استهلاک
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نابود کردن و نابود شدن را
استهلاک گویند و از این عنوان در بابهای
طهارت،
صلات،
صوم،
حج و
اطعمه و اشربه به مناسبت بحث شده است.
واژۀ
استهلاک در کلمات
فقیهان به ویژه قدما، هم در معنای نابود کردن به کار رفته است
که تحت عنوان
اتلاف و
قاعدۀ اتلاف مطرح میشود، و هم در
مفهوم نابود شدن به سبب
استحاله،
انقلاب و یا پخش و مستهلک شدن اجزای چیزی از نظر
عرف در چیزی دیگر که غالب بر آن است.
کاربرد
استهلاک در مورد
استهلاک به سبب
استحاله یا انقلاب در کلمات فقها اندک است و کاربرد رایج آن در مفهوم اخیر است
که در این جا موضوع بحث میباشد.
این نوع
استهلاک یا به جهت ناچیز بودن «
مستهلک» (
استهلاک شده) و فزونی «
مستهلک فیه» (آنچه
استهلاک در آن تحقّق یافته) است مانند
استهلاک قطرهای
خون در
آب زیاد؛ و یا به جهت همجنس بودن مستهلک و مستهلک فیه، مانند
استهلاک قطرهای آب در آب بیشتر.
مراد از
استهلاک در بیشتر موارد به ویژه نزد متأخّران، نوع نخست است. اطلاق
استهلاک بر نوع دوم،
مسامحه است؛ زیرا
امتزاج چیزی با همجنس خود، موجب افزایش آن خواهد بود، نه
نابودی.
تفاوت این نوع
استهلاک با استحاله در آن است که استحاله
تبدیل حقیقت چیزی به چیزی دیگر است مانند تبدیل
چوب به
خاکستر، ولی
استهلاک، از بین رفتن عرفی چیز مستهلک شده است، نه
تغییر و
تبدیل ماهیّت آن.
استهلاک موجب میشود مستهلک،
حکم اولی خود را از دست داده و
حکم مستهلک فیه بر آن مترتّب گردد.
و مهمترین موارد آن عبارت است از:
در
جواز استفادۀ مجدد از
آب به کار رفته برای
غسل در
وضو یا غسل،
اختلاف است.
بنا بر
قول به عدم
جواز، اگر چند قطره از آن آب در آبی دیگر بریزد و مستهلک گردد، از آن جهت که بر چنین آبی،
آب مستعمل صدق نمیکند، وضو و غسل با آن
جایز است.
غورهای که چند دانه
انگور در میان آن است، پس از آن که آب مجموع گرفته شد و
آب انگور در آب
غوره مستهلک گشت، اگر بجوشد- بنا بر قول به
نجاست آب انگور با جوشیدن-
نجس نمیشود و
خوردن آن
حرام نمیباشد.
بیشتر مباحث و موارد مربوط به
استهلاک دربارۀ این نوع
استهلاک است که مصادیق گوناگونی دارد:
مایع قلیل به ملاقات با نجاست،
نجس میشود؛ هر چند نجس پس از ملاقات، در مایع قلیل مستهلک شود مانند ریختن مقداری
شراب در دیگ
خورش.
البته برخی
قدما برآنند که چنانچه
خون کمی در دیگ خورش بریزد و بر اثر
جوشیدن مستهلک گردد،
پاک میشود.
آب نجس با ملاقات با آب کثیر مطلق و مستهلک شدن در آن- بنا بر
اشتراط استهلاک در حصول
طهارت و کافی نبودن صرف اتّصال- پاک میشود.
همچنین گفته شده است
مایع مضاف متنجّس جز به
استهلاک پاک نمیگردد.
اگر مستهلک فیه،
مضاف باشد، با ملاقات با نجس، نجس میگردد؛ هر چند نجس در آن مستهلک شود.
خون برآمده از
دندان- بنابر طهارت
خون باطن- اگر در
آب دهان مستهلک گردد، فرو بردن آب
دهان حرام نیست.
اگر
مایع مضاف- مانند
شیر- در
آب مطلق مستهلک شود،
احکام آب مطلق- مانند جواز
وضو و
غسل با آن- بر آن مترتّب میگردد.
در صورت عکس،
حکم آن نیز عکس میشود.
در
تیمّم شرط است که با
خاک انجام شود و اگر غیر خاک با خاک مخلوط شود، تیمّم با آن
جایز نیست، مگر آن که در خاک، مستهلک شده باشد.
از شرایط
لباس نمازگزار آن است که از جنس
حریر خالص نباشد، لیکن اگر آمیزهای از حریر و غیر حریر باشد، جایز است، به شرط آن که غیر حریر در حریر به گونهای که عنوان
ممزوج و
مخلوط بر آن صادق نباشد مستهلک نشود.
سجده بر
معدن جایز نیست، مگر آن که در خاک، مستهلک شود. نظر مشهور، در این صورت، جواز است.
اگر
روزهدار،
نخ مرطوب با آب دهان را دوباره در
دهان خود قرار دهد، در صورتی که رطوبت نخ در آب دهان مستهلک شود، فرو بردن آب دهان موجب
بطلان روزه نمیشود.
استعمال
عطر- اعم از
خوردن،
بوییدن و بر
لباس و
تن زدن- بر
محرم حرام است، لیکن اگر مقدار کمی از آن در خوردنی مستهلک گردد، به گونهای که اوصاف آن (
بو،
رنگ یا
مزه) زایل شود، خوردن آن جایز است.
اگر چیزی
حرام ـ مانند
سرگین یا
ادرار حیوان حلال گوشت ـ در
خوردنی حلال ـ مانند
شیر ـ مستهلک شود،
خوردن آن به
تصریح عدّهای
حلال است.
از موارد دخالت و عدم دخالت
استهلاک در حکم خوردن و آشامیدن،
استهلاک گِل و
استهلاک و عدم استهلام چیزی است که برای
سرکه شدن شراب
ضمیمه آن میشود.
امام خمینی در این رابطه در
تحریرالوسیله مینویسد: خوردن «گِل» حرام است. و گل، خاک مختلط با
آب است در حال تری و همچنین است «کلوخ» و آن گل خشک است؛ و خاک بنابر احتیاط (مستحب) به آنها ملحق میشود اگرچه عدم الحاق آن خالی از قوت نیست مگر با
ضرر رساندن آن. و آنچه که از خاک و کلوخ با گندم و جو مختلط است و بهصورت گرد درآمده و در آن
مستهلک گردیده اشکالی ندارد. و همچنین است آنچه که از
غبار و خاک روی میوهها و مانند آنها مینشیند. و همچنین است گِلی که با آب
ممزوج گردد و آب را گلآلود نموده باشد بهطوریکه آب بر
مطلق بودنش باقی باشد. البته اگر
ذائقه انسان در وقت آشامیدن آن، اجزای گل را احساس کند،
احتیاط (مستحب) آن است که اجتناب نماید تا صاف شود اگرچه اقرب آن است که در صورت
استهلاک، خوردنش جایز باشد.
و «اگر
شراب به سرکه
منقلب شود حلال میباشد، خواه انقلابش خودبهخود باشد یا با وسیله و علاجی باشد، خواه بدون آنکه چیزی با آن ممزوج شود یا با چیزی
ممزوج شود، خواه
استهلاک چیزی که
ضمیمه شده قبل از انقلاب شراب به سرکه باشد - مانند اینکه با مختصری نمک یا سرکه ممزوج گردد و در شراب مستهلک شوند سپس شراب سرکه شود - و خواه آن ضمیمه مستهلک نشود بلکه تا بعد از انقلاب شراب به سرکه همانطور باقی بماند. لیکن شرط است که
اختلاط آن جهت علاج و بهاندازه
متعارف باشد، ولی اگر زیادتر از آن باشد محل
اشکال است، بلکه با غلبه آن، اقوی آن است که حرام و نجس باشد. و اما چیزی که در حدّ متعارف ممزوج با آن شده و باقی مانده است، به تبعیت آن پاک میگردد، همانطور که ظرف آن به تبعیت پاک میشود.»
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۴۹۳-۴۹۵. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی