عقر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَقْر (به فتح عین) از
واژگان نهج البلاغه به معنای بریدن و قطع کردن و
عُقْر (به ضم عین) به معنای اصل و ریشه است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
ناقه صالح و
اصحاب جمل و ... از این واژه استفاده نموده است.
عَقْر به معنای بریدن و قطع کردن آمده است. «الكلبَ و الفرسَ...: قطع قوائِمها بالسيف»
عُقْر بر وزن قفل به معنای اصل و ریشه است. «عَقَرْتُ النّخل» خرما را از بیخ قطع کردم.
امام (صلواتاللهعلیه) درباره ناقه صالح فرموده است:
«وَإِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللهُ تَعَالَى بالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بالرِّضَى.» «ناقه
قوم ثمود را فقط یک نفر پی کرد ولی
خدا همه را
عذاب کرد، چون همه به آن راضی بودند.»
(شرحهای خطبه:
)
درباره اصحاب جمل فرموده:
«كُنْتُمْ جُنْدَ الْمَرْأَةِ، وَأَتْبَاعَ البَهِيمَةِ، رَغَا فَأَجَبْتُم، وَعُقِرَ فَهَرَبْتُمْ.» «سپاه زن بودید و از چهار پا پیروی نمودید، آن حیوان بانگ زد پس پاسخ گفتید و پی شد پس گریختید.»
(شرحهای خطبه:
)
در
حکمت ۵۵ فرموده است:
«الِّلسَانُ سَبُعٌ، إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ» «زبان درنده است اگر رهایش کنی میکشد.»
(شرحهای حکمت:
)
در مورد جنگ شهری فرموده است:
«فَوَاللهِ مَا غُزِيَ قَوْمٌ قَطُّ في عُقْرِ دَارِهِمْ إِلاَّ ذَلُّوا» « به خدا قسم هیچ قومی در وسط یا در کنار دیارشان مورد جنگ واقع نشدند مگر آنکه ذلیل شدند.»
(شرحهای خطبه:
)
«کلب عقور» سگهار یا سگ دیوانه. درباره
ابنملجم فرمود:
«وَلاَ يُمَثَّلُ بِالرَّجُلِ، فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ(صلىاللهعليهوآله) يَقُولُ: "إِيَّاكُمْ وَالْمُثْلَةَ وَلَوْ بَالْكَلْبِ الْعَقُورِ".» «آن مرد را
مثله نکنید اندامش را نبرید که من از
رسول خدا شنیدم فرمود از مثله و اندام بریدن حذر کنید هر چند سگ دیوانه را.»
(شرحهای نامه:
)
این ماده هشت بار در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «عقر»، ج۲، ص۷۳۵.