يعنى آن دو نفر مرا از هشتاد قامتى به زير فرستادند. على هذا معناى «دَلَّاهُمَا» آن است كه لغزش و سقوط داد آنها را. ظاهرا مراد از آن ساقط كردن از اراده و تصميم باشد يعنى از تصميمشان كه میخواستند نخورند بر انداخت و خوردند. معنى آيه چنين میشود: «پس به فريبى آنها را ساقط كرد چون از شجره خوردند سوأتشان بر آنها آشكار گرديد.» (وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ) «تُدْلُوا» عطف است به «تَأْكُلُوا» و تقدير آن چنين است «و لا تدلّوا بها الى الحكّام» و مراد از آن در آيه مطلق نزديک كردن و دادن است. يعنى «اموال خود را به ناحق مخوريد و آنها را به قاضيان به طور رشوه ندهيد كه تا قسمتى از مال مردم را به باطل بخوريد.» (عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوى • ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوى • وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلى• ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى • فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى • فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ ما أَوْحى) مرّه يعنى قوّه. افق يعنى ناحيه، تدلّى: كشيده شدن و آويزان شدن به طرف پائين است. از زجّاج نقل شده كه «دَنَا وَ تَدَلَّى» هر دو به معنى نزديک شدن است. «دنا» يعنى نزديک شد. «تدلّى» يعنى نزديكتر شد ، قاب به معنى مقدار و اندازه است. قوسين يعنى دو كمان. مراد از شديد القوى و ذو مرّه به ظاهر جبرئیل است و اين آيات كيفيّت وحی را بيان میكند. يعنى: «آن حضرت را صاحب نيروهاى محكم تعليم داده است. توانا است پس استوار و نمايان شد در حالیكه در ناحيه بالاتر بود، آنگاه نزديک و نزديكتر شد. كه به فاصله دو كمان يا نزديكتر بود پس بنده خدا را وحى كرد آنچه وحى كرد.» ناگفته نماند به موجب آيه (وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ) (و امكان ندارد خدا با هيچ انسانى سخن بگويد، مگر از راه وحى يا از پشت حجابى (همچون ايجاد صوت)، يا رسولى • قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «دلو»، ج۲، ص۳۵۵. ردههای این صفحه : مفردات قرآن | واژه شناسی واژگان سوره اعراف | واژه شناسی واژگان سوره بقره | واژه شناسی واژگان سوره شوری | واژه شناسی واژگان سوره نجم | واژه شناسی واژگان سوره یوسف |