تکیه دولت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تکیه دولت (یا تکیه همایونی دولتی، تکیه قصر، تکیه بزرگ شاهی)،
بنایی است که برای اجرای
تعزیه و برگزاری مراسم
سوگواری و
روضه خوانی ایام
عاشورا در
تهران برپا شد.
ساخت آن از ۱۲۸۵ تا حدود ۱۲۹۰ به طول انجامید. تکیه دولت را
دوستعلی خان معیّرالممالک به فرمان
ناصرالدین شاه و با صرف سرمایه ای بالغ بر سیصد هزار
تومان بنا کرد.
بر اساس
نقشه عبدالغفار نجم الملک (نجم الدوله) از تهران در ۱۳۰۹ به نقل منصوری فرد، این بنا در ضلع جنوب شرقی
باغ گلستان و در جنوب غربی
شمس العماره قرار داشت
که قبلاً در محل آن، «انبار دولتی ارگ شهر» مستقر بود (نقشه کرشیش اتریشی از تهران در ۱۲۷۵ به نقل
منصوری فرد ).
ساختمان تکیه دولت
مدور و
آجری به
قطر تقریبی شصت
متر و به
ارتفاع ۲۴ متر بود.
این ساختمان، سه
طبقه ، و با
سردابه چهار طبقه، داشت.
مساحت آن حدود ۸۲۴، ۲
متر مربع بود.
پی بنا سست بود و بر روی
خاک دستی قرار گرفته بود و همین امر از ابتدا مشکلاتی برای
مقاومت و ایستایی آن پدید آورد.
تکیه دولت سه
ورودی داشت :
ورودی اصلی و بزرگ در ضلع شرقی
تکیه برای مردان، با دری دو لنگه و سردری جناغی؛
ورودی ضلع غربی برای زنان، از سمت
میدان ارگ با سردر جناغی و شش
مناره کوچک در دو طرف که با
کاشی مُعَقَّلی پوشیده شده بود
ورودی سوم،
راهرو پر پیچ وخم و تاریکی بود که قسمت
شاه نشین تکیه را به ضلع جنوبی
کاخ گلستان وصل میکرد و شاه برای ورود به تکیه از آن میگذشت.
در اطراف صحن، بیست
طاق (هر یک به عرض هفت ونیم متر) با
دیوارها و
ستونهای کاشی کاری قرار داشت و روی طاق ها اتاق هایی در دو
طبقه ساخته شده بود.
اتاقهای طبقه اول ویژه
وزرا و
حکام ولایات بود که با نظارت ناظر (
کارپرداز کاخ ،
فراش باشی ) میان ایشان تقسیم میشد.
اتاق های طبقه دوم
اُرُسی داشت و مخصوص
بانوان حرم بود.
طبقه سوم، جایگاه
نقاره چی ها بود که با
نرده ای حفاظت میشد.
اتاقِ
شاه در طبقه دوم، ارتفاع بیشتر و
سردر و
سقف بلندتری داشت.
هنگام اجرای تعزیه پرده توری سیاهی در برابر غرفه شاه میکشیدند.
ورود به اتاق ها و خروج از آنها از طریق راهروهای پشت آنها صورت میگرفت.
صحن مرکزی را
داربستی از
الوار و
تیرهای چوبی میپوشاند که با
بست ها و
تسمه های آهنی درهم چفت شده و بر روی دیوارهای بنا تعبیه شده بود و سقفی گنبدی را بر روی صحن تشکیل میداد که در مواقع لزوم
چادر کرباسی ضخیمی بر روی آن میکشیدند.
پس از آنکه
چوب بستها از چند جا شکست،
مهندس بتن فرانسوی به فرمان
مظفرالدین شاه نیم قوس هایی آهنی به جای قوس های چوبی کار گذاشت.
نیم قوس های آهنی دوازده عدد بود که هر کدام از پنج تکه مجزا تشکیل و با
پیچ و مهره به هم وصل میشد و دیگر به پشت بندهای آجری در سقفِ اتاق های تکیه احتیاجی نبود.
در زمان مظفرالدین شاه (۱۳۱۳ـ۱۳۲۴) چون بیم آن میرفت که فشار پوشش باعث خرابی
بنا شود، برای کاهش
فشار ، طبقه آخر را خراب کردند.
در وسط صحن تکیه،
سکوی گردی به
شعاع تقریبی نه و نیم متر و
ارتفاع تقریبی یک متر با
ازاره سنگی منقوش با قاب و
شمسه قرار داشت که سطح آن [[|آجر فرش]] بود. در این ازاره دریچههایی تعبیه شده بود که احتمالاً به
زیر زمین گشوده میشد.
در دوطرف سکو دو
پلکان سه پله ای قرار داشت.
دور سکو، محوطه ای به عرض تقریبی شش متر برای عبور
اسب ها و دسته های
موسیقی منظور شده بود.
پلکانی در شش ردیف با یک پیش آمدگی دور تا دور صحن و متصل به ساختمان مدور
تکیه قرار داشت که مشرف بر صحن مرکزی و سکوی آن بود. این بخش، مخصوص زنان بود.
در تکیه،
منبری بیست
پله ای قرار داشت که دو دیواره جانبی آن از
مرمر یکپارچه بود. بلندی آن حدود یک طبقه تکیه بود و به سفارش «معیّرالممالک» در
یزد ساخته شده بود.
این منبر را در زمان
انقلاب مشروطه از تکیه خارج کرده و در
میدان توپخانه گذاشته بودند و
شیخ فضل اللّه نوری بر آن سخنرانی میکرد.
در چهار طرف تکیه،
حوض های پر آبی قرار داشت که
نوجوانانی با لباس عربی، غالباً بر اساس
نذر والدینشان،
سقاییِ حاضران در تکیه را بر عهده داشتند.
در
زمستان برای تأمین گرما در چند جا
منقل میگذاشتند.
بر اساس
وصف هایی که از فضای داخلی تکیه دولت برجا مانده است، می توان گفت که
تزئین در آن بیش از
معماری کلی و نمای بیرونی اهمیت داشته است، به ویژه استفاده از
شمعدان های چند شاخه و
دیوارکوب ها و
چلچراغ ها و
شمع ها و مانند اینها که
نورپردازی فضای تکیه را چشمگیر میکرد.
چلچراغی در وسط سقف قرار داشت
که چندی با نیروی
برق روشن میشد.
بخشی از
نور تکیه، به ویژه
سکوی وسط، از چراغ های لاله فنری با
کاسه بلور که
فراش ها حمل میکردند، تأمین میشد.
تعداد شمع هایی که در تکیه افروخته میشد، به حدی بود که با
مقاطعه جمع آوری
پیه و
گچ شمع های سوخته و نیمه سوخته، بخشی از
مخارج روضه خوانی تأمین میگردید.
گذشته از منابع نور، داخل تکیه را با
تاج های گل و پارچهها و
قالی های گرانبها و
آیینه میآراستند.
تزئین هریک از
طاق ها بر عهده یکی از رجال بود و
رقابت میان آنان به شکوه بیشتر آرایهها منجر میشد. بخش هایی نیز به
درویشان اختصاص داشت که با
تخت پوست ،
کشکول ،
بوق و
تسبیح تزئین میشد.
شاه نیز
اثاثی خاص تکیه دولت تدارک دیده بود.
شکوه
مراسم و فضای تکیه دولت تا آنجا بود که با وجود احتیاط
ایرانیان در پذیرش ورود بیگانگان به
مراسم تعزیه به سبب
نگرانی از
واکنش نادرست آنان، شاه و درباریان با آسودگی خاطر
سیاحان فرنگی را به تکیه دولت دعوت میکردند.
گزارش های سیاحان
در کنار تصویرهای بر جا مانده، به
بازسازی ذهنی این بنای نابود شده کمک میکند.
تکیه دولت را میتوان نماد
تهران دوره ناصری دانست.
بسیاری بر تأثیرپذیری
معماری آن از
سبک اروپایی و شباهت آن با
تماشاخانه ورونا و آلبرت هال
لندن تأکید کرده اند.
برخی، از جمله منصوری فرد،
نیز با توجه به این نکته که تاریخ اولین سفر
ناصرالدین شاه به
فرنگ ۱۲۹۶ و پس از ساخت تکیه دولت بوده است، از تأثیرپذیری آن از
معماری سنّتی سخن گفته اند.
تکیه دولت تا پایان
دوره قاجار برپا بود، چنانکه
جنازه مظفرالدین شاه در مراسم باشکوهی به آنجا حمل شد و تا انتقال آن به
عتبات در همانجا بود.
در محرّم ۱۳۲۶ نیز
محمدعلی شاه ، مطابق رسم معمول همه ساله، به
تکیه رفت و در پی هجوم جمعیت تلفاتی به بار آمد.
مجلس مؤسسانی که در پانزدهم آذر ۱۳۰۴ تشکیل شد و
احمدشاه را بر کنار کرد و
رضاخان را به ریاست
حکومت موقت گمارد، در تکیه دولت بر پا گردید.
تکیه دولت سال ها
متروک و نیمه مخروبه بود تا اینکه در ۱۳۲۵ ش برای ساخت شعبه
بانک ملی در
بازار ، آن را خراب کردند و بیشتر عرصه آن زیربنای بانک گردید.
(۱) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ش.
(۲) حامد الگار، دین و دولت در ایران: نقش عالمان در دوره قاجار، ترجمه ابوالقاسم سرّی، تهران ۱۳۶۹ش.
(۳) اوژن اوبن، ایران امروز۱۹۰۷ـ۱۹۰۶: سفرنامه و بررسی های سفیر فرانسه در ایران، ترجمه و حواشی و توضیحات از علی اصغر سعیدی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۴) ارنست اورسول، سفرنامه اورسل: ۱۸۸۲ میلادی، ترجمه علی اصغر سعیدی، تهران (۱۳۵۲ ش).
(۵) سمیوئل گرین ویلر بنجامین، ایران و ایرانیان: عصر ناصرالدین شاه، ترجمه محمدحسین کردبچه، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۶) امیرحسین ذاکرزاده، سرگذشت طهران: گزیده ای از آداب و رسوم مردم طهران، تهران ۱۳۷۳ ش.
(۷) یحیی ذکاء، تاریخچه ساختمان های ارگ سلطنتی تهران و راهنمای کاخ گلستان، تهران ۱۳۴۹ ش.
(۸) یحیی ذکاء و محمدحسن سمسار، تهران در تصویر، عکاسی علی خادم، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۶ ش.
(۹) وزارت امورخارجه روسیه، کتاب نارنجی: گزارش های سیاسی وزارت امورخارجه روسیه تزاری در باره انقلاب مشروطه ایران، ج ۱، ترجمه حسین قاسمیان، چاپ احمد بشیری، تهران ۱۳۶۷ ش.
(۱۰) محمدامین ریاحی، هنرهای زیبا در ایران امروز، هنرومردم، دوره جدید، ش ۷۱ (شهریور ۱۳۴۷).
(۱۱) کارلا سرنا، مردم و دیدن یهای ایران، ترجمه غلامرضا سمیعی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۱۲) عنایت اللّه شهیدی، امیرکبیر و تکیه دولت، جهان کتاب، سال ۶، ش ۱۹ـ۲۰ (بهمن ۱۳۸۰).
(۱۳) علی بن محمدناصر ظهیرالدوله، سفرنامه ظهیرالدوله همراه مظفرالدین شاه به فرنگستان، چاپ محمداسماعیل رضوانی، تهران ۱۳۷۱ ش.
(۱۴) مهدی فروغ، تکیه دولت، هنرومردم، دوره جدید، ش ۲۹ (اسفند ۱۳۴۳).
(۱۵) محمدعلی کاتوزیان تهرانی، مشاهدات و تحلیل اجتماعی و سیاسی از تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران ۱۳۷۹ ش.
(۱۶) جرج ناتانیل کرزن، ایران و قضیه ایران، ترجمه غ وحید مازندرانی، تهران ۱۳۴۹ ش.
(۱۷) عبداللّه مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۶۰ ش.
(۱۸) دوستعلی معیّرالممالک، وقایع الزمان (خاطرات شکاریه)، چاپ خدیجه نظام مافی، تهران ۱۳۶۱ش.
(۱۹) محسن منصوری فرد، مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران: ۱۲ـ۷ اسفند ماه ۱۳۷۴، ارگ بم ـ کرمان، به کوشش باقر آیت اللّه زاده شیرازی، ج ۳، (تهران) : سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۵.
(۲۰) مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات، تهران ۱۳۶۳ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تکیه دولت»، شماره۳۸۱۳.