ابومسمار شریف حمود حسنی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَبوُمِسْمار، حُمود بن محمد بن احمد حسنی، معروف به شریف حمود (۱۱۷۰-۱۲۳۳ق/۱۷۵۷-۱۸۱۸م)،
امیر ابوعریش و تهامه
یمن می باشد.
در اواخر سده ۱۲ق امرایی از
خاندان شریف احمد بن محمد بن خیرات از
نسل حسن بن علی (علیهالسلام) به
حکومت مخلاف سلیمانی واقع در منطقه ابوعریش رسیدند که معروف ترین آنان ابومسمار بود.
وی نخست در ۱۲۱۵ق از جانب
امام زیدی صنعا ، علی بن عباس معروف به المنصور، به حکومت مخلاف سلیمانی و ابو عریش منصوب شد، سپس بر اثر کاردانی،
هوشمندی ،
دلیری و نیز
ضعف روز افزون امامان صنعا، توانست تا حوزه حکومت خود را به مناطق دیگری مانند صبیا، ضمد و توابع آنها گسترش داده، حکومتی
مستقل تشکیل دهد.
در همان
سال بر احمد بن حسین فلقی تهامی،
مبلغ وهابیت و
اتباعش تاخت و احمد بن حسین ناچار به ابن سعود پناه برد.
آنگاه عبدالوهاب ابن عامر رفیدی وهابی، معروف به ابونقطه از سوی ابن سعود به حکومت عسیر فرستاده شد که کشمکش های این دو
به شکست ابومسمار (۱۲۱۷ق) و انعقاد معاهده ای بین طرفین منجر شد که از جمله شرایط آن
اطاعت از ابن سعود و اتحاد
نظامی با او بر
ضد ائمه زیدی صنعا بود.
در مقابل،
امارت ابو عریش به ابومسمار واگذار شد
پس از ۷
ماه ابومسمار درصدد برآمد که با نزدیکی به امام صنعا،
سیاست موازنه پیش گیرد.
از این رو در
ربیع الاخر ۱۲۱۸ق
نامه ای توسط حسن بن خالد حازمی، از اشراف ابوعریش، به صنعا فرستاد. در این نامه و نامه های دیگر اشراف ابوعریش، از امام صنعا برای ممانعت از انتشار وهابیت در تهامه و
دفع حملات قوای ابن سعود،
استمداد شده بود.
امام صنعا با استقبال از این اقدام و
تشویق آنان به پایداری، اطاعت ابومسمار و دیگران را
شرط مساعدت خود با آنان قرار داد.
در واقع امام صنعا در
کمک به ابومسمار و اشراف ابوعریش
تردید داشت، زیرا اولاً آنان پیش از این به
قراردارهای خویش
پای بندی نداشتند و استمداد کنونی آنان نیز
نتیجه ناتوانی در برابر ابن سعود بود و ثانیاً مشکلات داخلی
حکومت امام صنعا
اجازه جنگی تمام عیار با ابن سعود را در تهامه به وی نمیداد.
ابومسمار با استفاده از
فرصتی که نتیجه سیاست موازنه بود، با
سرعت مناطق اطراف ابوعریش مانند
بنادر لحیه، حدیده و شهرهای زبید، حیس، بیت الفقیه و توابع آنها را که زیر
نفوذ حکومت امام صنعا بود،
تصرف کرد و حکومت خود را توسعه داد و در همین زمان شهری به نام الزهرا بنیاد نهاد و در شهرهای قلمرو خود استحکامات نظامی استوار بر پا کرد و نخستین بار حکومتی مستقل و بزرگ در مخلاف سلیمانی و ابوعریش به وجود آوردکه تا آن روز سابقه نداشت و در ردیف بزرگ ترین اشراف منطقه قرار گرفت.
ابومسمار در ۱۲۱۹ و ۱۲۲۰ق
تاخت و تازی را را در مناطق دور دست
ساحلی یمن یعنی
ارتفاعات حجه در
شمال غربی صنعا آغاز کرد و آن مناطق را تصرف نمود و
سپاهی که امام صنعا برای مقابله با او به تهامه اعزام کرده بود، در اثر
دسیسه های وزیر امام، حسن بن حسن علفی با شکست مواجه شد و
فرمانده سپاه با
فرزندش کشته شدند.
پیروزی های ابومسمار دیری نپایید و به زودی از جانب ۳ نیرو مورد
تهاجم قرار گرفت:
از یک سو امام صنعا المتوکل علی الله، که در ۱۲۲۴ق به جای
پدرش امام منصور، حکومت را به
دست گرفته بود، او را تحت فشار قرار دارد و درگیر جنگ های پراکنده ساخت.
و از سوی دیگر
وهابیها بر وی تاختند
و مهمتر از این ها، نیروهای
محمدعلی پاشا
حاکم عثمانی مصر ، هجومی گسترده آغاز کرده بود که دامنه آن، حکومت ابومسمار را نیز در برمی گرفت.
اختلافاتی که بین ابومسمار و ابونقطه
عامل و
فرمانده سپاه ابن سعود در منطقه بروز کرده بود، به شدت
بالا گرفت و ابونقطه به مناطق تحت حکومت وی حمله کرد. ابومسمار در نامه ای به ابن سعود نسبت به اعمال و تجاوزات ابونقطه شدیداً
اعتراض کرد و در جلسه
حکمیتی که با
نمایندگان ابومسمار، از جمله
پسرش ، در حضور ابن سعود برپاشد، توافقی حاصل نگشت.
ابن سعود که نسبت به
نیات ابومسلم دچار
تردید شده بود، او را نزد خود فراخواند، ولی ابومسمار
اجابت نکرد و همین امر موجب شد که ابن سعود سپاهی
عظیم به فرماندهی ابونقطه که شمار آنان را بین ۵۰تا ۱۰۰هزارنفر نوشته اند، به
جنگ او گسیل دارد (۱۲۲۴ق).
ابومسمار که نیروهایش از ۱۷۰۰۰تن
تجاوز نمیکرد، به رغم کشته شدن ابونقطه، در نهایت با تحمل شکستی سخت به ابوعریش عقب نشینی کرد
و در
نبردهای سال بعد نیز در برابر قوای ابن سعود کاری از پیش نبرد و طامی بن شعیب عامل ابن سعود در عسیر، بنادر لحیه و حدیده را از تصرف وی خارج ساخت و
غارت کرد.
ابومسمار پس از این شکست به سبب
ضعف قوا، با
دشمن دیگر خود المتوکل علی الله، امام صنعا
پیمان صلحی برقرار کرد که چندان نپایید، زیرا به
تشویق ابن سعود، المتوکل سپاهی به فرماندهی
وزیر خود علی بن اسماعیل به سوی تهامه فرستاد و نامه ای به
والی حجه نوشت که او نیز به ابومسمار حمله کند، کشمکش ابومسمار با المتوکل تا پایان
عمر المتوکل (۱۲۳۱ق) ادامه یافت.
به دنبال پیروزی محمد علی پاشا
سردار عثمانی در عسیر، ابومسمار برای نزدیکی به او و تسویه حساب گذشته، طامی بن شعیب را که به او
پناهنده شده بود، دستگیر کرد و همراه با نامه و
هدایایی نزد
محمدعلی پاشا فرستاد.
متقابلاً
محمدعلی نه
تنها موافقت باب عالی را با ابقای حکومت ابومسمار در ابوعریش به دست آورد، بلکه آن بخش از قلمرو او را که به تصرف ابن سعود درآمده بود، نیز به ابومسمار
مسترد داشت.
روابط این دو نیز دیری نپایید و ابومسمار در
پاسخ اشراف عسیر، بر
ضد محمدعلی قیام کرد و در ۱۲۳۰ق در منطقه حجیلان از نواحی عسیر با سپاه محمد علی پاشا به
جنگ پرداخت و در این جنگ ابومسمار، موفق شد سپاه عثمانیها را شکست دهد، ولی پس از این واقعه
بیمار شد و درگذشت. او را در مکانی به نام ملاحه از
سرزمین بنی مالک در منطقه سراه به
خاک سپردند.
ابومسمار با اینکه در دوران حکومت خود بیشتر درگیر جنگ های مختلف با
همسایگانش بود، از
عمران و
آبادی مناطق زیر نفوذ خود بازنایستاد. بناهای بزرگ و
قلعه های رفیع در ابوعریش ساخت، حصارهای محکم و استواری به گرد شهرها کشید،
مساجدی در برخی از شهرها بنا کرد و جهت آن مساجد
اوقافی تعیین نمود.
وی به گسترش
علم و
ادب نیز عنایت داشت و دانش طلبان و عالمانی را که به حوزه حکومت وی روی میآوردند، می نواخت و حتی با برخی از آنان از جمله شوکانی
مکاتبه داشت. هنگامی که درگذشت، بسیاری از دانشمندان و ادیبان و
مردم ابوعریش در
سوگ او گریستند.
قاضی عبدالرحمان بن احمد بن حسن بهکلی درباره زندگانی وی کتابی با عنوان نفح العود بسیرة الشریف حمود نوشت که تا
حوادث سال ۱۲۲۵ق را خود او آورده و پس از آن را، حسن بن احمد بن عبدالله
تکمیل کرده است.
این
کتاب در ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م در
ریاض چاپ شده است.
پس از ابومسمار فرزندش احمد بن حمود به جای او نشست، اما دیری نپایید که وی در ۱۲۳۴ق به دست نیروهای عثمانی
اسیر گردید و به
مصر فرستاده شد و پس از مدتی در همانجا درگذشت و طومار حکومت خاندان ابومسمار در منطقه عسیر و مخلاف سلیمانی و تهامه در هم پیچیده شد.
پس از این، از خاندان ابومسمار نامی در میان نبود تا اینکه در ۱۲۵۱ق فردی به نام حسین بن علی بن حیدر بن محمد حسنی، معروف به شریف حسین و ملقب به ابن ابی مسمار به حکومت صبیا رسید و در ۱۲۵۶ق ابوعریش نیز به حکومت وی
ضمیمه گردید و از جانب
سلطان عبدالمجید عثمانی ملقب به پاشا شد. با درگذشت وی در
مکه (۱۲۷۳ق/۱۸۵۶م) خاندان اشراف ابومسمار برافتادند.
(۱) اباظه فاروق عثمان، الحکم العثمانی فی الیمن، بیروت، ۱۹۷۹م.
(۲) ابن بشر عثمان بن عبدالله، عنوان المجد فی تاریخ نجد، ریاض، ۱۴۸۵ق.
(۳) ابن زباره محمد بن محمد، نیل الوطر، قاهره، ۱۳۴۸ق.
(۴) بطریق عبدالحمید، من تاریخ الیمن الحدیث، قاهره، ۱۹۶۹م.
(۵) جرافی یمنی عبدالله بن عبدالکریم، المقتطف من تاریخ الیمن، به کوشش زید بن علی وزیر، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۶) حمزه فؤاد، قلب جزیرة العرب، ریاض، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
(۷) زرکلی، اعلام.
(۸) شوکانی محمد بن علی، البدر الطالع، بیروت، دارالمعرفة.
(۹) شوکانی محمد بن علی، دیوان، به کوشش حسین بن عبدالله عمری، دمشق، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۱۰) عرشی حسیبن احمد، بلوغ المرام، به کوشش ماری کرملی، بیروت، دارالحیاءالتراث، العربی.
(۱۱) عمری حسین عبدالله، مئة عام من التاریخ الیمن الحدیث، دمشق، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م؛
دانشنامه بزرگ اسلامی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی برگرفته از مقاله «ابومسمار»ج۶، ص۲۵۴۹.