خوشرویی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خوشرویی به معنای باز بودن چهره از جمله رفتارهایی هست که در
قرآن،
حدیث و منابع اخلاقی از آن بحث شده است. در اینجا به برخی از مسائل
خوشرویی، از جمله تعریف، آثار، علل، آسیبشناسی آن خواهیم پرداخت.
خوشرویی همان گشادهرویی است، گشادهرویی حاصل مصدر و به معنای باز بودن چهره است.
از جمله دستورات
ائمه هدی (علیهمالسّلام) این است که طوری با مردم
خوشرو و نرمگو باشیم که فکر کنند نیازمند آنان هستیم!!
خوشرویی به قدری با ارزش است که
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: هر کس با داشتن صفت
خوشرویی به
آخرت منتقل شود،
خدا او را به
بهشت میبرد.
ترشرویی در بیان
قرآن،
حدیث و منابع اخلاقی ما با بدخویی تفاوتهایی دارد، همچنانکه گشادهرویی و
خوشرویی نیز مرادف با
خوشخلقی و گشادهخویی نیست بلکه تنها یکی از مصادیق آن است، همانطور که یکی از
اصحاب امام صادق (علیهالسّلام) از ایشان درباره اندازه
حسن خلق سوال میکند و حضرت (علیهالسّلام) میفرمایند: اندازه این است که با رفتاری متواضعانه و ملایم و گفتاری نیکو و دلپسند و چهرهای گشاده با او برخورد کنی.
بنابراین، ایشان گشادهرویی را مصداقی برای حُسن خُلق معرفی میفرمایند. بنابراین، میتوان رابطه گشادهرویی و
خوشرویی با مفاهیمی چون
خوشخویی و بدخویی را عموم و خصوص منوجه دانست. از نظر لغوی نیز خُلق عبارت است از ملکهای راسخ در نفس و در روایات نبوی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) صاحب خُلق حَسن را برترین موزون در میزان
و همتای روزهدار شبزندهدار دانسته شده است
و مظاهری چون کلام زیبا،
رفق و مدارا تعاون با
مومنین،
بدزبانی نکردن،
صبر بر اذیت
و... دارد و آن بزرگوار برای
سوء خلق وعده قطعی
جهنم دادهاند،
اما در مورد گشادهرویی و ترشرویی چنین غلظتی وجود ندارد، بلکه همانطور که ذکر خواهد شد، آن بزرگوار گشادهرویی را کمترین کاری میدانست که در مقابل برادر دینی میتوان انجام داد.
بهعلاوه اینکه ترشرویی، خلق ثابت نیست بلکه یک رفتار است که اولاً تنها در صورت تداوم میتواند حاکی از خلق باطنی باشد و ثانیاً ای بسا از روی وظیفه باشد، همچنانکه مرتبهای از
نهی از منکر، ترشرویی است اما برای بدخلقی هیچ مجوزی وجود ندارد.
همچنین از نظر منابع لغوی، الفاظی که برای ترشرویی در قرآن کریم و روایات وجود دارد - مثل
عبس و مشتقات آن- و یا برای گشادهرویی وجود دارد -چون حسنالبشر، بسطالوجه و... - نفس انبساط صورت - باز بودن بین دو ابرو و چشم و عضلات پوست چهره که قبل از تبسم در چهره نمایان میشود-
و یا انقباض و گرفتگی آنها
را میرسانند نه رفتاری دیگر غیر از این حالت خاص چهره را و منابع اسلامی ما، همان معنا را برای
خوشرویی و ترشرویی به کار بردهاند اما برای
خوشخلقی معنایی جدید در نظر گرفتهاند و
خوشخویی و بدخویی را با نمودهایی دیگر چون
خوش
گویی (طیباالکلام)، تبسم، شوخیکردن با
مومن و... و بدخویی را با نمودهایی چون
فحش و
ناسزا و
آزار و
اذیت و... معرفی نمودهاند.
برای درک بهتر رابطه این مفاهیم که بر بسیاری خلط شده است، دقت در مدل تجسمی – توصیفی فوق میتواند راهگشا باشد.
بهطور کلی روایات ما دستور دادهاند با همه کس
خوشرو باشیم. و این توصیه عمومی به این جهت مورد سفارش قرار گرفته است که اگر مخاطب ما از
مومنین باشند، خوب روشن است که به جهت
ایمان ایشان باید با آنان
خوشرو بود. و اگر مومن نباشند،
خوشرویی باعث حفظ خود و مومنین و دفع ضرر آنان از خود و مومنین میشود.
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: مدارا با مردم نصف ایمان و رفق با آنان نیمی از زندگی است و سپس به عنوان راهکاری برای آسیب ندیدن معنوی از معاشرت با مردم فاسق فرمود: در آشکار با این افراد بدی که مجبورید با آنان باشید معاشرت کنید اما در نهان با نیکان باشید و بر آنان اعتراض نکنید تا به شما
ظلم نکنند.
این بخش از نوشتار، از زاویه تحلیل علمی به مطالعه آثار قرآنی – روایی ترشرویی و گشادهرویی میپردازد، بنابراین دارای رویکردی سه وجهی خواهد بود. به عنوان مقدمه باید متوجه بود که ترشرویی و گشادهرویی از مصادیق بارز ارتباط غیرکلامی هستند. ارتباط غیرکلامی (که گاهی «زبان بدنی»(language body) نامیده میشود)، مبادله اطلاعات و معنی از طریق حالتهای چهره، اشارات یا حرکات بدن است.
در گذشته، روشهای تحقیق در زمینه ارتباطات غیرکلامی، مبتنی براندازهگیری حرکات چهرهای ناشی از هیجان بود و بر همین اساس طراحی میشد اما اکنون یک سیستم پیچیدهتر و جامعتر به نام سیستم رمزگذاریهای اعمال چهرهای (FACS) (Facial Action Coding System) جایگزین روش تحقیق قبلی شده است، در این روش از همه حرکات چهره که قابل تشخیص باشد یادداشت برداری میشود.
و از حالات مهم چهره، همین ترشرویی است که با انقباض عضلات صورت انجام میگیرد، چنانچه گفته شد که «عبس» و دیگر مترادفهای آن در قرآن و روایات به معنای «جمع شدن ابروها و بین دو چشم» است و درست نقطه مقابل آن در حرکات چهره، گشادهرویی است که باز بودن عضلات
صورت و
چشم و و گونهها است که مصداق دقیق «حسنالبشر»، «حسنالبسط» که از مهمترین کلیدواژههای
خوشرویی در روایات هستند و نیز مفهوم دیگر مترادفهای آنها در موضوع
خوشرویی در روایات نیز همین است.
از نظریات مهم در عوامل جاذبه میانفردی،
الگوی عاطفه-مرکزی (ref>The Affect – Centered Model) است که در آن، «جاذبه بر پاسخهای عاطفی مبتنی است»
و حرکات روانتنی و حالات بدنی، از عوامل اساسی در جاذبه میانفردی هستند که صورت و چهره از نقاط بسیار پرظرفیت در انعکاس احساسات و عواطف انسانی است.
از حکمای گذشته نقل شده است: خوشرویی، مرحله اول و آغاز
دوستی و
مهرورزی مرحله دوم و برآوردن نیاز مردم مرحله سوم است.
بنابراین، گشادهرویی، رفتاری عاطفی است که موجب جاذبه میانفردی شده و از بهترین نقطههای آغاز ارتباطات دوستانه و اجتماعی است که در دنیای ارتباطات انسانی مورد توجه جدی است، زیرا حرکات غیرکلامی چهره بهویژه صورت شاد همراه با لبخند در هنگام ملاقات با دوستان، تاثیری عمیقتر از زبان دارد.
و از آنچه گفته شد، به خوبی میتوان جایگاه مهم اجتماعی و انسانسازی این ارزش رفتاری در منظومه تربیتی اخلاق اسلامی را رصد نمود.
گویاترین تعبیر در این زمینه، بیان زیبای امام صادق (علیهالسّلام) است که فرمود:
خوشرویی، محبت اجتماعی (یا محبت الهی
و یا هردو) را به دنبال دارد.
کسب خوشرویی و درمان ترشرویی تنها در مفهوم از هم جدا هستند اما در مصداق یکی هستند چون در اصطلاح، تقابل ملکه و عدم ملکه دارند مانند بینا نبودن قد یک فرد و نابینا بودن او که در واقع یک چیز هستند. چند توصیه در این زمینه قابل ارائه است گرچه علمای اخلاق بحث مستقلی در این زمینه جز همان مباحث حسن خلق ندارند:
۱. توجه به شرافت و ستودگی
خوشرویی نزد
عقل و
شرع: که نیرومندترین انگیزه برای کسب آن و مواظبت بر آن است.
۲. توجه به عواقب فراوان اخروی و دنیوی و ترشرویی: که در این نوشتار نیز ارائه شدند.
۳. بیرون کردن
حب دنیا از قلب: که ریشه هر خطا و عداوت از جمله ترشرویی است همانطور که گفته شد.
۴. دفع انکار و استکبار در برابر
حق از خود.
۵. کسب صفت
تواضع در برابر مردم.
۶. تلاش برای رسیدن به رحمت الهی و اتصاف به صفات او: همانطور که در روایات به ما دستور داده شده است که متصف به اخلاق الهی شویم
و گفته شد که
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در اثر جوشش
رحمت الهی از کانون قلب شریفش بود که با همه
خوشرو بود.
توصیههای مذکور در بحث
حسن خلق و درمان
سوء خلق نیز در این قسمت قابل توجه است.
۱. عدم منافات بین گشادهرویی و حزن مدام:
بشاشت و گشادهرویی و نفی ترشرویی مربوط به ظاهر وجود مومن است اما حزن دائم نسبت به از دست دادن کمالات و بدعاقبتی و
خوف از عظمت الهی در قلب ایشان همواره وجود دارد همانطور که در روایات وارد است که مؤمن کسی است که
حزن او در قلبش و گشادهرویی او در چهرهاش است
و اگر لابلای چهره او جستجو شود، حزنی لطیف و نورانی مورد مشاهده است که حاکی از حالات درونی اوست. همانطور که درباره پیامبر بزرگوار اسلام نقل شده است که ایشان هماره و پیوسته دارای حزن و در خود رفته بودند.
البته باید دقت کرد که حزن با
غم و اندوه بسیار تفاوت دارد، اندوه و غم، ظلمانی است و سنگین و حزن، نورانی و سبک و سبککننده است و تعالیبخش.
۲. رعایت اعتدال در خوشرویی:
همواره باید در نظر داشت که بنابر روایات و قواعد مسلم
اخلاق اسلامی، بهترین حالت در هر کار
میانهروی است بنابراین در خوشرویی نیز باید اعتدال را از دست نداد همانطور که در روایت از
امام علی (علیهالسّلام) است که فرمود: روترش بودن سبب کسب دشمنی مردم است اما گشادهرویی (زیاد و با همه کس) نیز همنشینان بد را به سوی فرد جلب میکند، بنابراین بین این دو حالت باش. زیرا بهترین در همه صفات و کارها، حد وسط است.
خوشرویی برخورد خوب با اطرافیان است. از آن به مناسبت در بابهای
حج،
تجارت،
نکاح و
قضاء سخن گفتهاند.
خوشرویی با مردم، بویژه در برخورد با برادران دینی
و نیز هنگام برآوردن حاجت مؤمن،
همچنین
خوشرویی کاسب در برخورد با مشتریان،
مستحب است.
مستحب است
شوهر در
نفقه،
خوشرویی و دیگر وظایف خانوادگی بین همسران خود
مساوات را رعایت کند.
در
وجوب یا
استحباب رعایت تساوی در نگاه
سلام،
خوشرویی و مانند آن بین دو طرف دعوا بر
قاضی، اختلاف است.
قول به
وجوب منسوب به
مشهور است.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «خوشرویی و ترشرویی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۳/۲۳. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهمالسلام)، ج۳، ص۵۲۹.