• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

رزق (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





رِزْق (به کسر راء و سکون زاء) از واژگان قرآن کریم به معنای روزی است.



رِزْق به معنای روزى است. (كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ‌ رِزْقِ‌ اللَّهِ) (از روزىِ خداوند بخوريد و بياشاميد.)
راغب می‌گويد: رزق گاهى به عطاء دائمى اطلاق می‌شود خواه دنيوى باشد يا اخروى و گاهى به نصيب و بهره و گاهى به غذائی كه وارد جوف می‌شود گويند: شاه رزق لشكر را داد و دانش روزى من شده. طبرسی ذيل آیه ۳ بقره رزق را عطاى دائمى گفته و گويد آن نقيض حرمان است.
صحاح آن را عطا و آنچه از آن نفع برده می‌شود معنى كرده و گويد و گاهى به باران، رزق اطلاق می‌شود.
خلاصه آنكه رزق عطائى است كه از آن منتفع می‌شوند خواه طعام باشد يا علم و يا غير آن.


در قرآن مجيد گذشته از معناى مشهور به
نبوت و علم رزق گفته شده نحو (يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى‌ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ رَزَقَنِي‌ مِنْهُ‌ رِزْقاً حَسَناً ...) (گفت: «اى قوم من! به من خبر دهيد، اگر دليل آشكارى از پروردگارم داشته باشم، و روزى و موهبت نيكويى به من داده باشد.» ....)
و ايضا به باران نحو (هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ آياتِهِ وَ يُنَزِّلُ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ رِزْقاً) (او كسى است كه آيات خود را به شما نشان مى‌دهد و از آسمان براى شما روزى با ارزشى مى‌فرستد.)
و گاهى فقط به خوراک اطلاق شده مثل‌ (وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ‌ رِزْقُهُنَ‌ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ...) (و آن كس كه فرزند براى او متولّد شده [پدر] ، بايد خوراک و پوشاک مادر را به طور شايسته در مدّت شيردادن بپردازد. ...)
چنانكه مى‌بينيم کسوت را از رزق جدا كرده است.

۲.۱ - رازِق

رازق تمام مخلوق اوّلا و بالذّات خداوند است چنانكه فرموده‌
(إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ‌ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ) (زيرا تنها خداوند روزى‌دهنده و صاحب قدرت است و ناتوانى در او راه ندارد.) مقدم شدن «هُوَ» دليل حصر است‌.
و ايضا فرموده‌ (وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ‌ رِزْقُها ...) (هيچ جنبنده‌اى در زمين نيست مگر اين‌كه روزى او بر خداست. ....)
وانگهى چون آفريننده هر چيز خداست قهرا رازق همه مخلوق اوست و رزاق از اسماء حسنی است كه مخصوص خدا می‌باشد و اگر بغير از خدا اطلاق شود بالعرض و به واسطه است مثل‌
(وَ ارْزُقُوهُمْ‌ فِيها وَ اكْسُوهُمْ) (و از منافع آن، به آنها روزى دهيد؛ و لباس بر آنان بپوشانيد.)
(وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينُ‌ فَارْزُقُوهُمْ‌ مِنْهُ) (و اگر به هنگام تقسيم (ارث)، خويشاوندان و طبقه‌اى كه ارث نمى‌برند و يتيمان و مستمندان، حضور داشته باشند، چيزى از آن اموال را به آنها بدهيد.)
ايضا از جمله‌ «لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ‌» كه در سوره‌هاى حج آیه ۵۸ ، مؤمنون آیه ۷۲ ، سباء آیه ۳۹ و از جمله‌ «وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ‌» نيز اين مطلب روشن می‌شود كه خدا رازقان را بسيار شمرده و خود را بهترين آنها خوانده است.

۲.۲ - قبض و بسط رزق

به تصريح قرآن توسعه و تنگى روزى در دست خداست‌.
(إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ‌ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّهُ كانَ بِعِبادِهِ خَبِيراً بَصِيراً) (به يقين، پروردگارت روزى را براى هركس بخواهد، گشاده يا محدود مى‌دارد؛ به يقين او نسبت به بندگانش، آگاه و بيناست.)
از ذيل آيه به دست می‌آيد كه قبض و بسط روى عللى است و جزافى نيست كه خدا به بندگان دانا و به صلاح آنها عالم است‌.
(اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ‌ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ ...) (خدا روزى را براى هر كس بخواهد گسترده مى‌سازد، يا تنگ مى‌گيرد ....)
همچنين است آيات قصص آیه ۸۲ ، عنکبوت آیه ۶۲ ، سباء آیه ۳۶ ، زمر آیه ۵۲ و غيره.
همين طور است آيه‌ (وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلى‌ بَعْضٍ فِي‌ الرِّزْقِ‌ ...) (خداوند بعضى از شما را بر بعضى ديگر از نظر روزى برترى داد (چرا كه تلاشهايتان متفاوت است).)
تأثير تلاش انسان و وارد شدن از راه‌هاى صحيح را در كثرت روزى نمی‌شود بى‌تأثير دانست ولى جزء العلة و يا از آن هم كمتر است. آنكه يک ليوان آب از شير لوله‌كشى شهر پر می‌كند نمی‌تواند بگويد من در اين كار مستقلّم زيرا آن شير به لوله و آن به لوله بزرگ و آن به تصفيه خانه و آن به كانال و آن به رودخانه و آن به کوه متصل است. باران و برف به وسيله ابرها به كوه می‌بارند و دریاها به وسيله حرارت آفتاب تبخير می‌شوند پس پر كردن يک ليوان آب متصل به خورشيد است چطور می‌شود گفت اين كار را من انجام دادم بلكه بايد گفت خدا شرايط را جور آورده و من در بر داشت آب جزء العله بودم.
همچنين است در هر كار ميليون‌ها شرائط و مقدمات لازم است كه جور كردن همه آنها در اختيار بشر نيست لذا قبض و بسط در دست خدا است گر چه كار و تلاش بشر نيز بى تأثير نيست.
آيه‌ (وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلى‌ بَعْضٍ فِي‌ الرِّزْقِ‌) (خداوند بعضى از شما را بر بعضى ديگر از نظر روزى برترى داد (چرا كه تلاشهايتان متفاوت است).) كه گذشت با آيه‌ (نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا) (ما معيشت آنها را در زندگى دنيا در ميانشان تقسيم كرديم و درجات بعضى را برتر از بعضى قرار داديم تا يكديگر را به خدمت گيرند؛ و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع‌آورى مى‌كنند بهتر است.) روشن می‌شود.

۲.۳ - رزق اخروی

(كُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذِي‌ رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً ...) (هر زمان كه ميوه‌اى از آن، روزى آنان شود، مى‌گويند: «اين همان است كه قبلًا به ما روزى داده شده بود. (ولى اينها چقدر از آنها بهتر و عاليتر است.)» وميوه‌هايى كه براى آنها آورده مى‌شود، همه ازنظرخوبى و زيبايى يكسانند. ....)
آيه درباره اهل بهشت است كه چون ميوه‌اى به دست آنها برسد گويند اين همان است كه در دنیا به ما داده شد توضيح اينكه ما مثلا وقتى اناری می‌خوريم در وجود ما مبدل به مادّه می‌شود و اگر بعد از آن دو ركعت نماز بخوانيم همان ماده مبدّل به نيرو شده به صورت نماز از وجود ما خارج می‌شود و حقيقت نماز جز مقدارى نيرو نيست كه در اثر ذکر و حركت از بدن ما می‌ريزد. اين نيرو روز قیامت مجسّم شده و به انار بهشتى مبدّل می‌گردد و تحويل انسان می‌شود و انسان چون آن را ديد گويد: اين همان ميوه است كه در دنيا داشتم و چون ميوه بهشتى دائمى و بهتر از میوه دنياست لذا بعد از «هذَا الَّذِي‌ رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً» آمده است يعنى در عين آنكه هر دو يكى‌اند متشابه‌اند كه ميوه بهشتى بهتر از ميوه دنيا است.

۲.۴ - واسطه در رزق

(وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلى‌ بَعْضٍ فِي‌ الرِّزْقِ‌ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي‌ رِزْقِهِمْ‌ عَلى‌ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَواءٌ أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ) (خداوند بعضى از شما را بر بعضى ديگر از نظر روزى برترى داد (چرا كه تلاشهايتان متفاوت است). ولى كسانى كه برترى داده شده‌اند، حاضر نيستند از روزى خود به بردگانشان بدهند تا همگى در آن مساوى گردند؛ آيا آنان نعمت خدا را انكار مى‌نمايند (كه شكر او را ادا نمى‌كنند)؟! )
به نظر می‌آيد كه ضمير فيه به «رزق» راجع است يعنى مفضل و مفضل عليهم در روزى برابراند و ظاهر آيه آن است كه به همه خدا روزى می‌دهد بعضى را را به واسطه استقلال و حرّيت و وسائلى كه دارند و بعضى را كه غلامان و غيرهم باشند به واسطه اربابان و پدران. لذا پدران و اربابان حق ندارند بگويند: ما به غلامان و فرزندان روزى ميدهيم بلكه رازق همه خداست و اينكه روزى آنها به واسطه بزرگان است اين فضيلتى است براى مولى‌ها و پدران مثلا.
بعضى‌ها گفته‌اند اگر مراد آن باشد كه همه در روزى برابراند اين نقض صدر آيه است كه فرموده‌ «وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلى‌ بَعْضٍ» ولى واسطه بودن آنها در اثبات فضيلت كافى است.
بعضى از بزرگان فرموده مراد آن است كه: خدا بعضى را در روزى بر بعضى برترى داده و برتران حاضر نيستند روزى خود را به ديگران بدهند تا همه با هم مساوى باشند و آنها مساوى نيستند بلكه فضيلت در رزق مخصوص به آنهاست آيا نعمت خدا را انكار می‌كنند؟! ناگفته نماند فهم اين معنى از آيه بسيار مشكل است مشكلتر از آن فهم‌ «فِيهِ سَواءٌ» است كه بگوئيم يعنى مساوى نيستند.

۲.۵ - حکمت قبض و بسط رزق

(وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ‌ الرِّزْقَ‌ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَ لكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما يَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ) (اگر خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمين طغيان و ستم مى‌كنند؛ ولى به مقدارى كه مى‌خواهد و مصلحت مى‌داند نازل مى‌كند، چراكه او نسبت به بندگانش آگاه و بيناست.)
در المیزان می‌گويد: چون خاصيت وسعت مال تکبر و خودپسندى و طغیان است چنانكه فرموده‌ (إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‌ • أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌) لذا اگر خدا همه را سير می‌كرد ستم می‌كردند على هذا خدا استحقاق هر شخص را می‌داند و رزق را به اندازه نازل می‌كند.
نگارنده فكر می‌كنم مراد آن است كه اگر خداوند به همه روزى را بسط می‌كرد همه دارا و غنى می‌شدند، و در اثر رفع احتياج، امتيازات و قوى و ضعيف بودن از بين می‌رفت و مردم در اثر ثروت متجاوز شده و از يكديگر تمكين نمی‌كردند و جوامع بشرى متلاشى می‌گرديد. ولى حكمت بالغه اقتضاء می‌كند كه بسط در كار نباشد و مردم يكديگر را در كار تسخير كنند. چنانكه فرموده‌ (نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ) (ما معيشت آنها را در زندگى دنيا در ميانشان تقسيم كرديم و درجات بعضى را برتر از بعضى قرار داديم تا يكديگر را به خدمت گيرند؛ و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع‌آورى مى‌كنند بهتر است.)
آرى استعدادات بشرى مختلف است هر يک كارى پيش گرفته و همه به يكديگر مسخراند تا كار زندگى پيشرفت كند. مراد از آيه آن نيست كه خدا خواسته مردم گرسنه شوند بلكه غرض آن است كه خدا خواسته مردم در كارهاى دنيا در اثر احتياج بوسائل به يكديگر محتاج باشند و در اين باره طغیان نكنند.

۲.۶ - رزق در آسمان

(وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ‌ وَ ما تُوعَدُونَ) (و روزىِ شما در آسمان است و نيز آنچه شما وعده داده مى‌شويد.)
گفته‌اند مراد از رزق باران است و باران را رزق گفته‌اند كه سبب رزق است و گفته‌اند در آن مضاف مقدر است يعنى «فِي السَّمَاءِ سَبَبُ رِزْقِكُمْ» گفته‌اند: مراد اسباب رزق است كه در بالااند مانند خورشيد، ماه، كواكب و اختلاف فصول و پى در پى بودن شب و روز و تقدير آن «اسباب رزقكم» است.
و گفته‌اند: تقدير ارزاق در سماء است و يا اينكه ارزاق در لوح محفوظ نوشته شده است و گفته‌اند: مراد از «وَ ما تُوعَدُونَ» بهشت است و گفته‌اند بهشت و آتش و يا ثواب و عقاب است هيچ يک از اين اقوال براى من قانع كننده نيست خود نيز چيزى كه آرام‌كننده وجدان باشد نمی‌دانم. در بعضى آيات هست كه خدا به شما از آسمان و زمين روزى می‌دهد نحو (قُلْ مَنْ‌ يَرْزُقُكُمْ‌ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ) (بگو: «چه كسى شما را از آسمان و زمين روزى مى‌دهد؟») همچنين است آیه ۶۲ نمل ، آیه ۲۴ سباء ، آیه ۳ فاطر . با ملاحظه اين آيات و آيه ما نحن فيه می‌شود به دست آورد كه مراد عوامل آسمانى و زمين و مواد آنهاست كه مبدل به رزق می‌شوند و آنها مواد اوليه رزق‌اند.

۲.۷ - رزق به معنای نصیب از خیر

(أَ فَبِهذَا الْحَدِيثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ • وَ تَجْعَلُونَ‌ رِزْقَكُمْ‌ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ) (آيا اين سخن را [اين قرآن را با اوصافى كه گفته شد] سست و كوچک مى‌شمريد، و به جاى شكر روزی‌هايى كه به شما داده شده آن را تكذيب مى‌كنيد؟!)
گويند: مراد از رزق نصيب آنهاست از خیر يعنى نصيب خود را از خيری كه بايد از قرآن برداريد تکذیب آن قرار می‌دهيد و تكذيب را جاى خير و فايده می‌گذاريد و گويند مراد از رزق قرآن است‌ يعنى تكذيب را به عوض اين قرآن می‌گيريد. و گويند كلمه شکر از آن محذوف است يعنى «وَ تَجْعَلُونَ‌ شُكر رِزْقَكُمْ‌ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ» قول اول بهتر به نظر می‌رسد و اللّه اعلم.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۸۲.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۵، ص۱۶۷.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۵۱.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۶۰.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۹.    
۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۵۱.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۳.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۲۱.    
۹. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۴، ص۱۴۸۱.    
۱۰. هود/سوره۱۱، آیه۸۸.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۳۱.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۵۴۸.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۳۶۷.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۱۱۱.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۸۶.    
۱۶. غافر/سوره۴۰، آیه۱۳.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۶۸.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۴۸۰.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۱۶.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۴۱.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۸۰۴.    
۲۲. بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۷.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۳۶۱.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۴۰.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۳۲.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۸۷.    
۲۸. ذاریات/سوره۵۱، آیه۵۸.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۳.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۸۴.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۸۹.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۳۲.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۴۴.    
۳۴. هود/سوره۱۱، آیه۶.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۲۲.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۲۰.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۴۸.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۱۲.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۱۷.    
۴۰. نساء/سوره۴، آیه۵.    
۴۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۷۷.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۲۷۰.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۱۷۰.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۲۴.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۴.    
۴۶. نساء/سوره۴، آیه۸.    
۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۷۸.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۳۱۵.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۲۰۰.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۳۵.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۹.    
۵۲. حج/سوره۲۲، آیه۵۸.    
۵۳. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۷۲.    
۵۴. سبأ/سوره۳۴، آیه۳۹.    
۵۵. مائده/سوره۵، آیه۱۱۴.    
۵۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۰.    
۵۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۵.    
۵۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۱۱۴.    
۵۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۸۴.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۲۷.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۳۵.    
۶۲. رعد/سوره۱۳، آیه۲۶.    
۶۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۲.    
۶۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۴۷۵.    
۶۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۳۴۷.    
۶۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۵۹.    
۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۴۶.    
۶۸. قصص/سوره۲۸، آیه۸۲.    
۶۹. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۲.    
۷۰. سبأ/سوره۳۴، آیه۳۶.    
۷۱. زمر/سوره۳۹، آیه۵۲.    
۷۲. نحل/سوره۱۶، آیه۷۱.    
۷۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷۴.    
۷۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۲۶.    
۷۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۲۹۴.    
۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۳.    
۷۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۷۵.    
۷۸. نحل/سوره۱۶، آیه۷۱.    
۷۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷۴.    
۸۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۲۶.    
۸۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۲۹۴.    
۸۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۳.    
۸۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۷۵.    
۸۴. زخرف/سوره۴۳، آیه۳۲.    
۸۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۱.    
۸۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۴۵.    
۸۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۹۸.    
۸۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۲۱۷.    
۸۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۷۱.    
۹۰. بقره/سوره۲، آیه۲۵.    
۹۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵.    
۹۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۱۳۹.    
۹۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۸۹.    
۹۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۹۸.    
۹۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۶۲.    
۹۶. نحل/سوره۱۶، آیه۷۱.    
۹۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷۴.    
۹۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۲۶.    
۹۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۲۹۴.    
۱۰۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۳.    
۱۰۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۷۵.    
۱۰۲. شوری/سوره۴۲، آیه۲۷.    
۱۰۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۶.    
۱۰۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۸۰.    
۱۰۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۵۶.    
۱۰۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۳۹.    
۱۰۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۶.    
۱۰۸. علق/سوره۹۶، آیات۶-۷.    
۱۰۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۵۶.    
۱۱۰. زخرف/سوره۴۳، آیه۳۲.    
۱۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۱.    
۱۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۴۵.    
۱۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۹۸.    
۱۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۲۱۷.    
۱۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۷۱.    
۱۱۶. ذاریات/سوره۵۱، سوره۲۲.    
۱۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۱.    
۱۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۶۲.    
۱۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۷۴.    
۱۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۰۷.    
۱۲۱. فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۳۵.    
۱۲۲. یونس/سوره۱۰، آیه۳۱.    
۱۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۱۲.    
۱۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۷۱.    
۱۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۵۱.    
۱۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۹۰.    
۱۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۶۲.    
۱۲۸. نمل/سوره۲۷، آیه۶۲.    
۱۲۹. سبأ/سوره۳۴، سوره۲۴.    
۱۳۰. فاطر/سوره۳۵، آیه۳.    
۱۳۱. واقعه/سوره۵۶، آیات۸۱ - ۸۲.    
۱۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۷.    
۱۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۳۹.    
۱۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۳۸.    
۱۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۸۲.    
۱۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۴۲.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «رزق»، ج۳، ص۸۲.    






جعبه ابزار