• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عَقَر (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





عَقَر:(صاحِبَهُمْ فَتَعاطى‌ فَعَقَرَ)
«عَقَر» از مادّه‌ «عقر» (بر وزن ظلم) در اصل به معناى اساس و ريشه است، و هنگامى كه اين واژه در مورد شتر به كار رود، به معناى كشتن و نحر كردن، و يا پى كردن است.



(فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ) (ولى سرانجام يكى از ياران خود را براى از بين بردن ناقه صدا زدند، او به سراغ اين كار آمد و ناقه را پى كرد.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: منظور از صاحب قوم ثمود، همان شخصى است كه ناقه را كشت، و كلمه تعاطى كه مصدر فعل تعاطى است به معناى دست به كار شدن است. معناى آيه اين است كه: قوم ثمود قاتل ناقه را صدا زدند، پس او دست بكار شد، و ناقه را پى كرد و كشت. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. قمر/سوره۵۴، آیه۲۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۷۷.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۴۰۹.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۶۵.    
۵. قمر/سوره۵۴، آیه۲۹.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۳۰.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۳۲.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۸۰.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۳۸.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۹۰.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه‌، بر گرفته از مقاله «عَقَر»، ص۳۸۶.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره قمر | لغات قرآن




جعبه ابزار