سوره إنشراح
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِنْشِراح،
نود و چهارمین سوره از
قرآن مجید، دارای ۸
آیه، ۲۹
کلمه و ۱۰۲
حرف است. از این
سوره در باب
صلات سخن رفته است.
این
سوره را محدثان، قاریان
و مفسران، همواره با توجه به سرآغاز آن «اَلَمْ نَشْرَحْ» مینامیدهاند،
و ظاهراً از سر
احتیاط، نام دیگری برآن نمینهادهاند.
اما، خطاطان
و نسخه پردازان
قرآن مجید از دیرباز در کتیبه بالای
سوره، عنوان «الانشراح» را مینگاشتهاند
که
مصدر فعل «الم نشرح» از باب «انفعال»،
و حاصل معنای نخستین آیه
سوره است
و شاید هموزنی آن با نام
سورههای
انشقاق و انفطار نیز ملحوظ بوده است. در
سده گذشته، در مصحف امیری (چ بولاق، ۱۳۳۷ق) که زیر نظر گروهی از
علمای جامع الازهر
مصر انتشار یافت، این
سوره را «الشرح» عنوان نهادهاند
و پس از آن، در برخی مصاحف
و دورههای
تفسیر قرآن کریم این عنوان متداول گردیده است.
سوره انشراح، به
روایت مشهور، دوازدهمین
سوره در ترتیب نزول است که پس از
سوره «
ضُحی»
و پیش از
سوره «
عصر» نازل شده،
و در دیگر روایات اسلامی ترتیب نزول نیز، ردیفهای متفاوتی به این
سوره اختصاص یافته است.
از این رو،
مکی بودن
سوره انشراح،
و نزول آن در سالهای نخستین
بعثت جای هیچ گونه تردید نیست.
با اینهمه، بعضی از محدثان
و مفسران، در عصر حاضر، ظاهراً تحت تأثیر پارهای از روایات تفسیری
ناظر بر وقایع اواخر رسالت،
مدنی بودن این
سوره را محتمل دانستهاند
و حتی مدنی بودن آن را ترجیح دادهاند،
و سوره انشراح را به
سوره «
نصر» - آخرین
سوره نازل شده بر
پیامبر اکرم (صلی الله علیه
و اله
و سلم) بنابر مشهور - همانند کردهاند.
«انشراح» به معنای گشاده
و وسیع شدن است.
شرح صدر و فراخی سینه کنایه از ظرفیت زیاد برای دریافت حقایق
و تحمل سختیهای راه دعوت است. در
آیه نخست
خداوند عطای چنین شرح صدری را به
پیامبر صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم بیان
و او را به کار مستمر
و پیگیر دعوت میکند
و نوید میدهد که با سختی، آسانی است. این
سوره به تناسب مطالب مذکور «انشراح»، «شرح» یا «الم نشرح» نام گرفته است.
در این
سوره رسول خدا صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم امر میشود که کمر خدمت در راه خدا ببندد،
و به سوی او
رغبت کند،
و به این منظور نخست منتهایی که بر او نهاده تذکر میدهد، گفته شده این
سوره هم میتواند
مکی باشد
و هم
مدنی، ولی
سیاق آیاتش به مدنی بودن سازگارتر است.
در بعضی از
روایات وارده از
ائمه اهل بیت علیهمالسّلام نقل شده که فرمودهاند:
سوره والضحی و سوره الم نشرح یک
سورهاند.
۱. پس از
سوره «
ضحی»
و پیش از
سوره «
عصر» نازل شده است.
۲. در مکی یا مدنی بودنش اختلاف است.
۳. هیچ آیه منسوخی ندارد.
۴. هشت آیه، ۲۶ یا ۲۷
کلمه و ۱۰۲، ۱۰۳ یا ۱۰۵
حرف دارد.
۵. در ترتیب نزول، دوازدهمین
و در مصحف شریف
نود و چهارمین سوره قرآن است.
این
سوره از نظر فقهی
و تلاوت در رکعت اول
و دوم نماز،
سوره مستقلی نیست؛ بلکه به ضمیمه
سوره ضحی یک
سوره به شمار میآید.
۱. شرح صدر، موهبتی الهی است؛
۲.
امدادهای غیبی و آسان ساختن بار سنگین
رسالت؛
۳. دستور به
مجاهدت و خودسازی؛
۴. وجود راحتی همراه با هر سختی.
سوره انشراح با
سوره ضحی، در ساختار بیانی، مضامین
و معانی پیوندی آشکار دارد،
چنانکه میتوان این
سوره را تفصیل
سوره ضحی،
یا امتداد آن،
یا تکمله آن
دانست،
و محور موضوعی این دو
سوره، تقویت روحیه
و تثبیت
قلب پیامبر اکرم (صلی الله علیه
و اله
و سلم)
و تبیین جایگاه آن حضرت در مقام قرب خداوند
و برخورداری از عنایات ویژه ربانی است.
سوره انشراح به تنهایی در
نماز واجب کفایت نمیکند
و باید با «
سوره ضحی» خوانده شود. قول مشهور بین قدما،
اتحاد این دو
سوره است.
در صدر اسلام، پیوستگی
و همبستگی این دو
سوره چندان مورد توجه
صحابه و تابعان بوده است که بنا به شماری از روایات، بعضی از آنان این دو
سوره را همچون دو
سوره فیل و قریش یک
سوره میپنداشته،
و در میان آن دو،
بسمله نمیآوردهاند.
این دیدگاه در حوزههای
شیعه نیز به استناد روایاتی از
ائمه اهل بیت (علیهالسلام) تلقی به قبول شده،
و به عنوان قول مشهور علمای شیعه شهرت یافته است
و دیدگاه مشهور فقه جعفری را دائر بر
وجوب جمع میان دو
سوره ضحی
و انشراح در یک
رکعت، در
قرائت نمازهای واجب، البته با قرائت بسمله میان آن دو موجب گردیده است.
از سوی دیگر، برخی از مفسران یکی پنداشتن این دو
سوره (یا
سورههای فیل
و قریش) را برخلاف
تواتر و اجماع مسلمانان دانستهاند
و مستندات روایی فریقین را در این باره، به دلیل تعارض آنها با روایات دیگر نپذیرفتهاند
و دلالت روایات منقول از امامان (علیهمالسلام) را نیز در نهایت بر جواز تلفیق این دو
سوره (یا دو
سوره فیل
و قریش) در یک رکعت از نماز
فریضه، نه
وجوب آن، پذیرفتهاند.
سوره انشراح، مانند
سوره ضحی، مشتمل بر خطابهای صریح به پیامبر اکرم (صلی الله علیه
و اله
و سلم) است
و عنایات
پروردگار متعال را نسبت به آن حضرت یکایک بر میشمرد
و تأکید میکند بر اینکه خداوند هیچگاه آن حضرت را تنها نگذاشته است
و نخواهد گذاشت، آن حضرت را از هر سوی مدد رسانیده است
و خواهد رساند.
در میان احادیثی که در فضیلت
سوره انشراح رسیده است، این
حدیث، به لحاظ مضمون
سوره و موضوع آن بسیار جالب توجه است که حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه
و اله
و سلم) فرمودهاند: «هرکس این
سوره را بخواند، چنان است که نزد من آمده باشد،
و من اندوهگین بوده باشم
و او اندوه مرا زدوده باشد».
آیه «اِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یسْراً» که دو بار در این
سوره آمده است،
از جمله تعابیر
قرآنی است که از هنگام نزول آن، همواره
ضربالمثل بوده،
و همه جا در مقام دلداری به ستمدیدگان، امید بخشیدن به گرفتاران
و تقویت روحیه نومیدان به کار میرفته است.
زیاد
خواندن این
سوره در هر
روز و شب،
مستحب و قرائت آن در
رکعت دوم
نمازی که برای رفع گرفتاری خوانده میشود، وارد شده است.
(۱)
قرآن کریم.
(۲) عبدالرحمان ابن جوزی، فنون الافنان، به کوشش محمد ابراهیم سلیم، قاهره، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۳) علی ابن طاووس، سعد السعود، نجف، ۱۳۶۹ق/ ۱۹۵۰م.
(۴) محمد ابوالسعود، تفسیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
(۵) عثمان ابوعمرو دانی، التیسیر، به کوشش اوتو پرتسل، استانبول، ۱۹۳۰م.
(۶) احمد اندرابی، الایضاح فی القراءات، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
(۷) ابراهیم بقاعی، نظم الدرر، حیدرآباد دکن، ۱۹۸۴م.
(۸) محمد حر عاملی، وسائل الشیعة، به کوشش عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، ۱۳۹۱ق.
(۹) عبدعلی حویزی، تفسیر نور الثقلین، به کوشش هاشم رسولی محلاتی، قم، ۱۳۸۵ق.
(۱۰) علی خازن، لباب التأویل، بیروت، دارالمعرفه.
(۱۱) محمد عزت دروزه، التفسیر الحدیث، قاهره، ۱۳۸۱ق/ ۱۹۶۲م.
(۱۲) محمود رامیار، تاریخ
قرآن، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۱۳) سیوطی، الاتقان فی علوم
القرآن، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۷ق/ ۱۹۶۷م.
(۱۴) سیوطی، تناسق الدرر، به کوشش عبدالقادر احمد عطا، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
(۱۵) محمد شیخ بهایی، جامع عباسی، چ سنگی، تهران، ۱۳۱۲ق.
(۱۶) محمد شیخ طوسی، التبیان، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
(۱۷) محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر
القرآن، تهران، ۱۳۸۹ق.
(۱۸) فضل طبرسی، مجمع البیان، صیدا، ۱۳۵۶ق/ ۱۹۳۷م.
(۱۹) طبری، تفسیر.
(۲۰) محمد فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، قاهره، المطبعة البهیه.
(۲۱) محمد فیروزآبادی، بصائرذوی التمییز، به کوشش محمد علی نجار، قاهره، ۱۳۸۳ق.
(۲۲) محمد فیض کاشانی، المحجة البیضاء، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، ۱۳۸۳ق.
(۲۳) محمد قاسمی، محاسن التأویل، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.
(۲۴) محمد قرطبی، الجامع لاحکام
القرآن، بیروت، داراحیا التراث العربی.
(۲۵) سید قطب، فی ظلال
القرآن، بیروت، ۱۴۰۲ق/ ۱۹۸۲م.
(۲۶) علی قمی، تفسیر، به کوشش طیب موسوی جزائری، نجف، ۱۳۸۷ق.
(۲۷) محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
(۲۸) احمد مصطفی مراغی، تفسیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
(۲۹) محمد غوث نائطی ارکاتی، نثر المرجان فی رسم نظم
القرآن، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۱ق.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «سوره إنشراح»، ج۱۰، ص۴۰۵۵. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۷۲۹. فرهنگنامه فارسی علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «سوره انشراح».