• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بخت نصر در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بُخْتُ نُصَّر، دومین و بزرگ‌ترین پادشاه سلسله نوبابلی، ویران کننده اورشلیم و اسیر سازنده قوم‌ یهود است.

فهرست مندرجات

۱ - تغییر نام در زبان‌ها
۲ - شهرت
۳ - تقسیم‌بندی کشور یهود
۴ - دلایل انعکاس اشغال اورشلیم
۵ - سقوط نینوا
۶ - اولین لشکرکشی
۷ - لشکر کشی به سرزمین حَتّی
       ۷.۱ - اسارت دانیال نبی
۸ - حمله به مصر
۹ - سرکوبی قبایل عربی
۱۰ - محاصره اورشلیم
       ۱۰.۱ - پادشاهی یهویاکین
       ۱۰.۲ - تبعید
       ۱۰.۳ - اقدامات بخت‌نصر
       ۱۰.۴ - شورش صدقیا
۱۱ - اشغال دوباره اورشلیم
       ۱۱.۱ - کشتار یهودیان
       ۱۱.۲ - بیم از عذاب الهی
۱۲ - درگذشت بخت‌نصر
۱۳ - گزارش عهد عتیق
۱۴ - اخبار راویان اسلامی
۱۵ - دیوانه شدن بخت‌نصر
۱۶ - بخت‌نصر در آیات قرآن
       ۱۶.۱ - حمله به بیت المقدس
              ۱۶.۱.۱ - کیفر دوم
       ۱۶.۲ - نهی از پرستش خدایان بیگانه
       ۱۶.۳ - حمله کنندگان به بیت‌المقدس
       ۱۶.۴ - نسبت حمله به بخت‌نصر
       ۱۶.۵ - طولانی بودن عمر
       ۱۶.۶ - احتمالات
       ۱۶.۷ - تطبیق حملات بر آیات
              ۱۶.۷.۱ - وحدت فاعل
              ۱۶.۷.۲ - گزارش قرآن
       ۱۶.۸ - اشتباه تاریخی
       ۱۶.۹ - دیدگاه بیرونی و ابن‌خلدون
              ۱۶.۹.۱ - نظر قرآن
              ۱۶.۹.۲ - وقوع حمله دوم
۱۷ - ایمان و دین‌داری مهاجمان
       ۱۷.۱ - هتک حرمت مهاجمان به مسجدالاقصی
       ۱۷.۲ - نکته
۱۸ - خراب کنندگان مساجد الهی
       ۱۸.۱ - تعابیر متفاوت از مسجد
۱۹ - تسلط بخت‌نصر بر یهودیان
       ۱۹.۱ - امت حضرت محمد
       ۱۹.۲ - دشمنی با جبرئیل
۲۰ - اطلاعات تاریخی بی‌پایه‌
۲۱ - حمله به اعراب
       ۲۱.۱ - داستان مورخان اسلامی
۲۲ - فهرست منابع
۲۳ - پانویس
۲۴ - منبع


این نام در اصل بابلی، با تلفظ «نبوکودوری اوصَّر» متشکل از سه بخش «نبو: الهه حکمت بابلی»، «کودورو: جانشین یامرز» و «اوصّر: حمایت کن» است
[۱] نبوخذ نصرالثانی، ص‌۵۴.
که در زبان عبری به صورت «نبوخدناصر» یا «نبوخدراصر» درآمده
[۲] کتابمقدس، دوم پادشاهان، ۲۴:۲۵.
[۳] کتابمقدس، ارمیا ۲۴:۱.
و در منابع اسلامی نیز به صورت «بُختُ نَصَّر» تغییر یافته‌است.
[۵] تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۶.
[۶] فرهنگ فارسی، ج‌۵‌، ص‌۲۴۶، «بخت نصر».



از دو پادشاه به این نام در تاریخ بابل یاد شده که نخستین آنها (حکومت ۱۱۲۳ ۱۱۴۶‌ق. ‌م.) متعلق به سلسله چهارم بابل و دومی (حکومت ۵۶۲‌۶۰۵‌ق. م.) متعلق به سلسله نوبابلی (کلده) و شخص مورد نظر مفسران است.
[۷] تاریخ ملل قدیم آسیای غربی، ص‌۱۵۶.
[۸] تاریخ ملل قدیم آسیای غربی، ص۱۸۳-۱۸۴.
[۹] تاریخ ملل قدیم آسیای غربی، ص۲۸۴.
شهرت وی بر اثر حمله به اورشلیم ( بیت‌المقدس ) و بازتاب وسیع آن در کتاب‌ مقدس است.
[۱۰] کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۴‌-۲۵.
[۱۱] کتاب مقدس، دوم تواریخ، ۳۶.
[۱۲] کتاب مقدس، ارمیا، مراثی ارمیا.
[۱۳] کتاب مقدس، دانیال نبی.
[۱۴] کتاب مقدس، عزرا.



کشور یهود پس از مرگ سلیمان در پی اختلافات بسیار و نارضایتی و تبعیضهای پدید آمده به دو بخش اسرائیل درشمال و یهودیه در جنوب تقسیم شد.
[۱۵] کتاب مقدس، اول پادشاهان، ۱۱: ۲۹ - ۴۰.
[۱۶] کتاب مقدس، اول پادشاهان، ۱۲:۱‌-‌۲۴.
[۱۷] تاریخ تمدن، ج‌۱، ص‌۳۶۸.



گرچه اشغال اورشلیم، پایتخت یهودیه به دست بخت‌ نصر اولین و بزرگ‌ترین یورش به یهودیان نبوده؛ ولی به دلیلهایی چند انعکاس بسیاری در کتاب مقدس و دیگر کتب یهودی یافته است. اموری چون وجود هیکل ( معبد سلیمان ) در اورشلیم و اعتبار و قوت مذهبی آن به ویژه از زمان پادشاهی یوشیا،
[۱۸] تاریخ جامع ادیان، ص‌۵۱۹‌-۵۲۰‌.
پیدا شدن تورات در هیکل،
[۱۹] کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۲:۸‌.
وجود انبیای بزرگی همچون ارمیا
[۲۰] قاموس کتاب مقدس، ص‌۴۰‌-۴۱.
[۲۱] تاریخ جامع ادیان، ص‌۵۲۱‌-۵۲۶‌.
در زمان حمله بخت‌نصر، تبعید گروهی از آنان چون دانیال و حزقیال و نیز عزرای کاهن به بابل و تدوین بخشهایی از کتاب مقدس به وسیله ایشان
[۲۲] قاموس کتاب مقدس، ص‌۳۶۶.
[۲۳] قاموس کتاب مقدس، ص۳۲۰‌-۳۲۱.
[۲۴] قاموس کتاب مقدس، ص۶۰۹‌.
[۲۵] توراة‌الیهود، ص‌۱۳۹.
[۲۶] توراة‌الیهود، ص۱۴۳.
و از همه مهم‌تر جذب و مستحیل نشدن تبعیدشدگان اورشلیم در بابل و بازگشت ایشان به سرزمینشان در پی حمایتهای پادشاهان هخامنشی،
[۲۷] تاریخ ایران باستان، ج‌۱، ص‌۳۷۷.
[۲۸] تاریخ ایران باستان، ج‌۱، ص۳۸۲.
[۲۹] کتاب مقدس، دوم پادشاهان ۲۲:۲۵‌-۲۳.
[۳۰] کتاب مقدس، عزرا:۱ - ۸‌.
[۳۱] کتاب مقدس، نحمیا ۲:۶‌۷.
از ادله یاد‌شده است.


با ظهور دولت کلده در بابل و اتحاد با مادها، نینوا ، ‌پایتخت آشور سقوط کرد
[۳۲] تاریخ ایران باستان، ج‌۱، ص‌۱۸۸‌-۱۹۴.
[۳۳] نبوخذ نصرالثانی، ص‌۴۱.
[۳۴] نبوخذ نصرالثانی، ص۴۶.
[۳۵] نبوخذ نصرالثانی، ص۴۹.
و قلمرو آشوریان میان آن‌ها تقسیم شد. بخش بزرگی از آن شامل بین‌النهرین جنوبی و سوریه و فلسطین سهم دولت کلده گشت.
[۳۶] تاریخ ایران باستان، ج‌۱، ص‌۱۹۱‌-۱۹۴.
[۳۷] تاریخ بابل از تأسیس، ص‌۲۶۶.



بخت‌نصر، فرزند نبوپلسر (بنیانگذار دولت کلده) در آخرین سال سلطنت پدر‌ (۶۰۵ ق. م.) اولین لشکرکشی خود را به سوی کَرکَمیش (قَرقَمیش) واقع بر کرانه غربی بخش شمالی فرات انجام داد؛ چه فرعون نِخو (نکو) با استفاده از ناتوانی آشور و اشتغال بابل به محاصره نینوا، داخل شامات شده و تا کَرکَمیش پیش رفته بود.
[۳۸] تاریخ ایران باستان، ج‌۱، ص‌۱۹۱‌-۱۹۳.
[۳۹] نبوخذ نصر الثانی، ص‌۵۱‌-۵۲‌.
سپاه مصر در پیش‌روی به سوی شرق با مقابله سپاه کوچکی به فرماندهی یوشیا، پادشاه یهودیه روبه‌رو شد که پس از کشته شدن یوشیا
[۴۰] کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۳:۲۹.
و تعیین یَهویاقیم (یهویاکیم) به جانشینی وی از سوی فرعون نخو،
[۴۱] کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۳:۳۴.
مسیر خود را به سوی کرکمیش ادامه داد؛ اما در جنگ با بخت‌نصر شکست سختی خورد و تا شهر حَمات در سوریه یا دلتای رود نیل عقب‌نشینی کرد
[۴۲] نبوخذ نصرالثانی، ص‌۵۲‌.
[۴۳] نبوخذ نصرالثانی، ص۵۹‌.
[۴۴] تاریخ‌بابل از تأسیس، ص‌۲۶۶.
و تمام سرزمین حَتّی (سوریه، فلسطین، شرق اردن و ساحل شرقی مدیترانه ) به دست دولت بابل افتاد.
[۴۵] نبوخذ نصر الثانی، ص‌۶۲‌.



بخت‌نصر در اولین سال حکومت خود (۶۰۴ ق. م.) بار دیگر به سوی سرزمین حَتّی حرکت کرد و بدون هیچ‌گونه معارضه قابل توجهی، سلطه خود را بر تمام حکومتهای آن منطقه از جمله یهودیه به پادشاهی یهویاقیم تثبیت کرد و خراج سنگینی از ایشان گرفت.
[۴۶] نبوخذ نصر الثانی، ص۶۱‌.
[۴۷] نبوخذ نصر الثانی، ص۶۳-۶۴‌.
در همین زمان (به روایت عهد عتیق ، سال ۶۰۶ ق. م.)
[۴۸] قاموس کتاب مقدس، ص‌۳۶۶.


۷.۱ - اسارت دانیال نبی

گروگانهایی را از یهودیه با خود به بابل برد که احتمالا دانیال نبی جزو ایشان بوده است.
[۴۹] قاموس کتاب مقدس، ص‌۳۶۶.
[۵۰] بابل تاریخ مصور، ص‌۱۹۶.



در سال ۶۰۱ ق. م. به مصر حمله کرد و از جنگ سختی که درگرفت، سرانجامی قطعی حاصل نشد و به هر دو طرف صدمات سختی وارد آمد.
[۵۱] نبوخذ نصرالثانی، ص‌۶۴‌-۶۵.



در سال ۵۹۹‌ق. م. به قصد سرکوبی قبایل عربی که در مرزهای جنوبی دولت کلده میان عراق تا شام آشوب کرده بودند، دوباره به سرزمین حتّی لشکر کشید و این قبایل را که در کتاب مقدس از آن‌ها به نام «قیدار» و «حاصور» یاد شده
[۵۲] کتاب مقدس، ارمیا، ۴۹:۲۸.
سرکوب کرده، چارپایان و بتهایشان را به غنیمت برد.
[۵۳] نبوخذ نصر الثانی، ص‌۶۶‌.



در سال بعد اقدام به محاصره اورشلیم کرد، زیرا یَهویاقیم دو سال از پرداخت باج امتناع ورزیده بود.
[۵۴] نبوخذ نصر الثانی، ص‌۶۷‌.


۱۰.۱ - پادشاهی یهویاکین

یَهویاقیم قبل از رسیدن سپاه بابل یا در زمان محاصره درگذشت و پسرش یهویاکین به پادشاهی رسید.
[۵۵] نبوخذ نصر الثانی، ص‌۶۸‌.
[۵۶] تاریخ ایران باستان، ج‌۱، ص‌۱۹۲.


۱۰.۲ - تبعید

اورشلیم در سال ۵۹۵ ق. م. فتح شد و یهویاکین به همراه خانواده سلطنتی و شماری از ساکنان شهر از‌جمله حزقیال نبی
[۵۷] قاموس کتاب مقدس، ص‌۳۲۰.
به بابل تبعید شدند؛ ولی شهر ویران نشد.
[۵۸] نبوخذ نصر الثانی، ص‌۶۷‌-۶۹‌.


۱۰.۳ - اقدامات بخت‌نصر

بخت‌نصر پس از پادشاه ساختن صِدقیا، عموی یهویاکین و تعهد از وی مبنی بر عدم شورش
[۵۹] نبوخذ نصر الثانی، ص‌۶۹‌.
[۶۰] کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۴:۱۷.
و همچنین دریافت خراجی سنگین
[۶۱] کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۴:۱۳.
به بابل بازگشت. سِفْر پادشاهان شمار اسیرشدگان این حمله را ۱۰۰۰۰ نفر از فرماندهان، سربازان، صنعتگران و آهنگران شمرده،
[۶۲] کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۴:۱۴.
حال آن‌که در سِفْر ارمیا این تعداد ۳۰۲۳‌ نفر بیان شده است.
[۶۳] کتاب مقدس، ارمیا، ۵۲:۲۸.


۱۰.۴ - شورش صدقیا

بخت‌نصر در سال ۵۸۹‌ق. م. برای بار دوم اورشلیم را به محاصره درآورد،
[۶۴] نبوخذ نصر الثانی، ص‌۷۲.
زیرا صدقیا پس از ۹ سال تبعیت از بابل در پی بی‌توجهی بخت‌نصر به قلمرو غربی خود به سبب اشتغال در جنگ با‌عیلامیها و فرو نشاندن آشوب در ارتش خود، دست به شورش زده، ادعای استقلال کرده بود.
[۶۵] نبوخذ نصر الثانی، ص‌۶۹‌-۷۰.
شورش وی بی‌شک از حمایت و تشویق فرعون مصر برخوردار بود.
[۶۶] نبوخذ نصر الثانی، ص‌۷۱.



سپاه بابل در سال ۵۸۶‌یا‌۵۸۷ با ویران ساختن دیوارهای دفاعی، شهر را اشغال کرد.
[۶۷] نبوخذ نصر الثانی، ص‌۷۲‌-۷۴.
[۶۸] تاریخ ایران باستان، ص‌۱۹۳.
در این حمله صدقیا اسیر و کور شد و اشراف و بزرگان یهود کشته شدند، قصر پادشاه و هیکل سلیمان به آتش کشیده شد، ساکنان شهر به بابل تبعید شدند، ظروف و وسایل قیمتی معبد به تاراج رفت و
[۶۹] کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۵.
تابوت میثاق
[۷۰] تاریخ جامع ادیان، ص‌۵۲۷‌.
و متن تورات
[۷۱] جامع البیان، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۵۶‌.
[۷۲] البدء والتاریخ، ج‌۳، ص‌۱۱۵‌-۱۱۶.
[۷۳] کورش کبیر، ص‌۲۱۶.
به کلی از میان رفت. طبق روایت سِفر دوم پادشاهان، همه شهروندان، جز تهیدستان به بابل تبعید شدند.
[۷۴] کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۱۱:۲۵‌-۱۲.


۱۱.۱ - کشتار یهودیان

این افراد در سِفْر ارمیا ۸۳۲ نفر بیان شده‌اند
[۷۵] کتاب مقدس، ارمیا، ۵۲:۲۹.
که با توجه به کشته شدن شمار فراوانی از مردم در جریان محاصره در پی شیوع گرسنگی و بیماریهای واگیردار و فرار گروهی از اهالی شهر هنگام عقب‌نشینی سپاه بابل بر اثر پیشروی ارتش مصر برای کمک به اورشلیم و همچنین کشتار یهودیان پس از اشغال شهر به دست سربازان بابلی، چندان ناسازگار با گزارش نخست به نظر نمی‌رسد.
[۷۶] نبوخذ نصر الثانی، ص‌۸۲.


۱۱.۲ - بیم از عذاب الهی

در تمام این دوران، انبیای بنی اسرائیل به خصوص ارمیا، با زبانی تلخ به بیان گناهان قوم یهود پرداخته، آنان را از عذاب دردناک الهی بیم می‌دادند. ارمیا بابل را تازیانه عذابی در دست خداوند
[۷۷] کتاب مقدس، ارمیا، ۴:۵‌-‌۱۰.
[۷۸] کتاب مقدس، ارمیا، ۶:۱‌-‌۹.
[۷۹] کتاب مقدس، ارمیا، ۲۲:۶-‌۲۷.
[۸۰] کتاب مقدس، ارمیا، ۱۵:۱‌۹.
و تنها راه نجات را در تسلیم شدن می‌دانست.
[۸۱] کتاب مقدس، ارمیا، ۶:۲۷- ۸.
[۸۲] کتاب مقدس، ارمیا، ۲۷:۱۷.
[۸۳] کتاب مقدس، ارمیا، ۳۸:۱۷ ۱۸.



تبعید شدگان در بابل از آزادی و رفاه خوبی برخوردار شدند و پس از مدتی مکنت بسیار یافتند.
[۸۴] تاریخ جامع ادیان، ص‌۵۲۷‌-۵۲۸‌.
[۸۵] تاریخ تمدن، ج‌۱، ص‌۳۷۸.
بخت‌نصر پس از ساختن باغهای معلق و قصرها و معابد بسیار و دیوارهای عظیم دفاعی،
[۸۶] نبوخذ نصرالثانی، ص‌۹۹.
[۸۷] نبوخذ نصرالثانی، ص۱۱۰.
[۸۸] تاریخ هرودت، ج‌۱، ص‌۱۷۸‌-۱۷۹.
[۸۹] تاریخ هرودت، ج‌۱، ص۲۶۰ - ۲۶۳.
در سال ۵۶۲ ق. م. درگذشت.
[۹۰] بابل تاریخ مصور، ص‌۱۹۹.
در حدود دو دهه بعد با ظهور کورش هخامنشی و سقوط بابل
[۹۱] تاریخ تمدن، ج‌۱، ص‌۱۴۰.
زمینه بازگشت یهودیان که به زندگی در بابل خو گرفته بودند، فراهم آمد.
[۹۲] تاریخ تمدن، ج‌۱، ص‌۳۸۱.



همچنین گروهی بخت‌نصر را نواده
[۹۳] جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۴۷.
[۹۴] جامع‌البیان، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳۲.
[۹۵] روض‌الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۷۴.
یا کاتب
[۹۶] تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۴.
سنحاریب آشوری دانسته‌اند که در حمله به بیت‌المقدس، فرشته خداوند همه سپاه ایشان را به غیر از خود سنحاریب، بخت‌نصر و چند نفر دیگر نابود می‌کند. این داستان شباهت فراوانی به گزارش عهد عتیق دارد.
[۹۸] کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۱۹:۳۵‌۳۶.



تنها راویان اسلامی اخبار، بخت‌نصر را با ابتکار خود به آن افزوده‌اند. طبق این گزارش بخت‌نصر پس از به قدرت رسیدن منتظر می‌ماند تا گناهان در بین بنی اسرائیل فزونی یافته، خدای ایشان دست از حمایتشان بردارد و پس از حمله به بیت المقدس، جمع فراوانی از یهودیان را که شمار آنان ۷۰/۰۰۰ نفر بیان شده، به قتل می‌رساند،
[۹۹] مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۶‌.
به طوری که دیگر کسی از حافظان تورات باقی نمی‌ماند. مسجد الاقصی را نیز ویران کرده، از خاکروبه پر می‌سازد
[۱۰۲] جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۴۸.
[۱۰۳] البدایة والنهایه، ج‌۲، ص‌۳۰.
و تورات نیز به آتش کشیده شده، از بین می‌رود.
[۱۰۴] تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۲۵.
[۱۰۵] جامع‌البیان، مج‌۹، ج۱۵، ص۵۶‌.
سپس بسیاری از بازماندگان را به اسارت برده، اندکی را نیز در آن مکان وا می‌نهد.
[۱۰۷] جامع‌البیان، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۵۶‌.
[۱۰۸] البدایة والنهایه، ج‌۲، ص‌۳۰.



وی در اواخر عمر بر اثر گناهان بسیار به صورت حیوانی مسخ
[۱۰۹] تاریخ یعقوبی، ج‌۱، ص‌۶۶‌.
یا دیوانه شده، خود را گاو می‌پندارد.
[۱۱۱] اعلام‌القرآن، ص‌۹۶۸.
در سِفْر دانیال نیز به دیوانه شدن وی اشاره شده است.
[۱۱۲] کتاب مقدس، دانیال، ۴:۳۰ - ۳۲.
برخی نیز سرانجام وی را پس از دوره‌ای مسخ، بخشش از سوی خداوند و بازگشت به هیئت انسانی ذکر‌ کرده‌اند.
[۱۱۳] تاریخ یعقوبی، ج‌۱، ص‌۶۶‌.



نام بخت‌نصر در قرآن‌ به‌طور صریح نیامده است؛ ولی مفسران مسلمان آیات ۹۷، ۱۱۴ و ۲۵۹ سوره بقره ؛ ۱۶۷ سوره اعراف ؛ ۲۶ سوره نحل ؛ ۴-۸ و ۱۰۴ سوره اسراء ؛ ۱۱-۱۵ سوره انبیاء و ۴-۱۰ سوره بروج را با‌اختلاف گزارشهای بسیار در مورد وی دانسته‌اند. در گزارشها و داستانهای افسانه‌ای بسیاری که تاریخ‌نگاران اسلامی و مفسران درباره بخت‌نصر ارائه داده‌اند ردپایی از اسفار عهد عتیق، کتب ربانی یهود و نوشته‌های ایرانیان قبل از اسلام به چشم می‌خورد. تأثیر بخت‌نصر در اذهان راویان اسلامی اخبار تا جایی بوده که هر حمله و رویداد ناآشنایی را در برهه‌های مختلف تاریخی به وی نسبت می‌دادند.
[۱۲۴] نخستین انسان، ج‌۲، ص‌۴۰۰.
[۱۲۶] تاریخ‌ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۷‌-۳۱۸.
آیات قرآنی مربوط به بخت‌نصر به غیر از آیه ۲۶ سوره نحل که بنا به نظری غیر مشهور درباره مرگ و گرفتاری وی به عذاب الهی است
[۱۲۸] تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۶۵‌.
تحت دو عنوان «حمله به بیت المقدس» و «حمله به اعراب» قابل بررسی است.

۱۶.۱ - حمله به بیت المقدس

در آیات ابتدایی سوره اسراء از دو بار عصیان و استکبار قوم یهود و به سبب آن، دو بار مجازات ایشان یاد شده است: «و‌قَضَینا اِلی بَنی اِسرءیلَ فِی الکِتبِ لَتُفسِدُنَّ فِی‌الاَرضِ مَرَّتَینِ ولَتَعلُنَّ عُلُوًّا کَبیرا». نخست بار، خداوند گروهی از بندگان نیرومند خود را بر ایشان مسلط می‌کند: «فَاِذا جاءَ وَعدُ اُولهُما بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا اولی بَأس شَدید فَجاسوا خِللَ الدّیارِ و کانَ وَعدًا مَفعولا» و پس از چندی دوباره قدرت و مکنتشان را بیش از پیش به آنان باز می‌گرداند: «ثُمَّ رَدَدنا لَکُمُ الکَرَّةَ عَلَیهِم و اَمدَدنکُم بِاَمول و بَنینَ‌وجَعَلنکُم اَکثَرَ نَفیرا»

۱۶.۱.۱ - کیفر دوم

تا آن‌که هنگام وعده ( کیفر ) دوم، دشمنانشان چنان بر آنان سخت می‌گیرند که غم و اندوه بر چهره‌هایشان نمایان می‌شود و آنچه را زیر سلطه گیرند، درهم می‌کوبند: «... فَاِذا جاءَ وَعدُ الأخِرَةِ لِیَسوءوا وُجوهَکُم ولِیَدخُلُوا المَسجِدَ کَما دَخَلوهُ اَوَّلَ مَرَّة و لِیُتَبِّروا ما عَلَوا تَتبیرا». گزارش تاریخی قرآن در این آیات بسیار کلی است؛ ولی از دیگر آیات قرآن می‌توان نتیجه گرفت که فساد و استکبار ایشان در سرپیچی از دستورات خداوند، شکستن پیمان خود با خدا، قتل و تکذیب انبیا، کشتن همدیگر، تحریف کلام الهی و... بوده است.

۱۶.۲ - نهی از پرستش خدایان بیگانه

انبیای بنی‌اسرائیل نیز یهودیان را از پرستش خدایان بیگانه نهی می‌کردند
[۱۳۹] کتاب مقدس، ارمیا، ۷:۹.
و ایشان را به سبب رواج ‌فساد
[۱۴۰] کتاب مقدس، اشعیا، ۱:۲‌۵‌.
[۱۴۱] کتاب مقدس، ارمیا، ۵:۱‌۳.
[۱۴۲] کتاب مقدس، ارمیا، ۷:۱‌۱۱.
و نبوتهای دروغین
[۱۴۳] کتاب مقدس، ارمیا، ۲۳: ۹ - ۱۸.
سرزنش کرده، مستحق عذاب می‌دانستند.

۱۶.۳ - حمله کنندگان به بیت‌المقدس

تعبیر «و‌قَضَینا اِلی بَنی اِسرءیلَ فِی الکِتبِ» از اعلام و بیان قطعی این حملات به یهودیان حکایت دارد
[۱۴۵] من وحی القرآن، ج‌۱۴، ص‌۳۳.
که باید در تورات
[۱۴۶] مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۴‌.
[۱۴۷] روض الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۶۱.
یا عموم اسفار عهد عتیق و حتی برخی اناجیل صورت گرفته باشد؛
[۱۴۸] التحریر والتنویر، ج‌۱۳، ص‌۲۸‌-۲۹.
[۱۴۹] الفرقان، ج‌۱۵، ص‌۳۲.
اما با توجه به آیه دوم این سوره: «و ءَاتینا موسی الکتب...» ظهور کتاب در خصوص شریعت موسی از قوت بیشتری برخوردار است. یادکرد این حملات در شریعت موسی، از سِفْر دانیال نیز برمی‌آید.
[۱۵۰] کتاب مقدس، دانیال ۹: ۱۲‌-۱۳.
[۱۵۱] کتاب مقدس، دانیال ۹: ۲۶.
احتمالا همین دو عامل سبب جلب توجه دانشمندان اسلامی به کتاب مقدس برای یافتن حمله یا حملاتی در پی قتل یا تکذیب پیامبری شده است. در منابع یهودی از حملات متعددی یاد شده که قابل تطبیق بر دو حمله مذکور است. در سِفْر دانیال نیز به وقوع دو حمله بزرگ در تاریخ یهود اشاره مختصری شده که تا حدودی به گزارش قرآن شباهت دارد؛
[۱۵۲] کتاب مقدس، دانیال ۹: ۱۲‌-۲۷.
ولی به نظر می‌رسد چندان مورد توجه مفسران قرار نگرفته است، بر همین اساس راویان اسلامی، حمله کنندگان به بیت‌المقدس را در نوبت اول و دوم یکی از جالوت ،
[۱۵۳] تفسیر عبدالرزاق، ج‌۲، ص‌۲۹۱.
[۱۵۴] جامع‌البیان، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳۷.
[۱۵۵] روض الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۶۲.
سنحاریب،
[۱۵۶] جامع‌البیان، مج۹، ج۱۵، ص۳۷‌-۳۸.
[۱۵۷] روض‌الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۶۲.
بخت‌نصر،
[۱۵۸] تفسیر عبدالرزاق، ج‌۲، ص‌۲۹۱.
[۱۵۹] تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۱۳‌-۱۱۴.
[۱۶۰] جامع البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۴۸.
[۱۶۱] مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۶‌-۶۱۷‌.
انطیاکوس رومی
[۱۶۲] مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۶‌.
[۱۶۳] روض‌الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۶۴.
(در سال ۱۶۷ ق. م. از پادشاهان مقدونی سوریه)، یکی از ملوک‌الطوایف بابل پس از اسکندر مقدونی (به نام جوزور یا بیردوس یا خردوش)
[۱۶۴] روح المعانی، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳۰.
یا تیتوس رومی
[۱۶۵] آثار الباقیه، ص‌۴۶۶.
(در‌سال‌۷۰ م.) دانسته‌اند.

۱۶.۴ - نسبت حمله به بخت‌نصر

عصیان ایشان را نیز با اختلاف نظرهای بسیار در قتل اشعیا،
[۱۶۷] مجمع البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۷‌.
[۱۶۸] تفسیر بیضاوی، ج‌۲، ص‌۴۳۵.
قتل
[۱۶۹] تفسیر بیضاوی، ج‌۲، ص‌۴۳۵.
یا حبس
[۱۷۱] التعریف والاعلام، ص‌۱۷۷.
ارمیا، قتل زکریا (ظاهراً پدر یحیی و نه فرزند برخیا‌ بن عدو، از نگارندگان اسفار عهد عتیق مورد نظر است)،
[۱۷۲] مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۴‌.
[۱۷۳] تفسیر بیضاوی، ج‌۲، ص‌۴۳۵.
قتل یحیی
[۱۷۵] تفسیر بیضاوی، ج‌۲، ص‌۴۳۵.
[۱۷۶] تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۱۵.
[۱۷۷] مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۷‌.
و قصد قتل عیسی
[۱۷۸] تفسیر بیضاوی، ج‌۲، ص‌۴۳۵.
[۱۷۹] زاد المسیر، ج‌۵‌، ص‌۱۱.
بیان کرده‌اند. در این بین شهرت بخت‌نصر از دیگران بیش‌تر است و عموم مفسران بر وقوع حداقل یکی از این دو حمله به دست وی اتفاق نظر دارند، ازاین‌رو برخی احتمالا با توجه به وحدت فاعل هر دو حمله در این آیات که به نظر می‌رسد مهاجمان را در هر دو رویداد، یک گروه معرفی می‌کند،
[۱۸۱] التحریر والتنویر، ج‌۱۳، ص‌۳۸.
[۱۸۲] الصحیح من سیره، ج‌۳، ص‌۳۷.
هر دو حمله را به وی نسبت داده‌اند.

۱۶.۵ - طولانی بودن عمر

گروهی با پذیرش این قول در کنار اعتقاد به فاصله چند قرنی میان دو حمله، احتمال طولانی بودن عمر وی را بیان کرده‌اند.

۱۶.۶ - احتمالات

به هر حال آیات قرآن به وقوع این حملات در زمان گذشته صراحت نداشته و اتفاق نظر مفسران در وقوع هر دو در زمان گذشته، احتمالا ناشی از این تصور بوده که با قدرت یافتن مسیحیت و اسلام دیگر احتمال برتری‌جویی یهودیان نمی‌رود. البته در آیه ۸ اسراء/۱۷ از احتمال اقتدار و سلطه‌جویی مجدد یهودیان و سرکوب دوباره آنان به دست خداوند خبر داده شده که اشاره ضعیفی به وقوع هر دو رویداد در زمان گذشته دارد:«عَسی رَبُّکُم اَن یَرحَمَکُم و اِن عُدتُّم عُدنا...»، از همین رو، برخی مفسران از حملات سوم و چهارمی نیز یاد کرده‌اند.
[۱۸۷] تفسیر عبدالرزاق، ج‌۲، ص‌۲۹۱.
[۱۸۸] روض الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۶۴.
[۱۸۹] فی ظلال القرآن، ج‌۴، ص‌۲۲۱۴.


۱۶.۷ - تطبیق حملات بر آیات

گروهی که حمله نخست را به بخت‌نصر نسبت داده‌اند، مهاجمان را در وعده دوم انطیاکوس یا یکی از ملوک الطوایف بابل یا امپراطور روم دانسته و آنان‌که حمله دوم را به وی نسبت داده‌اند، جالوت یا سنحاریب را مهاجمان نخست شمرده‌اند. هرچند از حمله جالوت
[۱۹۰] کتاب مقدس، سموئیل اول، ۱۷:۱۹ - ۵۱‌.
و سنحاریب
[۱۹۱] کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۱۸:۱۳ - ۳۷.
در کتاب مقدس یاد شده است؛ ولی تطبیق این حملات بر آیات نخستین سوره اسراء با توجه به بنای مسجد در عصر داود و سلیمان،
[۱۹۲] کتاب مقدس، اول پادشاهان، ۶‌.
پس از حمله جالوت و به تصریح آیات در ورود مهاجمان به مسجدالاقصی و همچنین ناتوانی سنحاریب در فتح بیت‌المقدس، چندان وجیه نمی‌نماید، مگر آن‌که اطلاق مسجد را بر تمام ارض مقدس روا بداریم.
[۱۹۴] مجمع البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۶‌.


۱۶.۷.۱ - وحدت فاعل

احتمال تطبیق حمله انطیاکوس، پادشاهان ملوک الطوایف بابل یا امپراطور روم بر آیات مورد نظر نیز با توجه به تعبیر «قَضَینا» که بیان از پیغام‌رسانی وحیانی و قطعی به بنی‌اسرائیل در کتاب مقدس می‌کند
[۱۹۶] التفسیر الکبیر، ج‌۷، ص‌۲۹۹.
و عدم اشاره صریح به چنین حملاتی در عهد عتیق تضعیف می‌شود. احتمالا گروهی از مفسران نخستین بر همین اساس و با توجه به وجود پیش‌گوییها و گزارشهای بسیار درباره حمله بخت‌نصر و بابلیان در‌عهد عتیق به خصوص دو سِفْر ارمیا و اشعیا و همچنین ظهور آیات سوره اسراء بر وحدت فاعل هر دو حمله، بخت‌نصر را مهاجم در هر دو رویداد پنداشته‌اند؛

۱۶.۷.۲ - گزارش قرآن

اما فاصله اندک میان دو حمله بخت‌نصر با توجه به گزارش قرآن از بازگشت قدرت و مکنت یهودیان پذیرش این سخن را دشوار می‌سازد.

۱۶.۸ - اشتباه تاریخی

بسیاری نیز حمله دوم را به دست وی و در پی قتل یحیی دانسته‌اند،
[۲۰۱] مجمع البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۷‌.
[۲۰۲] زادالمسیر، ج‌۵‌، ص‌۹.
[۲۰۳] بحارالانوار، ج‌۱۴، ص‌۳۵۵.
با آن‌که قتل یحیی حدود ۶۰۰ سال پس از بخت‌نصر و در دوره زندگانی حضرت مسیح رخ داده است.
[۲۰۴] آثار الباقیه، ص‌۴۶۶.
[۲۰۵] روح المعانی، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳۰.
[۲۰۶] قاموس کتاب مقدس، ص‌۹۶۵.
این اشتباه تاریخی احتمالا بر اثر تشابه بخشهایی از داستان حمله بخت‌نصر با ماجرای حملات وسپاسیانوس و فرزندش تیتوس رومی پس از میلاد مسیح و قتل یحیی، در منابع یهودی برای این دسته از مفسران اسلامی رخ داده است.
[۲۰۷] آثارالباقیه، ص‌۴۶۶.
نشانه‌های دیگری نیز از اشتباه گرفتن وسپاسیانوس و بخت‌نصر در منابع اسلامی به چشم می‌خورد.
[۲۰۸] تفسیر‌قمی، ج‌۱، ص‌۱۱۴‌-۱۱۵.
[۲۰۹] تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۹‌-۳۲۰.
طغیان بنی‌اسرائیل در حمله بخت‌نصر می‌تواند در مخالفت با احکام تورات ، رواج فساد ، قتل اشعیا بنا به روایت برخی اسفار غیر مشهور عهد عتیق
[۲۱۰] قاموس کتاب مقدس، اشعیا، ص‌۷۱.
و برخی مفسران اسلامی و حبس ارمیا باشد. برخی مفسران از قتل ارمیا نیز در زمره عصیانهای بنی اسرائیل نام برده و حمله بخت‌نصر را در پی آن شمرده‌اند که با گزارشهای عهد عتیق
[۲۱۱] کتاب مقدس، ارمیا، ۱۱:۳۹ - ۱۳.
و دیگر روایات اسلامی سازگار نیست.
[۲۱۲] جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۴۸.
[۲۱۳] البدایة والنهایه، ج‌۲، ص‌۳۱.
برخی نیز حمله بخت‌نصر را در پی قتل زکریا دانسته‌اند که طبق گزارش عهد عتیق متأخر از بخت‌نصر می‌زیسته و اشاره‌ای به قتل وی نیز نشده است.
[۲۱۴] البدء والتاریخ، ج‌۳، ص‌۱۱۸.
[۲۱۵] قاموس کتاب مقدس، ص‌۴۴۳‌-۴۴۴.


۱۶.۹ - دیدگاه بیرونی و ابن‌خلدون

در عین حال نظر بیرونی و ابن‌خلدون در تطبیق حمله دوم برتیتوس رومی در میان مفسران معاصر از اقبال بیشتری برخوردار گشته
[۲۱۶] التحریر والتنویر، ج‌۱۳، ص‌۲۹.
[۲۱۷] التحریر والتنویر، ج‌۱۳، ص۳۸.
که از تأیید گزارشهای تاریخی و حکایات اسفار عهد عتیق تهی نبوده است و به رغم برخی تأملات درباره وحدت فاعل هر دو حمله با گزارش قرآن نیز چندان ناسازگار نمی‌نماید.

۱۶.۹.۱ - نظر قرآن

تقارن دو حمله بزرگ مورد نظر قرآن با دو بار ویرانی کامل اورشلیم در تاریخ یهود (بار اول در ۵۳۸ ق. م. به دست بخت‌نصر و بار دوم در ۷۰ م. به دست تیتوس رومی)
[۲۱۹] مقارنة الادیان، ج‌۱، ص‌۹۳‌-۹۵.
نیز این قول را تقویت می‌کند.

۱۶.۹.۲ - وقوع حمله دوم

وجود اشاره‌هایی در کتاب مقدس همچون رؤیای دانیال مبنی بر ویرانی اورشلیم بر اثر جنگ پس از ظهور مسیح،
[۲۲۰] کتاب مقدس، دانیال، ۲۵:۹-۲۷.
هشدارهای ملاکی (آخرین پیامبر نگارنده اسفار عهد عتیق در حدود ۴۱۶ ق. م.)
[۲۲۱] قاموس کتاب مقدس، ص‌۸۳۰‌-۸۳۱‌.
مبنی بر آمدن خداوند و انتقام از بدکاران و ستمکاران
[۲۲۲] کتاب مقدس، ملاکی، ۳:۱‌۶‌.
و همچنین پیشگوییهای عیسی از ویرانی دوباره بیت‌المقدس
[۲۲۳] کتاب مقدس، مرقس، ۱۳:۱ ‌ ۷.
نیز می‌تواند مؤیدی دیگر بر وقوع حمله دوم به دست تیتوس باشد. البته حمله انطیاکوس سلوکی نیز پس از دوره پیامبری ملاکی رخ داده که ویران نشدن اورشلیم در این حمله احتمال تطبیق آن را بر آیات سوره اسراء تضعیف می‌کند. گروهی دیگر از معاصران نیز دو رویداد مورد نظر قرآن را بر دو دوره تاریخی پیش از میلاد‌ در جریان حملات بخت‌نصر و سارگن و پس از میلاد در جریان حملات رومیان و نه بر دو حمله خاص تطبیق کرده‌اند.
[۲۲۴] التحریر و التنویر، ج‌۱۳، ص‌۲۹.
[۲۲۵] مقارنة الادیان، ج‌۱، ص‌۹۱.
[۲۲۶] مقارنة الادیان، ج‌۱، ص۹۴‌-۹۵.



به هر روی برخی تعابیر در آیات سوره اسراء، تطبیق مهاجمان را بر امثال بخت‌نصر و تیتوس دشوار می‌سازد؛ تعبیر «بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا» که از نوعی ظهور در ایمان و دین‌داری مهاجمان تهی نیست، برخی مفسران را به این اظهار نظر واداشته که در صورت نبود قرینه‌ای قطعی، گریزی از حکم به ایمان ایشان نیست، با این حال تلاشی از سوی این دسته مفسران برای یافتن فردی مؤمن که به بیت المقدس هجوم برده باشد، صورت نگرفته است.
[۲۲۹] تاریخ تمدن، ج‌۱، ص‌۲۸۴.
البته واژه «بعث» که ظهور در مأموریت یافتن آنان در حمله به بیت‌المقدس دارد،
[۲۳۰] الفرقان، ج‌۱۵، ص‌۴۰.
[۲۳۱] الصحیح من سیره، ج‌۳، ص‌۳۹.
در مورد امور صرفاً تکوینی نیز به کار رفته
[۲۳۲] التحریر والتنویر، ج‌۱۳، ص‌۳۰.
و در نتیجه ظهور چندان روشنی در خداپرستی و ایمان ایشان ندارد. احتمالا تلاش برخی مفسران برای تفسیر «بَعَثنا» به تمکین و رفع موانع
[۲۳۴] مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۵‌.
[۲۳۵] روض الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۶۲.
در برابر معنای مشهور ایجاد انگیزه و مأموریت دادن
[۲۳۶] التفسیر الکبیر، ج‌۲۰، ص‌۱۵۵‌-۱۵۷.
از همین روی بوده است؛ اما ترکیب «عِباداً لَنا» با توجه به تعابیر مشابه آن در قرآن همچون «عَبدَنا» و «عِبادَنا» که در غیر از موارد مثبت به کار نرفته‌اند، ظهور نسبتاً روشنی در ایمان مهاجمان دارد.
[۲۳۷] الصحیح من سیره، ج‌۳، ص‌۳۸‌-۳۹.
[۲۳۹] من وحی القرآن، ج‌۱۴، ص‌۳۴.


۱۷.۱ - هتک حرمت مهاجمان به مسجدالاقصی

با این حال در ادامه آیات از ورود مهاجمان به مسجدالاقصی یاد شده که در کنار برخی روایات تفسیری
[۲۴۰] علل الشرایع، ج‌۲، ص‌۳۱۹.
به هتک حرمت آن مکان مقدس اشاره دارد.
[۲۴۱] فی ظلال‌القرآن، ج‌۴، ص‌۲۲۱۴.
در این صورت می‌توان قرینه‌ای بر رفع ظهور «عِباداً لَنا» یافت، گذشته از این، تعبیر «ثُمَّ رَدَدنا لَکُم الکَرَّةَ عَلَیهِم» نیز که به تسلط یافتن بنی‌اسرائیل اشاره دارد، یافتن مصداقی برای مهاجمان را بیش از پیش دشوار می‌سازد، زیرا هرچند صدقیا بر بخت‌نصر شورید؛ ولی بر وی سلطه نیافت.

۱۷.۲ - نکته

البته احتمال تسلط یافتن گروهی دیگر (هخامنشیان) بر بابلیان و سود جستن بنی‌اسرائیل از آن با توجه به ترکیب «لَکُم الکَرَّةَ» نیز منتفی نیست. بر اثر همین ابهامها، گروهی دیگر از مفسران معاصر با تأکید بر ظهور آیات در ایمان و وحدت مهاجمان و همچنین تکیه بر تعبیر «لَتَعلُنَّ فِی‌الأَرضِ» که اشاره به استکبار و عصیانی جهانی دارد و عدم سابقه عصیانی جهان شمول از ایشان وقوع هر دو رویداد را در زمان گذشته‌ به‌طور کلی انکار کرده و از دو بار افساد ایشان و سرکوبی آنان در آینده به دست مسلمانان خبر داده‌اند.
[۲۴۵] الصحیح من سیره، ج‌۳، ص‌۴۷ - ۴۹.
[۲۴۶] الفرقان، ج‌۱۵، ص‌۳۵.
البته تعبیر «علو فی الأرض» در برخی آیات دیگر در طغیانهای محلی نیز به کار رفته است.
[۲۴۸] التفسیرالکبیر، ج‌۷، ص‌۲۹۹.
[۲۴۹] التحریر والتنویر، ج‌۱۳، ص‌۳۰.

به جز آیات نخستین سوره اسراء، موارد دیگری نیز در قرآن اشاره به سرکوبی یهودیان و ویرانی بیت‌المقدس دارد.


آیه‌۱۱۴ سوره بقره از دیگر آیاتی است که از سوی برخی مفسران در مورد ویران‌سازی مسجدالاقصی در حمله بخت‌نصر تفسیر شده است.
[۲۵۲] جامع‌البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۶۹۶‌-۶۹۷‌.
[۲۵۳] مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۳۶۰.
[۲۵۴] زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۱۱۶.
خداوند در این آیه از خراب کنندگان مساجد الهی به عنوان ستمکارترین مردم یاد می‌کند: «و مَن اَظلَمُ مِمَّن مَنَعَ مَسجِدَ اللّهِ اَن یُذکَرَ فیهَا اسمُهُ وسَعی فی خَرابِها اُولئِکَ ما کانَ لَهُم اَن یَدخُلوها اِلاّ خائِفینَ...». سیاق‌ آیات بیش‌تر با تطبیق آیه مورد نظر بر مسجدالحرام و یهودیان مدینه در جریان تغییر قبله یا مشرکان مکه به سبب منع پیامبر از عبادت در کعبه
[۲۵۶] جامع‌البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۶۹۷‌.
یا منع از برگزاری حج در جریان صلح حدیبیه
[۲۵۸] مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۳۶۱.
[۲۵۹] زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۱۳۴.
سازگار است.

۱۸.۱ - تعابیر متفاوت از مسجد

البته برخی مفسران بدون توجه به شأن نزولی خاص، تعبیر «مساجد» در آیه را عام شمرده و گروهی نیز به استناد روایتی از امیرمؤمنان ، امام علی (علیه‌السلام) «مساجد» را بر همه سطح کره زمین تطبیق کرده‌اند؛
[۲۶۱] مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۳۶۱.
همچنین دسته‌ای از مفسران، شهر ویرانی را که مرگ ۱۰۰ ساله و حیات مجدد ارمیا یا عزیر نبی در آن رخ داده همان بیت‌المقدس ویران شده به دست بخت‌نصر پنداشته‌اند.
[۲۶۳] تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۱۳‌-۱۱۷.
[۲۶۴] جامع البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۴۳ - ۴۸.



آیه ۱۶۷ سوره اعراف نیز از سوی برخی مفسران در مورد تسلط بخت‌نصر بر یهودیان بیان شده است.
[۲۶۷] تفسیر قرطبی، ج‌۷، ص‌۱۹۷.
در این آیه از اعلام خداوند به یهودیان مبنی بر تسلط گروهی بر ایشان تا روز قیامت یاد شده است: «و اِذ تَاَذَّنَ رَبُّکَ لَیَبعَثَنَّ‌عَلَیهِم اِلی یَومِ القِیمَةِ مَن یَسومُهُم‌سوءَالعَذابِ...».

۱۹.۱ - امت حضرت محمد

دیگران با توجه به این‌که بخت‌نصر نمی‌توانسته تا قیامت بر آن‌ها سلطه یابد، این آیه را بر امت حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تطبیق کرده‌اند.
[۲۶۸] جامع البیان، مج‌۶‌، ج‌۹، ص‌۱۳۷‌-۱۳۸.
[۲۶۹] تفسیر قرطبی، ج‌۷، ص‌۱۹۷.


۱۹.۲ - دشمنی با جبرئیل

بالاخره آخرین مورد دشمنی برخی با جبرئیل در آیه ۹۷ سوره بقره است که برخی روایات تفسری آن را بر بنی اسرائیل منطبق دانسته‌اند.
طبق این روایات، عداوت مذکور از نزول پیامهای عذاب و جنگ از سوی جبرئیل و همچنین بازداشتن دانیال از کشتن بخت‌نصر در کودکی نشئت یافته است.
[۲۷۱] تفسیر منسوب به امام‌عسکری (علیه‌السلام)، ص‌۴۴۸.
[۲۷۲] الاحتجاج، ج‌۱، ص‌۹۳‌-۹۴.



افزون بر گزارشهای قرآنی، اطلاعات تاریخی بی‌پایه‌ای نیز از برخی مفسران و مورخان نخستین درباره بخت‌نصر نقل شده است. این گزارشها با داستانِ یافتن نوزادی در کنار بتی و نامیدن وی به بخت‌نصر به معنای فرزند بت «نصّر» آغاز شده
[۲۷۴] لسان العرب، ج‌۱۴، ص‌۱۶۲، «نصر».
سپس چگونگی به قدرت رسیدن وی پس از دوره‌ای فلاکت و بدبختی در جریان ملاقاتش با فردی یهودی یا پیامبری از بنی‌اسرائیل ذکر می‌شود.
[۲۷۵] تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۹‌-۳۲۰.
[۲۷۶] روض الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۷۶.
در منابع ایرانیان قبل از اسلام نیز به حمله‌لُهراسپ، پادشاه کیانی به همراهی بخت نرسیه (نام ‌فارسی شده بخت‌نصر)
[۲۷۹] تجارب‌الامم، ج‌۱، ص‌۲۶.
به بیت‌المقدس اشاره شده
[۲۸۰] کیانیان، ص‌۱۳۶‌-۱۳۷.
[۲۸۱] کیانیان، ص۱۵۶.
که احتمالا منشأ الهام مورخان اسلامی در معرفی بخت‌نصر به عنوان مرزبان ممالک غربی لُهراسپ و کارگزار او در فتح اورشلیم بوده است.
[۲۸۲] تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۶.
[۲۸۳] مروج‌الذهب، ج‌۱، ص‌۲۳۵.
[۲۸۴] تجارب الامم، ج‌۱، ص‌۲۶.
گروهی نیز سعی در ارائه شجره‌نامه‌ای پارسی برای وی کرده‌اند
[۲۸۵] تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۷.
[۲۸۶] تاریخ سیستان، ص‌۳۴‌-۳۵.
[۲۸۷] نزهة‌القلوب، ص‌۹۱.
، به هر حال در منابع تاریخی اسلامی بسیار اندک از وی به عنوان پادشاهی مستقل یاد شده است.
[۲۸۸] تاریخ سیستان، ص‌۳۴‌-۳۵.
[۲۸۹] تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۷.
[۲۹۰] نزهة‌القلوب، ص‌۱۰۴.



در آیات ۱۱ - ۱۵ انبیاء از مردمانی ستمگر یاد شده که خداوند محل سکونت آباد و پرناز و نعمتشان را درهم شکسته، آنان را از بیخ و‌ بن برمی‌کند:«و کَم قَصَمنا مِن قَریَة کانَت ظالِمَةً... حَتّی جَعَلنهُم حَصیدًا خمِدین». برخی تفاسیر با اعتماد بر روایاتی از مفسران نخستین «حَصیدًا خمِدین» را به معنای قتل عام با شمشیر
[۲۹۲] تفسیر عبدالرزاق، ج‌۲، ص‌۳۸۳.
[۲۹۳] جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۷، ص‌۱۳.
و نه بر اثر نزول عذاب الهی
[۲۹۶] مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۷۶.
دانسته‌اند. این گروه، آیات مورد نظر را در مورد حمله بخت‌نصر به «حضور» یا «حضوراء» در یمن به سبب قتل پیامبری به نام «شعیب‌بن ذی مهرم» تفسیر کرده‌اند.
[۲۹۷] کشف الاسرار، ج‌۶‌، ص‌۲۱۶.
[۲۹۸] تفسیر قرطبی، ج‌۱۱، ص‌۱۸۲.
[۲۹۹] فتح‌القدیر، ج‌۳، ص‌۴۰۳‌-۴۰۴.
اندکی نیز حضوراء را در حجاز از سوی شام بیان کرده‌اند.
[۳۰۰] فتح الباری، ج‌۸‌، ص‌۳۳۱.


۲۱.۱ - داستان مورخان اسلامی

مورخان اسلامی نیز داستانهای بسیاری در این رابطه ارائه داده‌اند،
[۳۰۱] کتاب مقدس، ارمیا، ۲۷:۴۹‌-۲۸.
به هر حال ماجرای حمله بخت‌نصر به حضوراء به احتمال زیاد از گزارش سفر ارمیا
[۳۰۲] تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۲۶‌-۳۲۷.
[۳۰۳] معجم ما استعجم، ج‌۲، ص‌۹۰.
مبنی بر حمله بخت‌نصر به حاصور و قیدار در بادیه شرق فلسطین اقتباس شده و تشابه اسمی حاصور به حضوراء سبب اشتباه راویان اسلامی بوده است؛
[۳۰۶] قاموس کتاب مقدس، ص‌۳۰۸.
همچنین اشاره به واداشتن بخت‌نصر توسط ارمیا برای حمله به حضوراء در برخی منابع اسلامی
[۳۰۸] تفسیر قرطبی، ج‌۱۱، ص‌۱۸۲.
و تشابه بسیار گزارش عهد عتیق با برخی عبارات این‌گونه روایات، این فرضیه را قوت می‌بخشد، گذشته از این، دوری مکانی فراوان بابل از‌ یمن احتمال وقوع چنین حمله‌ای را تضعیف می‌کند.


آثارالباقیه؛ الاحتجاج؛ اعلام القرآن؛ انوارالتنزیل و اسرار التأویل، بیضاوی؛ بابل تاریخ مصوّر؛ بحارالانوار؛ البدء و‌التاریخ؛ البدایة والنهایه؛ تاریخ ابن‌خلدون؛ تاریخ الامم و‌الملوک، طبری؛ تاریخ ایران باستان؛ تاریخ بابل از تأسیس سلطنت تا غلبه ایران؛ تاریخ تمدن (مشرق زمین گاهواره تمدن)، تاریخ جامع ادیان؛ تاریخ سیستان؛ تاریخ ملل قدیم آسیای غربی؛ تاریخ هرودت؛ تاریخ الیعقوبی؛ تجارب الامم؛ التعریف و‌الاعلام؛ تفسیر التحریر و‌التنویر؛ تفسیر عبد الرزاق؛ تفسیرالقرآن العظیم، ابن‌کثیر؛ تفسیر القمی؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر مجاهد؛ التفسیر المنسوب الی الامام العسکری (علیه‌السلام)؛ تفسیر من وحی القرآن؛ تفسیر نمونه؛ توراة الیهود؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع‌لاحکام القرآن، قرطبی؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ روض‌الجنان و روح الجنان؛ زادالمسیر فی علم التفسیر؛ الصحیح من سیرة‌النبی الاعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)؛ علل الشرایع؛ فتح الباری شرح صحیح البخاری؛ فتح‌القدیر؛ الفرقان فی تفسیر القرآن؛ فرهنگ فارسی؛ فی ظلال القرآن؛ قاموس کتاب مقدس؛ الکامل فی التاریخ؛ کتاب مقدس؛ کشف الاسرار و عدة‌الابرار؛ کوروش کبیر (ذوالقرنین)؛ کیانیان؛ لسان العرب؛ مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن؛ مروج الذهب و معادن الجوهر؛ المعارف؛ معجم ما استعجم من اسماء البلاد و‌المواضع؛ المفصل فی تاریخ العرب قبل‌الاسلام؛ مقارنة الادیان الیهودیه؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ نبوخذ نصر الثانی؛ نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانه‌ای ایرانیان؛ نزهة‌القلوب.


۱. نبوخذ نصرالثانی، ص‌۵۴.
۲. کتابمقدس، دوم پادشاهان، ۲۴:۲۵.
۳. کتابمقدس، ارمیا ۲۴:۱.
۴. المعارف، ص‌۴۶.    
۵. تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۶.
۶. فرهنگ فارسی، ج‌۵‌، ص‌۲۴۶، «بخت نصر».
۷. تاریخ ملل قدیم آسیای غربی، ص‌۱۵۶.
۸. تاریخ ملل قدیم آسیای غربی، ص۱۸۳-۱۸۴.
۹. تاریخ ملل قدیم آسیای غربی، ص۲۸۴.
۱۰. کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۴‌-۲۵.
۱۱. کتاب مقدس، دوم تواریخ، ۳۶.
۱۲. کتاب مقدس، ارمیا، مراثی ارمیا.
۱۳. کتاب مقدس، دانیال نبی.
۱۴. کتاب مقدس، عزرا.
۱۵. کتاب مقدس، اول پادشاهان، ۱۱: ۲۹ - ۴۰.
۱۶. کتاب مقدس، اول پادشاهان، ۱۲:۱‌-‌۲۴.
۱۷. تاریخ تمدن، ج‌۱، ص‌۳۶۸.
۱۸. تاریخ جامع ادیان، ص‌۵۱۹‌-۵۲۰‌.
۱۹. کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۲:۸‌.
۲۰. قاموس کتاب مقدس، ص‌۴۰‌-۴۱.
۲۱. تاریخ جامع ادیان، ص‌۵۲۱‌-۵۲۶‌.
۲۲. قاموس کتاب مقدس، ص‌۳۶۶.
۲۳. قاموس کتاب مقدس، ص۳۲۰‌-۳۲۱.
۲۴. قاموس کتاب مقدس، ص۶۰۹‌.
۲۵. توراة‌الیهود، ص‌۱۳۹.
۲۶. توراة‌الیهود، ص۱۴۳.
۲۷. تاریخ ایران باستان، ج‌۱، ص‌۳۷۷.
۲۸. تاریخ ایران باستان، ج‌۱، ص۳۸۲.
۲۹. کتاب مقدس، دوم پادشاهان ۲۲:۲۵‌-۲۳.
۳۰. کتاب مقدس، عزرا:۱ - ۸‌.
۳۱. کتاب مقدس، نحمیا ۲:۶‌۷.
۳۲. تاریخ ایران باستان، ج‌۱، ص‌۱۸۸‌-۱۹۴.
۳۳. نبوخذ نصرالثانی، ص‌۴۱.
۳۴. نبوخذ نصرالثانی، ص۴۶.
۳۵. نبوخذ نصرالثانی، ص۴۹.
۳۶. تاریخ ایران باستان، ج‌۱، ص‌۱۹۱‌-۱۹۴.
۳۷. تاریخ بابل از تأسیس، ص‌۲۶۶.
۳۸. تاریخ ایران باستان، ج‌۱، ص‌۱۹۱‌-۱۹۳.
۳۹. نبوخذ نصر الثانی، ص‌۵۱‌-۵۲‌.
۴۰. کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۳:۲۹.
۴۱. کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۳:۳۴.
۴۲. نبوخذ نصرالثانی، ص‌۵۲‌.
۴۳. نبوخذ نصرالثانی، ص۵۹‌.
۴۴. تاریخ‌بابل از تأسیس، ص‌۲۶۶.
۴۵. نبوخذ نصر الثانی، ص‌۶۲‌.
۴۶. نبوخذ نصر الثانی، ص۶۱‌.
۴۷. نبوخذ نصر الثانی، ص۶۳-۶۴‌.
۴۸. قاموس کتاب مقدس، ص‌۳۶۶.
۴۹. قاموس کتاب مقدس، ص‌۳۶۶.
۵۰. بابل تاریخ مصور، ص‌۱۹۶.
۵۱. نبوخذ نصرالثانی، ص‌۶۴‌-۶۵.
۵۲. کتاب مقدس، ارمیا، ۴۹:۲۸.
۵۳. نبوخذ نصر الثانی، ص‌۶۶‌.
۵۴. نبوخذ نصر الثانی، ص‌۶۷‌.
۵۵. نبوخذ نصر الثانی، ص‌۶۸‌.
۵۶. تاریخ ایران باستان، ج‌۱، ص‌۱۹۲.
۵۷. قاموس کتاب مقدس، ص‌۳۲۰.
۵۸. نبوخذ نصر الثانی، ص‌۶۷‌-۶۹‌.
۵۹. نبوخذ نصر الثانی، ص‌۶۹‌.
۶۰. کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۴:۱۷.
۶۱. کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۴:۱۳.
۶۲. کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۴:۱۴.
۶۳. کتاب مقدس، ارمیا، ۵۲:۲۸.
۶۴. نبوخذ نصر الثانی، ص‌۷۲.
۶۵. نبوخذ نصر الثانی، ص‌۶۹‌-۷۰.
۶۶. نبوخذ نصر الثانی، ص‌۷۱.
۶۷. نبوخذ نصر الثانی، ص‌۷۲‌-۷۴.
۶۸. تاریخ ایران باستان، ص‌۱۹۳.
۶۹. کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۵.
۷۰. تاریخ جامع ادیان، ص‌۵۲۷‌.
۷۱. جامع البیان، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۵۶‌.
۷۲. البدء والتاریخ، ج‌۳، ص‌۱۱۵‌-۱۱۶.
۷۳. کورش کبیر، ص‌۲۱۶.
۷۴. کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۱۱:۲۵‌-۱۲.
۷۵. کتاب مقدس، ارمیا، ۵۲:۲۹.
۷۶. نبوخذ نصر الثانی، ص‌۸۲.
۷۷. کتاب مقدس، ارمیا، ۴:۵‌-‌۱۰.
۷۸. کتاب مقدس، ارمیا، ۶:۱‌-‌۹.
۷۹. کتاب مقدس، ارمیا، ۲۲:۶-‌۲۷.
۸۰. کتاب مقدس، ارمیا، ۱۵:۱‌۹.
۸۱. کتاب مقدس، ارمیا، ۶:۲۷- ۸.
۸۲. کتاب مقدس، ارمیا، ۲۷:۱۷.
۸۳. کتاب مقدس، ارمیا، ۳۸:۱۷ ۱۸.
۸۴. تاریخ جامع ادیان، ص‌۵۲۷‌-۵۲۸‌.
۸۵. تاریخ تمدن، ج‌۱، ص‌۳۷۸.
۸۶. نبوخذ نصرالثانی، ص‌۹۹.
۸۷. نبوخذ نصرالثانی، ص۱۱۰.
۸۸. تاریخ هرودت، ج‌۱، ص‌۱۷۸‌-۱۷۹.
۸۹. تاریخ هرودت، ج‌۱، ص۲۶۰ - ۲۶۳.
۹۰. بابل تاریخ مصور، ص‌۱۹۹.
۹۱. تاریخ تمدن، ج‌۱، ص‌۱۴۰.
۹۲. تاریخ تمدن، ج‌۱، ص‌۳۸۱.
۹۳. جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۴۷.
۹۴. جامع‌البیان، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳۲.
۹۵. روض‌الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۷۴.
۹۶. تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۴.
۹۷. الکامل، ج‌۱، ص‌۲۵۶.    
۹۸. کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۱۹:۳۵‌۳۶.
۹۹. مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۶‌.
۱۰۰. تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۳، ص‌۲۸.    
۱۰۱. تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۳، ص‌۲۸.    
۱۰۲. جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۴۸.
۱۰۳. البدایة والنهایه، ج‌۲، ص‌۳۰.
۱۰۴. تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۲۵.
۱۰۵. جامع‌البیان، مج‌۹، ج۱۵، ص۵۶‌.
۱۰۶. البدءوالتاریخ، ج۳، ص۱۱۵‌-۱۱۶.    
۱۰۷. جامع‌البیان، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۵۶‌.
۱۰۸. البدایة والنهایه، ج‌۲، ص‌۳۰.
۱۰۹. تاریخ یعقوبی، ج‌۱، ص‌۶۶‌.
۱۱۰. الکامل، ج‌۱، ص‌۲۶۷.    
۱۱۱. اعلام‌القرآن، ص‌۹۶۸.
۱۱۲. کتاب مقدس، دانیال، ۴:۳۰ - ۳۲.
۱۱۳. تاریخ یعقوبی، ج‌۱، ص‌۶۶‌.
۱۱۴. الکامل، ج‌۱، ص‌۲۶۷.    
۱۱۵. بقره/سوره۲، آیه۹۷.    
۱۱۶. بقره/سوره۲، آیه۱۱۴.    
۱۱۷. بقره/سوره۲، آیه۲۵۹.    
۱۱۸. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۷.    
۱۱۹. نحل/سوره۱۶، آیه۲۶.    
۱۲۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۴-۸.    
۱۲۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۰۴.    
۱۲۲. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۱-۱۵.    
۱۲۳. بروج/سوره۸۵، آیه۴-۱۰.    
۱۲۴. نخستین انسان، ج‌۲، ص‌۴۰۰.
۱۲۵. المفصل، ج‌۱، ص‌۳۵۲.    
۱۲۶. تاریخ‌ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۷‌-۳۱۸.
۱۲۷. نحل/سوره۱۶، آیه۲۶.    
۱۲۸. تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۶۵‌.
۱۲۹. اسراء/سوره۱۷، آیه۴.    
۱۳۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۵.    
۱۳۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۶.    
۱۳۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۷.    
۱۳۳. بقره/سوره۲، آیه۲۴۶.    
۱۳۴. بقره/سوره۲، آیه۸۳.    
۱۳۵. بقره/سوره۲، آیه۸۷.    
۱۳۶. بقره/سوره۲، آیه۸۵.    
۱۳۷. بقره/سوره۲، آیه۷۵.    
۱۳۸. بقره/سوره۲، آیه۷۹.    
۱۳۹. کتاب مقدس، ارمیا، ۷:۹.
۱۴۰. کتاب مقدس، اشعیا، ۱:۲‌۵‌.
۱۴۱. کتاب مقدس، ارمیا، ۵:۱‌۳.
۱۴۲. کتاب مقدس، ارمیا، ۷:۱‌۱۱.
۱۴۳. کتاب مقدس، ارمیا، ۲۳: ۹ - ۱۸.
۱۴۴. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۳۸.    
۱۴۵. من وحی القرآن، ج‌۱۴، ص‌۳۳.
۱۴۶. مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۴‌.
۱۴۷. روض الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۶۱.
۱۴۸. التحریر والتنویر، ج‌۱۳، ص‌۲۸‌-۲۹.
۱۴۹. الفرقان، ج‌۱۵، ص‌۳۲.
۱۵۰. کتاب مقدس، دانیال ۹: ۱۲‌-۱۳.
۱۵۱. کتاب مقدس، دانیال ۹: ۲۶.
۱۵۲. کتاب مقدس، دانیال ۹: ۱۲‌-۲۷.
۱۵۳. تفسیر عبدالرزاق، ج‌۲، ص‌۲۹۱.
۱۵۴. جامع‌البیان، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳۷.
۱۵۵. روض الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۶۲.
۱۵۶. جامع‌البیان، مج۹، ج۱۵، ص۳۷‌-۳۸.
۱۵۷. روض‌الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۶۲.
۱۵۸. تفسیر عبدالرزاق، ج‌۲، ص‌۲۹۱.
۱۵۹. تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۱۳‌-۱۱۴.
۱۶۰. جامع البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۴۸.
۱۶۱. مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۶‌-۶۱۷‌.
۱۶۲. مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۶‌.
۱۶۳. روض‌الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۶۴.
۱۶۴. روح المعانی، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳۰.
۱۶۵. آثار الباقیه، ص‌۴۶۶.
۱۶۶. تاریخ ابن‌خلدون، ق ۱، ج‌۲، ص‌۱۱۶.    
۱۶۷. مجمع البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۷‌.
۱۶۸. تفسیر بیضاوی، ج‌۲، ص‌۴۳۵.
۱۶۹. تفسیر بیضاوی، ج‌۲، ص‌۴۳۵.
۱۷۰. المعارف، ص‌۴۷.    
۱۷۱. التعریف والاعلام، ص‌۱۷۷.
۱۷۲. مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۴‌.
۱۷۳. تفسیر بیضاوی، ج‌۲، ص‌۴۳۵.
۱۷۴. البدء والتاریخ، ج‌۳، ص‌۱۱۸.    
۱۷۵. تفسیر بیضاوی، ج‌۲، ص‌۴۳۵.
۱۷۶. تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۱۵.
۱۷۷. مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۷‌.
۱۷۸. تفسیر بیضاوی، ج‌۲، ص‌۴۳۵.
۱۷۹. زاد المسیر، ج‌۵‌، ص‌۱۱.
۱۸۰. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۴۳.    
۱۸۱. التحریر والتنویر، ج‌۱۳، ص‌۳۸.
۱۸۲. الصحیح من سیره، ج‌۳، ص‌۳۷.
۱۸۳. تفسیر مجاهد، ج‌۱، ص‌۳۵۷‌-۳۵۸.    
۱۸۴. المعارف، ص‌۴۷.    
۱۸۵. بحارالانوار، ج‌۱۴، ص‌۳۶۴‌-۳۶۵.    
۱۸۶. بحارالانوار، ج‌۱۴، ص‌۳۵۵.    
۱۸۷. تفسیر عبدالرزاق، ج‌۲، ص‌۲۹۱.
۱۸۸. روض الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۶۴.
۱۸۹. فی ظلال القرآن، ج‌۴، ص‌۲۲۱۴.
۱۹۰. کتاب مقدس، سموئیل اول، ۱۷:۱۹ - ۵۱‌.
۱۹۱. کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۱۸:۱۳ - ۳۷.
۱۹۲. کتاب مقدس، اول پادشاهان، ۶‌.
۱۹۳. تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۱، ص‌۳۵۴.    
۱۹۴. مجمع البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۶‌.
۱۹۵. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۴۲.    
۱۹۶. التفسیر الکبیر، ج‌۷، ص‌۲۹۹.
۱۹۷. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۳۸.    
۱۹۸. تفسیر مجاهد، ج‌۱، ص‌۳۵۷‌-۳۵۸.    
۱۹۹. المعارف، ص‌۴۷.    
۲۰۰. بحارالانوار، ج‌۱۴، ص‌۳۶۴‌-۳۶۵.    
۲۰۱. مجمع البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۷‌.
۲۰۲. زادالمسیر، ج‌۵‌، ص‌۹.
۲۰۳. بحارالانوار، ج‌۱۴، ص‌۳۵۵.
۲۰۴. آثار الباقیه، ص‌۴۶۶.
۲۰۵. روح المعانی، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳۰.
۲۰۶. قاموس کتاب مقدس، ص‌۹۶۵.
۲۰۷. آثارالباقیه، ص‌۴۶۶.
۲۰۸. تفسیر‌قمی، ج‌۱، ص‌۱۱۴‌-۱۱۵.
۲۰۹. تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۹‌-۳۲۰.
۲۱۰. قاموس کتاب مقدس، اشعیا، ص‌۷۱.
۲۱۱. کتاب مقدس، ارمیا، ۱۱:۳۹ - ۱۳.
۲۱۲. جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۴۸.
۲۱۳. البدایة والنهایه، ج‌۲، ص‌۳۱.
۲۱۴. البدء والتاریخ، ج‌۳، ص‌۱۱۸.
۲۱۵. قاموس کتاب مقدس، ص‌۴۴۳‌-۴۴۴.
۲۱۶. التحریر والتنویر، ج‌۱۳، ص‌۲۹.
۲۱۷. التحریر والتنویر، ج‌۱۳، ص۳۸.
۲۱۸. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۴۵.    
۲۱۹. مقارنة الادیان، ج‌۱، ص‌۹۳‌-۹۵.
۲۲۰. کتاب مقدس، دانیال، ۲۵:۹-۲۷.
۲۲۱. قاموس کتاب مقدس، ص‌۸۳۰‌-۸۳۱‌.
۲۲۲. کتاب مقدس، ملاکی، ۳:۱‌۶‌.
۲۲۳. کتاب مقدس، مرقس، ۱۳:۱ ‌ ۷.
۲۲۴. التحریر و التنویر، ج‌۱۳، ص‌۲۹.
۲۲۵. مقارنة الادیان، ج‌۱، ص‌۹۱.
۲۲۶. مقارنة الادیان، ج‌۱، ص۹۴‌-۹۵.
۲۲۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۵.    
۲۲۸. نمونه، ج‌۱۲، ص‌۳۱‌-۳۲.    
۲۲۹. تاریخ تمدن، ج‌۱، ص‌۲۸۴.
۲۳۰. الفرقان، ج‌۱۵، ص‌۴۰.
۲۳۱. الصحیح من سیره، ج‌۳، ص‌۳۹.
۲۳۲. التحریر والتنویر، ج‌۱۳، ص‌۳۰.
۲۳۳. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۳۹.    
۲۳۴. مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۶۱۵‌.
۲۳۵. روض الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۶۲.
۲۳۶. التفسیر الکبیر، ج‌۲۰، ص‌۱۵۵‌-۱۵۷.
۲۳۷. الصحیح من سیره، ج‌۳، ص‌۳۸‌-۳۹.
۲۳۸. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۳۹‌-۴۰.    
۲۳۹. من وحی القرآن، ج‌۱۴، ص‌۳۴.
۲۴۰. علل الشرایع، ج‌۲، ص‌۳۱۹.
۲۴۱. فی ظلال‌القرآن، ج‌۴، ص‌۲۲۱۴.
۲۴۲. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۴۲.    
۲۴۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۶.    
۲۴۴. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۴۵.    
۲۴۵. الصحیح من سیره، ج‌۳، ص‌۴۷ - ۴۹.
۲۴۶. الفرقان، ج‌۱۵، ص‌۳۵.
۲۴۷. قصص/سوره۲۸، آیه۴.    
۲۴۸. التفسیرالکبیر، ج‌۷، ص‌۲۹۹.
۲۴۹. التحریر والتنویر، ج‌۱۳، ص‌۳۰.
۲۵۰. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۳۸.    
۲۵۱. بقره/سوره۲، آیه۱۱۴.    
۲۵۲. جامع‌البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۶۹۶‌-۶۹۷‌.
۲۵۳. مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۳۶۰.
۲۵۴. زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۱۱۶.
۲۵۵. التفسیرالکبیر، ج‌۴، ص‌۱۱.    
۲۵۶. جامع‌البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۶۹۷‌.
۲۵۷. المیزان، ج‌۱، ص‌۲۵۷‌-۲۵۸.    
۲۵۸. مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۳۶۱.
۲۵۹. زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۱۳۴.
۲۶۰. التفسیر الکبیر، ج‌۴، ص‌۱۱.    
۲۶۱. مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۳۶۱.
۲۶۲. بقره/سوره۲، آیه۲۵۹.    
۲۶۳. تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۱۳‌-۱۱۷.
۲۶۴. جامع البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۴۳ - ۴۸.
۲۶۵. الکامل، ج‌۱، ص‌۲۶۹‌-۲۷۰.    
۲۶۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۷.    
۲۶۷. تفسیر قرطبی، ج‌۷، ص‌۱۹۷.
۲۶۸. جامع البیان، مج‌۶‌، ج‌۹، ص‌۱۳۷‌-۱۳۸.
۲۶۹. تفسیر قرطبی، ج‌۷، ص‌۱۹۷.
۲۷۰. بقره/سوره۲، آیه۹۷.    
۲۷۱. تفسیر منسوب به امام‌عسکری (علیه‌السلام)، ص‌۴۴۸.
۲۷۲. الاحتجاج، ج‌۱، ص‌۹۳‌-۹۴.
۲۷۳. بحارالانوار، ج‌۳۹، ص‌۱۰۳.    
۲۷۴. لسان العرب، ج‌۱۴، ص‌۱۶۲، «نصر».
۲۷۵. تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۹‌-۳۲۰.
۲۷۶. روض الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۷۶.
۲۷۷. الکامل، ج‌۱، ص‌۲۶۱.    
۲۷۸. المعارف، ص‌۶۵۲‌.    
۲۷۹. تجارب‌الامم، ج‌۱، ص‌۲۶.
۲۸۰. کیانیان، ص‌۱۳۶‌-۱۳۷.
۲۸۱. کیانیان، ص۱۵۶.
۲۸۲. تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۶.
۲۸۳. مروج‌الذهب، ج‌۱، ص‌۲۳۵.
۲۸۴. تجارب الامم، ج‌۱، ص‌۲۶.
۲۸۵. تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۷.
۲۸۶. تاریخ سیستان، ص‌۳۴‌-۳۵.
۲۸۷. نزهة‌القلوب، ص‌۹۱.
۲۸۸. تاریخ سیستان، ص‌۳۴‌-۳۵.
۲۸۹. تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۷.
۲۹۰. نزهة‌القلوب، ص‌۱۰۴.
۲۹۱. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۱ – ۱۵.    
۲۹۲. تفسیر عبدالرزاق، ج‌۲، ص‌۳۸۳.
۲۹۳. جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۷، ص‌۱۳.
۲۹۴. التبیان، ج‌۷، ص‌۲۳۵.    
۲۹۵. التبیان، ج‌۷، ص‌۲۳۵.    
۲۹۶. مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۷۶.
۲۹۷. کشف الاسرار، ج‌۶‌، ص‌۲۱۶.
۲۹۸. تفسیر قرطبی، ج‌۱۱، ص‌۱۸۲.
۲۹۹. فتح‌القدیر، ج‌۳، ص‌۴۰۳‌-۴۰۴.
۳۰۰. فتح الباری، ج‌۸‌، ص‌۳۳۱.
۳۰۱. کتاب مقدس، ارمیا، ۲۷:۴۹‌-۲۸.
۳۰۲. تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۲۶‌-۳۲۷.
۳۰۳. معجم ما استعجم، ج‌۲، ص‌۹۰.
۳۰۴. الکامل، ج‌۱، ص‌۲۷۱‌-۲۷۲.    
۳۰۵. المفصل، ج‌۱، ص‌۳۵۰.    
۳۰۶. قاموس کتاب مقدس، ص‌۳۰۸.
۳۰۷. المفصل، ج‌۱، ص‌۳۵۱.    
۳۰۸. تفسیر قرطبی، ج‌۱۱، ص‌۱۸۲.
۳۰۹. المفصل، ج‌۱، ص‌۳۵۲.    



دائرة‌المعارف قرآن کریم، مقاله بُخْتُ نُصَّر.    




جعبه ابزار