• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آمیزش‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





آمیزش به نزدیکى و مجامعت انسانى با انسان دیگر می‌گویند که در ابواب مختلف فقه احکام بسیار زیادی دارد. آمیزش به سه نوع تقسیم مى‌شود که هر کدام تعریف و احکام ویژه‌اى دارند.



آمیزش در لغت نزدیکى کردن را می‌گویند.
نزدیکى و مجامعت انسانى با انسان دیگر (مرد یا زن، در قبل یا دبر) یا با حیوان است. از آن با عناوینى مانند جماع، مواقعه، وطى، دخول، ایلاج، اتیان، و مباشرت یاد شده است.
احکام آن در بسیارى از باب‌ها مانند طهارت، صوم، اعتکاف، حج، نکاح، طلاق، ظهار، ایلاء و حدود آمده است.


آمیزش به سه نوع تقسیم مى‌شود که هر کدام تعریف و احکام ویژه‌اى دارند.

۲.۱ - آمیزش حلال

آمیزش پس از تحقّق اسباب شرعی حلیت آن است.
اسباب شرعى آمیزش حلال عبارتند از: پیوند زناشویی اعم از دائم یا موقت، ملکیت و تحلیل.
بر دخول به مقدار ختنه‌گاه یا بیشتر، احکامى مترتّب مى‌گردد که بر سه گونه است؛ زیرا موضوع حکم یا آمیزش با‌ همسر است یا کنیز و یا اعم از آن دو.
آمیزش با همسر، موجب استقرار تمام مهریه در عقد دائم و نیز در عقد موقّت به شرط تمکین زن از شوهر در تمام مدّت تعیین شده، و یا مقداری از مهریه به تناسب مدت تمکین نسبت به مدت عقد موقت، ثبوت عده و احصان مى‌شود.

۲.۲ - آمیزش به شبهه

آمیزش مرد با زنى که به گمان حلال بودن صورت مى‌گیرد. خواه به دلیل شبه در موضوع باشد مثل آن‌که با زنی مقاربت کند با این باور و اعتقاد که همسرش هست و خواه به دلیل شبه در حکم باشد مانند آن‌که دختر همسری که با وی همبستر شده است را با اعتقاد به این‌که می‌تواند با او ازدواج کند، عقد کرده و با او مباشرت کند. آمیزش به شبهه مانند آمیزش حلال، موجب ثبوت عدّه و نسب و به قول مشهور نشر حرمت مى‌شود. احوط و اشهر قولین مترتب شدن نشر حرمت بر وطی شبهه است.

۲.۳ - آمیزش حرام

آمیزش بدون تحقّق اسباب شرعى حلیت که در صورت آگاهى و اختیار حرمت ذاتى دارد مانند زنا.
آمیزش با تحقّق اسباب و وجود مانع شرعى که با آگاهى و اختیار، حرمت عرضی دارد مانند آمیزش با همسر در حال حیض.
زنا (آمیزش مرد با زن) ، لواط (آمیزش مرد با مرد) ، مساحقه (آمیزش زن با زن) و آمیزش انسان با حیوان ، مصادیق حرام ذاتى‌اند و ارتکاب آن‌ها موجب ثبوت احکامى از قبیل تعزیر و حرمت گوشت حیوان در آمیزش با آن ، و حد (تازیانه، کشتن و سنگسار) در سه مورد دیگر مى‌گردد.
ارتکاب این امور موجب حرمت ابدى ازدواج متجاوز با برخى بستگان فرد تجاوز شده مانند مادر و خواهر در لواط و نیز حرمت ابدى ازدواج با زن شوهردارى مى‌شود که زنا با او واقع شده است.
آمیزش در حال حیض ، نفاس ، روزه ، اعتکاف، احرام ،پس از ظهار ،ایلاء ، قسم، عهد، نذر و نیز پس از شرط ترک آن در ضمن عقد لازم، بعد از افضاءو پس از مرگ و نیز پیش از رسیدن همسر به سنّ نه سالگى، حرمت عرضى دارد.

آمیزش حرام اعم از ذاتى یا عرضى، موجب بطلان روزه ، اعتکاف و حج و ثبوت کفاره مى‌شود و در موارد قسم، عهد و نذر بر ترک آن، علاوه بر کفّاره، موجب نقض قسم، عهد و‌ نذر مى‌گردد. همچنین در مواردى مانند آمیزش با مرده ، با زوجه پس از افضاى او و با حائض، موجب ثبوت تعزیر است. همچنین سبب ثبوت نفقه مادام‌العمر و ثبوت دیه می‌شود مثل آمیزش منجر به افضاء مرد با همسری که نه سالش نشده و به همین جهت مقاربت با او حرام است. افضاء یعنی یکی شدن مجرای بول و حیض و یا بنا بر احوط یکی شدن مجرای حیض و غائط در زن؛ پس در این صورت، تا زمانی که زن زنده است نفقه او بر عهده مرد است حتی اگر او را طلاق دهد و حتی اگر زن بعد از طلاق، شوهر کند؛ همچنین علاوه بر نفقه که گفته شد و علاوه بر مهریه، مرد باید به خاطر افضاء، دیه‌ای برابر با دیه نفس (نصف دیه مرد) به زن پرداخت نماید.


همان‌گونه که در روایات مواردی به‌عنوان عامل بهبود روابط زناشویی مورد تاکید قرار گرفته است، از شرایط و حالاتی نیز سخن به‌میان آمده که در آن‌ها ارتباط زناشویی ناپسند (مکروه) شمرده شده یا از آن منع گردیده است. به‌عنوان نمونه:
۱. آمیزش در زمان عصبانیّت و بیماری، وقوع زلزله، خسوف (ماه گرفتگی) و کسوف (خورشید گرفتگی) امام باقر (علیه‌السّلام) قسم یاد می‌کند، آمیزش در اوقات یادشده که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از آن نهی نموده است برای کسی که این خبر به او برسد، حاصل آن فرزندی خواهد شد که هماهنگ با آن‌چه پدر و مادر دوست می‌دارند، نیست. «وَ ایْمُ اللهِ لَا یُجَامِعُ اَحَدٌ فِی هَذِهِ الْاَوْقَاتِ الَّتِی نَهَی رَسُولُ اللهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عَنْهَا وَ قَدِ انْتَهَی اِلَیْهِ الْخَبَرُ فَیُرْزَقُ وَلَداً فَیَرَی فِی وَلَدِهِ ذَلِکَ مَا لا یُحِبُّ».
۲. سخن گفتن در وقت آمیزش، زیرا حاصل آن فرزندی خواهد شد که در معرض کری است. «لا تَتَکَلَّمْ عِنْدَ الْجِمَاعِ فَاِنَّهُ اِنْ قُضِیَ بَیْنَکُمَا وَلَدٌ لَا یُؤْمَنُ اَنْ یَکُونَ اَخْرَسَ». در روایات دیگری آمده است، سخن گفتن، موجب کری می‌شود. «فَاِنَّهُ یُورِثُ الْخَرَسَ». البته ذکر خدا استثنا شده است.
۳. آمیزش در شب اوّل، آخر و وسط ماه‌های قمری، به استثنای شب اول ماه رمضان. امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: آمیزش در این ایّام ممکن است به سقط فرزند منجر شود و اگر تام الخلقه به دنیا آید، دیوانه گردد. آن‌گاه حضرت فرمود: آیا نمی‌بینید مرض دیوانگان در اوّل، وسط و آخر ماه، شدّت بیشتری دارد. «فَاِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِکَ فَلْیُسَلِّمْ لِسِقْطِ الْوَلَدِ فَاِنْ تَمَّ اَوْشَکَ اَنْ یَکُونَ مَجْنُوناً اَلَا تَرَی اَنَّ الْمَجْنُونَ اَکْثَرُ مَا یُصْرَعُ فِی اَوَّلِ الشَّهْرِ وَ وَسَطِهِ وَ آخِرِهِ». به‌همین مضمون از پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز روایت شده است. ولی باید افزود که آمیزش در شب اول ماه رمضان مستحب است.
۴. در محاق هر ماه قمری (دو شب یا سه شب آخر هر ماه که قمر در غروب و صبحگاهان دیده نمی‌شود) امام کاظم (علیه‌السّلام) می‌فرماید: آمیزش در این ایّام ممکن است موجب سقط فرزند شود.
در روایت دیگری آمده است، حاصل آمیزش در چنین ایّامی، فرزندی می‌شود که ظالم را یاری می‌دهد، از مردم به‌زور پول می‌گیرد و آن‌ها را به هلاکت می‌رساند.
۵. آمیزش بعد از ظهر، زیرا ممکن است فرزند، احول (چپ چشم) گردد.
۶. در خانه‌ای که فرزندان بیدارند و پدر و مادر و عورتین آن‌ها را می‌بینند و کلام آن‌ها را می‌شنوند. پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قسم یاد می‌کند که با این روش، فرزندان هرگز رستگار نخواهند شد و اگر بیننده پسر است، زانی و اگر دختر است، زانیه می‌شود.
در روایت دیگری امام باقر (علیه‌السّلام) فرموده است: از آمیزش در جایی که فرزندان می‌بینند و توانایی بیان و توصیف آن‌را دارند، بپرهیزید، راوی می‌گوید سؤال کردم، به‌جهت این‌که انجام آن زشت است؟ حضرت فرمود: اگر از این آمیزش فرزندی متولّد شود در فسق و فجور و تبهکاری شهرت می‌یابد. «قَالَ: لا فَاِنَّکَ اِنْ رُزِقْتَ وَلَداً کَانَ شُهْرَةً عَلَماً فِی الْفِسْقِ وَ الْفُجُورِ».
بدین‌جهت امام سجّاد (علیه‌السّلام) می‌فرماید: هرگاه قصد آمیزش داشتید، درب را ببندید، پرده را بینداز و خدمتگزاران را از خانه بیرون کنید.
دستورات حیات بخش اسلام را می‌توان با آن‌چه در اجتماع به اصطلاح متمدّن غربی امروز رایج است مقایسه کرد. که متاسفانه خود باختگان و غرب زده‌های جامعه آن‌را آزادی و تمدّن می‌شمرند.
۷. آمیزش رو به قبله و پشت به قبله.
۸. آمیزش در غروب آفتاب و طلوع فجر تا طلوع آفتاب.
۹. تکرار آمیزش قبل از غسل. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: ممکن است حاصل چنین آمیزشی فرزند مجنون باشد، در این صورت مرد فقط خودش را سرزنش نماید. «فَاِنْ فَعَلَ وَ خَرَجَ الْوَلَدُ مَجْنُوناً فَلَا یَلُومَنَّ اِلَّا نَفْسَهُ».
۱۰. در حالت برهنگی، هر چند بیننده‌ای نباشد. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: در وقت آمیزش، زن و مرد خود را برهنه نکنند، این روش آمیزش دو الاغ است و ملائکه از بین آن‌ها خارج می‌گردد. «فَلَا یَتَعَرَّیَانِ فِعْلَ الْحِمَارَیْنِ فَاِنَّ الْمَلَائِکَةَ تَخْرُجُ مِنْ بَیْنِهِمَا اِذَا فَعَلَا ذَلِکَ».
در عبارات فقیهان که ظاهراً برگرفته از روایات است، آمده است، حاصل چنین آمیزشی فرزندی جلّاد (بی‌رحم) خواهد شد.
[۵۳] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۶۸.

۱۱. امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نقل می‌کند، پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمیزش در شبی که فردای آن روز قصد مسافرت داشت را مکروه می‌دانست و می‌فرمود: اگر فرزند متولّد شود، پُر سفر می‌گردد. «اِنْ رُزِقَ وَلَداً کَانَ جَوَّالَةً».
در روایت دیگری نیز آمده است، فرزند حاصل از این آمیزش، اموال خود را در راه غیر حق مصرف می‌نماید. «یُنْفِقُ مَالَهُ فِی غَیْرِ حَقٍّ».
۱۲. آمیزش در حالی که زن و مرد موهای خود را با حنا رنگ‌آمیزی نموده باشند. زیرا ممکن است فرزند حاصل از آن، مخنّث (به مردی که خود را به شکل و حالت زنان در آورد و مانند آنان سخن بگوید و از خود نرمش نشان دهد، مخنّث گویند.) شود. «اِنْ رُزِقْتَ وَلَداً کَانَ مُخَنَّثاً».
۱۳. هرگاه مرد با قصد ریبه و شهوت به زن نامحرم نگاه کند و سپس با زن خود آمیزش نماید. پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرموده است: فرزند حاصل از چنین آمیزشی ممکن است مخنّث یا مؤنث و یا مخبّل (دیوانه) گردد.
۱۴. آمیزش در حالت ایستاده، زیرا فرزند، به تعبیر روایت بوّال می‌شود، یعنی شب ادراری پیدا می‌کند. هم‌چنین از آمیزش در زیر درختی که دارای ثمره و میوه است و در ساعات اولیّه شب و در زیر نور خورشید، بدون آن‌که زن و مرد مستور باشند، مذمّت گردیده است، زیرا چه بسا فرزند، جلّاد، آدم‌کش، جهنّمی یا ساحر می‌گردد و دنیا را به جای آخرت برمی‌گزیند.
۱۵. آمیزش در حالی که مرد به عورت زن نگاه می‌کند. پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: ممکن است فرزند چنین آمیزشی کور شود. «فَاِنَّ النَّظَرَ اِلَی الْفَرْجِ یُورِثُ الْعَمَی فِی الْوَلَدِ».


دخول در قبل به مقدار ختنه‌گاه یا بیشتر هر چند منی بیرون نیاید، موجب حصول جنابت است.تحقّق جنابت به دخول در دبر بدون بیرون آمدن منى، مورد اختلاف است؛ قول مشهور، تحقّق آن است.در تحقّق آن به آمیزش با حیوان اختلاف است.
همچنین در موردى که مرد در بیماری منجرّ به فوت، زنى را به عقد خود در آورد، آمیزش شرط صحّت پیوند زناشویى است و در صورت مرگ شوهر بدون تحقق آمیزش، عقد باطل است.
زن در موردى که به دلیل سه طلاقه شدن بر شوهر خود حرام شده باشد، پس از ازدواج با مرد دیگر و تحقّق آمیزش، بر شوهر قبلى حلال مى‌شود و مى‌تواند بعد از طلاق، به عقد او درآید.
اگر کافر در حال کفر با دخترى و مادر او ازدواج و آمیزش کند و سپس مسلمان شود، هر دو بر او حرام مى‌شوند. در صورت عدم آمیزش یا آمیزش با دختر تنها، عقد دختر صحیح و عقد مادر باطل است.
ترک آمیزش با همسر دائمى بیش از چهار ماه حرام است. ثبوت این حکم نسبت به همسر موقّت، مورد اختلاف است.
آمیزش با کنیزى که مولا در صدد فروش او است، موجب ثبوت استبراء مى‌شود.همچنین در صورتى که سبب حلیت آمیزش، مالکیت کنیز باشد نه تحلیل، موجب ثبوت احصان مى‌گردد.
مطلق آمیزش حلال موجب ثبوت نسب و حرمت ازدواج با مادر، دختر و نوه‌هاى زن براى مرد، و حرمت ازدواج با پدر، پسر و نوادگان مرد براى زن مى‌شود.
به قول مشهور، آمیزش در دبر زن مکروه است.
آمیزش در شب دوشنبه، سه‌شنبه، شب و ظهر پنج‌شنبه، شب و بعد از عصر جمعه مستحب است.


۱. خمینی، روح الله، موسوعة الامام الخمینی (تحریرالوسیله)، ج۲، ص۳۲۳، کتاب النکاح، فصل فی المهر، مساله ۱۵.    
۲. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۰، ص۱۶۷-۱۶۸.    
۳. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۱، ص۷۵.    
۴. خمینی، روح الله، موسوعة الامام الخمینی (تحریرالوسیله)، ج۲، ص۳۱۱، کتاب النکاح، القول:فی‌النکاح المنقطع، مساله ۶.    
۵. خمینی، روح الله، موسوعة الامام الخمینی (تحریرالوسیله)، ج۲، ص۳۶۹، کتاب الطلاق، القول:فی عدّة وطء الشبهة.    
۶. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۳۷۴.    
۷. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۲، ص۳۷۸-۳۷۹.    
۸. خمینی، روح الله، موسوعة الامام الخمینی (تحریرالوسیله)، ج۲، ص۲۹۸، کتاب النکاح، القول:فی‌المصاهرة و مایلحق بها، مساله ۵.    
۹. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۶۳۶-۶۳۹.    
۱۰. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۵، ص۵۲۵-۵۲۸.    
۱۱. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۲۵۸.    
۱۲. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۳۷۴-۳۸۷.    
۱۳. خمینی، روح الله، موسوعة الامام الخمینی (تحریرالوسیله)، ج۲، ص۳۰۲، کتاب النکاح، القول:فی‌المصاهرة و مایلحق بها، مساله ۲۴.    
۱۴. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۵، ص۵۲۵-۵۲۶.    
۱۵. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۳، ص۵۹۴.    
۱۶. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۶۴۹.    
۱۷. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۳، ص۵۴۳.    
۱۸. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۳، ص۶۹۴.    
۱۹. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۴۹.    
۲۰. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۱۵۵.    
۲۱. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۳۲۳.    
۲۲. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۴۲۵.    
۲۳. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۶۴۴.    
۲۴. خمینی، روح الله، موسوعة الامام الخمینی (تحریرالوسیله)، ج۲، ص۲۵۹، کتاب النکاح، آداب العقد و النکاح، مساله۱۲.    
۲۵. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۱۱۸.    
۲۶. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۳، ص۵۹۲.    
۲۷. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۳، ص۶۹۴.    
۲۸. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۴۹.    
۲۹. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۶۴۴.    
۳۰. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۴۲۵.    
۳۱. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۲۲۵.    
۳۲. خمینی، روح الله، موسوعة الامام الخمینی (تحریرالوسیله)، ج۲، ص۲۵۹، کتاب النکاح، آداب العقد و النکاح، مساله۱۲.    
۳۳. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۲۶، باب ۶۲، من ابواب مقدمات النکاح، ح۱-۲.    
۳۴. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۲۳، باب ۶۲، من ابواب مقدمات النکاح، ح۳.    
۳۵. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۲۳، باب ۶۰، ح۱-۲.    
۳۶. موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، نهایة المرام، ج۱، ص۵۰.    
۳۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۶۰.    
۳۸. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۲۹، باب ۶۴، من ابواب مقدمات النکاح، ح۳.    
۳۹. شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۴۹۹، ح۳.    
۴۰. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۲۹، باب ۶۴، من ابواب مقدمات النکاح، ح۴.    
۴۱. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۲۷، باب ۶۳، ح۱.    
۴۲. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۲۸، باب ۶۲، ح۲.    
۴۳. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۵۱،، باب ۱۴۹، من ابواب مقدمات النکاح، ح۱.    
۴۴. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۳۲-۱۳۳، باب ۶۷، من ابواب مقدمات النکاح، ح۱-۲.    
۴۵. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۳۴، باب ۶۷، ح۸.    
۴۶. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۳۳، ح۲.    
۴۷. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۳۷، باب ۶۹، من ابواب مقدمات النکاح، ح۱.    
۴۸. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۳۸، باب ۶۹، من ابواب مقدمات النکاح، ح۳.    
۴۹. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۳۹، باب ۷۰، ح۲.    
۵۰. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۳۹، باب ۷۰، ح۱.    
۵۱. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۴۰، باب ۷۰، ح۳.    
۵۲. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۲۰، باب ۵۸، من ابواب مقدمات النکاح، ح۳.    
۵۳. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۶۸.
۵۴. علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۳، ص۶.    
۵۵. نراقی، ملااحمد، مستند الشیعة، ج۱۶، ص۲۲.    
۵۶. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۵۳-۲۵۴، باب ۱۵۰، من ابواب مقدمات النکاح، ح۲-۳.    
۵۷. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۵۳، باب ۱۵۰، من ابواب مقدمات النکاح، ح۱.    
۵۸. قیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر، ص۱۸۳.    
۵۹. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۲۵، باب ۶۱، من ابواب مقدمات النکاح، ح۳.    
۶۰. شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۲، ص۲۳۰، باب ۲۸۹ ح۵.    
۶۱. شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۶۶۳، مجلس ۸۴، ح۸۹۶.    
۶۲. شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۲، ص۵۱۵، باب ۲۸۹ ح۵.    
۶۳. شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۶۶۴، مجلس ۸۴، ح۸۹۶.    
۶۴. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۵۲، ح۱۷۱۲.    
۶۵. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۲۱، باب ۵۹، من ابواب مقدمات النکاح، ح۵.    
۶۶. شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۱۴، ح۱۶۵۶.    
۶۷. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۵۴-۶۱.    
۶۸. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۵۰۶.    
۶۹. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۳۱-۳۵.    
۷۰. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۳۶-۳۸.    
۷۱. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۹، ص۲۲۰.    
۷۲. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۲، ص۱۵۹.    
۷۳. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۰، ص۶۷-۶۸.    
۷۴. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۱۱۵-۱۱۷.    
۷۵. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۵، ص۴۹۹.    
۷۶. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۴، ص۱۹۳.    
۷۷. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۳۴۹.    
۷۸. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۵، ص۴۹۶.    
۷۹. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۵، ص۴۸۳.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، جلد۱، صفحه۱۴۶-۱۴۹.    
انصاری، قدرت‌الله، احکام و حقوق کودکان در اسلام، ج۱، ص۱۸۸-۱۹۱، برگرفته از بخش «مکروهات آمیزش»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۸/۲.    
• ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.






جعبه ابزار