• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نادِمینَ‌ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





نادِمینَ‌:(فَأَصْبَحَ مِنَ النّادِمينَ)
«نادِمینَ» جمع نادم (اسم فاعل) از مصدر «ندامة» به معنى «پشيمان شدن» است.
در اين آیه، پس از آن كه قابیل برادرش هابیل را كشت به‌هرحال از كردۀ خود نادم و پشيمان گشت، همان‌طور كه قرآن مى‌گويد:
آيا پشيمانى او به خاطر اين بود كه عمل زشت و ننگينش سرانجام بر پدر و مادر و احتمالا بر برادران ديگر آشكار خواهد شد؟ و او را شديدا سرزنش خواهند كرد؟ و يا به خاطر اين بود كه چرا مدتى جسد برادر را بر دوش مى‌كشيد و آن را دفن نمى‌كرد؟ و يا به خاطر اين بود كه اصولا انسان بعد از انجام هر كار زشتى يک نوع حالت ناراحتى و ندامت در دل خويش احساس مى‌كند، ولى روشن است كه انگيزۀ ندامت او هر يک از احتمالات سه‌گانۀ فوق مى‌خواهد باشد دلیل بر توبه او از گناه نخواهد بود.



به موردی از کاربرد «نادِمینَ‌» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - نادِمینَ (آیه ۳۱ سوره مائده)

(فَبَعَثَ اللّهُ غُرابًا يَبْحَثُ في الأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُواري سَوْءةَ أَخيهِ قالَ يا وَيْلَتا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكونَ مِثْلَ هَذا الْغُرابِ فَأُوارِيَ سَوْءةَ أَخي فَأَصْبَحَ مِنَ النّادِمينَ)
«سپس خداوند زاغى را فرستاد كه در زمین، جستجو و كند و كاو مى‌كرد؛ تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن كند. او گفت: «واى بر من! آيا من ناتوان‌تر از آن هستم كه مانند اين زاغ باشم و جسد برادرم را دفن كنم؟!» و سرانجام از ترس رسوايى، و بر اثر فشار وجدان از نادمان شد.»


۱.۲ - نادِمینَ در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند:
اما اين‌كه قاتل گفت: (يا وَيْلَتى‌ أَ عَجَزْتُ أَنْ أَكونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ ...) علتش اين بوده كه ديده درس و راه چاره‌اى كه كلاغ به او داد، امر بسيار ساده و پيش پا افتاده‌اى بود، و احساس كرده كه خود او مى‌توانسته چنين كارى را كه غراب كرد انجام بدهد، اول زمين را بكند و سپس جسد برادر را در آن پنهان كند، چون رابطه بين بحث و موارات، و يا كندن زمين و پنهان كردن چيزى در آن رابطه‌اى روشن بود، لذا بعد از اين احساس بوده كه تاسف خورده كه چطور ذهنش به اين حیله منتقل نشده؟ و پشيمان شده از اين‌كه چرا در چاره جويى فکر نكرده تا با اندكى فكر برايش روشن شود كه كندن زمين وسیله نزديكى براى پنهان كردن جسد برادر است.
لذا ندامت خود را با گفتن: اى واى بر من كه نتوانستم بقدر اين كلاغ فكر كنم و با كندن زمين جسد برادرم را دفن نمايم اظهار نمود و اين گفتگو در حقیقت بين او و نفس خود او جريان يافته، و خودش با استفهام انكارى از خودش سؤال كرده و تقدير كلام اين بوده كه اول به عنوان انكار از خودش بپرسد:
آيا تو عاجز بودى از اين‌كه مثل اين كلاغ باشى و جسد برادر خود را در خاک پنهان كنى؟ بعد خودش پاسخ دهد كه: نه من عاجز نبودم و چنين نبودم كه از فهميدن اين وسيله پيش پا افتاده عاجز باشم، آن‌گاه دوباره به عنوان انكار از خود بپرسد پس‌ چرا غفلت كرده و بدون جهت در اين مدت طولانى خود را به ستوه آوردى و بيچاره كردى؟ و چون از اين سؤال، جوابى نيافته اظهار پشيمانى كرده چون پشيمانى عبارت است از تاثر خاص روحى و تالم باطنى كه بعد از مشاهده ندانم‌كاريهاى خود به آدمى دست مى‌دهد، وقتى دست مى‌دهد كه ببيند در فلان كار و براى رسيدن به فلان هدف فلان شرط و سبب را به كار نبرده و در نتيجه آن منفعتى كه در نظر داشته عايدش نشده، و يا به جاى منفعت ضررى متوجه او گشته، و شما خواننده گرامى مى‌توانى اينطور بگويى كه پشيمانى تاثرى است كه فقط بعد از يادآورى ندانم‌كاريها و سهل‌انگارى در استفاده از امكانى از امكانات به آدمى دست مى‌دهد.

۱. مائده/سوره۵، آیه۳۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۹۶.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۱۷۴.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۴، ص۳۵۲-۳۵۳.    
۵. مائده/سوره۵، آیه۳۱.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ج۱، ص۱۱۲.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۵۰۰-۵۰۱.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۳۰۷.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۹-۱۰.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۸۶.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «نادمین»، ج۴، ص ۴۰۲.


رده‌های این صفحه : لغات سوره مائده | لغات قرآن




جعبه ابزار