بحر طویل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بحر طویل، گزینه شعری است به
تسلسل که از
توالی اختیاری یک
رکن عروضی سالم خارج از سنتهای مرسوم
عروضی به وجود میآید؛ مانند
بحر طویل سویدا (
قرن دوازدهم) در
تضمین غزل حافظ .
این گزینه شعری غیر از بحر طویل از
بحور خلیل بن احمد عروضی مبتنی بر فعولن مفاعیلن (دو بار) است که
عرب بدان
اقبالی تام داشته است.
قالبی است در ردیف
قصیده ،
غزل ،
مستزاد ، و
مسمّط ، با این تفاوت که در این انواع،
شاعر مجاز است که چهار یا شش یا هشت رکن سالم یا غیر سالم در هر
بیت به کار برد، حال آنکه یک
بند بحر طویل ممکن است بیست تا چهل یا ۱۴۰ رکن
عروضی سالم یا بیشتر داشته باشد.
در بحر طویل به
مصراع،
بند گفته میشود.
در بیش از ۸۰% بحر طویلهای موجود،
ردیف «را»، بعنوان جزء لایتغیّر، در پایان بند
تکرار میشود که این
خصیصه (تکرار ردیف «را» در آخر بند) عیناً در «بند» عربی (در کلمات قافیهای چون سرّاً و جهاراً، مساءً و نهاراً و... نیز دیده میشود.
به جای
وزن و
بحر باید از
اصطلاح سلسله ارکان استفاده کرد، زیرا بحر طویل تنها از یک رکن متوالی ساخته میشود نه
مزاحفات یک بحر یا بحور مختلف الارکان.
در بحر طویل از انواع آرایههای لفظی و معنوی و نکات معانی و بیانی و بلاغی سود جسته میشود، خصوصاً
ترصیع ،
تسجیع ،
تجنیس ،
تنسیق الصفات ،
ایهام ،
مراعات نظیر ،
تضمین ،
مُلمّع و...
بحر طویل فارسی به
اقتباس از
زبان فارسی ، وارد
ادب عرب شده و «بند» نام گرفته است؛ حتی چنانکه گفته شد، در پایان هر بند «را» عیناً در نمونههای عرب دیده میشود.
قدمای محققان ، بحر طویل را
عامیانه خواندهاند
و بحق باید آن را در
حوزه ادب عوام مطرح ساخت؛ زیرا با پسندهای
مردم در پاسخ به نیازهای
مذهبی ـ
دینی بسیار سازگار است.
زبان بحر طویل
ساده و
بیتکلف است و
مقیّد به
حدّی نیست، و در آن، فضای عروضی لازم برای بیان مطالب فراهم است.
سجعها و عبارات
مرصع و پی درپی، خصوصاً وقتی که با
صدای بلند خوانده شود،
آهنگ خوشی ایجاد میکند و برای
مناقبخوانی ،
نقالی ،
تعزیه و
سخنوری که جلوههای ادب عواماند، بسیار مناسب مینماید.
بحر طویلهایی که در ارکان هر بندشان
نظم خاص
عددی مشهود است؛ مثل بحر طویل
عصمت بخارائی (متوفی ۸۱۴)
که هربند آن
تکرار هشت بار فعلاتن بهطور منظم است؛ و
دانیال دولتخانی (قبل از ۸۱۵).
بحر طویلهایی که نظم عددی خاصی در میان ارکان هر بندشان رعایت نمیشود و تعداد ارکان هر بند متغیّر و بسته به کشش مطلب و کوشش شاعر است؛ نظیر بحر طویل
شاهدی نیشابوری (قبل از ۱۰۴۵).
تعداد بحر طویلهای دسته اخیر بیشتر و معروفتر است.
تشابه بحر طویل با
مسمّط تا آنجاست که
شبلی نعمانی (متوفی ۱۳۳۲)
مسمّط
عبدالواسع جبلی (متوفی ۵۵۵)
را بحر طویل دانسته؛ حال آنکه
شمس قیس رازی (متوفی ۶۲۸)
آن را صراحتاً مسمّط نامیده است.
میان بحر طویل و مسمط دو تفاوت عمده وجود دارد:
در مسمّط جز
بیت آخر بقیه ابیات متّفقالقافیهاند و این نظم در سراسر مسمّط دیده میشود؛ حال آنکه میان پارههای بحر طویل
سجع و
ترصیع برقرار است، نه قافیههای منظم اواخر
ابیات .
بحر طویل از
بحور مختلف الارکان و حتی از
مزاحفات یک
بحر نیز ساخته نمیشود بلکه از
توالی یک
رکن عروضی سالم به وجود میآید، خلاف مسمّط.
تعدادی از مسمّطها که به شیوه چهار پاره با قافیه درونی ساخته شدهاند وقتی پیوسته نوشته شوند، صورت بحر طویل به خود میگیرند؛ چون مسمّط
کمالالدین فارسی (متوفی ۸۷۴)
و مسمّط
فرصت شیرازی (متوفی ۱۳۳۵)
و بسیار نمونه های دیگر.
در
شعر نو نیز مانند بحر طویل،
قید تساوی افاعیل نیست؛ با این
تفاوت که در شعر نو استقلال مصراعها با پایانبندی آنها رعایت میشود، یعنی با یک
زحاف یا
سکون ،
تسلسل افاعیل متوقف میشود که خود
سبب استحکام شعر است :
یادم از روزی
سیه میآید و جای
نموری (فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن) در میان
جنگل بسیار دوری (فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن) آخر
فصل زمستان بود، یکسر هر کجا در زیر
باران بود (فاعلاتن ـ فاعلاتن ـ فاعلاتن ـ فاعلاتن ـ فاعلاتن ـ فاع).
با این
وصف ، قطعه شعر گلچین گیلانی (
معاصر )
بحر طویل است نه شعر نو.
عنوان بحر طویل در اولین نمونههای مکتوب این نوع شعر دیده میشود
بدون هیچ قیدی، و علت
تسمیه نیز طویل شدن
مصراعها بواسطه افزونی ارکان از حد
معمول است.
بعدها به تصور آنکه
عوام موجد اینگونه شعری هستند، قید
عامیانه را بدان افزودهاند.
غیاثالدین رامپوری (ذیل «طویل») آن را بحر طویل نزد عوام دانسته و
علامه قزوینی (متوفی ۱۳۲۸ ش)
صراحتاً آن را بحر طویل عامیانه نامیده است.
اخوان ثالث (متوفی ۱۳۶۹ ش)
ترجیح داده است که برای مشتبه نشدن با
بحر طویل عرب ، آن را
بحر طویل فارسی بنامیم؛ و حق نیز همین است؛ زیرا که
فارسی زبانان آن را
ابداع کردهاند.
قدیمترین نمونه موجود، از دو
شاعر به نام
دانیال دولتخانی (قبل از ۸۱۴) و
حمدی (قبل از ۸۴۴) در جنگ خطی
کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران است.
دیگر،
قطعه مکتوب سیدعبدالعظیم مرعشی (نیمه اول
قرن نهم)
و دو بحر طویل
عصمتاللّه بخارایی (متوفی ۸۱۴) است.
آغاز تمامی بحر طویلها
توحید حضرت باری و
نعت حضرت رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم است.
قدیمیترین بحر طویل، از حمدی و در
منقبت حضرت علی علیه السّلام است و خود او میگوید اولین کسی است که منقبت را در بحر طویل ریخته است.
ذکر
معراج رسول اکرم ، صلیاللّهعلیهوآلهوسلّم و شرح
حوادث و
وقایع آن، از موضوعات دیگر بحر طویل است؛ نظیر بحر طویل
مجرمی (سده یازدهم)،
جوهری (متوفی ۱۲۵۳)
و
رفعت سمنانی (متوفی ۱۳۵۰ ش)
در
عصر قاجار ،
تعزیهخوانها قطعات بحر طویل را در
تعزیه وارد کردند.
مفاهیم غنایی و مسائل
عشقی چون
فراق ،
درد ،
سوز ،
وصال ،
مهجوری و
داغ ،
غارتگری زلف ،
رقیب ،
خط و خال ،
غمگساری و
حیرانی و جز آنها از دیگر موضوعات رایج در بحر طویل است.
در مراسم
سخنوری نیز که تا سده اخیر در
قهوهخانهها اجرا میشده از قطعات بحر طویل استفاده کردهاند.
طنزهای اجتماعی ـ
سیاسی ـ
اخلاقی ، موضوعات دیگری است که طرف توجه
شاعران بحر طویل سرا بوده است.
گاه
شاعر واقعه و شرح
احوال خود را در بحر طویل ریخته و اظهار
گله و
شکایت میکند؛ چون
ساعی شیروانی (
عصرصفوی )
بهگو (قبل از ۱۲۱۲)؛
و
طرزی افشار (
زنده ۱۰۵۹).
چون بحر طویل، قالب
عوام پسندی است، اغلب شاعران نامشهور و
شعرای طبقه عوام از آن
استقبال کردهاند.
شعرای
شبه قاره هند نیز به بحر طویل توجه داشتهاند.
علاوه بر سرایندگانی که در متن به آنها اشاره شد، نام این اشخاص را نیز میتوان ذکر کرد:
محمد قاسم تونی (
قرن نهم)؛
شاهدی نیشابوری (زنده ۱۰۷۷)؛
خاکی (متوفی ۹۷۰)؛
شاه فاتح (عصر صفوی)؛
عبدالعلی (قرن یازدهم)؛
نادم انصاری (متوفی ۱۳۰۱)؛
صامت بروجردی (متوفی ۱۳۳۱)
نباتی (متوفی ۱۲۶۲)
مجتبی مینوی (معاصر)
و دیگران.
رموز حمزه در وصف عمر و عیار: «کهنه
دزدی که رباید
زشهان افسرشاهی و
زشب رنگِ سیاهی و
فلوس از
دُم ماهی ، ز بقم سرخی ذاتی ز
شکر طعم
نباتی و ز یک
جبه دو
دینار و زیک
وقیه دو
خروار ،
حجر از
دهن مار و اثر از
شرر نار ،
کبودی ز
فلک گیرد و...».
شاهدی نیشابوری: منشأ نشئه صهبای
سخن ، نام کریمی است که در
بزم کرم چیده
بساط طرب و
شیشه ابرو خم گردون؛ و مرغابی موج و قدح دیده گرداب که در حلقه پرگار سراسیمه کند
باد صبا را...».
عصمت بخارائی:
رنگ رخسار و
در و
گوش و
خط و
قد و
خد و عارض و
خال لبت ای سرو پری، روی سمن، پر
شفق و
کوکب و
شام و
سحر و طوبی گلزار
بهشت است و
هلال و طرف
چشمه کوثر ».
(۲۹) مهدی اخوان ثالث، بدعتها و بدایع نیما یوشیج، تهران ۱۳۵۷ ش.
(۳۰) عبدالواسع بن عبدالجامع جَبَلی، دیوان عبدالواسع جبلی، چاپ ذبیح اللّه صفا، تهران ۱۳۳۹-۱۳۴۱ ش.
(۳۱) عبدالعلی دست غیب، «بررسی اجمالی درباره شعر نو فارسی: نغمه های دلاویز شاعر نوپرداز»، پیام نوین، سال ۲، ش ۸ (اردیبهشت ۱۳۳۹).
(۳۲) نعمت اللّه ذکائی بیضائی، نقدالشعر، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۳۳) محمد صادق رفعت سمنانی، دیوان رفعت سمنانی، با مقدمه ذبیح اللّه صفا، چاپ نصرت اللّه نوح، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۳۴) ساعی شیروانی، «بحر طویل ساعی شیروانی»، تصحیح محمد محیط طباطبائی، معارف، دوره ۵، ش ۲ (مرداد - آبان ۱۳۶۷).
(۳۵) محمد جمال سویدا، «تضمین غزل حافظ در بحر طویل»، وحید، دوره ۱۲، ش ۱۱ (بهمن ۱۳۵۳).
(۳۶) محمد شِبْلی نعمانی، شعرالعجم، یا، تاریخ شعرا و ادبیات ایران، ترجمه محمد تقی فخر داعی گیلانی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۳۷) محمدرضا شفیعی کدکنی، موسیقی شعر، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۳۸) محمد بن قیس شمس قیس، کتاب المعجم فی معاییر اشعارالعجم، تصحیح محمد بن عبدالوهاب قزوینی، چاپ مدرس رضوی، تهران (۱۳۳۸ ش).
(۳۹) محمد باقر صامت بروجردی، دیوان، تهران ۱۳۶۰ ش.
(۴۰) طرزی افشار، دیوان طرزی افشار، چاپ م تمدن، رضائیه (تاریخ مقدمه ۱۳۰۹ ش).
(۴۱) محمد بن جلال الدین غیاث الدین رامپوری، غیاث اللغات، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۳۷-۱۳۳۸ ش.
(۴۲) محمد نصر بن جعفر فرصت، دیوان فرصت، چاپ علی زرین قلم، تهران ۱۳۳۷ ش.
(۴۳) محمد قزوینی، یادداشتهای قزوینی، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۴۴) محمد جعفر محجوب، «سخنوری»، سخن، دوره ۹، ش ۶ (شهریور ۱۳۳۷).
(۴۵) ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، چاپ برنهارد دارن، پطرزبورگ ۱۸۵۰، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ ش.
(۴۶) مجتبی مینوی، «بودن یا نبودن»، روزگار نو، ج ۴، ش ۲ (۱۹۴۴).
(۴۷) نباتی، دیوان، تهران (بی تا).
(۴۸) نیما یوشیج، مجموعه اشعار، تهران ۱۳۳۴ ش.
(۴۹) محمد جعفر محجوب، «سخنوری»، سخن، دوره ۹، ش ۷ (آبان ۱۳۳۷)؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بحر طویل»، شماره۵۲۶.