نهرهای آب (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از نعمتهای خداوند،
نهرهای آب هستند. در این مقاله
آیات مرتبط با
نهرهای آب را معرفی میکنیم.
جارى شدن
نهرهاى آب از برخى
صخرهها:
«ثمّ قست قلوبكم مّن بعد ذلك فهى كالحجارة أو أشدّ قسوة وإنّ من الحجارة لما يتفجّر منه
الأنهر ...؛
سپس دلهاي شما بعد از اين جريان سخت شد، همچون
سنگ، يا سختتر! چرا كه پاره اي از سنگها ميشكافد و از آن
نهرها جاري ميشود....»
عبور سپاه
طالوت از
نهر آب
فلسطین و
امتحان شدن با آن:
«فلمّا فصل طالوت بالجنود قال إنّ اللَّه مبتليكم
بنهر فمن شرب منه فليس منّى ... فلمّا جاوزه هو و الّذين ءامنوا معه ...؛
و هنگامي كه طالوت (به فرماندهي لشكر
بنی اسرائیل منصوب شد، و) سپاهيان را با خود بيرون برد، به آنها گفت: خداوند، شما را به وسيله يك
نهر آب، آزمايش ميكند، آنها (كه به هنگام تشنگي،) از آن بنوشند، از من نيستند... سپس هنگامي كه او، و افرادي كه با او ايمان آورده بودند، (و از بوته آزمايش، سالم به در آمدند،) از آن
نهر گذشتند.... »
نهر آبى كه سپاه طالوت با آن امتحان شدند- طبق آنچه در برخى منابع تفسيرى آمده- در سرزمين فلسطين وجود داشته است.
تشبيه
انفاق ريايى به باغى
آباد و داراى
نهرهاى آب با فرجامى
سوخته در
آتش:
«... كالّذى ينفق ماله رئاء الناس ... فمثله كمثل صفوان عليه تراب فأصابه وابل فتركه صلدا ...• أيودّ أحدكم أن تكون له جنّة من نخيل و أعناب تجرى من تحتها
الأنهر ... فأصابها إعصار فيه نار فاحترقت ....؛
... همانند كسي كه مال خود را براي نشان دادن به مردم، انفاق ميكند، ... (كار او) همچون قطعه سنگي است كه بر آن، (قشر نازكي از) خاك باشد، (و بذرهايي در آن افشانده شود،) و
رگبار باران به آن برسد، (و همه خاكها و بذرها را بشويد،) و آن را صاف (و خالي از
خاک و
بذر) رها كند. آنها از كاري كه انجام داده اند، چيزي به دست نميآورند، ... آيا كسي از شما دوست دارد كه باغي از درختان
خرما و
انگور داشته باشد كه از زير درختان آن،
نهرها بگذرد ... (در اين هنگام،) گردبادي (كوبنده)، كه در آن آتش (سوزاني) است، به آن برخورد كند و شعلهور گردد و بسوزد؟! (همين طور است حال كساني كه انفاقهاي خود را، با
ریا و
منت و
آزار، باطل ميكنند).... »
پیدایش و وجود
نهرای آب داری نقشهای زیر است:
نقش
نهرهاى آب فراوان، در پيدايش تمدّنهاى گذشته:
«ألم يروا كم أهلكنا من قبلهم من قرن مكّنّهم فى الأرض ما لم نمكّن لكم و أرسلنا السّماء عليهم مدرارا و جعلنا
الأنهر تجرى من تحتهم ...؛
آيا مشاهده نكردند چقدر از اقوام پيشين را هلاك كرديم؟! اقوامي كه (از شما نيرومندتر بودند و) قدرتهائي به آنها داديم كه به شما نداديم، بارانهاي پي در پي بر آنها فرستاديم و
نهرها از زير (آباديهاي) آنها جاري ساختيم ....»
پيدايش
نهرهاى آب، زمينهاى براى
تفکّر:
«و هو الّذى مدّ الأرض و جعل فيها روسى و أنهرا ... إنّ فى ذلك لأيت لقوم يتفكّرون؛
و او كسي است كه
زمین را گسترد و در آن كوهها و
نهرهائي قرار داد ... در اينها آياتي است براي آنها كه تفكر ميكنند.»
توجّه به پيدايش
نهرهاى آب، زمينه
هدایت:
«... و أنهرا و سبلا لعلّكم تهتدون؛
... و
نهرها ايجاد كرد، و راههائي تا هدايت شويد.»
مثال
ثروتمند مغرور صاحب
باغ با
نهر آب، مايه
تنبّه بشر:
«و اضرب لهم مثلا رجلين جعلنا لأحدهما جنّتين من أعنب ...• ... و فجّرنا خللهما
نهرا• و أحيط بثمره فأصبح يقلّب كفّيه على ما أنفق فيها و هى خاوية على عروشها و يقول يليتنى لم أشرك بربّى أحدا؛
براي آنها مثالي بيان كن، داستان آن دو مرد را كه براي يكي از آنها دو باغ از انواع انگورها
قرار داديم ... و ميان آن دو
نهر بزرگي از زمين بيرون فرستاديم. (به هر حال
عذاب خدا فرا رسيد) و تمام ميوه هاي آن نابود شد، او مرتبا دستهاي خود را - بخاطر هزينه هائي كه در آن صرف كرده بود - بهم ميماليد، در حالي كه تمام باغ بر پايه ها فرو ريخته بود، و ميگفت ايكاش كسي را
شریک پروردگارم
قرار نداده بودم! »
توجّه به جريان
نهرهاى آب، زمينه گرايش به
توحید:
«أمّن جعل الأرض
قرارا و جعل خللها أنهرا ... أءله مع اللَّه ...؛
يا كسي كه زمين را مستقر و
آرام قرار داد، و در ميان آن
نهرهائي روان ساخت... آيا معبودي با خدا است ؟....»
خدا،
تسخیرکننده نهرهاى آب براى
انسان:
«اللَّه الّذى خلق السموت و الأرض ... و سخّر لكم
الأنهر؛
خداوند همان كسي است كه آسمانها و زمين را آفريده و ... و
نهرها را (نيز) مسخر شما گرداند.»
استخراج
نهر آب از زمين با
معجزه، پيششرط
مشرکان براى
ایمان به
پیامبر صلیاللهعلیهوآله:
«و قالوا لن نؤمن لك حتّى تفجر لنا من الأرض ينبوعا• أو تكون لك جنّة من نخيل و عنب فتفجّر
الأنهر خللها تفجيرا؛
و گفتند ما هرگز به تو ايمان نميآوريم مگر اينكه چشمه اي از اين سرزمين (خشك و سوزان) براي ما خارج سازي!يا باغي از نخل و انگور در اختيار تو باشد و
نهرها در لابلاي آن به جريان اندازي.»
جارى شدن
نهر آب از زير پاى
مریم سلاماللهعلیها به فرمان خدا:
«فناديها من تحتها ألّا تحزنى قد جعل ربّك تحتك سريّا؛
ناگهان از طرف پائين پايش او را صدا زد كه
غمگین مباش پروردگارت زير پاي تو چشمه آب (گوارائي)
قرار داده است.»
يكى از معانى سرىّ،
نهر جارى است.
تفاخر فرعون به داشتن
نهرهاى جارى، ميان
کاخ خود:
«و نادى فرعون فى قومه قال يقوم أليس لى ملك مصر و هذه
الأنهر تجرى من تحتى ...؛
فرعون در ميان قوم خود ندا داد و گفت: اي قوم من! آيا حكومت
مصر از آن من نيست، و اين
نهرها تحت فرمان من جريان ندارد؟....»
احتمال دارد «من تحتى» به معناى تحت امر بودن باشد و احتمال دارد مقصود، زير قصرى باشد كه در ارتفاعى بلند
قرار داشت. برداشت فوق بنابر احتمال دوم است.
استغفار، عامل برخوردارى از نعمت باغها و
نهرهاى آب:
«فقلت استغفروا ربّكم ...• ... و يجعل لكم جنت و يجعل لكم أنهرا؛
به آنها گفتم از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد ... و باغهاي سر سبز و
نهرهاي جاري در اختيارتان
قرار دهد. »
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ۱، ص۹۴، برگرفته از مقاله «نهرهای آب».