اکثریت قوم لوط (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قوم لوط قومی بودند که عمل زشت
لواط میان آنان رواج داشت و اولین نسل از
بشر بودند که به این کار زشت می پرداختند و این نتیجه بی ایمانی آنان بود.
اکثریت
قوم لوط مردمانی بی
ایمان بودند.
کذبت
قوم لوط المرسلین(
قوم لوط فرستادگان (
خدا) را
تکذیب کردند،)
فنجینـه واهله اجمعین(ما او و تمامی خاندانش را نجات دادیم،)
ثم دمرنا الاخرین(سپس دیگران را
هلاک کردیم!)
ان فی ذلک لایة و ما کان اکثرهم مؤمنین.(در این (ماجرای
قوم لوط و
سرنوشت شوم آنها) آیتی است؛ امّا بیشترشان
مؤمن نبودند.)
همانگونه که قبلا هم اشاره کردهایم ذکر" مرسلین" به صورت جمع، یا به خاطر
وحدت دعوت انبیا است که تکذیب یکی از آنها تکذیب همه آنها محسوب میشود، و یا اینکه واقعا به هیچیک از
پیامبران پیشین نیز
ایمان نداشتند.
نابودی اکثریت
قوم لوط در اثر بی ایمانی، تکذیب
لوط علیهالسّلام و آلودگی جنسی بود.
کذبت
قوم لوط المرسلین
اذ قال لهم اخوهم
لوط الاتتقون
اتاتون الذکران من العــلمین
فنجینـه واهله اجمعین• الا عجوزا فی الغـبرین• ثم دمرنا الاخرین• وامطرنا علیهم مطرا فساء مطر المنذرین• ان فی ذلک لایة و ما کان اکثرهم مؤمنین.
در
قرآن مجید در سورههای"
اعراف "، "
هود "، "
حجر "، "
انبیاء "، "
نمل " و"
عنکبوت " اشاراتی به وضع
قوم لوط و
گناه شنیع آنها شده است، منتها در هر مورد تعبیرش با مورد دیگر متفاوت است، در
حقیقت هر کدام از این تعبیرات به یکی از ابعاد شوم این عمل ننگین اشاره میکند: در اعراف میخوانیم که
لوط به آنها میگوید: بل انتم
قوم مسرفون" شما جمعیتی اسرافکارید".
در سوره انبیاء میخوانیم: و نجیناه من القریة التی کانت تعمل الخبائث انهم کانوا
قوم سوء
فاسقین: " ما
لوط را از قریهای که" خبائث" انجام میداد رهایی بخشیدیم، آنها
قوم بد و
فاسقی بودند".
و در سوره نمل آمده است: بل انتم
قوم تجهلون: " شما
قومی جاهل و نادانید".
و در سوره عنکبوت
آیه ۲۹
از زبان
لوط چنین آمده است که به آنها میگوید: انکم لتاتون الرجال و تقطعون السبیل: " شما به سراغ مردان میروید و راه
فطرت و نسل
انسان را قطع میکنید".
به این ترتیب این عمل زشت تحت عنوان"
اسراف"، "
خبیث"، "
فسق"، "
تجاوز"، "
جهل"، " قطع سبیل" مطرح شده است.
" اسراف" از این نظر که آنها نظام
آفرینش را در این امر فراموش کرده و از حد تجاوز نمودند و
تعدی نیز به همین خاطر بر آن اطلاق شده است.
" خبیث" به معنی کار یا چیز آلودهای است که طبع سالم آدمی از آن
تنفر دارد، و چه عملی از این عمل تنفر آمیزتر است.
"
فسق" به معنی خروج از
اطاعت پروردگار و برهنگی از شخصیت انسانی است که از لوازم حتمی این کار است.
" جهل" به خاطر بی خبری از عواقب شومی است که این عمل برای فرد و
جامعه دارد.
و بالآخره" قطع سبیل" نتیجه شوم این عمل را که در صورت گسترش منتهی به قطع نسل انسانی میگردد، چرا که تدریجا علاقه به جنس موافق جانشین علاقه طبیعی به جنس مخالف میشود میباشد.
قوم لوط که سرگرم باده
شهوت و
غرور بودند بجاى اینکه اندرزهاى این رهبر
الهی را با
جان و دل پذیرا شوند، و خود را از منجلابى که در آن غوطه ور بودند رهائى بخشند به
مبارزه با او برخاستند، و گفتند: اى
لوط! بس است ، خاموش باش ، اگر از این سخنان خوددارى نکنى از اخراج شوندگان این شهر و دیار خواهى بود (قالوا لئن لم تنته یا
لوط لتکونن من المخرجین )
.
سخنان تو فکر ما را به هم مى ریزد و
آرامش ما را به هم مى زند، ما حتى حاضر به شنیدن این حرفها نیستیم ، و اگر همچنان ادامه دهى ، کمترین مجازات تو
تبعید از این سرزمین است .
خداوند،
لوط و
مؤمنان اندک را با او
نجات داد، آنها شبانه به فرمان خدا از دیار آلودگان رخت
سفر بربستند، و آنها را که غرق
فساد و ننگ بودند به حال خود رها ساختند، در آغاز
صبح فرمان
عذاب الهی فرا رسید،
زلزله وحشتناکى سرزمین آنها را فرا گرفت شهرهاى آباد و قصرهاى زیبا و زندگى مرفه و آلوده به ننگ آنها را به کلى زیر و رو کرد، چنانکه قرآن در اینجا در یک جمله کوتاه مى فرماید سپس ما آن جمعیت را هلاک و نابود کردیم (ثم دمرنا الاخرین ).
و بارانى بر آنها فرستادیم (اما چه بارانى ، بارانى از
سنگ که حتى ویرانه هاى آنها را از نظرها محو کرد!) (و امطرنا علیهم مطرا).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۱۸۲، برگرفته از مقاله «اکثریت قوم لوط».