گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
العبرة بالموت
وَ قَدْ تَبِعَ جَنازَةً فَسَمِعَ رَجُلاً يَضْحَكُ،
امام دنبال جنازه ای می رفت شنید مردی می خندد،
فَقالَ (عَلَيْهِالسَّلامُ):
فرمود:
«كَأَنَّ الْمَوْتَ فِيهَا عَلَى غَیْرِنَا کُتِبَ،»۱گویا مردن در این جهان را برای غیر ما ثبت کرده اند،
«وَ كَأَنَّ الْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَیْرِنَا وَجَبَ،»۲و انگار حق بر غیر ما واجب شده،
«وَ كَأَنَّ الَّذِي نَرَی مِنَ الاَْمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِیل إِلَيْنَا رَاجِعُونَ!»۳و خیال می کنی مردگانی که می بینیم مسافرانی هستند که به زودی به جانب ما بازمی گردند،
«نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ،»۴آنان را در قبرهایشان می نهیم
«نَأْکُلُ تُرَاثَهُمْ،»۵و ارثشان را می خوریم،
«كَأَنَّا مُخَلَّدُونَ،»۶گویی ما پس از آنها جاودان خواهیم بود،
«قَدْ نَسِینَا كُلَّ وَاعِظ وَ وَاعِظَة،»۷که پند پنددهندگان را از یاد بردیم،
«وَ رُمِینَا بِكُلِّ جَائِحَة!!»۸و نشانه هر بلای سخت و سنگین شدیم.