اصلاح حاکمان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند بر
اعمال حاکمان نظارت دارد. اگر آنان به این مسئله توجه داشته باشند، زمینه گرایش ایشان به کردار نیک است. همچنین راهکار
اصلاح و
هدایت مردم، تصحیح مرکزیت قدرت و حاکمیت جامعه است.
تصحیح مرکزیت قدرت و
حاکمیت جامعه، سبب اصلاح و هدایت مردم میشود:
«ثم بعثنا من بعدهم
موسی بایتنا الی فرعون وملایه...»؛
«سپس به دنبال آنها (پيامبران پيشين)
موسى را با
آیات خويش به سوى
فرعون و اطرافيان او فرستاديم اما آنها (با عدم پذيرش)، به آن (آيات)
ظلم كردند. ببين عاقبت
مفسدان چگونه بود!».
(این جمله اجمال
داستان موسی (علیهالسلام) است، و از جمله (و قال
موسی یا فرعون) شروع به
تفصیل آن میکند. در اینجا ناگفته نگذاریم که گرچه، اینگونه داستانهای
قرآنی را داستان
موسی و
نوح و داستان
هود و یا صالح مینامیم، ولی در
حقیقت این داستانها داستان
اقوام و مللی است که این بزرگواران در میانشان مبعوث شدهاند؛ چون در این داستانها جریان حال آن اقوام و رفتاری که با پیغمبران خود کردهاند و سرانجام انکارشان و اینکه
عذاب الهی همهشان را از بین برده و منقرضشان نمود ایراد شده، و لذا میبینیم تمام این داستانها به آیاتی ختم شده که کیفیت نزول
عذاب و هلاکت آنان را بیان میکند.
غرض از این آیات، بیان حال مردم از حیث قبول
عهد الهی و رد آن است تا برای مردم و مخصوصاً امت
اسلام انذار و مایه عبرت بوده باشد؛ و همچنین که به طور کلی سورههایی که اولش (الف - لام - میم) آمده در یک غرض مشترکاند، و آن همین
انذار و
تذکر مردم است. پس اینکه فرمود: (ثم بعثنا من بعدهم معنایش) این است که: بعد از انبیایی که
ذکر کردیم، یعنی نوح،
هود،
صالح،
لوط و
شعیب (
موسی را به سوی فرعون و قوم او) یعنی پادشاه مصر و اشرافیانی که دور او بودند فرستادیم.
البته
لفظ (فرعون) اسم پادشاه
مصر نبوده؛ بلکه لقبی بوده مانند (خدیو) که مصریها به طور کلی پادشاهان خود را به آن
لقب میخواندهاند؛ همچنان که رومیان پادشاهان خود را (قیصر) و ایرانیان (کسری) و چینیها (فغفور) لقب میدادهاند، و اما اینکه
اسم فرعون معاصر با
موسی بن عمران (علیهماالسلام) و آن شخصی که به
دست موسی غرق شده چه بود؟
قرآن درباره آن تصریح نکرده است.
اینکه فرمود: (بایاتنا) مقصود از این
آیات همان معجزاتی است که خداوند به
موسی کرامت فرموده، بعضیها را در اوایل
بعثت از قبیل انداختن عصا و اژدها شدن آن و بیرون کردن
دست از گریبان و روشن شدن بین انگشتانش، و برخی دیگر را در مواقع دیگر مانند طوفان و ملخ و شپش و وزغ و خون، و
قرآن کریم برای هیچ پیغمبری، به اندازه
موسی (علیهالسلام) معجزه نقل نکرده.
(فظلموا بها فانظر کیف کان عاقبه المفسدین) یعنی ظلم کردن به آیاتی که برایشان فرستاده شد، و اما اینکه چگونه ظلم کردند به آن آیات؟
خدای تعالی خودش در خلال داستان، آن را بیان میفرماید؛ البته معلوم است که ظلم به هر چیزی به تناسب خود آن چیز است و ظلم به آیات همان
تکذیب و انکار آن است، و ذکر عاقبت فسادانگیزی به منظور
عبرت گرفتن مردم بوده، تا بدانند اگر فرعونیان منقرض شدند برای این بوده که در
زمین فساد میکردند و بنیاسرائیل را خوار و ذلیل و زیردست خود کرده بودند؛ لذا در متن کلامی که
خداوند از
موسی نقل کرده پیشنهادی که از فرعون کرد این بود که (فارسل معی بنیاسرائیل) و همچنین در
سوره (طه) اینچنین دارد (فارسل معنا بنیاسرائیل و لا تعذبهم).
«ثم ارسلنا
موسی واخاه هرون بایتنا وسلطن مبین • الی فرعون وملایه...»؛
«سپس
موسى و برادرش هارون را با آيات خود و دليلى روشن فرستاديم ... به سوى فرعون و اطرافيان اشرافى او اما آنها
تکبر كردند، و آنها مردمى برترىجوى بودند».
«اسلک یدک فی جیبک تخرج بیضاء من غیر سوء واضمم الیک جناحک من الرهب فذنک برهنان من ربک الی فرعون وملایه...»؛
«
دستت را در گريبان خود فرو بر، هنگامى كه خارج مىشود، سفيد و درخشنده است، بدون عيب و نقص و
دستهايت را بر سينهات بگذار، تا
ترس و وحشت از تو دور شود! اين دو (معجزه عصا و
ید بیضا) برهان روشن از پروردگارت به سوى فرعون و اطرافيان اوست، كه آنان قوم فاسقى هستند!».
«ولقد ارسلنا
موسی بایتنا الی فرعون وملایه فقال انی رسول رب العلمین»؛
«ما
موسى را با
آیات خود به سوى فرعون و درباريان او فرستاديم (
موسى به آنها) گفت: من فرستاده پروردگار جهانيانم».
مراد از (آیات) معجزاتی است که
موسی در
دست داشت، و حقانیت خود را به وسیله آن اثبات میکرد که مهمترین آنها معجزه (عصا) و (ید بیضا) بود.
و (ملأ) (بر وزن خلأ) چنانکه قبلاً هم گفتهایم از ماده (ملا) (بر وزن خلع) به معنی گروهی است که هدف مشترکی را تعقیب میکنند و ظاهر آنها
چشم پر کن است، این کلمه در
قرآن مجید معمولا به اشراف و ثروتمندان یا درباریان گفته میشود.
تکیه بر عنوان (رب العالمین) در
حقیقت از قبیل بیان مدعا توأم با دلیل است؛ زیرا تنها کسی که پروردگار جهانیان است و
مالک و مربی آنهاست، شایسته
عبودیت است، نه مخلوقات محتاج و نیازمندی همچون فراعنه و
بتها!
توجه حاکمان به نظارت خداوند بر اعمال آنان، زمینه گرایش آنان به کردار نیک است:
«... قال عسی ربکم ان یهلک عدوکم ویستخلفکم فی الارض فینظر کیف تعملون»؛
گفتند: «پيش از آنكه به سوى ما بيايى آزار ديديم، (هم اكنون) پس از آمدنت نيز آزار مىبينيم! (كى اين آزارها سر خواهد آمد؟)» گفت: «
امید است پروردگارتان دشمن شما را هلاک كند، و شما را در
زمین جانشين (آنها) سازد، و بنگرد چگونه
عمل مىكنيد!».
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اصلاح حاکمان».