمانه درگذرید و با کلام «غفر اللّه‏ لکما» برای آنان مغفرت طلب کنید.
[۲۴] محمّد جواد نجفی، تفسیر آسان، ج۱۰، ص۲۰.

۶) با تواضع و فروتنی سخن بگویید، همچون برده‏ ای در مقابل مولا.
[۲۵] منهج الصادقین، ذیل آیه یاد شده.
[۲۶] مجمع البیان، ذیل آیه یاد شده.
[۲۷] تفسیر عاملی، ذیل آیه یاد شده.

۷) سخنی که موجب دلگیری آنها شود بر زبان جاری نکنید.
[۲۸] تفسیر عاملی، ج۵، ص۴۲۰.

شایان یادآوری است عبارت «قَولاً کَریما»تنها درباره والدین بیان شده و در جای دیگر از قرآن کریم چنین عبارتی نیامده است.

۱.۲.۳ - ارتباط گفتاری با مستمندان


«وَ اِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَآءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّکَ تَرْجُوهَا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلاً مَیْسُورًا»؛ هرگاه از آنان (مستمندان) روی برتابی و انتظار رحمت پروردگارت را داشته باشی(تا گشایشی در کارت پدید آید و به آنها کمک کنی) با گفتار نرم و آمیخته با لطف با آنها سخن بگو!
از آنجا که گاهی مسکینی به انسان رو می‏آورد و امکاناتی برای پاسخگویی به نیاز او در اختیار نیست، آیه یاد شده طرز برخورد صحیح با نیازمندان را بیان می‏کند و می‏گوید: اگر از نیازمندان به خاطر نداشتن امکانات و انتظار رحمت خدا که به امید آن هستی روی برگردانی، نباید این روی‏گردانی توأم با تحقیر و خشونت و بی‏ احترامی باشد، بلکه باید با گفتاری نرم و سنجیده و توأم با محبت بوده و حتّی اگر می‏توانی وعده آینده را به آنها بدهی و مأیوسشان نسازی.
میسور از ماده یسر، به معنای راحت و آسان است و در اینجا مفهوم وسیعی دارد که هرگونه سخن نیک و برخورد همراه با احترام و محبّت را شامل می‏شود.
پس از نزول این آیه، رسول خدا صلی‏ الله‏ علیه ‏و‏آله هنگامی که چیزی برای بخشش به سائل نداشت به او می‏فرمود: «رزقنا اللّه‏ و ایّاکم من فضله»؛ خداوند ما و شما را از فضلش روزی فرماید.
و در آیه دیگری آمده است: «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ یَتْبَعُهَآ اَذیً»؛ گفتار پسندیده(در برابر نیازمندان) و عفو(و گذشت از خشونتهای آنها) از بخششی که آزاری در پی آن باشد بهتر است.
رسول خدا صلی‏ الله‏ علیه ‏و‏آله در این زمینه می‏فرماید: «الکلمة الطّیّبة صدقة»
[۳۲] کاشانی، منهج الصادقین، ج۵، ص۲۷۷.
؛ سخن پاکیزه، خود صدقه است.
و باز می‏فرماید: «اِن لم تسعوا الناس باموالکم فسعوهم باخلاقکم»؛ «اگر شما به قدری وسعت مالی ندارید که مردم را بهره‏مند نمایید، آنان را با اخلاق خوش و خوش گفتاری بهره‏مند و خوشحال سازید».
[۳۳] نجفی، تفسیر آسان، ج۱۰، ص۲۷.


۱.۲.۴ - ارتباط گفتاری با منافقان


«فَاَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فیآ اَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلیغًا»؛ از(مجازات) آنها صرف نظر کن! و آنها را با بیانی رسا اندرز ده و نتایج اعمالشان را به آنها گوشزد نما.
مفسّران این آیه را درباره شیوه سخن گفتن با منافقان دانسته‏ اند و قول بلیغ را سخنی مؤثر و دارای بلاغت تفسیر کرده و گفته‏ اند این آیه دلیل بر اهمیّت بلاغت و تشویق بندگان به رعایت آن است.
[۳۵] کاشانی، منهج الصادقین، ج۳، ص۶۰.

علامه طباطبایی در تفسیر آیه می‏نویسد: «به ایشان سخنی بگو که دلهایشان آن را درک کند و بفهمد چه می‏گویی و خلاصه با زبان دل آنان حرف بزن، تا متوجّه شوند که این رفتارشان چه مفاسدی دارد».
[۳۶] علامه طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۶۱۵.

و شاید منظور این باشد که شفّاف و صریح با آنها سخن بگو و از به کار بردن الفاظ مشترک که از آن سوء استفاده کنند بپرهیز.
رسول خدا صلی ‏الله ‏علیه‏ و‏آله همواره با منافقان به خاطر اظهار اسلام تا آنجا که ممکن بود مدارا می‏کرد؛ زیرا مأمور به ظاهر بود و جز در موارد استثنایی آنها را مجازات نمی‏کرد.
[۳۷] ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۴۷.


۱.۲.۵ - ارتباط گفتاری با مخاطبان سرسخت


یکی از سخت‏ترین ارتباطات گفتاری زمانی است که انسان با مخالفان فکری و اعتقادی خود رو به‏ رو شده و قصد تأثیرگذاری و اطلاع رسانی داشته باشد.
در چنین ارتباطی انتخاب کلمات، شیوه و قدرت بیان، برخورد اوّلیه، حرکات و رفتار و عزم و اراده گوینده، بسیار مهم و نقش‏آفرین است.
قرآن کریم فرعون را به عنوان مصداق طغیانگری و لجاجت و سرسختی در مقابل حق معرفی می‏کند.
خداوند برای برخورد اوّلیه با او ابتدا هارون را که فصیح‏تر از موسی بود، به همراه موسی می‏فرستد و سفارش می‏کند که از ارتباط گفتاری ملایم استفاده کنند: «اذْهَبَآ اِلی فِرْعَوْنَ اِنَّهُ طَغی فَقُولاَ لَهُ قَوْلاً لَیِّنًا لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ اَوْ یَخْشی»؛ به سوی فرعون بروید که طغیان کرده است، امّا به نرمی با او سخن بگویید؛ شاید متذکّر شود یا از خدا بترسد.
مفسّران در مورد «قول لیّن» چنین گفته‏ اند: در موقع دعوت با او مدارا کرده، از درشتی بپرهیزید.
[۳۹] طبرسی، مجمع البیان، ج۱۶، ص۲۵.
با کنیه او را صدا بزنید (امام کاظم علیه‏ السلام ).
[۴۰] فلسفی، سخن و سخنوری، ص۱۹۴.
[۴۱] بحارالانوار، ج۱۳، ص۱۳۴ (قولاً لیّنا ای کنّیاه).
به او وعده‏ های زیاد بدهید.
[۴۲] نجفی، تفسیر آسان، ج۱۱، ص۳۵۵.
به او بگویید آیا می‏خواهی پاکیزه شوی و من تو را به سوی پروردگارت هدایت می‏کنم تا از او بترسی و گناه نکنی؟
[۴۳] طبرسی، مجمع البیان، ج۱۶، ص۲۵.
از روی امید و انتظار او را دعوت کنید، نه از روی یأس.
[۴۴] طبرسی، مجمع البیان، ج۱۶، ص۲۵.

در برخی از تفاسیر آمده است پس از این برخورد نرم، فرعون تحت تأثیر قرار گرفت، ولی پس از مشورت با هامان، از ایمان آوردن منصرف گردید.
[۴۵] نجفی، تفسیر آسان، ج۱۱، ص۳۵۵.

یحیی بن معاذ می‏گوید: «هذا رفقک بمن یدّعی الربوبیة فکیف رفقک بمن یدّعی العبودیه»؛ پروردگارا این چنین است مدارای تو با کسی که ادعای ربوبیت می‏کند، پس چگونه است مدارایت با کسی که ادعای بندگی می‏کند.
پل ژاگو یکی از نویسندگان غربی در مورد نرمش در سخن می‏نویسد: «اگر بخواهید در گام نخست دیدگاه خود را تحمیل کنید، به احتمال نود درصد با واکنشهای غیر ارادی مغز از جمله امتناع، عقب‏نشینی یا رفتاری ناشی از عزّت نفس مواجه می‏شوید. در جایی که نرمی متقاعدکننده و نفوذی پیشرونده، بی‏ تردید کارآیی سودمندی دارد، لحن تند و رُک فقط به تحریک حالت دفاعی و لجبازی شخص می‏انجامد».
[۴۶] پل ژاگو، آموزش گفتار، ترجمه نیلوفر خوانساری، چاپ سوم: تهران، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۰ش، ص۱۰۵.


۱.۲.۶ - ارتباط گفتاری با غیر مسلمانان و مخالفان


«ادْعُ اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ اَحْسَنُ»؛ با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن.
امام صادق علیه‏ السلام در تفسیر آیه فرموده است: «یعنی بالقرآن»؛ به وسیله قرآن آنها را دعوت کن.
[۴۸] محمّد محمدی ری شهری، گفت و گوی تمدنها در قرآن و حدیث، مرکز تحقیقات دارالحدیث، ۱۳۷۹ش، ص۲۲.


۱.۲.۷ - ارتباط گفتاری با نامحرم


سفارش قرآن در مواجهه با نامحرمان، رعایت قول معروف و ارتباط پسندیده است، چنان که می‏فرماید: «لاَ تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا اِلاَّآ اَنْ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفًا»؛ پنهانی با آنها قرار زناشویی نگذارید مگر اینکه به طور پسندیده‏ ای(آشکار و برای خواستگاری و ازدواج با آنها به صورت کنایه) صحبت کنید.
و درباره زنان می‏گوید: «فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفًا»؛ پس به گونه‏ ای هوس‏انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید.
عبارت «قَولاً مَعرُوفا» در قرآن کریم چهار مرتبه به کار رفته است؛
[۵۱] عبدالباقی، المعجم المفهرس.
که نوع صحبت کردن با زنان، کودکان، سفیهان، یتیمان و مسکینانو مردان نامحرمرا بیان کرده است.



سخن گاهی از حمله و یورش کارگرتر، از شمشیر برنده‏تر، از تیر نافذتر، از همه چیز زیباتر و گاه زشت‏تر، از هر چیز خوب‏تر و گاه بدتر، از بهترین اعمال و گاه از بدترین اعمال، کلید هر خوبی و بدی
[۵۶] ری‏شهری، میزان الحکمه، ج۱۱، ص۵۲۵۹ـ۵۲۳۸.
[۵۷] ری‏شهری، میزان الحکمه، ج۱۱، ص۵۳۲۱-۵۳۰۸.
و منشأ بیشترین خطاها و گناهان به‏ شمار می‏آید و زبان در بیان معصومین علیهم‏السلام گاه به درنده ‏ای بدخو و گاه به کلب عقور و سگ گیرنده و تیری که به خطا می‏رود تشبیه شده است.
[۵۸] نهج البلاغه، حکمت ۶۰.

یکی از نویسندگان غربی در این باره می‏نویسد: «همچنان که گاهی بعضی سخنان و کلمات به نحو معجزه‏آسایی ما را دگرگون می‏سازند و به حرکت درمی‏آورند، همچنان نیز بعضی سخنان، انسان را منحرف می‏سازند. همان طور که بیان صحیح و روشن می‏تواند افراد را متحوّل کرده در مسیر درست بیندازد، به همان ترتیب، لغزش کلام و بیان ناقص ممکن است موجب گمراهی افراد گردد».
جورج ارول نویسنده کتاب ۱۹۸۴ می‏گوید: «همان‏سان که اندیشه زبان را فاسد می‏کند، زبان نیز اندیشه را فاسد می‏سازد».
[۵۹] آنتونی رابینز، به سوی کامیابی، ترجمه مهدی مجردزاده کرمانی، چاپ بیست و یکم: تهران، مؤسسه فرهنگی راه بین، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۱۹۲.




برخی از آسیبهای ارتباط گفتاری را که در آیات قرآن به آنها اشاره شده،عبارتند از:

۳.۱ - از روی پندار و گمان سخن گفتن


«وَ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ اِنْ یَتَّبِعُونَ اِلاَّ الظَّنَّ وَ اِنَّ الظَّنَّ لاَ یُغْنی مِنَ الْحَقِّ شَیْـءًا»؛ آنها به این سخن یقین ندارند، تنها از ظن و گمان بی‏ پایه پیروی می‏نمایند. با اینکه گمان هرگز انسان را بی‏نیاز از حق نمی‏گرداند.

۳.۲ - نادانسته سخن گفتن


«وَ تَقُولُونَ بِاَفْوَاهِکُمْ مَا لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ»؛ و با زبان خود سخنی می‏گویید که به آن یقین ندارید.
معصوم علیهم‏السلام می‏فرماید: «لو سکت الجاهل ما اختلف الناس»
[۶۲] محمّد محمدی ری شهری، گفت و گوی تمدنها در قرآن و حدیث، ص۲۲.
؛ اگر نادان سکوت کند مردم اختلاف نخواهند کرد.

۳.۳ - مراء


«فَلاَ تُمَارِ فیهِمْ اِلاَّ مِرَآءً ظَاهِرًا»؛ پس درباره ایشان جز به صورت ظاهر جدال مکن.

۳.۴ - نجوا


ارتباط گفتاری به صورت نجوا یکی از ارتباطات مهم و حساس است؛ از این رو در صورتی که بجا و مناسب باشد بسیار مفید خواهد بود و اگر مناسب نباشد از عمل شیطان به‏ شمار می‏آید«اِنَّمَا النَّجْوی مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذینَ امَنُوا».
خداوند در این زمینه می‏فرماید: «لاَ خَیْرَ فی کَثیرٍ مِنْ نَجْویهُمْ اِلاَّ مَنْ اَمَرَ بِصَدَقَةٍ اَوْ مَعْرُوفٍ اَوْ اِصْلاَحٍ بَیْنَ النَّاسِ»؛ در بسیاری از سخنان درگوشی(و جلسات محرمانه) آنها خیر و سودی نیست مگر کسی که(به این وسیله) به کمک به دیگران یا کار نیک و اصلاح در میان مردم امر کند.

۳.۵ - گفتار بی‏ عمل


«کَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللّهِ اَنْ تَقُولُوا مَا لاَ تَفْعَلُونَ»؛ نزد خدا بسیار موجب خشم است که سخنی بگویید که خود عمل نمی‏کنید.

۳.۶ - سخنان شیطانی و فرعونی


شیطان خطاب به خداوند گفت: «اَنَا خَیْرٌ مِنْهُ».
فرعون با مردم خود می‏گفت: «اَنَا رَبُّکُمُ الاَْعْلی».
از خود گفتن و خودستایی، از انواع سخنان شیطانی و فرعونی است که باید گوینده در هر حال از آن بپرهیزد.

۳.۷ - انواع سخن باطل


«وَ اجْتَنِبُوا قَولَ الزّورَ»؛ و از سخن باطل بپرهیزید.
سخنانی از قبیل سخنان فریبنده و بی‏ اساس، لغو، زشت و باطل، تند و خشن، استهزا، عیب‌جویی، لقب زشت و ناپسند، گمانه‌زنی، غیبتو موارد دیگر، از جمله آسیبهای ارتباط گفتاری به‏ شمار می‏روند.



برخی از عوامل بسیار مهم را که در افزایش میزان اثربخشی سخن در مخاطبان نقش دارند، عبارتند از:

۴.۱ - برخورداری سخن از محتوایی ارزشمند


بی‏ تردید یکی از عوامل مؤثر در نفوذ کلام در مخاطبان، برخورداری سخن از محتوایی ارزشمند و متقن است.
سخن بنا به فرمایش قرآن کریم باید سدید (محکم و استوار)، ثقیل (گرانبها) و طیب (پاکیزه) باشد.
«یَآءَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیدًا»؛ ای کسانی که ایمان آورده‏ اید تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید.

۴.۱.۱ - معنای سدید


سدید یعنی قابل اعتماد، صحیح و مستقیم.
هنگامی که سخن «سدید» باشد تأثیری فوق‏العاده خواهد داشت.
از طرفی سخنان وحیانی به عنوان «قول ثقیل» مطرح شده است: «اِنَّا سَنُلْقی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقیلاً»؛ ما به زودی سخنی سنگین و گرانبها به تو القا خواهیم کرد.

۴.۱.۲ - منظور از قول ثقیل


«قول ثقیل» در تفاسیر به معانی زیر آمده است:
الف ـ سخن وحیانی و الهی و موضوعات قرآنی.
ب ـ سخن دارای پیامدهای سنگین برای مخالفان.
جـ دستورات سنگین و مربوط به جهاد با نفس و تکامل انسان.
د ـ سخن مبارک و گرانبها، عظیم‏الشأن و ارزنده، مستدل و بسیار پر بار و جامع.
ه ـ سخن ماندگار در طول روزگار.
[۸۰] با استفاده از تفاسیر مجمع البیان، منهج الصادقین، المیزان و...

و ـ سخن پاکیزه (و هدوا الی طیب من القول).
مراد سخنی است که در آن خباثت نباشد و کلام خبیث به معنای کلامی است که یکی از اقسام باطل در آن باشد.
[۸۱] علامه طباطبایی، المیزان، ج۱۴، ص۵۰۴.


۴.۲ - شخصیت


گوینده هر قدر محبوب‏تر و مقبول‏تر باشد، نفوذ کلامش بیشتر خواهد بود.

۴.۳ - موضوع


هر چه نیاز مردم به یک موضوع بیشتر باشد میل آنان به استماع بیشتر است. در روایات از این موضوع به علم نافع تعبیر شده است.

۴.۴ - هنرمندی ناطق


کار بست فنون و آداب سخن هر قدر بیشتر و دقیق‏تر باشد سخن جذاب‏تر و مؤثرتر خواهد بود.

۴.۵ - عوامل دیگر


افزون بر آنچه یاد شد، عوامل زیر نیز درخور ذکر هستند:
محفوظات بسیار، تسلّط کافی، داشتن مطالعات متنوع، رعایت اصول و قواعد.
-سخنوری به صورت ملکه، تمرکز حواس و برخورداری از ظاهر مناسب، ساده و بی ‏پیرایه.
ـ مردم‌شناسی، روان‌شناسی، نکته سنجی، ایجاد نشاط و بهره‏گیری از انتقادات.
ـ پرهیز از سخن گفتن از خود، یا برای جلوه‏نمایی و قصد سخنوری، بلکه برای انجام وظیفه سخن گفتن.
ـ رعایت وقت، گزیده‏گویی، توجّه به همگان، تونایی بر تهییج و استدلال شورانگیز.
ـ استفاده از داستان و مثال متنوع و دلنشین و ترغیب به موضوعات فطری و دلپسند.
ـ شهامت و خونسردی و پرهیز از عصبانیت.
[۸۲] محمّد تقی فلسفی، سخن و سخنوری، ص۲۴.
[۸۳] محمّد علی فروغی، آیین سخنوری، ص۱۶۵-۱۵۷ (با تلخیص).



 
۱. الرحمن/سوره۵۵، آیه۴-۱.    
۲. محمّد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ج۱۱، ص۵۳۰۸.
۳. محمّد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ج۱۱، ص۵۳۰۸.
۴. محمّد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ج۱۱، ص۵۰۳۹.
۵. ق/سوره۵۰، آیه۱۸.    
۶. ملا فتح اللّه‏ کاشانی، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، چاپ دوم: تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۴۴ش، ج۹، ص۱۱.
۷. نور/سوره۲۴، آیه۲۴.    
۸. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴.    
۹. قصص/سوره۲۸، آیه۳۴.    
۱۰. مریم/سوره۱۹، آیه۹۷.    
۱۱. عبدالواحد آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محمّد علی انصاری، قم، دارالکتاب، ج۱، ص۲۰۷.
۱۲. کهف/سوره۱۸، آیه۶.    
۱۳. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۷.    
۱۴. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان لعلوم القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۹، ج۳، ص۳۱۴.
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۸۳.    
۱۶. محمّد حسین طباطبایی، المیزان، ترجمه سید محمّد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۳۳۱.    
۱۷. طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۲۳۹.
۱۸. طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۲۳۹.
۱۹. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۳.    
۲۰. انعام/سوره۶، آیه۱۰۸.    
۲۱. نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۵.    
۲۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۳.    
۲۳. کاشانی، منهج الصادقین، ج۵، ص۲۷۳.
۲۴. محمّد جواد نجفی، تفسیر آسان، ج۱۰، ص۲۰.
۲۵. منهج الصادقین، ذیل آیه یاد شده.
۲۶. مجمع البیان، ذیل آیه یاد شده.
۲۷. تفسیر عاملی، ذیل آیه یاد شده.
۲۸. تفسیر عاملی، ج۵، ص۴۲۰.
۲۹. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۸.    
۳۰. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۸۹.    
۳۱. بقره/سوره۲، آیه۲۶۳.    
۳۲. کاشانی، منهج الصادقین، ج۵، ص۲۷۷.
۳۳. نجفی، تفسیر آسان، ج۱۰، ص۲۷.
۳۴. نساء/سوره۴، آیه۶۳.    
۳۵. کاشانی، منهج الصادقین، ج۳، ص۶۰.
۳۶. علامه طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۶۱۵.
۳۷. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۴۷.
۳۸. طه/سوره۲۰، آیه۴۴-۴۳.    
۳۹. طبرسی، مجمع البیان، ج۱۶، ص۲۵.
۴۰. فلسفی، سخن و سخنوری، ص۱۹۴.
۴۱. بحارالانوار، ج۱۳، ص۱۳۴ (قولاً لیّنا ای کنّیاه).
۴۲. نجفی، تفسیر آسان، ج۱۱، ص۳۵۵.
۴۳. طبرسی، مجمع البیان، ج۱۶، ص۲۵.
۴۴. طبرسی، مجمع البیان، ج۱۶، ص۲۵.
۴۵. نجفی، تفسیر آسان، ج۱۱، ص۳۵۵.
۴۶. پل ژاگو، آموزش گفتار، ترجمه نیلوفر خوانساری، چاپ سوم: تهران، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۰ش، ص۱۰۵.
۴۷. نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۵.    
۴۸. محمّد محمدی ری شهری، گفت و گوی تمدنها در قرآن و حدیث، مرکز تحقیقات دارالحدیث، ۱۳۷۹ش، ص۲۲.
۴۹. بقره/سوره۲، آیه۲۳۵.    
۵۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۲.    
۵۱. عبدالباقی، المعجم المفهرس.
۵۲. بقره/سوره۲، آیه۲۳۵.    
۵۳. نساء/سوره۴، آیه۵.    
۵۴. نساء/سوره۴، آیه۸.    
۵۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۲.    
۵۶. ری‏شهری، میزان الحکمه، ج۱۱، ص۵۲۵۹ـ۵۲۳۸.
۵۷. ری‏شهری، میزان الحکمه، ج۱۱، ص۵۳۲۱-۵۳۰۸.
۵۸. نهج البلاغه، حکمت ۶۰.
۵۹. آنتونی رابینز، به سوی کامیابی، ترجمه مهدی مجردزاده کرمانی، چاپ بیست و یکم: تهران، مؤسسه فرهنگی راه بین، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۱۹۲.
۶۰. نجم/سوره۵۳، آیه۲۸.    
۶۱. نور/سوره۲۴، آیه۱۵.    
۶۲. محمّد محمدی ری شهری، گفت و گوی تمدنها در قرآن و حدیث، ص۲۲.
۶۳. کهف/سوره۱۸، آیه۲۲.    
۶۴. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۰.    
۶۵. نساء/سوره۴، آیه۱۱۴.    
۶۶. صف/سوره۶۱، آیه۳.    
۶۷. حج/سوره۲۲، آیه۳۰.    
۶۸. انعام/سوره۶، آیه۱۱۲.    
۶۹. فرقان/سوره۲۵، آیه۲۵.    
۷۰. مجادله/سوره۵۸، آیه۲.    
۷۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۱۹.    
۷۲. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۱.    
۷۳. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۱.    
۷۴. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۱.    
۷۵. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۲.    
۷۶. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۲.    
۷۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۰.    
۷۸. علامه طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۳۴۷.    
۷۹. مزّمّل/سوره۷۳، آیه۵.    
۸۰. با استفاده از تفاسیر مجمع البیان، منهج الصادقین، المیزان و...
۸۱. علامه طباطبایی، المیزان، ج۱۴، ص۵۰۴.
۸۲. محمّد تقی فلسفی، سخن و سخنوری، ص۲۴.
۸۳. محمّد علی فروغی، آیین سخنوری، ص۱۶۵-۱۵۷ (با تلخیص).




دانشنامه موضوعی قرآن    

رده‌های این صفحه : علوم قرآن




جعبه ابزار