تطور کتب فقهالقرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بخش درخوری از
آیات قرآن بازگوکننده
احکام شرعی و آموزههایی است که پیوند با مسائل و مصالح فردی و اجتماعی مسلمانان دارد.
پارهای از آیات الهی نیز، گرچه پیوندی مستقیم با احکام فقهی ندارند، ولی از آنها نیز میتوان در مسیر استنباط این احکام بهره جست و کمک گرفت.
از این روی، باید منبع اصلی فقیه را، در استنباط و ارائه احکام شرعی، قرآن دانست. اهمیت این امر، در صدر اسلام، که جمعآوری و نوشتن
حدیث از سوی برخی،
ممنوع شد، بیشتر از هر زمانی، احساس میشد. مسلمانان صدر
اسلام و کسانی که مخاطبان نخست این آیات بودند، با همان سلیقه و طبیعت عربی خود، معانی این آیات را درک میکردند و اگر هم گاهی دچار ابهام میشدند، برای رفع آن به شخص پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) رجوع میکردند. گاهی نیز،
صحابه با گفت وگو با یکدیگر، مشکل خود را حل میکردند.
به هر حال، در این برهه از
تاریخ اسلام، اختلاف برداشت از آیات و برخورد با مشکل فهم قرآن، نمود چندانی نداشت.
پس از درگذشت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مسلمانان مدتی بر همین شیوه ماندند. آنان در گاه نیاز، به ظاهر آیات، تمسک میجستند و اگر هم در موردی، پاسخی از قرآن دریافت نمیکردند، به سراغ
سنت و
سیره پیامبر میرفتند.
ولی به مرور
زمان و با فاصله گرفتن از دوران وحی، کم کم شاهد پیدایش اختلاف در برداشت از آیات از جمله آیات احکام هستیم.
این اختلاف دربرداشت، گرچه در میدان عمل، مشکل آفرین میشد، ولی خوبیی که داشت، زمینهساز بحثهای تفسیری و پیدایش آثاری در
علوم قرآنی، از جمله
تفسیر آیات احکام شد.
تاریخ
علوم قرآنی در قرن نخست، تدوین کتابی مستقل در آیات احکام را در این
قرن ، نشان نمیدهد؛ زیرا نخستین کتابی را که تاریخ در این زمینه،
ثبت کرده،
کتاب (احکام القرآن) از محمد بن سائب کلبی، (م. ۱۴۶) است. از این روی، باید ابن سائب را پایهگذار و نخستین نگارنده
فقه القرآن، گرچه به گونه ساده آن، دانست.
ابن ندیم درباره او مینویسد:
(هو ابوالنصر محمد بن السائب الکلبی… من
علماء الکوفه بالتفسیر والاخبار وامام الناس ویتقدم الناس
بالعلم بالانساب… و توفی محمد بن السائب بالکوفة سنة ستّ واربعین ومأته وله من الکتب کتاب تفسیرالقرآن).
او ابونصر محمد بن سائب کلبی، از
عالمان تفسیر و اخبار و تاریخ در
کوفه است و در دانش نسب
شناسی، بر دیگران پیشی دارد… سال ۱۴۶ در کوفه
وفات یافت و در میان کتابها، کتاب تفسیر القرآن، از آن او است.
ابن ندیم، در جای دیگری از فهرست خود، آن گاه که کتابهای احکام القرآن را بر میشمارد، به اینکه کتاب تفسیری محمد بن سائب در زمینه فقهی و احکام بوده است، اشاره روشن دارد:
(… کتاب احکام القرآن للکلبی رواه عن ابن عباس).
اسماعیل پاشا بغدادی، درباره وی مینویسد:
(محمد بن سائب بن بشر بن عمرو بن حارث، ابونصر کوفی، نسب
شناس، معروف به ابن کلبی و منسوب به کلب بن وبره و آن قبیله بزرگی است از قضاعه، متوفای سال ۱۴۶ و کتاب تفسیر القرآن از او است).
محمد بن سائب، از شیعیان ثابت قدم و
صاحب نام بوده است و
رجال شناسانی چون برقی و
شیخ طوسی او را از اصحاب امام باقر (علیهالسلام) و یا امام باقر و امام صادق (علیهمالسلام) شمردهاند.
نجاشی، زیر عنوان ابان بن تغلب، در اشاره به کتاب محمد بن سائب مینویسد:
(جمع محمد بن عبدالرحمن بن فنتی بین کتاب التفسیر لابان وبین کتاب ابی رَوق عطیة بن الحارث و محمد بن السائب و جعلها کتابا واحدا).
محمد بن عبدالرحمن اقدام به یکی کردن کتابهای ابان و ابی روق و محمد بن سائب نموده.
چنانکه از پارهای کتابهای
تراجم استفاده میشود، او افزون بر کتاب احکام القرآن، کتاب یا کتابهای تفسیری دیگری نیز داشته است.
مدرس یزدی در این باره مینویسد:
(محمد بن سائب، یا محمد بن مالک بن سائب بن بشر، یا مبشر بن عمرو بن حارث کلبی کوفی، مکنّی به ابونصر یا ابوالنضر، از مشاهیر
علمای کوفه
قرن دوم
هجرت و از
اصحاب حضرت باقر و صادق (علیهمالسلام) که مفسری نسّابه، در تفسیر، اخبار، و وقایع و انساب دستی توانا داشت. روزی عبدالله بن حسن مثنّی،
نام اصلی حضرت سکینه بنت الحسین (علیهالسلام) را از وی استفسار کرد. گفت: امیمه بوده است. عبدالله نیز تصدیقش نمود.
۱. آیات الاحکام که نامش احکام القرآن است و او اولین کسی است که در آیات الاحکام
تالیف کتاب مستقل نموده است.
۲.
تفسیر کبیر که تفسیر کلبی نیز گویند و به تصدیق
سیوطی ابسط تفاسیر است.
۳. تفسیر القرآن.
سید حسن صدر، درباره او مینویسد:
(اول من صنّف فی احکام القرآن، هو محمد بن السائب الکلبی).
نخستین کسی که در احکام القرآن، کتاب نگاشته، محمد بن سائب کلبی است.
براساس آن چه گفتیم، اشتباه نویسندگانی مانند: جلال الدین سیوطی در کتاب الاوائل، و حاجی خلیفه در کشف الظنون و میرزا حسین نوری در مستدرک الوسائل و… روشن میشود.
سیوطی، نخستین نویسنده در موضوع احکام قرآن را
امام شافعی دانسته،
با اینکه وی در سال ۲۰۴ هـ. ق. وفات یافته است.
صاحب کشف الظنون مینویسد:
(احکام القرآن للامام المجتهد محمد بن ادریس الشافعی، المتوفی بمصر سنة۲۰۴ و هو اول من صنّف فیه).
احکام القرآن، نوشته پیشوای
مجتهد ، محمد بن ادریس شافعی، متوفای سال ۲۰۴ در مصر و او نخستین کسی است که در این زمینه، کتاب نوشته است.
مگر اینکه بگوییم مقصود این دو، نخستین نویسنده احکام قرآن درمیان اهل
سنت است. بیگمان، صاحب طبقات النحاة که نخستین
نویسنده احکام قرآن را قاسم بن اصبغ بن محمد بن یوسف دانسته،
اشتباه کرده؛ زیرا این شخصیّت در سال ۳۰۴
فوت کرده است و از محمد بن سائب نزدیک به دو قرن و از امام شافعی نزدیک به یک قرن، واپستر میزیسته است.
صاحب مستدرک نیز، پس از نقل این سخن از صاحب ریاض:
(قطب راوندى نخستين شارح نهج البلاغه و نخستين كسى است كه در آيات احكام،
تفسیر نوشت).
مینویسد:
(اما الثانی فالظاهر انه کما ذکره واما النهج فاول من شرحه ابوالحسن البیهقی وهو حجة الدین فرید خراسان ابوالحسن بن ابی القاسم زیدصاحب لباب الالباب).
اما بخش دوم سخن صاحب ریاض که: نخستین نویسنده تفسیر در آیات الاحکام، قطب راوندی است، درست است، ولی این
سخن که نخستین شارح نهج البلاغه، ابوالحسن بیهقی صاحب لباب الالباب باشد، درست نیست.
مگر اینکه بگوییم مقصود محدث نوری در این سخن، نخستین تدوینکننده
آیات احکام به شیوه استدلالی و مبسوط و همراه با
نقد و بررسی اقوال باشد، که در این فرض هم، سخن او تنها در محدوده
جهان شیعه ، درست است.
به هرحال، باید با توجه به مجموع قراین و شواهد، محمد بن سائب کلبی شیعی را نخستین نویسنده کتاب آیات احکام، در شکل ساده و بسیط آن دانست.
گرچه وی مانند بسیاری دیگر از شیعیان و اصحاب ائمه اهل
بیت (علیهمالسلام) مورد بیمهری شماری از صاحبان تراجم و
علمای اهل سنت واقع شده، از جمله محمد بن حیّان بُستی مینویسد:
(كان الكلبى سبتيّا من اصحاب عبدالله بن سبا من اولئك الذين يقولون ان عليّا لم يمت وانه راجع الى الدنيا قبل قيام الساعة فيملؤها عدلا كما ملئت جورا، وان رأوا سحابة قالوا: اميرالمؤمنين فيها).
کلبی از اصحاب عبداللّه بن سبا و از کسانی بود که میگفتند:
(علی از دنیا نرفته است و او پیش از رستاخیز به
دنیا بر میگردد و آن را پر از
عدل و داد میکند، همان گونه که از
ستم پر شده است. این گروه، هرگاه قطعه ابری ببینند میگویند علی درمیان آن است).
نیز وی به
سند خود از احمد بن هارون نقل میکند:
(سألت احمد بن حنبل عن تفسیر الکلبی فقال: کذب؛ قلت: یحلّ النظر فیه؟ قال: لا).
از احمد بن حنبل درباره تفسیر کلبی پرسیدم، گفت:
دروغ گفته است. گفتم: نگریستن در آن
جایز است؟ پاسخ داد: خیر.
این که چه امر یا اموری، سبب تضعیف محمد بن سائب از سوی بستی شده، چندان روشن نیست. شمردن او از پیروان عبدالله بن سبا نیز با واقع سازگاری ندارد؛ زیرا بنابر تصریح بسیاری از دانشمندان
رجال ، مانند شیخ و برقی، او از اصحاب امام باقر و صادق (علیهمالسلام) بوده است. افزون بر این، بنابر تحقیقات فراوانی که انجام گرفته،
اصل وجود عبدالله بن سبا مورد تردید، بلکه انکار است.
بله، شاید بتوان سبب تضعیف محمد بن سائب را از سوی نویسنده یاد شده، تا اندازه ای از عبارت زیر که او به
سند خود از شخصی به نام زائده نقل میکند، به دست آورد:
(اما الکلبی فقد کنت أختلف الیه فسمعته یوما یقول: مرضت فنسیت ما کنت أحفظ فاتیت آل محمد علیه الصلاة والسلام فتفلوا فی فیّ فحفظت ما کنت نسیت، فقلت: لا والله لا أروی عنک بعد هذا أبداً شیئا فترکته).
من پیش کلبی آمدوشد داشتم. روزی شنیدم میگوید: من به سبب بیماری، آن چه را در
حافظه داشتم، فراموش کردم. خدمت خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) رسیدم. درنتیجه
آب دهانی که ایشان در دهانم انداختند امور فراموش شده را به یاد آوردم.
من پس ازاین سخن کلبی گفتم: نه به خدا
سوگند ، دیگر پس از این چیزی از تو
روایت نمیکنم و او را رها کردم.
راوی یاد شده این سخن ابن کلبی را نشانه افراطی و
غالی بودن او در مورد اهل بیت (علیهمالسلام) دانسته و به همین سبب سوگند خورده پس از این گفت وگو، دیگر از او نقل روایت نکند و حال آنکه وی در این
سخن ، تنها به ذکر یکی از کرامات اهل بیت (علیهمالسلام) اشاره کرده است.
به هر حال، کتاب احکام القرآن محمد بن سائب، در دست نیست و از چگونگی گردآوری و شیوه
تدوین آن آگاهی نداریم، احتمال میدهیم او در
کتاب خود اقدام به گردآوری آیات احکام به ترتیب سورههای
قرآن کرده باشد؛ زیرا نوشتن تفسیر فقهی به ترتیب ابواب معروف
فقه ، مربوط به دورههای بعداست که فقها به تدوین فقه و باببندی آن پرداختهاند.
به جز کتاب ابن سائب کلبی، وضعیت چند کتاب دیگر نیز، به دلیل در دست نبودن آنها، روشن نیست. در زیر به ترتیب تاریخی، به معرفی اجمالی این کتابها و دیگر کتابهای فقه القرآن
شیعه که از نظر شیوه
نگارش ، وضعیتی روشن دارند، میپردازیم:
• تفسیر الخمسمأة ایة فی الاحکام، از ابوالحسن مقاتل بن سلیمان بن بشر بن زید بن ادرک بن بهمن خراسانی، متوفای سال ۱۵۰.
شیخ، گاهی وی را از اصحاب امام باقر (علیهالسلام)، و گاهی از اصحاب امام صادق (علیهالسلام) شمرده است.
• تفسیر آیات الاحکام، از هشام بن محمد بن سائب کلبی (م. ۲۰۶ یا ۲۰۴)
ولی چون بیشترزندگانی وی در
قرن دوم بوده است، کتاب او را جزء کتابهای نگاشته شده در این قرن قرار دادیم.
صاحب تذکرة الحفاظ، درباره او مینویسد:
(هشام بن محمد بن سائب، اهل کوفه و رافضی و نسّابه است. ابو الاشعث و خلیفة بن خیاط و محمد بن سری و محمد بن سعد، از او نقل حدیث کرده اند. از او روایت شده که قرآن را سه روزه، حفظ کرده است).
شماری از
علمای رجالی اهل
سنت ، این شخصیت شیعی را نیز مانند پدرش محمد بن سائب، ضعیف شمردهاند، به این دلیل که او از راه اعتدال بیرون رفته و در شیعهگری، تندروی کرده است:
(کان غالیا فی التشیع).
او در شیعه بودن غلوّ میکرد.
در قرن سوم، به کتابی در موضوع مورد
بحث بر نخوردیم. در قرن چهارم نیز تنها میتوان به احکام القرآن، نگاشته عَبّاد بن عباس بن عباد دیلمی قزوینی طالقانی،
پدر صاحب عباد، (م. ۳۳۴ یا ۳۳۵) اشاره کرد.
(عبّاد، وزیر حسن بن بابویه (ملقب به رکن الدوله) بود…. از ابوالعلاء احمد بن طاهرمقدسی شنیدم میگفت: من در
کتابخانه پسر ابوالقاسم اسماعیل در شهر ری کتابی دراحکام القرآن دیدم که آن را ابوالحسن عباد بن عباس طالقانی پدر صاحب، نگاشته بود. وی در این کتاب به یاری
مذهب اعتزال برخاسته است. هر کس کتاب یاد شده را دیده آن را نیکو شمرده است).
صاحب اعیان در ادامه مینویسد:
(به حسب ظاهر، احکام القرآن عباد، برابر با مذهب شیعه بوده است، به دلیل اینکه سمعانی و یاقوت گفتهاند: او در این کتاب مذهب اعتزال را یاری کرده است. به این بیان که بگوییم: مقصود ایشان، مذهب اعتزال در جبر و
خلقت افعال و آفرینش قرآن و رؤیت خدا و هر آن چیزی است که معتزله در آنها با شیعه موافق و با اشاعره ناسازگاری دارد. یعنی جهتی که بسیاری از دانشمندان شیعه، به سبب آن، به معتزلی بودن، نسبت داده شدهاند، مانند صاحب بن عباد و شریف مرتضی).
در
قرن پنجم، به کتابی درموضوع مورد بحث بر نخوردیم، ولی در قرن ششم به کتابی پراهمیت در این موضوع، به نام:
• فقه القرآن فی شرح آیات الاحکام، نگاشته قطب الدین ابوالحسن سعید بن هبة الله راوندی کاشانی (م. ۵۷۳) بر میخوریم. این کتاب که به گونهای به سامان وخوش آیند، نگارش یافته، در بردارنده همه بابهای معروف و متداول فقه است. یعنی از کتاب
طهارت آغاز و به کتاب
دیات ، پایان میپذیرد.
نویسنده در این کتاب، با بهرهگیری از
لغت و
شعر عرب و با نقل پارهای از فتاوای اهل سنّت، با ژرف کاوی وژرف اندیشی در خور ستایش، به بررسی احکام فقهی قرآن میپردازد.
در پارهای از این نوشتهها
، به کتاب دیگری از راوندی در موضوع مورد بحث، موسوم به آیات الاحکام، اشاره شده است. صاحب مستدرک الوسائل، پس از اینکه کتاب یاد شده را همان فقه القرآن او میداند، در بیان اهمیت و ارزش آن مینویسد:
(هو من نفایس الکتب النافعه الجامعة الکاشفة عن جلالة قدر مؤلفه و علو مقامه فی
العلوم الدینیه).
این کتاب، از جمله کتابهای نفیس، سودمند وجامعی است که از
مقام بزرگ و جایگاه بلند نویسنده آن درعلوم دینی، پرده بر میدارد.
قطب الدین راوندی، در آغاز فقه القرآن، انگیزه خود را از نوشتن این
اثر ، چنین بیان میکند:
(… فان الذی حملنی علی الشروع فی جمع هذا الکتاب أن لم أجد من
علماء الاسلام قدیما و حدیثا من ألّف کتاب مفردا یشتمل علی الفقه الذی نطق به کتاب الله… فرایت ان أولف کتاباً فی فقه القرآن، یغنی عن غیره بحسب مبانیه، ولایقصر فهم القاری عن فهم معانیه).
آن چه مرا وا داشت گردآوری این کتاب را آغاز کنم این بود که در میان
علمای قدیم و
جدید اسلام، کسی را که به نگارش کتابی مستقل براساس
فقه قرآن مبادرت ورزیده باشد، نیافتم… از این روی، به صلاح دیدم کتابی در فقه القرآن تألیف کنم، کتابی که به حسب مبانی آن، از دیگر کتابها بینیاز کننده باشد و خواننده آن، معانی آن را بفهمد.
او همچنین شیوه کار خود را توضیح میدهد و در آغاز کتاب طهارت، این نکته را خاطر نشان میسازد که خداوند در دو جای قرآن، احکام طهارت را به شرح بیان فرموده و در جاهای گوناگونی، احکام آن را به صورت خصوص یا عموم و به صراحت یا اشاره، مطرح کرده است. سپس هدف خود را در کتاب طهارت، گردآوری همه آن احکام، یا بیشتر آنها، به گونه فشرده و اشاره به دلیل وجهت آنها و نیز یادآوری دیدگاههای
علما و مفسران و بیان قول صحیح و
فتوا در زمینههای مورد
بحث میداند.
او، در همین جا، تعهد خودرا به دوری کردن از
قیاس و
اجتهاد نادرست، یادآور میشود. و در
پایان کتاب، خود را در انجام هر آن چه که در آغاز بدان متعهد شده، موفق میبیند و مینویسد:
(وقد وفيت بعون الله بما شرطت فى صدر الكتاب).
به یاری و کمک
خدا ، به آن چه در آغاز کتاب شرط کردم، جامه عمل پوشاندم.
یکی از فضلای
معاصر ، در مقدمهای که بر این کتاب نگاشته، به میزان تأثیرگذاری آرای دیگر فقها بر مطالب این کتاب اشاره میکند:
قطب راوندى در اين كتاب، به شدت تحت تأثير آراى شيخ طوسى (م. ۴۶۰) در دو کتاب التبیان فی تفسیر القرآن و الاستبصار فیما اختلف فیه من الاخبار، قرار دارد. چنان که تأثیرپذیری فراوان او از آرای شریف مرتضی (م. ۴۳۶) در الانتصار فی انفرادات الامامیه، و برخی از پاسخهای او به مسائل نیز، نمایان است.
قطب راوندی در بسیاری مسائل از دو فقیه یاد شده، بویژه شیخ، پیروی میکند، بلکه گاه عبارت آن دو را بی هیچ کم وکاستی، ذکر میکند. البته این بدان معنا نیست که قطب در این کتاب، از خود رأی و نظر جدیدی ندارد، بلکه او در مسائل بزرگ، دیدگاهها و تحلیلهای ارجمندی دارد که از توانِ بزرگِ
علمی او سرچشمه گرفته است. از جمله ویژگیهای این کتاب، کوشش
نویسنده آن در گردآوری میان آرا و دیدگاهها، بویژه دیدگاههای تفسیری است. او کوشش میکند تا حد توان میان دیدگاههای گوناگون جمع کند؛ از این روی، میبینیم پارهای از آرا که درکتابهای فقهی، مورد اختلاف و تضارب
افکار است، وَلی وقتی در این کتاب از آنها بحث میشود، به نقطه جمع میرسند و اختلاف آنها بر طرف میگردد.
ویژگی دیگر کتاب فقه القرآن، این است که در آن مسائل مورد اختلاف میان
شیعه و سنی گردآمده و مورد
نقد و بررسی قرار گرفتهاند.
• النهایه فی تفسیرخمسمائة آیة، نوشته شیخ احمد بن عبدالله بن سعید متوّج بحرانی (م. حدود: ۸۰۰هـ. ق). بنا به گفته صاحب اعیان الشیعه، او معاصر با فاضل مقداد، صاحب کنزالعرفان است و مقصود او از قال المعاصر در کتاب نهایه نیز همین
فقیه است.
بعضی نیز احتمال دادهاند کتاب یاد شده، نگاشته
پدر او، سعید بن متوج باشد.
صاحب امل الآمل درباره نویسنده این کتاب مینویسد:
(
عالم فاضل أدیب شاعر عابد له رسالة سماها کفایة الطالبین و له شعر کثیر قرأ علی الشیخ فخرالدین بن
العلامه و روی عنه).
او، دانشمندی فاضل و ادیبی
شاعر و عابد بود. او رسالهای دارد به نام کفایة الطالبین و شعر نیز زیاد گفته است، وی نزد فخرالمحققین، فرزند
علاّمه، حلی،
درس خوانده و از او روایت کرده است.
• منهاج الهدایه، نوشته شیخ جمال الدین احمد بن عبدالله بن محمد بن متوج بحرانی (م. ۸۲۰)
شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره وی، به نقل از
رساله شیخ سلیمان ماحوزی، به نام: تراجم
علماء البحرین، مینویسد:
(او از بزرگترین شاگردان فخرالمحققین درحلّه بود که با
شهید بحث و مناظره زیادی داشت و در بیشتر بحثها نیز چیرگی با اوبود. وی، پس از تحصیل درحلّه، به
بحرین بازگشت، و فتاوای او در شرق و غرب، مشهور شد. منهاج الهدایه فی تفسیر آیات الاحکام الخمسمائة آیه، نگاشته اوست که اثری خوب و مختصر و نشانهای است بر فضل ودانش او).
سال وفات نویسنده دو کتاب اخیر، یعنی نهایه و منهاج الهدایه، به هم نزدیک است و میتوان آن دو را معاصر هم شمرد.
بعضی به سبب همانندی میان نام، نام پدر و
جد این دو
عالم، به اشتباه افتاده و آنان را یکی حساب کردهاند و در نتیجه، دو کتاب یاد شده را نوشته یک نفر دانستهاند، ولی با اندکی درنگ روشن میشود احمد بن عبدالله بن متوج، نام دو شخص است.
صاحب الذریعه، در معرفی یکی از آن دو مینویسد:
(شيخ جمال الدين احمد بن عبدالله بن محمد بن على بن حسن بن متوج بحرانى،
استاد احمد بن فهد حلى و معاصر با
شهید اول است و منهاج الهدايه نگاشته او).
و در معرفیِ دیگری مینویسد:
(شيخ فخرالدين احمد بن عبدالله بن سعيد بن متوج، از اساتيد احمد بن فهد احسائى و صاحب كتاب النهايه فى تفسير الخمسمائة آية است).
صاحب اعیان الشیعه نیز، درتایید گفتار یاد شده به اختلاف
لقب آن دو (فخرالدین و جمال الدین) اشاره میکند و اینکه دو کتاب یاد شده نگاشته یک شخص باشد، بعید میشمارد.
• کنزالعرفان، نوشته شیخ مقداد بن عبدالله بن محمد بن حسین حلّی شیوری، معروف به فاضل مقداد و سیوری (م. ۸۲۶)
این کتاب در دو جزء تدوین شده است: جزء نخست آن بابهای زیر را در بر دارد: طهارت،
صلات ،
صوم ،
زکات ،
خمس ،
حج ،
جهاد ، امر به معروف و نهی از منکر. و جزء دوم آن، در بردارنده بابهای زیر است:
مکاسب ،
بیع ،
دین ،
رهن ، ضمان،
صلح ،
وکالت ، عقود،
نکاح ،
طلاق ، مطاعم و مشارب، مواریث،
حدود ، جنایات،
قضا و شهادات. (دیگر آثار فاضل مقداد بنابر آن چه یکی از فضلای معاصر در
مقدمه کتاب کنزالعرفان ارائه داده است، عبارتند از: آداب الحج، الادعیة الثلاثون، الاربعون حدیثا، ارشاد الطالبین، شرح الفیة شهید، الانوار الجلالیه، تجوید البراعة، التنقیح الرائع، الجامع الفوائد، اللوامع الالهیة، النافع یوم الحشر، نضد القواعد الفقهیة، نهج السداد، شرح مبادئ الاول و مغمضات القرآن).
فاضل مقداد، پیش از شروع کتاب طهارت، بحثی کوتاه درباره پارهای از واژگان دارد و نص، ظاهر، مرجوح، مؤول، مجمل،
محکم ،
متشابه و… را به گونه فشرده شرح میدهد.
این کتاب، از لحاظ نظم و نسقِ مطالب و سازماندهی و باببندی آنها، دقیق و زیبا به نظر میرسد.
شیوه بحث بدین گونه است: نخست موضوع مورد نظر از لحاظ لغوی به بوته بررسی نهاده میشود، سپس آیات مربوط به آن، یکی پس از د یگری، مورد بررسی قرار میگیرد. از باب نمونه، نویسنده درکتاب
جهاد ، پس از بحث لغوی درباره واژه جهاد، مینویسد:
(والمقصود هنا ذکر آیات متعلق به، وهی انواع:
النوع الاول: فی وجوبه، و فیه آیات….
النوع الثانی: فی کیفیة القتال و وقته و شئی من احکامه، و فیه آیات…
النوع الثالث: فی انواع اخر من الجهاد، و فیه آیات…)
(
اوعالمی فاضل و متکلمی محقق و مدقق بود. چندین کتاب دارد، از جمله: شرح نهج المسترشدین در اصول الدین، و کنز العرفان در فقه القرآن).
مدرس تبریزی مینویسد:
ابوعبدالله الکنیه، شرف الدین اللقب، غرویّ الموطن و المدفن،
عالمی است فقیه، متکلم، محقق، مدقق، معقولی، منقولی، از اکابر
علمای امامیه که در کتب فقهیه اواخر متاخرین به جهت انتساب او به قریه سیور ـ بر وزن نزول ـ نامی از قرای حلّه، به فاضل سیوری، شهرت داشته و از اجلاّی تلامذه شهید اول و مجازین وی بوده… تألیفات منیفه دارد:، میرزا عبدالله اصفهانی افندی، ریاض
العلماء.
۱. آداب الحج ۲. آیات الاحکام که ذیلا به نام کنزالعرفان، مذکور است…).
و آیت اللّه
شهید مطهری در بیان اهمیت کتاب وی، مینویسد:
(در شیعه و سنی، کتابهای زیادی در آیات الاحکام نوشته شده است و کنز العرفان فاضل مقداد، بهترین و یا از بهترین آنهاست).
• معارج السؤل فی مدارج المأمول فی تفسیر خمسمائة آیة من آیات الاحکام، نوشته شیخ کمال الدین حسن بن شمس الدین محمد بن حسن استرآبادی. سال
وفات او به دست نیامد.
صاحب ریاض نوشتن این کتاب را پس از نوشتن کنزالعرفان، دانسته است؛ از این روی، احتمال داده وی
شاگرد فاضل مقداد باشد.
آقا بزرگ تهرانی درباره این
اثر مینویسد:
(این کتاب بزرگ، در شرح آیات احکام و در دو
جلد نوشته شده است. نویسنده آن، آن را از
تفسیر معروفش؛ یعنی عیون التفاسیر، استخراج کرده است. این کتاب، به شیوه کنزالعرفان، نگارش یافته، ولی از آن گستردهتر و سودمندتر است. از مطالب این کتاب، گرایش نویسنده آن به صوفیه، ظاهر میشود).
• تفسیر شاهی، نوشته سید امیر ابی الفتح بن میرزا مخدوم حسینی عرب شاهی جرجانی، (م. ۹۷۶)
این کتاب به
زبان فارسی است و با این عبارت آغاز میشود:
(طهارت در لغت به معنی نظافت و نزاهتست و در شرع عبارتست از استعمال طهور مشروط به
نیت ).
مباحث این کتاب، از لحاظ باببندی خوش آیند نیست.
• زبدة البیان فی احکام القرآن، نوشته مرحوم احمد بن محمدمعروف به مقدس اردبیلی (م. ۹۹۳)
مرحوم اردبیلی، پیش از ورود درمباحث فقهی، طی یک مقدمه کوتاه درباره
تفسیر و
تأویل و ممنوع بودن تفسیر به رأی،
بحث میکند. نخستین مبحث این کتاب، باب طهارت، و آخرین آن، باب شهادات است. وی در مباحث پایانی این کتاب، در ذیل آیه: (یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم)
بحثی درباره ولایت و حکومت و شرایط حاکم اسلامی ارائه میدهد.
کتاب زبدة البیان، با این عبارت شروع میشود:
(بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین والصلاة والسلام علی رسوله و آله اجمعین اما بعد
اعلم ان هنا فائدة لابد قبل الشروع فی المقصود من الاشارة الیها وهی ان المشهور بین الطلبه انه لایجوز تفسیر القرآن بغیر نص واثر).
• آیات الاحکام، نوشته محمد بن علی بن ابراهیم استرآبادی (م. ۱۰۲۸) وی در آغاز این کتاب، به تفسیر
سوره حمد میپردازد و پس از آن، مباحث فقهی خود را بر حسب معمول، از کتاب طهارت، آغاز میکند.
• مشرق الشمسین، نوشته شیخ بهاء الدین عاملی، (م. ۱۰۳۱).
وی در این کتاب، پیش از ورود در مباحث فقهی، درباره اقسام خبر و شرایط راوی، به
شرح سخن میگوید و در توضیح قسمتهای کتاب مینویسد:
(قد رتّبت هذا الکتاب المسمّی بمشرق الشمسین علی اربعة مناهج. اولها فی العبادات وثانیها فی العقود وثالثها فی الایقاعات ورابعها فی الاحکام).
این کتاب که نام آن مشرق الشمسین است، به چهار بخش، مرتب کردم: بخش نخست در عبادات، بخش دوم در عقود، بخش سوم در ایقاعات و بخش چهارم در احکام.
مباحث این کتاب، ناتمام و در پایان آن سوره
فاتحة الکتاب ، تفسیر شده است. این کتاب، اگر چه از کتابهای فقه القرآن، شمرده شده، ولی نگاهی به مطالب آن نشان میدهد، آن چه در آن آمده، فروعی است همراه با استدلالات قرآنی، روایی و غیر آن و نامیدن آن به کتاب فقه القرآن، چندان صحیح به نظر نمیرسد.
• مسالک الافهام الی آیات الاحکام، نوشته شیخ جواد کاظمی، شاگرد شیخ بهائی، متوفای اواسط قرن یازدهم.
صاحب روضات الجنّات درباره این
فقیه و مفسّر مینویسد:
(او از دانشمندان مورد اعتماد و صاحب فضل و از مجتهدان و صاحب تحقیقات ارزشمند و آثار گرانبها در فقه و اصول و در زمینه معقول و منقول و ریاضی و تفسیر و… است).
همو درباره کتاب مسالک الافهام، نوشته است:
(من اکبر ما کتب فی شأنه و أتمها فائدة).
این کتاب از بزرگترین و سودمندترین کتابهایی است که در فقه القرآن، نگاشته شده است.
صاحب ریحانة الادب نیز درباره او مینویسد:
(جواد بن سعيد يا سعدالله بن جواد بغدادى كاظمى،
عالمى است فاضل محقق جليل القدر از معتمدين
علماى قرن يازدهم هجرت كه حاوى
فروع و
اصول ، جامع معقول و منقول بود… آیات الاحکام، نام اصلیش مسالک الافهام فی شرح آیات الاحکام میباشد و آن بهترین کتابی است که در این موضوع،
تالیف شده است، شیخ جواد کاظمی، مسالک الافهام).
این کتاب، با مبحث طهارت آغاز و با مبحث شهادات،
پایان میپذیرد. مقدمهای دارد درباره تفسیر وشرایط آن.
آیت الله مرعشی نجفی در مقدمهای که بر این کتاب نوشته، زبان به ستایش آن گشوده و نوشته است:
(وأیم اللّه و أنه لأبرّ قسم هو من احسن ما رأیته فی هذا
العلم الشریف قد حوی التحقیقات الدقیقه و النکات
العلمیّة، حول تلک الآیات الکریمه و شرح معاضلها، و حلّ مشاکلها بالفاظ جزلة وقوالب سهلة، استفاد اکثرها من افادات استاذه المذکور).
سوگند به خدا (که نیکترین سوگند است) این کتاب، از نیکوترین کتابهایی است که من در این
علم شریف دیدهام. این اثر، در بردارنده تحقیقهای دقیق و نکتههای
علمی در اطراف آیات احکام و شرح معظلات وحل مشکلات آنها با الفاظی بلند و قالبهایی آسان است. نویسنده، بیشتر این نکات و مطالب را از محضر استادش شیخ بهائی، بهره برده است.
• مفاتیح الاحکام فی شرح آیات الاحکام، نوشته سید محمد سعید بن سراج الدین طباطبائی قهبائی (۱۰۱۲ ـ ۱۰۹۲)
این کتاب، در شرح زبدة البیان محقق اردبیلی است و نویسنده مطالب مورد نظر خودرا با تعبیر (قوله)
شرح و توضیح میدهد.
• تحصیل الاطمینان فی شرح زبدة البیان، نوشته سید محمد ابراهیم بن امیر معصوم حسینی تبریزی قزوینی (م. ۱۱۴۹).
شیخ آقا بزرگ تهرانی که مجلدی بزرگ از این کتاب را دیده، مینویسد:
(این مجلد، تا اواسط کتاب صلات پیش رفته است و
نسخه اصلی این کتاب که تقریظ استادش آقا جمال الدین خوانساری نیز در آن به
چشم میخورد، نزد نوههای مؤلف در قزوین است).
مدرس یزدی، در بیان ملکات فاضله و مراتب
علمی نویسنده این کتاب مینویسد:
(امير ابراهيم قزوينى والد معظم سيد حسين نيز
عالمى است كامل از اجلاّى
علماى اماميّه اواسط قرن دوازدهم هجرت، بسيار عابد و زاهد و قانع و محتاط و متعبد و
فقیه حكيم و بحرى بوده است موّاج و متلاطم كه از تمامى
علوم متداوله حظّى وافر داشت. تمامى
عمر خود را در تحصيل
علم بگماشت… از تلامذه آقا جمال خوانسارى و مجلسى ثانى و شيخ جعفر قاضى و پدر خود امير محمد معصوم بوده… و از تأليفات اوست: ۱. اجوبة المسائل الفقهية والعقلية. ۲. تتميم امل الآمل. ۳. تحصيل الاطمينان فى شرح زبدة البيان، كه شرح آيات الاحكام اردبيلى است و به نظر استادش آقا جمال رسيده و مورد تحسين وى بوده و تقريظى هم بر آن نوشته است).
• قلائدالدرر فی بیان آیات الاحکام بالاثر، نوشته شیخ احمد بن شیخ اسماعیل جزائری نجفی (م. ۱۱۵۱).
چنان که از نام کتاب پیداست، نویسنده آن سعی میکند آیات احکام را با
اثر و
حدیث ، تفسیر کند. خود او در مقدمه این کتاب مینویسد:
(از آنجا که قرآن به زبان عربی، نازل شده، چنان که خداوند میفرماید: (انا جعلناه قرانا عربیا) و در این زبان، حقیقت و مجاز، اضمار، اشتراک، ترادف، امر و نهی ـ با معانی متعدد ـ
عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مبین و… کاربرد دارد و قرآن نیز در بردارنده همه این امور است و از سوی دیگر این کتاب الهی، از جهت واژگان ادبی و قواعدعربی، در بالاترین درجه فصاحت و بلاغت و از این جهت در حد اعجاز قرار دارد. با توجه به این امور، برای انسان متدین دشوار است در شناخت احکام قرآن، به فهم و دیدگاه خود تکیه کند… از این روی، سزاوار است در مسیر شناخت احکام قرآن، از روایات اهل عصمت (علیهالسلام) و آن چه ایشان به ما آموختهاند، فراتر نرویم). (قلائد الدرر، مقدمه)
شیخ آقا بزرگ در بیان ارزش این کتاب، مینویسد:
(کتابه هذا من اجلّ الکتب و انفع ماکتب فی هذا الباب وابسطه).
این کتاب وی، از بزرگترین، سودمندترین و مبسوطترین کتابهایی است که در این باب نگارش شده است.
• تقریب الافهام فی تفسیر آیات الاحکام، نگاشته سید محمد قلی بن محمد نیشابوری کنتوری (م. ۱۲۶۰هـ. ق)..
بنا به نوشته صاحب الذریعه، این کتاب، به زبان فارسی است و باجمله: (الحمد لله الذی بعث فی الامیین رسولاً فی آخر الزمان) آغاز میشود.
• دلائل المرام فی تفسیر آیات الاحکام، نوشته محمد جعفر شریعتمدار، مؤلف کتاب (
آب حیات ).
مدرس یزدی درباره شخصیت و
مقام علمی وی مینویسد:
(حاج ملا جعفر یا محمد جعفر بن ملاسیف الدین استرآبادی تهرانی، از فقها و مجتهدین امامیه قرن سیزدهم هجرت میباشد که صاحب تحقیقات دقیقه، بسیار متقی و محتاط، در کثرت ورع و احتیاطی که در امور دینیه داشته،
ضربالمثل بوده و گاهی به
وسواس منتسب میداشتند. او از اکابر تلامذه صاحب ریاض به شمار میرفت. سالها در کربلای معلّی با
عزّت و
احترام تمام میزیست تا موقعی که آن ارض اقدس از طرف داود پاشا محاصره گردید، به
تهران رفت و تا بیست
سال به تدریس و
امامت و فتوی و
قضاوت اشتغال داشت. در نزد درباریان و دیگر طبقات مختلفه، بسیار محترم و تخم
رعب و هیبتش در دلهای جهال و اهل
فسق کاشته شده بود و همواره از وی اندیشناک بودهاند. حاجی کرباسی، با اینکه بعد از حاج سید محمد باقر حجة الاسلام رشتی، به
اجتهاد کسی تصریح نمینمود، اجتهاد شریعتمدار را تصدیق کرده و
احکام او را
تنفیذ مینمود).
همو، کتابهای تفسیر القرآن (از اول
سوره کهف تا آخر
سوره احزاب ) و (حل مشاکل القرآن) را نیز از نوشتههای او ذکر کرده است.
بنابر آن چه در الذریعه آمده، فرزند ایشان،
شیخ علی شریعتمدار نیز، در فقه القرآن اثری نگاشته به نام الدرر الایتام که در آن، پارهای از آیات احکام، به عنوان نمونه، تفسیر شده است و برابر آن چه
شیخ آقا بزرگ ، از کتاب غایة الآمال، نقل میکند، این کتاب از کتابِ بزرگتر و گستردهتری به نام نثر الدرر الایتام استخراج شده است.
• لبّ اللباب فی تفسیر آیات الاحکام، نوشته عبد
علی موسوی خوانساری (م. ۱۳۳۶).
مرحوم
میرزا محمد علی مدرس ، درباره این شخصیت مینویسد:
(از اکابر
علمای امامیه عصر حاضر به شمار میرود.
عالم عامل، محقق مدقق، فقیه اصولی، محدث رجالی، معقولی منقولی، عابد زاهد، سخی و متقی و کریم النفس، علاوه بر
علوم شرعیه و معارف دینیه، جامع فنون متنوعه و درحساب و جغرافیا و ریاضیات و هندسه، متبحر بود).
•الجمان الحسان فی احکام القرآن، نوشته سید محمود موسوی اصفهانی.
این کتاب در ۱۹۸ صفحه، چاپ سنگی شده است و در آغاز آن آمده:
(این کتاب، به لحاظ عنوان، دربردارنده سیصد و چهل و هشت آیه و به لحاظ معنون، مشتمل بر چهار صد و شصت و هفت آیه است. آن را از
کتاب طهارت آغاز و به کتاب قضا و شهادات
پایان میدهیم).
نگارش این
اثر ، به این صورت است که آیات احکام، در میان صفحههای آن آمده و در حواشی آن، به اختصار به
تفسیر و توضیح آنها پرداخته شده است.
• احکام القرآن، نوشته سید ابوالفضل برقعی قمی.
این کتاب، به سبک رسالههای عملیه رایج نگارش شده و در آن ۲۶۶۴ مسأله عنوان گردیده و به همراه بسیاری از این مسائل، استدلال و وجه فقهی آنها نیز ذکر شده است.
نویسنده در آغاز، به بررسی و بحث درباره مسائل اعتقادی میپردازد و سپس مسائل فقهی مورد نیاز را به بوته بررسی مینهد.
از باب مثال در مسأله ۲۶۶۰ آمده است:
(
قمه زدن… مدرک اسلامی ندارد و جایز نیست).
در مسأله ۲۶۶۴ آمده است:
(مسجدی را که دولت خراب کند و در خیابان افکند، آن مقدار که جزء سطح خیابان شده از مسجدیت خارج و حکم
مسجد ندارد).
• احکام قرآن، نوشته دکتر محمد خزائلی.
این اثر به زبان فارسی و با مطالب و مباحثی گسترده و برخلاف روال معمول کتابهای فقهی نگاشته شده است. بدین گونه:
احوال شخصی. در این بخش از
ازدواج ،
طلاق ، روابط خانواده،
نذر ،
عهد ،
سوگند ،
وصیت ،
ارث ، احکام برده،
حجر و اطعمه و اشربه بحث میشود.
داد و ستدها و معاملات. دراین بخش، از مالکیت، بیع و معاوضه،
ربا ،
اجاره ،
هبه و
صلح ، دیون و توابع آن،
ودیعه و
عاریه ،
وکالت ،
شرکت ،
شفعه ،
سبق و رمایه و
غصب ، بحث میشود.
عبادات. در این بخش، از
طهارت ،
نماز ،
روزه ، زکات، خمس، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر بحث میشود.
احکام اجتماعی در قرآن مجید. این بخش مشتمل است بر: احکام اساسی یا احکام سیاسی، احکام انتظامی یا مقررات جزایی، قضا و شهادات، احکام نفسانی، احکام اصولی و قواعد کلی فقه.
• فقه القرآن، نوشته شیخ محمد یزدی.
این کتاب در دو جزء نگارش یافته و دربردارنده چهار جزء است: جزء نخست، عبادات: طهارت، صلاة، صوم، زکات، خمس،
انفال ، حج و عمره.
جزء دوم، مسائل حکومتی:
ولایت ، حکومت، جهاد،
دفاع ، هجرت، امر به معروف و نهی از منکر، حدود،
قصاص ، قضا و شهادت.
جزء سوم، عقود و ایقاعات: نکاح، طلاق، تجارت، اجاره،
رهن ، ضمان،
کفالت ، وکالت،
امانت ، قرض، عهد و قسم.
جزء چهارم، (اجتماعیات: المحرمات، الاطعمه والاشربه، المجتمع والاداب، الوصیه، الارث، الدعاء والابتهال.
شماری از
علمای اهل سنت نیز، به نگارش فقه القرآن پرداختهاند که مطالعه تاریخ تدوین این کتابها و بررسی شیوه یا شیوههای نگارش آنها در جمال این مقال نیست. در این جا به معرفی و ارائه مهمترین کتابهای آنان به گونه فشرده، بسنده میکنیم:
۱. احکام القرآن، محمد بن ادریس شافعی، متوفای سال۲۰۴.
۲. احکام القرآن، شیخ ابوالحسن علی بن حجر سعدی، متوفای سال ۲۴۴.
۳. احکام القرآن، قاضی ابو اسحاق اسماعیل بن اسحاق ازدی بصری، متوفای سال ۲۸۲.
۴. احکام القرآن، شیخ علی بن موسی بن یزداد قمی حنفی، متوفای سال ۳۰۵.
۵. احکام القرآن، شیخ احمد بن محمد طحاوی حنفی، متوفای سال ۳۲۱.
۶. د، قاسم بن اصبغ قرطبی نحوی، متوفای سال ۳۴۰.
۷. احکام القرآن، ابوالفضل بکر بن محمد قشیری بصری مالکی، متوفای سال ۳۴۴.
۸. احکام القرآن، منذر بن سعید بلوطی قرطبی، متوفای سال ۳۵۵.
۹. د، احمد بن محمد جصّاص رازی حنفی، متوفای سال ۳۷۰.
۱۰. احکام القرآن، احمد بن علی بن احمد باغان مقری، متوفای سال ۴۰۱.
۱۱. مختصر احکام القرآن، محمد مکی بن ابی طالب قیسی، متوفای سال۴۳۷.
۱۲. احکام القرآن، از احمد بن حسین بیهقی متوفای سال ۴۵۸.
۱۳. احکام القرآن، شیخ علی کیاهراس سانعی بغدادی، متوفای سال۵۰۴.
۱۴. احکام القرآن، قاضی ابوبکر محمد بن عبدالله، مشهور به ابن عربی مالکی، متوفای ۵۴۳.
۱۵. احکام القرآن، از عبدالمنعم بن محمد غرناطی، متوفای سال ۵۹۷.
۱۶. جامع احکام القرآن و المبیّن لما تضمنه من السنن وآی القرآن، محمد بن احمد اندلسی قرطبی مالکی، متوفای سال ۶۷۱.
۱۷. تفسیر آیات الاحکام، شمس الدین محمد بن ابی بکر دمشقی زرعی حنبلی، معروف به ابن قیّم جوزیه، متوفای سال ۷۵۱.
۱۸. تلخیص احکام القرآن، جمال الدین محمود بن احمد بن سراج قونوی حنفی، متوفای سال ۷۷۰.
۱۹. تفسیر آیات الاحکام، احمد بن علی بن حجر عسقلانی شافعی مصری، متوفای سال ۸۵۲.
۲۰. احکام القرآن، جلال الدین بن ابی بکر سیوطی شافعی مصری، متوفای سال ۹۱۱.
۲۱. انوار القرآن فی آیات الاحکام، محمد کافی بن حسن حنفی بسنوی انحصاری، متوفای سال۱۰۲۵.
۲۲. انوار القرآن فی آیات الاحکام، شمس الدین ابوبکر هروی حنفی، متوفای سال ۱۱۰۹.
۲۳. مدارک الاحکام و انوارالقرآن، عبدالله بلخی حنفی، متوفای سال ۱۱۸۹.
۲۴. آی احکام القرآن، سید عبدالله ابومحمد حسین، هندی الاصل، متوفای سال۱۲۷۰.
۲۵. نار الاسلام فی شرح آیات الاحکام، سید احمد حسنی شافعی مفتی مکه، متوفای سال۱۳۰۴.
(۱) ابن ندیم، الفهرست.
(۲) اسماعیل باشا بغدادی، هدیةالعارفین.
(۳) سید ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث.
(۴) أبو العباس احمد النجاشی الاسدی الکوفی، رجال نجاشی.
(۵) مدرس تبریزی، ریحانة الادب.
(۶) سیدحسن صدر، تأسیس الشیعه.
(۷) حاجی خلیفه، کشف الظنون.
(۸) محدث نوری، مستدرک الوسائل.
(۹) ابن حبان، المجروحین.
(۱۰) سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث.
(۱۱) سید محسن امین عاملی، اعیان الشیعه.
(۱۲) ذهبی، تذکرة الحفاظ.
(۱۳) آقابزرگ طهرانی، الذریعه.
(۱۴) قطب راوندی، فقه القرآن، مقدمه، انتشارات کتابخانه آیت اللّه نجفی مرعشی.
(۱۵) شیخ حرّ عاملی مشغری، امل الآمل.
(۱۶) آقابزرگ طهرانی، طبقات
اعلام الشیعه.
(۱۷) میرزا عبدالله اصفهانی افندی، ریاض
العلماء.
(۱۸) مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران.
(۱۹) سید محمدباقر موسوی چهارسوقی اصفهانی، روضات الجنّات.
(۲۰) شیخ جواد کاظمی، مسالک الافهام.
(۲۱) شیخ احمد بن شیخ اسماعیل جزائری نجفی، قلائد الدرر.
(۲۲) اسماعیل باشا بغدادی، ایضاح المکنون فی الذیله علی کشف الظنون.
(۲۳) قرآن کریم.
برگرفته از مقاله پیدایش و تطور کتابهای فقه القرآن - مجله فقه -دفتر تبلیغات اسلامی-شماره۱۷