• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آشامیدنی‌ها

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



برابر عربی آشامیدنی، «شراب» از مادّه (ش‌ر‌ب) است.



«شراب» از مادّه (ش‌ر‌ب) در قرآن ۱۱ بار بر انواعی از آشامیدنی‌های دنیا و آخرت اطلاق شده است. واژه شُرب که در مجموع ۳۹ بار به شکل‌های گوناگون در قرآن دیده می‌شود، به معنای خوردن چیزی است که جویده نمی‌شود
[۱] التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۶‌، ص‌۲۹.
و شراب، مایعی است که نوشیده می‌شود.
[۲] المصباح المنیر، ج‌۱، ص‌۳۰۸، «شرب».
[۳] لسان‌العرب، ج‌۷، ص‌۶۴-۶۵‌، «شرب».
از همین مادّه است «مشرب» و جمع آن «مشارب» به معنای محل آشامیدن یا برداشتنِ آب : «قَد عَلِمَ کُلّ أناس مَشرَبهم» که مترادف با شراب نیز آمده : «وَلهم فیها مَنـفِعُ و مَشارِب = و برای آنان در آن‌ها={چارپایان} سودها و نوشیدنی‌هایی است.» شِرب با کسره شین، شکل دیگری از این مادّه به معنای سهمی از آب است:
[۷] معجم مقاییس‌اللغه، ج‌۳، ص‌۲۶۷، «شرب».
«لها شِربٌ و لکم شِربُ یَوم معَلوم = برای آن { ناقه } سهمی {از آب} و برای شما سهم روزی معیّن است.» باب اِفعال این مادّه نیز فقط یک‌بار برای «محبّت شدید» استعاره آورده شده است. دیگر واژه قرآنی این موضوع «سقی» از مادّه (س ق ـ ی) به معنای نوشانیدن است که در مجموع ۲۵ بار به شکل‌های گوناگون در قرآن دیده می‌شود:
[۱۰] مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص‌۴۱۵، «سقی».
«و‌سَقـهم ربُّهم شَراباً طَهوراً = و پروردگارشان نوشیدنی پاکیزه‌ای به آنان می‌نوشاند.» باب اِفعال این مادّه به معنای فراهم کردن نوشیدنی است:
[۱۲] «سقی»، المصباح المنیر، ج‌۱، ص‌۲۸۱.
[۱۴] «سقی»، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص‌۴۱۵.
«نُسقِیکم‌مِمّا فی‌بُطونِه مِن بَینِ فرث و دَم لَبناً خالِصاً = از آن‌چه در شکم‌های آن‌ها است، از میان سرگین و خون ، شیری ناب فراهم می‌کنیم» از همین روی خداوند، در همه‌جا اسقا (فراهم کردنِ آب) را به خود نسبت داده؛ ولی سقی (دادنِ آب به دیگری) را به خود نسبت نداده است مگردر مورد ابرار در بهشت . «سقایه» به معنای ظرفی که از آن آب نوشیده می‌شود، از همین مادّه است و به معنای محلّی که در مراسم حج از آن آب برداشته می‌شود یا به معنای «آب‌دادن» به حاجیان نیز به کار می‌رود: «أجَعَلتم سِقایَةَ الحاجِّ‌...» سُقیـی با ضمّه سین (مصدر) شکل دیگری از این مادّه به معنای آب دادن است:
[۲۰] مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص‌۴۱۵، «سقی».
[۲۱] لسان‌العرب، ج‌۶‌، ص‌۳۰۰، «سقی».
«فَقالَ لَهم رسولُ اللّهِ ناقَةَ اللّهِ و سُقیـها = و رسول خدا={ صالح } به آنان گفت: زنهار! ماده شتر خدا و آب دادنش را {رعایت کنید}.» با مقایسه دو واژه شرب و سقی، این تفاوت را می‌توان بیان کرد که آشامیدن، یک معنای فاعلی (فراهم کردن و دادنِ آب) و یک معنای مفعولی (خوردن آب) دارد؛ آن‌گاه که به معنای فاعلی نظر باشد، واژه سقی و آن‌گاه که به معنای مفعولی توجّه باشد، شرب به کار می‌رود.
[۲۳] التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۵‌، ص‌۱۵۵، «سقی».



آیات ۶۵ تا ۶۹ نحل فرو فرستادن آب از آسمان، آفرینش شیر در پستان چارپایان، وجود آشامیدنی‌های نیکو در خرما و انگور و خروج عسل از شکم زنبور را از نشانه‌های قدرت خدا برای انسان‌هایی دانسته که شنوایی، تعقّل و اندیشه دارند. در دسترس بودن آب آشامیدنی و فرو نرفتن آن در زمین و ذخیره شدن آن و تلخ نبودن آب و پدید آمدن آب از زیر پای مریم علیهاالسلام : «قَد جَعَل ربُّکِ تَحتَکِ سَریّاً • فکُلِی وَاشرَبِی و قَرِّی عَیناً» و نیز وجود آب خنک و آشامیدنی برای ایوب علیه‌السلام : «ارکُض بِرِجلِک هـذا مُغتَسَلٌ بارِدٌ و شَرابٌ» و جوشیدن دوازده چشمه برای آشامیدن قوم موسی همه از نشانه‌های قدرت خداوند است؛ چنان‌که ابراهیم علیه‌السلام هم در وصف پروردگار به قومش گفت: «والّذی هُوَ یُطعِمُنِی و یَسقینِ = و {پروردگار من} کسی است که به من خوراک می‌دهد و سیرابم می‌گرداند».




۳.۱ - آب

آیات فراوانی آب را نعمتی حیات بخش و خالی از هرگونه آلودگی دانسته که از آن سیراب می‌شویم: «... وَ أنزَلنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً لِنُحیِیَ بِهِ بَلدَةً میتاً وَ نُسقیَه مِمّا خَلَقْنا أنعـماً وَ أَناسِیَّ کثِیراً = و از آسمان آبی پاک فرود آوردیم تا با آن سرزمینی مرده را زنده گردانیم و آن را به آن‌چه از دام‌ها و انسان‌های بسیار آفریدیم، بنوشانیم»، («هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً لَکُم مِنهُ شَرابٌ = خدا است کسی که از آسمان آبی فرود آورد که {آب} آشامیدنی شما از آن است»، («فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَیْنـکمُوهُ= و از آسمان آبی نازل، و‌شما را بدان سیراب کردیم»، («وَ أَسْقَینـکُم ماءً فُراتاً = به شما آبی گوارا نوشاندیم». بر پایه روایتی از امام علی علیه‌السلام آب بهترین آشامیدنی‌ها در دنیا و آخرت است
[۴۳] الکافی، ج‌۶‌، ص‌۳۸۰.
و امام صادق علیه‌السلام در پاسخ کسی که از طعم آب پرسید، فرمود: طعم‌آب «طعم حیات » است.
[۴۴] الکافی، ج‌۶‌، ص‌۳۸۱.


۳.۲ - شیر

از چارپایان، «نوشیدنی‌های» گوارایی برای انسان به دست می‌آید: «وَ لَهُمْ فِیها مَنـفِعُ وَمَشارِب.» از شیر خالص به شما می‌نوشانیم: «نُسقِیکُمْ مِمّا فِی بُطُونِهِ مِنْ بَیْنِ فَرْث وَ دَم لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّـرِبینَ».
[۴۸] جامع‌البیان عن تأویل آی‌القرآن، ج‌۱۸، ص‌۲۱.


۳.۳ - عسل

از درون شکم زنبور عسل، «نوشینی» شفابخش با رنگ‌های گوناگون خارج می‌شود: «یَخرُجُ مِن بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ ألونُه فِیه شفاءٌ لِلنّاسِ.»

۳.۴ - آبمیوه

خرما و انگور غذاهای پربرکتی هستند که خداوند، نصیب انسان‌ها ساخته است: «وَ مِنْ ثَمَرتِ النَّخِیلِ وَالأعنـبِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً.» برخی «وَ مِنْ ثمرت» را در این آیه، عطف بر «مِمّا» در آیه پیش دانسته‌اند؛ یعنی به شما از نوشیدنی‌های خرما و انگور (آبمیوه) نیز می‌نوشانیم. ابن عباس «سَکَراً» را به معنای خمر و مقصود از «رزقاً حسناً» را همه خوردنیها و نوشیدنی‌های حلال ، از دو میوه خرما و انگور دانسته است؛ امّا به نظر بعضی، چون خداوند در مقام امتنان بر مردم برای آنان انواع نوشیدنی‌های حلال (آب، شیر، عسل) را برشمرده، مقصود از «سَکَرَاً» نمی‌تواند خمر باشد؛ زیرا خداوند به چیز حرام منت نمی‌گذارد.
[۵۱] جامع‌البیان عن تأویل آی‌القرآن، ج‌۱۴، ص‌۱۸۲.
برخی گفته‌اند: آشامیدنی عزیر علیه‌السلام که آیه «فَانْظُر إلی طَعامِکَ وَشَرابِکَ لَمْ‌یَتسنّه» از فاسد نشدن آن خبر داده، نوعی آبمیوه (آب انگور) بوده است.




۴.۱ - خمر

گروهی از اصحاب، حکم‌ شراب و قمار را از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله پرسیدند: خداوند در پاسخ به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «به‌آنان بگو: درآن دو، گناه بزرگ و سودهایی برای مردم است؛ ولی گناهشان از سودشان بزرگ‌تر است». در جای دیگر، «شراب» در کنار قمار، بت‌پرستی و ازلام (نوعی بخت‌آزمایی)، پلید و شیطانی معرّفی، و‌فرمان قاطع به پرهیز از آن صادر شده است: «یـأَیُّهَا الَّذینَ ءَامَنوا إِنَّما الخَمرُ وَالمَیسرُ وَالأَنصابُ وَالأزلـمُ رِجسٌ مِن عَمَلِ الشّیطـن فَاجتَنِبوه لَعلَّکم تُفلِحُون.»

۴.۲ - خون

در چند آیه به حرمت «خون» اشاره شده است: «بگو: در آن‌چه بر من وحی شده، بر خورنده‌ای که آن را می‌خورد، هیچ حرامی نمی‌یابم، مگر آن‌که مردار یا خون ریخته یا گوشت خوک باشد که آن پلید است.» «حُرِّمَت عَلَیکُمُ الْمَیتَةُ والدَّمُ... ذلِکُم فِسقٌ = بر شما، مردار و خون حرام شده... و این‌ها همه نافرمانی خدا است». آیه ۱۷۳ بقره نیز بر حرمت آن دلالت دارد.




۵.۱ - پرهیز از اسراف

از چیزهایی که قرآن به شدّت آن را نهی کرده، اسراف در خوردن و «آشامیدن» است: «کُلُوا وَاشْرَبُوا وَلاتُسرِفُوا إنَّهُ لایُحِبُّ الْمُسْرِفینَ.» مفسّران معانی متعدّدی را برای «اسراف» بیان کرده‌اند؛ امّا معنای مشهور آن، خروج از حدّ اعتدال و مصرف بیش از حدّ نیاز است.
[۶۱] جامع‌البیان عن تأویل آی‌القرآن، ج‌۸‌، ص‌۲۱۴.
در روایات، خوردن هرچه را که به آن میل باشد و خوردن پس از سیری،
[۶۴] الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج‌۷، ص‌۱۲۵.
از موارد اسراف شمرده شده است. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بر اساس روایتی سفارش کرده است که یک سوم معده برای غذا، یک سوم آن برای آشامیدنی‌ها و یک سوم برای تنفّس قرار داده شود.
[۶۵] الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج‌۷، ص‌۱۲۳.
نیز فرمود: قلب‌هایتان را با زیاده‌روی در خوردن و آشامیدن نمیرانید؛ چرا که قلب انسان همانند زمین زراعت اگر زیاد سیراب شود، می‌میرد.
[۶۷] تنبیه الخواطر، ورّام، ج‌۱، ص‌۵۴‌.


۵.۲ - شکرگزاری

خداوند، انسان را برای برانگیختن حسّ شکرگزاری به تأمّل در آب آشامیدنی فرا خوانده است: «أَفَرَءیْتُم الماءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ ءَأَنتُم أنزَلْتُمُوهُ مِنَ المُزنِ أَمْ نَحْنُ المُنزِلُونَ • لَو نَشاءُ جَعَلْنـهُ اُجاجاً فَلَولا تَشکُرُون = آیا آبی را که می‌آشامید دیده‌اید؟ آیا شما آن را از {دل} ابر فرود آورده‌اید یا ما فرود آورنده‌ایم؟ اگر بخواهیم آن‌را تلخ می‌گردانیم؛ پس چرا سپاس نمی‌گزارید؟» پس از یادآوری نعمت شیر چارپایان نیز به شکرگزاری ترغیب می‌کند: «لهُم فیها مَنـفِعُ و مَشارِبُ أفلایَشکُرون.» خداوند در پایان آیه‌ای که از آفرینش دریاها و آب خوش‌گوار آن سخن گفته، می‌فرماید: «... و لَعَلَّکُم تَشکُرون.» در روایتی از امام باقر علیه‌السلام در نحوه شکرگزاری نقل شده که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله هنگام «آشامیدن آب» می‌فرمود: الحمد للّه الَّذی سَقانا عَذباً فراتاً بِرَحمَتِهِ وَ لَم یَجعَلهُ مِلحاً اُجاجاً بِذُنُوبِنا = سپاس خدا را که با آب شیرین وگوارا با رحمت خود ما را سیراب فرمود و به سبب گناهانمان آن را شور و تلخ قرار نداد.
[۷۲] روح‌المعانی فی تفسیرالقرآن العظیم، ج‌۲۷، ص‌۲۲۸.
براساس روایت امام صادق علیه‌السلام گفتن «بسم اللّه» پیش از آشامیدن آب، و ‌ «الحمد للّه» پس از آن سفارش شده است.
[۷۳] الکافی، ج‌۶‌، ص‌۳۸۴.


۵.۳ - ممنوعیّت آشامیدن برای روزه‌دار

«کُلُوا وَاشرَبُوا حَتّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الخَیطُ الأَبیَضُ مِنَ الخَیطِ الاَْسوَدِ مِنَ الفَجرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إلَی الَّیل... = بخورید و بیاشامید تا رشته سپید بامداد از رشته سیاه { شب } بر شما نمودار شود؛ سپس روزه را تا {فرا رسیدن} شب به اتمام رسانید.»


از قرآن استفاده می‌شود که در بهشت ، آشامیدنی‌های گوناگونی هست که هر کدام فایده و لذّتی دارد. به بهشتیان گفته می‌شود: «به {پاداش} آن‌چه به جای آوردید، بخورید و بیاشامید. گواراتان باد!» آنان هم در حالی‌که تکیه زده‌اند، میوه‌های فراوان و نوشیدنی می‌طلبند. (
آیه ۱۵ از سوره محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله در میان نعمت‌های بهشتیان از چهار نهر که هر کدام مایعی ویژه دارد، نام می‌برد:
۱. آب صاف و خالص: «فِیها أَنهـرٌ مِن ماء غَیرِ ءَاسِن = در آن {بهشت} نهرهایی از آبی است که رنگ و بو و طعمش باز نگشته.»
۲. شیر: «وَ أَنهـرٌ مِنْ لَبَن لَمْ‌یَتَغَیَّر طَعمُه = {دربهشت} نهرهایی‌از شیری ‌است که مزه‌اش هرگز عوض نشده.»
۳. شراب: «وَ أَنهـرٌ مِن خَمر لَذَّة لِلشَّـرِبین ={در بهشت} نهرهایی از شراب {طهور} است که مایه لذّت نوشندگان است.» آیات فراوانی به وصف شراب‌های بهشت، ظروف و ساقیان آن پرداخته، آن‌ها را باده‌ای ناب، لذّتبخش و عاری از هرگونه مفسده معرّفی می‌کند: «یُطافُ عَلَیهِم بِکَأس مِن مَعِین بَیضاءَ لَذَّة لِلشّرِبینَ لافِیها غَولٌ و لا هُم عَنها یُنزَفُونَ = با جامی از باده ناب پیرامونشان به گردش درمی‌آیند {باده‌ای}سخت سپید که نوشندگان را لذّتی {خاص} می‌دهد. نه در آن فساد عقل است و نه ایشان از آن به بد مستی {و فرسودگی} می‌افتند،
[۸۱] سورهصافات:‌۴۷.
«و {برای پرهیزگاران ‌است} پیاله‌هایی لبالب {از شراب}. در آن‌جا نه یاوه شنوند و نه دروغ »، شراب‌های بهشتی، آمیخته با زنجبیل از چشمه سلسبیل ، «مختوم به مشک و آمیزه‌اش از تسنیم » و شرابی معطر است.
۴. عسل ناب و خالص: «وَ أَنهـرٌ مِن‌عَسَل‌مُصَفًّی.»




۷.۱ - مایع‌جوشان

آیات متعدّدی نوشیدنی دوزخیان را چنین وصف کرده. «إن یَستَغیثُوا یُغاثُوا بماء کَالمُهلِ یَشْوی الوُجُوهَ بِئسَ الشَّرابُ و ساءَت مُرتَفَقاً = اگر فریاد رسی خواهند، به آبی چون مس گداخته که صورت‌ها را بریان می‌کند، فریادرسی می‌شوند. بد آشامیدنی و بد جای‌گاهی است». به نقل طبری ، مفسّران «مُهل» را به معنای مایع ذوب شده، چرک و خون، و‌ته مانده روغن آب شده دانسته‌اند:
[۹۱] جامع‌البیان عن تأویل آی‌القرآن، ج‌۱۵، ص‌۲۹۸-۲۹۹.
«وَسُقُوا ماءً حَمیماً فَقَطَّع أمعاءَهُم = آبی جوشان به خوردشان داده می‌شود تا روده‌هایشان را از هم فرو پاشد»، «تُسقی مِن عَین ءَانیة = از چشمه‌ای داغ نوشانده شوند» و نحوه نوشیدنشان، به شتران تشنه تشبیه شده: «فَشـرِبونَ عَلَیه مِن الحَمیم فشـرِبون شُربَ الهیم.»

۷.۲ - چرکابه

«لایَذوقُونَ فِیها بَرداً وَ لا شَراباً إلاّ حَمیماً وَ غَسّاقاً = در آن‌جا {‌=‌جهنم} نه خنکی چشند و نه نوشیدنی، جز آب‌جوشان و چرکابه‌ای.» « غساق » را چرک و خون، و ‌مایعی بدبو دانسته‌اند:
[۹۹] جامع‌البیان عن تأویل آی‌القرآن، ج‌۳۰، ص‌۱۷ـ ۱۸.
«مِن وَرائِهِ جَهنَّم و یُسقی مِن ماء صدید = جهنم پیش روی او است و به او از آبی چرکین نوشانده می‌شود.»


آب در چند مورد، وسیله آزمایش الهی قرار گرفته است:

۸.۱ - فراوانیِ آن

«وَ‌ألَّوِا استَقـموا عَلی الطَّریقَةِ لاَسقَینـهُم ماءً غَدَقاً لِنَفْتِنَهُم فیه... = و اگر جنّ و انس
[۱۰۱] مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۰، ص‌۵۵۹‌.
در راه راست {= طریقه اسلام} پایداری ورزند، به طور قطع آب فراوانی {= روزی زیاد} به آنان می‌نوشانیم تا آنان را در این‌باره بیازماییم.»

۸.۲ - تقسیم آب میان مردم و ناقه صالح

«إنّا مُرْسِلوا النّاقَةِ فِتنَةً لَهُمْ فَارتَقِبهم واصطَبِر و نَبِّئهُم أَنَّ الماءَ قِسمةٌ بَینَهم کُلُّ شِرب مُحتَضَر = ما برای آزمایش آنان، آن ماده شتر را فرستادیم و به صالح گفتیم: مراقب آنان باش و شکیبایی کن و به‌آنان خبر ده که آب میانشان بخش شده ‌است و هر کدام را آب به نوبت خواهد بود.» در آیات ۱۵۵ شعراء و ۱۳ شمس نیز به همین معنا اشاره شده است.

۸.۳ - آشامیدن آب در داستان طالوت

آشامیدن آب در داستان طالوت و لشکریان چنین‌آمده است: «إنّ اللّهَ مُبتَلیکُم بِنَهَر فمَن شَرِبَ مِنهُ فَلَیسَ منّی وَمَن لَم‌یَطعَمهُ فَإنَّهُ مِنّی = خداوند شما را با رودخانه‌ای خواهد آزمود؛ پس هرکس از آن بیاشامد، از پیروان من نیست و هرکس از آن نخورد، به طور قطع او از {پیروان}من است.»


(۱) التبیان فی تفسیر القرآن.
(۲) التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.
(۳) تفسیرالعیاشی.
(۴) التفسیرالکبیر.
(۵) تنبیه الخواطر، ورّام.
(۶) جامع‌البیان عن تأویل آی‌القرآن.
(۷) الجامع لأحکام القرآن، قرطبی.
(۸) الدرّالمنثور فی التفسیر بالمأثور.
(۹) روح‌المعانی فی تفسیرالقرآن العظیم.
(۱۰) الکافی.
(۱۱) لسان‌العرب.
(۱۲) مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن.
(۱۳) المصباح المنیر.
(۱۴) معجم مقاییس‌اللغه.
(۱۵) مفردات الفاظ القرآن.
(۱۶) المیزان فی تفسیر القرآن.


۱. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۶‌، ص‌۲۹.
۲. المصباح المنیر، ج‌۱، ص‌۳۰۸، «شرب».
۳. لسان‌العرب، ج‌۷، ص‌۶۴-۶۵‌، «شرب».
۴. بقره/سوره۲، آیه۶۰‌.    
۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۰.    
۶. یس/سوره۳۶، آیه۷۳.    
۷. معجم مقاییس‌اللغه، ج‌۳، ص‌۲۶۷، «شرب».
۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۵۵.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۹۳.    
۱۰. مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص‌۴۱۵، «سقی».
۱۱. انسان/سوره۷۶، آیه۲۱.    
۱۲. «سقی»، المصباح المنیر، ج‌۱، ص‌۲۸۱.
۱۳. معجم مقاییس‌اللغه، ج‌۳، ص‌۸۴‌،«سقی».    
۱۴. «سقی»، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص‌۴۱۵.
۱۵. نحل/سوره۱۶، آیه۶۶.    
۱۶. انسان/سوره۷۶، آیه۲۱.    
۱۷. یوسف/سوره۱۲، آیه۷۰.    
۱۸. معجم مقاییس‌اللغه، ج‌۳، ص‌۸۵‌، «سقی».    
۱۹. توبه/سوره۹، آیه۱۹.    
۲۰. مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص‌۴۱۵، «سقی».
۲۱. لسان‌العرب، ج‌۶‌، ص‌۳۰۰، «سقی».
۲۲. شمس/سوره۹۱، آیه۱۳.    
۲۳. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۵‌، ص‌۱۵۵، «سقی».
۲۴. نحل/سوره۱۶، آیه۶۵.    
۲۵. نحل/سوره۱۶، آیه۶۶.    
۲۶. نحل/سوره۱۶، آیه۶۷.    
۲۷. نحل/سوره۱۶، آیه۶۸.    
۲۸. نحل/سوره۱۶، آیه۶۹.    
۲۹. ملک/سوره۶۷، آیه۳۰.    
۳۰. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۸.    
۳۱. واقعه/سوره۵۶، آیه۷۰.    
۳۲. مریم/سوره۱۹، آیه۲۴.    
۳۳. مریم/سوره۱۹، آیه۲۶.    
۳۴. ص/سوره۳۸، آیه۴۲.    
۳۵. بقره/سوره۲، آیه۶۰‌.    
۳۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۰.    
۳۷. شعراء/سوره۲۶، آیه۷۹.    
۳۸. فرقان/سوره۲۵، آیه۴۸.    
۳۹. فرقان/سوره۲۵، آیه۴۹.    
۴۰. نحل/سوره۱۶، آیه۱۰.    
۴۱. حجر/سوره۱۵، آیه۲۲.    
۴۲. مرسلات/سوره۷۷، آیه۲۷.    
۴۳. الکافی، ج‌۶‌، ص‌۳۸۰.
۴۴. الکافی، ج‌۶‌، ص‌۳۸۱.
۴۵. یس/سوره۳۶، آیه۷۳.    
۴۶. نحل/سوره۱۶، آیه۶۶.    
۴۷. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۲۱.    
۴۸. جامع‌البیان عن تأویل آی‌القرآن، ج‌۱۸، ص‌۲۱.
۴۹. نحل/سوره۱۶، آیه۶۹.    
۵۰. نحل/سوره۱۶، آیه۶۷.    
۵۱. جامع‌البیان عن تأویل آی‌القرآن، ج‌۱۴، ص‌۱۸۲.
۵۲. بقره/سوره۲، آیه۲۵۹.    
۵۳. تفسیرالعیاشی، ج‌۱، ص‌۱۴۱.    
۵۴. التفسیرالکبیر، ج‌۷، ص‌۳۲.    
۵۵. بقره/سوره۲، آیه۲۱۹.    
۵۶. مائده/سوره۵، آیه۹۰.    
۵۷. انعام/سوره۶، آیه۱۴۵.    
۵۸. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۵۹. بقره/سوره۲، آیه۱۷۳.    
۶۰. اعراف/سوره۷، آیه۳۱.    
۶۱. جامع‌البیان عن تأویل آی‌القرآن، ج‌۸‌، ص‌۲۱۴.
۶۲. التبیان فی تفسیر القرآن، ج‌۴، ص‌۳۸۶.    
۶۳. الدرّالمنثور فی التفسیر بالمأثور، ج‌۳، ص‌۴۴۴‌.    
۶۴. الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج‌۷، ص‌۱۲۵.
۶۵. الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج‌۷، ص‌۱۲۳.
۶۶. الدرّالمنثور فی التفسیر بالمأثور، ج‌۳، ص‌۴۴۴.    
۶۷. تنبیه الخواطر، ورّام، ج‌۱، ص‌۵۴‌.
۶۸. واقعه/سوره۵۶، آیه۶۸‌.    
۶۹. واقعه/سوره۵۶، آیه۷۰.    
۷۰. یس/سوره۳۶، آیه۷۳.    
۷۱. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۲.    
۷۲. روح‌المعانی فی تفسیرالقرآن العظیم، ج‌۲۷، ص‌۲۲۸.
۷۳. الکافی، ج‌۶‌، ص‌۳۸۴.
۷۴. بقره/سوره۲، آیه۱۸۷.    
۷۵. طور/سوره۵۲، آیه۱۹.    
۷۶. ص/سوره۳۸، آیه۵۱.    
۷۷. محمد/سوره۴۷، آیه۱۵.    
۷۸. محمد/سوره۴۷، آیه۱۵.    
۷۹. محمد/سوره۴۷، آیه۱۵.    
۸۰. صافات/سوره۳۷، آیه۴۵.    
۸۱. سورهصافات:‌۴۷.
۸۲. نبأ/سوره۷۸، آیه۳۴.    
۸۳. نبأ/سوره۷۸، آیه۳۵.    
۸۴. انسان/سوره۷۶، آیه۱۷.    
۸۵. انسان/سوره۷۶، آیه۱۸.    
۸۶. مطففین/سوره۸۳، آیه۲۵.    
۸۷. مطففین/سوره۸۳، آیه۲۷.    
۸۸. انسان/سوره۷۶، آیه۵.    
۸۹. محمد/سوره۴۷، آیه۱۵.    
۹۰. کهف/سوره۱۸، آیه۲۹.    
۹۱. جامع‌البیان عن تأویل آی‌القرآن، ج‌۱۵، ص‌۲۹۸-۲۹۹.
۹۲. محمد/سوره۴۷، آیه۱۵.    
۹۳. غاشیه/سوره۸۸، آیه۵.    
۹۴. واقعه/سوره۵۶، آیه۵۴.    
۹۵. واقعه/سوره۵۶، آیه۵۵.    
۹۶. نبأ/سوره۷۸، آیه۷۸.    
۹۷. نبأ/سوره۷۸، آیه۲۴.    
۹۸. نبأ/سوره۷۸، آیه۲۵.    
۹۹. جامع‌البیان عن تأویل آی‌القرآن، ج‌۳۰، ص‌۱۷ـ ۱۸.
۱۰۰. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۶.    
۱۰۱. مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۰، ص‌۵۵۹‌.
۱۰۲. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص‌۴۶.    
۱۰۳. جن/سوره۷۲، آیه۱۶.    
۱۰۴. جن/سوره۷۲، آیه۱۷.    
۱۰۵. قمر/سوره۵۴، آیه۲۷.    
۱۰۶. قمر/سوره۵۴، آیه۲۸.    
۱۰۷. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۵۵.    
۱۰۸. شمس/سوره۹۱، آیه۱۳.    
۱۰۹. بقره/سوره۲، آیه۲۴۹.    



دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «آشامیدنی‌ها»، ج۱، ص۲۴.    




جعبه ابزار