• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بنی‌نضیر (دانشنامه‌جهان‌اسلام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




بنی نضیر، نام یکی از قبیله‌های یهود ساکنِ مدینه تا نخستین سال‌های هجرت است. آنها پیش از ظهور اسلام در یثرب (مدینه) ساکن شدند. پس از هجرت پیامبر به مدینه، بنی نضیر در شمار دیگر یهودیان با مسلمانان، پیمان مصالحه بستند و عهد کردند که در صورت حمله دشمنان به مدینه در کنار مسلمانان به دفاع بپردازند و از تأمین مالی و جانی کفار قریش و برقراری روابط تجاری با آنان خودداری کنند. اما از آنجا که بنی نضیر پیمان خود را زیر پا گذاشتند، پیامبر اسلام به جنگ با آنان پرداخت که به غزوه بنی نضیر مشهور شد.



«بنینضیر» از دو کلمه تشکیل شده است:

۱.۱ - بنی (بنین)

بنی (بنین)، جمع «اِبن» که در لغت به معنی «پسر» است و از ریشه بُنی به معنی ساختن عمارت و بنا است.
نامیدن فرزند به «ابن» از این جهت است که پدرش او را ساخته است.
[۲] راغب اصفهانی، حسین، مفردات راغب، ج۱، ص۳۱۴–۳۱۵.


۱.۲ - نضیر

نضیر، مشتق از «النضر» و «النضارة» به معنی طراوات و زیبایی یا طلامی‌باشد.


«بنینضیر» طایفه‌ای از یهودیان ساکن در مدینه بودند که در روند حوادث صدر اسلام نقش داشتند، روابط قبیلگی، توان بالای نظامی و اقتصادی و دامنه نفوذ فرهنگی آنان، باعث چنین جای‌گاهی شده بود.
[۵] اعلام قرآن، ج۳، ص۴۵۵.

قبیله بنینضیر پیش از ظهور اسلام در یثرب (مدینه) ساکن شدند.


درباره منشأ آنان روایات متفاوت است.

۳.۱ - نظر یعقوبی

یعقوبی آنها را طایفه‌ای از قبیله جذام‌ بن عدی می‌داند که یهودی شدند و در کوه نضیر اقامت گزیدند و از آن پس به نام این کوه خوانده شدند.

۳.۲ - نظر دوم

برخی گفته‌اند، نضیر نام جد این قبیله است.
[۸] اعلام قرآن، ص۴۵۹.


۳.۳ - نظر سوم

برخی دیگر آنان را اصالتاً از اهل حجاز نمی‌دانند و چون در کتب مذهبی خود، خوانده بودند که پیامبری از سرزمین مدینه ظهور خواهد کرد به آنجا کوچ کردند.
[۹] قصه‌های قرآن بر اساس تفسیر نمونه، ص۶۰۳.

در این نظر، نسب بنینضیر را از نسل هارون‌ بن عمران و از بنی‌اسرائیل می‌دانند که بعد از جنگ رومیان به یثرب گریختند
[۱۰] اعلام قرآن، ص۴۵۷–۴۵۵.
و پیش از مهاجرت قبایل عرب اوس و خزرج بدان‌جا که به سبب سیل عَرِم صورت گرفت، در آن ناحیه ساکن شده بودند.
[۱۲] ابن‌اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۴۱۰.



در قرآن به نام یهود بنینضیر تصریح نشده است، اما آیاتی از قرآن در مورد ایشان نازل شده و مخصوصاً به پیمان‌شکنی آنان پرداخته است.
بخش عمده‌ای از سوره حشر درباره این قوم می‌باشد، به طوری که نام دیگر این سوره را بنینضیر گفته‌اند.


بر پایه گزارشات تاریخی، به بررسی تاریخچه بنینضیر در مدینه پرداخته می‌شود.

۵.۱ - علت سکونت بنینضیر در مدینه

به دنبال جنگ رومیان با یهود (۷۰ میلادی) بنینضیر نیز مانند دیگر قبایل یهود به حجاز گریختند و در بُطْحان از نواحی مدینه ساکن شدند.
[۱۵] دانش‌نامه جودائیکا، ذیل «نضیر»

ابن سعد منزل‌گاه آنان را ناحیة الغَرْس ذکر کرده است.

۵.۲ - رابطه بنینضیر با اوس و خزرج

بنینضیر و سایر یهودیان ساکن مدینه ثروت فراوانی گرد آوردند. پس اوس و خزرج برای غلبه بر یهودیان از غسانیان کمک خواستند. غسانیان با سپاهی به حجاز آمدند و بسیاری از یهودیان را کشتند و از آن پس اوس و خزرج بر یهودیان مسلط شدند.
بعدها بنینضیر، در نزاع‌های اوس و خزرج جانب اوس را می‌گرفتند.
[۱۸] حلبی، علی بن ابراهیم، السیرة الحلبیّة، ج۲، ص۲۶۴.


۵.۳ - رابطه بنینضیر با ابوسفیان

مقارن ظهور اسلام، و پیش از جنگ اُحد قبیله بنینضیر ظاهراً با ابوسفیان ارتباط داشتند.
[۱۹] دانش‌نامه اسلام، ذیل «نضیر، بنو»


۵.۴ - پیمان صلح بنینضیر با مسلمانان

پس از هجرت پیامبر به مدینه، بنینضیر در شمار دیگر یهودیان با مسلمانان، پیمان مصالحه بستند
[۲۰] دانش‌نامه قرآن و قران‌پژوهی، ج۱، ص۳۹۳.

و عهد کردند که در صورت حمله دشمنان به مدینه در کنار مسلمانان به دفاع بپردازند و از تأمین مالی و جانی کفار قریش و برقراری روابط تجاری با آنان خودداری کنند.
[۲۱] دانش‌نامه قرآن، جهان اسلام، ص۴۸۶.
[۲۲] ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۲، ص۱۴۸ـ۱۵۰.


۵.۵ - نقض پیمان بنینضیر

اما از آنجا که بنینضیر پیمان خود را زیر پا گذاشتند، در ربیع الاول چهارم هجری
[۲۴] ذهبی، شمس‌الدین، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ص۲۴۳.
غزوه بنینضیر به وقوع پیوست.


علل مختلفی در وقوع غزوه بنینضیر تأثیر داشتند که به آنها پرداخته می‌شود.

۶.۱ - ماجرای بئر معونه

در این سال، عمرو بن امیه که از بئر مَعونَه باز می‌گشت دو تن از افراد قبیله بنی‌عامر را، که از پیامبر امان داشتند، کشت.
عامر بن طُفَیل از پیامبر دیه طلب کرد
[۲۵] ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۱۹۹.
[۲۶] حلبی، علی بن ابراهیم، السیرة الحلبیّة، ج۲، ص۲۶۳.
و پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم) برای پرداخت دیه از بنینضیر که هم‌پیمان بنی‌عامر بودند کمک خواست.
[۲۸] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۲، ص۵۵۱.

بنینضیر کمک به پیامبر را پذیرفتند.

۶.۲ - توطئه بنینضیر برای ترور پیامبر

بنینضیر بعد از پذیرفتن پرداخت دیه، در توطئه‌ای برای قتل ایشان، عمرو بن جِحاش را مأمور کردند که آن حضرت را در پای دیوار قلعه با سنگی از پای درآورد.
[۳۰] دانش‌نامه قرآن، ص۳۹۴–۳۹۳.
[۳۱] ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۱۹۹ـ۲۰۰.

پیامبر از طریق وحی از نیرنگ آنان آگاه شد و به ایشان ده روز مهلت داد تا با اموال منقول خود، جز اسلحه، از مدینه خارج شوند و سالانه برای برداشت محصول خرما بازگردند.
[۳۲] اعلام قران، ص۴۷۹.
[۳۳] ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۱۹۹ـ۲۰۰.
[۳۶] دانش‌نامه جودائیکا، ذیل «نضیر»


۶.۳ - نقش عبدالله‌ بن اُبَی در ماجرا

عبدالله‌ بن اُبَی، رئیس منافقان مدینه، بنینضیر را از اطاعت پیامبر بازداشت و وعده داد که همراه با بنی‌قُرَیظَه از آنان دفاع کند،اما این وعده هرگز تحقق نیافت.
«لَئِنْ أُخْرِجُوا لَا یَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِن قُوتِلُوا لَا یَنصُرُونَهُمْ وَلَئِن نَّصَرُوهُمْ لَیُوَلُّنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا یُنصَرُونَ» «اگر آنها را بیرون کنند با آنان بیرون نمی‌روند و اگر با آنها پیکار شود، یاریشان نخواهند کرد و اگر یاریشان کنند پشت به میدان کرده، فرار می‌کنند، سپس کسی آنان را یاری نمی‌کند».

۶.۴ - محاصره بنینضیر

ازین‌رو پیامبر، عبدالله بن مَکتوم را در مدینه جانشین خود قرار داد و با لشکری به فرماندهی علی (علیه السلام)،
[۴۳] ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۱۹۹ـ۲۰۰.
پانزده روز یا شش شب
[۴۶] ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۲۰۰.
بنینضیر را در محاصره گرفت.
در دوره محاصره، عَزْوَک یهودی به پیامبر سوء قصد کرد که به دست علی علیه السلام کشته شد.

۶.۵ - بریدن نخل‌های بنینضیر

در ادامه محاصره، پیامبر (ص) دستور می‌دهد درختان نخل ایشان در بُوَیْرَة را قطع کنند؛ به دلیل این که یهودیان به اموال خود علاقه شدیدی داشتند و این کار باعث تحریک ایشان می‌شد.
دلیل دیگری که ذکر شده، این‌که آن نخل‌ها مانع مانور سریع مسلمین بود.
در اعتراض یهودیان به این امر آیه‌ای نازل شد که این کار به اذن خدا بوده است.


سرانجام یهودیان تسلیم شدند و به غیر از دو تن از ایشان که مسلمان شدند، بقیه مال و سلاح‌شان را رها کردند
[۵۳] دانش‌نامه قرآن و قرآن پژوهی، ص۳۹۴.
و پذیرفتند که تنها با یک بار شتر از اموالشان، به‌جز اسلحه و نقره و طلا، از مدینه خارج شوند.
[۵۴] یعقوبی، احمد، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۸ـ۴۹.
[۵۵] حلبی، علی بن ابراهیم، السیرة‌ الحلبیة، ج۲، ص۲۶۶.

بعضی از آنان از جمله حُیَیّ‌ بن اَخطب که دخترش صفیه پس از فتح خیبر در سال هفتم هجری به همسری پیامبر درآمد و ابی الحقیق (همسر اول صفیه)، به خیبر رفتند، و برخی به شام مهاجرت کردند.
[۵۸] حلبی، علی بن ابراهیم، السیرة‌ الحلبیة، ج۲، ص۸۴.
[۵۹] حلبی، علی بن ابرهیم، السیرة‌ الحلبیة، ج۲، ص۲۰۷.
[۶۱] ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۴، ص۱۹۶ـ۱۹۸.
[۶۲] ابن‌اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۲۲.


۷.۱ - سرانجام بنینضیر در قرآن

قرآن داستان تخریب قلعه بنینضیر و فرار آنها را چنین بیان می‌کند: «مَا ظَنَنتُمْ أَن یَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مّن الله فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُم بِأَیْدِیهِمْ وَأَیْدِی الْمُؤْمِنِینَ»؛«گمان نمی‌کردید آنان خارج شوند و خودشان نیز گمان می‌کردند که درهای محکمشان آنها را از عذاب الهی مانع می‌شود اما خداوند از آن‌جا که گمان نمی‌کردند به سراغشان آمد و در دل‌هایشان ترس و وحشت افکند به گونه‌ای که خانه‌های خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران می‌کردند».


از آنجا که جنگی در نگرفته بود اموال برجای مانده در حکم غنیمت نبود و تصرف در آن به اختیار پیامبر بود.
ازین‌رو پیامبر با توافق انصار آن را میان مهاجران تقسیم کرد تا وظیفه حمایت از مهاجران توسط انصار پایان پذیرد.
[۶۵] ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۲۰۱ـ۲۰۲.
[۶۶] ابن‌اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۱۹.
[۶۷] حلبی، علی بن ابراهیم، السیرة الحلبیّة، ج۲، ص۸۵.
[۶۸] سیرة المصطفی، ص۴۳۹.

عمده زمین‌ها نیز در اختیار خود پیامبر (ص) قرار داشت و ایشان خود در آن کشاورزی می‌کردند
[۶۹] اعلام قرآن، ص۴۸۵.



سوره حشر درباره غزوه بنینضیر و اخراج این قبیله است.


پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم، نیز بنینضیر را میان قوم خود مانند بنی‌مُغیره در قریش می‌دانست.


شعرایی چون قَیْس بَحْر الاَشْجَعی، سَمّاک یهودی و عباس‌بن مِرداس سُلَمی قصیده‌هایی در آوارگی و کشته شدن کعب‌ بن اشرف و مدح رجال بنینضیر سروده‌اند.
[۷۳] ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۲۰۵ـ۲۱۳.
[۷۴] تاریخ پیامبر اسلام، ص۳۳۹.



۱. قرآن.
۲. محمدابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، چاپ ابوالقاسم گرجی، تهران ۱۳۵۹ ش.
۳. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
۴. ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
۵. ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۶. ابن هشام، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقّا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، مصر ۱۹۳۶.
۷. علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، بیروت ۱۹۵۵.
۸. عبدالله بن عبدالعزیز بکری، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، چاپ مصطفی سقّا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۹. هاشم معروف حسنی، سیرة المصطفی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۱۰. علی بن ابراهیم حلبی، السیرة الحلبیة، بیروت.
۱۱. محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، المغازی، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۱۲. عفیف عبدالفتاح طباره، یهود از نظر قرآن، ترجمه علی منتظمی، تهران ۱۳۵۲ ش.
۱۳. محمدبن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).
۱۴. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی للواقدی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
۱۵. یاقوت حموی، معجم البلدان، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
۱۶. احمدبن اسحاق یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت.
• EI ۲، s.v. "Nad ¦ â ¤ r، Banu'l" (by V. Vacca).
• Encyclopaedia s.v. Judaica، Jerusalem ۱۹۷۸-۱۹۸۲، "Nad ¦ â ¤ r" (by Eli Davis).


۱. قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۲۳۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، مفردات راغب، ج۱، ص۳۱۴–۳۱۵.
۳. قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۷۷.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۹۶.    
۵. اعلام قرآن، ج۳، ص۴۵۵.
۶. یعقوبی، احمد، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۹.    
۷. دانش‌نامه جهان اسلام، ج۱، ص۱۹۹۷.    
۸. اعلام قرآن، ص۴۵۹.
۹. قصه‌های قرآن بر اساس تفسیر نمونه، ص۶۰۳.
۱۰. اعلام قرآن، ص۴۵۷–۴۵۵.
۱۱. ابوالفرج‌اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۲۲، ص۳۴۳۳۴۴.    
۱۲. ابن‌اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۴۱۰.
۱۳. ابوالفرج‌اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۲۲، ص۳۴۴.    
۱۴. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۹۰.    
۱۵. دانش‌نامه جودائیکا، ذیل «نضیر»
۱۶. ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۵۷.    
۱۷. ابوالفرج‌اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۲۲، ص۳۴۴۳۴۵.    
۱۸. حلبی، علی بن ابراهیم، السیرة الحلبیّة، ج۲، ص۲۶۴.
۱۹. دانش‌نامه اسلام، ذیل «نضیر، بنو»
۲۰. دانش‌نامه قرآن و قران‌پژوهی، ج۱، ص۳۹۳.
۲۱. دانش‌نامه قرآن، جهان اسلام، ص۴۸۶.
۲۲. ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۲، ص۱۴۸ـ۱۵۰.
۲۳. ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۵۷.    
۲۴. ذهبی، شمس‌الدین، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ص۲۴۳.
۲۵. ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۱۹۹.
۲۶. حلبی، علی بن ابراهیم، السیرة الحلبیّة، ج۲، ص۲۶۳.
۲۷. ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۵۷.    
۲۸. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۲، ص۵۵۱.
۲۹. واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۶۴.    
۳۰. دانش‌نامه قرآن، ص۳۹۴–۳۹۳.
۳۱. ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۱۹۹ـ۲۰۰.
۳۲. اعلام قران، ص۴۷۹.
۳۳. ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۱۹۹ـ۲۰۰.
۳۴. واقدی، المغازی للواقدی، ج۱، ص۳۶۹.    
۳۵. یعقوبی، احمد، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۹.    
۳۶. دانش‌نامه جودائیکا، ذیل «نضیر»
۳۷. دانش‌نامه جهان اسلام، ص۱۹۹۷.    
۳۸. دانش‌نامه جهان اسلام، ص۴۸۶.    
۳۹. واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۶۸.    
۴۰. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۵۳.    
۴۱. حشر/سوره۵۹، آیه۱۲.    
۴۲. واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۶۸.    
۴۳. ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۱۹۹ـ۲۰۰.
۴۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۵۳.    
۴۵. ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۵۸.    
۴۶. ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۲۰۰.
۴۷. واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۷۱.    
۴۸. یاقوت‌حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۹۰.    
۴۹. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۴، ص۸۸.    
۵۰. بکری، عبیدالله، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، ج۱، ص۲۸۵.    
۵۱. مکارم‌شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۸۶.    
۵۲. حشر/سوره۵۹، آیه۵.    
۵۳. دانش‌نامه قرآن و قرآن پژوهی، ص۳۹۴.
۵۴. یعقوبی، احمد، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۸ـ۴۹.
۵۵. حلبی، علی بن ابراهیم، السیرة‌ الحلبیة، ج۲، ص۲۶۶.
۵۶. واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۷۲.    
۵۷. مکارم‌شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۸۶.    
۵۸. حلبی، علی بن ابراهیم، السیرة‌ الحلبیة، ج۲، ص۸۴.
۵۹. حلبی، علی بن ابرهیم، السیرة‌ الحلبیة، ج۲، ص۲۰۷.
۶۰. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۴، ص۸۷-۸۸.    
۶۱. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۴، ص۱۹۶ـ۱۹۸.
۶۲. ابن‌اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۲۲.
۶۳. حشر/سوره۵۹، آیه۲.    
۶۴. حشر/سوره ۵۹، آیات ۶-۸.    
۶۵. ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۲۰۱ـ۲۰۲.
۶۶. ابن‌اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۱۹.
۶۷. حلبی، علی بن ابراهیم، السیرة الحلبیّة، ج۲، ص۸۵.
۶۸. سیرة المصطفی، ص۴۳۹.
۶۹. اعلام قرآن، ص۴۸۵.
۷۰. حشر/سوره۵۹، آیه۱۱۷.    
۷۱. ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۵۸.    
۷۲. واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۷۵.    
۷۳. ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۲۰۵ـ۲۱۳.
۷۴. تاریخ پیامبر اسلام، ص۳۳۹.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة‌المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بنینضیر»، شماره۱۹۹۷.    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «بنی نضیر».    






جعبه ابزار