شیخ طوسی (رحمةالله)، در کتاب الغیبة خویش، قصّهی مشاجرهی ابنابیغانمقزوینی با جماعتی از شیعه دربارهی امر جانشینی امام عسکری (علیهالسّلام) را نقل کرده است. ابنابیغانم، به جانشینی برای حضرت امام عسکری (علیهالسّلام) اعتقادی نداشت. عدّهای از شیعیان نامهای به حضرت مینویسند و در آن مشاجرهای را که میان ابنابیغانم و جماعت شیعه ایجاد شد، یادآور میشوند.
حضرت حضرت امام زمان (علیهالسلام)، در جواب نامه، به خطّ مبارک خود، بعد از دعا برای عافیت شیعیان از ضلالت و فتنهها و درخواست روح یقین و عاقبت به خیری آنان و تذکر به اموری چند، میفرماید: فاطمهی زهرا، دختر رسول خدا، برای من، در این مسئله، الگوی خوبی است.
در این که حضرت کدام گفتار یا رفتار حضرت زهرا (علیهاالسّلام) را سرمشق خویش قرار دادهاند، احتمالهای مختلفی بیان شده است. که در این جا به سه مورد از آنها اشاره میشود: حضرت زهرا (علیهاالسّلام) تا پایان عمر شریفش، با هیچ حاکم ظالمی بیعت نکرد. حضرت مهدی (علیهالسّلام) هم بیعت هیچ سلطان ستمگری را بر گردن ندارد.
شان صدور این نامه این است که برخی از شیعیان، امامت ایشان را نپذیرفتهاند. حضرت میفرمایند: اگر میتوانستم و مُجاز بودم، آن چنان میکردم که حق بر شما کاملاً آشکار شود به گونهای که هیچ شکّی برای شما باقی نماند؛ ولی مقتدای من حضرت زهرا (علیهاالسّلام) است. ایشان، با این که حق حکومت از حضرت علی (علیهالسّلام) سلب شد، هیچ گاه برای بازگرداندن خلافت، از اسباب غیرعادی استفاده نکرد. من نیز از ایشان پیروی میکنم، و برای احقاق حقّم در این دوران، راههای غیرعادی را نمیپیمایم.
حضرت در پاسخ نامه فرموده است: اگر علاقه و اشتیاق فراوان ما به هدایت و دست گیری از شما نبود، به سبب ظلمهایی که دیدهایم از شما مردمان روی گردان میشدیم. حضرت، با اشاره به حضرت زهرا (علیهاالسّلام) میخواهند بفرمایند، همان طوری که اذیت و آزاری که دشمنان نسبت به حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) روا داشتند و سکوتی که مسلمانان پیشه کردند، هیچ کدام سبب نشد که ایشان از دعا برای مسلمانان دست بکشد، بلکه دیگران را بر خود مقدم میداشت، من نیز این ظلمها و انکارها را تحمّل میکنم و از دل سوزی و راهنمایی و دعا و... برای شما، چیزی فرو نمیگذارم.