تقسیم قرآن بر اساس سوره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بخشبندیهای
قرآن از جهات گوناگون و به لحاظهای متفاوت را
تقسیمات قرآن میگویند. یکی از این تقسیمات،
تقسیم قرآن بر اساس سوره و سرآغاز سورهها میباشد. سورهها از این نظر به
مقطّعات،
مسبّحات،
حامدات،
اقسام،
سُور قُل،
مخاطبات و
زمانیات تقسیم شدهاند.
۲۹
سوره قرآن با
حروف تهجّی شروع شدهاند که به آنها سورههای «
مقطّعات» گفتهاند. به این
حروف مقطعه گفتهاند، چون هر یک جدا جدا خوانده میشود. این حروف با احتساب مکرراتش ۷۸ حرف و با حذف مکرراتش ۱۴ حرف یعنی نصف حروف الفباست که برخی اهل ذوق با ترکیب آن، جمله «علیٌ صراطُ حقٍّ نُمْسکه» را ساختهاند.
این ویژگی گر چه لطیف است لیکن با اینگونه روشها نمیتوان
عقاید و مبانی دینی را ثابت کرد.
به آنها «حروف نورانی» نیز گفته شده است.
سورههای مقطعات عبارتاند از
بقره،
آل عمران،
عنکبوت،
روم،
لقمان و
سجده که با «الم»،
اعراف با «المص»،
یونس،
هود،
یوسف،
ابراهیم و
حجر با «الر»،
رعد با «المر»،
مریم با «کهیعص»،
طه با «طه»،
یس با «یس»،
ص با «ص»،
فصّلت،
زخرف،
دخان،
جاثیه و
احقاف با «حم»،
شوری با «حم عسق» و
قلم با «ن» شروع شدهاند.
به ۶ سورهای که با «الم» شروع شده و سوره اعراف که با «المص» شروع شده است سورههای «الم» گفتهاند.
برخی به تمام ۱۳ سورهای که حروف مقطعه آنها «الم» یا دو حرف اول حروف مقطعه آنها الف و لام است سورههای «
الف لامات» گفتهاند.
برخی از سلف سورههای «الم» را میادین (جمع میدان) و سورههای «الر» را بساتین (جمع بستان:
باغ)
قرآن دانستهاند.
به سه سوره
شعراء،
نمل و
قصص «
طواسیم» یا «
طواسین»
و به ۷ سورهای که با «حم» شروع میشود «
حوامیم» یا «
حامیمات» یا «ذوات حم»
یا «آل حم» گفتهاند.
اطلاق «حوامیم» بر این سورهها در
روایات متعددی وارد شده است.
بنا به نقلی از
امام صادق (علیهالسلام) حوامیم ریاحین (گلها) قرآناند و
قاری و
حافظ باید برای
حفظ و
تلاوت آنها
خداوند را
سپاس گویند،
افزون بر این در روایات از این سورهها با عنوان
دیباج القرآن (ابریشم قرآن)
لُباب القرآن (مغز قرآن)
ثمرة القرآن (میوه قرآن)
عرائس القرآن (عروسهای قرآن) یاد شده است.
هفت سوره
اسراء،
حدید،
حشر،
صفّ،
جمعه،
تغابن و
اعلی که با
تسبیح و
تنزیه خداوند شروع شده
مسبّحات و عرائس قرآن لقب گرفتهاند.
برخی بدون احتساب سوره اسراء سورههای مسبّحات را ۶ سوره دانستهاند.
ابو عمرو دانی سورههای
ممتحنه،
منافقون و
طلاق را از این مجموعه دانسته
که ظاهراً وجهی ندارد.
پنج سوره
حمد،
انعام،
کهف،
سبأ و
فاطر با
حمد و
ستایش خداوند آغاز شده که به آنها «
حامدات» گفتهاند.
این سورهها به مقاصیر (رواق، ایوان یا شبستانها)
قرآن لقب گرفتهاند.
زرکشی میگوید: ۱۴ سوره با ثنای پروردگار شروع شده که ۷ سوره آن یعنی ۵ سوره حامدات و دو سوره
فرقان و
ملک در بردارنده
صفات ثبوتیه پروردگار و ۷ سوره دیگر (مسبّحات) در بردارنده تنزیه و
صفات سلبیه پروردگارند و این مطلب سرّ عظیمی از اسرار پروردگار است.
همو ۱۵ سوره
صافّات،
ذاریات،
طور،
نجم،
مرسلات،
نازعات،
بروج،
طارق،
فجر،
شمس،
لیل،
ضحی،
تین،
عادیات و
عصر را از گروه سورههایی معرّفی میکند که با
قسم آغاز شدهاند. وی دو سوره
قیامت و
بلد را از ۲۳ سورهای شمرده است که با
جمله خبری آغاز شده است؛
ولی برخی این دو سوره با ۱۵ سوره پیشین و ۵ سوره یس، ص، دخان، زخرف،
ق و
ن را که بلافاصله بعد از
حروف مقطّعه قسم آمدهاند با عنوان سورههای «اَقْسام» (جمع قَسم) یاد کردهاند.
ده سوره با
ندا شروع شده که مخاطب آن در ۵ سوره
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و در دو سوره عموم مردم (
ناس) و در سه سوره مؤمناناند.
برخی از این مجموعه با عنوان سورههای «
مخاطبات» نام بردهاند.
شش سوره
جنّ،
علق،
کافرون،
توحید،
فلق و
ناس با امر شروع شده
که به ۵ سوره از این مجموعه که با «قُل» شروع شده سورههای «قُلْ» یا «مقولات» گفتهاند.
هفت سوره
واقعه،
منافقون،
تکویر،
انفطار،
انشقاق،
زلزال و
نصر با شرط شروع شده است و به سُور «
زمانیات» نام گرفتهاند.
افزون بر این، سورههای
دهر،
نبأ،
غاشیه،
شرح،
فیل و
ماعون با
استفهام و سورههای
همزه و
تبّت با
نفرین و
سوره ایلاف با
تعلیل افتتاح شدهاند.
افزون بر آنچه گذشت از مجموعههای دیگری نیز در
قرآن نه از جهت فواتح آنها بلکه به سبب اشتراک در بعضی خصوصیات دیگر یاد شده که به مناسبت به معرّفی آنها میپردازیم:
عِتاق جمع
عتیق به معنای قدیم یا ارزشمند و اُوَل جمع اُولی است. به سورههای اسراء، کهف، مریم، طه و
انبیاء عتاق الاول گفته شده است،
زیرا نخستین سورههای نازل شدهاند یا بر سایر سورهها برتری و فضیلت دارند.
به ۱۶
سوره فتح،
حشر، سجده، طلاق، قلم،
حجرات، تبارک، تغابن، منافقون، جمعه، صفّ، جنّ، نوح، مجادله،
ممتحنه و
تحریم سورههای
ممتحنات گفته شده است. به اعتقاد برخی این نامگذاری از آن روست که سوره ممتحنه در این مجموعه است.
در ۱۴
سوره قرآن ۱۵
آیه سجده وجود دارد که پس از
تلاوت آن،
سجده واجب یا
مستحب است.
امامیه و
زیدیه در آیات ۱۵ سجده/۳۲؛
۳۷ فصّلت /۴۱؛
۶۲ نجم /۵۳
و ۱۹ اقرء /۹۶
سجده تلاوت را
واجب میدانند
و در
آیات ۲۰۶ اعراف/۷؛
۱۵ رعد /۱۳؛
۴۹ نحل /۱۶؛
۱۰۷ اسراء/۱۷؛
۵۸ مریم/۱۹؛
۱۸ و ۷۷
حجّ /۲۲؛
۶۰ فرقان/۲۵؛
۲۵ نمل/۲۷؛
۲۴ ص /۳۸
و ۲۱
انشقاق /۸۴
سجده تلاوت را
مستحب میدانند.
جمعی از
اهل سنت نیز ۱۵ آیه یاد شده را از آیات سجده میدانند؛ ولی مذاهب چهارگانه اهل سنت در موارد
وجوب و
استحباب سجده با هم اختلاف دارند.
البته همه آنها در وجوب سجده در ۱۰ آیه متفقاند، هر چند در مصادیق آن اختلاف دارند.
به ۴ سورهای که سجده در آنها واجب است سور «
عزائم» گفته شده است
، افزون بر این به دو
سوره بقره و
آل عمران «
زَهراوان»
و به
انفال و
توبه «
قرینتان»
و به
فلق و
ناس «
مُعَوَّذتان»
گفته شده است.
(۴) بحارالانوار، المجلسی (م. ۱۱۱۰ ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق.
(۷) البرهان فی علوم القرآن، الزرکشی (م. ۷۹۴ ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
(۹) البیان فی عد آی القرآن، ابو عمرو الدانی (م. ۴۴۴ ق.)، به کوشش غانم قدوری، کویت، مرکز المخطوطات و التراث والوثاق، ۱۴۱۴ ق.
(۱۲) تاج العروس، الزبیدی (م. ۱۲۰۵ ق.)، بیروت، مکتبة الحیات.
(۱۹) تسنیم، جوادی آملی، قم، اسراء، ۱۳۷۸ ش.
(۲۰) تفسیر جوامع الجامع، الطبرسی (م. ۵۴۸ ق.)، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۵ ق.
(۲۴) تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر (م. ۷۷۴ ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۹ ق.
(۳۰) التمهید فی علوم القرآن، معرفت، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ ق.
(۳۱) ثواب الاعمال، الصدوق (م. ۳۸۱ ق.)، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ ش.
(۳۲) جامع البیان، الطبری (م. ۳۱۰ ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق.
(۳۴) الجامع لأحکام القرآن، القرطبی (م. ۶۷۱ ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۷ ق.
(۳۵) جمال القراء و کمال الاقراء، علی بن محمد السخاوی (م. ۶۴۳ ق.)، به کوشش الزبیدی، بیروت، دارالبلاغة، ۱۴۱۳ ق.
(۳۶) جواهر الکلام، النجفی (م. ۱۲۶۶ ق.)، به کوشش قوچانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۵۳) صحیح البخاری، البخاری (م. ۲۵۶ ق.)، به کوشش بن باز، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۸ ق.
(۵۴) صحیح مسلم با شرح سنوسی، مسلم (م. ۲۶۱ ق.)، به کوشش محمد سالم، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ ق.
(۵۵) العروة الوثقی، سید محمد کاظم (م. ۱۳۳۷ ق.)، قم، دارالتفسیر، اسماعیلیان، ۱۴۱۹ ق.
(۶۰) فضائل القرآن، ابن سلاّم الهروی (م. ۲۲۴ ق.)، به کوشش مروان العطیة و دیگران، دمشق، دار ابن کثیر.
(۶۸) الکافی، الکلینی (م. ۳۲۹ ق.)، به کوشش غفاری، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۱۱ ق.
(۷۲) لسان العرب، ابن منظور (م. ۷۱۱ ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ ق.
(۷۶) مجمع البیان، الطبرسی (م. ۵۴۸ ق.)، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق.
(۸۱) المراسم العلویه، سلار حمزة بن عبدالعزیز (م. ۴۴۸ ق.)، به کوشش حسینی، قم، مجمع العالمی لأهل البیت، ۱۴۱۴ ق.
(۸۲) مستدرک الوسائل، النوری (م. ۱۳۲۰ ق.)، بیروت، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاء التراث، ۱۴۰۸ ق.
(۸۳) مسند احمد، احمد بن حنبل (م. ۲۴۱ ق.)، بیروت، احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ ق.
(۸۵) المصنّف، ابن ابی شیبة (م. ۲۳۵ ق.)، به کوشش سعید محمد، دارالفکر، ۱۴۰۹ ق.
(۸۶) معجم علوم القرآن، ابراهیم محمد الجرمی، دمشق، دارالقلم، ۱۴۲۲ ق.
(۸۷) مفاتیح الاسرار، الشهرستانی (م. ۵۴۸ ق.)، به کوشش حائری و اذکائی، تهران، کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ۱۴۰۹ ق.
(۹۱) الموسوعة الذهبیه، فاطمه محجوب، قاهرة، دارالغد العربی.
(۹۲) موسوعة الفقه الاسلامی، مجلس اعلی مصر، وزارت اوقاف، ۱۴۱۰ ق.
(۹۶) النهایه، ابن اثیر مبارک بن محمد الجزری (م. ۶۰۶ ق.)، به کوشش محمود محمد و طاهر احمد، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ ش.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله تقسیمات قرآن، ج۸، ص۴۱۷.