تمدن اسلامی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرآن افزون بر نظام ویژه ای که برای تمدن اسلامی ارائه میکند به گونه ای ملموس در جنبه های مختلف دوره های
تمدن و زندگی اجتماعی
مسلمانان اثرگذار بوده است.
البته بیان این نکته لازم است که میان
جامعه مطلوب قرآنی با جامعه تاریخی اسلامی همواره تفاوتهایی بوده و همه اصول بیان شده در کلام
وحی در جوامع مسلمانان به اجرا درنیامده است.
مسلمانان به قرآن بسیار احترام میگذارند. آنان بدون
وضو به
خط آن دست نمیزنند و معمولا برای
تلاوت وضو میگیرند.
آیات قرآن به
فرهنگ عمومی مردم رسوخ کرده است. به کار بردن عبارات قرآنی مانند «بسم الله الرحمن الرحیم»
«الحمد لله»
، «إن شاء الله»
، «سلم علیکم»
در گفت و گوها از سوی مسلمانان گواه این مدعاست.
تعیین ملاک
تقوا برای برتری انسان ها (=>همین مقاله: اخلاق) سبب شده تا گروه های مختلف
نژادی در سراسر عالم به اسلام گرایش داشته باشند. برخلاف تفاوت های فرهنگی و
عقیدتی، قرآن همواره عامل
وحدت و اشتراک همه مسلمانان بوده است؛
برای نمونه آنان در سراسر جهان قرآن را به
زبان عربی میخوانند.
در بسیاری از مناطق در مجالس
یادبود درگذشتگان،
مهمانان نسخه های چاپ شده قرآن را
قرائت میکنند؛ همچنين كشورهاى اسلامى مسابقات قرآن برگزار كرده و بدين گونه به نگهدارى و ترويج روش هاى ويژه خود در
فن قرائت مى پردازند. در نگاهى ديگر با پيشرفت و دگرگونى
رسانه ها حضور قرآن در جامعه شكل جديدى به خود مى گيرد. در بسيارى از كشورهاى اسلامى مانند
عربستان سعودی،
مصر و
مراکش قرائت قرآن به طور دائم از شبكه هاى راديويى و تلويزيونى پخش مى شود. در برخى كشورها اين كار در بخش هايى از روز انجام مى گيرد. افزون بر اين، رسانه ها و امكانات جديد مانند
اینترنت و
لوح های فشرده به راحتى بسيارى از برنامه هاى قرآنى شامل قرائت، حفظ و
تفسیر را در اختيار علاقمندان قرار مى دهند.
جاذبه قرآن به اندازه ای بود که از همان روزهای نخست همه را به خود مشتاق کرد. افزون بر این، ترغیب
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به فراگیری و تعلیم قرآن
این اشتیاق را دوچندان کرد. مردم برای شنیدن آیات وحی خود را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
یا
صحابه ایشان میرساندند و در صورتی که به آنها دسترسی نداشتند از
رهگذران و
کاروانیان میشنیدند.
تازه مسلمانها برای فراگیری
احکام شرعی و خواندن
نماز میبایست قرآن بیاموزند. به مرور زمان که شمار نومسلمانان افزایش یافت افراد ویژه ای مأمور تعلیم قرآن شده
و در مواردی به دستور پیامبر به مناطق دیگر
سفر میکردند.
قاریان قرآن در
مسجد مینشستند و آیات را برای یکدیگر خوانده، به تصحیح قرائت یکدیگر میپرداختند.
در مواردی هم آموزش بخشهایی از قرآن
مهریه همسران قرار میگرفت.
در دوره های بعدی نیز قرآن غالباً محور آموزش مسلمانان بوده است؛
همچنین در برخی کشورها
مدارس حفظ قرآن، اصول حفظ و تفسیر را به قرآن آموزان میآموختند. آیات فراوانی با کلیدواژههایی مانند «
اولوا الالباب »
، «
علم »
،
عقل و «برهان»
انسان را به
تفکر و
علم اندوزی تشویق کرده اند. برخی از آیات به مشاهده
آسمان و
زمین و پدیده های آن دعوت میکنند
و بعضی دیگر از او میخواهند به گردش در زمین و بررسی
آثار تاریخی بپردازد
، از این رو کسب دانش به ویژه
نجوم،
ریاضیات و
تاریخ میان مسلمانان اهمیت ویژه ای یافت.
نهضت ترجمه نیز که از میانه
قرن دوم شروع شد و به مدت دو
سده ادامه داشت پیامد ترغیب قرآن به کسب دانش بود.
افزون بر این، به مرور زمان دانش های
لغت،
نحو، معانی و بیان، کلام متأثر از قرآن و تفسیر و قرائت و
تجوید و دیگر
علوم قرآنی در ارتباط با آن پدید آمدند. با آمیختن
عرب و
عجم و از بین رفتن
خلوص زبان عربی، بسیاری از واژهها دستخوش دگرگونی معنایی شدند، به گونه ای که فهم قرآن نیز دچار مشکل شد. در نخستین گام
خلیل بن احمد فراهیدی (م. ۱۷۵ ق.) برای حفظ واژه های عربی،
کتاب العین را نوشت.
اِعراب نیز همداستان با لغت مورد توجه دانشمندان مسلمان قرار گرفت و
ابوالاسود دوئلی (م. ۶۹ ق.) نخستین قواعد آن را پایه ریزی کرد. سپس
سیبویه (م. ۱۸۰ ق.) نخستین کتاب مبسوط نحوی را با عنوان
الکتاب تألیف کرد.
مسلمانان با هدف فهم
اعجاز ادبی قرآن قواعد
علم معانی و بیان را نیز
تدوین کردند.
تفاوت برداشتها از
آیات اعتقادی و اختلاف بر سر قدیم یا
حادث بودن قرآن
سبب پیدایش تدریجی دانش
کلام گردید. با گسترش
اسلام در میان ملت های غیر عرب، آنان برای فهم قرآن نیاز به ترجمه داشتند. گرچه جریان ترجمه مخالفانی نیز داشت؛
ولی نیاز یاد شده سبب گردید تا از همان ابتدا کسانی به ترجمه قرآن بپردازند. گفتهاند که
سلمان فارسی نخستین
مترجم قرآن بود که «بسمله» را به
زبان فارسی برگرداند.
امروزه قرآن به زبان های گوناگون دنیا ترجمه شده است، گرچه در مواردی خالی از غرضورزی مترجمان و قصد
تبلیغ بر ضدّ اسلام نبوده است.
در دوره نخست مردم به سبب آگاهی از
شأن نزول آیات و عرب زبان بودن، در فهم قرآن کمتر با مشکل برمی خوردند؛ ولی با فاصله گرفتن از زمان پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و اسلام آوردن غیر عرب ها، مسلمانان بیش از پیش به تفسیر آیات نیاز پیدا کردند. تأسیس دانش تفسیر
و دیگر علوم مرتبط با قرآن، پیامد تغییر یاد شده در زندگی مسلمانان به شمار میرود؛ برای نمونه دانش قرائت از شکل گیری قرائتها از زمان نزول تا مرحله قرائات
شاذ و نادر، اقسام قرائتها از جهت مطابقت با قواعد عربی و رسم و سند آن، ریشه اختلافها و مانند آنها بحث میکند.
در بخشهایی از جهان اسلام نیز مکتبهایی خاص در این رابطه پدید آمدند و برای مثال تا پایان قرن چهارم قمری مردم
اندلس به پیروی از مصر و
افریقیه به قرائت «
نافع » به روایت «
ورش » قرآن میخواندند
علم تجوید نیز دو مرحله دارد: در بخش نظری از قواعد درست خواندن حروف و کلمات قرآن و دیگر مباحث
آواشناسی گفت و گو میشود. در مرحله عملی هم قواعد را براساس
استماع و اداء به افراد میآموزند.
با گذشت زمان و رونق دانش تفسیر، مفسران با رویکردهای گوناگون به تفسیر قرآن پرداختند.
تفاسیر ادبی،
کلامی،
عرفانی،
فقهی و... نمونههایی از این دست به شمار میروند.
در سده اخیر بسیاری از مفسران با پرداختن به جنبه های اجتماعی قرآن کوشیدهاند تا مفاهیم آن را بیش از پیش وارد زندگی مسلمانان کرده و از آن برای حل مشکلات و عقب ماندگی های سده های اخیر جهان اسلام استفاده کنند.
سید قطب (م. ۱۳۸۶ ق.)،
آیت الله طالقانی (م. ۱۳۹۹ق.)،
علامه فضل الله و بسیاری دیگر از مفسران از این جمله اند.
قرآن تأثیر فراوانی بر
ادبیات و
شعر مسلمانان داشته است. از همان نخست شاعران تازه مسلمان عرب مانند
حسان بن ثابت،
کعب بن مالک و
عبدالله بن رواحه با بهره گیری از مضامین
وحی شعر میگفتند.
در سده های بعدی نیز
کلام خدا الهام بخش شاعران مسلمان غیر عرب بوده است. در فارسی
رودکی،
فردوسی،
سعدی،
مولوی و در
ترکی ادیب احمد یوکنکی (م. قرن ۶ ق.) و
خواجه احمد یسوی (م. ۵۶۲ ق.)
از این جمله اند. افزون بر این ترجمه
تفسیر جامع البیان طبری و نیز نگارش تفاسیری به
نثر شیوای فارسی مانند
روض الجنان ابوالفتوح رازی (م ۵۵۴ ق.) و
کشف الاسرار رشیدالدین میبدی (م. ۵۲۰ ق.) نمونههایی از حضور قرآن در ادبیات دوره های اسلامی اند. گذشته از این، شاهکارهای
ادب فارسی همچون
گلستان سعدی و منشآت
قائم مقام فراهانی از قرآن فراوان بهره برده اند.
قرآن در شکل دهی و الهامبخشی به هنرهایی که در بستر تمدن اسلامی رشد کردهاند تأثیر فراوان داشته است؛ از يك سو آيات همواره به هنرهاى اسلامى
زینت بخشيده اند. هنر
خطاطی دنباله قرآن نويسى در صدر اسلام بوده و در بستر نگارش آن رشد كرده است. در دوره نخست،
خط عربی ساده و ابتدايى بود و نويسندگان، قرآن را با نوشت افزارهاى ابتدايى
و خطی نازیبا و دارای غلط مینوشتند؛
ولی با گسترش اسلام و بهبود نوشت افزار، پیشرفت خط، سیر تکاملی خود را پیمود و قرآن نقطه و اعراب گذاری شد. با گذشت زمان قرآن را به «
جزء »، «
حزب » و... تقسیم کردند و در نسخه های آن
مکی و
مدنی و شماره آیات را مینوشتند. پس از این مرحله
هنرمندان به
تزیین و
تذهیب در نگارش قرآن دست یازیدند، به گونه ای که عامه مردم آن را از لوازم جدایی ناپذیر نگارش پنداشتند. از اوایل قرن پنجم قمری هم خط زیبای نسخ جای
کوفی را گرفت.
گنجینه های نفیسی از
نسخه های خطی در مناطق مختلف اسلامی وجود دارد که به زیبایی قرآن را نگارش کرده اند.
نوشتن آیات قرآن با خط خوش به اندازه ای اهمیت داشته که برای نمونه حاکم
سلسله گورکانی هند،
ظهیرالدین بابر، خود قرآن را با خط زیبا نوشت و به
کعبه هدیه کرد
افزون بر این
کاشی های رنگین ایرانی به شکل اسلیمی و با
گل و
بوته و آیاتی از قرآن تزیین شده و در
مساجد و کاخ های
پادشاهان به کار میرفته اند.
؛
سفارش قرآن به آباد کردن مسجد
، مشوق هنرمندان مسلمان برای خلق جلوه های هنری زیبا در مساجد بوده است. با پیدایش
صنعت چاپ، قرآنهایی ابتدا در برخی کشورهای
اروپایی و پس از آن در کشورهای اسلامی به چاپ رسید. نخستین چاپ اسلامی قرآن از سوی
مولا عثمان در
پطرز بورگ روسیه در سال ۱۲۰۰ هجری/۱۷۸۷ میلادی انجام گرفت. امروزه در سراسر جهان اسلام چاپ و نشر قرآن با اَشکال متنوع و زیبا صورت میگیرد.
خواندن قرآن با
غنا ممنوع است؛
ولی مسلمانان با اثرپذیری از کلام پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مبنی بر خواندن قرآن با صدای خوش،
فن
نغمه شناسی یا
صوت و لحن را ابداع کردند که از زیرمجموعه های تجوید است. متخصصان این هنر در سراسر جهان اسلام با توجه به معانی و موضوعات قرآن،
الحان و
نغمات متناسب با آن را به کار برده، حالت های متفاوتی مانند اندوه و سرور را در شنوندگان پدید میآورند.
از سوی دیگر
هنر اسلامی در ذات خود از آموزه های وحی
الهام گرفته است. حضور فراوان «خلأ تصویر و
نگارگری » در هنر اسلامی که به شکل ویژه در هنرهای
تجسمی نمود بیشتری دارد ثمره مبانی
متافیزیکی توحید و شعار «لا إله إلا الله»
است که پیام ناپایداری غیر خدا و وجود خدا در فراسوی همه واقعیتها را القا میکند، از این رو جنبه ای از نیستی و خلأ در ذات هر موجودی ثابت میشود. در آثار هنری، وجود خلأ و غیبت
جسمانیت از یک سو و جنبه های مثبت فرم، رنگ و ماده از سوی دیگر بر وجه انعکاسی اشیا و نیز نشانه های واقعیت برتر جهان تطبیق میکنند.
سبک اسلیمی با بسط و تکرار فرمها با خلأ ارتباط برقرار کرده و
چشم و
ذهن را از سکون و ماندن در بند موضوعات جسمانی میرهاند و به تعبیری با گریز از تشبه به
جسد،
وحدت الوهی را القا میکند. این روش با خودداری از شمایل نگاری، حس حضور فرازمانی و بی مکان بودن خدا را در بیننده ایجاد میکند؛ همان چیزی که آموزه وحی بر آن تأکید میکند که به هر سو رو کنید آنجا وجه خداست: «فَاَینَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ اللّهِ»
معماری سنتی اسلامی با در نظر گرفتن این ویژگی ها،
کوچه ها،
باغ ها،
بازارها و مسجدهایی بنا کرده است که بدون حضور مادیت، امکان تجربه
معنوی حضور الهی را برای بیننده فراهم میکند.
(۱) عبدالمجید الشرفی، الاسلام بین الرسالة والتاریخ، بیروت، دارالطلیعة، ۲۰۰۱ م.
(۲) سید یاسر ایازی، اهتمام ایرانیان به قرآن، قم، کتاب مبین، ۱۳۸۰ ش.
(۳) محمد مصطفی المراغی، بحث فی ترجمة القرآن الکریم، بیروت، دارالکتاب الجدید، ۱۴۰۱ ق.
(۴) طالقانی، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۵۰ ش.
(۵) پژوهشهای علوم انسانی (فصلنامه)، دانشگاه قم.
(۶) سید محمد باقر حجتی، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۶ ش.
(۷) علی اکبر ولایتی، پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، تهران، مرکز اسناد و خدمات پژوهش، ۱۳۸۲ ش.
(۸) جواد سلماسی زاده، تاریخ ترجمه قرآن در جهان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۹ ش.
(۹) ویل دورانت (م ۱۹۸۱ م)، تاریخ تمدن، ترجمه: آرام و دیگران، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ ش.
(۱۰) شبلی نعمانی، تاریخ علم کلام، ترجمه: فخر داعی، تهران، رنگین، ۱۳۲۸ ش.
(۱۱) زین العابدین قربانی، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، تهران، نشر فرهنگ اسلامی.
(۱۲) محمد هادی معرفت، تاریخ قرآن، تهران، سمت، ۱۳۷۵ ش.
(۱۳) هورست ولدمارجنس، تاریخ هنر، ترجمه: مرزبان، تهران، علمی فرهنگی، ۱۳۵۹ ش.
(۱۴) محمدتقی جعفری، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۲ ش.
(۱۵) العیاشی (م ۳۲۰ ق)، تفسیر العیاشی، به کوشش رسولی محلاّتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه.
(۱۶) مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
(۱۷) معرفت، التمهید فی علوم القرآن، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ ق.
(۱۸) التوحید (مجله)، مؤسسة التوحید للنشر الثقافی.
(۱۹) محمد تقی مصباح، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، تهران، سازمان تبلیغات، ۱۳۷۸ش.
(۲۰) النجفی (م ۱۲۶۶ ق)، جواهرالکلام، به کوشش قوچانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۲۱) ایولاکوست، جهان بینی ابن خلدون، ترجمه: مهدوی، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۳ ش.
(۲۲) سید حسین نصر، خردنامه همشهری (ماهنامه).
(۲۳) بجنوردی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، ۱۳۷۲ ش.
(۲۴) حداد عادل و دیگران، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ ش.
(۲۵) خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
(۲۶) باقر ساروخانی، درآمدی بر دائرة المعارف علوم اجتماعی، تهران، کیهان، ۱۳۷۰ ش.
(۲۷) حسن بن عبدالله العسکری، دیوان المعانی، بیروت، دارالجیل.
(۲۸) علی اصغر حکمت، سرزمین هند، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ ش.
(۲۹) السجستانی (م ۲۷۵ ق)، سنن ابی داود، به کوشش محمد محی الدین، دارالفکر.
(۳۰) ابن اسحاق (م ۱۵۱ ق)، السیر و المغازی، به کوشش محمد حمید الله، معهد الدراسات والابحاث.
(۳۱) البخاری (م ۲۵۶ ق)، صحیح البخاری، به کوشش مصطفی دیب البغا، بیروت، دارابن کثیر، الیمامة، ۱۴۰۷ ق.
(۳۲) عبدالرحمن بن عبدالحکم (م ۲۵۷ ق)، فتوح مصر و اخبارها، مکتبة مثنی ببغداد.
(۳۳) جولیوس گولد، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه: گروهی از مترجمان، به کوشش زاهدی، مازیار، ۱۳۸۴ ش.
(۳۴) آلن پیرو، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه: ساروخانی، تهران، کیهان، ۱۳۶۶ ش.
(۳۵) سید حمید طبیبیان، فرهنگ فرزان فارسی ـ عربی، فرزان، ۱۳۷۸ ش.
(۳۶) علی اکبر نفیسی، فرهنگ نفیسی، تهران، خیام، ۱۳۵۵.
(۳۷) مطالعات تاریخی (فصلنامه)، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی.
(۳۸) الفکر الاسلامی (مجله)، مجمع الفکر الاسلامی.
(۳۹) سید قطب (م ۱۳۸۶ ق)، فی ظلال القرآن، القاهرة، دارالشروق، ۱۴۰۰ ق.
(۴۰) سید حسین نصر، قلب اسلام، ترجمه: خرازی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۵ ش.
(۴۱) الکلینی (م ۳۲۹ ق)، الکافی، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
(۴۲) محمد عربی القبانی، کفایة المستفید، دمشق، دارالخیر، ۱۹۹۱ م.
(۴۳) گلستان قرآن (هفته نامه )، تهران، مرکز توسعه و ترویج فعالیتهای قرآنی.
(۴۴) دهخدا (م ۱۳۳۴ ش) و دیگران، لغت نامه، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ ش.
(۴۵) جلال الدین بلخی، مثنوی معنوی، به کوشش سروش، تهران، علمی فرهنگی، ۱۳۷۵ ش.
(۴۶) الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق.
(۴۷) الراغب (م ۴۲۵ ق)، محاضرات الادباء، به کوشش عمر الطباع، بیروت، دارالقلم، ۱۴۲۰ ق.
(۴۸) توشیهیکو ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن، ترجمه: بدره ای، تهران، فرزان روز، ۱۳۷۸ ش.
(۴۹) جواد علی، المفصل، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۷۶ م.
(۵۰) عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، به کوشش علی عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
(۵۱) الزرقانی، مناهل العرفان، لبنان، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق.
(۵۲) محمد علی تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۶ م.
(۵۳) سمیع دغیم، موسوعة مصطلحات العلوم الاجتماعیة والسیاسیه، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۲۰۰۰ م.
(۵۴) الطباطبایی (م ۱۴۰۲ ق)، المیزان، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تمدن:دستاوردهای مادی و معنوی بشر، ضمن نظمی اجتماعی»، ج۸.