• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حوزه علمیه تهران

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پی‌ریزی حوزه علمیه تهران از زمان پایتخت شدن تهران از زمان آقا محمدخان قاجار آغار گردید.

فهرست مندرجات

۱ - تاریخچه
۲ - جای‌گاه
۳ - مدارس
       ۳.۱ - پیش از قاجار
              ۳.۱.۱ - حکیم هاشم
              ۳.۱.۲ - رضائیه
       ۳.۲ - دوره قاجار
              ۳.۲.۱ - صدر
              ۳.۲.۲ - دارالشفا
              ۳.۲.۳ - برهان
       ۳.۳ - دوره ناصری
              ۳.۳.۱ - شیخ العراقین
              ۳.۳.۲ - آصفیه
              ۳.۳.۳ - خازن الملک
              ۳.۳.۴ - معیّرالممالک
              ۳.۳.۵ - صنیعیه
              ۳.۳.۶ - کاظمیه
              ۳.۳.۷ - دانگی
              ۳.۳.۸ - منیریه
              ۳.۳.۹ - دیگر مدارس
       ۳.۴ - پس از عهد ناصری
              ۳.۴.۱ - محمودیه
              ۳.۴.۲ - لرزاده
۴ - مواد درسی
       ۴.۱ - ادبیات عربی
              ۴.۱.۱ - اساتید متقدم
              ۴.۱.۲ - اساتید متأخر
       ۴.۲ - ادبیات فارسی
       ۴.۳ - فقه و اصول فقه
              ۴.۳.۱ - استرآبادی
              ۴.۳.۲ - آشتیانی
              ۴.۳.۳ - کلانتر تهرانی
              ۴.۳.۴ - لاهیجی
              ۴.۳.۵ - حسینی تهرانی
              ۴.۳.۶ - عبدالنبی نوری
              ۴.۳.۷ - تنکابنی
              ۴.۳.۸ - حسین جزایری
              ۴.۳.۹ - محمدتقی آملی
              ۴.۳.۱۰ - احمد خوانساری
       ۴.۴ - تفسیر
              ۴.۴.۱ - محمدرضا همدانی
              ۴.۴.۲ - استرآبادی
              ۴.۴.۳ - دربندی
              ۴.۴.۴ - مولی آقاتهرانی
              ۴.۴.۵ - علی کنی
              ۴.۴.۶ - عبدالعظیمی
              ۴.۴.۷ - محمود تهرانی
              ۴.۴.۸ - لاریجانی حائری
              ۴.۴.۹ - شاه‌آبادی
              ۴.۴.۱۰ - الهی قمشه‌ای
              ۴.۴.۱۱ - شعرانی
              ۴.۴.۱۲ - عصار تهرانی
              ۴.۴.۱۳ - کاظم گلپایگانی
              ۴.۴.۱۴ - پیش از انقلاب
       ۴.۵ - دانش‌های دیگر
              ۴.۵.۱ - علی‌محمد اصفهانی
              ۴.۵.۲ - صدرالافاضل
              ۴.۵.۳ - ابوالقاسم نائینی
              ۴.۵.۴ - نهاوندی
              ۴.۵.۵ - ابراهیم زنجانی
              ۴.۵.۶ - محمدطاهر تنکابنی
              ۴.۵.۷ - چپرسری
              ۴.۵.۸ - عراقی تهرانی
              ۴.۵.۹ - محمدتقی آملی
              ۴.۵.۱۰ - شعرانی
۵ - تحولات جدید
۶ - تبلیغات شفاهی
       ۶.۱ - خطابه
              ۶.۱.۱ - فیض‌الله دربندی
              ۶.۱.۲ - فاضل دربندی
              ۶.۱.۳ - واعظ تهرانی
              ۶.۱.۴ - محمدرضا تهرانی
              ۶.۱.۵ - کشفی
              ۶.۱.۶ - وعاظ مشهور
       ۶.۲ - مناظره
              ۶.۲.۱ - محمدرضا همدانی
              ۶.۲.۲ - حسینی طهرانی
              ۶.۲.۳ - فخرالاسلام
۷ - تبلیغات کتبی
       ۷.۱ - هادی نجم‌آبادی
       ۷.۲ - سراج انصاری
       ۷.۳ - ابوالفضل خراسانی
       ۷.۴ - احمد آشتیانی
       ۷.۵ - ذبیح‌الله محلاتی
       ۷.۶ - فرید گلپایگانی
       ۷.۷ - عمادزاده اصفهانی
       ۷.۸ - محمدباقر کمره‌ای
۸ - جراید
       ۸.۱ - عصر مشروطه
       ۸.۲ - پس از سقوط رضاخان
۹ - مؤسسات جدید آموزشی
۱۰ - نقش‌آفرینی‌های سیاسی
۱۱ - اوضاع دوره بروجردی
۱۲ - اوضاع پس از انقلاب
       ۱۲.۱ - اساتید فعال
       ۱۲.۲ - مدارس فعال
              ۱۲.۲.۱ - چیذر
              ۱۲.۲.۲ - مجتهدی
              ۱۲.۲.۳ - مدارس دیگر
       ۱۲.۳ - نظام آموزشی
۱۳ - فهرست منابع
۱۴ - پانویس
۱۵ - منبع


پس از آن‌که آقا محمدخان قاجار در سال ۱۲۰۰ تهران را به پایتختی ایران برگزید و پس از توسعه شهر از زمان فتحعلی شاه (۱۲۱۲ـ۱۲۵۰) به این سو، مدارس و نیز مسجد ـ مدرسه‌های فراوانی در این شهر بنا شد.
در پی‌گیری سیاست توسعه تهران، در دوره محمدشاه و به ویژه با صدارت حاجی میرزا آقاسی، فضلای حوزه‌های دیگر، برای رونق تهران به مهاجرت به این شهر تشویق شدند.
بدین ترتیب با روی آوردن علما و طلاب علوم دینی به تهران ــکه در مجاورت شهر مذهبی ری، آرام‌گاه حضرت عبدالعظیم حسنی قرار داردــ حوزه علمی بزرگی در پایتخت جدید ایران پی افکنده شد که به سرعت پیشرفت کرد.
تداوم مدرسه‌سازی در سرتاسر دوره قاجار در این شهر و نیز جمعیت روزافزون طلاب تهران گواه این پیشرفت است.
بنا بر یک گزارش آماری، در دوره ناصرالدین شاه قاجار (۱۲۶۴ـ۱۳۱۳)، ۴۷ باب مسجد، که بسیاری از آن‌ها مدرسه نیز داشته‌اند، ۳۵ باب مدرسه و ۴۶۳، ۱ طلبه به ثبت رسیده است.
[۱] عبدالغفار بن علی‌محمد نجم‌الدوله، تشخیص نفوس دارالخلافه، ج۱، ص۳۶۳، چاپ ناصر پاکدامن، در فرهنگ ایران زمین (۱۳۵۳ ش).

جمعیت طالبان علوم دینی در دوره‌های بعد نیز روی به افزایش داشت، چنان‌که مثلا در دوره مظفرالدین شاه (۱۳۱۳ـ۱۳۲۴) انجمن طلاب مشروطه‌خواه، که از تشکل‌های حوزوی بود، بیش از هزار عضو داشت.
[۲] منصوره رفیعی (جعفری فشارکی)، انجمن: ارگان انجمن ایالتی آذربایجان، ج۱، ص۲۸، تهران ۱۳۶۲ ش.

در آن دوره، اهمیت حوزه تهران، بیش از حوزه قم بود و طلاب علوم دینی از بسیاری از شهرهای ایران برای تحصیل به تهران می‌آمدند.
[۳] محمد سمامی حائری، بزرگان رامسر، بخش ۱، ص ۲۵، قم ۱۳۶۱ ش.
[۴] محمد سمامی حائری، بزرگان رامسر، بخش ۱، ص ۵۱، قم ۱۳۶۱ ش.
[۵] محمد سمامی حائری، بزرگان تنکابن، ج۱، ص۲۵، قم ۱۳۷۲ ش.
[۶] محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، ج۱، ص۳۱، تهران ۱۳۷۶ ش.

از اسم نسبت بسیاری از علمای مقیم تهران در عهد ناصری آشکارا پیداست که بیشترشان از شهرهای مختلف ایران به تهران آمده بودند.
[۷] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۹۰ـ۳۰۵، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.



حوزه تهران را باید حلقه واسط میان حوزه‌های بزرگ و اصلی آن عصر مانند نجف و کربلا و اصفهان و نیز حوزه‌های فرعی شهرستان‌های ایران دانست.
مطالعه زندگی علمای تهران نشان می‌دهد که بسیاری از طالبان علوم حوزوی که بدین حوزه می‌آمدند، پس از گذراندن مقدمات یا سطح، برای تحصیلات عالی به عتبات عراق یا اصفهان می‌رفتند و در آن‌جاها به درجه اجتهاد می‌رسیدند.
سپس از میان آنان، شماری در اصفهان یا عتبات ماندگار می‌شدند، عده‌ای به زادگاهشان برمی‌گشتند و گروهی دیگر به تهران می‌آمدند و در آن‌جا به تدریس در سطوح عالی اشتغال می‌ورزیدند و احیاناً در جای‌گاه مرجع و ریاست عامه مسلمانان ایفای وظیفه می‌کردند.


تدریس علوم دینی، صرف نظر از مواردی که در منازل علما صورت می‌پذیرفت، عموماً در مدارسی بود که به همین منظور ساخته شده بودند.
این مدارس به مدارس پیش از دوره قاجار، دوره قاجار تا آغاز سلطنت ناصرالدین شاه (۱۲۶۴)، دوره پنجاه ساله ناصری و مدارس پس از این دوره تقسیم می‌شود؛
[۸] وقف‌نامه مسجد و مدرسه محمودیه تهران، چاپ علی‌رضا میرزا محمد، وقف: میراث جاویدان، سال ۸، ش ۱ (بهار ۱۳۷۹).


۳.۱ - پیش از قاجار

در میان مدرسه‌های پیش از عصر قاجاری دو مدرسه مشهورند: یکی مدرسه حکیم هاشم و دیگری مدرسه رضائیه، هر دو متعلق به قرن دوازدهم درخور ذکرند.

۳.۱.۱ - حکیم هاشم

مدرسه نخست را فردی به نام حکیم هاشم در اواخر دوره صفوی ساخت و در دوره قاجار، مادر ناصرالدین شاه، مهد علیا (متوفی ۱۲۹۰) به تعمیر آن همت گماشت که از همین‌رو به مدرسه مادر شاه نیز شهرت یافت.
[۹] عبدالحجت بلاغی، تاریخ تهران: قسمت مرکزی و مضافات، ج۱، ص۴۰، قم ۱۳۵۰ ش.

شیخ محمدجعفر استرآبادی معروف به شریعتمدار (متوفی ۱۲۶۳)، از بزرگان علمای امامی که به دعوت فتحعلی شاه از قزوین به تهران آمده بود، در این مدرسه اسکان یافت و به تدریس مشغول شد.
از شاگردان معروف وی در این مدرسه می‌توان به نصراللّه استرآبادی، میرزا محمد اندرمانی و جعفر بن محمدطاهر نوری اشاره کرد.
[۱۰] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکرام البررة، قسم ۱، ص ۲۵۳ـ۲۵۴، مشهد ۱۴۰۴.


۳.۱.۲ - رضائیه

دومین مدرسه، مدرسه رضائیه به ملا آقارضا فیروزآبادی (متوفی ۱۱۱۷) منسوب است
[۱۱] حسین کریمان، تهران در گذشته و حال، ج۱، ص۳۰۶، تهران ۱۳۵۵ ش.
و ابوالحسن طهرانی (متوفی ۱۲۷۲)، از فقهای بنام سده سیزدهم، پیش از سفر علمی به اصفهان و عراق در همین مدرسه نزد مدرّسی به نامِ سید آغا مقدمات علوم را خوانده بود.
[۱۲] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکرام البررة، قسم ۱، ص ۳۲، مشهد ۱۴۰۴.


۳.۲ - دوره قاجار

در میان مدارس اوایل دوره قاجار و پیش از عصر ناصری، درباره چند مدرسه، از جمله مدرسه مروی، صدر و دارالشفا اطلاعات بیشتری در دست است.

۳.۲.۱ - صدر

بانی مدرسه صدر که در جلوخان مسجد سلطانی (نام کنونی آن: مسجد امام) قرار داشت، میرزا شفیع، صدراعظمِ فتحعلی شاه در بین سال‌های ۱۲۱۵ تا ۱۲۳۴، بود و این مدرسه به همین سبب به مدرسه میرزا شفیع نیز شهرت یافت.
[۱۳] مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۶، ص۱۷۰، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۱۴] مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۶، ص۱۷۰ پانویس ۴، تهران ۱۳۵۷ ش.

میرزا محمدرضا قمشه‌ای (متوفی ۱۳۴۸ش) حکیم برجسته و شاگردانش میر شهاب‌الدین نیریزی شیرازی (متوفی ح۱۳۲۰) و میرزا محمود کهکی قمی (متوفی ۱۳۴۶)، متخلص به رضوان، در مدرسه صدر تدریس می‌کردند.
[۱۵] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۲، ص ۸۴۵، ۱۴۰۴.
[۱۶] منوچهر صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین، ج۱، ص۶۰، تهران ۱۳۵۹ ش.
[۱۷] منوچهر صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین، ج۱، ص۶۲، تهران ۱۳۵۹ ش.

سید اشرف‌الدین گیلانی، مشهور به نسیم شمال شاعر مشهور و سراینده اشعار نشریه نسیم شمال، در همین مدرسه حجره داشت.
شیخ عبدالحسین رشتی (متوفی ۱۳۷۳)، فیلسوف و فقیه برجسته، در سال‌های قبل از عزیمت به نجف در ۱۳۲۳ در این مدرسه ادبیات درس می‌داد.
[۱۸] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۳، ص ۱۰۶۴ـ۱۰۶۵، ۱۴۰۴.


۳.۲.۲ - دارالشفا

مدرسه دارالشفا نیز از دیگر مدارس شناخته شده این دوره است.
اطلاق دارالشفا به این مدرسه از آن رو بود که فتحعلی شاه ساختمان آن را ابتدا برای بیمارستان در نظر گرفته بود.
[۱۹] حسین سلطان‌زاده، تاریخ مدارس ایران: از عهد باستان تا تأسیس دارالفنون، ج۱، ص۳۰۹، تهران ۱۳۶۴ ش.

به نوشته آقابزرگ طهرانی،
[۲۰] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکرام البررة، قسم ۲، ص ۵۸۲، مشهد ۱۴۰۴.
شیخ رمضان اَلَموتی در ۱۲۳۶ در این مدرسه سکونت داشت و ابوالحسن جلوه (متوفی ۱۳۱۴) نیز سال‌ها در این مدرسه ساکن بود.
[۲۱] مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۱، ص۴۰ـ۴۱، تهران ۱۳۵۷ ش.

از محصلان مشهور مدرسه دارالشفا، میرزا طاهر منشی اصفهانی، متخلص به شعری و ملقب به دیباچه نگار (۱۲۲۴ـ۱۲۷۰) مؤلف کتاب ادبی گنج شایگان، بود.
[۲۲] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۸، ص۲۳۸، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

شیخ محمدحسن طالقانی (۱۲۸۷ـ۱۳۷۱)، از علمای بزرگ تهران، نیز در این مدرسه فقه و اصول درس می‌داد.
[۲۳] محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۴، ص۵۰۶ـ۵۰۷، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ ش.


۳.۲.۳ - برهان

یکی دیگر از مدارس قدیم تهران، مدرسه برهان است.
این مدرسه که ظاهراً در دوره فتحعلی شاه ساخته شده بود، همان مدرسه‌ای است که حاج میرزا آقاسی، پس از درگذشت محمد شاه (۱۲۶۴) و قبل از ورود ناصرالدین شاه به پایتخت، از بیم جان در آن بست نشست.
در دوره پهلوی، به همت شیخ علی اکبر برهان (متوفی ۱۳۳۹ ش)، پیش‌نماز مسجد لرزاده در خیابان خراسان، تعمیرات کلی در این مدرسه به عمل آمد.
[۲۴] مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۲، ص۲۰۸، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۲۵] مهدی بامداد، ج۲، ص۲۰۸، پانویس ۱، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران ۱۳۵۷ ش.

شیخ محمود علائی (متوفی ۱۳۶۵ ش)، از شاگردان آیت‌اللّه بروجردی نیز یک چند سرپرست این مدرسه بود و در آن تدریس می‌کرد.
[۲۶] محمد شریف رازی، اختران فروزان ری و طهران، ج۱، ص۱۲۲، یا، تذکرة المقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبة الزهراء، (بی‌تا).


۳.۳ - دوره ناصری

در دوره طولانی سلطنت ناصرالدین شاه، مدارس بسیاری در تهران ساخته شد.

۳.۳.۱ - شیخ العراقین

از جمله این بناها، یکی مسجد ـ مدرسه شیخ العراقین است که اکنون به نام مدرسه و مسجد ترک‌ها یا آذربایجانی‌ها نیز معروف و در بازار قدیم تهران واقع است.
بانی این مدرسه شیخ العراقین حاج عبدالحسین بود که آن را از مال الوصایه امیرکبیر در ۱۲۷۰ بنا کرد. ۲۶ باب دکان وقف این مسجد ـ مدرسه بوده است.
[۲۷] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۱۷، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
[۲۸] عبدالحجت بلاغی، تاریخ تهران: قسمت مرکزی و مضافات، ج۱، ص۱۷۲ـ۱۷۳، قم ۱۳۵۰ ش.


۳.۳.۲ - آصفیه

دیگر مدرسه عهد ناصری، مدرسه آصفیه است که آن را حاج محمد قلی خان آصف‌الدوله، از مال الوصایه میرزا ابوالحسن خان، وزیر خارجه ناصرالدین شاه، در ۱۲۷۷ در بازار تهران ساخت.
[۲۹] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۱۷، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.

آیت‌اللّه سید رضا فیروزآبادی (متوفی ۱۳۴۴ ش)، عالم خیّر و بانی بیمارستان فیروزآبادی شهر ری در همین مدرسه تحصیل کرد و در آن‌جا اقامت داشت.
[۳۰] یادنامه آیةاللّه سیدرضا فیروزآبادی، ۱۲۵۳ ش ـ مرداد ۱۳۳۴ ش، ج۱، ص۱۴، به کوشش محمد ترکمان، تهران: کویر، ۱۳۷۶ ش.


۳.۳.۳ - خازن الملک

مدرسه دیگر این دوره، مدرسه خازن الملک است که آن را حاج رحیم خازن الملک در ۱۲۹۵ وقف کرد.
[۳۱] عبدالحجت بلاغی، تاریخ تهران: قسمت مرکزی و مضافات، ج۱، ص۱۷۵، قم ۱۳۵۰ ش.

سرپرستی این مدرسه در دست خاندان آشتیانی بود.
ملا محمدتقی آملی (متوفی ۱۳۹۱) تحصیلات مقدماتی خود را در همین مدرسه گذراند.
[۳۲] حسن حسن‌زاده آملی، در آسمان معرفت: تذکره اوحدی از عالمان ربانی، ج۱، ص۲۰۳، قم ۱۳۷۵ ش.


۳.۳.۴ - معیّرالممالک

مدرسه معیّر الممالک/ دوست‌علی خان، از دیگر مدارسی بود که در عهد ناصری ساخته شد.
دوست‌علی خان معیّر الممالک، صاحب مناصب مهم حکومتی در عصر قاجار، این مدرسه را در ۱۲۹۰، سال آخر عمرش، در نزدیکی امام‌زاده سید نصرالدین ساخت و اراضی و مغازه‌ها و حمام‌های متعددی را وقف آن کرد.
[۳۳] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۱۷ـ۱۱۸، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
[۳۴] عبدالحجت بلاغی، تاریخ تهران: قسمت مرکزی و مضافات، ج۱، ص۱۸۴، قم ۱۳۵۰ ش.

شیخ محمدصادق طهرانی (متوفی ۱۳۱۴) فقیه برجسته و برادرش مولی محمد طهرانی، از مدرّسان بنام این مدرسه بودند و طلاب بسیاری از محضرشان استفاده می‌کردند.
[۳۵] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۲، ص ۸۵۹، ۱۴۰۴.

از دیگر استادان این مدرسه، سید صالح خلخالی (متوفی ۱۳۰۶)، شاگرد برجسته حکیم جلوه، و شیخ علی مدرس تهرانی (متوفی ۱۳۷۴)، فقیه برجسته و از شاگردان میرزا محمدتقی شیرازی و آخوند خراسانی، بودند.
[۳۶] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۲۵۰، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
[۳۷] محمد شریف رازی، اختران فروزان ری و طهران، ج۱، ص۱۱۵ـ۱۱۶، یا، تذکرة المقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبة الزهراء، (بی‌تا).

شیخ مهدی عبدالرب‌آبادی، مشهور به شمس العلما از مؤلفان نامه دانشوران ناصری، در همین مدرسه درس خوانده بود.
[۳۸] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۲۲۸، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.


۳.۳.۵ - صنیعیه

مدرسه صنیعیه یا حاج ابوالحسن نیز از مدارس دوره ناصری است که به همت حاج ابوالحسن اصفهانی، ملقب به صنیع الملک و دارای منصب معمارباشی‌گری، ساخته شد و بنای آن در ۱۳۰۳ به پایان رسید.
[۳۹] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۱۷، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
[۴۰] عبدالحجت بلاغی، تاریخ تهران: قسمت مرکزی و مضافات، ج۱، ص۱۸۰، قم ۱۳۵۰ ش.


۳.۳.۶ - کاظمیه

مدرسه مهم دیگر، کاظمیه ساخته میرزا سید کاظم، مستوفیِ اصطبل سلطنتی، بود که علی اکبر مجتهد تفرشی در آن تدریس می‌کرد.
[۴۱] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۲۱، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.


۳.۳.۷ - دانگی

مدرسه دانگی نیز از مدارس پراعتبار عصر ناصری است.
مؤسس این مدرسه سید جعفر لاریجانی بود
[۴۲] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۲۱، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
(قس آقابزرگ طهرانی
[۴۳] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۷، ص۱۰۹، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
که در آن نام مؤسس مدرسه سید حسین لاریجانی ضبط شده است).
از بزرگ‌ترین مدرّسان این مدرسه، میرزا حسن کرمانشاهی (متوفی ۱۳۳۶) بود که پس از استادش، ابوالحسن جلوه، کرسی تدریس حکمت را در اختیار داشت.
[۴۴] منوچهر صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین، ج۱، ص۶۱، تهران ۱۳۵۹ ش.

شیخ داوود لاریجانی (متوفی بعد از ۱۳۱۵) از فقهای تهران و آقابزرگ طهرانی در همین مدرسه حجره داشتند و تحصیل می‌کردند.
[۴۵] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۲، ص ۷۱۱، ۱۴۰۴.
[۴۶] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، «شرح زندگی من»، ج۱، ص۳۰۵، تاریخ و فرهنگ معاصر، سال ۴، ش ۱ و ۲ (بهار و تابستان ۱۳۷۴).


۳.۳.۸ - منیریه

دیگر مدرسه شناخته دوره ناصری، مدرسه منیریه، متصل به بقعه سید نصرالدین در خیابان خیام تهران بود که به همین اعتبار نام سید نصرالدین نیز بدان داده‌اند.
این مدرسه از بناهای امیرنظام، حاکم تهران بود که خواهرش منیرالسلطنه، همسر ناصرالدین شاه، به تکمیل آن همت گماشت و در ۱۳۱۱ با مراسمی خاص افتتاح شد.
[۴۷] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ج۱، ص۹۵۴، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۰ ش.

ملا محمد هیدجی (متوفی ۱۳۱۴)، حکیم برجسته حوزه تهران، و میرزا ابراهیم بن ابی الفتح زنجانی (متوفی ۱۳۵۱)، فقیه، فیلسوف و ریاضی‌دان برجسته، از استادان مشهور این مدرسه بودند و آقابزرگ طهرانی، دانش حساب و هیئت را در این مدرسه خواند.
[۴۸] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۷ـ۸، ۱۴۰۴.
[۴۹] محمدعلی حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ج۶، ص۱۹۶۵ـ۱۹۶۶، اصفهان، ج ۴، ۱۳۵۲ ش، ج ۶، ۱۳۶۴ ش، ج ۷، ۱۳۷۴ ش.


۳.۳.۹ - دیگر مدارس

به جز این‌ها مدارس و مسجد ـ مدرسه‌های دیگری نیز در دوره ناصری دایر بود، مانند سپهسالار، عبداللّه خان، حاج ابوالفتح/ فتحیه، آقارضاخان، و نیاکی.
[۵۰] حسین کریمان، تهران در گذشته و حال، ج۱، ص۳۰۷ـ۳۰۸، تهران ۱۳۵۵ ش.


۳.۴ - پس از عهد ناصری

ساخت مدارس علمیه پس از عصر ناصری از رونق افتاد.

۳.۴.۱ - محمودیه

حسین کریمان
[۵۱] حسین کریمان، تهران در گذشته و حال، ج۱، ص۳۰۸، تهران ۱۳۵۵ ش.
در کنار مدارس بسیاری که از دوره ناصری و قبل از آن نامبرده، فقط به یک مدرسه پس از عصر ناصری به نام محمودیه اشاره کرده است که سید محمود جواهری آن را در ۱۳۲۵ در سرچشمه تهران ساخته بود.
[۵۲] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۱۹، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

سرآمدِ استادان این مدرسه، شیخ عبدالنبی نوری (متوفی ۱۳۴۴)، از مراجع تقلید تهران و استاد بسیار برجسته فقه و اصول، بود.
[۵۳] عباس رضوی، «میرزا: نماد حوزه شیعه»، ج۱، ص۱۰۹، حوزه، سال ۱۹، ش ۳ و ۴ (مرداد ـ آبان ۱۳۸۱).

بر اساس وقف‌نامه مدرسه، افراد عاطل و دانش‌گریز حق سکونت در مدرسه را نداشتند و فقط طلاب درس‌خوان و نیک‌اندیش مجاز به سکونت در مدرسه بودند.
نیز کسانی که فقط حکمت خوانده بودند حق اقامت در مدرسه را نداشتند مگر آن‌که یک دوره فقه و اصول را نیز گذرانده باشند.
هم‌چنین طلاب می‌بایست به قرائت روزانه یک حزب از قرآن پای‌بند می‌ماندند.
دوره تحصیل مدرسه، که بیش‌تر درس‌های آن به فقه و اصول اختصاص داشت، دوازده سال به درازا می‌کشید و طلاب هرچند گاه می‌بایست در آزمون شرکت می‌کردند.
نکته جالب توجه آن‌که خود طلاب بر دست‌اندرکاران مالی مدرسه نظارت می‌کردند.
[۵۴] وقف‌نامه مسجد و مدرسه محمودیه تهران، چاپ علی‌رضا میرزا محمد، ج۱، ص۱۰۱ـ۱۰۲، وقف: میراث جاویدان، سال ۸، ش ۱ (بهار ۱۳۷۹).
[۵۵] وقف‌نامه مسجد و مدرسه محمودیه تهران، چاپ علی‌رضا میرزا محمد، ج۱، ص۱۰۷، وقف: میراث جاویدان، سال ۸، ش ۱ (بهار ۱۳۷۹).

از مدرّسان قدیم‌تر این مدرسه میرزا محمدتقی گرکانی (متوفی ۱۳۳۶) بود که آقابزرگ طهرانی در درس مکاسب و قوانین وی شرکت کرده بود.
[۵۶] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۲۴۰ـ۲۴۱، ۱۴۰۴.


۳.۴.۲ - لرزاده

پس از سقوط رضا شاه که پی‌گیر سیاست‌های ضد مذهب و روحانیت بود، در دهه ۱۳۲۰ ش، شیخ علی اکبر برهان (متوفی ۱۳۳۹ ش) اقدام به تأسیس مدرسه لرزاده کرد.
میرزا علی‌آقا فلسفی، مجتهد نامبردار ساکن مشهد (متوفی ۱۳۸۴ ش)، پس از بازگشت از نجف و پیش از انتقال به مشهد، یک چند در این مدرسه کفایه تدریس می‌کرد.
[۵۷] رسول موسوی تهرانی، «آن روزها»، ج۱، ص۲۵۲، در فقیه پارسا، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.



در حوزه تهران، تعلیم همه علوم متداول در سایر حوزه‌ها مانند ادبیات، فقه و اصول، فلسفه و تفسیر قرآن معمول بود و علمای برجسته‌ای در این زمینه‌ها به تدریس و پژوهش مشغول بوده‌اند.

۴.۱ - ادبیات عربی



۴.۱.۱ - اساتید متقدم

ملا محمد هزارجریبی، مشهور به سیبویه (متوفی ۱۲۹۸) استاد برجسته ادبیات عرب بود.
[۵۸] امین، ج ۱۰، ص ۹۱.

شیخ علی استرآبادی (متوفی ۱۳۱۵)، فقیه و دانشمند برجسته، کتاب البُرْد الیمانی فی الفاظ المعانی را تألیف کرد.
[۵۹] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۴، ص ۱۳۶۴، ۱۴۰۴.

حاج میرزا ابوالفضل تهرانی از شاگردان میرزای شیرازی، علاوه بر مقامات علمی، استاد مسلّم ادبیات عرب نیز بود و حاج ملا علی کنی در ۱۳۰۰ که حاج میرزا ابوالفضل عازم سفر به عتبات و ادامه تحصیل در آن‌جا بود، وی را مجتهد در همه علوم و بی نیاز از مهاجرت به عراق خوانده بود.
وی در ۱۳۱۰ به تهران بازگشت و به تدریس علوم دینی مشغول شد.
[۶۰] محمدعلی عبرت نائینی، نامه فرهنگیان، ج۱، ص۱۰۶ـ ۱۰۸، چاپ عکسی تهران ۱۳۷۷ ش.

از وی دیوان شعری به عربی مانده که محدّث ارموی آن را تصحیح و در ۱۳۶۹ منتشر کرده است.
محمدحسین گرکانی معروف به شمس العلما و ملقب به جناب (متوفی بعد از ۱۳۵۳)، از شاگردان حوزه درسی میرزا آشتیانی و ملا علی کنی و حاج میرزا ابوالفضل تهرانی و صاحب اجازه از آنان،
[۶۱] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۲، ص ۵۰۸، ۱۴۰۴.
در ادبیات عرب و نیز فارسی سرآمد بوده و چند اثر در این زمینه تألیف کرده است مانند ابدع البدایع در علم بدیع که بسیار بدیع و همراه با مثال‌های شیرین تنظیم شده، و نور الحدقة و نور الحدیقة در علم عروض.
از وی بیش از سه هزار بیت شعر فارسی و عربی باقی‌مانده است.
[۶۲] باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۲، ص۱۲۱۰، تهران ۱۳۸۰ ش.


۴.۱.۲ - اساتید متأخر

از استادان متأخر ادبیات باید از غلام‌حسین خیری دامغانی، محمدعلی ادیب تهرانی، و باقر بن محمدرفیع طهرانی معزّی نامبرد.
آقابزرگ طهرانی همراه حدود بیست طلبه دیگر مطوّل را در مدرسه مروی نزد شیخ باقر معزّی طهرانی خواند.
[۶۳] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۲۱۰ـ۲۱۱، ۱۴۰۴.
[۶۴] مهدی محقق، دومین بیست گفتار در مباحث ادبی و تاریخی و فلسفی و کلامی و تاریخ علوم در اسلام، ج۱، ص۳۷۴، به انضمام زندگی‌نامه و کتاب‌نامه، تهران ۱۳۶۹ ش.


۴.۲ - ادبیات فارسی

حوزه تهران علاوه بر ادبیات عرب، در ادبیات فارسی نیز منشأ خدمات مهمی بود است؛ شیخ حسن تنکابنی از علمای قرن سیزدهم، در شعر و ادبیات فارسی مهارت داشت.
[۶۵] احمد حسینی اشکوری، تراجم الرجال، ج۱، ص۲۲۷، قم ۱۴۲۲.

میرزا مصطفی آشتیانی، معروف به افتخار العلماء (متوفی ۱۳۲۷)، فرزند میرزا حسن آشتیانی، فردی ادیب بود و تخلص صهبا داشت و منظومه افتخارنامه حیدری را در شرح حوادث خلافت علی علیه‌السلام و بر وزن شاه‌نامه در ۰۰۰، ۱۸ بیت سرود.
[۶۶] محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۳، ص۱۲ـ۱۳، قم ۱۴۰۵.
[۶۷] احمد آشتیانی، چهارده رساله فارسی، ج۱، ص۱۵، به کوشش رضا استادی، قم ۱۴۰۳.

از دیگر دانش‌آموختگان مشهور در ادب فارسی در حوزه تهران، خوشدل تهرانی، شاعر دوره مشروطه و طلبه مدرسه مروی، سید عبدالرحیم خلخالی (متوفی ۱۳۶۱) و سید نصراللّه تقوی بودند.

۴.۳ - فقه و اصول فقه

حوزه علمیه تهران در فقه و اصول عمدتاً تحت تأثیر حوزه نجف و تا حدی اصفهان بوده است و دانش‌آموختگان نزد علمای برجسته عتبات مانند شیخ مرتضی انصاری، آخوند خراسانی، سید محمدکاظم یزدی و میرزای شیرازی، پس از بازگشت به تهران، میراث علمی استادان خود را به طلاب منتقل می‌کردند و به تألیف و تحقیق در موضوعات فقهی و اصولی می‌پرداختند.

۴.۳.۱ - استرآبادی

محمدجعفر استرآبادی معروف به شریعتمدار، از مراجع بزرگ شهر، کتاب موائد العوائد را در قواعد اصولی در چهل هزار سطر و موالید الاحکام را در احکام فقهی بر پایه مذهب شیعه و چهار مذهب فقهی معروف اهل سنّت نوشت.
[۶۸] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکرام البررة، قسم ۱، ص ۲۵۵، مشهد ۱۴۰۴.

فرزندش شیخ علی استرآبادی، از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و صاحب جواهر ، نیز از فحول فقهای تهران بود که آقابزرگ افزون بر هفتاد اثر او را برشمرده است.
[۶۹] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۴، ص ۱۳۶۱ـ۱۳۶۴، ۱۴۰۴.

فرزند علی بن محمدجعفر شریعتمدار، عبدالنبی استرآبادی (متوفی ۱۳۴۰) نیز از فقیهان و مراجع تهران بود.
[۷۰] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۳، ص ۱۲۴۳، ۱۴۰۴.


۴.۳.۲ - آشتیانی

محمدحسن آشتیانی (متوفی ۱۳۱۹) و فرزندان وی نیز از استادان فقه و اصول حوزه تهران بودند.
وی از شاگردان خاص شیخ انصاری و نخستین عالمی بود که‌ به طور گسترده اندیشه‌های اصولی شیخ مرتضی انصاری را در ایران نشر داد
[۷۱] امین، ج ۵، ص ۳۷
و احتمالا از همین رو وی ناشر اصول فقه به سبک نوین در تهران شمرده شده است.
[۷۲] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۲۰۴، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.

حلقه درس وی یکی از گسترده‌ترین و پربارترین حلقه‌های درسی حوزه تهران بود و صدها فقیه و مجتهد در درس او شرکت می‌کردند.
[۷۳] علی تبریزی خیابانی، کتاب علماء معاصرین، ج۱، ص۳۷۹، چاپ سنگی تهران ۱۳۶۶.
[۷۴] موسوعة طبقات الفقهاء، اشراف جعفر سبحانی، ج۱۴، قسم ۲، ص۶۵۵ـ ۶۵۷، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.


۴.۳.۳ - کلانتر تهرانی

حاج میرزا ابوالقاسم کلانتر تهرانی نیز یکی دیگر از شاگردان برجسته شیخ انصاری و نویسنده تقریرات درس اصول او بود که در تهران کرسی تدریس مهمی داشت.
فرزندش، حاج میرزا ابوالفضل تهرانی نیز در سیاق همین فقیهان بزرگ درخور ذکر است.
از فقهای بزرگ دیگر این دوره باید از آخوند ملا کاظم (متوفی ۱۲۷۲)،
[۷۵] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۲۴۰، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
حاج ملا علی کنی و ملا نظرعلی طالقانی (متوفی ۱۳۰۶) نام برد.

۴.۳.۴ - لاهیجی

از دیگر مدرّسان برجسته فقه و اصول، سید عبدالکریم لاهیجی (متوفی ۱۳۲۳) شاگرد برجسته مرتضی انصاری بود که پس از بازگشت از نجف با تأکید شیخ انصاری و پی‌گیری‌های حاج ملا علی کنی، به تدریس در مدرسه مروی مشغول شد.

۴.۳.۵ - حسینی تهرانی

سید ابراهیم بن سید علی اصغر حسینی تهرانی، شاگرد میرزای شیرازی، و فرزندش سید محمدصادق تهرانی نیز از مدرّسان برجسته فقه بودند.
[۷۶] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۱۸ـ۱۹، ۱۴۰۴.

شیخ فضل‌اللّه نوری (متوفی ۱۳۲۷)، از شاگردان میرزای شیرازی در سامرا، مدرّس برجسته و فقیه صاحب نظر حوزه تهران بود.
مجلس درس او سخت مورد استقبال و مایه مباهات شاگردان او بود و مجتهدان بسیاری پای درس او می‌نشستند.
[۷۷] مهدی انصاری، شیخ فضل‌اللّه نوری و مشروطیت: رویارویی دو اندیشه، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، تهران ۱۳۷۸ ش.

از مراجع و فقهای معاصرِ شیخ فضل‌اللّه نوری، سید جمال‌الدین افجه‌ای (متوفی ح۱۳۳۰) بود که سپیده دمان در خانه خود تدریس می‌کرد و پدر آقابزرگ طهرانی نیز تبرکاً در این جلسات حضور می‌یافت.
[۷۸] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۳۱۵ـ۳۱۶، ۱۴۰۴.


۴.۳.۶ - عبدالنبی نوری

شیخ عبدالنبی نوری نیز مدرّس برجسته فقه و اصول بود و برخی او را در دانش‌های عقلی و نقلی اعلم علما در شهر تهران شمرده‌اند.
[۷۹] حسن حسن‌زاده آملی، در آسمان معرفت: تذکره اوحدی از عالمان ربانی، ج۱، ص۱۹۶، قم ۱۳۷۵ ش.

از شاگردان مشهور او آخوند ملا علی همدانی (متوفی ۱۳۵۷ ش) بود، که پس از تأسیس حوزه علمیه قم به این شهر رفت و از مدرسان ممتاز این حوزه شد و پس از چند سال به همدان بازگشت و قریب پنجاه سال در این شهر به تدریس و خدمات دینی پرداخت و سال‌های طولانی زعیم دینی این شهر بود.

۴.۳.۷ - تنکابنی

شیخ محمدرضا تنکابنی (متوفی ۱۳۴۵ ش) از شاگردان سید محمدکاظم یزدی و آخوند خراسانی، پس از بازگشت از نجف به تدریس فقه و اصول در سطح و خارج پرداخت.
در حوزه تهران چنین شهره بود که او آرا و سخنان تازه اصولی آخوند خراسانی را به ایران آورده است.
[۸۰] محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، ج۱، ص۳۱، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۸۱] محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، ج۱، ص۵۴، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۸۲] فقیه پارسا، یادنامه آیةاللّه العظمی میرزاعلی فلسفی قدس‌سره به مناسبت اولین سال‌گرد ارتحال، ج۱، ص۱۳، دفتر۱، تهیه: معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۵ ش.

وی یکی از چهار روحانی بزرگی بود که در دوره اعمال فشار بر عالمان دینی و ممنوعیت پوشش روحانی، در تهران مجاز به استفاده علنی از لباس ویژه روحانیان بود.
در میان فرزندان روحانی او، محمدتقی فلسفی، واعظ مشهور، شهرت بیشتری دارد.
[۸۳] فقیه پارسا، یادنامه آیةاللّه العظمی میرزاعلی فلسفی قدس‌سره به مناسبت اولین سال‌گرد ارتحال، ج۱، ص۱۴، دفتر۱، تهیه: معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۵ ش.


۴.۳.۸ - حسین جزایری

از استادان مشهور و پرفضل فقه و اصول در حوزه تهران در عصر پهلوی، سید صدرالدین بن حسین جزایری شوشتری (متوفی ۱۳۸۶) از نوادگان سید نعمت‌اللّه جزایری بود.
وی پس از تحصیلات عالیه در مشهد و نجف و کربلا به تهران آمد و در مسجد بازار عباس‌آباد به اقامه نماز جماعت و تدریس پرداخت.
[۸۴] محمد شریف رازی، اختران فروزان ری و طهران، ج۱، ص۲۳۷ـ۲۳۹، یا، تذکرة المقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبة الزهراء، (بی‌تا).


۴.۳.۹ - محمدتقی آملی

شیخ محمدتقی آملی (متوفی ۱۳۹۱/۱۳۵۰ ش)، شاگرد شیخ عبدالنبی نوری و میرزا حسن کرمانشاهی در تهران و سپس شاگرد آقا ضیاء عراقی و میرزای نائینی و سید ابوالحسن اصفهانی در نجف و نیز بهره‌مند از ارشادات سید علی قاضی طباطبائی، از وجوه علمای جامع تهران در این دوره بود.
وی سطح و خارج فقه و اصول و نیز فلسفه تدریس می‌کرد.
کتاب مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی از تألیفات فقهی مشهور اوست.
[۸۵] محمدتقی آملی، «شرح احوال»، ج۱، ص۲۷ـ۳۰، در زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی آیت‌اللّه شیخ محمدتقی آملی تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۰ ش.
[۸۶] موسوعة طبقات الفقهاء، اشراف جعفر سبحانی، ج۱۴، قسم ۲، ص۶۳۷ـ ۶۳۸، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.


۴.۳.۱۰ - احمد خوانساری

از فقهای بزرگ و صاحب رساله تهران در دوره پهلوی دوم، سید احمد خوانساری (متوفی ۱۳۶۳ ش) برآمده از حوزه‌های اصفهان، نجف و قم و از برجسته‌ترین شاگردان حائری در اراک و قم بود.
وی در دوره مرجعیت عامه آیت‌اللّه بروجردی و با صواب‌دید ایشان در ۱۳۳۰ ش، از قم به تهران آمد.
حلقه درس فقه و اصول او در مسجد سید عزیزاللّه بازار، که پیش‌نماز آن نیز خود او بود، تشکیل می‌شد و فضلای بسیاری در درس او شرکت می‌کردند.
کتاب جامع المدارک فی شرح مختصر النافع از تألیفات پرارزش اوست.
[۸۷] علیرضا ریحان یزدی، آینه دانشوران، ج۱، ص۴۹۰، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ ش.
[۸۸] ناصرالدین انصاری قمی، «آیت‌اللّه سید احمد خوانساری»، ج۱، ص۷۸ـ۸۱، مسجد، ش ۳۴ (مهر و آبان ۱۳۷۶).


۴.۴ - تفسیر

فعالیت‌های حوزه تهران در زمینه تفسیر قرآن، چند گونه نمودار شده است: تألیف کتاب‌های تفسیر، تدریس علم تفسیر و علوم قرآنی برای طلاب، و تشکیل جلسات عمومی تفسیر قرآن که مردم عادی هم امکان استفاده از این جلسات را داشته‌اند.
سابقه توجه به تفسیر قرآن در حوزه تهران به نخستین دهه‌های تشکیل این حوزه می‌رسد.

۴.۴.۱ - محمدرضا همدانی

مولی محمدرضا همدانی (متوفی ۱۲۴۷) تفسیری به نام الدّر النظیم فی تفسیر القرآن الکریم داشته است.
[۸۹] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۸، ص۸۳، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.


۴.۳.۱ - استرآبادی

محمدجعفر استرآبادی شریعتمدار از مدرّسان و مفسران پرکار حوزه تهران بود.
برخی از آثار قرآنی او عبارت‌اند از: دلائل المرام فی تفسیر آیات الاحکام.
[۹۰] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۸، ص۲۵۲، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

حاشیه بر تفسیر بیضاوی،
[۹۱] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۶، ص۴۱، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
مظاهر الاسرار، و مشکلات القرآن.
[۹۲] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکرام البررة، قسم۱، ص۲۵۶، مشهد ۱۴۰۴.

فرزندش شیخ علی شریعتمدار نیز چندین اثر تفسیری دارد.
[۹۳] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۴، ص ۱۳۶۳، ۱۴۰۴.


۴.۴.۳ - دربندی

میرزا محمدعلی دربندی، مشهور به کاظم‌بگ هم تفسیری موسوم به مفتاح کنوز القرآن (سنپترزبورگ ۱۲۷۶) در کشف آیات قرآن داشته که آن را به نام ناصرالدین شاه نوشته است.
[۹۴] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۱، ص۳۴۵، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.


۴.۴.۴ - مولی آقاتهرانی

شیخ مولی آقاتهرانی (زنده در ۱۲۹۴) از مفسران حوزه تهران بود.
کتاب مفصّل البیان فی علم القرآن از آثار اوست.
این کتاب در واقع ترجمه و شرح مجمع البیان ابوعلی طبرسی است.
[۹۵] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکرام البررة، قسم۱، ص ۱۵۲، مشهد ۱۴۰۴.
[۹۶] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۱، ص۳۷۰، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.


۴.۴.۵ - علی کنی

حاج ملا علی کنی نیز کتاب ایضاح المتشابهات را در مشکلات تفسیر قرآن نوشت.
در همین زمینه ملا محمدتقی کاشانی (متوفی ۱۳۲۱) نیز کتاب توضیح الآیات را تألیف کرد.
[۹۷] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۷، ص۲۲۰، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.


۴.۴.۶ - عبدالعظیمی

در همین سال‌ها، سید محمدعلی شاه عبدالعظیمی (متوفی ۱۳۳۴) کتاب منتخب التفاسیر را تألیف کرد.
[۹۸] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۲، ص۳۸۶، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.


۴.۴.۷ - محمود تهرانی

شیخ محمود تهرانی نیز کتاب خلاصة التفاسیر (تهران ۱۳۵۲) را نوشت.
وی در صفحه مقابلِ هر صفحه از آیات قرآن، تفسیر آن را درج کرد
[۹۹] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۷، ص۲۲۰، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
که کاری نو به شمار می‌رفت.

۴.۴.۸ - لاریجانی حائری

سید علی لاریجانی حائری (متوفی ۱۳۵۳) از شاگردان میرزای شیرازی، در ۱۳۱۲، تفسیری به فارسی به نام مُقْتَنَیات الدُرَر و مُلْتَقَطات الثَّمَر نوشت که در دوازده مجلد در سال‌های ۱۳۷۷ـ۱۳۸۱ به چاپ رسید
[۱۰۰] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۲، ص۳۵، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۰۱] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۴، ص ۱۴۲۲، ۱۴۰۴.
در همین سال‌ها، جعفر لنکرانی (متوفی ۱۳۲۲)، شاگرد میرزای نائینی، و میرزا احمد یمینی (متولد ۱۳۲۰) نیز جلسات درس تفسیر داشتند.
[۱۰۲] محمد شریف رازی، آثار الحجة، ج۲، ص۲۴۲ـ۲۴۳، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۱۰۳] محمد شریف رازی، آثار الحجة، ج۲، ص۲۴۵ـ ۲۴۶، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.


۴.۴.۹ - شاه‌آبادی

آیت‌اللّه محمدعلی شاه‌آبادی (متوفی ۱۳۶۹) نیز از علمای قرآن‌پژوه تهران بود و کتاب القرآن و العترة از آثار قرآنی اوست.
[۱۰۴] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۷، ص۵۹، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.


۴.۴.۱۰ - الهی قمشه‌ای

میرزا م حمدمهدی الهی قمشه‌ای (متوفی ۱۳۹۳)، افزون بر تدریس حکمت و فلسفه، درس تفسیر قرآن نیز داشت.
[۱۰۵] حسن حسن‌زاده آملی، در آسمان معرفت: تذکره اوحدی از عالمان ربانی، ج۱، ص۲۳۲، قم ۱۳۷۵ ش.

وی حواشی سودمندی بر تفسیر ابوالفتوح رازی نوشته است.
[۱۰۶] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۷، ص۹۵ـ ۹۶، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.


۴.۴.۱۱ - شعرانی

میرزا ابوالحسن شعرانی (متوفی ۱۳۹۳/۱۳۵۲ ش) نیز علاوه بر تدریس فقه و کلام و علوم دیگر، قرآن‌پژوه برجسته حوزه تهران بود.
وی علاوه بر جلسات تفسیر، که متن آن مجمع البیان بود، در حوزه‌های گوناگون علوم قرآنی چون شرح مفاهیم و احیای آثار قرآنی کوشش‌های فراوانی کرده است.
مهم‌ترین کار او در این زمینه تصحیح کتاب تفسیر ابوالفتوح رازی و نوشتن تعلیقات بر آن و تألیف نثر طوبی در شرح واژه‌های قرآنی بوده است.

۴.۴.۱۲ - عصار تهرانی

سید محمدکاظم عصارِ تهرانی (متوفی ۱۳۹۴/۱۳۵۳ ش) دیگر استاد حکمت حوزه تهران نیز مطالعات قرآنی فراوانی داشته و تفسیر سوره حمد وی به عنوان «تفسیر قرآن کریم» که در فاصله ۱۳۱۵ـ۱۳۱۷ ش صورت گرفته در مجموعه آثار عصار به همت سید جلال‌الدین آشتیانی به چاپ رسیده است.
[۱۰۷] محمدکاظم عصار، مجموعه آثار عصار، ج۱، ص۳۰۵ـ۵۵۹، چاپ جلال‌الدین آشتیانی، تهران ۱۳۷۶ ش.


۴.۴.۱۳ - کاظم گلپایگانی

دیگر مفسر برجسته حوزه تهران، سید کاظم گلپایگانی از شاگردان مبرّزِ حائری بود.
[۱۰۸] علی اکبر غفاری، «استاد علی اکبر غفاری احیاگر میراثی از تشیع» (مصاحبه)، ج۱، ص۴، کیهان فرهنگی، سال ۳، ش ۳ (خرداد ۱۳۶۵).


۴.۴.۱۴ - پیش از انقلاب

از جلسات تفسیر قرآن که در دهه‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی (۱۳۵۷ ش) در دانشگاه‌ها و مساجد برای استفاده عام‌تر برگزار می‌شد، جلسات تفسیر مرتضی مطهری (شهادت ۱۳۵۸ ش) و سید محمود طالقانی (متوفی ۱۳۵۸ ش) بود.
در همین سال‌ها میرزا محمد ثقفی (متوفی ۱۴۰۵)، از شاگردان عبدالکریم حائری یزدی و سید ابوالحسن اصفهانی، تفسیری فارسی به نام روان جاوید نوشت که اولین بار با تقریظ ابوالحسن رفیعی قزوینی منتشر شد.

۴.۵ - دانش‌های دیگر

در حوزه تهران، مانند بسیاری از حوزه‌های علمی شیعی، در کنار علوم مختلف دینی، دانش‌های کاربردی مانند طب و ریاضیات و جبر و مقابله و هیئت نیز تدریس می‌شده است.

۴.۵.۱ - علی‌محمد اصفهانی

یکی از مدرّسان برجسته ریاضی ملا علی‌محمد اصفهانی، معروف به غیاث‌الدین جمشید ثانی (متوفی ۱۲۹۳) عالم و ریاضی‌دان برجسته حوزه اصفهان، بود که در ۱۲۷۴ به دعوت علی‌قلی میرزا اعتضادالسلطنه، وزیر علوم، برای تدریس ریاضی در دارالفنون به تهران آمد.
او در موضوعات خواص اعداد، لگاریتم و کیمیا کتاب‌هایی نوشت.
تکملة العیون او در جبر و مقابله مشهور است.
[۱۰۹] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۲۶۸، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
[۱۱۰] محمدعلی حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ج۲، ص۵۵۳ـ۵۵۴، اصفهان، ج ۴، ۱۳۵۲ ش، ج ۶، ۱۳۶۴ ش، ج ۷، ۱۳۷۴ ش.


۴.۵.۲ - صدرالافاضل

میرزا لطف‌علی صدرالافاضل (متوفی ۱۳۱۰)، دانش‌آموخته مدرسه سپهسالار و شاگرد ابوالحسن جلوه و شیخ علی نوری، در هندسه و اسطرلاب و نجوم مهارت داشت.
[۱۱۱] محمد قزوینی، یادداشت‌های قزوینی، ج۸، ص۱۹۹، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۳ ش.


۴.۵.۳ - ابوالقاسم نائینی

ابوالقاسمِ نائینی معروف به سلطان الحکماء (۱۲۴۵ـ۱۳۲۲) در مدرسه دارالفنون طب تدریس می‌کرد.
نائینی پزشک ویژه ناصرالدین شاه نیز بود و کتابی نیز به نام ناصر الملوک در طب نوشت.
[۱۱۲] محمدعلی حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ج۴، ص۱۲۴۸ـ۱۲۴۹، اصفهان، ج ۴، ۱۳۵۲ ش، ج ۶، ۱۳۶۴ ش، ج ۷، ۱۳۷۴ ش.


۴.۵.۴ - نهاوندی

میرزا محمدجواد نهاوندی (متوفی ۱۳۳۲ یا ۱۳۳۴)، مشهور به جهان‌بخش، از علمای هَیَوی و ریاضی‌دان به شمار می‌رفت.
وی در فقه و اصول شاگرد میرزا محمدحسن آشتیانی، و در ریاضیات شاگرد میرزا عبدالرحیم نهاوندی بود.
وی که چند سالی مسئولیت تنظیم و تهیه تقویم را بر عهده داشت، صاحب تألیفاتی نیز در اعداد، نجوم و زیج بوده است.
[۱۱۳] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۳۱۸، ۱۴۰۴.


۴.۵.۵ - ابراهیم زنجانی

میرزا ابراهیم زنجانی (متوفی ۱۳۵۱)، فقیه، حکیم و ریاضی‌دان، شاگرد میرزا محمدحسن آشتیانی در علوم نقلی و شاگرد میرزا ابوالحسن جلوه در علوم عقلی و استاد ریاضیات بود و در مدارس امام‌زاده زید و منیریه تدریس می‌کرد.
وی علاوه بر تألیف چند کتاب در ریاضیات و فقه، کتابی نیز در ردّ فرقه بابیه نوشت و سال‌های پایانی را در زنجان سپری کرد.
[۱۱۴] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۷ـ۸، ۱۴۰۴.


۴.۵.۶ - محمدطاهر تنکابنی

میرزا محمدطاهر تنکابنی (متوفی ۱۳۶۰/۱۳۲۰ ش) علاوه بر علوم عقلی و نقلی در علوم ریاضی و طب تبحر داشت و چندین دوره کتاب قانون را تدریس کرد و حواشی مفیدی بر آن نوشت که در کتابخانه مجلس موجود است.
[۱۱۵] محمدعلی حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ج۷، ص۲۳۰۱، اصفهان، ج ۴، ۱۳۵۲ ش، ج ۶، ۱۳۶۴ ش، ج ۷، ۱۳۷۴ ش.


۴.۵.۷ - چپرسری

سید حسن طبیب چپرسری (متوفی ۱۳۶۰) دانش‌آموخته محضر جلوه و سید محمدتقی تنکابنی در طب چیره‌دست بود و به زبان‌های عربی و فرانسه تسلط داشت، کتاب الامراض، و علم شیمی یا صنایع شیمی، از تألیفات اوست.
[۱۱۶] محمد سمامی حائری، بزرگان رامسر، بخش ۱، ص ۵۱ـ ۵۳، قم ۱۳۶۱ ش.


۴.۵.۸ - عراقی تهرانی

میرزا حبیباللّه عراقی تهرانی، مشهور به ذوالفنون تهرانی (متوفی ۱۳۶۷) از شاگردان میرزا حبیباللّه رشتی و فاضل شربیانی و میرزا خلیل تهرانی، استاد ریاضیات بود و در جبر و هندسه و هیئت و اسطرلاب تبحر بسیار داشت و محمدحسین کیشوان، شیخ محمد سماوی، شیخ اسماعیل تهرانی و شیخ ابوالحسن شعرانی از شاگردان او به شمار می‌روند.
[۱۱۷] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۳۵۵ـ۳۵۶، ۱۴۰۴.


۴.۳.۹ - محمدتقی آملی

شیخ محمدتقی آملی، کتاب‌های خلاصة الحساب شیخ بهائی، فارسی هیأت قوشچی، شرح چغمینی و شرح بیست باب مظفر و تحریر اقلیدس را در گروه کتاب‌های درسی دوران تحصیلِ خود برشمرده است،
[۱۱۸] محمدتقی آملی، «شرح احوال»، ج۱، ص۲۰، در زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی آیت‌اللّه شیخ محمدتقی آملی تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۰ ش.
میرزا مهدی آشتیانی (متوفی ۱۳۷۲) و میرزا احمد آشتیانی (متوفی ۱۳۹۵) نیز در علم ریاضیات استاد بودند.

۴.۴.۱۱ - شعرانی

ابوالحسن شعرانی نیز استاد طب قدیم و ریاضیات بود و به سفارش سید حسن مدرس در مدرسه سپهسالار تدریس ریاضیات می‌کرد و کتاب قانون بوعلی و شرح اسباب در طب قدیم از کتب تدریسی او بود.
حسن حسن‌زاده آملی طب و نجوم قدیم را از وی آموخته است.
[۱۱۹] حسن حسن‌زاده آملی، در آسمان معرفت: تذکره اوحدی از عالمان ربانی، ج۱، ص۱۳۴، قم ۱۳۷۵ ش.
[۱۲۰] حسن حسن‌زاده آملی، در آسمان معرفت: تذکره اوحدی از عالمان ربانی، ج۱، ص۲۸۸، قم ۱۳۷۵ ش.



به طور کلی از دوره قاجار بدین‌سو، تهران مرکز مواجهات ایرانیان با مظاهر تمدن و فرهنگ مغرب زمین و اندیشه‌ها و آرا و مذاهب گوناگون و محل جنبش‌ها و حرکت‌های اجتماعی و سیاسی متعددی بوده است.
با توجه به چنین شرایطی، هرگونه تلاش برای تبیین فعالیت‌ها و گرایش‌های حوزه علمیه تهران، بدون بررسی چگونگی مواجهه این حوزه با تحولات جدید و نیز تأثیر این تحولات بر چند و چون فعالیت‌های حوزه تهران، ناقص و نامفهوم خواهد بود.
تحت تأثیر چنین شرایطی بود که حوزه تهران، علاوه بر فعالیت گسترده در عرصه تبلیغات عمومی، چه به گونه شفاهی و چه به صورت عرضه آثار مکتوب، در ایجاد مدارس جدید و کمک به رونق و پیشرفت آن‌ها مشارکت ورزید و فراتر از این دست فعالیت‌های فرهنگی، پیشاپیش حرکت‌ها و جنبش‌ها و فعالیت‌های سیاسی، از واقعه تنباکو و مشروطه گرفته تا انقلاب اسلامی، به گستردگی حضور یافت.


حوزه تهران با وقوف بر شرایط اجتماعی و فرهنگی و بافت ویژه جمعیتی تهران، بر ضرورت استفاده گسترده‌تر و سنجیده‌تر از منابر و خطابه‌ها بیش از پیش پی برد و با تربیت خطیبان و واعظان برجسته، عرصه تبلیغات شفاهی را در تهران و حتی در شهرهای دیگر، به ویژه در ماه‌های محرّم و رمضان در اختیار گرفت.
از میان صدها سخنور نامی تهران، برخی مشهورتر شده‌اند.

۶.۱ - خطابه



۶.۱.۱ - فیض‌الله دربندی

ملا فیض‌اللّه دربندی پیش‌نماز مسجد سقّاباشی سخنوری بی‌پروا بود و به علت خرده‌گیری بر سیاست‌های ناصرالدین شاه از تهران تبعید شد.
[۱۲۱] علی بن محمد امین‌الدوله، خاطرات سیاسی میرزاعلی‌خان امین‌الدوله، ج۱، ص۱۵۰، چاپ حافظ فرمان‌فرمائیان، (تهران) ۱۳۴۱ ش.


۶.۱.۲ - فاضل دربندی

ملا آقا دربندی مشهور به فاضلِ دربندی (متوفی۱۲۸۵ یا ۱۲۸۶)، فقیه و رجالی برجسته و صاحب تألیفاتی چون خزائن الاحکام و اسرار الشهادة منبرهای پررونقی داشت و در امر به معروف و نهی از منکر صریح و کوشا بود.
[۱۲۲] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکرام البررة، قسم۱، ص۱۵۲ـ۱۵۳، مشهد ۱۴۰۴.


۶.۱.۳ - واعظ تهرانی

از دیگر واعظان مشهور این دوره باید به ملا باقر واعظ تهرانی (متوفی ۱۳۱۳) صاحب الخصایص الفاطمیة
[۱۲۳] علی تبریزی خیابانی، کتاب علماء معاصرین، ج۱، ص۳۵۹ـ ۳۶۷، چاپ سنگی تهران ۱۳۶۶.
و ملا اسماعیل واعظ سبزواری (متوفی ۱۳۱۲)،
[۱۲۴] مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۱، ص۱۴۳ـ۱۴۴، تهران ۱۳۵۷ ش.
شیخ عباس نهاوندی (متوفی ۱۳۱۱) شاگرد شیخ مرتضی انصاری و پیش‌نماز مسجد دانگی و میرزا محمدرضا همدانی تهرانی (متوفی ۱۳۱۸) اشاره کرد.

۶.۱.۴ - محمدرضا تهرانی

محمدرضا تهرانی، مؤلف چند اثر در رد مسالک انحرافی، مثل شیخیه، واعظی بسیار خوش‌سخن بود و در پای منبر او مردمِ بسیار و حتی مجتهدان حاضر می‌شدند.
[۱۲۵] قسم۲، ص ۷۶۴ـ۷۶۵، محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱ـ۴، ۱۴۰۴.


۶.۱.۵ - کشفی

پای منبر سید ریحان‌اللّه بروجردی، مشهور به کشفی (متوفی ۱۳۲۸) فقیه، مفسر و مؤلف برجسته نیز انبوه عوام و خواص حضور می‌یافتند.
[۱۲۶] قسم۲، ص۷۹۱، محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱ـ۴، ۱۴۰۴.


۶.۱.۶ - وعاظ مشهور

در میان دیگر وعاظ و خطیبان نام‌دار حوزه تهران این نام‌ها مشهورترند: محمدعلی معروف به فاضل هزارجریبی (متوفی ۱۳۳۴)،
[۱۲۷] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۴، ص ۱۳۲۱، ۱۴۰۴.
عیسی چاله میدانی (متوفی ۱۳۳۹) عالم برجسته تهران،
[۱۲۸] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۴، ص ۱۶۳۸، ۱۴۰۴.
شیخ محمد واعظ تهرانی ملقب به سلطان المتکلمین مؤلف کتاب بشارات الامة و زبدة المآثر (متوفی ۱۳۵۳)،
[۱۲۹] علی تبریزی خیابانی، کتاب علماء معاصرین، ج۱، ص۳۶۷ـ۳۶۸، چاپ سنگی تهران ۱۳۶۶.
سلطان الواعظین شیرازی (متوفی ۱۳۹۱)، شیخ محمدحسین زاهد فصیح الزمان شیرازی، میرزا عبداللّه صبوحی (متوفی ۱۳۷۰)،
[۱۳۰] محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، ج۱، ص۶۲، تهران ۱۳۷۶ ش.
سید صادق تهرانی (متوفی ۱۳۷۰)،
[۱۳۱] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۲، ص ۸۵۸ـ۸۵۹، ۱۴۰۴.
شیخ عباس تهرانی (متوفی ۱۳۴۴ ش)، میرزا علی هسته‌ای (متوفی ۱۳۴۷ ش) مجتهد برآمده از حوزه اصفهان، شیخ حسین خندق‌آبادی (متوفی ۱۳۴۵ ش)، محمدابراهیم آیتی (متوفی ۱۳۴۰ ش)، شهید مرتضی مطهری، حسین‌علی راشد تربتی (متوفی ۱۳۵۸ ش)، صدر بلاغی (متوفی ۱۳۷۳ ش)، و محمدتقی فلسفی (متوفی ۱۳۷۷ ش) که خطیبی بسیار توانا بوده و شهرتش از تهران و حتی ایران هم فراتر رفته است.

۶.۲ - مناظره

علمای حوزه تهران، علاوه بر استفاده گسترده از مجالس وعظ، برای رویارویی با تبلیغات ضد دینی یا شبه‌هافکنی‌های مخالفان، به ویژه فعالیت‌های مذهبی سیاحان خارجی و مبلّغان مسیحی که در تهران به تنوع امکان بروز می‌یافت، مجالس مناظره و نقد و نظر نیز برپا می‌کردند، یا تألیفاتی در نقد آرای آنان پدید می‌آوردند.

۴.۴.۱ - محمدرضا همدانی

یکی از اولین عالمان مناظره کننده با مخالفان، شیخ محمدرضا بن محمدامین همدانی (متوفی ۱۲۴۷) بود که بارها با پیروان مذاهب دیگر به بحث و مناظره پرداخت.
وی هم‌چنین کتاب مفتاح النبوة، و ارشاد المضلین را در پاسخ میزا نالحق هنری مارتین مسیحی تألیف کرد.
[۱۳۲] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۱، ص۳۵۲، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۳۳] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکرام البررة، قسم ۲، ص ۵۴۹، مشهد ۱۴۰۴.
[۱۳۴] موسوعة طبقات الفقهاء، اشراف جعفر سبحانی، ج۱۳، ص۵۸۴، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.


۶.۲.۲ - حسینی طهرانی

سید علی بن حسین حسینی طهرانی (متوفی ح۱۳۰۶) که از هم‌بحثان میرزای شیرازی و شاگرد شیخ مرتضی انصاری در نجف بود، پس از بازگشت به تهران با تکیه بر تسلطی که بر زبان عبری داشت، کتاب اقامة الشهود فی رَد الیهود نوشته میرزا محمدرضا جدیدالاسلام یزدی (تألیف دوره فتحعلی شاه) را از عبری به فارسی درآورد و خود نیز مطالبی بر آن افزود و آن را اقامة الشهود فی ردّ الیهود فی منقول الرضا (معروف به منقول رضائی) نام نهاد
[۱۳۵] محمدرضا جدیدالاسلام یزدی، ج۱، ص۳ـ۴، منقول الرضائی (اقامة الشهود فی رد الیهود)، (ترجمه علی بن حسین حسینی طهرانی)، چاپ سنگی (تهران ۱۲۹۲).
[۱۳۶] محمدرضا جدیدالاسلام یزدی، ج۱، ص۱۱، منقول الرضائی (اقامة الشهود فی رد الیهود)، (ترجمه علی بن حسین حسینی طهرانی)، چاپ سنگی (تهران ۱۲۹۲).
[۱۳۷] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۴، ص ۱۴۱۲ـ۱۴۱۳، ۱۴۰۴.
(رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی
[۱۳۸] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۲۶۳ـ ۲۶۴، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
که نام کتاب تألیفی و ترجمه‌ای را جابه‌جا نوشته است).

۶.۲.۳ - فخرالاسلام

میرزا ابوالفضل نوری، معروف به فخرالاسلام نیز پس از ترک مسیحیت و تشرف به اسلام، در ۱۳۱۹ در جلسات هفتگی در منزل سید محمدصادق طباطبائی با حضور برخی از عالمان مسلمان دیگر شرکت می‌کرد که در آن‌ها به شبهه‌های دینی پاسخ گفته می‌شد.
فخرالاسلام چند کتاب در نقد مسیحیت نوشته است.
[۱۳۹] محمد بن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۱۶۱، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.



علمای حوزه تهران علاوه بر فعالیت گسترده در عرصه تبلیغات عمومی به صورت شفاهی، از تولید و عرضه آثار مکتوب نیز غافل نبوده‌اند.
این آثار که مخاطبان آن عموم کتاب‌خوانان بوده‌اند، بر خلاف آثار تخصصی که به زبان عربی بوده، به فارسی نوشته شده و مشتمل بر مباحثی در اصول و فروع دین و زندگی امامان است.

۷.۱ - هادی نجم‌آبادی

از این دست از علمای نویسنده می‌توان به شیخ هادی نجم‌آبادی نویسنده تحریر العقلاء اشاره کرد.
وی در کتاب خود کوشیده ضمن خرافه‌زدایی از دین و دعوت به انصاف و تعقل، حقیقت دعوت انبیا و قرآن را تبیین نماید و نادرستی فرقه‌سازی‌های جدید را توضیح دهد.

۷.۲ - سراج انصاری

حاج مهدی سراج انصاری (متوفی ۱۳۴۰ش) فرزند میرزا عبدالرحیم کلیبری انصاری، نیز از نویسندگانی بود که از دهه ۱۳۲۰ ش به این سو در راه مبارزه با تحریف‌ها و انحراف‌ها، به ویژه در مواجهه با آثار سید احمد کسروی، تلاش‌های زیادی به عمل آورد؛ از جمله آثار او این‌هاست: نبرد با بی دینی، دین چیست و برای چیست؟، در پیرامون ماتریالیسم، خرد چیست و خردمند کیست؟ (برای معرفی تألیفات او به این منبع رجوع کنید
[۱۴۰] رسول جعفریان، حاج مهدی سراج انصاری: ستاره‌ای درخشان در عرصه مطبوعات دینی، ج۱، ص۱۱۳ـ۱۲۳، قم ۱۳۸۲ ش.
).

۷.۳ - ابوالفضل خراسانی

ابوالفضل خراسانی (متوفی ۱۳۹۱/۱۳۵۰ ش) از شاگردان شیخ عبدالکریم حائری نیز علاوه بر ایراد سخنرانی‌های مؤثر، در ۱۳۲۵ ش/۱۳۶۵ ق رساله مفصّلی در ضرورت حجاب شرعی با بیانی جذاب با نام احسن الحکایات فی حجاب السافرات نوشته است.
[۱۴۱] ابوالفضل بن محمدحسین خراسانی، احسن الحکایات فی حجاب السافرات، ج۱، ص۷۵۷ـ۷۵۸، در رسائل حجابیه: شصت سال تلاش علمی در برابر بدعت کشف حجاب، (تدوین) رسول جعفریان، دفتر ۲، قم: دلیل ما، ۱۳۸۰ ش.


۷.۴ - احمد آشتیانی

میرزا احمد آشتیانی، فرزند محمدحسن آشتیانی، مؤلف بیش از شصت اثر در حوزه‌های گوناگون دینی، آثاری نیز به زبان فارسی نوشته که تحت عنوان چهارده رساله فارسی توسط رضا استادی به چاپ رسیده است.

۷.۵ - ذبیح‌الله محلاتی

شیخ ذبیح‌اللّه محلاتی نیز درباره زندگی امامان و بزرگان شیعه آثاری پدید آورد.
مشهورترین اثر او کتاب ریاحین الشریعة در شرح احوال زنان دانشمند شیعه است.

۷.۶ - فرید گلپایگانی

حسن فرید گلپایگانی (متوفی ۱۳۶۶ ش) نیز که در ۱۳۲۳ ش/۱۳۶۴ ق از قم به تهران آمد، چند اثر پدید آورد از جمله قانون اساسی اسلام، تفسیر سوره حشر، و رساله‌ای در ولایت.

۷.۷ - عمادزاده اصفهانی

حسین عمادزاده اصفهانی (متوفی ۱۳۶۹ ش) نیز آثار گوناگونی به ویژه در باب زندگانی ائمه شیعه تألیف کرد.

۷.۸ - محمدباقر کمره‌ای

محمدباقر کمره‌ای (متوفی ۱۳۷۴ش) نیز علاوه بر تألیف کتاب‌هایی به عربی، آثاری نیز به فارسی ساده نوشته و آثار کلاسیک شیعه به ویژه برخی از تألیفات شیخ صدوق را به فارسی ترجمه کرده است.


تبلیغات کتبی حوزه تهران به تألیف و عرضه کتاب‌های دینی به زبان فارسی، محدود نبوده، بلکه ایجاد و راه‌اندازی جراید مذهبی یا درج مقالات مذهبی در نشریات (برای نمونه به این منبع رجوع کنید
[۱۴۲] جمال‌الدین بن عیسی جمال واعظ، «صورت مقاله جناب مستطاب آقا سید جمال‌الدین دامت برکاته»، ج۱، ص۱۲، صوراسرافیل، سال ۱، ش ۷ و ۸، ۲۱ جمادی‌الآخره ۱۳۲۵.
) از ظرفیت‌های مورد استفاده علمای حوزه تهران بوده است.

۸.۱ - عصر مشروطه

راه‌اندازی این نشریات به ویژه در صدر نهضت مشروطه بسیار گسترش داشت، از جمله مجله دعوة الحق به صاحب امتیازی شیخ محمدعلی بهجت دزفولی از شاگردان آخوند خراسانی که انتشار آن از ۱۳۲۱ آغاز شد.
دعوة الاسلام نیز به صاحب امتیازی سید محمدعلی تهرانی چاله میدانی از خطبای تهران که در ۱۳۲۵ آغاز به نشر کرد.
در همین سال شیخ فضل‌اللّه نوری برای تبیین اندیشه‌های خود در مخالفت با مشروطه اقدام به انتشار روزنامه کرد.
[۱۴۳] یاسنت لویی رابینو، روزنامه‌های ایران: از آغاز تا سال ۱۳۲۹ه ق/ ۱۲۸۹ه ش، ج۱، ص۱۵۶، با اضافات و شرح کامل به همراه تصاویر روزنامه‌ها، ترجمه و تدوین جعفر خمامی‌زاده، تهران ۱۳۷۲ ش.

راه‌اندازی روزنامه مجلس نیز به دستور مظفرالدین شاه بر عهده یکی از علمای حوزه تهران، میرزا محسن مجتهد، امام جمعه تهران، قرار گرفت.
مدیریت این روزنامه را که اولین شماره‌اش در ۸ شوال ۱۳۲۴ انتشار یافت، یکی دیگر از علمای حوزه، سید محمدصادق حسینی طباطبائی بر عهده داشت.
حتی با روزنامه حبل المتین نیز علمایی چون شیخ یحیی کاشانی، درس‌آموخته حوزه نجف و تهران و مدیر روزنامه مجلس، همکاری می‌کردند.
[۱۴۴] محمد بن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۲، ص۴۶۹ـ۴۷۳، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.

ابوالحسن طالقانی (متوفی ۱۳۵۰)، پدر سید محمود طالقانی، نیز جریده البلاغ را بنیان نهاد که اقدام او تشویق و حمایت سید ابوالحسن اصفهانی را در پی داشت.

۸.۲ - پس از سقوط رضاخان

با پدید آمدن آزادی‌های سیاسی و اجتماعیِ مشابه عصر مشروطه، پس از شهریور ۱۳۲۰، بار دیگر زمینه رونق مطبوعات فراهم شد و علمای حوزه تهران نیز بار دیگر به راه‌اندازی نشریات اسلامی روی آوردند.
از جمله نشریات این دوره می‌توان به نشریه‌های مجد، و نور دانش از منشورات انجمن تبلیغات اسلامی (تأسیس ۱۳۲۱ ش) اشاره کرد.
در همین دوره شیخ مهدی سراج انصاری از علمای حوزه، از نویسندگان دائمی هفته‌نامه آیین اسلام به مدیریت نصرت‌اللّه نوریانی، و دنیای اسلام به مدیریت سید محمدعلی تقوی بوده است.
[۱۴۵] رسول جعفریان، حاج مهدی سراج انصاری: ستاره‌ای درخشان در عرصه مطبوعات دینی، ج۱، ص۲۷ـ۳۹، قم ۱۳۸۲ ش.



حوزه علمیه تهران با بهره‌مندی از تجارب گران‌بهای آموزشی و برخورداری از مدرّسان زبردست در علوم ادبی و حکمت و نیز طب و ریاضی، در نقش مستحکم‌ترین پشتوانه علمی مراکز جدید آموزشی ظاهر شد.
پیوند این حوزه با این‌گونه مراکز، از دارالفنون گرفته تا دانشگاه تهران و برخی دبیرستان‌ها و دبستان‌ها، چنان بوده که می‌توان این مراکز را به گونه‌ای مولود حوزه تهران تلقی کرد.
با راه‌اندازی مؤسسه دارالفنون در تهران، که هدف اعلام شده آن پیشرفت صنعت و فرهنگ بود، بسیاری از استادان و مدرّسان حوزه به تدریس در این مؤسسه روی آوردند.
علمای حوزه علاوه بر تدریس در این مؤسسات جدید آموزشی، خود نیز در راه‌اندازی این‌گونه مدارس سهیم شدند یا دست‌کم توسعه و تقویت آن‌ها را تشویق می‌کردند.
چنان‌که شیخ فضل‌اللّه نوری، مردم دیندار را به راه‌اندازی مدرسه‌های جدید ترغیب می‌کرد و خود نیز در کمک به این راه پیش‌قدم شده بود.
برخی از مهم‌ترین مدارسی که به مباشرت علمای حوزه، در تهران ایجاد شده است عبارت‌اند از: مدرسه قدسیه که میرزا ابراهیم لاریجانی معروف به سیّد العلماء (متوفی ۱۳۳۳) از شاگردان میرزا محمدحسن آشتیانی و ابوالحسن جلوه به ایجاد آن همت گماشت
[۱۴۶] عبداللّه مستوفی، شرح زندگانی من، ج۲، ص۲۱، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۷۷ ش.
مدرسه اسلام که بانی آن سید محمد طباطبائی و مدیرش پسر او، محمدصادق طباطبائی، بوده است
[۱۴۷] عبداللّه مستوفی، شرح زندگانی من، ج۲، ص۲۱، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۷۷ ش.
[۱۴۸] محمد بن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۱۶۰ـ۱۶۱، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
مدرسه ضیاءالدین درّی از فلاسفه حوزه اصفهان
[۱۴۹] مهدی قرقانی، زندگانی حکیم جهانگیرخان قشقایی، ج۱، ص۱۲۰ـ۱۲۱، اصفهان ۱۳۷۱ ش.
دبستان نو، ویژه دختران، دبستان نو، ویژه پسران و کودکستان و چند مؤسسه مشابه دیگر که بانی آن‌ها شیخ جواد فومنی حائری (۱۳۳۰ ق ـ ۱۳۸۴/۱۳۴۳ ش) بوده است
[۱۵۰] آیت‌اللّه شیخ محمدجواد فومنی حائری (به روایت اسناد ساواک)، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج۱، صهجده ـ بیست‌ودو، ۱۳۷۷ ش.
مدرسه علوی که به اهتمام تنی چند از روحانیان و دانشگاهیان و در رأس آنان شیخ علی اصغر کرباسچیان معروف به علامه در ۱۳۳۵ ش بنیاد نهاده شد.
کرباسچیان خود از درس‌آموختگان حوزه تهران و قم بود و تألیف رساله فارسی توضیح المسائل آیت‌اللّه بروجردی از ابتکارات اوست؛ و سرانجام، مدرسه‌های متعددی که شیخ عباس‌علی اسلامی پس از شهریور ۱۳۲۰ در تهران دایر کرد.


در کنار مطالعه نقش فرهنگی حوزه تهران، باید به نقش‌آفرینی‌های سیاسی این حوزه نیز توجه نمود.
در واقع بدون نادیده گرفتن روحانیان مخالف با فعالیت‌های سیاسی، با اطمینان می‌توان چنین اظهار کرد که حوزه تهران در مبارزات اسلامی و ملی ایرانیان همواره نقش مهم و تعیین کننده‌ای ایفا کرده است.
در همه وقایع و جنبش‌های سیاسی یکی دو سده اخیر، از امتیاز انحصار تنباکو و اعتراض صریح حاج ملا علی کنی، رئیس حوزه تهران به اعطای امتیاز رویتر و نهضت تحریم تنباکو گرفته تا نهضت مشروطه و سپس مشروعه‌خواهی جمعی از علما به رهبری شیخ فضل‌اللّه نوری، ایجاد تشکل طلاب مشروطه‌خواه در راه پیشبرد جنبش مشروطه و حضور در انتخابات مجلس شورای ملی و ایفای نقش در تصویب قوانین، مبارزه با اقدامات دین‌ستیزانه رضا شاه، نهضت ملی شدن نفت، قیام پانزده خرداد و انقلاب اسلامی و روی‌دادهای پس از آن، نقش حوزه تهران کاملا چشم‌گیر و پیش‌تازانه بوده است.


شماری از مدارس دینی که در پی سیاست‌های ضد مذهب رضا شاه از رونق افتاده بود، از دوره مرجعیت آیت‌اللّه بروجردی و با حمایت و اهتمام وی به ترویج و تقویت حوزه‌ها، بار دیگر احیا شدند.
مدرّسان بسیاری در این سال‌ها از حوزه قم جذب حوزه تهران شدند و در آن‌جا به تدریس علوم دینی پرداختند.




۱۲.۱ - اساتید فعال

از برجسته‌ترین عالمان فعال در حوزه تهران در دهه‌های پیش از انقلاب، که به تدریس سطوح عالی و خارج اشتغال داشتند، باید از میرزا محمدتقی آملی، میرزا ابوالحسن شعرانی، ابوالحسن رفیعی قزوینی، میرزا احمد آشتیانی، میرزا محمد ثقفی تهرانی، آیت‌اللّه برهان، سید احمد خوانساری، از مراجع تقلید، میرزا باقر آشتیانی، سید محمدعلی سبط، سید حسن شریعتمدار جهرمی، سید محمدصادق لواسانی، شیخ اسماعیل جاپلقی، یحیی نوری و ده‌ها عالم دیگر نام برد.

۱۲.۲ - مدارس فعال

از مدرسه‌های فعال دهه‌های اخیر تاکنون، علاوه بر مدرسه سپهسالار و مروی، باید از مدرسه قائم چیذر و مدرسه مجتهدی یاد کرد.

۱۲.۲.۱ - چیذر

بانی مدرسه چیذر که در میدان چیذر (شهید اندرزگو) در منطقه یک شهر تهران واقع شده علی اصغر هاشمیان بوده است.
در ۱۳۴۵ ش در این مدرسه حدود پنجاه طلبه مشغول تحصیل بوده‌اند.
سید علی اندرزگو، از مبارزان مشهور زمان شاه، در همین مدرسه تحصیل کرده است.

۱۲.۲.۲ - مجتهدی

مدرسه مجتهدی، واقع در خیابان ۱۵ خرداد، در ۱۳۳۵ ش پایه‌گذاری شد.
این مدرسه در کنار مسجدی به نام ملا محمدجعفر از مساجد عهد قاجار ساخته شد، بدین ترتیب که در ۱۳۳۵ ش، احمد مجتهدی (۱۳۰۲ ش ـ ۱۳۸۶ ش)، از دانش‌آموختگان حوزه قم، به درخواست جمعی از مردم به این مسجد رفت و پس از سامان دادن وضع مسجد، آن‌جا را به محل تدریس خود تبدیل کرد و به زودی با خرید ساختمان‌های اطراف و توسعه آن، مدرسه موسوم به مجتهدی را به راه انداخت.
به نوشته برخوردار فرید
[۱۵۱] شاکر برخوردار فرید، آداب الطلاب، ج۱، ص۵۹، تهران ۱۳۸۷ ش.
هم‌اکنون قریب هزار طلبه در دو نوبت صبح و عصر در این مدرسه مشغول تحصیل‌اند.

۱۲.۲.۳ - مدارس دیگر

به جز مدارس مشهور یاد شده، امروز ده‌ها مدرسه علمیه دیگر در مناطق مختلف تهران دایر است و حتی مدرسه‌هایی نیز ویژه خواهران، مانند مدرسة الزهراء، و جامعه علمیه امیرالمؤمنین (تأسیس ۱۳۶۴ ش) در شهر ری و تهران مشغول فعالیت‌اند.

۱۲.۳ - نظام آموزشی

امروزه حوزه علمیه تهران زیر نظر شورای مدیریت حوزه علمیه قم اداره می‌شود و طلاب از طریق آزمون سرتاسری که در روزنامه‌ها اعلام می‌شود برگزیده می‌شوند و با طی یک دوره تقریباً ده ساله دروس مقدمات و سطح را به پایان رسانده، آماده ورود به دوره خارج می‌شوند.


(۱) احمد آشتیانی، چهارده رساله فارسی، به کوشش رضا استادی، قم ۱۴۰۳.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، «شرح زندگی من»، تاریخ و فرهنگ معاصر، سال ۴، ش ۱ و ۲ (بهار و تابستان ۱۳۷۴).
(۴) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکرام البررة، قسم ۱ـ۲، مشهد ۱۴۰۴.
(۵) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱ـ۴، ۱۴۰۴.
(۶) محمدتقی آملی، «شرح احوال»، در زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی آیت‌اللّه شیخ محمدتقی آملی تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۰ ش.
(۷) آیت‌اللّه شیخ محمدجواد فومنی حائری (به روایت اسناد ساواک)، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۷ ش.
(۸) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۰ ش.
(۹) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
(۱۱) علی بن محمد امین‌الدوله، خاطرات سیاسی میرزاعلی‌خان امین‌الدوله، چاپ حافظ فرمان‌فرمائیان، (تهران) ۱۳۴۱ ش.
(۱۲) مهدی انصاری، شیخ فضل‌اللّه نوری و مشروطیت: رویارویی دو اندیشه، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۱۳) ناصرالدین انصاری قمی، «آیت‌اللّه سید احمد خوانساری»، مسجد، ش ۳۴ (مهر و آبان ۱۳۷۶).
(۱۴) مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران ۱۳۵۷ ش.
(۱۵) شاکر برخوردار فرید، آداب الطلاب، تهران ۱۳۸۷ ش.
(۱۶) عبدالحجت بلاغی، تاریخ تهران: قسمت مرکزی و مضافات، قم ۱۳۵۰ ش.
(۱۷) علی تبریزی خیابانی، کتاب علماء معاصرین، چاپ سنگی تهران ۱۳۶۶.
(۱۸) محمدرضا جدیدالاسلام یزدی، منقول الرضائی (اقامة الشهود فی رد الیهود)، (ترجمه علی بن حسین حسینی طهرانی)، چاپ سنگی (تهران ۱۲۹۲).
(۱۹) رسول جعفریان، حاج مهدی سراج انصاری: ستاره‌ای درخشان در عرصه مطبوعات دینی، قم ۱۳۸۲ ش.
(۲۰) جمال‌الدین بن عیسی جمال واعظ، «صورت مقاله جناب مستطاب آقا سید جمال‌الدین دامت برکاته»، صوراسرافیل، سال ۱، ش ۷ و ۸، ۲۱ جمادی‌الآخره ۱۳۲۵.
(۲۱) محمدعلی حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، اصفهان، ج ۴، ۱۳۵۲ ش، ج ۶، ۱۳۶۴ ش، ج ۷، ۱۳۷۴ ش.
(۲۲) محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم ۱۴۰۵.
(۲۳) حسن حسن‌زاده آملی، در آسمان معرفت: تذکره اوحدی از عالمان ربانی، قم ۱۳۷۵ ش.
(۲۴) احمد حسینی اشکوری، تراجم الرجال، قم ۱۴۲۲.
(۲۵) ابوالفضل بن محمدحسین خراسانی، احسن الحکایات فی حجاب السافرات، در رسائل حجابیه: شصت سال تلاش علمی در برابر بدعت کشف حجاب، (تدوین) رسول جعفریان، دفتر ۲، قم: دلیل ما، ۱۳۸۰ ش.
(۲۶) یاسنت لویی رابینو، روزنامه‌های ایران: از آغاز تا سال ۱۳۲۹ه ق/ ۱۲۸۹ه ش، با اضافات و شرح کامل به همراه تصاویر روزنامه‌ها، ترجمه و تدوین جعفر خمامی‌زاده، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۲۷) عباس رضوی، «میرزا: نماد حوزه شیعه»، حوزه، سال ۱۹، ش ۳ و ۴ (مرداد ـ آبان ۱۳۸۱).
(۲۸) منصوره رفیعی (جعفری فشارکی)، انجمن: ارگان انجمن ایالتی آذربایجان، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۲۹) علیرضا ریحان یزدی، آینه دانشوران، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ ش.
(۳۰) حسین سلطان‌زاده، تاریخ مدارس ایران: از عهد باستان تا تأسیس دارالفنون، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۳۱) محمد سمامی حائری، بزرگان تنکابن، قم ۱۳۷۲ ش.
(۳۲) محمد سمامی حائری، بزرگان رامسر، بخش ۱، قم ۱۳۶۱ ش.
(۳۳) محمد شریف رازی، آثار الحجة، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
(۳۴) محمد شریف رازی، اختران فروزان ری و طهران، یا، تذکرة المقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبة الزهراء، (بی‌تا).
(۳۵) محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ ش.
(۳۶) منوچهر صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین، تهران ۱۳۵۹ ش.
(۳۷) باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، تهران ۱۳۸۰ ش.
(۳۸) محمدعلی عبرت نائینی، نامه فرهنگیان، چاپ عکسی تهران ۱۳۷۷ ش.
(۳۹) محمدکاظم عصار، مجموعه آثار عصار، چاپ جلال‌الدین آشتیانی، تهران ۱۳۷۶ ش.
(۴۰) علی اکبر غفاری، «استاد علی اکبر غفاری احیاگر میراثی از تشیع» (مصاحبه)، کیهان فرهنگی، سال ۳، ش ۳ (خرداد ۱۳۶۵).
(۴۱) فقیه پارسا، یادنامه آیةاللّه العظمی میرزاعلی فلسفی قدس‌سره به مناسبت اولین سال‌گرد ارتحال، دفتر۱، تهیه: معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۵ ش.
(۴۲) محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، تهران ۱۳۷۶ ش.
(۴۳) مهدی قرقانی، زندگانی حکیم جهانگیرخان قشقایی، اصفهان ۱۳۷۱ ش.
(۴۴) محمد قزوینی، یادداشت‌های قزوینی، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۴۵) حسین کریمان، تهران در گذشته و حال، تهران ۱۳۵۵ ش.
(۴۶) مهدی محقق، دومین بیست گفتار در مباحث ادبی و تاریخی و فلسفی و کلامی و تاریخ علوم در اسلام، به انضمام زندگی‌نامه و کتاب‌نامه، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۴۷) عبداللّه مستوفی، شرح زندگانی من، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۷۷ ش.
(۴۸) موسوعة طبقات الفقهاء، اشراف جعفر سبحانی، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
(۴۹) رسول موسوی تهرانی، «آن روزها»، در فقیه پارسا، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
(۵۰) محمد بن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
(۵۱) عبدالغفار بن علی‌محمد نجم‌الدوله، تشخیص نفوس دارالخلافه، چاپ ناصر پاکدامن، در فرهنگ ایران زمین (۱۳۵۳ ش).
(۵۲) وقف‌نامه مسجد و مدرسه محمودیه تهران، چاپ علی‌رضا میرزا محمد، وقف: میراث جاویدان، سال ۸، ش ۱ (بهار ۱۳۷۹).
(۵۳) یادنامه آیةاللّه سیدرضا فیروزآبادی، ۱۲۵۳ ش ـ مرداد ۱۳۳۴ ش، به کوشش محمد ترکمان، تهران: کویر، ۱۳۷۶ ش.


۱. عبدالغفار بن علی‌محمد نجم‌الدوله، تشخیص نفوس دارالخلافه، ج۱، ص۳۶۳، چاپ ناصر پاکدامن، در فرهنگ ایران زمین (۱۳۵۳ ش).
۲. منصوره رفیعی (جعفری فشارکی)، انجمن: ارگان انجمن ایالتی آذربایجان، ج۱، ص۲۸، تهران ۱۳۶۲ ش.
۳. محمد سمامی حائری، بزرگان رامسر، بخش ۱، ص ۲۵، قم ۱۳۶۱ ش.
۴. محمد سمامی حائری، بزرگان رامسر، بخش ۱، ص ۵۱، قم ۱۳۶۱ ش.
۵. محمد سمامی حائری، بزرگان تنکابن، ج۱، ص۲۵، قم ۱۳۷۲ ش.
۶. محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، ج۱، ص۳۱، تهران ۱۳۷۶ ش.
۷. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۹۰ـ۳۰۵، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
۸. وقف‌نامه مسجد و مدرسه محمودیه تهران، چاپ علی‌رضا میرزا محمد، وقف: میراث جاویدان، سال ۸، ش ۱ (بهار ۱۳۷۹).
۹. عبدالحجت بلاغی، تاریخ تهران: قسمت مرکزی و مضافات، ج۱، ص۴۰، قم ۱۳۵۰ ش.
۱۰. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکرام البررة، قسم ۱، ص ۲۵۳ـ۲۵۴، مشهد ۱۴۰۴.
۱۱. حسین کریمان، تهران در گذشته و حال، ج۱، ص۳۰۶، تهران ۱۳۵۵ ش.
۱۲. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکرام البررة، قسم ۱، ص ۳۲، مشهد ۱۴۰۴.
۱۳. مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۶، ص۱۷۰، تهران ۱۳۵۷ ش.
۱۴. مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۶، ص۱۷۰ پانویس ۴، تهران ۱۳۵۷ ش.
۱۵. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۲، ص ۸۴۵، ۱۴۰۴.
۱۶. منوچهر صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین، ج۱، ص۶۰، تهران ۱۳۵۹ ش.
۱۷. منوچهر صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین، ج۱، ص۶۲، تهران ۱۳۵۹ ش.
۱۸. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۳، ص ۱۰۶۴ـ۱۰۶۵، ۱۴۰۴.
۱۹. حسین سلطان‌زاده، تاریخ مدارس ایران: از عهد باستان تا تأسیس دارالفنون، ج۱، ص۳۰۹، تهران ۱۳۶۴ ش.
۲۰. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکرام البررة، قسم ۲، ص ۵۸۲، مشهد ۱۴۰۴.
۲۱. مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۱، ص۴۰ـ۴۱، تهران ۱۳۵۷ ش.
۲۲. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۸، ص۲۳۸، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۲۳. محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۴، ص۵۰۶ـ۵۰۷، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ ش.
۲۴. مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۲، ص۲۰۸، تهران ۱۳۵۷ ش.
۲۵. مهدی بامداد، ج۲، ص۲۰۸، پانویس ۱، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران ۱۳۵۷ ش.
۲۶. محمد شریف رازی، اختران فروزان ری و طهران، ج۱، ص۱۲۲، یا، تذکرة المقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبة الزهراء، (بی‌تا).
۲۷. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۱۷، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
۲۸. عبدالحجت بلاغی، تاریخ تهران: قسمت مرکزی و مضافات، ج۱، ص۱۷۲ـ۱۷۳، قم ۱۳۵۰ ش.
۲۹. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۱۷، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
۳۰. یادنامه آیةاللّه سیدرضا فیروزآبادی، ۱۲۵۳ ش ـ مرداد ۱۳۳۴ ش، ج۱، ص۱۴، به کوشش محمد ترکمان، تهران: کویر، ۱۳۷۶ ش.
۳۱. عبدالحجت بلاغی، تاریخ تهران: قسمت مرکزی و مضافات، ج۱، ص۱۷۵، قم ۱۳۵۰ ش.
۳۲. حسن حسن‌زاده آملی، در آسمان معرفت: تذکره اوحدی از عالمان ربانی، ج۱، ص۲۰۳، قم ۱۳۷۵ ش.
۳۳. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۱۷ـ۱۱۸، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
۳۴. عبدالحجت بلاغی، تاریخ تهران: قسمت مرکزی و مضافات، ج۱، ص۱۸۴، قم ۱۳۵۰ ش.
۳۵. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۲، ص ۸۵۹، ۱۴۰۴.
۳۶. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۲۵۰، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
۳۷. محمد شریف رازی، اختران فروزان ری و طهران، ج۱، ص۱۱۵ـ۱۱۶، یا، تذکرة المقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبة الزهراء، (بی‌تا).
۳۸. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۲۲۸، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
۳۹. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۱۷، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
۴۰. عبدالحجت بلاغی، تاریخ تهران: قسمت مرکزی و مضافات، ج۱، ص۱۸۰، قم ۱۳۵۰ ش.
۴۱. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۲۱، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
۴۲. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۲۱، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
۴۳. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۷، ص۱۰۹، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۴۴. منوچهر صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین، ج۱، ص۶۱، تهران ۱۳۵۹ ش.
۴۵. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۲، ص ۷۱۱، ۱۴۰۴.
۴۶. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، «شرح زندگی من»، ج۱، ص۳۰۵، تاریخ و فرهنگ معاصر، سال ۴، ش ۱ و ۲ (بهار و تابستان ۱۳۷۴).
۴۷. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ج۱، ص۹۵۴، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۰ ش.
۴۸. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۷ـ۸، ۱۴۰۴.
۴۹. محمدعلی حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ج۶، ص۱۹۶۵ـ۱۹۶۶، اصفهان، ج ۴، ۱۳۵۲ ش، ج ۶، ۱۳۶۴ ش، ج ۷، ۱۳۷۴ ش.
۵۰. حسین کریمان، تهران در گذشته و حال، ج۱، ص۳۰۷ـ۳۰۸، تهران ۱۳۵۵ ش.
۵۱. حسین کریمان، تهران در گذشته و حال، ج۱، ص۳۰۸، تهران ۱۳۵۵ ش.
۵۲. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۱۹، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵۳. عباس رضوی، «میرزا: نماد حوزه شیعه»، ج۱، ص۱۰۹، حوزه، سال ۱۹، ش ۳ و ۴ (مرداد ـ آبان ۱۳۸۱).
۵۴. وقف‌نامه مسجد و مدرسه محمودیه تهران، چاپ علی‌رضا میرزا محمد، ج۱، ص۱۰۱ـ۱۰۲، وقف: میراث جاویدان، سال ۸، ش ۱ (بهار ۱۳۷۹).
۵۵. وقف‌نامه مسجد و مدرسه محمودیه تهران، چاپ علی‌رضا میرزا محمد، ج۱، ص۱۰۷، وقف: میراث جاویدان، سال ۸، ش ۱ (بهار ۱۳۷۹).
۵۶. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۲۴۰ـ۲۴۱، ۱۴۰۴.
۵۷. رسول موسوی تهرانی، «آن روزها»، ج۱، ص۲۵۲، در فقیه پارسا، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
۵۸. امین، ج ۱۰، ص ۹۱.
۵۹. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۴، ص ۱۳۶۴، ۱۴۰۴.
۶۰. محمدعلی عبرت نائینی، نامه فرهنگیان، ج۱، ص۱۰۶ـ ۱۰۸، چاپ عکسی تهران ۱۳۷۷ ش.
۶۱. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۲، ص ۵۰۸، ۱۴۰۴.
۶۲. باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۲، ص۱۲۱۰، تهران ۱۳۸۰ ش.
۶۳. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۲۱۰ـ۲۱۱، ۱۴۰۴.
۶۴. مهدی محقق، دومین بیست گفتار در مباحث ادبی و تاریخی و فلسفی و کلامی و تاریخ علوم در اسلام، ج۱، ص۳۷۴، به انضمام زندگی‌نامه و کتاب‌نامه، تهران ۱۳۶۹ ش.
۶۵. احمد حسینی اشکوری، تراجم الرجال، ج۱، ص۲۲۷، قم ۱۴۲۲.
۶۶. محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۳، ص۱۲ـ۱۳، قم ۱۴۰۵.
۶۷. احمد آشتیانی، چهارده رساله فارسی، ج۱، ص۱۵، به کوشش رضا استادی، قم ۱۴۰۳.
۶۸. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکرام البررة، قسم ۱، ص ۲۵۵، مشهد ۱۴۰۴.
۶۹. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۴، ص ۱۳۶۱ـ۱۳۶۴، ۱۴۰۴.
۷۰. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۳، ص ۱۲۴۳، ۱۴۰۴.
۷۱. امین، ج ۵، ص ۳۷
۷۲. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۲۰۴، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
۷۳. علی تبریزی خیابانی، کتاب علماء معاصرین، ج۱، ص۳۷۹، چاپ سنگی تهران ۱۳۶۶.
۷۴. موسوعة طبقات الفقهاء، اشراف جعفر سبحانی، ج۱۴، قسم ۲، ص۶۵۵ـ ۶۵۷، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
۷۵. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۲۴۰، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
۷۶. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۱۸ـ۱۹، ۱۴۰۴.
۷۷. مهدی انصاری، شیخ فضل‌اللّه نوری و مشروطیت: رویارویی دو اندیشه، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، تهران ۱۳۷۸ ش.
۷۸. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۳۱۵ـ۳۱۶، ۱۴۰۴.
۷۹. حسن حسن‌زاده آملی، در آسمان معرفت: تذکره اوحدی از عالمان ربانی، ج۱، ص۱۹۶، قم ۱۳۷۵ ش.
۸۰. محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، ج۱، ص۳۱، تهران ۱۳۷۶ ش.
۸۱. محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، ج۱، ص۵۴، تهران ۱۳۷۶ ش.
۸۲. فقیه پارسا، یادنامه آیةاللّه العظمی میرزاعلی فلسفی قدس‌سره به مناسبت اولین سال‌گرد ارتحال، ج۱، ص۱۳، دفتر۱، تهیه: معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۵ ش.
۸۳. فقیه پارسا، یادنامه آیةاللّه العظمی میرزاعلی فلسفی قدس‌سره به مناسبت اولین سال‌گرد ارتحال، ج۱، ص۱۴، دفتر۱، تهیه: معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۵ ش.
۸۴. محمد شریف رازی، اختران فروزان ری و طهران، ج۱، ص۲۳۷ـ۲۳۹، یا، تذکرة المقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبة الزهراء، (بی‌تا).
۸۵. محمدتقی آملی، «شرح احوال»، ج۱، ص۲۷ـ۳۰، در زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی آیت‌اللّه شیخ محمدتقی آملی تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۰ ش.
۸۶. موسوعة طبقات الفقهاء، اشراف جعفر سبحانی، ج۱۴، قسم ۲، ص۶۳۷ـ ۶۳۸، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
۸۷. علیرضا ریحان یزدی، آینه دانشوران، ج۱، ص۴۹۰، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ ش.
۸۸. ناصرالدین انصاری قمی، «آیت‌اللّه سید احمد خوانساری»، ج۱، ص۷۸ـ۸۱، مسجد، ش ۳۴ (مهر و آبان ۱۳۷۶).
۸۹. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۸، ص۸۳، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۹۰. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۸، ص۲۵۲، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۹۱. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۶، ص۴۱، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۹۲. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکرام البررة، قسم۱، ص۲۵۶، مشهد ۱۴۰۴.
۹۳. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۴، ص ۱۳۶۳، ۱۴۰۴.
۹۴. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۱، ص۳۴۵، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۹۵. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکرام البررة، قسم۱، ص ۱۵۲، مشهد ۱۴۰۴.
۹۶. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۱، ص۳۷۰، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۹۷. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۷، ص۲۲۰، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۹۸. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۲، ص۳۸۶، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۹۹. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۷، ص۲۲۰، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۱۰۰. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۲، ص۳۵، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۱۰۱. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۴، ص ۱۴۲۲، ۱۴۰۴.
۱۰۲. محمد شریف رازی، آثار الحجة، ج۲، ص۲۴۲ـ۲۴۳، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۱۰۳. محمد شریف رازی، آثار الحجة، ج۲، ص۲۴۵ـ ۲۴۶، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۱۰۴. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۷، ص۵۹، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۱۰۵. حسن حسن‌زاده آملی، در آسمان معرفت: تذکره اوحدی از عالمان ربانی، ج۱، ص۲۳۲، قم ۱۳۷۵ ش.
۱۰۶. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۷، ص۹۵ـ ۹۶، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۱۰۷. محمدکاظم عصار، مجموعه آثار عصار، ج۱، ص۳۰۵ـ۵۵۹، چاپ جلال‌الدین آشتیانی، تهران ۱۳۷۶ ش.
۱۰۸. علی اکبر غفاری، «استاد علی اکبر غفاری احیاگر میراثی از تشیع» (مصاحبه)، ج۱، ص۴، کیهان فرهنگی، سال ۳، ش ۳ (خرداد ۱۳۶۵).
۱۰۹. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۲۶۸، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
۱۱۰. محمدعلی حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ج۲، ص۵۵۳ـ۵۵۴، اصفهان، ج ۴، ۱۳۵۲ ش، ج ۶، ۱۳۶۴ ش، ج ۷، ۱۳۷۴ ش.
۱۱۱. محمد قزوینی، یادداشت‌های قزوینی، ج۸، ص۱۹۹، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۳ ش.
۱۱۲. محمدعلی حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ج۴، ص۱۲۴۸ـ۱۲۴۹، اصفهان، ج ۴، ۱۳۵۲ ش، ج ۶، ۱۳۶۴ ش، ج ۷، ۱۳۷۴ ش.
۱۱۳. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۳۱۸، ۱۴۰۴.
۱۱۴. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۷ـ۸، ۱۴۰۴.
۱۱۵. محمدعلی حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ج۷، ص۲۳۰۱، اصفهان، ج ۴، ۱۳۵۲ ش، ج ۶، ۱۳۶۴ ش، ج ۷، ۱۳۷۴ ش.
۱۱۶. محمد سمامی حائری، بزرگان رامسر، بخش ۱، ص ۵۱ـ ۵۳، قم ۱۳۶۱ ش.
۱۱۷. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۳۵۵ـ۳۵۶، ۱۴۰۴.
۱۱۸. محمدتقی آملی، «شرح احوال»، ج۱، ص۲۰، در زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی آیت‌اللّه شیخ محمدتقی آملی تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۰ ش.
۱۱۹. حسن حسن‌زاده آملی، در آسمان معرفت: تذکره اوحدی از عالمان ربانی، ج۱، ص۱۳۴، قم ۱۳۷۵ ش.
۱۲۰. حسن حسن‌زاده آملی، در آسمان معرفت: تذکره اوحدی از عالمان ربانی، ج۱، ص۲۸۸، قم ۱۳۷۵ ش.
۱۲۱. علی بن محمد امین‌الدوله، خاطرات سیاسی میرزاعلی‌خان امین‌الدوله، ج۱، ص۱۵۰، چاپ حافظ فرمان‌فرمائیان، (تهران) ۱۳۴۱ ش.
۱۲۲. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکرام البررة، قسم۱، ص۱۵۲ـ۱۵۳، مشهد ۱۴۰۴.
۱۲۳. علی تبریزی خیابانی، کتاب علماء معاصرین، ج۱، ص۳۵۹ـ ۳۶۷، چاپ سنگی تهران ۱۳۶۶.
۱۲۴. مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۱، ص۱۴۳ـ۱۴۴، تهران ۱۳۵۷ ش.
۱۲۵. قسم۲، ص ۷۶۴ـ۷۶۵، محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱ـ۴، ۱۴۰۴.
۱۲۶. قسم۲، ص۷۹۱، محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱ـ۴، ۱۴۰۴.
۱۲۷. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۴، ص ۱۳۲۱، ۱۴۰۴.
۱۲۸. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۴، ص ۱۶۳۸، ۱۴۰۴.
۱۲۹. علی تبریزی خیابانی، کتاب علماء معاصرین، ج۱، ص۳۶۷ـ۳۶۸، چاپ سنگی تهران ۱۳۶۶.
۱۳۰. محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، ج۱، ص۶۲، تهران ۱۳۷۶ ش.
۱۳۱. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۲، ص ۸۵۸ـ۸۵۹، ۱۴۰۴.
۱۳۲. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۱، ص۳۵۲، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۱۳۳. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکرام البررة، قسم ۲، ص ۵۴۹، مشهد ۱۴۰۴.
۱۳۴. موسوعة طبقات الفقهاء، اشراف جعفر سبحانی، ج۱۳، ص۵۸۴، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
۱۳۵. محمدرضا جدیدالاسلام یزدی، ج۱، ص۳ـ۴، منقول الرضائی (اقامة الشهود فی رد الیهود)، (ترجمه علی بن حسین حسینی طهرانی)، چاپ سنگی (تهران ۱۲۹۲).
۱۳۶. محمدرضا جدیدالاسلام یزدی، ج۱، ص۱۱، منقول الرضائی (اقامة الشهود فی رد الیهود)، (ترجمه علی بن حسین حسینی طهرانی)، چاپ سنگی (تهران ۱۲۹۲).
۱۳۷. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۴، ص ۱۴۱۲ـ۱۴۱۳، ۱۴۰۴.
۱۳۸. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۲۶۳ـ ۲۶۴، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۱۳۹. محمد بن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۱۶۱، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
۱۴۰. رسول جعفریان، حاج مهدی سراج انصاری: ستاره‌ای درخشان در عرصه مطبوعات دینی، ج۱، ص۱۱۳ـ۱۲۳، قم ۱۳۸۲ ش.
۱۴۱. ابوالفضل بن محمدحسین خراسانی، احسن الحکایات فی حجاب السافرات، ج۱، ص۷۵۷ـ۷۵۸، در رسائل حجابیه: شصت سال تلاش علمی در برابر بدعت کشف حجاب، (تدوین) رسول جعفریان، دفتر ۲، قم: دلیل ما، ۱۳۸۰ ش.
۱۴۲. جمال‌الدین بن عیسی جمال واعظ، «صورت مقاله جناب مستطاب آقا سید جمال‌الدین دامت برکاته»، ج۱، ص۱۲، صوراسرافیل، سال ۱، ش ۷ و ۸، ۲۱ جمادی‌الآخره ۱۳۲۵.
۱۴۳. یاسنت لویی رابینو، روزنامه‌های ایران: از آغاز تا سال ۱۳۲۹ه ق/ ۱۲۸۹ه ش، ج۱، ص۱۵۶، با اضافات و شرح کامل به همراه تصاویر روزنامه‌ها، ترجمه و تدوین جعفر خمامی‌زاده، تهران ۱۳۷۲ ش.
۱۴۴. محمد بن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۲، ص۴۶۹ـ۴۷۳، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
۱۴۵. رسول جعفریان، حاج مهدی سراج انصاری: ستاره‌ای درخشان در عرصه مطبوعات دینی، ج۱، ص۲۷ـ۳۹، قم ۱۳۸۲ ش.
۱۴۶. عبداللّه مستوفی، شرح زندگانی من، ج۲، ص۲۱، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۷۷ ش.
۱۴۷. عبداللّه مستوفی، شرح زندگانی من، ج۲، ص۲۱، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۷۷ ش.
۱۴۸. محمد بن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۱۶۰ـ۱۶۱، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
۱۴۹. مهدی قرقانی، زندگانی حکیم جهانگیرخان قشقایی، ج۱، ص۱۲۰ـ۱۲۱، اصفهان ۱۳۷۱ ش.
۱۵۰. آیت‌اللّه شیخ محمدجواد فومنی حائری (به روایت اسناد ساواک)، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج۱، صهجده ـ بیست‌ودو، ۱۳۷۷ ش.
۱۵۱. شاکر برخوردار فرید، آداب الطلاب، ج۱، ص۵۹، تهران ۱۳۸۷ ش.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حوزه علمیه تهران»، شماره۶۶۴۲.    






جعبه ابزار