يعنى چون زنبور عسل او را بگزد از گزيدن آن نمیترسد و بار ديگر براى عسل گرفتن به خانه زنبور آيد. نوب نوعى از زنبور عسل است و عواسل عسل گيرندههاست. راغب نيز اين شعر را نقل كرده و به جاى عواسل عوامل گفته. این آيه را طبرسى اينطور معنى كرده: چرا از عظمت خدا نمیترسيد؟ ولى بهتر است كه رجاء در آيه به معنى اميد باشد يعنى چه شده كه براى خدا عظمتى اميد نداريد و خدا را قوى نمیدانيد تا او را بندگى كنيد و حل مشكلات از او بخواهيد و از وى بترسيد؟ ۲.۲.۴ - يَرْجُوا (آیه ۵ سوره عنکبوت)زمخشری آن را در ذيل آيه (مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ) (كسى كه اميد به لقاى خداوند يگانه و رستاخیز دارد.) شاهد نقل میكند كه گويند: رجاء به معنى خوف است.۲.۲.۵ - ارْجُوا (آیه ۳۶ سوره عنکبوت)در آيه (يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ ارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ) (اى قوم من! خدا را بپرستيد، و به روز بازپسين ايمان بياوريد.)ظاهرا مراد خوف است يعنى خدا را عبادت كنيد و از روز قيامت بترسيد. و يا مراد آن است اميدوار روز آخرت باشيد و براى آن كار كنيد و بدانيد كه قيامت هست. ناگفته نماند چنانكه از راغب نقل شد اميد و خوف متلازماند چون به چيزى اميدوار باشيم در همان حال خوف نرسيدن به آن هم هست پس اگر آيات گذشته را خوف يا اميد معنى كنيم چندان تفاوتى نخواهد داشت. ۲.۳ - إِرْجاءارجاء را تأخير معنى كردهاند. در اقرب الموارد گويد «أَرْجَى الْأَمْرَ:أَخَّرَهُ» كار را بتأخير انداخت. «أَرْجَيْتُ الْأَمْرَ: أَخَّرْتُهُ» كار را به تأخير انداختم طبرسى ذيل آیه ۱۱۱ اعراف گويد: ارجاء به معنى تأخير است.۲.۳.۱ - تُرْجي (آیه ۵۱ سوره احزاب)(تُرْجِي مَنْ تَشاءُ مِنْهُنَّ وَ تُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشاءُ) يعنى «از زنان آنكه را میخواهى ترک و از خود دور میگردانى و هر كه را خواستى نزد خود اسكان میدهى.»در المیزان گويد: اين سخن كنايه از ردّ و قبول است و سياق آيه دلالت دارد كه آن حضرت در ردّ و قبول زنی كه خود را به او بذل كرده مختار است. به نظر میآيد كه راجع به همه زنان آن حضرت باشد و مراد از آن اين است كه بعد از اداى حق واجب ايشان بهر يك هر قدر اظهار علاقه كنى يا كمتر به منزلش بروى و ... اختيار با تو است و اللّه العالم. و احتمال داده شده كه مراد سقوط وظيفه همخوابگى و غيره باشد. ۲.۳.۲ - أَرْجِهْ (آیه ۳۶ سوره شعراء)(قالُوا أَرْجِهْ وَ أَخاهُ وَ ابْعَثْ فِي الْمَدائِنِ حاشِرِينَ) (گفتند: «او و برادرش را مهلت ده؛ و مأموران را براى گردآورى ساحران به تمام شهرها اعزام كن.»)«أَرْجِهْ» در اين آيه و در آیه ۱۱۱ سوره اعراف آمده است. بعضى آن را به كسر هاء خواندهاند. عاصم و حمزه به كسر جيم و سكون هاء و بعضى «ارجئه» بضم هاء خوانده و ميان جيم و هاء، همزه آوردهاند. اگر هاء را ساكن بخوانيم بايد آن را حرف سکت بدانيم چنانكه الميزان گفته است. بنا به قرائت عاصم و حمزه مفعول أَرْجِهْ محذوف است و ها براى سكت است نه ضمير و بنا بر قرائت ديگران هاء ضمير است و مراد از آن موسى میباشد معنى آيه چنين است: موسى و برادرش را به تأخير انداز و در عقوبت آنها عجله نكن و مأمورانى به شهرها بفرست تا ساحران را جمع كرده و بياورند. ۲.۳.۳ - مُرْجَوْنَ (آیه ۱۰۶ سوره توبه)(وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ) يعنى «ديگران از مردم براى امر خدا تأخير انداخته شدهاند يا خدا آنها را عذاب و يا بر آنها توبه میكند و خدا دانا و حكيم است.»مراد از اين مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ كيستند؟ مضمون آیه ۱۰۰ از سوره توبه چنين است: از اعراب باديه نشين كه در اطراف شمااند و نيز از اهل مدينه منافقان هستند كه آنها را دو دفعه عذاب خواهيم كرد و آیه ۱۰۱ بدين مضمون است: و ديگران كه اعتراف به گناه خويش كرده عمل صالح و بد را با هم آميختهاند شايد خدا به آنها بر گردد كه خدا غفور و رحيم است. آن وقت بعد از سه آيه میرسيم به آيه مورد بحث. اين آيه چنانكه در الميزان گفته عطف است به آيه ۱۰۱ كه مضمونش ذكر گرديد. به عقيده الميزان اين آيه منطبق است است بر مستضعفین كه واسطهاند ميان نیکوکاران و بدكاران گر چه در اسباب نزول وارد است كه درباره آن سه نفر نازل شد كه از جهاد تخلّف و بعد توبه كردند و كيف كان آيه مآل امر آنها را مخفى ميدارد و در ابهامش باقى میگذارد حتى از دو اسم عليم و حكيم كه در ذيل آيه هست چيزى از عاقبت كار آنها روشن نمیشود. سخن الميزان كاملا عالى و دقيق است ولى انطباق مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ بر مستضعفين روشن نيست زيرا آیه ۹۸ نساء كه درباره مستضعفين است در آيه ما بعد آن آمده (فَأُولئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ كانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُوراً) (اميد است خداوند، آنها را مورد عفو قرار دهد؛ و خداوند، بخشنده و آمرزنده است.) اين آيه طرف غفران را تقويت میكند به خلاف مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ كه در ذيل آيه آنها «وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ» آمده كه هيچ طرف از عذاب و رحمت را تقويت نمیكند. در کافی براى هر يک از آن دو گروه بابى منعقد كرده و رواياتشان بر خلاف هم است و نيز در باب اصناف الناس از كتاب ايمان و كفر آن دو را غيرهم شمرده است. در المنار گويد: مراد از مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ عدهاى از تخلّف كنندگان از جهاد هستند كه عذاب و رحمت آنها مبهم است ولى در آیه ۱۱۸ توبه ، حال آنها روشن شده. آيه ۱۱۸ درباره قبول توبه آن سه نفر است كه از جهاد تخلّف كردند (وَ عَلَى الثَّلاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا ... ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا ...) ناگفته نماند اين سخن قابل قبول نيست زيرا جمله «إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ» در مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ نشان میدهد كه غفران و عذاب در روز قیامت خواهد بود نه اينكه تأخير انداخته شدهاند تا روشن شود كه توبهشان قبول خواهد شد يا نه؟ در الميزان آمده: قصه آنها بر اين آيه منطبق نيست. از كلام مرحوم طبرسى كه درباره آيه جريان تخلف آن سه نفر و قبول توبهشان را نقل كرده بدست میآيد كه نظرش تطبيق آيه بر مخلّفين است. عیاشی در تفسير خود از امام باقر علیهالسّلام نقل كرده فرمود: مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ مردمى مشرك بودند كه امثال حمزه و جعفر و غيره را كشتند بعد با سلام داخل شدند خدا را يكتا خواندند و شرک را رها نمودند. ايمان را به حقيقت نشناختند كه مؤمن و مستحق بهشت گردند و در انكارهم نبودند كه کافر و مستحق آتش باشند آنها در همين حالاند خدا آنها را يا عذاب میكند و يا بر آنها توبه مینمايد. اين روايت روشن میكند كه مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ غير از متخلفين است و كار آنها به قيامت مانده است. در روايت ديگرى از امام صادق (علیهالسّلام) نقل میكند كه آنها قومى از مشركيناند خون مسلمانان را ريختند و بعد اسلام آوردند پس آنهايند مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ و در روايت ديگرى از امام صادق (عليهالسّلام) مستضعفين همان مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ اند. «قَالَ عِمْرَانُ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ عَنِ الْمُسْتَضْعَفِينَ قَالَ: هُمْ لَيْسُوا بِالْمُؤْمِنِينَ وَ لَا بِالْكُفَّارِ وَ هُمْ ال مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ.» فكر میكنم كه مراد امام (عليهالسّلام) از مستضعفين همانها نيست كه در آیه ۹۸ نساء آمده زيرا كه آنها جانب غفرانشان تقويت شده چنانكه گفته شد. • قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «رجاء»، ج۳، ص۶۱. ردههای این صفحه : مفردات قرآن | واژه شناسی واژگان سوره احزاب | واژه شناسی واژگان سوره اعراف | واژه شناسی واژگان سوره توبه | واژه شناسی واژگان سوره شعراء | واژه شناسی واژگان سوره عنکبوت | واژه شناسی واژگان سوره فرقان | واژه شناسی واژگان سوره نساء | واژه شناسی واژگان سوره نور | واژه شناسی واژگان سوره یونس |