• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دلو (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





دَلْو (به فتح دال و سکون لام) از واژگان قرآن کریم به معنای ظرف آب‌كشى و وارد كردن آن به چاه است.



دَلْو به معنای ظرف آبكشى و وارد كردن آن به چاه است.


(وَ جاءَتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ‌ فَأَدْلى‌ دَلْوَهُ‌ قالَ يا بُشْرى‌ هذا غُلامٌ) طبرسی فرموده: وارد آن را گويند كه براى آب آوردن از رفقا جلو افتاده است و «أَدْلَيْتُ‌ الدَّلْوَ» يعنى دلو را به چاه فرستادم تا از آب پر شود و «دَلَوْتُ‌ الدَّلْوَ» يعنى آن را از چاه كشيدم.
راغب عكس آن را گفته است يعنى «أَدْلَيْتُ‌» به معنى خارج كردم و «دَلَوْتُ‌» به معنى فرستادم است.
نا گفته نماند قول راغب در آيه شريفه بهتر به نظر می‌رسد زيرا آن شخص پس از خارج كردن دلو یوسف را ديد و گفت: مژده‌گانى كه اين غلامى است. نه وقت فرستادن دلو.
يعنى: «كاروانى بيامد و آب‌دار خويش را بفرستادند چون دلو خود را بيرون كشيد گفت اى مژدگانى كه اين غلامی است.»
ولى در آيات ديگر سخن مجمع البیان درست در می‌آيد.
(فَدَلَّاهُما بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما) در اقرب الموارد می‌گويد «دَلَّى‌ فُلَاناً مِنْ سَطْحٍ بِحَبْلٍ:، أَيْ أَرْسَلَهُ» يعنى فلانى را با ريسمان از بلندى بپائين فرستاد. شاعر می‌گويد
هُمَا دَلَّتَانِي مِنْ ثَمَانِينَ قَامَةً

يعنى آن دو نفر مرا از هشتاد قامتى به زير فرستادند.
على هذا معناى «دَلَّاهُمَا» آن است كه لغزش و سقوط داد آنها را. ظاهرا مراد از آن ساقط كردن از اراده و تصميم باشد يعنى از تصميمشان كه می‌خواستند نخورند بر انداخت و خوردند. معنى آيه چنين می‌شود: «پس به فريبى آنها را ساقط كرد چون از شجره خوردند سوأتشان بر آنها آشكار گرديد.»
(وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ) «تُدْلُوا» عطف است به‌ «تَأْكُلُوا» و تقدير آن چنين است «و لا تدلّوا بها الى الحكّام» و مراد از آن در آيه مطلق نزديک كردن و دادن است. يعنى «اموال خود را به ناحق مخوريد و آنها را به قاضيان به طور رشوه ندهيد كه تا قسمتى از مال مردم را به باطل بخوريد.»
(عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوى‌ • ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوى‌ • وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلى‌• ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى‌ • فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى‌ • فَأَوْحى‌ إِلى‌ عَبْدِهِ ما أَوْحى‌) مرّه يعنى قوّه. افق يعنى ناحيه، تدلّى: كشيده شدن و آويزان شدن به طرف پائين است. از زجّاج نقل شده كه «دَنَا وَ تَدَلَّى‌» هر دو به معنى نزديک شدن است. «دنا» يعنى نزديک شد. «تدلّى» يعنى نزديكتر شد ، قاب به معنى مقدار و اندازه است. قوسين يعنى دو كمان.
مراد از شديد القوى و ذو مرّه به ظاهر جبرئیل است و اين آيات كيفيّت وحی را بيان می‌كند. يعنى: «آن حضرت را صاحب نيروهاى محكم تعليم داده است. توانا است پس استوار و نمايان شد در حالی‌كه در ناحيه بالاتر بود، آنگاه نزديک و نزديكتر شد. كه به فاصله دو كمان يا نزديكتر بود پس بنده خدا را وحى كرد آنچه وحى كرد.»
ناگفته نماند به موجب آيه‌ (وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ) (و امكان ندارد خدا با هيچ انسانى سخن بگويد، مگر از راه وحى يا از پشت حجابى (همچون ايجاد صوت)، يا رسولى [فرشته‌اى‌] مى‌فرستد و به فرمان خود آنچه را بخواهد وحى مى‌كند؛ چرا كه او بلند مقام و حكيم است.) وحى خداى نسبت به پيامبران سه قسم است يكى وحى و القاء به قلب. ديگرى سخن گفتن از پس پرده كه خدا صدا خلق می‌كند و پيغمبر مى‌شنود مثل حضرت موسی. و سوّمى فرستادن فرشته است و وحى به وسيله او. آيات سوره نجم قسم سوّم را در باره حضرت رسول (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) بيان می‌كند.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۳۵۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۱۷.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۱۴۵.    
۴. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۹.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۱۰۶.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۱۴۳.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۳۶.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۱۸۱.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۳۵.    
۱۰. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۱۷.    
۱۱. اعراف/سوره۷، آیه۲۲.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۳۵.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۴۰.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۲۸.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۷۳.    
۱۶. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۲، ص۲۳۰.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۱۸۸.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۱.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۷۵.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۰۶.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۲۵.    
۲۲. نجم/سوره۵۳، آیات۵-۱۰.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۷.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۴۲.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۶۱.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۷۹.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۶۲.    
۲۸. شوری/سوره۴۲، آیه۵۱.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۸.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۷۳.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۰۷.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۵۷.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۷۳.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «دلو»، ج۲، ص۳۵۵.    






جعبه ابزار