حکمت خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی
از صفات الهی، حکمت
خداوند است. در این مقاله
آیات مرتبط با حکمت
خداوند معرفی میشوند.
حکمت خداوند، آميخته با
عزّت او:
«...الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
... تو توانا و حکیمی.»نیز
حكمت
خداوند، آميخته با
علم او:
۱. «... إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ؛
... تو دانا و حکیمی.» نیز.
۲. «... وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ؛
... اوست حکیم و آگاه.»و نیز:
۳. «الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ؛
این کتابی است که آیاتش استحکام یافته سپس تشریح شده و
از نزد
خداوند حکیم و آگاه (نازل گردیده) است! »
۴. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ؛
حمد (و ستایش) مخصوص
خداوندی است که تمام آنچه در آسمانها و
زمین است
از آن اوست و (نیز) حمد (و سپاس) برای اوست در سرای
آخرت و او حکیم و آگاه است.»
آثار حکمت
خداوند باتوجه به آیات
قرآن عبارتند
از:
اعتراف ملائکه، به حكيمانه بودن
آفرینش انسان، در جايگاه
خلیفه خدا در
زمین:
«وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ... قالُوا سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ؛
(به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روی زمین، جانشینی (نماینده ای) قرار خواهم داد...
فرشتگان عرض کردند: منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم دادهای، نمیدانیم تو دانا و حکیمی.»
حكمت
خداوندى، منشأ
آمرزش بندگان:
۱. «... وَ إِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
... و اگر آنها را ببخشي توانا و حكيمي (نه مجازات تو نشانه عدم حكمت و نه بخشش تو نشانه ضعف است). »
۲. «... فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا ... وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ ... إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
.. و براي مؤمنان استغفار مينمايند... آنها را در باغهاي جاويدان بهشت كه به آنها وعده فرموده اي وارد كن، ... كه تو توانا و حكيمي.»
۳. «... وَ اغْفِرْ لَنا رَبَّنا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
... و ما را ببخش اي پروردگار ما كه تو عزيز و حكيمي.»
اتقان قرآن و روشنى آيات آن،
جلوهاى
از حكيم و خبير بودن
خداوند:
«الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ؛
الر، این کتابی است که آیاتش
استحکام یافته سپس
تشریح شده و
از نزد
خداوند حکیم و آگاه (نازل گردیده) است! »
برگزيدگى
یوسف علیهالسلام، بهرهمندى وى
از علم تعبير
خواب و اتمام نعمت بر او و
آلیعقوب،
جلوهاى
از حكمت خدا:
«وَ كَذلِكَ يَجْتَبِيكَ ... وَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ عَلى آلِ يَعْقُوبَ ... إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛
و این گونه پروردگارت تو را برمی گزیند ... و نعمتش را بر تو و بر خاندان
یعقوب تمام و کامل میکند... به یقین، پروردگار تو دانا و حکیم است! »
••• اختيار انسانها در انتخاب
ایمان و
کفر، برخاسته
از حكمت
خداوند:
«يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّكُمْ فَآمِنُوا خَيْراً لَكُمْ وَ إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً؛
ای مردم! پیامبر (ی که انتظارش را میکشیدید،) حق را
از جانب پروردگارتان آورد به او
ایمان بیاورید که برای شما بهتر است! و اگر
کافر شوید، (به خدا زیانی نمیرسد، زیرا) آنچه در آسمانها و زمین است
از آن خداست، و
خداوند، دانا و حکیم است. »
••• اختیار انسانها در
انتخاب راه
هدایت، ناشی
از مشیت و حکمت
خداوند:
«وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً؛
و شما هیچ چیز را نمیخواهید مگر اینکه خدا بخواهد،
خداوند دانا و حکیم بوده و هست!»
اعطاى
حجّت به
ابراهیم علیهالسلام و رفعت درجات معنوى وى، بر اساس حكمت الهى:
«وَ تِلْكَ حُجَّتُنا آتَيْناها إِبْراهِيمَ عَلى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ؛
اینها دلایل ما بود که به ابراهیم در برابر قومش دادیم! درجات هر کس را بخواهیم (و شایسته بدانیم،) بالا میبریم پروردگار تو، حکیم و داناست.»
اعطاى فرزند به
همسر پير و
عقیم ابراهيم، نشئت گرفته
از حكمت و علم الهى:
«... وَ قالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ قالُوا كَذلِكَ قالَ رَبُّكِإِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ؛
و گفت: (آیا پسری خواهم آورد در حالی که) پیر زنی نازا هستم؟! گفتند: پروردگارت چنین گفته است، و او حکیم و داناست! »
تصريح به علم و حكمت الهى، در پى نويد به اعطاى فرزند، بيانگر مطلب مزبور است.
ايجاد
الفت و
محبت بين مؤمنان، پرتوى
از حكمت
خداوند:
«وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ ... وَ لكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
و دلهای آنها را با هم، الفت داد! اگر تمام آنچه را روی زمین است صرف میکردی که میان دلهای آنان
الفت دهی، نمیتوانستی! ولی
خداوند در میان آنها الفت ایجاد کرد! او توانا و
حکیم است!»
حكمت مطلق خدا، مقتضاى
الوهیّت و شايستگى او براى
عبادت:
۱. «اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ... لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
هیچ معبودی نیست جز
خداوند یگانه زنده، که قائم به
ذات خویش است... معبودی جز
خداوند توانا و حکیم، نیست.»
۲. «... لا إِلهَ إِلَّا هُوَ ... لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
... معبودی جز او نیست ... معبودی جز او نیست، که هم توانا و هم حکیم است.»
۳. «... وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلَّا اللَّهُ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
... و هیچ معبودی، جز
خداوند یگانه نیست و
خداوند توانا و حکیم است.»
۴. «وَ هُوَ الَّذِي فِي السَّماءِ إِلهٌ وَ فِي الْأَرْضِ إِلهٌ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ؛
او کسی است که در آسمان معبود است و در زمین معبود و او حکیم و علیم است! »
حكيمانه بودن افعال
خداوند، زمينهساز اتكا و
امید به او در دشواريها:
«... فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ؛
... صبری زیبا (و خالی
از کفران)! امیدوارم
خداوند همه آنها را به من بازگرداند چرا که او دانا و حکیم است!»
امداد مؤمنان در
جهاد، نمودى
از عزّت و حكمت
خداوند:
۱. «بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى لَكُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ؛
آری، (امروز هم) اگر
استقامت و
تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید،
خداوند شما را به پنج هزار نفر
از فرشتگان، که نشانه
هایی با خود دارند، مدد خواهد داد! • ولی اینها را
خداوند فقط
بشارت، و برای اطمینان خاطر شما قرار داده و گر نه، پیروزی تنها
از جانب
خداوند توانای
حکیم است! »
۲. «إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى وَ لِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
(به خاطر بیاورید) زمانی را (که
از شدت ناراحتی در میدان
بدر،)
از پروردگارتان کمک میخواستید و او خواسته شما را پذیرفت (و گفت): من شما را با یکهزار
از فرشتگان، که پشت سر هم فرود میآیند، یاری میکنم. »
۳. «وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَ إِنِّي جارٌ لَكُمْ فَلَمَّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَكَصَ عَلى عَقِبَيْهِ وَ قالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكُمْ إِنِّي أَرى ما لا تَرَوْنَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هؤُلاءِ دِينُهُمْ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
و (به یاد آور) هنگامی را که شیطان، اعمال آنها (مشرکان) را در نظرشان
جلوه داد، و گفت: امروز هیچ کس
از مردم بر شما پیروز نمیگردد! و من، همسایه (و پناه دهنده) شما هستم! اما هنگامی که دو گروه (کافران، و مؤمنان مورد
حمایت فرشتگان) در برابر یکدیگر قرار گرفتند، به عقب برگشت و گفت: «من
از شما (دوستان و پیروانم) بیزارم! من چیزی میبینم که شما نمیبینید من
از خدا میترسم،
خداوند شدید العقاب است! »
۴. «لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ ... وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَها وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً؛
خداوند از مؤمنان- هنگامی که در زیر آن درخت با تو
بیعت کردند- راضی و خشنود شد خدا آنچه را در درون دلهایشان (
از ایمان و صداقت) نهفته بود میدانست
از این رو آرامش را بر دلهایشان نازل کرد و پیروزی نزدیکی بعنوان پاداش نصیب آنها فرمود.»
قرار دادن بندگان در حالت
خوف و
رجا، مقتضاى حكمت خدا:
«وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛
و گروهی دیگر، به فرمان خدا واگذار شدهاند (و کارشان با خداست) یا آنها را
مجازات میکند، و یا
توبه آنان را میپذیرد (، هر طور که شایسته باشند) و
خداوند دانا و حکیم است!»
بازگرداندن آثار زيانبار
گناه به گناهكاران، برخاسته
از حكمت خدا:
«وَ مَنْ يَكْسِبْ إِثْماً فَإِنَّما يَكْسِبُهُ عَلى نَفْسِهِ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً؛
و کسی که گناهی مرتکب شود، به زیان خود مرتکب شده
خداوند، دانا و
حکیم است. »
••• فرستادن پيامبران براى تبيين تعاليم الهى براى مردم، ناشى
از حكمت
خداوند:
۱. «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
پروردگارا! در میان آنها پیامبری
از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند، و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد، و پاکیزه کند زیرا تو توانا و حکیمی (و بر این کار،
قادری)! »
۲. «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
ما هیچ پیامبری را، جز به زبان قومش، نفرستادیم تا (حقایق را) برای آنها آشکار سازد سپس خدا هر کس را بخواهد (و مستحق بداند) گمراه، و هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)
هدایت میکند و او توانا و حکیم است»
••• ارسال رسل، براى
بشارت و
انذار، و اتمامحجّت بر انسانها، مقتضاى حكمت
خداوندى:
«رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً؛
پیامبرانی که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند، تا بعد
از این پیامبران، حجتی برای مردم بر خدا باقی نماند، (و بر همه اتمام حجت شود) و
خداوند، توانا و
حکیم است.»
بعثت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله، بر اساس حكمت
خداوند:
۱. «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
پروردگارا! در ميان آنها پيامبرى
از خودشان برانگيز، تا آيات تو را بر آنان بخواند، و آنها را كتاب و حكمت بياموزد، و پاكيزه كند زيرا تو توانا و حكيمى (و بر اين كار،
قادرى)!»
۲. يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّكُمْ ... وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً؛
ای مردم! پیامبر (ی که انتظارش را میکشیدید،) حق را
از جانب پروردگارتان آورد ... و
خداوند، دانا و حکیم است.»
عزّت و حكمت خدا، مقتضاى كيفر
گمراهان و اعطاى
پاداش به مؤمنان:
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِ آياتُنا وَلَّى مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِيمٍ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ خالِدِينَ فِيها وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
و بعضی
از مردم سخنان بیهوده را میخرند تا مردم را
از روی نادانی،
از راه خدا گمراه سازند و آیات الهی را به
استهزا گیرند برای آنان عذابی خوارکننده است! • و هنگامی که آیات ما بر او خوانده میشود، مستکبرانه روی برمی گرداند، گویی آن را نشنیده است گویی اصلا گوشهایش سنگین است! او را به عذابی دردناک
بشارت ده! • (ولی) کسانی که
ایمان آورده و
اعمال صالح انجام دادهاند، باغهای پرنعمت بهشت
از آن آنهاست• جاودانه در آن خواهند ماند این وعده حتمی الهی است و اوست عزیز و حکیم (شکست ناپذیر و دانا).»
پذيرش
توبه گناهكاران،
جلوهاى
از حكمت الهى:
۱. «إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً؛
پذیرش توبه
از سوی خدا، تنها برای کسانی است که کار بدی را
از روی
جهالت انجام میدهند، سپس زود توبه میکنند.
خداوند، توبه چنین اشخاصی را میپذیرد و خدا دانا و
حکیم است.»
۲. «يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَ يَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛
خداوند میخواهد (با این دستورها، راههای خوشبختی و
سعادت را) برای شما آشکار سازد، و به سنتهای (صحیح) پیشینیان رهبری کند. و
خداوند دانا و حکیم است.»
۳. «... وَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلى مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛
و خشم دلهای آنان را
از میان میبرد! و خدا توبه هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)، میپذیرد و
خداوند دانا و حکیم است.»
۴. «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ؛
و اگر
فضل و
رحمت خدا شامل حال شما نبود و اینکه او توبه پذیر و حکیم است (بسیاری
از شما گرفتار مجازات سخت الهی میشدید)»
تبیین آيات
از طرف
خداوند، پيامد حكمت او:
۱. «وَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛
خدا آیات را برای شما بیان میکند. و خدا دانا و حکیم است.»
۲. «... كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛
... خدا آیات را اینچنین برای شما بیان میکند، و خدا دانا و حکیم است.»
۳. «... كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛
... خدا آیات را اینچنین برای شما بیان میکند. و خدا دانا و حکیم است.»
•••
جنود الهى در
آسمانها و
زمین و تدبير امور
از جانب او، نمودى
از حكمت
خداوند:
۱. «... وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً؛
... لشکریان آسمانها و زمین تنها
از آن خداست و
خداوند شکست ناپذیر و
حکیم است.!»
۲. «وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً؛
... لشکریان آسمانها و زمین تنها
از آن خداست و
خداوند شکست ناپذیر و حکیم است.!»
••• بىشمارى
کلمات الهى و تدبير آنها، بر اساس حكمت او:
«وَ لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ ... ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
و اگر همه درختان روی
زمین قلم شود، و دریا برای آن
مرکب گرد... کلمات خدا پایان نمیگیرد
خداوند عزیز و حکیم است.»
جمله «إنّ اللّه عزيز حكيم» به منزله تعليل براى «ما نفدت كلمات اللّه» است، بنابراين، پايانناپذيرى كلمات
خداوند به دليل حكيم بودن اوست
•••
سرگذشت يوسف عليهالسلام و فراز و نشيبهاى آن، براساس تدبير عالمانه و حكيمانه
خداوند:
«وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً وَ قالَ يا أَبَتِ هذا تَأْوِيلُ رُءْيايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبِّي حَقًّا وَ قَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَ جاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ ... إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِما يَشاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ؛
و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند و همگی بخاطر او به
سجده افتادند و گفت: «پدر! این تعبیر خوابی است که قبلا دیدم پروردگارم آن را حق قرار داد! و او به من نیکی کرد هنگامی که مرا
از زندان بیرون آورد، و شما را
از آن بیابان (به اینجا) آورد بعد
از آنکه
شیطان، میان من و برادرانم
فساد کرد. پروردگارم نسبت به آنچه میخواهد (و شایسته میداند،) صاحب لطف است چرا که او دانا و حکیم است!»
•••
تدبیر خداوند بر هستى، متّكى بر حكمت و كاردانى او:
«فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ ... وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
پس حمد و
ستایش مخصوص خداست، پروردگار آسمانها و پروردگار زمين و پروردگار همه جهانيان!•و براى اوست
کبریا و
عظمت در آسمانها و زمين، و اوست عزيز و حكيم!»
حكمت الهى، مستلزم
تسبیح موجودات:
۱. «سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
آنچه در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح میگویند و او
عزیز و حکیم است.»
۲. «سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، برای خدا تسبیح میگوید و او عزیز و
حکیم است!»
۳. «... يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
او
خداوندی است
خالق، آفرینندهای بی سابقه، و صورتگری (بی نظیر) برای او نامهای نیک است آنچه در آسمانها و
زمین است تسبیح او میگویند و او عزیز و حکیم است!»
۴. «يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ؛
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همواره تسبیح خدا میگویند،
خداوندی که
مالک و
حاکم است و
از هر عیب و نقصی مبرا، و عزیز و حکیم است!»
فرمان
جهاد و
تعقیب دشمن، حتّى در شرايط بحرانى، فرمانى حكيمانه
از سوى
خداوند:
«وَ لا تَهِنُوا فِي ابْتِغاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا يَرْجُونَ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً؛
و در راه تعقیب دشمن، (هرگز) سست نشوید! (زیرا) اگر شما درد و رنج میبینید، آنها نیز همانند شما درد و رنج میبینند ولی شما امیدی
از خدا دارید که آنها ندارند و
خداوند، دانا و حکیم است.»
تشريع
حدّ سرقت،
جلوهاى
از حكمت
خداوند:
«وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما جَزاءً بِما كَسَبا نَكالًا مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
دست مرد دزد و زن دزد را، به کیفر عملی که انجام دادهاند، بعنوان یک مجازات الهی، قطع کنید! و
خداوند توانا و حکیم است.»
قانون
دیه و
کفّاره قتل خطايى، برخاسته
از علم و حكمت
خداوند:
«وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلَّا خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ ... فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى أَهْلِهِ ... وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً؛
هیچ فرد باایمانی مجاز نیست که مؤمنی را به
قتل برساند، مگر اینکه این کار
از روی
خطا و اشتباه
از او سر زند (و در عین حال،) کسی که مؤمنی را
از روی خطا به قتل رساند، باید یک
برده مؤمن را آزاد کند و خونبهایی به کسان او بپردازد مگر اینکه آنها
خونبها را ببخشند... و
خداوند، دانا و حکیم است.»
سهام تعيينشده در
ارث، نشئتگرفته
از حكمت و دانش
خداوند:
«يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ فَإِنْ كُنَّ نِساءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَكَ وَ إِنْ كانَتْ واحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَ لِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِنْ كانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَواهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ كانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِها أَوْ دَيْنٍ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً؛
خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش میکند که سهم (میراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما، (دو دختر و) بیش
از دو دختر باشند، دو سوم میراث
از آن آنهاست و اگر یکی باشد، نیمی (
از میراث،)
از آن اوست. و برای هر یک
از پدر و مادر او، یک ششم میراث است، اگر (
میت) فرزندی داشته باشد و اگر فرزندی نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر
از او ارث برند، برای مادر او یک سوم است (و بقیه
از آن پدر است) و اگر او برادرانی داشته باشد، مادرش یک ششم میبرد (و پنج ششم باقیمانده، برای پدر است). (همه اینها،) بعد
از انجام
وصیتی است که او کرده، و بعد
از ادای دین است- شما نمیدانید پدران و مادران و فرزندانتان، کدامیک برای شما سودمندترند! - این فریضه الهی است و
خداوند، دانا و حکیم است.»
تشريع
طلاق براى زندگيهاى مسالمتناپذير، ناشى
از حكمت
خداوند:
«وَ إِنْ يَتَفَرَّقا ... وَ كانَ اللَّهُ واسِعاً حَكِيماً؛
(اما) اگر (راهی برای اصلاح در میان خود نیابند، و)
از هم جدا شوند... و
خداوند، دارای فضل و کرم، و
حکیم است.»
انحصار مصارف
صدقات، به موارد هشتگانه (
فقرا،
مساکین، جمعآورىكنندگان
زکات، تأليف قلوب، آزادسازى بردگان، بدهكاران، راهخدا و درراهماندگان) براساس حكمت
خداوند:
«إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ وَ الْعامِلِينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمِينَ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛
زکاتها مخصوص فقرا و مساکین و کارکنانی است که برای (جمع آوری) آن زحمت میکشند، و کسانی که برای جلب محبتشان اقدام میشود، و برای (آزادی) بردگان، و (ادای دین) بدهکاران، و در راه (تقویت
آیین) خدا، و واماندگان در راه این، یک
فریضه (مهم) الهی است و
خداوند دانا و
حکیم است!»
حكمت و
عزّت خداوندى، مقتضاى نبود هرگونه
شریک براى او:
«قُلْ أَرُونِيَ الَّذِينَ أَلْحَقْتُمْ بِهِ شُرَكاءَ كَلَّا بَلْ هُوَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
بگو: کسانی را که بعنوان شریک به او ملحق ساختهاید به من نشان دهید! هرگز چنین نیست! (او شریک و شبیهی ندارد)، بلکه او
خداوند عزیز و حکیم است!»
عزّت و حكمت،
از عالىترين صفات الهى و بيانگر تنزّه او
از هر نقصى:
۱. «وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ سُبْحانَهُ ... وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
آنها (در پندار خود،) برای
خداوند دختران قرار میدهند- منزه است (
از اینکه فرزندی داشته باشد) - ... و او قدرتمند و حکیم است.»
۲. «هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
و خدایی است که معبودی جز او نیست، حاکم و مالک اصلی اوست،
از هر عیب منزه است، به کسی یتم نمیکند،
امنیت بخش است، مراقب همه چیز است، قدرتمندی شکست ناپذیر که با اراده نافذ خود هر امری را اصلاح میکند، و شایسته
عظمت است
خداوند منزه است
از آنچه شریک برای او قرار میدهند! او
خداوندی است خالق، آفرینندهای بی سابقه، و صورتگری (بی نظیر) برای او نامهای نیک است آنچه در آسمانها و زمین است
تسبیح او میگویند و او عزیز و حکیم است! »
توصيه
پیامبر صلیاللهعلیهوآله به
تقوا، برخاسته
از حكمت خدا:
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً؛
ای پیامبر! تقوای الهی پیشه کن و
از کافران و منافقان
اطاعت مکن که
خداوند عالم و حکیم است.»
••• حكمت و عزّت
خداوندى، مورد اتّكاى
ابراهیم علیهالسلام، در
هجرت خويش:
«... وَ قالَ إِنِّي مُهاجِرٌ إِلى رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
و لوط به او(ابراهیم )
ایمان آورد، و (ابراهیم) گفت: «من بسوی پروردگارم هجرت میکنم که او صاحب
قدرت و حکیم است! »
•••
ایمان به حكيم بودن
خداوند، زمينهساز
توکّل و اتّكا بر وى:
«... وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
... هر کس بر خدا توکل کند، (پیروز میگردد)
خداوند قدرتمند و حکیم است!»
عزّت و حكمت خدا، مقتضاى
حمایت از هجرتكنندگان به سوى او:
«فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَ قالَ إِنِّي مُهاجِرٌ إِلى رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
و
لوط به او(ابراهیم ) ایمان آورد، و (ابراهیم) گفت: «من بسوی پروردگارم هجرت میکنم که او صاحب
قدرت و حکیم است!»
داوريهاى
خداوند ميان
خلق، متكى به علم و حكمت گسترده او:
«... يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛
... در میان شما حکم میکند، و
خداوند دانا و حکیم است!»
توجّه به حكمت خدا، برانگيزاننده
انسان به
دعا و
استغفار:
«رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَ اغْفِرْ لَنا رَبَّنا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
پروردگارا! ما را مایه گمراهی کافران قرار مده، و ما را ببخش، ای پروردگار ما که تو
عزیز و حکیمی!»
••• گشايش
رحمت و امساك آن، ناشى
از حكمت الهى:
«ما يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَها وَ ما يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
هر رحمتی را خدا به روی مردم بگشاید، کسی نمیتواند جلو آن را بگیرد و هر چه را امساک کند، کسی غیر
از او
قادر به فرستادن آن نیست و او
عزیز و حکیم است!»
••• حكمت الهى، تضمينكننده تحقّق
وعده رحمتآفرين او بر مؤمنان:
«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ ... أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
مردان و زنان با ایمان،... بزودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار میدهد
خداوند توانا و حکیم است!»
حکم خداوند، براى شكستن
سوگند، در مورد محروميّت
از مباحات، حكيمانه و در جهت مصالح انسانها:
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ ... قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمانِكُمْ وَ اللَّهُ ... وَ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ؛
ای پیامبر! چرا چیزی را که خدا بر تو
حلال کرده
حرام میکنی؟! ...
خداوند راه گشودن سوگندهایتان را (در این گونه موارد) روشن ساخته ... و او دانا و
حکیم است.»
سختگيرى
خداوند بر بانيان
مسجد ضرار، برخاسته
از حكمت او:
«وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً ... لا تَقُمْ فِيهِ أَبَداً ... لا يَزالُ بُنْيانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛
(گروهی دیگر
از آنها) کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان (به مسلمانان)... • هرگز در آن (
مسجد به
عبادت) نایست!... (اما) این بنایی را که آنها ساختند، همواره بصورت یک وسیله
شک و تردید، در دلهایشان باقی میماند مگر اینکه دلهایشان پاره پاره شود (و بمیرند و گر نه، هرگز
از دل آنها بیرون نمیرود) و
خداوند دانا و
حکیم است! »
سخن گفتن
خداوند با
موسی علیهالسلام در وادى
طور به واسطه
آتش،
جلوهاى
از حكمت او:
«إِذْ قالَ مُوسى لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ ناراً سَآتِيكُمْ مِنْها بِخَبَرٍ أَوْ آتِيكُمْ بِشِهابٍ قَبَسٍ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ فَلَمَّا جاءَها نُودِيَ أَنْ بُورِكَ مَنْ فِي النَّارِ وَ مَنْ حَوْلَها وَ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ يا مُوسى إِنَّهُ أَنَا اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
(به خاطر بیاور) هنگامی را که موسی به خانواده خود گفت: من آتشی
از دور دیدم (همین جا
توقف کنید) بزودی خبری
از آن برای شما میآورم، یا شعله آتشی تا گرم شوید. هنگامی که نزد آتش آمد، ندایی برخاست که: مبارک باد آن کس که در آتش است و کسی که در اطراف آن است(
فرشتگان و موسی )و منزه است
خداوندی که پروردگار جهانیان است! ای موسی! من
خداوند عزیز و حکیمم.»
حكمت و عزّت
خداوند، دليل شايستگى او براى
ولایت:
«مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
مثل کسانی که غیر
از خدا را اولیای خود برگزیدند، مثل
عنکبوت است که خانهای برای خود انتخاب کرده در حالی که سستترین خانههای خانه عنکبوت است اگر میدانستند!
خداوند آنچه را غیر
از او میخوانند میداند، و او شکست ناپذیر و
حکیم است.»
شكلگيرى
جنین در
رحم مادر، بر اساس حكمت الهى:
«هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحامِ كَيْفَ يَشاءُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
او کسی است که شما را در
رحم (مادران)، آن چنان که میخواهد تصویر میکند. معبودی جز
خداوند توانا و
حکیم ، نیست.»
فضل و
نعمت خداوند بر مؤمنان، نشئت گرفته
از علم و حكمت او:
«فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ نِعْمَةً وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛
(و این برای شما بعنوان) فضل و نعمتی
از سوی خداست و
خداوند دانا و حکیم است.!»
•••
کیفر جهنّمیان، برخاسته
از حكمت
خداوند:
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً يا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَ قالَ أَوْلِياؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنا قالَ النَّارُ مَثْواكُمْ خالِدِينَ فِيها إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ؛
در آن روز که (خدا) همه آنها را جمع و محشور میسازد، (میگوید: ) ای جمعیت
شیاطین و
جن! شما افراد زیادی
از انسانها را گمراه ساختید! دوستان و پیروان آنها
از میان انسانها میگویند: پروردگارا! هر یک
از ما دو گروه (پیشوایان و پیروان گمراه)
از دیگری استفاده کردیم (ما به لذات
هوس آلود و زودگذر رسیدیم و آنها بر ما حکومت کردند) و به اجلی که برای ما مقرر داشته بودی رسیدیم. (
خداوند) میگوید:
آتش جایگاه شماست جاودانه در آن خواهید ماند، مگر آنچه خدا بخواهد. پروردگار تو حکیم و داناست.»
••• عزّت و حكمت
خداوند، مقتضاى كيفر
کافران و پاداش مؤمنان:
«وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِ آياتُنا وَلَّى مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِيمٍ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ خالِدِينَ فِيها وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
و هنگامی که آیات ما بر او خوانده میشود، مستکبرانه روی برمی گرداند، گویی آن را نشنیده است گویی اصلا گوشهایش سنگین است! او را به عذابی دردناک
بشارت ده! (ولی) کسانی که
ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، باغهای پر
نعمت بهشت از آن آنهاست جاودانه در آن خواهند ماند این
وعده حتمی الهی است و اوست عزیز و حکیم (شکست ناپذیر و دانا).»
تضمین مصونيّت
قرآن از تحریف و دستبرد مخالفان، برخاسته
از حكمت الهى:
«لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ؛
که هیچ گونه باطلی، نه
از پیش رو و نه
از پشت سر، به سراغ آن نمیآید چرا که
از سوی
خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است!»
ناكامى
شیطان در القائات خود به
انبیا، با
اتقان و
تحکیم آيات الهى،
جلوهاى
از حكمت او:
«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلَّا إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛
هیچ پیامبری را پیش
از تو نفرستادیم مگر اینکه هر گاه
آرزو میکرد (و طرحی برای پیشبرد اهداف الهی خود میریخت)، شیطان القائاتی در آن میکرد اما
خداوند القائات شیطان را
از میان میبرد، سپس آیات خود را استحکام میبخشید و
خداوند علیم و
حکیم است.»
بازآفرينى و
حشر انسانها پس
از مرگ، مقتضاى حكمت
خداوندى:
۱. «وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَ ... ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
و (به خاطر بیاور) هنگامی را که ابراهیم گفت: خدایا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده میکنی؟ فرمود: مگر
ایمان نیاوردهای؟! عرض کرد: آری، ولی میخواهم قلبم آرامش یابد. فرمود: در این صورت، چهار نوع
از مرغان را انتخاب کن! و آنها را (پس
از ذبح کردن،) قطعه قطعه کن (و در هم بیامیز)! ... بعد آنها را بخوان، به سرعت به سوی تو میآیند! و بدان
خداوند قادر و
حکیم است (هم
از ذرات بدن مردگان آگاه است، و هم توانایی بر جمع آنها دارد)»
۲. «وَ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ؛
پروردگار تو قطعا همه را (در قيامت) جمع و محشور ميكند چرا كه حكيم و دانا است.»
۳.«وَ هُوَ الَّذِي يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَ هُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ ... وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
او كسي است كه آفرينش را آغاز كرد سپس آن را باز ميگرداند، و اين كار براي او آسانتر ميباشد... و او است شكست ناپذير و حكيم.»
ممنوعيّت
مشرکان از نزديك شدن به
مسجدالحرام، حكمى بر اساس حكمت
خداوند:
«... إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ ... إِنْ شاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛
... مشرکان ناپاکند پس نباید بعد
از امسال، نزدیک مسجد الحرام شوند! و اگر
از فقر میترسید،
خداوند هر گاه بخواهد، شما را به کرمش بی نیاز میسازد (و
از راه دیگر جبران میکند)
خداوند دانا و
حکیم است.»
حكمت گسترده الهى، پشتوانه وعده
خداوند براى ناكام ساختن مشركان، در صورت قصد
خیانت به پيامبر صلىاللهعليهوآله:
«وَ إِنْ يُرِيدُوا خِيانَتَكَ فَقَدْ خانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛
اما اگر بخواهند با تو خیانت کنند، (تازگی ندارد) آنها پیش
از این (نیز) به خدا خیانت کردند و
خداوند (شما را) بر آنها
پیروز کرد
خداوند دانا و
حکیم است»
نجات برخى انسانها
از خلود در
جهنّم، برخاسته
از حكمت الهى:
«وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً يا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَ قالَ أَوْلِياؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنا قالَ النَّارُ مَثْواكُمْ خالِدِينَ فِيها إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ؛
در آن روز که (خدا) همه آنها را جمع و
محشور میسازد، (میگوید: ) ای جمعیت
شیاطین و جن! شما افراد زیادی
از انسانها را گمراه ساختید! دوستان و پیروان آنها
از میان انسانها میگویند: پروردگارا! هر یک
از ما دو گروه(پیشوایان و پیروان گمراه )
از دیگری استفاده کردیم (ما به لذات
هوس آلود و زودگذر رسیدیم و آنها بر ما
حکومت کردند) و به اجلی که برای ما مقرر داشته بودی رسیدیم. (
خداوند) میگوید:
آتش جایگاه شماست جاودانه در آن خواهید ماند، مگر آنچه خدا بخواهد. پروردگار تو
حکیم و داناست.»
نجات
عیسی علیهالسلام از دست دشمنان و
عروج وى به سوى خدا، امرى حكيمانه:
«وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ ... بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً؛
و گفتارشان که: ما، مسیح عیسی بن مریم،
پیامبر خدا را کشتیم! در حالی که نه او را کشتند، و نه بر دار آویختند لکن امر بر آنها مشتبه شد. و کسانی که در مورد (
قتل) او اختلاف کردند،
از آن در شک هستند و
علم به آن ندارند و تنها
از گمان پیروی میکنند و قطعا او را نکشتند! بلکه خدا او را به سوی خود، بالا برد. و
خداوند، توانا و حکیم است.»
رهایی پيامبر صلىاللهعليهوآله
از توطئه كافران
مکّه،
جلوهاى
از حكمت و عزّت
خداوند:
«... فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ... وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
...
خداوند او را یاری کرد (و در مشکلترین ساعات، او را تنها نگذاشت) آن هنگام كه كافران او را (
از مكه) بيرون كردند (و آنها را با شکست مواجه ساخت) ... و
خداوند عزیز و حکیم است.»
نزول
آرامش بر دلهاى مؤمنان، نشئت گرفته
از حكمت خدا:
«هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدادُوا إِيماناً مَعَ إِيمانِهِمْ وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً؛
او کسی است که آرامش را در دلهای
مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند لشکریان آسمانها و
زمین از آن خداست، و
خداوند دانا و
حکیم است.»
نازل شدن
حدود و
احکام الهى بر رسولاكرم صلىاللهعليهوآله، برخاسته
از حكمت الهى:
«... حُدُودَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛
...
از حدود و احکامی که خدا بر پیامبرش نازل کرده و
خداوند دانا و
حکیم است!.»
نزول احكام مربوط به
خانواده، نشئت گرفته
از حكمت الهى:
۱. «وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذلِكَ إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
زنان مطلقه، باید به مدت سه مرتبه
عادت ماهانه دیدن (و پاک شدن) انتظار بکشند! (عده نگه دارند) و اگر به خدا و روز رستاخیز،
ایمان دارند، برای آنها حلال نیست که آنچه را خدا در رحمهایشان آفریده،
کتمان کنند. و همسرانشان، برای بازگرداندن آنها (و
از سرگرفتن زندگی
زناشویی ) در این مدت، (
از دیگران) سزاوارترند در صورتی که (براستی) خواهان اصلاح باشند. و برای آنان، همانند وظایفی که بر دوش آنهاست، حقوق شایستهای قرار داده شده و مردان بر آنان برتری دارند و
خداوند توانا و حکیم است.»
۲. «وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةً لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْراجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِي ما فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
و کسانی که
از شما در آستانه
مرگ قرار میگیرند و همسرانی
از خود به جا میگذارند، باید برای همسران خود
وصیت کنند که تا یک سال، آنها را (با پرداختن هزینه زندگی) بهره مند سازند به شرط اینکه آنها (
از خانه شوهر) بیرون نروند (و اقدام به
ازدواج مجدد نکنند). و اگر بیرون روند، (حقی در هزینه ندارند ولی) گناهی بر شما نیست نسبت به آنچه در باره خود، به طور شایسته انجام میدهند. و
خداوند، توانا و حکیم است .»
احكام و قوانين
ازدواج، برخاسته
از حكمت خدا:
«وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلَّا ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ ... إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ مِنْ فَتَياتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَ يَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛
و زنان شوهردار (بر شما
حرام است) مگر آنها را که (
از راه اسارت) مالک شدهاید (زیرا
اسارت آنها در حکم
طلاق است) اینها احکامی است که
خداوند بر شما مقرر داشته است. اما زنان دیگر غیر
از اینها (که گفته شد)، برای شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختیار کنید در حالی که پاکدامن باشید و
از زنا، خودداری نمایید. و زنانی را که
متعه (ازدواج موقت) میکنید، واجب است مهر آنها را بپردازید. و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد
از تعیین مهر، با یکدیگر توافق کردهاید. (بعدا میتوانید با توافق، آن را کم یا زیاد کنید.)
خداوند، دانا و حکیم است. و آنها که توانایی ازدواج با زنان (آزاد) پاکدامن با
ایمان را ندارند، میتوانند با زنان پاکدامن
از بردگان باایمانی که در اختیار دارید ازدواج کنند- خدا به ایمان شما آگاه تر است و همگی اعضای یک پیکرید- آنها را با
اجازه صاحبان آنان تزویج نمایید، و مهرشان را به خودشان بدهید به شرط آنکه پاکدامن باشند، نه بطور آشکار مرتکب
زنا شوند، و نه دوست پنهانی بگیرند. و در صورتی که «محصنه» باشند و مرتکب عمل منافی
عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت. این (اجازه ازدواج با کنیزان) برای کسانی
از شماست که بترسند (
از نظر
غریزه جنسی) به زحمت بیفتند و (با این حال نیز) خودداری (
از ازدواج با آنان) برای شما بهتر است. و
خداوند، آمرزنده و مهربان است.
خداوند میخواهد (با این دستورها، راههای خوشبختی و
سعادت را) برای شما آشکار سازد، و به سنتهای (صحیح) پیشینیان رهبری کند. و
خداوند دانا و حکیم است. »
••• ممنوعيّت
اسیر گرفتن براى پيامبران، پيش
از سركوبى كامل
دشمن، حكمى حكيمانه:
«ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ ... وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
هیچ پیامبری حق ندارد اسیرانی (
از دشمن) بگیرد تا کاملا بر آنها پیروز گردد و جای پای خود را در
زمین محکم کند! ... و
خداوند قادر و
حکیم است.»
••• فرمان
جهاد با مشركان پيمانشكن و دعوت آنان به پذيرش
اسلام، پيامد حكمت
خداوند:
«أَ لا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ وَ هَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ... وَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلى مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛
آیا با گروهی که پیمانهای خود را شکستند، و
تصمیم به اخراج
پیامبر گرفتند، پیکار نمیکنید؟! در حالی که آنها نخستین بار (پیکار با شما را) آغاز کردند آیا
از آنها میترسید؟! با اینکه
خداوند سزاوارتر است که
از او بترسید، اگر
مؤمن هستید... و خدا
توبه هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)، میپذیرد و
خداوند دانا و حکیم است.»
احكام
لعان، برخاسته
از حكمت الهى:
«وَ الَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْواجَهُمْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ شُهَداءُ إِلَّا أَنْفُسُهُمْ فَشَهادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهاداتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ وَ الْخامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كانَ مِنَ الْكاذِبِينَ وَ يَدْرَؤُا عَنْهَا الْعَذابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهاداتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكاذِبِينَ وَ الْخامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْها إِنْ كانَ مِنَ الصَّادِقِينَ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْوَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ؛
و کسانی که همسران خود را (به عمل منافی
عفت) متهم میکنند، و گواهانی جز خودشان ندارند، هر یک
از آنها باید چهار مرتبه به نام خدا
شهادت دهد که
از راستگویان است و در پنجمین بار بگوید که
لعنت خدا بر او باد اگر
از دروغگویان باشد. آن زن نیز میتواند
کیفر (
زنا) را
از خود دور کند، به این طریق که چهار بار خدا را به
شهادت طلبد که آن مرد (در این نسبتی که به او میدهد)
از دروغگویان است. و بار پنجم بگوید که
غضب خدا بر او باد اگر آن مرد
از راستگویان باشد. و اگر
فضل و
رحمت خدا شامل حال شما نبود و اینکه او توبه پذیر و حکیم است (بسیاری
از شما گرفتار مجازات سخت الهی میشدید)!»
جعل نكردن احكام دشوار و مشقّتآميز،
جلوهاى
از حكمت الهى:
«... وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
... و اگر خدا بخواهد، شما را به زحمت میاندازد (و دستور میدهد در عین سرپرستی یتیمان، زندگی و اموال آنها را بکلی
از اموال خود، جدا سازید ولی
خداوند چنین نمیکند) زیرا او توانا و حکیم است.»
جمله «انّ اللّه ...» دليل يا تعليل براى «لو شاء ...» است؛ يعنى حكمت او مانع جعل احكام مشقّتآميز و دشوار است
نزول
قرآن،
جلوهاى
از حكمت
خداوندى:
۱. «الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ؛
الر، این کتابی است که آیاتش
استحکام یافته سپس
تشریح شده و
از نزد
خداوند حکیم و آگاه (نازل گردیده) است! »
۲. «وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ؛
به یقین این قرآن
از سوی حکیم و دانایی بر تو القا میشود.»
۳. «تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ؛
این کتابی است که
از سوی
خداوند عزیز و حکیم نازل شده است.»
۴. «... تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ؛
...
از سوی
خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است!»
نظام متقن و عادلانه آفرينش،
جلوهاى
از حكمت الهى:
«... قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
... گواهی میدهند در حالی که (
خداوند در تمام عالم)
قیام به
عدالت دارد معبودی جز او نیست، که هم توانا و هم
حکیم است.»
نفع و
ضرر رساندن
خداوند به آدميان و مقهور بودن آنان در برابر وى، بر اساس حكمت او:
«وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ
قَدِيرٌ وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ؛
اگر
خداوند زیانی به تو برساند، هیچ کس جز او نمیتواند آن را برطرف سازد! و اگر خیری به تو رساند، او بر همه چیز تواناست (و
از قدرت او، هر گونه نیکی ساخته است.) اوست که بر بندگان خود، قاهر و مسلط است و اوست حکیم آگاه.»
دستور
خداوند به پيروى نكردن
از کافران، برخاسته
از حكمت او:
«يا أَيُّهَا النَّبِيُ ... وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ ... إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً؛
ای پیامبر! ... و
از کافران و منافقان
اطاعت مکن ... که
خداوند عالم و
حکیم است.»
نهى
خداوند از اطاعت از منافقان، برخاسته
از علم و حكمت او:
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً؛
ای پیامبر! تقوای الهی پیشه کن و
از کافران و منافقان اطاعت مکن که
خداوند عالم و
حکیم است.»
تکلّم خداوند با
بشر از طريق
وحی، مقتضاى حكمت او:
«وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ؛
و شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن گوید، مگر
از راه
وحی یا
از پشت حجاب، یا رسولی میفرستد و بفرمان او آنچه را بخواهد
وحی میکند چرا که او بلندمقام و
حکیم است!»
هدایت يا گمراه ساختن افراد، برخاسته
از حكمت
خداوند:
«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
ما هیچ پیامبری را، جز به زبان قومش، نفرستادیم تا (حقایق را) برای آنها آشکار سازد سپس خدا هر کس را بخواهد (و مستحق بداند) گمراه، و هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)
هدایت میکند و او توانا و حکیم است.»
هدفمندى
آفرینش و حشر انسانها در
قیامت، برخاسته
از حكمت
خداوند:
«... وَ هُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِ ... قَوْلُهُ الْحَقُ ... وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ؛
... و تنها اوست که به سویش محشور خواهید شد. اوست که آسمانها و
زمین را بحق آفرید ... سخن او،
حق است... و اوست
حکیم و آگاه.»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۷۰، برگرفته از مقاله « حکمت خدا »