خانه در تونس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تونس، یکی از کشورهای
عربی شمال افریقا است که در این مقاله به بررسی خانههای آن در طول این سالها میپردازیم..
در
تونس تا قبل از دوره شهرنشینی جدید بیشتر روستانشینی رایج بود به طوری که تا اواسط ۱۳۳۸/۱۹۲۰، حدود ۸۲% خانههای این کشور از نوع روستایی و فقط هجده درصد آنها شهری بودند. روستاییان تونس یا
کوچ
نشیناند و در
چادر زندگی میکنند یا یکجانشیناند که در این صورت، در گوربی یا در
خانه روستایی ساکناند. با شروع
قرن چهاردهم/ بیستم، به تدریج چادرنشینی از بین رفت و گوربی و خانه جای چادر را گرفتند.
از ویژگیهای کشورهای عربی ـ اسلامی، مانند تونس و
مراکش و
الجزایر، ساختار معماری مسکونی روستایی و شهری درونگراست، به این ترتیب که همه خانهها یک حیاط مرکزی دارند که اتاقها و سایر فضاها دورادور آن قرارگرفتهاند و رو به آن باز میشوند و از آن روشنایی میگیرند.
غارنشینی و خانههای زیرزمینی. اقوام بربر، در گذشتههای دور، خانههای خود را یا به صورت
غار در درون صخرهها میساختند یا به صورت اتاقهایی با پوشش گنبدی در چندین طبقه روی هم بنا میکردند، که آنها را بسته به اینکه بر فراز بلندی یا در
دشت ساخته شده باشند،
قلعه یا
قصر مینامیدند. نمونههایی از این بناها در مطماطه در
جنوب تونس و غریان در مغرب لیبی باقی ماندهاند.
کاوشها
نشان داده است که خانههای بولاریجیا در تونس از دوره رومیها اتاقهای زیر و روی زمینی داشتهاند.
این بناها در واقع پناهگاههایی در برابر
حمله کوچ
نشینان دشتهای مجاور بودند و در مواقع
صلح، فقط برای انبار کردن آذوقه از آنها استفاده میشد.
از
قرن دوازدهم/ هجدهم با
عقد پیمان صلح بین اقوام درگیر تونس تا اوایل قرن چهاردهم/ بیستم، تقریبآ همه قلعهها و خانههایی که در بلندیهای این منطقه ساخته شده بودند، رها شدند و ساکنان آنها در کوهپایهها که شرایط زندگی در آن بهتر بود، مستقر شدند. این بار در نوع دیگری از غارنشینی، خانهها را درون
زمین حفر کردند. برای ساخت این خانهها، ابتدا حیاط مرکزی آن در عمق حدود شش تا هشت متری گودبرداری میشد. سپس تونل ورودی (سقیفه) با انحنا و در طول آن آشپزخانه، انبار و اتاقها درون بدنههای حیاط حفاری میگردیدند. همچنین، منبعی برای نگهداری
آب باران در حیاط کنده میشد.
این خانهها بسیار بزرگ (نسبت به سایر گونهها)، دلپذیر، در
تابستان خنک و در
زمستان گرم بودند و هزینه ساخت آنها نیز کم بود، اما
هوا در آنها جریان نمییافت و ممکن بود در هنگام بارندگی دچار ریزش شوند.
گوربی نوعی کلبه و به دو گونه است، کیب و مامرا. کیب در بخش جنوبی کوههای تِل و در شهر زغوان دیده میشود و به شکل آلونک، با شاخ و برگ گیاهان (از جمله
زیتون ) و کاه و حصیر ساخته میشود و اغلب کاربری فصلی دارد. مامرا مسکن بومی بخش سفلای رود مجرده و شهر بنزرت است و با سنگِ خشکهچین، قلوهسنگ یا خشت (ترکیب خاک رس و کاه) ساخته میشود و سقف کاهپوش دارد. در ساخت گوربیهای متأخر، از سیمان،
آجر، تیرآهن و بتنآرمه نیز استفاده میشود. گاه با بهترشدن وضع مالی خانواده، یک یا چند گوربی دیگر اضافه میگردد و گوربی گسترش یافته خودبه خود دارای حیاط میشود.
این خانهها نیز مانند گوربی انواع گوناگون دارد. خانه با بام تخت گونه رایج آن است که در سراسر تونس دیده میشود، ولی اهمیت آن در همه جا به یک اندازه نیست. در تل، رواج این خانهها به اندازه گوربی است. در سواحل شرقی تونس، گونه غالب است و در روستاهای
کوچک و بزرگ، از بنزرت در شمال کشور تا مرز طرابلس (
لیبی) در
جنوب دیده میشود.
در روستاهایی که از نظر اقتصادی رونق چندانی ندارند خانهها به صورت نیمه گوربی نیمهخانه هستند. گونهای پیشرفته مابین خانه و گوربی به نام دم (از ریشه لاتین دموس) ساخته میشود که در شهرهایی مانند باجه در شمال کشور تونس با طاق آهنگ و دیوارهای مستحکم و اندودشده با آهک رایج است.
در خانههای روستایی ساختمایه اصلی خاک است که اغلب به صورت خام و خشکشده در
آفتاب استفاده میشود. گاهی ترکیب
خاک و کاه خردشده را یا به صورت خشت یا با قالبگیری با تختههای چوبی عریض و ریختن و فشردن کاهگل بین آنها به کار میبرند. خاک در زیرسازیها، دیوارها و به صورت لایهای افزوده، در بام خانهها استفاده میشود. ضخامت دیوارهای گلی در ایجاد
مقاومت در برابر
گرما تأثیر بسزایی دارد. علاوه بر این، دیوارها همیشه با اندود
آهک پوشیده میشوند که باعث انعکاس
نور و حرارت میگردد. افزودن لایهای گل روی بام خانهها که اغلب به صورت تخت یا شیبدار ساخته میشوند بر نفوذناپذیری آنها میافزاید. پوشش بام خانه گاهی مثلاً در خانههای قبائلیها یا بربرها در دره مجرده، از سفال نیم استوانه است. در بامهای تخت، از چوب
درخت زیتون یا سرو برای ساخت تیرهای افقی استفاده میشود. این تیرها با تیرهای چوبی با قطرهای متفاوت کنار هم قرار میگیرند و لابهلای آنها را با سنگ پر میکنند. گاهی این سازه با لایهای از مخلوط خاک و آهک و ماسه دریایی تکمیل میشود که باعث استحکام بیشتر آن میگردد.
بام با پوشش طاقی به ندرت در خانههای تونس به
چشم میخورد. با استفاده از پوشش طاقی، از آهنگ یا چهار بخش آهنگ، میتوان اتاقهایی با عرض بیشتر ساخت، اما این روش گرانتر تمام میشود و مستلزم به کارگیری افراد ماهر است. ساخت طاقهای گهوارهای برای مثال در منطقه باجه که ساکنان آن اوضاع اقتصادی خوبی دارند، رواج دارد. برخی دیگر از خانهها در صخرههای ساحلی، بین لایههای رسوبی افقی، ساخته میشوند، برای مثال در روستای شنینی. دستهای دیگر، همانند خانههای زیرزمینی، در زمینهای رسی ـ ماسهای سخت ولی قابل پودرشدن، حفر میگردند، مانند خانههای شهر مطماطه.
در خانههای شهر تونس، آجر و سنگ، در کنار هم بهکار میروند. دیوارها و کف حیاط در خانههای معمولی با آهک سفید میگردد.
در آبادیهای منطقه جَرید، ساختمایه خانهها آجر است و بازشوهای باریکی برای ایجاد جریان
هوا در آنها وجود دارد. آجرکاریهای خاص نماها و دیوارهای رو به حیاط برای مثال در شهر توزَر،
نشاندهنده توجه هنرمندانه سازندگان آنهاست.
در تونس خانههای شهری و روستایی تفاوت زیادی باهم ندارند. خانههای شهری مستحکمتر ساخته میشوند و امکانات بیشتری دارند ولی ساختار فضایی و اجزای تشکیلدهنده در آنها و گونههای دیگر خانه در تونس، مشابه یکدیگرند. مقایسه خانههای قرن دهم با خانههای اواخر قرن سیزدهم
نشان میدهد که در ساختار آنها تغییر چندانی رخ نداده است و همان سبکها و تزیینات پیشرفتهتر شدهاند.
به گفته ژاک روو
خانههای شهر تونس در قرون دوازدهم و سیزدهم، براساس توانایی مالی مالک آنها، دارای سلسله مراتب و به چهار دسته تقسیمپذیر بودهاند: خانه معمولی (خانه طبقه ضعیف)، خانه بورژوا (خانه طبقه مرفه)، خانه بزرگ (خانه طبقه اعیان) و کاخ. این گونهشناسی در مورد خانههای سراسر کشور تونس صادق است.
معماری خانههای تونس از معماری شرقی و معماری مدیترانهای برگرفته شده است. به نظر ژاک روو،
اجزای اصلی به کار گرفته شده در معماری خانههای تونس هم در معماری خانههای یونانی ـ رومی و هم در معماری خانههای فسطاط (که معماری آن برگرفته از معماری شهر
سامرا بود) مشاهده میشود. حیاط مرکزی، سقیفه (ورودی)،
رواق (در اینجا ایوان) و
اتاق با نقشهای به شکل حرف لاتینِ T، احتمالا خاص این خانهها بوده که معماران تونسی آن را با توجه به اوضاع اقلیمی و فرهنگی ویژه این منطقه تغییر دادهاند تا پاسخگوی نیازهای ساکنان باشد. محصول نهایی گونهای نسبتآ جدید است که اگرچه در معماری یونان و بینالنهرین ریشه دارد، با ویژگیهای سرزمین تونس نیز وابستگی تنگاتنگ و انکارناپذیری دارد. از دیگر ویژگیهای خاص معماری تونس این است که خانههای حیاطدار به صورت خوشهای کنار هم قرار گرفتهاند به طوری که دیوارهای آنها پشت به پشت یکدیگر است و شبیه به کندوی عسل ساخته شدهاند.
در کشور تونس تشخیص بافت مسکونی شهری از بافت مسکونی روستایی همیشه آسان نیست. در بافت شهری حیاط خانهها اغلب دارای شکل منظم است و دورتادور آن را فضاهای ساختهشده در برمیگیرند. در حالیکه در بافت روستایی حیاط خانهها معمولا شکل منظمی ندارد و همه جوانب آن ساخته نمیشود. تراکم بافت روستایی به علت وسعت زیاد قطعات زمین آشکارا از بافت شهری کمتر است اما این تمایز در میزان تراکم و چگونگی قرارگیری بنا در زمین به تعریفِ گونهای از بافت مسکونی که کاملا با بافت مسکونی شهری متفاوت باشد نمیانجامد. هر دوی این بافتها جزو گونه واحدی از فرم شهری محسوب میشوند.
سلسله مراتب موجود در راههای دسترسی به بافت مسکونی بر مبنای اصل جدایی خانهها از فضای تجاری شکل میگیرد. معابر اصلی یا درجه دو فضاهای عمومی و تجاری محسوب میشود و به موازات آنها بناهای مذهبی و مغازهها قرار دارد، درحالیکه برای دسترسی به خانهها،
کوچههای باریک و بنبستهایی عمود بر معابر اصلی ایجاد شده که اغلب فضایی خصوصی است که تضاد آشکاری با معابر اصلی دارد.
ساختار بافت مسکونی به گونهای است که هر محله دارای استقلالی نسبی است. به این ترتیب که ایجاد خدمات مورد نیاز محله (مانند
مسجد، نانوایی،
حمام) در امتداد معابر اصلی، پاسخگوی زندگی روزمره ساکنان محله است.
مجموع خانههای کنار هم مانند جزایری است که دسترسی به آنها از طریق بنبستها میسر میشود. این جزایر (مجموعه خانهها) شکل مشخصی ندارند و اندازه آنها بسیار متفاوت است. جزایرِ محلات عامه
نشین اغلب
کوچکتر از محلات اعیان
نشین است و بنبستهای کوتاهتری دارد.
جزایر همانند هسته درونی است که خانههای مجاورِ راههای اصلی یا فرعی آن را دربرگرفته است. دسترسی به خانههای درونی از طریق یک بنبست امکانپذیر است، بنابراین خلوت یا محرمیت این خانهها بیشتر از خانههای حاشیهای حفظ میشود. هسته درونی اغلب متشکل از یک خانه بسیار بزرگ یا چند خانه است، و نیز تعدادی خانه دیگر که در حاشیه مسیر بنبستی قرار دارند که به راهرویی به نام دَریبه منتهی میشود. این خانههای اخیر اغلب کمبهاترند.
با وجود یکنواختی زیاد بافت شهری، بافت مسکونی به دوگونه تقسیم میشود: بافت مسکونی مرکزی (مدینه) و بافت مسکونی حومه. شبکه دسترسی به خانهها و نوع قطعهبندی زمین در هریک از این بافتها خاص و ویژه همان بافت است. بااینحال، بناهای عمومی احداث شده در معابر اصلی آنها موجب ادغامشان در ساختار کلی شهر میشود.
ورودی خانه سقیفه نام دارد و فضایی است با نقشه مربع یا مستطیلشکل که به گوشهای از حیاط منتهی میشود. محورهای ورود و خروج از سقیفه برهم منطبق نیستند و به این ترتیب وقتی در خانه باز باشد، حیاط خانه دیده نمیشود. چون در روستاها پوشیده نگاه داشتن درون خانه از بیرون لزوم ندارد، خانههای روستایی سقیفه ندارند. گاهی سکوهایی برای نشستن، در سقیفه تعبیه شده است. صاحب خانه در این فضا افراد غریبه را ملاقات میکند، بدون اینکه حضور آنها مزاحمتی برای اهل خانه ایجاد نماید. همچنین در طول
روز،
زنان میتوانند از فضای سقیفه به عنوان اتاق استفاده کنند و در آن به کارهای روزانه بپردازند.
هرچه خانه بزرگتر و اعیانیتر باشد تعداد سقیفههای آن بیشتر است. گاهی در خانههای اشرافی دو یا سه سقیفه یکی پس از دیگری وجود دارد و به این وسیله فاصله بین حیاط و
کوچه بیشتر میشود. گاهی نیز راهرو یا دالانی نسبتاً طولانی قبل از سقیفه قرار دارد که به آن دریبه یا دهلیز میگویند و در واقع مانند یک بنبست خصوصی است. فاصلهای که باید طی کرد تا به حیاط خانه رسید به وضع اجتماعی و اقتصادی ساکنان بستگی دارد.
به نظر روبرتو براردی، مسیر بین فضای عمومی و حیاط خانه، باتوجه به فضاهای پیدرپی، ممکن است به چهار صورت باشد: ۱) سقیفه، ۲) سقیفه و دریبه، ۳) سقیفه و بنبست، ۴) سقیفه، دریبه و بنبست.
دیوارهای بیرونی خانهها اغلب بدون روزن است، بنابراین سردر عنصر مهمِ نمای بیرونی و مشخصه خانه در فضای
کوچه و خیابان محسوب میشود. سردر به صورت تخت یا قوسی شکل (قوس بیضی یا نعل اسبی)، روی دو ستون در دو طرف در ورودی مینشیند. جنس این قاب از سنگ آهک است و اغلب قاب دیگری از جنس کوکینا (نوعی سنگ آهک با ساختار ضعیف و تشکیل شده از مرجان و صدف) دور آن ساخته میشود. درِ چوبی خانه دولنگه است با دو کوبه در بالا و پایین و گلمیخهای اندلسی. در قرن سیزدهم، تحتتأثیر سبک ایتالیایی، قاببندیهای گچبری یا کندهکاری شده با نقوش ترنج بیضیشکل یا گلوبوته با رنگهای مختلف جایگزین گلمیخها شدهاند. گاهی در یک لنگه در، درِ بازشوی
کوچکی برای رفت وآمد روزانه تعبیه میشود.
اغلب یک دریچه یا منفذ مشبّک به شکل چهارگوش در قسمت بالای سردر وجود داشته که با عبور هوا از این دریچه و در، جریان
هوا در فضای ورودی برقرار میشده است. به نوشته روو،
علت ساخت این منفذِ رو به خیابان در ارتفاع بالا و نزدیک سقف، حفظ حریم زنان خانه بوده و موقعیت قرارگیری این منفذ، مکالمه زنان در درون خانه را برای رهگذران
کوچه نامفهوم میکرده است. در سبک ایتالیایی که در قرن سیزدهم رایج شد، این دریچه به قوسی بیضی شکل تبدیل گردید.
در معماری سنّتی تونس، دو نوع در دیده میشود: درهایی که سطح بالای درگاه آنها صاف است، و نوعی که سطح بالای درگاه آنها قوسیشکل است. نوع اول، معمولا برای قسمتهای داخلی مثل اتاقها، سرویسهای بهداشتی و آشپزخانه به کار میرود و نوع دوم بیشتر در سقیفه و درِ ورودی خانه استفاده میشود و چهارچوب آنها معمولا از جنس آجر است.
اتاقها اغلب دارای دو پنجره است که در دو طرف درِ ورودی اتاق قرار دارند و به حیاط باز میشوند. این پنجرهها
حدود چهل الی پنجاه سانتیمتر از سطح زمین ارتفاع دارند و ارتفاعشان حدود یک تا ۱.۸۰ متر است. دور پنجرههای اتاقهای طبقات بالا، که بعدها به ساختار خانههای یکطبقه تونس اضافه شده و اغلب
کوچکترند، با نرده پوشیده میشود. این نردهها گاه از چوب به صورت مشبک و گاه فلزی است.
در همه انواع خانههای عربی ـ اسلامی در شمال افریقا، روستایی یا شهری،
کوچک یا بزرگ، محقر یا اشرافی و همچنین در گوربیها، حیاط (وسط الدار) یا میانسرا یا پاسیو فضای اصلی خانه است. حیاط هر شکل و اندازهای که داشته باشد، چه در مجاورت مستقیم اتاقها باشد یا با رواق از آنها جدا شود، در مرکز خانه قرار میگیرد و سایر فضاها دورادور آن سامان مییابد.
در خانههای معمولی، فقط یک حیاط وجود دارد و همه فضاها هم خدماتی و هم پذیرایی در اطراف حیاط ساخته میشوند. به این
دلیل کاربری حیاط در ساعات مختلف روز تغییر میکند، اما در خانههای بزرگ و اعیانی چندین حیاط، هریک با کاربری مجزا وجود دارد: یک حیاط اصلی (اندرون) با اتاقهایی در اطراف آن برای افراد خانواده، یک حیاط خدماتی برای آشپزخانه و سرویس بهداشتی (گاهی حمام) و یک حیاط مهمان (بیرونی) با فضاهای پذیرایی در دورادور آن.
در فضاهای اطراف حیاط، مهمترین بخش خانه در دورترین نقطه نسبت به ورودی و سقیفه قرار دارد. اتاق اصلی خانه در این بخش قرار میگیرد. در واقع میتوان گفت که خانه نوعی جهتگیری خاص نسبت به ورودی و فضای
کوچه دارد.
در حیاط خانههای طبقه اعیان گاهی باغچهای وجود دارد، گاهی نیز در وسط حیاط این خانهها آبنمایی سنگی میسازند، ولی در اکثر خانههای تونس فضای حیاط خالی است.
در شهرها کف حیاط در خانههای اعیانی با سنگ مرمر و در خانههای متوسط با سنگ آهک یا
خاک مفروش میشود. در حالی که در خانه روستایی از خاک کوبیده و سفت است. همچنین وقتی
اقتصاد خانواده کشاورزی است، ابعاد حیاط بزرگتر و ساماندهی آن به صورتی است که بتوان قسمتی از آن را برای سرپناه دامها استفاده کرد.
در خانههای معمولی، اغلب جلوی اتاق اصلی، یک رواق (ایوان ستوندار) وجود دارد. گاهی این رواق در جبهه روبهروی آن، در سمت دیگر حیاط نیز تکرار میشود. در خانههای اشرافی، چهار رواق دورتادور حیاط ساخته میشود. رواق احتمالا یادگار معماری خانههای فسطاط در مصر است که در آنها نیز احتمالا از خانههای
سامرا در عراق اقتباس شده است.
دورتادور حیاط (در همه جوانب یا در سه طرف آن) اتاقها ساخته میشود. ابعاد هر اتاق شش تا ده متر در دو تا سه متر است. دسترسی به اتاقها فقط از طریق حیاط است و هیچیک از آنها به هم راه ندارند. ورود به اتاق از طریق یک در واقع در وسط آن است. در دو طرف این در دو پنجره بهطور قرینه وجود دارد.
دو انتهای راست و چپ هر اتاق مشابه و قرینه است. این ویژگی هم در خانههای روستایی و هم شهری دیده میشود، ولی در خانه روستایی عملکرد این دو فضای
قرینه مشابه نیست و یک طرف به عنوان انبار و طرف دیگر به عنوان فضای اصلی اتاق استفاده میشود.
همه اتاقها چند عملکرد دارند. در ساعات مختلف
روز میتوان به طرق مختلف از یک اتاق استفاده کرد؛ به عنوان نشیمن، پذیرایی، ناهارخوری، برای
خواب و غیره. فضای اتاق به صورتی طراحی شده که امکان چندعملکردی بودن را فراهم میکند. در خانوادههای گسترده، هر خانواده بهطور مستقل در یک اتاق زندگی میکند.
فضای مرکزی اتاق، روبه روی در، محل پذیرایی است. در خانههای بزرگتر، این فضای مرکزی به صورت یک فرورفتگی با نقشه مربع، نسبت به دیوارها عقب نشسته است که کبو نام دارد. در دو طرف کبو دو اتاق
کوچک قرار دارد. در این حالت نقشه اتاق به صورت T است.
در هریک از دو فضای انتهایی یک سکو وجود دارد که دُکانه (ساخته شده از چوب در خانههای اشرافی) یا سِدَّه نامیده میشود. ارتفاع این سکو بین پنجاه تا هشتاد سانتیمتر است و بنابراین از فضای زیر آن میتوان برای جایدادن اشیا یا مواد غذایی استفاده کرد. این فضا به راحتی قابل دسترسی است. گاهی جلوی آن را با پرده یا در چوبی
کوچک میپوشانند.
از دیگر عناصر اتاق در خانههای طبقه مرفه تاج است که محل خواب را استتار و از فضای اتاق جدا میکند. این عنصر تزیینی شامل یک شبکه چوبی با رنگهای روشن است که در برخی خانههای اعیانی با ورقه طلا پوشیده میشود.
در خانههای محقر، دیوار اتاق را فقط با اندود آهک میپوشانند و در خانههای طبقه اشراف، سرتاسر دیوارهای اتاق پوشیده از تزیینات است. قسمت پایین دیوارهای دورتادور اتاق و همچنین کبو، را اغلب به صورت عمودی کاشیکاری میکنند. قسمت بالای آنها را نقاشی دیواری یا کاشیکاری یا گچبری میکنند که به صورت افقی یا با تکرار قابهای عمودی اجرا میگردد. در نهایت، به انتهای دیوار (گیلویی) میرسیم که از جنس
چوب است و قاب دور سقف به حساب میآید.
اکثر خانههای تونس یکطبقهاند، ولی برخی خانههای بزرگ در دو طبقه ساخته شدهاند. طبقه بالا مانند طبقه زیرین اتاقهایی رو به حیاط ولی با سقف کوتاهتر است و تزیینات کمتر دارد. اتاقها به ایوانی راهرومانند باز میشوند که مشرف به حیاط است. این ایوان الزامآ دارای ترکیبی مشابه ایوان زیرین نیست. از
قرن سیزدهم به بعد، گاهی اتاق پذیرایی مهمان (دارالضیاف) در طبقه بالا ساخته میشود که دسترسی به آن مستقیمآ از
کوچه صورت میگیرد. در خانههای بزرگ قدیمی که دارای تالار بودند، گاه دارالضیاف روی این تالار ساخته میشد. اغلب
هدف از ایجاد دارالضیاف تبدیل خانه بزرگ اولیه به چند خانه کوچکتر است. دسترسی به طبقه بالا از طریق پله است که آن را در گوشهای از حیاط بین دو دیوار و پنهان از دید تعبیه میکنند.
آشپزخانه و دستشویی همیشه از اتاقها دور و اغلب به ورودی خانه نزدیکترند. این دو فضا معمولا بهطور کامل بسته نیستند و جایی ساخته میشوند که جلوی دید نباشند. گاهی دستشویی را در سقیفه میسازند، ولی معمولا در گوشه حیاط است و با ترفندهایی
استتار میشود. چاه دستشویی همیشه با فاصله از
چاه آب و
آبانبار ساخته میشود. عمق آن بین چهار تا شش متر، عرض آن چهار متر و دیوارهای آن سنگی و بدون اندود است. این چاه تقریباً هیچگاه به خارج از خانه ارتباط ندارد.
تزیینات نما اغلب به صورت تأکید بر اجزا و عناصر کاربردی است. برای مثال و از همه رایجتر، ایجاد قاب در اطراف بازشوها یا دهانه آب انبار است. بسته به وضع اقتصادی مالک، گاهی تمام سطح نما یا بخشی از آن نیز کاشیکاری، گچبری یا سنگکاری میشود. سطح دیوارها نیز دارای تزییناتی همانند تزیینات دیوارهای داخل اتاق است. انتهای نما و لبه بام به سبک اندلسی، با
سفال سبزرنگ کار میشود. سه رنگ سبز، آبی و سفید در تزیینات خانهها، بهخصوص خانههای بخشهای ساحلی کشور، زیاد دیده میشود. در خانههای شهری نیز همانند خانههای روستایی، دیوارها با آهک اندود میشود و بامها اغلب مسطح است.
فقط برخی از خانههای تونس چاه آب دارند و در سایر خانهها،
آب باران را در آبانبار ذخیره میکنند. اگر خانه هم دارای چاه و هم آبانبار باشد، هر دو در
حیاط قرار دارند و معمولا دهانه محل دسترسی به آنها در دو طرف حیاط روبه روی هم ساخته میشود.
در روستاها و گاهی در شهرها، چند خانه یک
چاه مشترک دارند. آبانبار بهطور معمول در زیر حیاط ساخته میشود تا مستقیماً آب باران را دریافت کند. اندازه آبانبار متناسب با مساحت و وسعت خانه است و عمق آن ممکن است تا ارتفاع یک طبقه برسد.
آبانبار دارای ستونهای سنگی است. دیوارها و ستونهای آبانبار را طاقهای آهنگ به هم متصل میکنند. به این ترتیب، با افزودن تعداد ستونهای سنگی میتوان مساحت آبانبار را به اندازه لازم افزایش داد. اندود کف و دیوارهای آبانبار ملاطی یا آژندی خاص از ترکیب خاکستر و آهک است که در سایر فضاهای در تماس با رطوبت (مانند
حمام و دستشویی) نیز استفاده میشود.
چندین دریچه بازشو به اندازه عبور یک نفر در سقف آبانبار تعبیه میشود تا
مراقبت و مرمت و
نظافت آن بهطور مداوم امکانپذیر باشد. در چهار کنج آبانبار، دهانههایی قرار دارند و آبراهههای سفالی آب باران را از بامها به این دهانهها میرسانند. برای
هدایت آب باران از بامهای مسطح، باید در سطح آنها شیب مختصری به سمت مجاری هدایت آب ایجاد شود.
(۱) Jellal Abdelkafi، La medina de Tunis: espace historique، (Paris) ۱۹۸۹.
(۲) Jacques Fontaine and Pierre Gresser، Tunisie: carrefour des civilisations، Paris ۲۰۰۰.
(۳) Guy T Petherbridge، "Vernacular architecture: the house and society"، in Architecture of the Islamic world، ed George Michell، London: Thames and Hudson، ۱۹۸۴.
(۴) Jacques Revault، Palais et demeures de Tunis (XVIe et XVIIe siecles)، Paris ۱۹۸۳.
(۵) Jacques Revault، Palais et demeures de Tunis (XVIIe et XIXe siecles)، Paris ۱۹۸۰.
(۶) Ahmed Saadaoui، Testour du XVIIe au XIXe siecle: histoire architecturale d'une ville morisque de Tunisie، Manouba ۱۹۹۶.
(۷) Serge Santelli، Medinas: traditional architecture of Tunisia = L'architecture troditionnelle en Tunisie، translation from the French text (by) Kenneth Hilton، Tunis ۱۹۹۲.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خانه در تونس»، شماره۶۸۸۱.