• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

رحمت‌ الهی‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



رحمت، از صفات خداوند بوده و مقابل غضب می‌باشد. رحمت در انسان به معنای دل‌نازک‌بودن و در خداوند به معنای روزی دادن و احسان و عفو و بخشش و غیره می‌باشد.



وقتی این کلمه صفت خداوند می‌شود، معنای نیکی کردن و احسان به خود می‌گیرد. از نظرگاه کلام شیعی، رحمت الهی، به معنای افاضه خیر بر نیازمندان و فرودستان و دستگیری از آنان است. رحمت خداوندی از ویژگی‌های تمامیت، عمومیت و کمال، بهره مند است. «تمامیت» بدین معنا است که خداوند می‌خواهد نیازمندی و ناتوانی را از جمیع نیازمندان بردارد. «عمومیت» بدین معنا است که گستره رحمت الهی هم نیک سیرتان و شایستگان را دربرمی گیرد و هم بدسیرتان و سرکشان را و هم مؤمنان و هم کافران را، و هم در این جهان مشمول آنان می‌شود و هم در آن جهان. «کمال» به این معنا است که خداوند مانند مردمان مهربان و نیکوکار، بر اثر مهربانی آوردن و نیکی کردن، دچار رنج و تعب نمی‌شود.


رحمت خداوند بر دو گونه است:
الف. رحمت رحمانیه؛ یعنی رحمتی بی کران و فراگیر که بر همه هستی پرتو می‌افکند.
ب. رحمت رحیمیه؛ یعنی رحمتی که تنها پرهیزگاران و نیک سیرتان را در خود می‌گیرد. مراد برخی آیات قرآن، رحمت رحیمیه است و مراد برخی دیگر، رحمت رحمانیه.
امام‌ خمینی، حقیقت رحمت را همان نفس وجود می‌داند؛ زیرا وجود، اصل همه رحمت‌هاست و درواقع رحمت بسط و گسترش وجود مطلق است و همه موجودات زیر پوشش رحمت واسعه هستند.
امام‌ خمینی برای رحمت اقسامی را بر می‌شمارد و اساس رحمت را همان رحمت مطلق می‌داند که سراسر عالم هستی را دربرگرفته و هر موجودی را به کمال خود می‌رساند. در نگاه امام‌ خمینی رحمت مطلقه به رحمانی و رحیمی تقسیم می‌شود، و رحمت رحمانیه و رحمت رحیمیه مفتاح باب وجود و مفتاح کتاب تدوین است. امام هر یک از رحمت رحمانی و رحیمی را به رحمت ذاتی و فعلی تقسیم می‌کند. در رحمت ذاتی در مرتبه ذات، در حضرت واحدیت با فیض اقدس تجلی می‌کند و در مرتبه‌ فعل، با تجلی به فیض مقدس در اعیان خارجی ظهور می‌کند. امام‌ خمینی برای رحیم و رحمان در بسم‌الله دو احتمال ذکر می‌کند و معتقد است این دو صفت، اگر صفت برای اسم باشند، طبق این معنا، از احتمال تکرار در سوره حمد مصون‌اند و اگر مراد از اسم، اسم ذاتی و تجلی به مقام جمعی باشد در این ‌صورت رحمانیت و رحیمیت از صفات ذاتی خواهند بود که در تجلی به مقام واحدیت، برای اسم «الله» ثابت‌اند و اگر مراد از اسم، تجلی جمعی فعلی باشد که مقام مشیت است، رحمانیت و رحیمیت از صفات فعل‌اند و از تنزلات و مظاهر رحمانیت و رحیمیت ذاتی خواهند بود. امام‌ خمینی معتقد است یکی از معانی سبقت رحمت بر غضب این است که تجلی به مقام رحمانی بر همه ممکنات و موجودات عالم غیب و شهادت احاطه دارد.
[۱۲] خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۵۸۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



در برخی آیات نیز از هر دوگونه رحمت یاد شده است.
[۱۳] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۱، ۲۹۵- ۲۹۲.
[۱۵] فیض کاشانی، محمدمحسن بن شاه مرتضی، علم الیقین فی اصول الدین، ج۱، ص۱۰۷.
این رحمت فراگیر، با بعثت پیامبران الهی، نزول باران، توان یافتن انسان در تسخیر پدیده‌های طبیعی، دور شدن بلایا از انسان، آسانگیری خداوند نسبت به انسان و پذیرفته شدن توبه او بروز و ظهور می‌یابد. آدمی با انجام برخی کارها خویشتن را بیش تر در معرض رحمت الهی قرار می‌دهد؛ کارهایی مانند نیکی کردن به دیگران، جهاد در راه خدا، و فرمانبری از خدا و رسول.


خداوند، بخشنده و مهربان بلکه مهربان‌ترین است. این صفات از لطف و رحمت بی‌پایان خداوند نسبت به همه موجودات خبر می‌دهد. صفت «رحمان» اشاره به رحمت عام خداوند دارد که شامل مؤمن و کافر، نیکوکار و گنهکار می‌شود و صفت «رحیم» اشاره به رحمت خاص خدا دارد که ویژه مؤمنان است.
رحمت حقیقی، رحمت خداوند است و اینکه پدر و مادر نسبت به فرزندان خود مهربان‌اند و بسیاری از مردم نسبت به دوستان و علاقه‌مندان خود محبت دارند، همه اینها شعاع کم‌رنگی از رحمت پروردگار می‌باشد.


رحمت خداوند همیشه با حکمت آمیخته است و حکمت ایجاب می‌کند که خداوند گنهکاران را (جز در مواردی خاص) به مجازات برساند؛ چون خداوند همان‌طور که رحیم است، حکیم است؛ یعنی کارهایش براساس حکمت می‌باشد و کار عبث و بیهوده نمی‌کند. خداوند تا آنجا که حکمت اقتضا کند، به بندگان رحم می‌کند و آنها را مورد عطوفت و مهربانی قرار می‌دهد؛ ولی ممکن است حکمت اقتضا کند که عد‌ه‌ای را عذاب و تعدادی را هدایت نکند؛ چراکه رحمت خدا به خاطر رقت قلب و تأثرات مادی نیست؛ بلکه در واقع به معنی اعطای نعمت است و آن در جایی است که شخص صلاحیت آن را داشته باشد. بنابرین رحمانیت خداوند منافاتی با عذاب کافران و عدم هدایت آن ها ندارد.


علاوه بر این همیشه اعمال و کردار انسان، نتایج و بازتابی خاص دارد. عمل نیک، نتیجه‌اش روشن‌بینی، توفیق و هدایت بیشتر به‌سوی خدا و انجام اعمال بهتر است. قرآن می‌فرماید: «... اَن تَتَّقُواْ اللّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانًا وَیُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ...؛ اگر پرهیزکاری پیشه کنید، خداوند حس تشخیص حق از باطل را در شما قرار می‌دهد و به شما روشن‌بینی عطا می‌کند».
و اگر انسان دنبال زشتی‌ها برود، تاریکی و تیرگی قلبش افزون می‌گردد و به‌سوی گناه بیش‌تر سوق داده می‌شود و گاه تا سرحد انکار خداوند می‌رسد. قرآن می‌فرماید: «ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُون؛ در عاقبت، افرادی که اعمال بد انجام می‌دهند، به اینجا منتهی می‌شوند که آیات خداوند را تکذیب می‌کنند و مورد استهزا قرار می‌دهند».
بنابراین انتخاب راه خوب یا بد در اختیار خود ماست. این حقیقت را وجدان هر انسانی قبول دارد.


هدایت و ضلالت یک امر اجباری نیست و بلکه هدایت خداوند به معنی فراهم کردن وسایل سعادت، و اضلال (گمراه کردن) به معنی از بین بردن زمینه‌های مساعد است؛ و این فراهم ساختن اسباب یا از بین بردن اسباب نتیجه اعمال خود انسان‌هاست. پس اگر خدا به کسی توفیق هدایت می‌دهد و یا از کسی توفیق را سلب می‌کند، نتیجه مستقیم اعمال خود آنهاست. و با رحمت خدا منافاتی ندارد.
هنگامی که انسان از کنار یک پرتگاه یا یک رودخانه خطرناک می‌گذرد، هر‌چه خود را به آن نزدیک سازد، جای پای او لغزنده‌تر و احتمال سقوطش بیش‌تر می‌شود و هر مقدار خود را از آن دورتر سازد، جای پای او محکم‌تر و مطمئن‌تر می‌گردد. هدایت و ضلالت هم به این صورت است.


۱. مفردات الفاظ القرآن، ص۱۹۱.    
۲. علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۳.    
۳. فیض کاشانی، محمدمحسن بن شاه مرتضی، علم الیقین فی اصول الدین، ج۱، ص۱۵۹.    
۴. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۲۱.    
۵. یس/سوره۳۶، آیه۲۲.    
۶. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۲۴۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۷. خمینی، روح الله، تفسیر سوره حمد، ص۱۰۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۸. خمینی، روح الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.    
۹. خمینی، روح الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۱۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.    
۱۰. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۲۴۵-۲۴۶، ۲۶۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۱. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۲۴۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۲. خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۵۸۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۱۳. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۱، ۲۹۵- ۲۹۲.
۱۴. علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۳.    
۱۵. فیض کاشانی، محمدمحسن بن شاه مرتضی، علم الیقین فی اصول الدین، ج۱، ص۱۰۷.
۱۶. انعام/سوره۶، آیه۱۴۷.    
۱۷. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۶.    
۱۸. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۰۰.    
۱۹. غافر/سوره۴۰، آیه۷.    
۲۰. فرقان/سوره۲۵، آیه۴۸.    
۲۱. شوری/سوره۴۲، آیه۱۲۸.    
۲۲. نحل/سوره۱۶، آیه۷- ۵.    
۲۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۶.    
۲۴. قصص/سوره۲۸، آیه۷۳.    
۲۵. اعراف/سوره۷، آیه۷۲.    
۲۶. یونس/سوره۱۰، آیه۲۱.    
۲۷. هود/سوره۱۱، آیه۵۸.    
۲۸. هود/سوره۱۱، آیه۶۶.    
۲۹. هود/سوره۱۱، آیه۹۱.    
۳۰. کهف/سوره۱۸، آیه۱۶.    
۳۱. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۳ و ۸۴.    
۳۲. روم/سوره۳۰، آیه۳۳.    
۳۳. یس/سوره۳۶، آیه۴۳ و ۴۴.    
۳۴. فصلت/سوره۴۱، آیه۵۰.    
۳۵. بقره/سوره۲، آیه۱۸۲- ۱۷۳.    
۳۶. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۳۷. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۵.    
۳۸. بقره/سوره۲، آیه۳۷.    
۳۹. اعراف/سوره۷، آیه۵۶.    
۴۰. بقره/سوره۲، آیه۲۱۸.    
۴۱. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۴۲. آل عمران/سوره۳، آیه۱۳۱.    
۴۳. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تفسیر موضوعی، ج ۴، ص ۳۵۷، قم، نسل جوان، ۱۳۶۹.    
۴۴. انفال (۸)، آیه ۲۹.    
۴۵. روم (۳۰)، آیه ۱۰.    
۴۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۱۵۱، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۸.    



فرهنگ شیعه، ج۱، ص۲۷۱، برگرفته از مقاله «رحمت الهی».    
سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رحمت خداوند»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۲۴.    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار