سوره جاثیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جاثیه، چهل
و پنجمین
سوره قرآن کریم در ترتیب
مصحف و شصت
و پنجمین سوره در ترتیب نزول است، که پس از
سوره دخان و پیش از
سوره احقاف قرار دارد.
بیشتر
مفسران تمام
آیات این
سوره را
مکی ،
اما برخی آیه چهاردهم آن را
مدنی میدانند.
این سوره دارای ۳۷ آیه است
و در نُه کلمه آن
اختلاف قرائت وجود دارد.
بر
قرائت سوره جاثیه تأکید شده
و در
حدیثی از
امام صادق علیه السّلام آمده است: «هر کس سوره جاثیه را
تلاوت کند،
پاداشش این است که
آتش را نمیبیند
و صدا
و نعره
دوزخ را نمیشنود
و با
پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه
و آله
محشور میگردد».
نام سوره بر گرفته از آیه بیست وهشتم آن است.
در این آیه «جاثیه» وصف هر
امتی است که در
روز قیامت برای گرفتن
نامه عملش فرا خوانده میشود.
این کلمه که تنها همین یک بار در
قرآن به کار رفته،
اسم فاعل از
ریشه جث
و است که برای آن معانی مختلفی، از جمله «به حالت دو
زانو نشستن»، ذکر شده است.
نامهای دیگر این سوره «
شریعت »
و «
دهر » است
و ششمین سوره از
حوامیم هفتگانه به شمار میآید.
این سوره با
حروف مقطعه و بیان حقانیت
قرآن مجید آغاز میشود، سپس با ذکر نشانههایی از عظمت
خلقت در
آسمانها و زمین ، به
وحدانیت خداوند اشاره دارد
و گمراهانی را که با وجود این نشانهها بر
عقاید انحرافی خود اصرار میورزند، به
کیفر سختی
تهدید میکند.
در ادامه با دعوت
مؤمنان به
عفو کافران و آوردن
شاهد مثالی در باب
کفران نعمتهای خداوندی یعنی ناسپاسی
قوم بنی اسرائیل و سرنوشت آنها
که در
حکم مقدمهای برای آیات بعدی است، به
پیامبر دستور میدهد که از
شریعت پیروی کند نه از خواستهای
جاهلان .
پس از آن، قولِ گروهی از
منکران معاد و پاسخ به آنها میآید
و در آیات انتهایی، صحنههایی از
قیامت و گوشههایی از حالات
مجرمان در پیشگاه الاهی ترسیم میشود،
سوره با
حمد و تسبیح خداوند پایان مییابد.
در آیه چهاردهم این سوره از کافران با عبارت «الذین لایَرجونَ أیّامَاللّهِ» یاد شده است که معانی مختلفی برای آن گفتهاند، از جمله: کسانی که
امیدی به
پاداش خدا ندارند، افرادی که از
عذاب خدا نمیترسند
و کسانی که از
قیامت هراسی ندارند.
همچنین با توجه به کاربرد واژه «أیام» در معنای
وقایع و حوادث، این عبارت را این گونه معنا کرده اند: کسانی که
امید ندارند خداوند
دوستانش را یاری
و دشمنانش را عذاب کند.
در این آیه از مؤمنان خواسته شده که با این افراد، یعنی کافران
و مشرکان مکه ، با
عفو و گذشت برخورد کنند.
سبب نزولهای مختلفی که برای این آیه ذکر شده،
موجب اختلاف در
مکی یا
مدنی بودن آن شده است.
قائلان به مدنی بودن این
آیه معتقدند درخواست عفو
و گذشت از
مؤمنان در صورتی صحیح است که آنان قدرتِ بر
انتقام داشته باشند
و چنین حالتی در
مدینه امکان داشت نه در
مکه ، زیرا
مسلمانان در مکه ضعیف بودند
و توانایی غلبه بر
دشمن نداشتند.
اما در مقابل، گروهی معتقدند که این آیه بیانگر امری
درونی بین
بنده و پروردگار است
و این موضوع به توانایی یا ناتوانی فرد در غلبه بر دیگران بر نمیگردد، ضمن اینکه با قاطعیت نمیتوان
حکم کرد که هیچ مسلمانی در مکه قدرت غلبه بر
کفار را نداشته است، بنابراین، صحیح آن است که این آیه نیز مانند سایر آیاتِ این
سوره مکی شمرده شود.
به گفته
فخررازی بیشتر
مفسران قائل به
نسخ این آیه با
آیه سیف هستند
که این قول تنها با یکی از روایاتِ سبب نزول، که آیه را مکی میداند، سازگار است.
اما عدهای بر آناند که آیه دلالت بر ترک
نزاع با کافران در امور جزئی دارد
و از
مؤمنان میخواهد که از سخنان
آزار دهنده و کارهای ترس برانگیز کافران در گذرند که به این ترتیب
حکم آیه در جای خود باقی میماند
در باره نسخ آیه ۱۴ سوره جاثیه بحث شده است. .
در آیه بیست
و چهارم این سوره آمده است : «
و قالوا ماهیَ الاّ حیاتُنا الدُّنیا نَموتُ
و نَحیا
و ما یُهْلِکُنا إلاّ
الدَّهْرُ. » در ادامه آیه، معتقدان به این گفتار،
تخطئه شده
و متهم به سخن گفتن از روی
حدس و گمان شدهاند.
ذکر نشدن گویندگان این جملات در
قرآن ، باعث اختلاف در بین مفسران شده است.
زمخشری افراد مورد بحث در
آیه را کسانی میداند که معتقدند گذشت زمان باعث
مرگ انسانهاست و ازاین رو وجود
ملک الموت و قبض روح را نفی میکنند.
این گروه هر حادثهای را به
روزگار و زمان نسبت میدهند
و در
اشعارشان همواره از زمانه
شکایت میکنند.
به گفته وی
حدیث نبوی «لاتَسُبّو
الدَّهَر فاِنَّ اللّهَ هُو
الدَّهرُ» نیز اشاره به همین مطلب دارد.
قاسمی به پیروی از
شهرستانی .
این
آیه را در بار
دهریه که گروهی از
معطله عرب بودند، میداند.
از نظر
فخررازی نیز این آیه در باره گروهی است که هم
خالق و هم
معاد را انکار میکنند
و معتقدند که
زندگی و مرگ حاصل تأثیرات
طبایع و حرکات
افلاک است، اما عدهای
صریحاً این گروه را غیر از
دهریه دانستهاند.
به عقیده
طباطبائی این آیه با توجه به
سیاقِ آن نمیتواند کلام
دهریه باشد، زیرا آنان منکر مبدأ
و معادند
و در آیات قبلی این سوره هیچ ذکری از آنها نشده است، بلکه بیانگر قول گروهی از
بت پرستان عرب در باره انکار معاد است.
طبرسی
وجه تناسب این
سوره را با سوره پیشین (
سوره دخان ) در پایان یافتن سوره دخان
و آغاز شدن سوره جاثیه با ذکر
قرآن میداند.
برخی از آثار
و پاداشهای
تلاوت این سوره
و سورههای حوامیم در
حدیث و کتب تفسیر آمده است.
(۱) قرآن.
(۲) محمدتقی بن محمدباقر آقانجفی، خواصّ الا´یات
و خواصّ تمامیسورههای قرآن کریم، بمبئی ۱۲۹۹، چاپ افست تهران ۱۳۴۵ ش.
(۳) محمود بن عبداللّه آلوسی، روح المعانی، بیروت: داراحیاء التراث العربی.
(۴) ابن جزری، النشر فی القراءات العشر، چاپ علی محمد ضباع، مصر (۱۹۴۰)، چاپ افست تهران.
(۵) ابن عاشور (محمدطاهر بن محمد)، تفسیرالتحریر
و التنویر، تونس ۱۹۸۴.
(۶) ابن عطیه، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج ۱۴، (رباط) ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۷) ابن منظور، لسان العرب.
(۸) ابوالفتوح رازی، روض الجنان
و روح الجنان فی تفسیر القرآن، چاپ محمد جعفر یاحقی
و محمد مهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ ش.
(۹) هاشم بن سلیمان
بحرانی، البرهان فی تفسیرالقرآن، چاپ محمود بن جعفر موسوی زرندی، تهران ۱۳۳۴ ش، چاپ افست قم.
(۱۰) عثمان بن سعید دانی، کتاب التیسیر فی القراءات السبع، چاپ اوتو پرتسل، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۵.
(۱۱) محمود رامیار، تاریخ قرآن، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۱۲) محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۱۳) زمخشری، الکشاف.
(۱۴) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
(۱۵) محمد بن عبدالکریم شهرستانی، کتاب الملل
و النحل، چاپ محمد بن فتح اللّه بدران، قاهره (۱۳۷۵/۱۹۵۶)، چاپ افست قم ۱۳۶۴ ش.
(۱۶) طباطبائی، تفسیر المیزان.
(۱۷) طبرسی، تفسیر مجمع البیان.
(۱۸) طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن.
(۱۹) محمد بن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، مفاتیح الغیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
(۲۰) محمد جمال الدین قاسمی، تفسیر القاسمی، المسمیمحاسن التأویل، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
(۲۱) محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۸، جزء ۱۶، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش.
(۲۲) مجلسی،
بحار الانوار.
(۲۳) محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من
جواهر القاموس، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
(۲۴) مقدمتان فی علوم القرآن، چاپ آرتور جفری
و عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره: مکتبة الخانجی، ۱۳۹۲/ ۱۹۷۲.
•
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جاثیه»، شماره۴۳۰۶. •
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام،ج۳،ص۳۴.