خنثی (فقه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خنثی شخصی که هم
آلت تناسلی مرد و هم
زن را دارد. از
احکام آن در بابهای
طهارت،
صلات،
حج،
جهاد،
حجر،
نکاح،
ارث،
حدود،
قصاص و
دیات سخن گفته اند.
خنثی دارنده
آلت تناسلی مرد و زن میباشد.
خنثی از نظر
جنسیت یا مرد است و یا زن؛
هرچند برخی احتمال وجود
جنس سومی را که نه مرد باشد و نه زن، بلکه مصداق هر دو عنوان باشد، مطرح کرده اند.
خنثی دو قسم است: مشکل و غیر مشکل. خنثایی که در پرتو علائم تعیین شده در
شرع و یا- بنا بر قول برخی- قراین و مرجّحات دیگر، به یکی از دو جنسِ
مرد یا
زن ملحق میگردد، خنثای غیر مشکل و محکوم به
احکام همان
جنس است و خنثایی که دارای علائم و قراین چنینی نیست، خنثای مشکل خواهد بود.
نشانه هایی که با آنها میتوان خنثی را به یکی از دو جنسیّت مرد یا زن ملحق کرد عبارتند از:
۱. خروج دائمی یا غالبی
بول از یکی از دو
آلت تناسلی وی و
حکم به جنسیّت او بر اساس همان
آلت. در فرض خروج غالبی، خروج بول از مخرج دیگر باید بسیار نادر باشد.
۲. پیشی گرفتن دائمی یا غالبی خروج بول از یکی از دو
آلت در فرض خروج آن از هر دو.
۳. دیرتر قطع شدن
بول از یکی از دو
آلت در فرض خروج همزمان آن از هر دو. بر علامت بودن این ویژگی ادعای
اجماع شده است؛ هرچند برخی
قدما آن را نپذیرفته اند.
۴. شمردن دنده های
سمت راست و
چپ قفسه سینه که در صورت برابر بودن آنها، زن و در صورت نابرابری،
مرد خواهد بود. در ملاک بودن این نشانه اختلاف است.
در اینکه تنها نشانه های یاد شده- که در روایات آمده- ملاک تشخیص و ملحق کردن خنثی به یکی از دو جنس مرد و زن است یا دیگر
امارات و قراین اطمینان آور همچون روییدن
موی صورت و
عادت ماهانه میتواند ملاک باشد، محلّ بحث است.
احکامی که بر عنوان
مکلف با قطع نظر از جنسیّت وی مترتب میشود، مانند
وجوب نماز،
روزه و
حج بر خنثای مشکل نیز بدون اشکال جاری است؛ لیکن در اینکه
خنثای مشکل در احکامی که اختصاص به
زن یا
مرد دارد- مانند وجوب پوشاندن
بدن از
نامحرم بر زن یا حرمت پوشیدن
لباس زرباف یا ابریشمی بر مرد- ملحق به جنس مرد است یا زن، اختلاف میباشد.
نمونه هایی از این
احکام در ابواب مختلف عبارتند از:
آمیزش کردن خنثی با زن و نیز مرد با وی موجب
جنابت نیست؛ زیرا در هر دو صورت، اصلی یا زاید بودن
آلت خنثی محلّ تردید است. البته اگر خنثی با زنی آمیزش کند، سپس مردی با او آمیزش نماید، جنابت وی محقق میشود؛ هرچند حکم جنابت بر
مرد و
زن بار نمیشود.
با خروج
منی از هر دو
آلت خنثی یا به طور عادت و غالب از یکی، جنابت تحقق مییابد. برخی، صرف خروج منیّ از هریک از دو
آلت را موجب تحقق
جنابت دانسته اند.
ستر هر دو
عورت در
نماز بر خنثی
واجب است؛ لیکن در
وجوب ستر سایر
بدن همچون
زن اختلاف است.
خنثی- بنابر قول به ملزم بودن وی به رعایت
احتیاط-
نمازهای اخفاتی (
ظهر و
عصر) را
آهسته و
نمازهای جهری (
صبح،
مغرب و
عشا) را بلند میخواند.
بنابر قول به عدم جواز تقدّم زن بر مرد در نماز، پیشی گرفتن خنثی بر مرد و نیز مقدّم شدن زن بر او در
نماز،
جایز است.
نماز جمعه بر مردان واجب است نه زنان. در اینکه در این مسئله خنثای مشکل ملحق به مرد است یا زن، اختلاف است.
امامت خنثی برای زنان
جایز است؛ لیکن برای مردان- به جهت احتمال زن بودن وی- جایز نیست. همچنین بنابر قول
مشهور امامت خنثی برای خنثی- به جهت احتمال زن بودن او و مرد بودن
مأموم- جایز نیست.
قضای نماز و
روزه میت بر
فرزند ارشد او در صورت خنثی بودن وی
واجب نیست.
پوشیدن لباس زرباف و نیز
زینت کردن به
طلا بر زن
جایز و بر مرد
حرام است. در الحاق
خنثای مشکل به یکی از زن و مرد در این
حکم، اختلاف است.
بنابر قول به الحاق وی به زن، خنثی میتواند در لباس زرباف و نیز همراه با طلا
نماز بخواند؛ هرچند برخی آن را
جایز ندانسته اند.
بعضی
محرمات احرام مشترک میان زن و مرد است؛ لیکن بعضی دیگر اختصاص به مرد یا زن
محرم دارد، مانند
حرمت پوشیدن
لباس دوخته، پوشاندن سر و
استظلال که مخصوص مرد و حرمت پوشاندن صورت که مختص زن است. در الحاق خنثای مشکل به مرد یا زن اختلاف است.
البته پوشاندن سر و صورت باهم بر او جایز نیست و موجب ثبوت
کفاره است.
حج گزار مرد در اعمال منی بین
حلق و
تقصیر مخیّر است، لیکن بر خنثی تقصیر متعیّن است. البته اگر وی از سه گروهی به شمار رود که- به قول برخی- حلق بر آنان متعیّن است، بنابر
احتیاط باید بین حلق و تقصیر
جمع کند؛ لیکن بنابر قول به
تخییر برای این سه دسته، باز تقصیر بر او متعین خواهد بود.
جهاد بر خنثی
واجب نیست.
کشتن زنان جبهه دشمن جز در حال ضرورت جایز نیست. به تصریح برخی، خنثی در این حکم ملحق به زن است.
در تقسیم
غنایم نیز خنثی
حکم زن را دارد و چیزی جز آنچه به عنوان
رضخ به او داده میشود، به وی تعلّق نمیگیرد؛
هرچند از بعضی نقل شده که خنثی از غنیمت نصف سهم مرد و از رضخ، نصف سهم زن، سهم میبرد.
نشانه های بلوغ خنثی عبارتند از: روییدن موی درشت در اطراف هر دو
آلت تناسلیاش؛ رسیدن به سنّ پانزده سالگی، خروج منیّ از هر دو
آلت؛ و بنابر
مشهور، دیدن
خون حیض از
آلت زنانه و خروج منیّ از
آلت مردانه. در نشانه بودن خروج منیّ از یکی از دو
آلت و یا حیض شدن به تنهایی اختلاف است. برخی، در فرضی که خروج منیّ از یکی از دو
آلت وی عادی باشد حکم به
بلوغ کرده اند.
نگاه کردن به دُبُر خنثی و نیز هر دو
آلت تناسلی وی بر مرد و زن
حرام است؛ لیکن نگاه کردن به یکی از دو
آلت تناسلی او که همسان
آلت تناسلی نگاه کننده نیست، مانند نگاه کردن مرد به
آلت زنانه، بنابر قول گروهی
جایز است، مگر آنکه خنثی از
محارم باشد که بر مَحرم وی نگاه کردن به هیچ یک از آن دو جایز نیست.
برخی نیز مطلقا نگاه کردن به هر یک از دو
آلت خنثی را
جایز ندانسته اند.
امّا دیگر اعضای بدن خنثی، برخی گفته اند: خنثای مشکل نسبت به مرد و خنثی، حکم
زن و نسبت به زن، حکم
مرد را دارد؛ در نتیجه بر خنثی
واجب است خود را از مرد بپوشاند و مرد نمیتواند به بدن او- جز مواضع استثنا شده، مانند
صورت و
کف دست- نگاه کند، چنان که وی نیز نمیتواند به مرد نگاه کند. و نیز واجب است خود را از زن بپوشاند؛ چنان که زن نیز نمیتواند به بدن او- جز مواضع استثنا شده- نگاه کند؛ همان گونه که خنثی نیز نمیتواند به بدن زن- جز آنچه استثنا شده- نگاه کند.
برخی در این حکم اشکال کرده اند.
ازدواج- اعم از موقّت و دائم- با خنثای مشکل
حرام و باطل است.
آیا در مسئله
حق حضانت مادر نسبت به
کودک، خنثی محکوم به حکم
پسر است یا
دختر؟ مسئله اختلافی است؛
چنان که این اختلاف در مسئله
ختنه و
وجوب آن بر خنثی و مشروط بودن صحّت
طواف و به قول برخی،
نماز وی بر آن- چنان که نسبت به مردان چنین است- نیز وجود دارد.
شیر خوردن از خنثی موجب
نشر حرمت نمیشود.
بنابر قول
مشهور، خنثی در مسئله
ارث، از سهم هر یک از مرد و زن، نصف، ارث میبرد. قول مقابل
مشهور، عمل بر اساس
قرعه است.
فرزند ارشد در صورتی که خنثی باشد
استحقاق حبوه را ندارد.
زنا و
لواط با
دخول آلت رجولیت خنثی در
فرج و دُبُر دیگری محقق نمیشود؛ چنان که
آمیزش کردن مرد با خنثی به جهت شک در اصلی بودن فرج وی- تحقق بخش زنا نیست.
بنابر تصریح برخی، خنثای
مرتد فطری در
حکم، ملحق به زن است؛ در نتیجه کشته نمیشود و توبه اش پذیرفته است.
کشتن عمدی خنثای مشکل موجب ثبوت
قصاص است. اگر مردی خنثایی را بکشد
اولیای مقتول پس از بازگرداندن یک چهارم
دیه به
اولیای قاتل، میتوانند او را قصاص کنند؛ چنان که اگر خنثی زنی را بکشد،
اولیای زن پس از ردّ یک چهارم دیه به
اولیای خنثی، میتوانند او را
قصاص کنند؛ لیکن اگر هر دو طرف خنثی باشند
قاتل- بدون هیچ گونه ردّی- قصاص میشود.
اگر مردی یا خنثایی
آلت تناسلی خنثایی را قطع کند قصاص نمیشود؛ لیکن اگر خنثی، غیر مشکل و ملحق به مرد باشد، در
جنایت بر
آلت مردانه و
بیضه وی قصاص و بر
آلت زنانه اش
ارش ثابت است، و اگر
جانی زن باشد در جنایت بر
آلت رجولیّت، دیه و بر
آلت انوثیّت، ارش ثابت خواهد بود؛ و اگر خنثای غیر مشکلی که جنایت بر او وارد شده ملحق به زن باشد، بر جانی مرد قصاص نیست و در جنایت بر
آلت انوثیت، دیه و بر
آلت رجولیت، ارش ثابت است؛ لیکن اگر جانی زن باشد در جنایت بر
آلت انوثیت، قصاص میشود و در جنایت بر
آلت رجولیت،
ارش ثابت است.
دیه قتل خنثی بنابر تصریح برخی نصف
دیه هر یک از مرد و زن است که سه چهارم
دیه کامل میشود، و دیه جراحت ها و اعضا تا سقف یک سوم دیه کامل، همسان دیه مرد و در افزون بر آن، سه چهارم دیه مرد است.
در جنایتی که بر اثر آن
محاسن مرد نروید، دیه کامل ثابت است؛ لیکن نسبت به خنثی تنها
ارش ثابت است.
همچنین در قطع
آلت رجولیّت خنثای مشکل و نیز خنثای غیر مشکلِ ملحق به زن ارش ثابت است. برخی
قدما یک سوم دیه کامل و برخی دیگر دیه کامل را ثابت دانسته اند.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۵۰۵-۵۱۰.