• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فرق اسلامی دوره اموی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در پیدایش مذاهب مختلف، عوامل گوناگونى دخیل بودند؛ از جمله: مثل بی‌توجهی عده‌ای نسبت به وصایا و فرمایشات رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) نسبت به جانشینی حضرت علی (علیه‌السلام)، راه‌یابى پیروان سایر ادیان به میان مسلمانان و اختلاط فرهنگى با آنان، فاصله گرفتن از تعالیم اصیل اسلامى و معارف اهل بیت (علیهم‌السلام)، منع نوشتن حدیث نبوی تا یک قرن، دامن زدن خلفاى اموى به جعل حدیث در مدح برخى صحابه، دامن زدن خلفاى اموى و عباسى به اختلافات مذاهب و مسلمانان با یک‌دیگر تا از آب گِل‌آلود ماهى گرفته و به حکومت خود ادامه دهند، جهالت مردم و متأثر شدن آن‌ها از تبلیغات.

فهرست مندرجات

۱ - علت پیدایش فرقههای گوناگون
۲ - شیعه
۳ - کیسانیه
       ۳.۱ - ریشه کیسانیه
       ۳.۲ - زمان پیدایش کیسانیه
       ۳.۳ - سرانجام
۴ - مهم‌ترین عقاید کیسانیه
       ۴.۱ - مهدویت
       ۴.۲ - بداء
       ۴.۳ - اعتقاد به حلول و تناسخ
۵ - زیدیه
۶ - اعتقادات زیدیه
۷ - شیعیان اثناعشریه یا امامیه
۸ - اعتقادات امامیه
۹ - غالیان
۱۰ - علل ظهور اندیشه‌های غالی‌گرایانه
       ۱۰.۱ - سرکوب شیعیان و سب علی
       ۱۰.۲ - تبلیغات عباسیان
۱۱ - مهم‌ترین آرای غالیان
       ۱۱.۱ - حلول و تجسم
       ۱۱.۲ - تشبیه و تجسیم
       ۱۱.۳ - حلول و تناسخ
       ۱۱.۴ - تفویض
۱۲ - خوارج
       ۱۲.۱ - نام‌های دیگر فرقه خوارج
       ۱۲.۲ - فرقههای اصلی خوارج
۱۳ - مهم‌ترین اصول اعتقادی خوارج
       ۱۳.۱ - تکفیر
              ۱۳.۱.۱ - فرع اول
              ۱۳.۱.۲ - فرع دوم
       ۱۳.۲ - خلافت
       ۱۳.۳ - برابری میان عرب و موالی
۱۴ - مرجئه
       ۱۴.۱ - اقسام مرجئه کلامی
              ۱۴.۱.۱ - مرجئه خراسان
              ۱۴.۱.۲ - مرجئه شام
              ۱۴.۱.۳ - مرجئه عراق
       ۱۴.۲ - فرقههای مهم مرجئه
۱۵ - قدریه
       ۱۵.۱ - علت پیدایش
۱۶ - اندیشه‌های فرقه قدریه
       ۱۶.۱ - اختیار انسان در افعال خیر و شر
       ۱۶.۲ - ایمان و شناخت اکتسابی خدا
       ۱۶.۳ - برابری مسلمانان
       ۱۶.۴ - اعتقاد به خلافت شورایی
۱۷ - جبریه
       ۱۷.۱ - جبریه متوسطه
       ۱۷.۲ - جبریه خالصه
       ۱۷.۳ - مرجئه جبریه
۱۸ - اصول اندیشه جبریه
       ۱۸.۱ - جبر
       ۱۸.۲ - نفی صفات
       ۱۸.۳ - مخلوق بودن قرآن
       ۱۸.۴ - حادث بودن کلام خداوند
۱۹ - معتزله
۲۰ - اصول مذهب اعتزال
       ۲۰.۱ - توحید
       ۲۰.۲ - عدل
       ۲۰.۳ - منزلة بین المنزلتین
       ۲۰.۴ - وعد و وعید
       ۲۰.۵ - امر به معروف و نهی از منکر
۲۱ - پانویس
۲۲ - منبع


فرق جمع فرقه و به معنای گروه‌ها و دسته‌هایی است که پس از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) در ربیع الاول سال دهم هجرت بر اثر بروز اختلاف میان مسلمانان بر سر امامت و جانشینی پیامبر (علیه‌السلام)، آنان را به دو گروه بزرگ شیعه و سنی تقسیم کرد.


شیعه در لغت به معنای یاران و پیروان و در عرف فقها و متکلمان خلف و سلف بر پیروان علی (علیه‌السلام) و فرزندانش اطلاق می‌شود و همه فرقههای شیعه معتقدند که امامت از مصالح عامه‌ای نیست که به نظر امت واگذار شود؛ بلکه امامت رکن دین و پایه اسلام است که پیامبر نه از آن غافل شده و نه آن را به امت تفویض نموده؛ بلکه براساس نصوص به شخص علی (علیه‌السلام) و فرزندان پس از ایشان انتقال می‌یابد.
فرقههای اصلی شیعه را از بدو پیدایش تا فروپاشی امویان می‌توان به چهار گروه اصلی کیسانیه، زیدیه، امامیه و غالیان تقسیم کرد.
[۶] اسفراینی، ابومظفر شاهفور بن طاهر بن محمد، التبصیر فی‌الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، ص۳۲، به تحقیق محمد زاهد کوثری، قاهره، مکتبة الخانجی، ۱۳۷۴ق/ ۱۹۵۵م.



برخی شیعیان درباره امامت پس از علی (علیه‌السلام) و دو سبط او (حسن (علیه‌السلام) و حسین (علیه‌السلام)) اختلاف کردند و بر آن شدند که پس از سبطین امامت به برادر ایشان محمد بن حنفیه و پس از وی به پسرانش می‌رسد و این گروه را که منسوب به کیسان، وابسته محمد بن حنفیه هستند، کیسانیه می‌گویند.

۳.۱ - ریشه کیسانیه

اشعری قمی،
[۸] اشعری قمی، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، ص۲۶، با مقدمه و تصحیح محمد جواد مشکور، تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱.
نوبختی، بغدادی و اسفراینی کیسانیه را برگرفته از کیسان، لقب مختار بن ‌عبید می‌دانند.
در منابع تاریخی نیز این دیدگاه مورد استناد قرار گرفته است. برخی نیز این احتمال را مطرح کرده‌اند که کیسان وابسته علی (علیه‌السلام) و صاحب سر و شریک مختار بوده که مختار را به خون‌خواهی حسین بن علی (علیه‌السلام) واداشته است.
بر این اساس کیسان و مختار دو شخصیت متمایز از یک‌دیگر بوده‌اند؛ اما پژوهش‌های اخیر چنین می‌نماید که کیسان، وابسته علی (علیه‌السلام)، پیش از قیام مختار درگذشته است
[۱۶] نشار، علی سامی، نشاة الفکر الفلسفی فی الاسلام، ج۲، ص۴۵، بی‌جا، دارالمعارف، ۱۹۶۶م، چ چهارم.
و شخصی که به نام کیسان رئیس شرطه مختار و مشاور وی بود، او ابوعمره سائب بن مالک اشعری (م ۶۷ق) است. وی ایرانی‌تبار و وابسته قبیله بجیله یا عرینه بود.

۳.۲ - زمان پیدایش کیسانیه

هر چند اوج تجلی کیسانیه در قیام مختار رخ می‌نماید، اما پیدایش آن پس از شهادت امام علی (علیه‌السلام) به وقوع پیوست. در این زمان شیعیان به امامت محمد حنفیه روی آوردند؛ بدان دلیل که وی پرچمدار امام علی (علیه‌السلام) در جنگ جمل بوده است و کیسانیه نام گرفتند.
کیسانیه نخستین پیروان محمد حنفیه، پس از پیوستن به مختار به انضمام عده‌ای از غالیان کوفه و شیعیان حسین بن علی (علیه‌السلام)، محور قیام خون‌خواهانه وی قرار گرفتند. پس از مرگ مختار در سال ۶۷ قمری، بازماندگان پیروان مختار که مختاریه نامیده شدند، بر بیعت و طرف‌داری محمد بن حنفیه ماندند.
[۲۶] نشار، علی سامی، نشاة الفکر الفلسفی فی الاسلام، ج۲، ص۵۰، بی‌جا، دارالمعارف، ۱۹۶۶م، چ چهارم.


۳.۳ - سرانجام

با پایان حیات محمد بن حنفیه در سال ۸۱ قمری، با وجود اختلاف‌هایی که درباره مرگ، یا زنده بودن و غیبت و جانشینی او وجود داشت که به عقیده برخی مهدی موعود بود، کیسانیه به امامت عبدالله مشهور به ابوهاشم ـ پسر محمد حنفیه ـ گراییدند و به هاشمیه معروف شدند. سرانجام با مسموم شدن ابوهاشم توسط سلیمان بن عبدالملک، خلیفه اموی در سال ۹۸ق. رهبری این فرقه به خاندان بنی‌عباس واگذار شد.


مهم‌ترین عقاید کیسانیه، عبارت‌اند از:

۴.۱ - مهدویت

هرچند اندیشه مهدویت و ظهور موعود در دوران آغازین اسلام در احادیثی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) رخ نمود، اما این اندیشه نخستین بار، در فرقه کیسانیه با تطبیق «مهدی» بر محمد حنفیه، به نحو چشم‌گیری مطرح شد. چنان‌که به روایت ابن سعد، پیروان کیسانیه بر محمد حنفیه با عبارت «السلام علیک یا مهدی» سلام می‌کردند. گزارش دیگری از ابن سعد حاکی از آن است که مردی خراسانی در دیدار خود با محمد حنفیه، او را مهدی خوانده است.
علاوه بر آن عامر بن وائل کنانی، مردی از یاران محمد حنفیه هنگامی که پیشاپیش آنان به شام می‌رفت، شعری را خوانده است که در آن از محمد حنفیه با عنوان مهدی نام برده است.
[۳۴] بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی، الفرق بین الفرق، ص۵۳، تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا.
گذشته از تردیدی که از خشنودی محمد حنفیه درباره خوانده شدن به لقب «مهدی» وجود دارد، زیدیه و نیز عباسیان در نشر عقاید خویش از این اصل بهره جستند.
[۳۵] عمر، فاروق، التاریخ الاسلامی و فکر القرن العشرین دراسة نقدیة فی تفسیر التاریخ، ص۵۳، بغداد، مکتبة النهضة، ۱۹۸۵م.


۴.۲ - بداء

نظریه بداء که در عقاید شیعه نیز وجود دارد، توسط مختار در این فرقه رسوخ یافت؛ زیرا او درباره آینده پیش‌بینی‌هایی می‌کرده و چون این پیش‌بینی‌ها رخ نمی‌داده، وانمود می‌کرده که خداوند در این باره بداء کرده و وقوع آن رخداد را به دلیل مصلحتی تغییر داده، که در اصل واقعه نهایی به وقوع پیوسته اراده راستین خداوند بوده است.
[۳۷] بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی، الفرق بین الفرق، ص۵۰-۵۲، تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا.
[۳۹] نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۲۹ ـ ۳۳، بیروت ـ لبنان، دارالاضواء، ۱۹۸۴م.
برخی منابع اعتقاد به بداء را اعتقادی عمومی برای تمام گروه‌های شیعی دانسته‌اند.
[۴۱] اشعری، ابوالحسن علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۱۰۹، تحقیق محمد محی‌الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة النهضة المصریة، ۱۳۶۹ق.]


۴.۳ - اعتقاد به حلول و تناسخ

برخی فرقههای کیسانیه به حلول روح الهی در اشخاص و انتقال آن از امام به جانشین وی عقیده داشتند.
[۴۲] اشعری قمی، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، ص۲۶ ـ ۲۷، با مقدمه و تصحیح محمدجواد مشکور، تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱.



پس از شهادت امام علی بن حسین (علیه‌السلام)، عده‌ای به امامت زید بن علی روی آوردند.
زید در سال ۸۰ یا ۸۳ هجری در مدینه متولد شد. مادر وی، ‌ام ولد بود.
[۴۸] الهارونی الحسینی، یحیی بن الحسین بن هارون، الافاده فی تاریخ ائمة الزیدیة، ص۶۱، حققه و علق علیه، محمد یحیی سالم عزان، صنعا، دارالحکمة الیمانیه، بی‌تا.
زید نزد پدر بزرگوارش امام علی بن حسین (علیه‌السلام) و سپس برادرش امام محمدباقر (علیه‌السلام) علم آموخت. وی در دانش و پرهیزکاری مورد تأیید ائمه
[۴۹] الامام الزید، مسند الامام زید، ص۷ ـ ۸، جمعه عبدالعزیز بن اسحاق بن بغدادی، بیروت ـ لبنان، دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
و علمای بزرگ شیعه
[۵۰] شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ص۱۶۸، تحقیق مؤسسة آل‌البیت (علیه‌السلام)، لاحیاء الترث، قم، مؤسسه آل البیت (علیه‌السلام) لاحیاء التراث، بی‌تا.
و نیز اهل سنت بوده است. پس از قیام زید در محرم سال ۱۲۱ق و شهادت وی،
[۵۵] اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، ص۱۲۷.
گروهی به امامت وی معتقد و به شیعه زیدیه معروف شدند.
[۵۶] مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۲۰۸، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹.


به اعتقاد زیدیه، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) تنها به امامت امام علی (علیه‌السلام)، امام حسن (علیه‌السلام) و امام حسین (علیه‌السلام) تصریح کرده است و پس از این بزرگواران هر فاطمی عالم، زاهد، شجاع، سخی و قادر بر جنگ در راه حق را که قیام به سیف کند، امام می‌دانستند. خواه از نسل امام حسن و خواه از نسل امام حسین (علیه‌السلام) باشد.
آرای این فرقه درباره امامت در تقابل با دیدگاه امامیه قرار دارد. زیدیه خروج دو امام در یک زمان و دو مکان را در صورتی که هر دو، شرایط لازم را داشته باشند، جایز شمرده‌اند و با این‌که معتقدند علی از شیخین افضل بوده است؛ ولی از شیخین بیزاری نمی‌جویند و امامت مفضول را با بودن افضل جایز می‌دانند و در عثمان اختلاف دارند.


شیعیان اثناعشریه یا امامیه به کسانی گفته می‌شود که به امامت علی (علیه‌السلام) و و فرزندانشان پس از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) که از نسل حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) باشد، [از امام حسن (علیه‌السلام) تا حضرت مهدی (علیه‌السلام)] عقیده دارند و پیرو مکتب دینی امام جعفرصادق (علیه‌السلام) هستند. این گروه از شیخین (ابوبکر و عمر) به سبب آن‌که بر حسب نصوص با حضرت علی (علیه‌السلام) بیعت نکردند و در خلافت بر وی پیشی جستند، تبری و بیزاری می‌جویند.


به عقیده امامیه شرط ایمان معرفت امام و تعیین اوست و این معرفت در نزد آنان از اصول دین به شمار می‌رود.
امامیه علاوه بر وجوب عصمت در انبیا، عصمت در ائمه دوازده‌گانه (علیهم‌السلام) را نیز واجب دانند؛ زیرا با عدم عصمت او، دین از تغییر و تبدیل به دور نتواند بود.
[۶۶] العبر، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۶۴۶، ترجمه عبدالمحمد آیتی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چ اول، ۱۳۶۳ش.

امامیه معتقدند چون عقول را به شناخت عصمت راهی نیست و عصمت امری باطنی و خفی است، پس باید امام از جانب خدا منصوص باشد. هم‌چنین امامیه، عصمت از عیوب، خواه عیوب جسمانی (امراض)، خواه عیوب نفسانی (اخلاق نکوهیده) و خواه عیوب عقلی (جهل و جنون) را نیز شرط امامت می‌دانند.
[۶۷] العبر، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۶۴۷، ترجمه عبدالمحمد آیتی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چ اول، ۱۳۶۳ش.



غلو در لغت به معنای زیاده‌روی، از حد گذشتن و بالا بردن و در اصطلاح بزرگ کردن امری یا شخصی برخلاف واقع است. فعالیت «غالیان» از زمان امام جعفر صادق (علیه‌السلام) آغاز شد. آنان برای امامان ستایشی بیش از اندازه قائل بودند و اغلب به آن‌ها جنبه الوهیت می‌دادند، هر‌چند پیشوایان و پیروان امامیه از عقاید غالیان بیزاری جسته‌اند، اما در تقسیم‌بندی فرقه‌ها این فرقه در زیرمجموعه مذهب شیعه قرار گرفته است.


علل ظهور اندیشه‌های غالی‌گرایانه، در دیدگاه‌های زیر خلاصه می‌شود:

۱۰.۱ - سرکوب شیعیان و سب علی

اندیشه‌های غالی‌گرایانه، بازتاب اختناق و سرکوب شدید شیعیان و سب علی (علیه‌السلام) از سوی خلفای اموی بر منابر و نیز کشتار فجیع خاندان اهل بیت (علیهم‌السلام)
بود که مردم را وادار به غلو در حق علی (علیه‌السلام) و ائمه (علیهم‌السلام) نمود.
[۷۲] ابوزهره، محمد، تاریخ المذاهب الاسلامیه، ج۱، ص۳۷، بیروت، دارالفکر العربی، بی‌تا.
این شرایط موجب شد، چهارمین پیشوای شیعیان، امام سجاد (علیه‌السلام) از هرگونه فعالیت آشکار سیاسی کناره‌گیری کند و شیعیان عراق را که در تب‌و‌تاب انقلاب و جست‌و‌جوی رهبری بودند که آشکارا با آنان همراهی کند، به سوی محمد حنفیه رهنمون شود؛ زیرا تنها سه یا پنج تن از شیعیان در روزهای نخست امامتش با آن حضرت بودند، و به دلیل اختناق و مراقبت جاسوسان اموی بر فعالیت‌های امام، امکان طرح امامت ایشان منتفی بود و اکثر شیعیان محمد حنفیه را به عنوان بزرگ خاندان اهل بیت (علیهم‌السلام) می‌شناختند. طرح این مسئله با وجود امام سجاد (علیه‌السلام)، این پندار را پدید آورد که لازم نیست امام حتماً از نسل فاطمه (سلام‌الله‌علیها) و علی (علیه‌السلام) باشد و زمینه‌ا‌ی شد تا پیروان مختار که محمد بن حنفیه را پیشوای خود می‌دانستند، پس از وفات وی در سال ۸۱ هجری.
[۷۵] مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۷۸-۷۹، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹.
به طرح دعاوی درباره شخصیت وی بپردازند و او را که فرزند علی از غیر فاطمه (سلام‌الله‌علیها) بود، «مهدی موعود» خوانند.
[۷۶] مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۷۷-۷۸، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹.
[۷۸] ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون (دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر)، ج۳۱، ص۳۰، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.

عقیده مهدویت نیز که براساس احادیثی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) در میان شیعیان وجود داشت، در این شرایط که شیعیان سخت نیازمند ظهور یک منجی بودند، سبب شد غیر علویان نیز ادعای امامت کنند و عقاید انحرافی خویش را در میان شیعیان عراق رواج دهند. هم‌چنان که کیسانیه اولین فرقه انحرافی، امامت را پس از محمد حنفیه به پسرش «ابوهاشم» و سپس « عبدالله بن معاویة بن جعفر» و یا «محمد بن علی بن عبدالله بن عباس» نسبت دادند.
[۷۹] شیبی، کامل مصطفی، هم بستگی میان تصوف و تشیع، ص۱۳۰ ـ ۱۲۹، ترجمه دکتر شهابی، دانشگاه تهران.


۱۰.۲ - تبلیغات عباسیان

نظریه دیگری منشأ اندیشه غلو را تبلیغات عباسیان برای پیشبرد نهضت خود و بهره‌گیری از احساسات مردم می‌داند که درباره محمد حنفیه و فرزندش ابوهاشم غلو کردند و آن دو را امامانی پنداشتند که خلافت را از آل‌علی (علیه‌السلام) به آل‌عباس منتقل کردند.
[۸۰] مشکور، محمدجواد، تاریخ شیعه و فرقههای اسلامی تا قرن چهارم هجری، ص۷۶، تهران، اشراقی، ۱۳۷۲ش، چ پنجم.



مهم‌ترین آرای غالیان، بدین شرح است:

۱۱.۱ - حلول و تجسم

غالیان به حلول روح الهی و مجسم شدن آن در امامان شیعه قائل شدند؛ چنان‌که شریعیه می‌پنداشتند که خداوند در پنج تن (حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم)، علی (علیه‌السلام)، فاطمه (سلام‌الله‌علیها)، حسن (علیه‌السلام) و حسین (علیه‌السلام) حلول کرده است.

۱۱.۲ - تشبیه و تجسیم

برخی رهبران غالیان چون بیان بن سمعان و مغیرة بن سعید صفاتی جسمانی یا صورتی مشخص را به خداوند نسبت داده‌اند.

۱۱.۳ - حلول و تناسخ

این اندیشه از اصول مشترک میان تمام فرقههای غالیان است و به معنای حلول روح شخصیت‌های درگذشته در جسم انسان‌های دیگر و بازگشت دوباره آن‌ها به زندگی است.

۱۱.۴ - تفویض

غالیان با وجود آن‌که امامان را حادث و آفریننده خداوند می‌دانند، خلق و رزق را به آنان نسبت می‌دهند و مدعی بودند خداوند آن‌ها را به گونه‌ای آفریده که کار جهان و افعال بندگان را به آنان واگذار و تفویض کرده است.


خوارج جمع خارجی و در اصطلاح عام به معنای سرکشی و شورش علیه امام مورد پذیرش مسلمانان است، و در معنای خاص به دومین اختلاف میان مسلمانان اشاره دارد که در سال‌های ۳۶ و ۳۷ هجری پس از جنگ صفین و پذیرش حکمیت رخ نمود و منجر به پیدایش فرقه‌ای مستقل به نام خوارج گردید که بر ضد امام علی (علیه‌السلام)، معاویه و پذیرش حکمیت شوریدند و با امام جنگیدند.
[۸۹] منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۲۱۱ به بعد، تحقیق عبد السلام محمد هارون، القاهرة، المؤسسة العربیة الحدیثة، الطبعة الثانیة، ۱۳۸۲، افست قم، منشورات مکتبة المرعشی النجفی.
[۹۰] شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۰۶، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.

بازماندگان خوارج پس از نبرد نهروان در عراق و دیگر مناطق اسلامی به فعالیت خود ادامه دادند.
در دوران خلافت چندماهه امام علی (علیه‌السلام)، تحرکات این گروه در کوفه و بصره متمرکز شد. با شهادت امام علی (علیه‌السلام) به دست ابن ملجم مرادی (یکی از خوارج) و به قدرت رسیدن معاویه و چیرگی وی بر سراسر قلمرو اسلامی خوارج دوره‌ای از جنگ‌های نامنظم را از سال ۴۰قمری تا پایان خلافت امویان بر علیه امویان سازمان‌دهی کردند و از جدی‌ترین مخالفان سیاسی امویان محسوب می‌شدند.
[۹۵] ابن الاثیر، عزالدین ابوالحسن علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۲، ص۲۵، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
این فرقه در طول حیات خود به‌تدریج از فرقه‌ای سیاسی - نظامی به فرقه‌ای اعتقادی – مذهبی تحول و به شاخه‌های مختلف انشعاب یافت.

۱۲.۱ - نام‌های دیگر فرقه خوارج

محکمه، حکمیه، حروریه، مارقه، وهبین، شراة از دیگر نام‌های این فرقه است.

۱۲.۲ - فرقههای اصلی خوارج

خوارج به شش فرقه اصلی ازارقه، نجدیه، صفریه، عجاردة، اباضیه و ثعالبیه تقسیم می‌شوند.


مهم‌ترین اصول اعتقادی خوارج، عبارت‌اند از:

۱۳.۱ - تکفیر

همه خوارج به اتفاق آراء مرتکب کبیره را کافر می‌دانستند. از این عقیده که در تقابل با عقاید شیعه و مرجئه و معتزله است،
[۱۰۳] مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۱۳۸، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹.
و فرقههای مرجئه و معتزله در واکنش به آرای خوارج شکل گرفتند، دو فرع ناشی می‌شود:

۱۳.۱.۱ - فرع اول

چنان‌چه خلیفه یا امام (تعبیر رایج در ادبیات کهن دینی) گناه کبیره‌ای انجام دهد، مسلمان نیست و قیام ضد او نه‌تنها یک حق، بلکه اقدامی واجب است.
[۱۰۴] مقدسی، مطهر بن طاهر، آفرینش و تاریخ، ج۱، ص۹۴، ترجمه محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، آگه، چ اول، ۱۳۷۴.
[۱۰۵] مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۱۳۸، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹.


۱۳.۱.۲ - فرع دوم

خوارج سرزمینی را که تحت حاکمیت چنین امامی است، سرزمین کفر می‌دانستند و ریختن خون مردمان ساکن در آن را جایز می‌شمردند و براساس این دیدگاه به کشتار مردم می‌پرداختند. (این کشتارها در طول حیات سیاسی خوارج وجود داشته است).

۱۳.۲ - خلافت

از دیدگاه خوارج تعیین خلیفه نه از طریق نص و نه استخلاف و نه براساس قریشی بودن، بلکه از طریق انتخاب مردم انجام می‌پذیرد و پس از واگذاری رهبری به او، وی حق ندارد کسی را به تحکیم و داوری در کار حکومت بگمارد.
[۱۱۰] اشعری، ابوالحسن علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ۱۵۷، تحقیق محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، ۱۳۶۹ق.
[۱۱۲] شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۱۹، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.

بر این اساس خلافت ابوبکر و عمر و نخستین سال‌های حکومت عثمان درست بوده و عزل عثمان پس از آن‌که در کار حکومت به بدعت گرایید، واجب بود. درباره امام علی (علیه‌السلام) نیز عقیده داشتند خلافت امام، صحیح و پذیرفته شده است و فقط در تحکیم خطا کرده و به همین سبب کافر شده است.

۱۳.۳ - برابری میان عرب و موالی

از دیگر اندیشه‌های خوارج برابری میان عرب و موالی در حقوق و تکالیف و خلود گناه‌کاران در جهنم و... است.
[۱۱۶] بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی، الفرق بین الفرق، ص۷۳ ـ ۷۴، تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره): مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا.



کلمه مرجئه اسم فاعل از ماده ارجاء است. ارجاء در لغت به معنای به تأخیر افکندن و نیز امید دادن به کسی و در اصطلاح به تأخیر افکندن عمل از نیت و جدایی ایمان از عمل است؛ از‌این‌رو ارجاء به تأخیر انداختن داوری درباره مرتکبان کبیره تا روز قیامت و نیز تأخیر امام علی (علیه‌السلام) از اولین جانشین پیامبر به چهارمین خواهد بود.
چهار گروه اصلی مرجئه، عبارت‌اند از: مرجئه جبریه، مرجئه قدریه، مرجئه خالصه و مرجئه خوارج.
هرچند ارجاء به معنای بی‌طرفی سیاسی در اواخر دوره عثمان و به دنبال جنگ‌های میان مسلمانان رخ نمود، اما بروز آن به روزگار حکومت امویان، اواخر قرن اول هجری، و در تقابل با آرای خوارج و معتزله باز می‌گردد و در واقع نوعی تسامح دینی را در برابر تندروی‌های دینی و سیاسی خوارج تجویز می‌کرد. مرجئه برخلاف خوارج معتقد بودند که هیچ مسلمانی با ارتکاب به کبیره ایمان خود را از دست نمی‌دهد و مؤمن به شمار می‌رود.
پیدایش این فرقه در کوفه و نخستین کسی که در مورد مذهب کلامی مرجئه سخن گفته، حسن فرزند محمد حنفیه بوده است.
خلفای اموی از دیدگاه تسامح‌جویانه مرجئه که در‌صدد برقراری آرامش در میان مسلمانان بود، به‌خوبی بهره برده بردند؛ زیرا نظریه‌پردازان این فرقه آشتی و کنار آمدن با بنی‌امیه را درست می‌دانستند؛ از‌آن‌رو که خلفای اموی مسلمان هستند و ارتکاب به کبیره آنان را از دایره مسلمانی خارج نمی‌کند و قیام ضد آنان جایز نیست.
[۱۲۴] امین، احمد، ضحی الاسلام، ج۳، ص۳۲۵، قاهره، مکتبة النهضة المصریة، ۱۹۶۲م.


۱۴.۱ - اقسام مرجئه کلامی

به گزارش نوبختی مرجئه کلامی به چهار گروه منشعب شدند:

۱۴.۱.۱ - مرجئه خراسان

گروه نخست مرجئیان خراسان بودند که به جهمیه، پیروان جهم بن صفوان، اطلاق می‌شد و بیش‌تر از همه در عقیده ارجاء غلو کردند.
[۱۲۷] ابن اثیر جزری، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۵، ص۱۴۶، قم اسماعیلیان ۱۳۶۷ ش چاپ چهارم.


۱۴.۱.۲ - مرجئه شام

پیروان غیلان بن مروان، مرجئه شام هستند.

۱۴.۱.۳ - مرجئه عراق

مرجئه عراق و پیروان عمرو بن قیس ماصر معروف به ماصریه هستند.

۱۴.۲ - فرقههای مهم مرجئه

از فرقههای مهم مرجئه می‌توان به رقاشیه، زیادیه، کرامیه و معاذیه اشاره کرد.


قدریه نامی است که بر طرف‌داران اختیار انسان نهاده شد. مسئله جبر و اختیار انسان در افعال خویش سومین اختلاف در مناظرات کلامی میان مسلمانان بود که در اواخر دوران صحابه رخ نمود و به پیدایش فرقه جبریه و قدریه انجامید.

۱۵.۱ - علت پیدایش

حسین عطوان درباره علت پیدایش این فرقه می‌گوید: قدریه پس از آموزش در دامن مرجئه به موضع منافقانه و تسلیم آنان در برابر امویان اعتراض کردند و از مرجئه جدا شدند و مسائل مذهبی چون ایمان و کفر، قضا و قدر و صفات خدا را از قرآن برگرفته و به بحث و تفکر درباره آن پرداختند.
[۱۳۴] عطوان، حسین، فرقههای اسلامی در سرزمین شام، ص۳۴، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پزوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۱ش.



اندیشه‌های فرقه قدریه چنین است:

۱۶.۱ - اختیار انسان در افعال خیر و شر

محوری‌ترین اندیشه قدریه، مسئله اختیار انسان و آزادی او در افعال خیر و چه شر خویش است، و معتقد بودند انسان بر آن‌چه می‌کند، ثواب و عقاب می‌بیند و خدای تعالی منزه از این است که به او شر و ستمی نسبت داده شود. و به همین دلیل قضا و قدری را که به نفی آزادی و اثبات جبر می‌انجامید، منکر بودند؛ زیرا امویان افعال انسان را قضا و قدر الهی و انسان را فاقد اختیار و قدرت تصمیم‌گیری در انجام آن قلمداد می‌کردند، تا بدین وسیله به توجیه ستم و فساد خویش بپردازند.

۱۶.۲ - ایمان و شناخت اکتسابی خدا

قدریه ایمان را شناخت اکتسابی خداوند می‌دانستند
[۱۳۶] عطوان، حسین، فرقههای اسلامی در سرزمین شام، ص۳۹، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پزوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۱ش.
و معتقد بودند که خداوند با هیچ‌یک از آفریدگان همانندی ندارد و کلام او مخلوق است. این گروه که کلام خداوند را مخلوق می‌دانستند، بعدها به جهمیه مشهور شدند.
[۱۳۹] ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، (تاریخ ابن خلدون) دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۳، ص۱۶۵، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.


۱۶.۳ - برابری مسلمانان

این گروه معتقد به برابری مسلمانان در حقوق و تکالیف بودند و با تبعیض‌ها و تفاوت‌های نژادی میان عرب و موالی مخالفت می‌ورزیدند؛
[۱۴۰] عطوان، حسین، فرقههای اسلامی در سرزمین شام، ص۸۶-۸۷، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پزوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۱ش.
ازاین‌رو این فرقه به دلیل‌اندیشه‌های مساوات‌خواهانه از یک‌سو و نفی برتری عرب بر دیگر اقوام، مورد کینه خلفای اموی بوده و اکثر رهبران آن به دست خلفا و کارگزاران اموی کشته شدند.

۱۶.۴ - اعتقاد به خلافت شورایی

قدریه براساس اندیشه‌های مساوات‌خواهانه، خلافت را نه خاص قریش یا عرب و یا اراده ازلی و تقدیر خداوند، بلکه به خلافت شورایی، یعنی تعیین خلیفه توسط مردم معتقد بودند؛ زیرا خلفای اموی حکومت خویش بر مردم را خواست و تقدیر خدا قلمداد می‌کردند.
[۱۴۴] عطوان، حسین، فرقههای اسلامی در سرزمین شام، ص۴۳، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پزوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۱ش.
[۱۴۵] عطوان، حسین، فرقههای اسلامی در سرزمین شام، ص۸۶ ـ ۸۷، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پزوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۱ش.



جبریه اصطلاحی است که متکلمین بر طرف‌داران عقیده جبر نهاده‌اند و در واقع نفی فعل اختیاری از انسان و انتساب تمام افعال به خداست.

۱۷.۱ - جبریه متوسطه

جبریه بر دو گروه بودند: جبریه متوسطه، که برای آدمی قدرتی را اثبات می‌کنند؛ اما قدرت را در فعل او مؤثر نمی‌دانند.

۱۷.۲ - جبریه خالصه

جبریه خالصه، که هیچ قدرت و اراده‌ای برای انسان قائل نیستند و تمام افعال انسان را به خدا نسبت می‌دهند. ریشه‌های این اندیشه در شام و عراق در قرن نخست هجری یافت شده است.
[۱۴۷] ابن مرتضی، احمد بن یحیی، طبقات المعتزله، ص۱۲، بیروت، دارالمنتظر، ۱۴۰۹ق.
[۱۴۸] ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه، ص۹۹، قاهره.


۱۷.۳ - مرجئه جبریه

نخستین فرقه‌ای که جبریه خوانده شدند، مرجئه جبریه بودند و برجسته‌ترین شخصیت این فرقه جهم بن صفوان بوده است.
مرجئه جبریه در ایمان به ارجاء، و درباره اعمال به جبر معتقدند و به نام سردسته این گروه، مرجئه جهمیه نیز نامیده شده‌اند.


اکنون برخی اصول اندیشه جبریه را بیان می‌کنیم:

۱۸.۱ - جبر

جهم، فاعلی غیر از خدا در عالم نمی‌دید و نسبت دادن افعال به مردم را از روی مجاز می‌دانست و عقیده داشت که بندگان در کارهایی که بدیشان نسبت داده می‌شود، همچون درخت‌هایی هستند که از باد به جنبش درمی‌آیند.
[۱۵۴] ابن اثیر جزری، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۵، ص۱۴۶، قم اسماعیلیان ۱۳۶۷ ش چاپ چهارم.
بدین ترتیب او قائل به جبر و اندیشه‌اش در این باره نزدیک به اشاعره و در تقابل با جعد که قدری‌مسلک بود، قرار می‌گرفت.
[۱۵۵] اشعری قمی، سعد بن عبدالله، المقالات و فرق، ص۲۷۹، تهران، بی نا، بی‌تا.


۱۸.۲ - نفی صفات

جهم صفاتی که مخلوقات را با آن توصیف می‌کنند ،از خدای نفی می‌کرد. بنابراین خدا را نمی‌توان موجود، شیء، عالم و حی نامید و خدا را تنها با صفاتی چون قادر، فاعل و خالق که مختص خداست می‌توان توصیف کرد. هم‌چنین او خدا را منشأ و ایجاد‌کننده شی‌ء می‌دانست و این اندیشه را از بیم گرفتاری به تشبیه اختیار کرده بود.
[۱۵۷] مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۴۶، بورسعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.


۱۸.۳ - مخلوق بودن قرآن

جهم با نفی هر قدیمی جز ذات پروردگار، نظریه مخلوق بودن قرآن را ابداع کرد. هرچند این نظریه جهم را برگرفته از جعد بن درهم می‌دانند.

۱۸.۴ - حادث بودن کلام خداوند

از دیدگاه جهمیه، خداوند متکلم به معنی حقیقی نیست؛ زیرا کلام صفت بشر است و برای کسی امکان‌پذیر است که جان، صورت، دست و گوش و چشم و جز آن دارد. بنابراین کلام خداوند حادث و البته او خود ازلی است. جهم در اثبات این نظریه علاوه بر دلایل عقلی، به آیاتی از قرآن کریم نیز استناد جسته است.
[۱۶۱] اشعری، ابوالحسن علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ۳۱۲، تحقیق محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، ۱۳۶۹ق.



مکتب اعتزال از کهن‌ترین فرقه‌هایی است که در روزگار شکوفایی تأثیری ژرف و شگرف در تاریخ اسلام بر جای نهاد. پیروان این مکتب به اصحاب عدل و توحید نیز مشهورند.
اعتزال به معنای کناره‌گیری و دوری گزیدن برخی از برخی دیگر است. در فرهنگ اسلامی این اصطلاح نخستین بار بر گروهی سیاسی اطلاق شد که از ورود در جنگ‌ها و منازعات سیاسی دوران خلافت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) خودداری کرده، به همین دلیل معتزله (سیاسی) نامیده شدند؛ چنان‌که دینوری کناره‌گیران از جنگ جمل را با عنوان «و قد کانوا اعتزال الحرب» یاد کرده و نوبختی نیز از این جماعت با نام معتزله (فسمو المعتزله) نام می‌برد. برخی نیز معتزلیان سیاسی را بر کناره‌گیران از امام حسن (علیه‌السلام) اطلاق کرده‌اند.
ظهور خوارج پس از ماجرای حکمیت، تبعات زیان‌باری برای جامعه مسلمین در پی داشت. از یک‌سو خوارج جز هم‌مسلکان خود، تمام امت اسلامی را کافر و ریختن خون آنان را مباح می‌شمردند (خوارج غیر از خود را کافر دانسته و ریختن خون مسلمانان را جایز می‌دانستند.)
[۱۷۰] تاریخ‌نامه طبری، ج۴، ص۶۵۸ ـ ۶۵۹، گردانیده منسوب به بلعمی (ق ۴)، تحقیق محمد روشن، تهران، جلد ۱و۲ سروش، چ دوم، ۱۳۷۸ش، جلد ۳، ۴، ۵ البرز، چ ۳، ۱۳۷۳ش.
و از دیگر سو، مرجئه ایمان را جدا از عمل و مرتکب کبیره را مؤمن می‌دانستند.
هنگامی که از حسن بصری در این باره پرسش شد، وی مرتکب کبیره را منافق خواند؛ اما واصل بر این عقیده بود که مرتکب کبیره را نمی‌توان کافر خواند؛ چون او به توحید اقرار کرده و بلکه فاسق است و فسق حد وسط میان ایمان و کفر است و فاسق اگر بدون توبه بمیرد، در دوزخ مخلد خواهد بود. این نظریه به «منزلة بین المنزلتین» شهرت یاقت.
این اختلاف موجب کناره‌گیری واصل و پیروانش از حسن بصری شد؛ ازاین‌رو معتزله نامیده شدند.


کلیات آموزه‌های این مذهب بر پنج اصل استوار است:

۲۰.۱ - توحید

این اصل از بنیادی‌ترین اصول معتزله است. توحید به توحید ذاتی، صفاتی و افعالی تقسیم می‌شود. توحید ذاتی به معنای ذات یگانه و بی‌مانند پروردگار، مورد پذیرش تمام فرقههای اسلامی است. توحید صفاتی که نخستین بار از سوی واصل بن عطا مطرح شد، بعدها از سوی پیروان وی به پذیرش صفات ذات و انکار صفات زاید بر ذات الهی منجر شد؛ زیرا به اعتقاد این گروه، صفات زاید بر ذات به تعدد قدیم و تعدد خدایان می‌انجامید.
معتزله توحید ذاتی را برای مقابله با دوگانه‌پرستان و دهری‌مسلکان مطرح و صفات زاید بر ذات را برای حفاظت از مفهوم توحید و بساطت ذات الهی انکار کردند.
[۱۷۹] فخری، ماجد، سیر فلسفه در جهان اسلام، ص۷۲، ترجمه زیر نظر نصرالله پور جوادی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۲ش.
این اندیشه معتزله در برابر اندیشه صفاتیه و مجسمه قرار دارد که صفات ثبوتی را که جنبه جسمانی نیز داشت (از قبیل هیئت و وجه) به معنای ظاهری آن پنداشتند و به خداوند نسبت دادند؛ ازاین‌رو معتزله اشاره‌ها و تصریحات قرآن را در این باره به عینیت تمام صفات با ذات مقدس پرودگار تأویل کردند.
[۱۸۴] شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۴۲، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.
[۱۸۶] عبدالحمید، رعفان، دراسات فی الفرق و العقائد الاسلامیه، ص۲۰۷، بغداد، مطبعة اسد، بی‌تا.


۲۰.۲ - عدل

تمام فرق اسلامی عدل را به عنوان یکی از صفات الهی پذیرفته‌اند، اما تفسیری که از این مفهوم صورت می‌گیرد، متفاوت است. معتزله و امامیه به حسن و قبح عقلی معتقدند. یعنی افعال در ذات خویش صرف نظر از دستور شرع، خوب یا بد هستند و عقل آدمی قادر به داوری درباره آن‌هاست. بنابراین عدل، نیکو و واجب، و ظلم، قبیح و نارواست و چون خداوند از هر گونه امر قبیح مبراست، پس افعال او بر طبق عدل است و مرتکب ظلم نمی‌شود. معتزله از این تفسیر به انکار جبر و اثبات اختیار برای انسان و رد توحید افعالی مورد قبول جبریه (از اسلاف اشاعره) می‌پردازند. زیرا جبریه خداوند را فاعل همه افعال بشر دانسته و انسان را فاقد اراده و اختیار می‌دانند.

۲۰.۳ - منزلة بین المنزلتین

شرح آن در ضمن معرفی این فرقه گذشت.

۲۰.۴ - وعد و وعید

این اصل مهمترین وجه افتراق میان معتزله در برابر دو گروه مرجئه و خوارج است. وعد به معنای آن‌چه که خداوند بر آن امر می‌کند و مستوجب پاداش و وعید به معنای آن چه که خداوند انسان را از آن نهی کرده و انجامش موجب عقوبت و عذاب است. بر این اساس عدل خداوند ایجاب می‌کند که در سرای باقی نیکوکاران را پاداش و بدکاران را کیفر دهد. یعنی خدا مرتکب گناهان کبیره را بدون توبه نمی‌بخشد و در کار وعد و وعید خود صادق است و کلمات وی تغییرپذیر نیست.
[۱۸۹] مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر ج۳، ص۲۲۲، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹.
[۱۹۱] عبدالجبار بن احمد الهمذانی، شرح الاصول الخمسه، ص۶۰۹ به بعد، حققه و قدم له: الدکتور عبد الکریم عثمان، قاهره، مکتبة وهبة، ۱۳۸۴ق، چاپ اول.


۲۰.۵ - امر به معروف و نهی از منکر

معتزله این اصل و تمام مراتب آن را واجب دانسته و منکر آن را کافر می‌دانند و وجوب آن را براساس کتاب، سنت و اجماع اثبات می‌کنند. علاوه بر آن آمر باید معروف و منکر را به‌درستی شناخته و یقین به وقوع آن کند و نباید براساس ظن و گمان عمل کند؛
[۱۹۲] عبدالجبار بن احمد الهمذانی، شرح الاصول الخمسه، ص۱۴۱ - ۱۴۴، قاهره، بی‌نا، ۱۹۶۵.
یعنی امر به معروف و نهی از منکر بر همه مؤمنان به ترتیب استطاعتشان با شمشیر یا وسایل آسان‌تر واجب است و مانند جهاد است و تفاوتی میان جهاد با کافر و فاسق نیست.
[۱۹۳] مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۲۲۲، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹.



۱. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۲ - ۳، بیروت لبنان، دارالاضواء، ۱۹۸۴م.    
۲. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۶۹، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۳. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون (دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر)، ج۱، ص۲۴۶، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.    
۴. بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی، الفرق بین الفرق، ص۳۸، تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا.    
۵. اسفراینی، ابومظفر شاهفور بن طاهر بن محمد، التبصیر فی‌الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، ص۲۷، به تحقیق محمد زاهد کوثری، قاهره، مکتبة الخانجی، ۱۳۷۴ق/ ۱۹۵۵م.    
۶. اسفراینی، ابومظفر شاهفور بن طاهر بن محمد، التبصیر فی‌الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، ص۳۲، به تحقیق محمد زاهد کوثری، قاهره، مکتبة الخانجی، ۱۳۷۴ق/ ۱۹۵۵م.
۷. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون (دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر)، ج۱، ص۲۴۸، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.    
۸. اشعری قمی، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، ص۲۶، با مقدمه و تصحیح محمد جواد مشکور، تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱.
۹. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۲۳، بیروت لبنان، دارالاضواء، ۱۹۸۴م.    
۱۰. بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی، الفرق بین الفرق، ص۳۸، تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا.    
۱۱. اسفراینی، ابومظفر شاهفور بن طاهر بن محمد، التبصیر فی‌الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، ص۳۴، به تحقیق محمد زاهد کوثری، قاهره، مکتبة الخانجی، ۱۳۷۴ق/ ۱۹۵۵م.    
۱۲. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۳۱، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۱۳. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۲۳ ۲۴، بیروت لبنان، دارالاضواء، ۱۹۸۴م.    
۱۴. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۰، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۵. بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی، الفرق بین الفرق، ص۳۷ ۳۸، تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا.    
۱۶. نشار، علی سامی، نشاة الفکر الفلسفی فی الاسلام، ج۲، ص۴۵، بی‌جا، دارالمعارف، ۱۹۶۶م، چ چهارم.
۱۷. دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، الاخبار الطوال، ص۲۸۹، تحقیق عبدالمنعم عامر مراجعه جمال‌الدین شیال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش.    
۱۸. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۶۱، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۱۹. دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، الاخبار الطوال، ص۲۸۹، تحقیق عبدالمنعم عامر مراجعه جمال‌الدین شیال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش.    
۲۰. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۳۳، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۲۱. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۲۳، بیروت لبنان، دارالاضواء، ۱۹۸۴م.    
۲۲. ابن اعثم کوفی، ابومحمد احمد، الفتوح، ج۲، ص۴۷۳ – ۴۷۴، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء، ط الاولی، ۱۴۱۱/۱۹۹۱.    
۲۳. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۳۱، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۲۴. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۲۳، بیروت لبنان، دارالاضواء، ۱۹۸۴م.    
۲۵. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۰ ۱۷۱، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۲۶. نشار، علی سامی، نشاة الفکر الفلسفی فی الاسلام، ج۲، ص۵۰، بی‌جا، دارالمعارف، ۱۹۶۶م، چ چهارم.
۲۷. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۲، ص۱۸۲، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۲۸. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۱، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۲۹. ابن الاثیر، عز الدین ابوالحسن علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ ج۵، ص۵۳، بیروت، دار صادر - دار بیروت، ۱۳۸۵/۱۹۶۵.    
۳۰. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۳۱، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۳۱. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۲۷، بیروت لبنان، دارالاضواء، ۱۹۸۴م.    
۳۲. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۷۰، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ط الاولی، ۱۴۱۰/۱۹۹۰.    
۳۳. بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی، الفرق بین الفرق، ص۲۸، تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا.    
۳۴. بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی، الفرق بین الفرق، ص۵۳، تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا.
۳۵. عمر، فاروق، التاریخ الاسلامی و فکر القرن العشرین دراسة نقدیة فی تفسیر التاریخ، ص۵۳، بغداد، مکتبة النهضة، ۱۹۸۵م.
۳۶. بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی، الفرق بین الفرق، ص۲۷، تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا.    
۳۷. بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی، الفرق بین الفرق، ص۵۰-۵۲، تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا.
۳۸. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۲، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۳۹. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۲۹ ـ ۳۳، بیروت ـ لبنان، دارالاضواء، ۱۹۸۴م.
۴۰. اشعری، ابوالحسن علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۳۹، تحقیق محمد محی‌الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة النهضة المصریة، ۱۳۶۹ق.    
۴۱. اشعری، ابوالحسن علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۱۰۹، تحقیق محمد محی‌الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة النهضة المصریة، ۱۳۶۹ق.]
۴۲. اشعری قمی، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، ص۲۶ ـ ۲۷، با مقدمه و تصحیح محمدجواد مشکور، تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱.
۴۳. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۵۳، بیروت لبنان، دارالاضواء، ۱۹۸۴م.    
۴۴. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۵۳، بیروت لبنان، دارالاضواء، ۱۹۸۴م.    
۴۵. زرکلی، خیرالدین، الاعلام قاموس تراجم لاشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، ج۳، ص۵۹، بیروت، دارالعلم للملایین، ط الثامنة، ۱۹۸۹.    
۴۶. ابن قتیبة، ابومحمد عبدالله بن مسلم، المعارف، ص ۲۱۶، تحقیق ثروت عکاشة، القاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ط الثانیة، ۱۹۹۲.    
۴۷. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۱۱، ص۶۴۴، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۴۸. الهارونی الحسینی، یحیی بن الحسین بن هارون، الافاده فی تاریخ ائمة الزیدیة، ص۶۱، حققه و علق علیه، محمد یحیی سالم عزان، صنعا، دارالحکمة الیمانیه، بی‌تا.
۴۹. الامام الزید، مسند الامام زید، ص۷ ـ ۸، جمعه عبدالعزیز بن اسحاق بن بغدادی، بیروت ـ لبنان، دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
۵۰. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ص۱۶۸، تحقیق مؤسسة آل‌البیت (علیه‌السلام)، لاحیاء الترث، قم، مؤسسه آل البیت (علیه‌السلام) لاحیاء التراث، بی‌تا.
۵۱. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون (دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر)، ج۴، ص۶، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.    
۵۲. ذهبی، شمس الدین محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۸، ص۱۰۸، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، ط الثانیة، ۱۴۱۳/۱۹۹۳.    
۵۳. زرکلی، خیرالدین، الاعلام قاموس تراجم لاشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، ج۳، ص۵۹، بیروت، دارالعلم للملایین، ط الثامنة، ۱۹۸۹.    
۵۴. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۲۵ ۳۲۶.    
۵۵. اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، ص۱۲۷.
۵۶. مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۲۰۸، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹.
۵۷. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۵۴، بیروت لبنان، دارالاضواء، ۱۹۸۴م.    
۵۸. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۳۳، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۵۹. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۵۴ ۵۵، بیروت لبنان، دارالاضواء، ۱۹۸۴م.    
۶۰. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۳۲ ۱۳۳، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۶۱. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون (دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر)، ج۱، ص۲۴۸ ۲۵۰، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.    
۶۲. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۸۹، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۶۳. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۲۶ ۱۲۸، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۶۴. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون (دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر)، ج۱، ص۲۴۸، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.    
۶۵. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۱۰۸ ۱۰۹، بیروت لبنان، دارالاضواء، ۱۹۸۴م.    
۶۶. العبر، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۶۴۶، ترجمه عبدالمحمد آیتی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چ اول، ۱۳۶۳ش.
۶۷. العبر، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۶۴۷، ترجمه عبدالمحمد آیتی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چ اول، ۱۳۶۳ش.
۶۸. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۵، ص۱۳۲ ۱۳۴.    
۶۹. زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۲۰، ص۲۲ – ۲۶.    
۷۰. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۷۱، بیروت لبنان، دارالاضواء، ۱۹۸۴م.    
۷۱. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۰۰، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۷۲. ابوزهره، محمد، تاریخ المذاهب الاسلامیه، ج۱، ص۳۷، بیروت، دارالفکر العربی، بی‌تا.
۷۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۶، ص۱۴۴.    
۷۴. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، ص۳۳۸.    
۷۵. مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۷۸-۷۹، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹.
۷۶. مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۷۷-۷۸، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹.
۷۷. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون (دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر)، ج۱، ص۲۴۸، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.    
۷۸. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون (دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر)، ج۳۱، ص۳۰، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۷۹. شیبی، کامل مصطفی، هم بستگی میان تصوف و تشیع، ص۱۳۰ ـ ۱۲۹، ترجمه دکتر شهابی، دانشگاه تهران.
۸۰. مشکور، محمدجواد، تاریخ شیعه و فرقههای اسلامی تا قرن چهارم هجری، ص۷۶، تهران، اشراقی، ۱۳۷۲ش، چ پنجم.
۸۱. اشعری، ابو الحسن علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۱۴، تحقیق محمد محی‌الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة النهضة المصریة، ۱۳۶۹ق.    
۸۲. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۲۰۳ ۲۰۹، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۸۳. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۶، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۸۴. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۲۰۷ ۲۰۸، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۸۵. بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی، الفرق بین الفرق، ص۲۱۴، تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا.    
۸۶. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۰، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۸۷. مفید، محمد بن محمد بن نعمان، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۱۳۴، تحقیق حسین درگاهی، تهران، المؤتمر العالمیة لالفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.    
۸۸. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۱، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۸۹. منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۲۱۱ به بعد، تحقیق عبد السلام محمد هارون، القاهرة، المؤسسة العربیة الحدیثة، الطبعة الثانیة، ۱۳۸۲، افست قم، منشورات مکتبة المرعشی النجفی.
۹۰. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۰۶، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.
۹۱. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون (دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر)، ج۳، ص۱۷۸، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.    
۹۲. دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، الاخبار الطوال، ص۲۰۵ ۲۰۶، تحقیق عبدالمنعم عامر مراجعه جمال‌الدین شیال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش.    
۹۳. ابن الاثیر، عزالدین ابوالحسن علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۳، ص۶۱۶ – ۶۱۷، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹/۱۹۸۹.    
۹۴. ابن قتیبة الدینوری، ابومحمد عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة ج۱، ص۱۷۹، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء، ط الاولی، ۱۴۱۰/۱۹۹۰.    
۹۵. ابن الاثیر، عزالدین ابوالحسن علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۲، ص۲۵، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۹۶. ابن کثیر دمشقی، ابوالفداء اسماعیل بن عمر البدایة و النهایة، ج۸، ص۲۶۱، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶.    
۹۷. بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی، الفرق بین الفرق، ص۱۷ ۱۸، تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا.    
۹۸. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۱، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۹۹. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۳، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۰۰. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۴۲، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۱۰۱. ابن عبری، غریغوریوس الملطی، تاریخ مختصر الدول، ص۹۷، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت، دار الشرق، ط الثالثة، ۱۹۹۲.    
۱۰۲. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۴۲، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۱۰۳. مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۱۳۸، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹.
۱۰۴. مقدسی، مطهر بن طاهر، آفرینش و تاریخ، ج۱، ص۹۴، ترجمه محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، آگه، چ اول، ۱۳۷۴.
۱۰۵. مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۱۳۸، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹.
۱۰۶. دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، الاخبار الطوال، ص۲۰۵ ۲۰۶، تحقیق عبدالمنعم عامر مراجعه جمال‌الدین شیال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش.    
۱۰۷. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون (دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر)، ج۲، ص۶۳۹، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.    
۱۰۸. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون (دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر)، ج۳، ص۱۸۲، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.    
۱۰۹. اشعری، ابوالحسن علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ۴۵۴، تحقیق محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، ۱۳۶۹ق.    
۱۱۰. اشعری، ابوالحسن علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ۱۵۷، تحقیق محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، ۱۳۶۹ق.
۱۱۱. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۴، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۱۲. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۱۹، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.
۱۱۳. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۵، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۱۴. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۲، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۱۵. بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی، الفرق بین الفرق، ص۲۵، تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا.    
۱۱۶. بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی، الفرق بین الفرق، ص۷۳ ـ ۷۴، تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره): مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا.
۱۱۷. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱، ص۸۳.    
۱۱۸. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۶۱، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۱۹. ابن عبری، غریغوریوس الملطی، تاریخ مختصر الدول، ص۹۷، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت، دار الشرق، ط الثالثة، ۱۹۹۲.    
۱۲۰. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۶۲، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۲۱. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۴۲، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۱۲۲. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۶۸، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ط الاولی، ۱۴۱۰/۱۹۹۰.    
۱۲۳. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۶۶، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۲۴. امین، احمد، ضحی الاسلام، ج۳، ص۳۲۵، قاهره، مکتبة النهضة المصریة، ۱۹۶۲م.
۱۲۵. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۴۶، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۱۲۶. ابن اثیر جزری، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۲، ص۲۰۶، قم اسماعیلیان ۱۳۶۷ ش چاپ چهارم.    
۱۲۷. ابن اثیر جزری، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۵، ص۱۴۶، قم اسماعیلیان ۱۳۶۷ ش چاپ چهارم.
۱۲۸. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۹۷، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۲۹. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۶ ۷، بیروت لبنان، دارالاضواء، ۱۹۸۴م.    
۱۳۰. ابن قتیبة، ابومحمد عبدالله بن مسلم، المعارف، ص ۶۲۵، تحقیق ثروت عکاشة، القاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ط الثانیة، ۱۹۹۲.    
۱۳۱. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۴۵، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۱۳۲. بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی، الفرق بین الفرق، ص۱۸ ۱۹، تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا.    
۱۳۳. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۵۶، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۳۴. عطوان، حسین، فرقههای اسلامی در سرزمین شام، ص۳۴، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پزوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۱ش.
۱۳۵. ابن عبری، غریغوریوس الملطی، تاریخ مختصر الدول، ص۹۷، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت، دار الشرق، ط الثالثة، ۱۹۹۲.    
۱۳۶. عطوان، حسین، فرقههای اسلامی در سرزمین شام، ص۳۹، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پزوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۱ش.
۱۳۷. ابن الاثیر، عز الدین ابوالحسن علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ ج۵، ص۲۶۳، بیروت، دار صادر - دار بیروت، ۱۳۸۵/۱۹۶۵.    
۱۳۸. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون (دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر)، ج۳، ص۱۴۴، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.    
۱۳۹. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، (تاریخ ابن خلدون) دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشان الاکبر، ج۳، ص۱۶۵، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۴۰. عطوان، حسین، فرقههای اسلامی در سرزمین شام، ص۸۶-۸۷، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پزوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۱ش.
۱۴۱. ابن کثیر دمشقی، ابوالفداء اسماعیل بن عمر البدایة و النهایة، ج۹، ص۳۴، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶.    
۱۴۲. ابن حجر العسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۶، ص۲۸۷، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ط الاولی، ۱۴۱۵/۱۹۹۵.    
۱۴۳. ابن قتیبة، ابومحمد عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۴۸۴ (متن)، تحقیق ثروت عکاشة، القاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ط الثانیة، ۱۹۹۲.    
۱۴۴. عطوان، حسین، فرقههای اسلامی در سرزمین شام، ص۴۳، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پزوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۱ش.
۱۴۵. عطوان، حسین، فرقههای اسلامی در سرزمین شام، ص۸۶ ـ ۸۷، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پزوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۱ش.
۱۴۶. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۹۷، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۴۷. ابن مرتضی، احمد بن یحیی، طبقات المعتزله، ص۱۲، بیروت، دارالمنتظر، ۱۴۰۹ق.
۱۴۸. ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه، ص۹۹، قاهره.
۱۴۹. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۴۶، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۱۵۰. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۷، ص۳۳۵، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۱۵۱. بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی، الفرق بین الفرق، ص۱۹۰، تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا.    
۱۵۲. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۴۷، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۱۵۳. ابن اثیر جزری، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۵، ص۲۳۵ ۲۳۶، قم اسماعیلیان ۱۳۶۷ ش چاپ چهارم.    
۱۵۴. ابن اثیر جزری، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۵، ص۱۴۶، قم اسماعیلیان ۱۳۶۷ ش چاپ چهارم.
۱۵۵. اشعری قمی، سعد بن عبدالله، المقالات و فرق، ص۲۷۹، تهران، بی نا، بی‌تا.
۱۵۶. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۱، ص۱۰۵، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۱۵۷. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۴۶، بورسعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.
۱۵۸. ابن الاثیر، عز الدین ابوالحسن علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ ج۷، ص۷۵، بیروت، دار صادر - دار بیروت، ۱۳۸۵/۱۹۶۵.    
۱۵۹. اشعری، ابوالحسن علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ۵۸۹، تحقیق محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، ۱۳۶۹ق.    
۱۶۰. اشعری، ابوالحسن علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ۲۸۴، تحقیق محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، ۱۳۶۹ق.    
۱۶۱. اشعری، ابوالحسن علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ۳۱۲، تحقیق محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، ۱۳۶۹ق.
۱۶۲. بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی، الفرق بین الفرق، ص۱۰۸، تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره):مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا.    
۱۶۳. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۵۶، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۶۴. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۴۰.    
۱۶۵. دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، الاخبار الطوال، ص۱۴۸، تحقیق عبدالمنعم عامر مراجعه جمال‌الدین شیال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش.    
۱۶۶. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۵، بیروت لبنان، دارالاضواء، ۱۹۸۴م.    
۱۶۷. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۴ ۵، بیروت لبنان، دارالاضواء، ۱۹۸۴م.    
۱۶۸. دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، الاخبار الطوال، ص۲۰۵ ۲۰۶، تحقیق عبدالمنعم عامر مراجعه جمال‌الدین شیال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش.    
۱۶۹. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۱۲۴ ۱۲۵، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۱۷۰. تاریخ‌نامه طبری، ج۴، ص۶۵۸ ـ ۶۵۹، گردانیده منسوب به بلعمی (ق ۴)، تحقیق محمد روشن، تهران، جلد ۱و۲ سروش، چ دوم، ۱۳۷۸ش، جلد ۳، ۴، ۵ البرز، چ ۳، ۱۳۷۳ش.
۱۷۱. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۱۶۴، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۷۲. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۶۲، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۷۳. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۵۹، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۷۴. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۶۲، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۷۵. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۴۲ ۱۴۵، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۱۷۶. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۶۲، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۷۷. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۴۱، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۷۸. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۵۶ ۵۷، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۷۹. فخری، ماجد، سیر فلسفه در جهان اسلام، ص۷۲، ترجمه زیر نظر نصرالله پور جوادی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۲ش.
۱۸۰. قیامت/سوره۷۵، آیه۲۲-۲۳.    
۱۸۱. رحمن/سوره۵۵، آیه۲۷.    
۱۸۲. اعراف/سوره۷، آیه۵۴.    
۱۸۳. یونس/سوره۱۰، آیه۳.    
۱۸۴. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۴۲، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.
۱۸۵. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۵۶ ۵۷، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۸۶. عبدالحمید، رعفان، دراسات فی الفرق و العقائد الاسلامیه، ص۲۰۷، بغداد، مطبعة اسد، بی‌تا.
۱۸۷. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۵۹، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۸۸. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۶۲، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۸۹. مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر ج۳، ص۲۲۲، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹.
۱۹۰. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم بن احمد، الملل و النحل، ج۱، ص۵۵، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - لبنان دارالکتب العلمیه.    
۱۹۱. عبدالجبار بن احمد الهمذانی، شرح الاصول الخمسه، ص۶۰۹ به بعد، حققه و قدم له: الدکتور عبد الکریم عثمان، قاهره، مکتبة وهبة، ۱۳۸۴ق، چاپ اول.
۱۹۲. عبدالجبار بن احمد الهمذانی، شرح الاصول الخمسه، ص۱۴۱ - ۱۴۴، قاهره، بی‌نا، ۱۹۶۵.
۱۹۳. مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۲۲۲، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «فرق اسلامی دوره اموی (۱)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۳/۲.    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «فرق اسلامی دوره اموی (۲)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۳/۲.    






جعبه ابزار